بخش 2
پیش درآمد نتیجه تفاوت سیره عبادی سیره عملی در موضوع عبادت امام علی فاطمه امام حسن امام حسین امام سجاد امام باقر امام صادق امام کاظم امام رضا امام جواد امام هادی امام عسکری بقیة الله الأعظم عبادت خداوند هنگام ناگواریها عبادت برای شکر نعمتها سیره دستوری در موضوع عبادت خلاصه و نتیجه پرسشهای این فصل
اهداف فصل دوم
1- بيان جايگاه عبادت در زندگي امامان
2- نماز، مهمترين عبادت در زندگي ائمه
39 |
پيش درآمد
عبادت و پرداختن به ياد خدا، فلسفه وجودي انسان است. چه آنكه خداوند فرمود: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَْالاِنْسَ إِلاَ لِيَعْبُدُونِ. ( 1 )
به مقامهاي بلند معنوي اخروي، جز با عبادت نميتوان دست يافت. عبادت، اساس تمام خوبيها و كمالات است. مراتب آدميان جز با عبادت ارزيابي نميگردد. آهنگ قافله هستي جز ياد خدا نميباشد. فرشتگان جز در حال عبادت نيستند. ذرات هستي در باطن جز به عبادت خداوند نميپردازند. ثواب و عقاب جز بر عبادت مترتب نميشوند.
تجلي خداوند درهستي به عبادت است و فلسفه آفرينش نيز جز عبادت چيز ديگري نيست.
تمام پيشوايان و پيش كسوتان عرصه انديشه و ارزشهاي معنوي اعم: از پيامبران، امامان معصوم، اولياء الله، تنها با عبادت خداوند شناخته ميشوند.
پيامبران الهي، برگزيده خداوند از تمام هستي هستند. درآيات بسياري به اين موضوع تأكيد شده است: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَي آَدَمَ وَ نُوحًا وَ آَلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آَلَ عِمْرَانَ عَلَي الْعَالَمِينَ. ( 2 )
آيه 42 آل عمران درباره حضرت مريم، آيه 247 بقره درباره طالوت، آيه 144 اعراف درباره حضرت موسي، آيه 130 بقره درباره حضرت ابراهيم، آيه 47 ص
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . الذاريات، 51-56.
2 . آل عمران، 3/33.
41 |
درباره ابراهيم و اسحاق و يعقوب و آيه 32 فاطر به طور كلي بر برگزيدگان و پيامبران الهي دلالت دارند. به دليل برتري پيامبر اسلام و اهل بيت او بر پيامبران پيشين، بي گمان آنها از همه برتر هستند. زيرا پيامبران از ميان هستي برگزيده شدند. پيامبر اسلام و اهل بيت او از ميان پيامبران برگزيده شدهاند. پس پيامبر و ائمه برگزيده دوم از برگزيدگان اول هستند و عبادت نيز كه فلسفه آفرينش است، بايد در زندگي اينها به صورت ويژه و برتر تجلي كند. زيرا آنها تبلور برتر در نظام هستي هستند، هستي نيزتجلي عبادت خداوند است، پس پيامبران و امامان نيز تجلي برتر عبادت ميباشند و ميتوان چنين خلاصه كرد:
1. فلسفه آفرينش هستي، به ويژه آدميان و جنيان، عبادت خداوند است.
2. پيامبران از ميان ديگران برگزيده هستند.
3. پيامبر اسلام و امامان معصوم برگزيده تمام پيامبران هستند.
4. پس پيامبر اسلام و امامان معصوم برگزيده تمام هستي به ويژه آدميان هستند.
5. پس فلسفه آفرينش بايد در وجود آنها به صورت ويژه تجلي كند.
6. بديهي است كه عبادت در زندگي آنها تجلي ويژه داشته است.
نتيجه
الف- تمام لحظههاي زندگي امامان در عبادت خداوند گذشته و هيچ لحظهاي بدون عبادت خدا نبوده اند.
ب- فراز و نشيب روزگار، شرايط مختلف سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي چندان تأثيري نداشته و آنان در هرشرايطي به عبادت خداوند پرداخته اند.
ج- گرچه جلوههاي عبادت مختلف بوده است، اما بيشترين تجلي عبادت در نماز، حج، روزه و دعا و خدمت به مردم بوده است.
42 |
د– هر امامي در عصر خود، عابدترين و از نظر فضايل اخلاقي نيز برترين بوده است.
اينها اصول ثابت درسيره عبادي امامان (عليهم و السلام) بود، زيرا آنها در رابطه با عبادت خداوند كه همان فلسفه آفرينش است، دو وظيفه اساسي داشتند و ديگر شيوههاي زندگي در راستاي انجام همين دو وظيفه بوده است:
اول: پرداختن به عبادت خداوند در تمام لحظههاي زندگي درقالب نماز، روزه، حج، دعا، تعليم و كار و تجارت و... كه به عنوان سيره عبادي شناخته ميشوند.
دوم: تمام تلاشهاي ائمه و روابط اجتماعي و مبارزات سياسي آنها به اين جهت بود كه مردم جامعه به عبادت خداوند بپردازند كه به عنوان سيره تربيتي شناخته ميشوند.
تفاوت سيره عبادي
گفتيم عبادت به دو دليل در زندگي امامان جايگاه ويژه يافت:
الف: ائمه، برگزيدگان هستي هستند و در نتيجه فلسفه آفرينش، بايد در وجود آنها به طور تمام و كمال جلوه كند.
ب: آنها مظهر كامل نامها و صفات خداوند هستند و بايد اسما و صفات در وجود آنها تجلي كامل يابد.
هركدام از اين دو موضوع مستلزم ديگري است. به همين جهت امامان معصوم در عبادت و فضايل اخلاقي هميشه برترين بودهاند. گرچه تاريخ نگاران و سيره نويسان اهل سنت، امامان معصوم را با ديگر مردم مقايسه و سپس حكم كردهاند كه آنان برترين اهل زمان بودهاند، اما بايد گفت اين مقايسه صحيح نيست، زيرا هيچ الگوي برتري را با ديگر مردم مقايسه نميكنند بلكه جايگاه معنوي مردم را با
43 |
آنها ارزيابي ميكنند. هر الگوي برتري بايد با فلسفه وجودي خودش ارزيابي شود.
گرچه هراماميدرعصرخود مظهركامل تجلي اسماء و صفات خداوند بود، اما درعين حال تفاوتهايي درسيره عبادي آنها مشاهده ميشود و عامل اين اختلاف چند چيز ميتواند باشد:
1- در موضوع تاريخ وسيره نويسي هيچ گاه به طور قطعي نميتوان گفت تمام آنچه كه روي داده، نقل شده است. زيرا نويسندگان تاريخ و سيره و همچنين راويان حديث برحسب اهداف و انگيزههايي كه داشته اند، برخي مطالب را برگزيده و بسياري ديگر را نقل نكرده اند. عدم نقل نيز دليل برعدم وقوع نميشود وگرنه تمام امامان شبها به عبادت و نماز و تهجد ميپرداختند و افراد بسياري از اسرارعبادتهاي آنان آگاه نبوده اند.
2- برخي امامان در زندان، يا در محاصره نظامي و مراقبت سياسي بودند وارتباط آنها با مردم قطع بود و همه از شرايط زندگي و عبادتهاي آنها اطلاع نداشتند. عبادتهاي امام موسي بن جعفر(عليه السلام) در زندان هارون الرشيد، توسط برخي از افراد روايت شده كه درزندان حضورداشتند و يا حضور يافتند.
3- شرايط سياسي و اجتماعي: برخي امامان درشرايط سياسي دشواري زندگي ميكردند و از بسياري از فعاليتهاي اجتماعي بازداشته ميشدند و نماز و عبادتهاي آنان درآن شرايط درنظر مردم بيشتر جلوه ميكرد و مورد توجه قرار ميگرفت.
4– تمام ائمه، مظهركامل تمام فضيلتهاي برتر هستند و هرفضيلتي در زندگي يكي از امامان بيشتر تجلي يافت تا همه فضيلتها در زندگي همه آنها تجلي داشته باشد ؛ تا هركس بخواهد تجلي فضيلتي را به طور كامل بشناسد، به زندگي آن امام مراجعه كند. درنتيجه ميبينيم كه عدالت و عبادت در زندگي حضرت علي(عليه السلام)، حلم و بردباري در زندگي امام حسن(عليه السلام)، شهادت و ايثار در زندگي
44 |
امام حسين (عليه السلام)، عبادت و انفاقهاي شبانه در زندگي امام سجاد(عليه السلام)، علم و دانايي در زندگي امام باقر(عليه السلام) و امام صادق(عليه السلام)، صبر و استقامت درزندگي امام كاظم(عليه السلام) و... بيش از همه جلوه كرد تا مجموع فضيلتها در زندگي همه ائمه شناخته شود.
اين عوامل و برخي عوامل ديگر سبب شدند كه پرداختن به نماز و عبادت در زندگي برخي امامان بسيار نقل شود و در زندگي برخي ديگر كمتر گزارش شود. ترديدي نيست كه نماز و انجام نافلههاي شبانه روز در زندگي امامان محور اصلي بوده وتمام آنها بي استثناء شبانگاه به عبادت ميپرداختند.
دليل اين مطلب افزون بر گزارشهاي تاريخي، آيات قرآن است كه درباره عبادتهاي شبانه رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) رسيده است.
يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ. قُمِ اللَّيْلَ إِلا قَلِيلا. نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلا. أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلا. إِنَّا سَنُلْقِي عليك قَوْلا ثَقِيلا. إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَ أَقْوَمُ قِيلا. إِنَّ لگَ فِي اَلنَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلا. وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبگ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلا. رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلا. ( 1 )
گرچه مخاطب مستقيم اين آيات رسول خداست، اما امامان معصوم نيز به دليل مسؤوليت الهي و جايگاه معنوي خود و برابري با پيامبر، همين وظيفه را داشتهاند و بيشترين ساعات شب را به نماز و عبادت و تلاوت قرآن ميپرداختهاند.
از سوي ديگر، خداوند در قرآن دستورداده است كه به رسول خدا اقتدا كنيد. نخستين افراد بلكه تنها كساني كه به تمام و كمال به رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) اقتدا كردند، ائمه معصومين (عليهم و السلام) بودند. آنها از چند جهت مصداق كامل اين آيات ميباشند:
1 . المزمل، 73/1 – 6.
45 |
الف: رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) به اين آيات عمل ميكرده است و بر اساس آية ديگركه فرمود: لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ، امامان معصوم نيز بايد به آن حضرت اقتدا ميكردند.
ب:آنها به تمام قرآن به طوركامل عمل ميكردند و همين آيات، نمونه اي از قرآن است.
ج: ازآن جهت كه خود بايد مقتداي ديگران ميبودند، ضروري بود كه اين آيات در زندگي آنها تجلي ويژه داشته باشد.
پس ترديدي نيست كه عبادت و به ويژه شب زنده داري در زندگي ائمه يك اصل اساسي بوده است، هر چند كه درباره برخي امامان نقل نشده باشد. آنچه هم كه از عبادتها مثل نماز، روزه و حج نقل شده است، اندكي از بسيار و قطرهاي از اقيانوس بيكران و ستارهاي از آسمان پركهكشان زندگي آنهاست كه در بيان و قلم تاريخ نگاران، سيره نويسان و راويان حديث ظاهر شده است.
سيره عبادي امامان را به دو دسته عملي و دستوري تقسيم ميكنيم: قسم اول، سيره عملي آن پيشوايان است كه خود به آن پرداختهاند و قسم دوم، سيره دستوري آنهاست كه شيعيان را به آن دستور دادهاند.
سيره عملي در موضوع عبادت
پرداختن به عبادتهاي ائمه فصلي مشبع ميطلبد اما در اين جا به برخي از جلوههاي عبادت در زندگي آنها اشاره ميشود.
امام علي(عليه السلام)
عبادتهاي امام علي(عليه السلام) معروف است. سالها پيش از بعثت همراه پيامبر، در زمان بعثت و پس از آن حضرت وهمچنين در زمان خلافت به عبادت و نماز
46 |
ميپرداخت. اين فراز و نشيبها او را ازعبادت باز نداشت و تغييري در آن ايجاد نكرد.
فقد صح عنه (عليه السلام) أنه قال: أنا عبدالله و أخو رسول الله (صلي الله عليه و آله ) و أنا الصديق الأكبر، لايقولها بعدي إلا كذاب مفتر، و لقد صليت قبل الناس سبع سنين. ( 1 )
ابودرداء گويد: حضرت علي(عليه السلام)را دريكي ازشبها درمحله دوربني نجار ديدم كه از بستگان دوري گزيده، تنها و پنهان از ديگران ميان نخلها حركت ميكرد. ديگر او را نديدم و به جستجويش پرداختم و با خود گفتم به منزل رفته است. در اين ميان ناله حزيني شنيدم كه ميگويد:
إلهي، كم من موبقة ( 2 ) حملت عني فقابلتها بنعمتگ، و كم من جريرة ( 3 ) تكرمت عن كشفها بكرمگ، إلهي إن طال في عصيانگ عمري، و عظم في الصحف ذنبي، فما أنا مؤمل غير غفرانگ، و لا أنا براج ( 4 ) غير رضوانگ.
در پي اين ناله رفتم تاببينم چه كسي است. ديدم آن حضرت است. آرام حركت كردم و پنهان شدم تا مرا نبيند. ديدم در دل شب چند ركعت نمازخواند و سپس به دعا و مناجات پرداخت و با گريه فرمود:
1 . الخصال، 401/110؛ مناقب، ابن شهر آشوب، 2/16؛ العمدة، ابن بطريق، 64/76؛ الطرائف، ابن طاوس، 20/12؛ المصنف، ابن أبي شيبة، 12: 65/12133؛ سنن، ابن ماجة، 144/120؛ السنة، ابن أبي عاصم، 2/ 598؛ فضائل، أحمد، 87/117؛ خصائص النسائي 24/7؛ تاريخ، الطبري، 2/212؛ الأوائل، أبي هلال العسكري، 1/194؛ مستدرك، الحاكم، 3/13؛ نقض العثمانية، الإسكافي، 290؛ فرائد السمطين، 1 : 248/192؛ ميزان الاعتدال، 3 : 101و102؛ اعلام الوري، 1/360.
2 . گناه.
3 . الجريرة: الذنب و الجناية.
4 . اميدوار
47 |
إلهي، أفكر في عفوگ، فتهون ( 1 ) علي خطيئتي، ثم أذكر العظيم من أخذگ فتعظم علي بليتي ( 2 ) . ثم قال: آه إن أنا قرأت في الصحف سيئة أنا ناسيها و أنت محصيها، فتقول: خذوه، فياله من مأخوذ لاتنجيه عشيرته، و لاتنفعه قبيلته ... ثم قال: آه من نار تنضج الأكباد والكلي ( 3 ) ، آه من نار نزاعة للشوي، آه من غمرة ( 4 ) من ملهبات لظي. ( 5 )
آن قدر دعا و مناجات و گريه كرد كه صدايش خاموش شد. با خود گفتم چون عبادت و شبزندهداري علي طولاني شد، پس خواب بر او چيره شده است، خوب است بروم او را براي نماز صبح بيداركنم. هنگاميكه بالاي سرش رفتم ديدم بي حركت بر زمين افتاده است. گفتم: إنالله و إنا إليه راجعون، علي از دنيا رفته است. با شتاب به منزل حضرت زهرا(عليها السلام) رفتم تا رحلت علي را به او خبردهم. جريان را خدمتش عرض كردم.
فرمود: ابودردا سوگند به خدا كه علي از دنيا نرفته و ازخوف خدا بيهوش شده است. ( 6 )
اين موضوع دليلي است بر اين كه اين جريان در زمان حيات رسول خدا(صلي الله عليه و آله ) يا اندكي پس از رحلت آن حضرت بوده است.
شخصي گويد: از انس بن مالك شنيدم كه ميگفت اين آيه: أَمْ مَنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَ قَائِمًا يَحْذَر الآخِرَةَ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آسان.
2 . گرفتاري.
3 . كليه وكبد را بر ميكند.
4 . زبانههاي آتش كه فرا ميگيرد.
5 . اشاره به آ يات 15و16 سوره معارج است: كَلاَّ إِنَّها لَظي نَزَّاعَةً لِلشَّوي. زبانه ميكشد پوست سر واندام را بركننده است.
6 . الأمالي، الشيخ الصدوق، 137؛ بحارالانوار، 41/21.
48 |
وَ يَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ ( 1 ) دربارة حضرت علي (عليه السلام) نازل شده است. باخود انديشيدم علي را بنگرم كه چگونه عبادت ميكند.
سوگند به خدا وقتي نزد او رفتم كه هنگام نماز مغرب بود. او با اصحابش نماز ميخواند. پس از نماز به تعقيبات پرداخت تا نماز عشا را خواند. پس از آن به منزل رفت و من هم همراه او به منزلش رفتم. ديدم درتمام شب به نماز و قرائت قرآن پرداخت تا شب سپري شد. وضو گرفت و به مسجد رفت و با مردم نماز صبح را خواند و سپس به تعقيبات نماز صبح پرداخت تا خورشيد طلوع كرد و مردم به سوي او روي آوردند و به حل و فصل امور مردم پرداخت تا وقت نمازظهر فرا رسيد. وضو گرفت و با اصحابش نماز ظهر را خواند و سپس به انجام تعقيبات نماز ظهر پرداخت تا نماز عصر را با اصحابش خواند و مردم نزد او آمدند و به حل و فصل امور مردم و بيان احكام خدا پرداخت تا خورشيد غروب كرد و من از نزد او بيرون رفتم، در حالي كه با خود ميگفتم: خدا را گواه ميگيرم كه اين آيه در باره او نازل شده است. ( 2 )
نوف: بت ليلة عند أميرالمؤمنين(عليه السلام) فكان يصلي الليل كله و يخرج ساعة بعد ساعة فينظر الي السماء و يتلوا القرآن. ( 3 )
ابن عباس: و كان يصوم النهار و يصلي بالليل ألف ركعة. ( 4 )
انه(عليه السلام) قال: ما تركت صلاة الليل منذ سمعت قول النبي(صلي الله عليه و آله ) صلاة الليل نور فقال ابن الكواء و لا ليلة الهرير ( 5 ) قال: و لا ليلة الهرير. ( 6 )
1 . الزمر، 39/9.
2 . بحارالانوار، 41/14؛ امالي، الصدوق، 232؛ خصال،1/337.
3 . بحارالانوار، 41/16.
4 . بحارالانوار، 41/17؛ مناقب آل ابي طالب، 323.
5 . نام يكي از شبهاي جنگ صفين است كه هردو سپاه آن شب را تا صبح جنگيدند.
6 . همان.
49 |
و في تفسير القشيري أنه كان (عليه السلام) إذا حضر وقت الصلاة تلون و تزلزل، فقيل له: ما لگ؟ فيقول: جاء وقت أمانة عرضها الله تعالي علي السماوات و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و حملها الانسان في ضعفي، فلا أدري أحسن إذا ما حملت أم لا. ( 1 )
و أخذ زين العابدين بعض صحف عباداته فقرأ فيها يسيرا ثم تركها من يده تضجرا و قال: من يقوي علي عبادة علي بن أبي طالب (عليه السلام). ( 2 )
هرگاه وقت نماز ميرسيد، رنگ چهره آن حضرت متغير ميشد و بدن مباركش ميلرزيد. ميپرسيدند چرا اين گونه ميشويد؟
ميفرمود: هنگام اداي امانت خداوند فرارسيده است، امانتي كه آسمانها و زمين توان پذيرش آن را نداشتند.
امام صادق (عليه السلام) نيز به نماز امام علي (عليه السلام) اشاره كرده است. ( 3 )
فاطمه(عليها السلام)
كسي كه آيه تطهيردرباره او نازل شده، بايد چنين با شد كه تمام اوقاتش درعبادت بگذرد و حضرت زهرا (عليها السلام) چنين بود.
النبي(صلي الله عليه و آله ): قامت في محرابها بين يدي ربها جل جلاله ظهر نورها لملائكة السماء كما يظهر نور الكواكب لأهل الارض. ( 4 )
حسن بن علي(عليه السلام):رأيت أمي فاطمة(عليها السلام) قامت في محرابها ليلة جمعتها فلم نزل راكعة ساجدة حتي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . بحارالأنوار، 41 / 17
2 . بحارالأنوار، 41 /17
3 . بحارالانوار، 41/32؛ فروع، كافي، 4/495؛ و مراجعه شود به نهج البلاغة، خطبة 175.
4 . امالي، الصدوق، 24/100، (راجع به امام حسن) 3/41
50 |
اتضح عمود الصبح و سمعتها تدعوا للمؤمنين و المؤمنات... ( 1 )
حسن بصري: ما كان في هذه الأمة أعبد من فاطمة كانت تتقوم حتي تورم قدماها. ( 2 )
ابونعيم اصفهاني: من ناسكات الأصفياء و صفيات الأتقياء فاطمة... ( 3 )
امام حسن(عليه السلام)
امام صادق(عليه السلام): او در زمان خود عابدترين، زاهدترين و برترين مردم بود.
هرگاه به نماز ميايستاد، بدنش ميلرزيد. هرگاه بر ميخاست وضو بگيرد، بدنش ميلرزيد و رنگ چهرهاش متغير ميشد، از اين موضوع پرسش شد وجواب داد: برهركسي كه نزد پروردگار ميايستد، سزاست كه رنگ چهرهاش متغير شود و بدنش بلرزد.
أن الحسن بن علي (عليه السلام) كان إذا توضأ ارتعدت مفاصله، و اصفر لونه، فقيل له في ذلگ فقال: حق علي كل من وقف بين يدي رب العرش أن يصفر لونه، و ترتعد مفاصله. ( 4 )
آن حضرت بيست مرتبه، پياده به حج رفت.
قال ابن عباس: قد حج الحسن بن علي خمسا و عشرين حجة ماشيا، وإن النجائب ( 5 ) لتقاد معه. ( 6 )
1 . بحارالانوار، 43/81، 3/42
2 . بحارالانوار، 43/84.
3 . بحارالانوار، 3/31.
4 . مناقب ابن شهرآشوب 3/180؛ بحارالأنوار، 43 / 339.
5 . اسب
6 . البداية، 8/37 للبيهقي، و هو في"تهذيب ابن عساكر" 4 / 216، 217، و علق البخاري في "صحيحه" أنه حج ماشيا و الجنائب تقاد بين يديه. سير اعلام النبلاء، 3/260؛ و انظر: حلية الاولياء، 2/37. بحارالانوار، 43/308.
51 |
حج امام حسن (عليه السلام) در روايتهاي مختلف ودر بسياري كتابها آمده است. ( 1 )
امام حسين(عليه السلام)
چنان كه گفته اند اكثر اوقات آن حضرت به نماز گذشت. ( 2 )
قال مصعب: حج الحسين خمسًا و عشرين حجة ماشيًا. قالوا: و كان الحسين (عليه السلام) فاضلاً، كثير الصلاة، و الصوم، و الحج، و الصدقة، و أفعال الخير جميعها. ( 3 )
و قال علي بن الحسين: إنه (أبي) كان يصلي في اليوم و الليلة ألف ركعة. ( 4 )
و عن عبدالله بن عبيد بن عمير قال: حجّ الحسين بن علي رضي الله عنه خمساً و عشرين حجَّةً ماشياً ( 5 ) و نجائبُه تُقاد معه. ( 6 )و كان إذا توضّأ ارتعدت مفاصله و اصفرّ لونه، فقيل له في ذلگ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حلية الاولياء، 2/37؛ الفصول المهمه، 154؛ صفة الصفوة، 1/385/120؛ كشف الغمة، 2/193؛ أخبار إصبهان، 1/103؛ المناقب، ابن شهرآشوب، 3/180؛ الصواعق المحرقة، 139ب10 فصل3؛ ينابيع المودة، 2/424؛ ذخائر العقبي، 137؛ أمالي، الشيخ الصدوق،150/ 8 و184/9؛ قرب الاسناد، 79؛ علل الشرائع، 447/ 6؛ شرح نهج البلاغة، 16/10؛ أخبار إصبهان، 1/44؛ تهذيب التهذيب، 2/298؛ تاريخ الخلفاء، 73؛ ذخائر العقبي، 137؛ المستدرگ، 3/ 169 (خمساوعشرين حجة وإن النجائب لتقاد معه)؛ قرب الإسناد، 79؛ علل الشرائع، 447/6؛ نور الأبصار،240؛ أنساب الأشراف، 3/9؛ سنن البيهقي، 4/331 (حتي أنه يعطي الخف و يمسگ النعل)، المناقب، ابن شهر آشوب، 3/ 180؛ بحارالأنوار،43 / 349/21؛ شرح نهج البلاغة، 16 / 10.
2 . خطط المقريزي، 2/285؛ تهذيب الاسماء، 1/ 163.
3 . تهذيب الاسماء، 1/ 163؛ تاريخ، ابن وردي، 1/165.
4 . تاريخ، يعقوبي، 2/207؛ تاريخ، ابن وردي، 1/165.
5 . سير اعلام النبلاء، 3/287؛ مجمع الزوايد، 9/201.
6 . صفة الصفوة، 1/168؛ تاريخ دمشق، 13/54؛ طبقات، الشعراني، 1/323؟15187؛ تهذيب الاسماء، 1/163؛ مناقب، ابن مغازلي، حديث64؛ مطالب السئول،360.
52 |
فقال:حقٌ علي كلّ من وقف بين يدي ربّ العرش أن يصفرّ لونه و ترتعد مفاصله. ( 1 )
نماز او در ظهر روز عاشورا معروف است.
قال فلما رأي ذلگ أبو ثمامة قال للحسين يا أباعبدالله نفسي لگ الفداء إني أري هؤلاء قد اقتربوا منگ و لا والله لاتقتل حتي أقتل دونگ إن شاء الله و أحب ان ألقي ربي و قد صليت هذه الصلاة التي قد دنا وقتها. قال فرفع الحسين رأسه ثم قال ذكرت الصلاة جعلگ الله من المصلين الذاكرين نعم هذا أول وقتها. ثم قال سلوهم أن يكفوا عنا حتي نصلي ( 2 ) .
امام سجاد (عليه السلام)
او درعبادت، شهره آسمانها است. فرشتگان، او را با اين ويژگي بيشتر ميشناسند. درملكوت معروف به «زين العابدين» است. اين نامها براي عبادت بر او نهاده شد:
زين العابدين و ذوالثفنات و سيّد العابدين و قدوة الزاهدين و سيّد المتّقين و إمام المؤمنين و الأمين و السجّاد و الزكي و زين الصالحين و منار القانتين و العدل و إمام الاُمّة و البكاء، و قد اشتهر بلقبي السجاد و زين العابدين أكثر من غيرهما. ( 3 )
قال المبرد: كان ... و لقبه(عليه السلام): ذوالثفنات و الخالص، و الزاهد، و الخاشع، و البكاء، و المتهجد، و الرهباني، و زين العابدين و سيد العابدين، و السجاد. ( 4 )
1 . احقاق الحق، 11/422.
2 . تاريخ، طبري، 5/439.
3 . حياة الامام زين العابدين، 1/39
4 . الكامل، المبرد، 2/93؛ بحارالأنوار، 46/16
53 |
مناقب ابن شهر آشوب: لقبه(عليه السلام): زين العابدين و سيد العابدين و زين الصالحين و وارث علم النبيين و وصي الوصيين و خازن وصايا المرسلين و إمام المؤمنين و منارالقانتين و الخاشع و المتهجد و الزاهد و العابد و العدل و البكاء و السجاد و ذوالثفنات و إمام الأمة و أبوالأئمة ( 1 ) و قدوة الزاهدين و سيّد المتّقين و الأمين و الزكي و العدل. ( 2 )
اين اوصاف، براي عبادت ويژه اوگرديد: زين العابدين، ذوالثفنات، سيد العابدين، قدوة الزاهدين...
قال جابر: سمعت رسول الله(صلي الله عليه و آله ) يقول للحسين بن علي إنه يولد لإبني هذا ابن يقال له علي بن الحسين و هو سيد العابدين إذا كان يوم القيامة ينادي مناد ليقم سيد العابدين فيقوم علي بن الحسين و يولد لعلي بن الحسين ابن يقال له محمد إذا رأيته يا جابر فاقرئه مني السلام. ( 3 )
روز قيامت او را زين العابدين خطاب ميكنند. ( 4 )
عن الإمام أبي جعفرالباقر(عليه السلام) أنّه قال: كان لأبي في مواضع سجوده آثار ناتية ( 5 ) ، و كان يقطعها في السنة مرتّين، في كلّ مرة خمس ثفنات ( 6 ) ، فسمّي ذاالثفنات لذلگ. ( 7 )
1 . بحارالأنوار، 46/4
2 . حياة الامام زين العابدين، 1/39
3 . تاريخ دمشق، 54/276/11498-4/45؛ مختصرتاريخ دمشق، 17/234/34؛ إحقاق الحق، 12/13ـ160؛ البداية و النهاية، ابن كثير، 9/123
4 . علل الشرائع، 1/ 263؛ الامالي، الصدوق، 31؛ بحارالانوار، 46/2؛ تاريخ دمشق، 41/371/8313
5 . برآمدگي
6 . پيشاني وروي زانوان ونوك انگشتان پينه بسته بود
7 . علل الشرائع، 1/273؛ معاني الأخبار، 65؛ بحارالأنوار، 46/6؛ تذكرة الخواص، 324
54 |
عن أبي جعفرمحمد بن علي الباقر(عليه السلام) قال: كان علي ابن الحسين(عليه السلام) يصلي في اليوم و الليلة ألف ركعة، كما كان يفعل أميرالمؤمنين(عليه السلام) كانت له خمس مائة نخلة، فكان يصلي عند كل نخلة ركعتين، ( 1 ) و كان إذا قام في صلاته غشي لونه لون آخر، و كان قيامه في صلاته قيام العبد الذليل بين يدي الملگ الجليل، كانت أعضاؤه ترتعد من خشية الله عزوجل، و كان يصلي صلاة مودع يري أنه لايصلي بعدها أبدا، و لقد صلي ذات يوم فسقط الرداء عن أحد منكبيه فلم يسوه حتي فرغ من صلاته، فسأله بعض أصحابه عن ذلگ، فقال: ويحگ أتدري بين يدي من كنت؟ إن العبد لاتقبل من صلاته إلا ما أقبل عليه منها بقلبه. ( 2 )
سعيد بن كلثوم گويد: نزد امام صادق(عليه السلام) بودم، وي از امام علي(عليه السلام) ياد كرد و آن حضرت را به آنچه كه شايسته بود، وصف كرد و سپس فرمود: هيچ كسي جز حضرت علي توان انجام عبادتي مثل عبادتهاي پيامبر(صلي الله عليه و آله )را نداشت... هيچ كسي نيز از خاندان علي(عليهم و السلام) بيش ازعلي بن الحسين با آن حضرت همانند نبود. يك روزي فرزندش ابو جعفر نزد پدر رفت و او را در حالي ديد كه از شدت عبادت در شرايطي قرارگرفته كه هيچ كس درآن شرايط نيست. رنگ مبارك از فزوني شب زنده داري زرد شده. چشمهايش از كثرت گريه كم سو شده. پيشاني مبارك از سجده بسيار پينه بسته و پاهايش از ايستادن در نماز ورم كرده است. چون پدر را در چنين حالي ديد، بي اختيار گريه كرد. آن حضرت در حالي كه به فكر فرو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . قال ابن حمزه كان علي بن الحسين يصلي في اليوم و الليلة ألف ركعة. نورالأبصار، 281؛ مطالب السئول،410
2 . بحارالأنوار، 46 /61؛ مناقب، ابن شهر آشوب، 3/289؛ مختصر تاريخ دمشق، 17/236/134
55 |
رفته بود، پس از اندكي به فرزندش توجه كرد و فرمود: فرزندم يكي از آن كتابها را كه شرح عبادتهاي حضرت علي(عليه السلام) در آن نگاشته شده به من بدهيد.كتاب را به او داد و قدري از آن را مطالعه كرد وكتاب را كنارگذاشت و فرمود: چه كسي توان دارد كه مثل حضرت علي(عليه السلام) عبادت كند. ( 1 )
كان علي بن الحسين إذا فرغ من وضوئه للصلاة، و صاربين وضوئه و صلاته أخذ له رعدة و نفضة ( 2 ) ، فقيل له في ذلگ، فقال: ويحكم أتدرون إلي من أقوم. و من أريد أن أناجي. ( 3 )
أبوجعفر(عليه السلام) يقول: كان لعلي بن الحسين(عليه السلام) ناقة، حج عليها اثنتين و عشرين حجة، ما قرعها قرعة قط. ( 4 )
امام سجاد، مظهر عبادت خداوند بود. نماز و سجده در زندگي او بيش از ديگر امامان نقل شده است. اين شايد به اين جهت بود كه:
الف:پس ازواقعه كربلا و حره اختناق شديد سياسي حاكم شد و اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه و آله ) و امام سجاد(عليه السلام) بيش از همه ازسوي حكومتيان در مراقبت بود و بيشتر به نماز ميپرداخت.
ب: در شرايطي كه بني اميه بر ضد اهل بيت پيامبر تبيلغ گسترده داشتند و آنها را خارج از دين معرفي كرده بودند، نمازهاي امام سجاد (عليه السلام) بهتر ميتوانست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . الارشاد، 272؛ بحارالأنوار، 46/74؛ مناقب، ابن شهر آشوب، 3/290
2 . لرزش
3 . حلية الأولياء، 2/451؛ بحارالأنوار،46/78 (أتدرون من أتأهب للقيام بين يديه)؛ صفةالصفوة، 2/66/165؛ نور الأ بصار، 281؛ مطالب السئول، 409؛ عن الصادق (عليه السلام) قال: كان علي بن الحسين (عليه السلام) إذا حضر الصلاة اقشعر جلده، و اصفر لونه، و ارتعد كالسعفة. فلاح السائل، 101؛ بحارالأنوار، 46/55
4 . كافي، 1/467
56 |
تبليغات آنها را بي اثر و دشمني بني اميه را با دين ثابت و موقعيت معنوي اهل بيت را معرفي كند.
ج: به دليل بيگانگي حاكمان بني اميه، نسبت به عبادت و در نتيجه روي گرداني مردم ازعبادت، سبب شد كه امام سجاد (عليه السلام) با عبادتهاي خويش، جامعه را به بندگي خداوند و ارزش عبادت توجه دهد.
امام باقر(عليه السلام)
او پيشواي متقيان دراسلام بود.در هر شبانه روز يكصد و پنجاه ركعت نماز ميخواند.
و كان كثير الصلاة حتي كان يصلي في اليوم و الليلة مائة و خمسين ركعة. ( 1 )
و قد قال مولاه أفلح: حججت مع أبي جعفر محمد الباقر فلما دخل الي المسجد رفع صوته بالبكاء فقلت له: بأبي أنت و أمي إن الناس ينتظرونك فلو خفضت صوتگ قليلاً. فلم يعتن الإمام و راح. يقول له: ويحگ يا أفلح إني أرفع صوتي بالبكاء لعلّ الله ينظر إليّ برحمة فأفوز بها غداً. ثم إنه طاف بالبيت، و جاء حتي ركع خلف المقام، فلما فرغ و إذا بموضع سجوده قد ابتلّ من دموع عينيه و حج (عليه السلام) مرة و قد احتفّ به الحجيج، و ازدحموا عليه و هم يستفتونه عن مناسكهم و يسألونه عن أمور دينهم، و الإمام يجيبهم ( 2 ) .
1 . تذكرة الحفاظ: 1 / 125، تاريخ ابن عساكر: 51 / 44، حلية الأولياء: 3 / 182؛ 7/32
2 . مناقب ابن شهرآشوب: 4 / 183.؛ صفة الصفوة1/79/171 (به اختصار)
57 |
امام صادق(عليه السلام)
امام صادق(عليه السلام) ، در بيشتر ايام سال روزه دار بود و در ماه مبارك رمضان با اشتياق بيشتر روزه ميگرفت. ( 1 ) وي عابدترين مردم در زمان خودش بود. مالگ بن انس فقيه المدينة يقول: و كان الصادق جعفر بن محمد(عليه السلام) رجلا لايخلو من إحدي ثلاث خصال: إما صائما، و إما قائما، و إما ذاكرا، و كان من عظماء العباد، و أكابر الزهاد الذين يخشون الله عزوجل. ( 2 )
جزئيات عبادتهاي امام صادق (عليه السلام) چندان نقل نشده است. شايد براي اين بوده كه كه علم و دانايي اين امام بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. اما دستورهاي امام درباره اهميت نماز و عبادت و دعاهايي كه از اين امام روايت شده، بسيار است. ( 3 )
امام كاظم(عليه السلام)
تاريخ نگاران گفتهاند: او عابدترين مردم زمان خود بود. به لقب عبد صالح، زيبايي مجتهدان نام گرفت. هيچ چشمي در عبادت و اطاعت خداوند همانند او را نديده است.
زيباترين و پرثمرترين ساعتها نزد امام، آن اوقاتي بود كه به نماز و عبادت ميپرداخت و با تمام وجود به آن روي ميآورد.
1 . حيات امام صادق1/67
2 . الخصال / 79؛ علل الشرائع / 234؛ أمالي الصدوق/169. بحار الأنوار 47 / 16. و قد روي القاضي عياض كلمة مالگ هذه بتغيير يسير في كتابه المدارگ / 212 و حكاها عنه أبوزهرة في كتابه مالگ / 28 و الخولي في كتابه مالگ / 94. ومراجعه شود به: صفة الصفوة 2/114/186 ؛ سير اعلا النبلا ء 3/214
3 . مراجعه شود به الصحيفة الصادقية تأليف باقر شريف القرشي، دارالكتاب الاسلامية
58 |
هرگاه براي نماز و مناجات ميايستاد، اشكش جاري ميشد و قلبش از ياد خدا ميلرزيد. نمازهاي نافله و نمازشب را تا هنگام نماز صبح ادامه ميداد. سپس تا طلوع خورشيد به تعقيبات ميپرداخت، آن گاه تا زوال خورشيد، درحال سجده بود.
كان أبو الحسن موسي(عليه السلام) أعبد أهل زمانه، و أفقههم و أسخاهم كفا، و أكرمهم نفسا، و روي أنه كان يصلي نوافل الليل، و يصلها بصلاة الصبح، ثم يعقب حتي تطلع الشمس، و يخر لله ساجدا فلايرفع رأسه من السجود و التحميد حتي يقرب زوال الشمس، و كان يدعوكثيرا فيقول: اللهم إني أسألگ الراحة عند الموت، و العفو عند الحساب، و يكرر ذلگ، و كان من دعائه(عليه السلام): عظم الذنب من عبدگ فليحسن العفو من عندگ، و كان يبكي من خشية الله حتي تخضل لحيته بالدموع. ( 1 )
حسن بن محمد بن يحيي علوي گويد: جدم ميگفت: موسي بن جعفر براي فزوني در عبادت عبد صالح نام گرفت. او را ديدند كه شب هنگام وارد مسجد پيامبر شد و به سجده طولاني رفت و در سجده اش ميگفت: عظيم الذنب عندي فليحسن العفو عندك. يا أهل التقوي و يا أهل المغفرة. فجعل يرددها حتي أصبح. ( 2 )
عمار بن ابان گويد: امام موسي بن جعفر در زندان سندي بن شاهك زنداني بود. خواهر سندي كه زن مؤمنه اي بود، از سندي خواست تا امورامام را به او واگذارد. وي نيز پذيرفت. اين زن كه خدمتگاري امام را بر عهده داشت، گويد:
1 . إعلام الوري / 296؛الإرشاد / 316 ؛ بحار الأنوار 48 / 101(ادامه در سيره اقتصادي)
2 . تاريخ بغداد 13/27/6987؛وفيات الأعيان:5/308/746،وكنز اللغة:766،الأنوار البهية:190.سيراعلام النبلا 6/270؛تاريخ الاسلام الذهبي 12/418؛تهذيب اكمال 29/44/ 6247صفة الصفوة2/124/191
59 |
موسي بن جعفر هر وقت نماز عشا را ميخواند، به حمد خداوند(دعا) و عبادت ميپرداخت تا شب سپري ميشد، درپايان نماز ميخواند و سپس نماز صبح را ادا ميكرد و آن گاه به ذكر خدا ميپرداخت تا خورشيد طلوع ميكرد و آن گاه تا بالاآمدن آفتاب مينشست و آن گاه آماده ميشد كه غذا بخورد و مسواك بزند و سپس استراحت ميكرد تا قبل از زوال، وضو ميگرفت و نماز ميخواند تا نماز عصر را ادا ميكرد. سپس رو به قبله به ذكرخدا ميپرداخت تا هنگام نماز مغرب فرا ميرسيد. بين نماز مغرب و عشا نيز نماز ميخواند. روش او در زندان هميشههمين بود.
اين زن هر وقت به امام مينگريست، ميگفت: افرادي كه ايشان را زنداني كرده اند، زيان ديده اند. او عبد صالح بود. ( 1 )
ثوباني نيز نماز و عبادتهاي امام را در زندان نقل كرده است. ( 2 )
امام موسي بن جعفر(عليه السلام) روزها به ويژه سالهايي كه در زندان بود، روزه ميداشت و شبها به نماز ميپرداخت.
امام رضا(عليه السلام)
به برخي از نماز و عبادتهاي امام رضا (عليه السلام) چنين اشاره شده است:
كان(عليه السلام) قليل النوم بالليل، كثير السهر، يحيي أكثر لياليه من أوّلها الي الصبح و كان كثير الصيام فلايفوته صيام ثلاثة أيام في الشهر ... ( 3 )
1 . سير اعلام النبلاء 6/273 ؛ تاريغ بغداد 5/ 465
2 . عيون أخبار الرضا: 1/95 ح 14 وعنه في الأنوار البهية : 189
3 . بحار الأنوار: 49/91 عن عيون أخبار الرضا : 2/184
60 |
و يقول الشبراوي عن عبادته: إنه كان صاحب وضوء و صلاة، و كان في ليلة كلّه يتوضّأ و يصلّي، و يرقد هكذا الي الصباح. ( 1 )
رجاء بن ضحاك كه به دستور مأمون، امام را از مدينه به مروه برد، عبادتهاي شبانه روزي آن امام را به تفصيل نقل كرده است. ( 2 )
و كان علي بن موسي(عليه السلام) قليل النوم بالليل، كثير السهر، يحيي أكثر لياليه من أولها إلي الصبح، وكان كثير الصيام فلايفوته صيام ثلاثة أيام في الشهر، و يقول: ذلگ صوم الدهر، و كان(عليه السلام) كثير المعروف و الصدقة في السر، و أكثر ذلگ يكون منه في الليالي المظلمة، فمن زعم أنه رأي مثله في فضله فلاتصدقوه ( 3 ) .
عن الهروي قال: جئت إلي باب الدار التي حبس فيها الرضا(عليه السلام) بسرخس و قد قيد. فاستأذنت عليه السجان فقال: لا سبيل لكم إليه، فقلت: و لم؟ قال: لأنه ربما صلي في يومه و ليلته ألف ركعة و إنما ينفتل ( 4 ) من صلاته ساعة في صدر النهار، و قبل الزوال، و عند اصفرار الشمس فهو في هذه الأوقات قاعد في مصلاه يناجي ربه، قال: فقلت له: فاطلب لي في هذه الأوقات إذنا عليه، فاستأذن لي عليه فدخلت عليه و هو قاعد في مصلاه متفكر الخبر. ( 5 )
امام جواد(عليه السلام)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . الاتحاف بحب الاشراف. 59. 10/38
2 . عيون اخبار الر ضا 2/180
3 . عيون أخبار الرضا ج 2 ص 184 بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 49 - ص 90 - 91
4 . كنار ميگذارد
5 . عيون أخبار الرضا 2 / 184؛بحار الأنوار ج 49 /91
61 |
در مورد اندكي از عبادتهاي بسيار امام جواد (عليه السلام)، چنين آ مده است:
كان (عليه السلام) كثير النوافل، ويقول المؤرخون: إنه كان يصلّي ركعتين يقرأ في كل ركعة سورة الفاتحة، و سورة الاخلاص سبعين مرة. ( 1 )
و انه (عليه السلام) إذا دخل شهر جديد يصلّي اول يوم منه ركعتين يقرأ في أول ركعة «الحمد» مرة، و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» لكل يوم الي آخره ـ يعني ثلاثين مرة ـ .
و في أول الركعة الاخري «الحمد» و «إِنَّا أَنْزَلْناهُ» مثل ذلگ و يتصدق بما يتسهل، يشتري به سلامة ذلگ الشهر كله ( 2 ) .
الريان بن الصلت قال: صام أبوجعفر الثاني(عليه السلام) لما كان ببغداد يوم النصف من رجب، و يوم سبع و عشرين منه، و صام معه جميع حشمه و أمرنا أن نصلي بالصلاة التي هي اثنتي عشرة ركعة، تقرأ في كل ركعة الحمد و سورة، فإذا فرغت قرأت الحمد أربعا، و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» أربعا، و المعوذتين أربعا، و قلت:«لا إله إلا الله» و «الله أكبر» و «سبحان الله» و «الحمد لله» و «لا حول و لا قوة إلا بالله العلي العظيم» أربعا، «الله الله ربي و لاأشرگ به شيئا» أربعا، «لا أشرگ بربي أحدا» أربعا. ( 3 )
امام هادي(عليه السلام)
درباره امام هادي(عليه السلام) چنين رسيده است:
1 . حياة الإمام محمّد الجواد : 67
2 . مستدرك عوالم العلوم : 23 / 220
3 . وسائل الشيعة 5 / 243؛ مستدرك عوالم العلوم : 23 / 222. 11/39
62 |
أما الإمام الهادي(عليه السلام) فلم يرَ الناس في عصره مثله في عبادته و تقواه و شدّة تحرّجه ( 1 ) في الدين، فلم يترك نافلة من النوافل إلاّ أتي بها، و كان يقرأ في الركعة الثالثة من نافلة المغرب سورة الحمد و أول سورة الحديد إلي قوله تعالي: إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ و في الركعة الرابعة سورة الحمد و آخرسورة الحجرات.
امام عسكري(عليه السلام)
اين امام بزرگوار نيز به فزوني عبادت، در زمان خود معروف بود.
وقتي متوكل عباسي دستورداد شبانگاه به منزل آن حضرت بروند و او را دستگير كنند، ديدند در وسط اتاق نشسته و قرآن تلاوت ميكند. ( 2 )
وقتي امام درزندان معتمد عباسي بود، وي به طورمرتب از زندان بان احوالات امام را جويا ميشد. علي بن جريركه زندان بان بود، گزارش ميداد كه:روزها روزه ميگيرد و شبها نماز ميخواند. ( 3 )
در آن زمان كه امام در زندان بود، دو نفركه به شرارت معروف بودند، بر وي گمارده شدند. آنها نيز به عبادت و نماز روي آوردند. وقتي خواستند آنها را مؤاخذه كنند كه چرا نسبت به امام سختگيري نميكنند، پاسخ دادند شما درباره مردي كه روزها روزه ميگيرد و شبها به نماز ميپردازد، چه ميگوييد؟ هيچ چيزي او را از عبادت باز نميدارد. وقتي كه به ما مينگرد آن چنان ابهت و عظمتي دارد كه بدن ما ميلرزد و اختيار از ما سلب ميشود و بار ديگر كه امام زنداني شد، اين بار نيز زندان بانها تحت تأثير عبادتهاي امام قرار گرفتند وگفتند:
1 . سختكوشي
2 . نورالابصار/336 ؛ وفيات الاعيان، ابن خلكان 3/272
3 . مهجالدعوات : 275
63 |
ما تقول في رجل يصوم النهار و يقوم اللّيل كلّه، لايتكلّم و لايتشاغل و إذا نظرنا إليه ارتعدت فرائصنا و يداخلنا ما لانملكه من أنفسنا، فلمّا سمعوا ذلگ انصرفوا خائبين. ( 1 )
علي بن نارمش نيز از كساني بود كه به دشمني با اهل بيت معروف بود. وقتي امام عسكري (عليه السلام) نزد او زنداني شد، عبادتهاي امام را ديد و توبه كرد و شيوه پيشين راكنار گذاشت. ( 2 )
بقية الله الأعظم (عج)
بي گمان زمين ازعبادت و نمازهاي او استواراست. بركات خداوند از بركت نماز و عبادتهاي او بربندگان جاري ميگردد. نماز و عبادت او زينت بخش زمين است. هيچ لحظه او بي نماز وعبادت خداوند نيست. در زيارت آل ياسين درباره نماز و عبادتهاي او چنين ميخوانيم:
السلام عليگ في آناء ليلگ و أطراف نهارگ ... السلام عليگ حين تقوم و السلام عليگ حين تقعد السلام عليگ حين تقرأ وتبين السلام عليگ حين تصلي و تقنت السلام عليگ حين تركع و تسجد السلام عليگ حين تهلل و تكبر السلام عليگ حين تحمد و تستغفر. ( 3 )
خلاصه
موارد مذكور، اندكي از نماز و عبادتهاي بسيار امامان است كه نقل شده است.
به طور خلاصه بايد نكات ذيل را مورد توجه قرار داد:
1 . كافي: 1/512/23 ؛ المناقب 2/462
2 . كافي : 1 / 508 ح 8
3 . مفاتيح الجنان زيارت آل ياسين
64 |
1- تمام لحظههاي زندگي ائمه در عبادت خداوند گذشته است.
2ـ عبادت منحصر در نماز و روزه و حج نبود.
3ـ نماز و دعا و عبادتهاي برخي امامان را نقل نكردهاند وگرنه تمام امامان، شبها را به نماز و عبادت و دعا و خواندن قرآن ميپرداختند.
4ـ برخي امامان درشرايط دشوار سياسي به سر ميبردند و از ديگر فعاليتهاي اجتماعي ممنوع بودند، به اين جهت، نماز در زندگي آنها بيشتر جلوه كرد و بيشتر مورد توجه قرارگرفت. مثلاً امام سجاد، امام كاظم و امام عسكري.
عبادت خداوند هنگام ناگواريها
ائمه معصومين (عليه السلام) افزون برآنكه در جريان روزمره به عبادت خداوند ميپرداختند، در هنگام ناگواريها نيز به عبادتهاي ويژه ميپرداختند.
قال زين العابدين(عليه السلام): ما أصيب أميرالمؤمنين(عليه السلام) بمصيبة إلا صلي في ذلگ اليوم ألف ركعة، و تصدق علي ستين مسكينا، و صام ثلاثة أيام. ( 1 )
كما جاء عنه (ابوجعفر الباقر(عليه السلام)) عن كثرة سجود أبيه: ما ذكر لله عزّوجلّ نعمة عليه إلا و سجد، و لا دفع الله عنه سوءً إلا و سجد، و لا فرغ من صلاة مفروضة إلا و سجد، و كان أثر السجود في جميع مواضع سجوده فسمّي بالسجّاد. ( 2 )
معاوية بن وهب قال: كنت مع أبي عبد الله (عليه السلام) بالمدينة و هو راكب حماره، فنزل و قد كنا صرنا إلي السوق أو قريبا من السوق قال: فنزل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بحار الأنوار 41/132
2 . علل الشرائع : 1/272 بحار الأنوار: 46/6
65 |
و سجد و أطال السجود و أنا أنتظره، ثم رفع رأسه. قال: قلت:جعلت فداگ رأيتگ نزلت فسجدت؟! قال: إني ذكرت نعمة الله علي قال: قلت: قرب السوق، والناس يجيئون و يذهبون؟ قال: إنه لم يرني أحد. ( 1 )
سيره دستوري در موضوع عبادت
سيره دستوري و ارشادي ائمه در موضوع عبادت و دعا به ويژه نماز نيز بسيار است. آنها در زمانها و مناسبتها و با بيانهاي مختلف بر اهميت نماز تأكيد كردند.
قائلاً (عليه السلام): ما تقرب العبد إلي الله بعد المعرفة أفضل من الصلاة. ( 2 )
و قال(عليه السلام): إن أفضل الأعمال عند الله يوم القيامة الصلاة، و ما أحسن من عبد توضأ فأحسن الوضوء. ( 3 )
و قال (عليه السلام): الصلاة قربان كل تقي. ( 4 )
و قال(عليه السلام): أحب الأعمال إلي الله عزَّوجلَّ الصلاة، و هي آخر وصايا الأنبياء، فما أحسن الرجل يغتسل أو يتوضأ فيسبغ الوضوء ثم يتنحي ( 5 ) حيث لايراه أنيس فيشرف الله عليه و هو راكع أو ساجد إن العبد إذا سجد فأطال السجود نادي إبليس: يا ويله أطاعوا و عصيت، و سجدوا و أبيت. ( 6 )
1 . بحار الانوار47/21 ؛ بصا ئر الدرجات 15/145
2 . مجموعة ورام : 2 / 86
3 . الغايات: 71
4 . جمهرة الأولياء: 2/78
5 . به گوشهاي ميرود
6 . وسائل الشيعة 3/26
66 |
قال أبوبصير: دخلت علي اُم حميدة ـ زوجة الإمام الصادق(عليه السلام)ـ أُعزّيها بأبي عبدالله(عليه السلام) فبكت و بكيت لبكائها، ثم قالت: يا أبامحمّد لو رأيت أباعبدالله عند الموت لرأيت عجباً فتح عينيه ثم قال: اجمعوا كل من بيني و بينه قرابة. قالت فما تركنا أحداً إلاَّ جمعناه، فنظر إليهم ثمَّ قال: إن شفاعتنا لاتنال مستخفاً بالصلاة. ( 1 )
هارون بن خارجة قال: ذكرت لأبي عبدالله(عليه السلام)رجلاً من أصحابنا فأحسنت عليه الثناء فقال لي:كيف صلاته. ( 2 )
الامام الصادق: امتحنوا شيعتنا عند مواقيت الصلاة كيف محافظتهم عليها. ( 3 )
و قال سعد الإسكافي: سمعت أباجعفر محمد بن علي الباقر(عليه السلام) يقول: عالم ينتفع بعلمه خير من ألف عابد و قال (عليه السلام): شيعتنا من أطاع الله. ( 4 )
گستردگي دعا و نمازهاي مستحبي كه در ايام هفته و اعياد و مكان ها و مناسبتهاي مختلف رسيده، دليل بر اهميت عبادت و دعا در اسلام، از يك سو و از سوي ديگر جايگاه آنها در سيره عملي و دستوري امامان است.
1 . وسائلالشيعة 3/17
2 . وسائل الشيعة 3/21
3 . وسائل الشيعة 3/83
4 . الفصول المهمة/210؛تحف العقول294.جامع بيان العلم وفضله1/32(أفضل من سبعين ألف...)؛جامع السعادات1/104؛حلية الأولياء3/184،ملحقات إحقاق الحق 12/192،كشف الغمة2/133،تحف العقول295، نور الأبصار292
67 |
خلاصه و نتيجه
در سيره عبادي امامان معصوم، بايد اهداف ذيل مورد توجه قرار گيرد.
1 ـ نماز، اساس و بنيان زندگي و هدف آفرينش است و در امامان تجلي كامل داشت.
2ـ تمام ائمه به نماز و نافله شب و شب زندهداري ميپرداختهاند كه يا تمام شب را به عبادت ودعا و قرآن خواندن مشغول بوده و يا دست كم بيشتر شب را براي عبادت بيدار بودهاند.
3ـ ائمه معصومين، افزون بر آنكه خود به نماز وعبادت ميپرداختند، تأكيد ميكردند كه شيعيان نيز به عبادت و شب زنده داري بپردازند و نماز، بايد در زندگي آنها جايگاه اساسي داشته باشد.
4ـ نماز و عبادت، به ويژه اهميت دادن به اوقات نماز و نمازهاي واجب و نافله يوميه و نماز جماعت، بايد نشان شيعه باشد.
5ـ اگر شيعيان، سيره عبادي امامان را احيا كنند و به آن بپردازند، نيكوترين وسيله براي معرفي اهل بيت است.
به طور كلي عبادت در زندگي امامان معصوم تجلي ويژه داشت، زيرا:
عبادت، فلسفه آفرينش است. پيامبران و امامان نيز برگزيدگان هستي هستند، به اين جهت هدف آفرينش در زندگي آنها تجلي كا مل داشت.
قرآن به پيامبر دستور داده است كه شبها به عبادت بپردازد و اين دستور شامل ائمه نيز ميشود.
قرآن دستور داده است كه به رسول خدا اقتدا كنند و ائمه تنها كساني بودند كه به طورتمام وكمال به آن حضرت اقتدا كردند.
آنها الگوهاي برتركمال وخوبيها بودند. پس بايد خود بيش از ديگران به عبادت ميپرداختند.
68 |
به اين جهت، تمام ائمه، شبها به عبادت خداوند ميپرداختند. عامل اين موضوع كه چرا عبادتها ي برخي امامان كمتر نقل شده، چند چيز است:
الف: تمام آنچه كه واقع شده، نقل نشده و عدم نقل، دليل نميشود كه عبادتي نبوده است. زيرا تاريخ نگاران آنچه را كه با اهدافشان سازگار بوده نقل كرده اند.
ب: تمام كساني كه تاريخ را نوشته وگزارشها را روايت كرده اند، در زندگي امامان راه نداشتند.
ج: برخي امامان، در زندان يا محاصره بودند وكسي نميتوانست با آنها در ارتباط باشد.
امامان، افزون بر آنكه خود به عبادت خداوند ميپرداختند، ديگران را نيز به عبادت دستور ميدادند. عبادت نيز منحصر به نماز نبود.
69 |
1-چه دليلي وجود دارد كه تمام امامان به نمازهاي شب ميپرداختند؟
2-اصول ثابت در موضوع عبادتهاي امامان را برشماريد.
3-به چه دليل عبادت در زندگي امام سجاد (عليه السلام) بيشتر نقل شده است؟
4-انس بن مالك عبادتهاي امام علي (عليه السلام) را چگونه نقل كرده است؟
5 - مالك بن انس امام صادق(عليه السلام) را چگونه وصف كرده است؟
6- امام صادق (عليه السلام) درباره عبادتهاي امام سجاد و امام علي (عليه السلام) چه فرمود؟
7 - امام صادق (عليه السلام) فرمود شيعيان را با چه چيز بشناسيد؟
70 |