بخش 4
راه های حج توجه سلجوقیان به راه حج و منازل بین راه توجه فاطمیان به مسیر عبور حجاج و منازل بین راهی حجاز پرده کعبه
|
100 |
|
حج وجود داشت ، به خصوص حملات قبايل باديه نشين را با شجاعت و بردباري خود از سر راه بردارد ، به گونه اي كه غارتگران به شدت از وي مي هراسيدند . ( 1 ) وي در زمينه رعايت مصالح حجاج و رعايت و محافظت از آنان با قدرت و صلابت عمل مي كرد ، هرچند از برخي جهات متهم به سوء رفتار بود ، زيرا به بهانه هاي مختلف حتي براي زيارت قبر رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) از حجاج ماليات مي گرفت . ( 2 ) وي توانست بار ديگر سيادت عباسيان و سلجوقيان را در حجاز استوار كرده و نام رهبران آنها را در منابر مكه و مدينه بياورد . درگذشت وي در سال 479/1087 سخت روي سلجوقيان تأثير گذاشت ، چنان كه خواجه نظام الملك وزير سلجوقي وقتي اين خبر را شنيد ، گفت : هزار مَرد بمرد . ( 3 ) وجود ختلغ براي پرهيزگاران مكه هم سودمند بود ، زيرا وي با با آنان برخورد خوبي داشت و خودش نيز شخصا متدين و پايبند نماز جماعت و تلاوت قرآن بود ، به طوري كه گفته اند وي هر روز قرآن را ختم مي كرد و نسبت به علما و قاريان نظر خاص داشت . ( 4 ) افزون بر اينها ، ختلغ به بازسازي مشاهد و مساجد و حوضچه هاي آب بين راهي مكه و مدينه نيز عنايت و توجه داشت و اين كارها تا زمان درگذشت وي در سال 1087/479 ادامه يافت .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ابن جوزي ، منتظم ، ج 9 ، ص 31 ؛ سبط بن جوزي ، مرآة ، ص 198 ؛ 243 ؛ ابن كثير ، البدايه ، ج 12 ، ص 132 ؛ ابن خلدون ، العبر ، ج 4 ، ص 103 ؛ ابن تغري بردي ، النجوم ، ج 5 ، ص 123
2 . سبط بن جوزي ، مرآة ، ص 198 ، 199 ، 224 ، 238
3 . ابن جوزي ، منتظم ، ج 9 ، ص 31 ؛ سبط بن جوزي ، مرآة ، ص 199 ، 243
4 . ابن جوزي ، منتظم ، ج 9 ، ص 31 ؛ سبط بن جوزي ، مرآة ، ص 243 ؛ ابن تغري بردي ، النجوم ، ج 5 ، ص 123
|
101 |
|
وي دوازده سال منصب امارت حجاج را در اختيار داشت . ( 1 )
پس از وي ، امير ترك ديگري با نام نجم الدين ( الدوله ) خمارتكين حسناني امير الحاج شد و امارت وي تا سال 1104/498 ادامه يافت . ( 2 ) او نيز مانند امير سابق ، توانست خطبه را به نام عباسيان و سلجوقيان حفظ كند . وي با ارسال روكش طلا و نقره براي در كعبه در زمان مقتدي عباسي ، و نام خليفه فاطمي را از روي در كعبه حذف كرد . اين اقدام مورد اعتراض برخي از اطرافيان ابن ابي هاشم شريف وقت مكه قرار گرفت . ( 3 ) اين رَويّه در طول امارت وي بر حج ادامه يافت . اما از آنجا كه او مانند امير سابق قدرتمند نبود ، شماري از قبايل عرب باديه نشين به كاروانهاي حج حمله برده و بر آن ها غلبه كردند . ( 4 ) به همين جهت اعزام كاروان حج در سال 486/1093 متوقف شد . اين توقف براي مدت سه سال ، تا سال 489/1096 ادامه يافت ، زيرا پس از مرگ ملكشاه در سال 485/1092 بر سر جانشيني او ميان سلجوقيان اختلاف نظر وجود داشت . ( 5 ) بدين ترتيب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ابن جوزي ، منتظم ، ج 9 ، ص 31 ؛ سبط بن جوزي ، مرآة ، ص 238 ، 243 ؛ ابن كثير ، البدايه ، ج 12 ، ص 132 ؛ ابن تغري بردي ، النجوم ، ج 5 ، ص 124 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 1 ، ص 554-553
2 . سبط بن جوزي ، مرآة ، ص 238 ؛ ابن كثير ، البدايه ، ج 12 ، ص 163-131 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 491-483 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 1 ، ص 556-553
3 . سبط بن جوزي ، مرآة ، ص 239
4 . ابن خلدون ، العبر ، ج 4 ، ص 103
5 . ابن اثير ، كامل ، ج 10 ، ص 225 ؛ ابن كثير ، البدايه ، ج 12 ، ص 145 ، 147 ؛ يافعي ، مرآة الجنان ، ج 3 ، ص 142 ؛ فاسي ، شفاء الغرام ، ج 2 ، ص 264 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 488-486 ؛ رشيدي ، حسن الصفا ، ص 114
|
102 |
|
نام عباسيان و سلجوقيان از خطبه حذف شد و اعزام كاروان حج از عراق متوقف گرديد . ( 1 ) با اين حال ، خمارتكين در برخورد با حجاج ، رفتار خوبي داشت . ( 2 )
پس از خمارتكين شماري از اميران ، منصب امير الحاج را در اختيار گرفتند كه معروف ترين آنها نظر بن عبدالله جيوشي خادم بود كه براي مدتي بيش از بيست سال اين منصب را در اختيار داشت و شايستگي و قدرت خود را در برخورد با حجاج و رعايت حال آنان نشان داد . ( 3 ) پس از وي ، قايماز ارجواني ( 540ـ554 / 1145ـ1159 ) اين منصب را در اختيار گرفت . وي كسي بود كه در بدو ورودش به مكه ، شريف او را بسيار كوچك و حقير پنداشت و به فكر تسلط بر كاروان عراق افتاد . قايماز نتوانست در حمايت از حجاجي كه با او بودند كاري از پيش ببرد و آنان به بدترين صورت بازگشتند . تفصيل اين ماجرا بر حسب آنچه مورخان نوشته اند ، چنين است كه وقتي كاروان به اميري قايماز به مكه رسيد ، شريف او را كوچك شمرد و در حجاج طمع كرد . قايماز كه خود را عاجز در دفاع از حجاج ديد ، به آنان پيشنهاد كرد كه به عرب ها مالي بپردازند تا دست از سر مردم بردارند . او معتقد بود كه مصلحت در اين است كه مالي به آنان بدهيم و از شر آنان در امان باشيم . حجاج از اين كار خودداري كردند . قايماز به خاطر حفظ سلامت حجاج آنان را تهديد كرد كه اگر مالي نپردازيد ، به زيارت قبر رسول ( صلّي الله عليه وآله ) نخواهيم رفت تا عربها به ما تعرّض
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ابن خلدون ، العبر ، ج 4 ، ص 103
2 . سبط بن جوزي ، مرآة ، ص 226 ، 237
3 . ابن جوزي ، منتظم ، ج 10 ، ص 142-141
|
103 |
|
نكنند . حجاج با اين تصميم او موافقت نكرده ، آن را ناشي از عجز و ناتواني وي در برخورد با بحران پديد آمده پنداشتند و به او گفتند كه نزد سنجر از وي شكايت خواهند كرد . وي آنان را تا غرابي كه محلي تنگ در ميان دو كوه نزديك مدينه است ، برد . در اينجا بود كه عربهاي بني زغب پس از عصر روز شنبه 14 محرم سال 545/1150 بر سر آنان ريختند و با آنان به جنگ برخاستند . قايماز نتوانست از حجاج دفاع كند و براي خود درخواست امان كرد . عرب ها بر حجاج غلبه كرده و اموال و لباسهاي بيشمار و دينار فراوان از آنان گرفتند . برخي از تجّاري كه همراه كاروان حجاج بودند ، در اين باره گفته اند : از فلان شخص 20 هزار ، از ديگري 30 هزار و از خاتون دختر سلطان مسعود اشيايي به قيمت 100 هزار دينار گرفتند . نتيجه آن شد كه حجاج در بيابان پراكنده شدند تا از دست متجاوزان رهايي يابند ، اما در آنجا گرفتار گرسنگي و تشنگي و بي لباسي شدند و قايماز با افراد اندكي به مدينه رسيد . بسياري هم به بدترين صورت به شهرهاي خود بازگشتند . ( 1 )
مشابه اين حادثه در زمان اميرالحاجي ارغش ترك ( 555 ـ 565 / 1160ـ1169 ) در سال 557/1162 هنگام ورود وي به مكه پديد آمد ، به طوري كه جماعتي از بردگان مكه ، به حجاج مستقر در منا حمله كردند . در اين وقت ، ياران امير به مقابله برخاستند و گروهي از آنان را كشتند . افراد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ابن جوزي ، منتظم ، ج 110 ، ص 138 ، 142 ؛ ابن اثير ، كامل ، ج 11 ، ص 149-148 ؛ سبط بن جوزي ، مرآة ، ج 8 ، ق 1 ، ص 205 ؛ فاسي ، شفاء الغرام ، ج 2 ، ص 265 ؛ يافعي ، مرآة الجنان ، ج 3 ، ص 284 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 512-511
|
104 |
|
باقي مانده به مكه برگشته ، پس از ساماندهي نيروهاي خود ، بار ديگر به شتران حجاج يورش برده و هزار شتر را ربودند . اين اقدام به آغاز نبردي ميان امير الحاج و سپاهش از يك سو و بردگان مكه از سوي ديگر منجر شد . امير نتوانست وارد مكه شود ، زيرا بر جان و مال حجاج هراسان بود به همين دليل به عرفه رفته ، مناسك را انجام داد و يك روز در زاهر ماند . در اين وقت خادم كه پرده كعبه همراهش بود ، وارد مكه شد و زماني كه كار نصب پرده به پايان رسيد ، امير مكه كه از عاقبت كار هراسان شده بود ، به دنبال امير الحاج فرستاد و از او دلجويي كرد تا برگردند و حج را تمام كنند ، اما در اين كار تعلّل كرد ، چندان كه اهالي مكه از عاقبت كار بيمناك شدند و از امير الحاج اطاعت كردند . آنان در اين باره عذرخواهي كرده و طبل ها را به صدا در آورند كه به معناي آن بود كه از امير الحاج اطاعت مي كنند ( 1 ) و واقعيت را پذيرا گشته اند .
با وجود همه مشكلاتي كه براي امراي حج عباسي پيش مي آمد ، خطبه خواندن به نام عباسيان و سلجوقيان در حجاز ادامه داشت ، هرچند در مورادي هم شرفاي مكه براي ايجاد اشكال و فاصله تلاش مي كردند . در واقع ، تعيين امراي ترك را بايد مصداقي از رقابت ميان عباسيان و فاطميان دانست ، به طوري كه هدف عباسيان ، ترساندن اشراف حجاز و تثبيت سيادت خود بر حجاز بود . اين نكته را هم بايد يادآور شد كه اميران ترك تبار كه به منصب اميرالحاجي مي رسيدند ، امارت كوفه را نيز به عنوان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ابن جوزي ، منتظم ، ج 10 ، ص 202 ، 205 ؛ ابن اثير ، كامل ، ج 11 ، ص 288-287 ؛ يافعي ، مرآة ، ج 3 ، ص 312 ؛ فاسي ، العقد الثمين ، ج 6 ، ص 469-468 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 525 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 1 ، ص 565
|
105 |
|
بزرگترين مركز اعزام حجاج پس از بغداد ، در اختيار داشتند . نخستين اين اميران ، ختلغ بود كه امير كوفه هم بود . ( 1 )
راه هاي حج
در عصر سلجوقيان ، مسيري كه حجاج عراق و نواحي اطراف آن در شرق جهان اسلام براي رفتن به حج مي كردند ، همان راه هايي است كه جغرافي دانان عرب به تفصيل در باره آنها سخن گفته و منازل و مسافات ميان آنها را با فرسخ و ميل و بريد مشخص كرده اند . ( 2 ) اين راه ، بغداد و كوفهرا به حجاز پيوند مي داد و گهگاه بر اساس شرايطي كه پيش مي آمد ، تغييراتي در آن داده مي شد . كاروان هاي حج عراق و قافله سلطاني سلجوقي كه از خراسان مي آمد ، ( 3 ) و نيز قافله رسمي كه خليفه عباسي آن را روانه مي كرد ، از همين مسير عبور مي كردند . كاروان ها پس از گرد آمدن حجاج و كامل شدن تعداد ، از بغداد به سمت كوفه رفته ( 4 ) و از آنجا به سوي حجاز حركت مي كردند و در بين راه نيز در كاروان سراهاي شناخته شده كه خلفاي عباسي ، قصرها و بناهايي در آن ساخته بودند ، توقف مي كردند . ( 5 ) نخستين منزل قادسيه بود كه از آنجا به عُذَيب مي رفت و اين
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سبط بن جوزي ، مرآة ، ص 191 ، 224 ؛ ابن تغري بردي ، النجوم ، ج 5 ، ص 123 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 523
2 . ابن رسته ، الاعلاق النفسيه ، ص 182-163
3 . ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 444 ، 446 ، 460 و بعد از آن .
4 . جزيري ، الدرر ، ج 1 ، ص 399 ، ج 2 ، ص 1275
5 . يعقوبي ، البلدان ، ص 311
|
106 |
|
نخستين منزل واحه اي بود كه از آنجا آب بر مي داشتند تا از صحرا عبور كنند . منزل بعدي ، منارة القرون بود كه به دستور سلطان ملكشاه سلجوقي براي خدمت به حجاج و جلوگيري از آوارگي آنان در بيابان ساخته شده بود . ( 1 ) منزل بعدي واقصه نام داشت كه از مراكز اصلي راه حج به شمار مي آمد و مواد غذايي از قبيل آرد و نان و خرما و ميوه به آنجا مي آمد . ( 2 ) منزلگاه بعدي ، عقبه و قاع ( 3 ) است . كاروان ها پس از آن به محلي موسوم به زباله مي رسيدند كه قريه آبادي بود و به خاطر فراواني چاه هاي آب ، شهرت دارد . در آنجا بازاري بود كه ميان واقصه و ثعلبيه قرار داشت . ( 4 ) كاروان ها در مرحله بعد به شقوق مي رسيدند كه يك منزل پس از واقصه در راه مكه قرار داشت . از آنجا به بطان و سپس به شهر ثعلبيه مي رفتند ( 5 ) كه بارويي آن را احاطه كرده و قصر و مسجد جامع و تعدادي چاه كوچك و بزرگ در آن وجود دارد . ( 6 ) در آنجا حوضچه هاي هست كه آب در آنها جمع مي شود . اين شهر بازاري نيز دارد كه حجاج از آن شتر و گوسفند و علوفه خريداري مي كنند . ( 7 ) منازل بعد ، زرود و اجفر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ابن جبيرف الرحلة ، ص 186ـ187
2 . ابن جبير ، الرحله ، ص 186
3 . يعقوبي ، همان ، ص 311 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 2 ، ص 1276-1275 ، 1283
4 . حربي ، كتاب المناسك ، ص 285-284 ؛ ياقوت ، معجم البلدان ، ج 3 ، ص 129 ؛ ابن جبير ، الرحله ، ص 185 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 2 ، ص 1282
5 . ياقوت ، معجم البلدان ، ج 2 ، ص 89-78 ؛ ج 3 ، ص 356 ؛ ابن جبير ، الرحله ، ص 184 ؛ جزيري ، الدرر ، ص 1282
6 . يعقوبي ، البلدان ، ص 311 ؛ حربي ، المناسك ، ص 297 ؛ ابن جبير ، الرحله ، ص 284
7 . جزيري ، الدرر ، ج 2 ، ص 1280
|
107 |
|
نام دارد . ( 1 ) پس از آن ، قرار دارد فيد كه روستايي آباد و درست در ميانه راه كوفه و مكه است و مسجد و بازار و بركه دارد . ( 2 ) اين روستا ، حجاج قسمتي از توشه سنگين خود را نزد اهالي به امانت مي گذاشتند تا در بازگشت بازپس گيرند و در مقابل چيزي به آنان مي دادند . فيد مركز مهم اقتصادي براي حجاج است ؛ زيرا اهالي علوفه اي را كه در سال تهيه كرده اند در اين ايام به حجاج مي فروشند . ( 3 ) كاروان حجاج از توز و مسيرا و حاجر و نقره كه از منازل معروف راه حج عراقي است و بركه هاي آب و چاه دارد نيز عبور مي كرد . ( 4 ) در نقره ، مسير به دو راه فرعي تقسيم مي شد كه يكي به مدينه و ديگري به مكه مي رفت . ( 5 ) عادت بر اين بود كه كاروان حج عراق ، ابتدا براي انجام مناسك حج به مكه مي رفت و پس از آن حجاج را به مدينه مي بردند . ( 6 ) بنابراين كاروان عراق از نقره به مغيثه و از آنجا به ربذه و پس از گذشتن از برخي از منازل كوچك ، به ذات عرق مي رسد . ( 7 ) اين منزل ، ميقات اهل عراق است كه در آن محرم مي شوند . ( 8 ) منزل پسين ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ياقوت ، معجم البلدان ، ج 3 ، ص 189 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 2 ، ص 1280
2 . ابن خردادبه ، المسالك و الممالك ، ص 127
3 . الحربي ، المناسك ، ص 306 ؛ ياقوت ، معجم البلدان ، ج 2 ، ص 282 ؛ ابن جبير ، الرحله ، ص 283 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 2 ، ص 1280-1279
4 . يعقوبي ، البلدان ، ص 311 ؛ ياقوت ، معجم البلدان ، ج 2 ، ص 204 ؛ ج 3 ، ص 255 ؛ ج 5 ، ص 299-298 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 2 ، ص 1278
5 . يعقوبي ، البلدان ، ص 311 ؛ ياقوت ، معجم البلدان ، ج 5 ، ص 299
6 . ماوري ، الاحكام السلطانيه ، ص 109 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 2 ، ص 1277
7 . يعقوبي ، البلدان ، ص 109 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 2 ، ص 1277
8 . قدامه ، الخراج و صناعة الكتابه ، ص 186 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 2 ، ص 1276
|
108 |
|
بستان ابن عامر است كه با عبور از آن ، كاروانيان به مكه مي رسند . ( 1 ) با رسيدن به مكه ، حجاج در منازلي كه براي اسكان حجاج مناطق مختلف ، اعم از عراق و خراسان و ماوراءالنهر در نظر گرفته شده بود ، اسكان مي يافتند . ( 2 )
توجه سلجوقيان به راه حج و منازل بين راه
در بخش پيشين ، نام منازلي را كه حجاج عراقي در دوره سلجوقي ، ( 3 ) براي رسيدن به مكه از آن استفاده مي كردند ، آورديم . چنين مي نمايد كه سلجوقيان و عباسيان ، توجه ويژه اي به تأمين امنيت راه هاي حجاج به حرمين داشته اند و آن را براي جلب ثواب دنيا و آخرت و از مصاديق كارهاي خير مي شمردند . افزون بر آن ، جلب نظر مردم و بهره برداري سياسي ـ تبليغاتي به نفع دولت سلجوقي و عباسي ، يكي از اهداف مهم آنان در رسيدگي و توجه خاص به راه ها به شمار آمد . خليفه براي تأمين امنيت راه حج و آماده سازي آن و برپايي حوضچه هاي آب و كندن چاه و جلوگيري از اقدامات قبايلي كه در راه حجاج از عراق به حجاز مشكل ايجاد مي كردند ، تلاش مي نمود . شايد به خاطر همين توجه بود كه در طول اين دوران ، نظارت بر اين راه در طول قرن هاي پنجم و ششم هجري / يازده و دوازدهم ميلادي ، از وظايف امير كوفه بود . ( 4 ) كساني كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . براي تفصيل بيشتر در راه راه حج از كوفه به حجاز و به عكس بنگريد : الحربي ، المناسك ، ص 356-281 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 2 ، ص 1283-1275
2 . ناصر خسرو ، سفرنامه ، ص 123 ؛ ابن جبير ، الرحله ، ص 163
3 . بنگريد : ابن جبير ، الرحله ، ص 187-181 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 2 ، ص 1283-1275
4 . سبط بن جوزي ، مرآة الزمان ، ص 191 ، 199-198 ، 224 ؛ ابن تغري بردي ، النجوم ، ج 5 ، ص 123 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 523
|
109 |
|
در برخي از مراكز و منازل مهم مستقر بودند ، نيابت از امير كوفه را در ولايت بر راه هاي حج بر عهده داشتند . ( 1 )
به نظر مي رسد ، هدف از واگذاري راه حج به يك والي كه از سوي خلافت عباسي تعيين مي شد ، آن بود كه وي نسبت به انجام اصلاحات ضروري در اين مسير اقدام كند تا راحتي و امنيت حجاج بيت الله الحرام تأمين شده و حجاج مورد حمايت و توجه قرار گيرند . زماني كه سلجوقيان در نيمه قرن پنجم/يازدهم به عراق رسيدند ، وظيفه رسيدگي به حج و حجاج و اصلاح راه ها و آباد كردن آن را عهده دار شدند . سلجوقيان ، به خوبي از عهده اين كار بر آمدند ، راه ها را ايمن كردند و اصلاحات لازم را به عمل آوردند . نخستين نشانه اين اهتمام از سوي سلجوقيان ، اقدام طغرل بك بود كه تمايل خود را براي اداي فريضه حج ، اصلاح راه حج و به راه انداختن دوباره كاروان حج عراق ـ كه بيش از سي سال به دليل خطرات موجود در اين مسير تعطيل شده بود ـ نشان داد ، اما حكومت داري و مسائل ديگري كه پيش از درگذشت وي وجود داشت ، مانع عملي شدن آن تصميمات گرديد . ( 2 ) نظام الملك وزير دولت سلجوقي كه وزارت آلب ارسلان و ملكشاه را براي 29 سال بر عهده داشت ، ( 3 ) اين روند را ادامه داد و در طول مدت وزارت خود ، خواسته سلجوقيان را در اين باب محقق
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . يعقوبي ، البلدان ، ص 312
2 . ابن جوزي ، منتظم ، ج 8 ، ص 164 ؛ اربلي ، خلاصة الذهب المسبوك ، ص 268 ؛ نيز بنگريد : ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 444 ، 446 ، 450 و بعد از آن . جزيري ، الدرر ، ج 1 ، ص 539 و بعد از آن .
3 . ابن جوزي ، منتظم ، ج 9 ، ص 68-64
|
110 |
|
كرد كه ازآن جمله ، بازگشايي راه حج و بازسازي آن بود . بدين ترتيب امور مربوط به حجاج سامان يافت و بار ديگر قافله هاي حج از خراسان و عراق به سمت حجاز به راه افتاد . هم چنين وي به بازسازي بناي حرمين نيز اهتمام ورزيد . ( 1 )
ملكشاه سلجوقي امنيت و آرامش را در مناطق مختلف تحت سيطره خود برقرار كرد و راه هاي موجود در سرزمين هاي مختلف را ايمن ساخت . در دوره حكومت وي امنيت كاروان ها تأمين شد ، به طوري كه يك قافله از ماوراءالنهر تا دورترين نقطه در شام بدون محافظ حركت مي كرد . وي همچنين به راه هاي حج و منازل آن عنايت داشت و تسهيلات لازم را در مسيرهاي عبور كاروان ها فراهم آورد . ( 2 ) وي حوضچه هاي آب در مكه ايجاد كرد و براي اين كار هزينه زيادي صرف كرد . همين طور در سال 475/1083 مكوس و خفارات ـ پولهايي كه از حجاج در مكه يا طول مسير توسط قبايل گرفته مي شد ـ را در تمامي سرزمين هاي تابع خود لغو كرد و در سال 481/1088 بار ديگر بر اين اقدام خود تأكيد نمود . پيش از آن از هر حاجي ، هفت دينار گرفته مي شد . وي دستور داد تا فرمانش بر دو لوحه نوشته شود و نام مقتداي عباسي و نام خودش روي آنها حك شده ، يكي در باب الحلبه و ديگري در باب جامع القصر بغداد نصب گردد و كسي كه آن را تغيير دهد ، مورد لعن قرار گيرد . وي مبالغ فراواني به اعراب باديه نشين اعطا كرد ، راه ها را از تجاوز آنان ايمن ساخت و متعهد شد كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سبكي ، طبقات الشافعيه ، ج 3 ، ص 140
2 . ابن خلكان ، وفيات ، ج 5 ، ص 285-284
|
111 |
|
هرمالي از حجاج گرفته شود ، از خزانه خودش بپردازد . ( 1 ) وي همچنين اموال و اقطاعات فراواني را به حرمين اختصاص داد و بخشش هاي فراواني را به مجاورين كعبه بخشيد . ( 2 )
سلطان ملكشاه شخصاً امور حجاج و نظارت بر حركت آنان از عراق به سمت حجاز را بر عهده گرفت ، به طوري كه در سال 480/1087 خود براي توديع آنان در كوفه حاضر شد تا عذيب كه نخستين منزل حجاج پس از كوفه بود به همراه كاروان حركت كرد و تا نزديكي واقصه پيش رفت . در آنجا مناره اي از شاخ و سم حيوانات وحشي و آهواني كه صيد مي كردند ، برپا كرد تا راهنماي حجاج باشد . اين مناره را از همان زمان به عنوان منارة القرون ناميدند . ( 3 )
سلاجقه همچنين نسبت به ترميم و بازسازي بخش هايي از حرم مكه كه از نيمه قرن پنجم/يازدهم ميلادي رو به ويراني نهاده بود ، توجه خاصي نشان دادند . اين وضعيت ادامه داشت ، تا زماني كه ابوالنصر ابراهيم بن محمد بن علي استرآبادي در سال 466/1074 به مكه آمده به ترميم مسجد الحرام پرداخت و سي هزار دينار در اين راه هزينه كرد و بيشتر آن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . اصفهاني ، تاريخ دولة آل سلجوق ، ص 70 ؛ ابن جوزي ، منتظم ، ج 9 ، ص 70 ، 72 ؛ راوندي ، راحة الصدور ، ص 205 ؛ ابن اثير ، كامل ، ج 10 ، ص 168 ، 213 ؛ سبط بن جوزي ، مرآة ، ص 199 -198 ، 216 ، 224 ، 238 ؛ ابن خكان ، وفيات ، ج 5 ، ص 284 ؛ نويري ، نهاية الارب ، ج 26 ، ص 334 ؛ ابوالفداء ، المختصر ، ج 2 ، ص 203 ؛ ابن تغري بردي ، النجوم ، ج 5 ، ص 135
2 . راوندي ، راحة الصدور ، ص 205
3 . اصفهاني ، تاريخ دولة آل سلجوق ، ص 71-70 ؛ ياقوت ، معجم البلدان ، ج 5 ، ص201 ؛ ابن اثير ، كامل ، ج 10 ، ص 213 ؛ ابن خلكان ، وفيات ، ج 5 ، ص 285
|
112 |
|
را براي ترميم جاهاي منهدم شده صرف نمود . باقي مانده اين پول در اختيار شريف مكه ، محمد بن جعفر بن ابي هاشم قرار گرفت . ( 1 ) معناي اين كار آن بود كه هر كسي قصد آن دارد تا در اماكن مقدسه ، اصلاحاتي انجام دهد ، ابتدا بايد رضايت شريف مكه را به دست آورد ، مسأله اي كه رقابت ميان سلجوقيان و عباسيان با فاطميان را تشديد كرد . تا وقتي كه شريف مكه ، امير حجاز بود ، تنها او مي توانست اجازه اين كار را صادر كند . گاه تمامي مبلغي كه به شريف پرداخت مي شد ، با هزينه مرمّت و تعمير حرمين برابر بود . ( 2 ) شاهد ديگر اين سخن آن كه محمد بن جعفر شريف وقت مكه ، مبلغ هزار دينار از احمد بن سلامه گرفت تا به او اجازه دهد تا به برخي از كارهاي اصلاحي در مكه مكرمه و پيرامون آن بپردازد . ( 3 ) در اين دوره ، اصلاحات مزبور بخش هاي ديگري از امور مربوط به مسجد الحرام را نيز شامل مي شد كه از آن جمله ساخت منبري براي خطابه در مسجد الحرام بود كه به دستور مقتدي عباسي و توسط وزيرش فخرالدوله ابونصر محمد بن جهير و تحت نظارت او ساخته شد و روي آن عبارت « لا اله الا الله محمد رسول الله » حك شده بود . ( 4 ) همچنين نام خليفه و ابن جهير هم روي آن بود . منبر مذكور را با شماري از اصحاب شريف كه به بغداد آمده بودند ، به مكه فرستادند . زمان رسيدن منبر به مكه ، در سال
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سبط بن جوزي ، مرآة ، ص 170 ؛ فاسي ، العقد الثمين ، ج 1 ، ص 261 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 476 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 1 ، ص 550
2 . ناصر خسرو ، سفرنامه ، ص 136
3 . ناصر خسرو ، همان ، ص 123 ، 136
4 . قلقشندي ، م آثر ، ج 2 ، ص 6 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 479
|
113 |
|
470/1078 بود كه مقرر شده بود نام مستنصر فاطمي در خطبه ذكر شود . اين امر سبب مخالفت با ورود منبر به مكه شد ، زيرا نصب آن در مسجد الحرام به معناي سيادت دولت عباسي بر حجاز بود . به همين جهت ، همان طور كه پيش از اين گذشت ، هواداران دولت فاطمي اقدام به شكستن منبر و آتش زدن آن كردند . ( 1 )
سلجوقيان و عباسيان به اصلاحات عمومي ديگري هم دست يازيدند كه به نوعي براي حجاج و نيز مجاورين مكه و مدينه و عموم مسلمانان سودمند بود و سبب مي شد تا به ديده احترام به آنان بنگرند . از آن جمله اقداماتي بود كه ابوالنصر استرآبادي هنگام ورود به مكه در سال 466/1074 انجام داد . يكي از اقدامات او تعمير مسجدي در تنعيم بود كه عايشه از آنجا محرم شده بود . اين مسجد به سبب درختي در آنجا بود ، به مسجد هليلجيه معروف بود . استرآبادي براي اين كه يادگاري از اين خدمت بماند ، نامش را روي سنگي در ديوار شرقي مسجد نوشت . متن اين نوشته چنين بود : امر كرد به عمارت مسجد عايشه ام المؤمنين ، الرئيس الاجل فخر الرؤساء مغيث الحرمين ابوالنصر ابراهيم بن محمد بن علي ، تقبل الله عملهما و بلغهما في الدارين آمالهما و شكر سعيهما و لا قطع من الحرمين اثرهما . رجب سال ( 2 ) 466/1074
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ابن جوزي ، منتظم ، ج 8 ، ص 312-311 ؛ سبط بن جوزي ، مرآة ، ص 193 ؛ ابن كثير ، البدايه ، ج 12 ، ص 118-117 ؛ قلقشندي ، م آثر ، ج 2 ، ص 6 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 479 ؛ رفعت ، مرآة الحرمين ، ج 1 ، ص 253
2 . فاسي ، العقد الثمين ، ج 3 ، ص 261 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 475 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 1 ، ص 550
|
114 |
|
از ديگر خدمات عام المنفعه وي انتقال آب از عرفات به مكه از طريق يك قنات قديمي بود كه احداث آن توسط زبيده همسر هارون عباسي بود . وي همچنين ناودان كعبه را از نقره ساخت و طي يك سال اقامت خود در حرمين ، اموال زيادي را ميان فقراي مكه و مدينه تقسيم كرد . ( 1 )
در سال 532/1137 امير ابوالقاسم ابراهيم بن حسين بن شيرويه بن حسين بن جعفر فارسي تاجر معروف به رامشت ، به همراه پرده كعبه كه از پارچه بسيار فاخري بافته شده بود ، به مكه وارد شد . ارزش اين پرده هجده هزار دينار بود . همچنين ناوداني براي كعبه ساخته شده و توسط مقتفي عباسي ارسال شده بود كه قرار بود جايگزين ناودان پيشين شود . رامشت ، رباطي هم ساخت كه به نام خودش ، به رباط رامشت شهرت يافت . اين رباط در سال 537/1142 در نزديكي باب الحزوره مسجد الحرام ساخته شده و براي استفاده صوفيان عراق و علما و قراء و فقراي اهل شام و عراق وقف شد . ( 2 )
در سال 549 ، جمال الدين محمد بن علي بن منصور معروف به جواد ( 3 ) كه وزير حاكم وقت موصل بود ، مردي را به نام حاجب به حرمين فرستاد . وي پنج هزار درهم آورده بود تا براي انجام روكش طلا و نقره كاري
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . فاسي ، العقد الثمين ، ج 3 ، ص 262-261 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 476-475
2 . فاسي ، شفاء الغرام ، ج 1 ، ص 167 ؛ العقد الثمين ، ج 4 ، ص 385 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 504 ؛ رفعت ، مرآة الحرمين ، ج 1 ، ص 275
3 . در باره او بنگريد : ابن خلكان ، وفيات ، ج 5 ، ص 147-143 ، فاسي ، العقد الثمين ، ج 2 ، ص 212
|
115 |
|
داخل كعبه و اركان آن هزينه كند . ( 1 ) وي در سال 550/1154 در كعبه را به درخواست خليفه وقت عباسي ، مقتفي عوض كرد . او در كعبه را با طلا و نقره زينت داد و نام مقتفي عباسي را روي آن حك كرد . خليفه اين در را براي شريف وقت مكه قاسم بن فليته فرستاد و از او خواست آن را با در پيشين عوض كند و طلاهاي موجود روي در پيشين كه وزن آن پانزده هزار درهم مي شد ، از آنِ امير الحرمين باشد . خليفه از شريف مكه خواسته بود تا چوب در پيشين را براي او بفرستد تا از آن تابوتي براي خود بسازد و پس از وفات در آن گذاشته شود . درِ جديد كه نشانگر استمرار سيادت عباسيان و نفوذشان در حجاز بود ، در سال 551/1156 نصب شد . وزير جواد همچنين سنگ هاي كعبه را تعمير نموده و همه درهاي حرم را تعويض كرد . ( 2 ) وي همچنين مناره العمره مسجد الحرام را نيز تعمير نمود . ( 3 ) علاوه بر اينها ، او كارهاي ديگري مانند انتقال آب به عرفات در ايام موسم از نقطه اي دوردست به انجام رساند . وي مجبور شد اموال فراواني به اعراب بني شعبه كه در اطراف مركز آن آب بودند بپردازد تا از سختگيري نسبت به حجاج و قطع آب خودداري كرده و در اين باره تعهد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . فاسي ، شفاء الغرام ، ج 1 ، ص 188 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 514 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 1 ، ص 562 ؛ رفعت ، مرآة الحرمين ، ج 1 ، ص 278
2 . ابن جبير ، الرحله ، ص 102 ؛ ابن اثير ، كامل ، ج 11 ، ص 228 ؛ نويري ، نهاية الارب ، ج 23 ، ص 293-292 ؛ فاسي ، العقد الثمين ، ج 2 ، ص 213 ، ج 7 ، ص 33 ، ابن فهد ، ج 2 ، ص 516-515
3 . فاسي ، شفاء الغرام ، ج 1 ، ص 386 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 517 ؛ جزيري ، الدرر ، ج 1 ، ص 563
|
116 |
|
بسپرند . ( 1 ) وي پلكاني هم روي كوه عرفات درست كرده و ديواري نيز براي مدينه ساخت . او همچنين بخش هايي از مسجد را كه خراب شده بود ، بازسازي كرد و علاوه بر اينها ، مبالغ فراوان و البسه زيادي هم ميان فقرا تقسيم كرد كه معادل يك سال هزينه آنان مي شد . وي در اين باره ديوان مخصوصي را ايجاد كرد و آن را ديوان « ارباب الرسوم و القصاد » ناميد . ( 2 )
توجه فاطميان به مسير عبور حجاج و منازل بين راهي حجاز
توجه فاطميان نيز هماند عباسيان ، به امور حج و حجاج و رسيدگي به راهها واقامه شعائر حج توجه و عنايت ويژه داشتند ، چرا كه حج از اركان خمسه اسلام و فريضه واجب براي همه مسلمانان به شمار مي آمد . پس از ذكر اقدامات عباسيان و سلجوقيان لازم است در باره اهتمام فاطميان در اين باره و رقابتي كه در اين زمينه ميان آنان و عباسيان و سلجوقيان پديد آمد ، سخن بگوييم .
فاطميان از زمان تأسيس اين دولت در مغرب و استيلا آنان بر مصر در سال 358/968 به دست فرمانده خود به نام جوهر صقلي ، اين مقوله را مورد توجه قرار دادند . اين فرمانده هنگام ورود به مصر ، هدف خود را اجراي اصلاحات اعلام كرد و زماني كه به فسطاط وارد شد ، گفت : به مصر آمده ام تا راه ها را اصلاح كرده و امنيت حجاج را براي رسيدن به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ابن خلكان ، وفيات ، ج 5 ، ص 14 ؛ فاسي ، العقد الثمين ، ج 2 ، ص 213 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 518 ؛ جزيري ، ج 1 ، ص 563
2 . ابن خلكان ، وفيات ، ج 5 ، ص 144 ؛ رفعت ، مرآة الحرمين ، ج 1 ، ص 410
|
117 |
|
سرزمين مقدس و انجام شعائر حج ، فراهم سازم . ( 1 ) زماني نيز كه معزّ فاطمي نيز در سال 362/972 پس از ورود به قاهره ، هدف خود را حمايت از حجاج و جهاد با كفار برشمرد . ( 2 ) اندكي بعد در حجاز به نام آنان خطبه خوانده شده و نفوذشان از سال 358/968 در آنجا گسترش يافت . اين وضعيت تا روزگار مستنصر عباسي و خلفاي فاطمي پس از او ادامه يافت . فاطميان ، حج را به عنوان يكي از اركان مهم اسلام مورد توجه قرار دادند ، از ديدگاه آنان ، حج يكي از اركان شش گانه اسلام بود . به علاوه ، حج ، موضوع مهم رقابت آنان و عباسيان با سلجوقيان بود . فاطميان در موسم حج ، شخصي را به عنوان امير الحاج انتخاب كرده ، امور را رسماً به او واگذار مي كردند . اين كار از طرف مستنصر فاطمي صورت مي گرفت و در فرماني كه از سوي وي به امير الحاج داده مي شد ، تمامي وظايف وي درج شده بود . وظايف امير الحاج فاطمي ، همان مواردي بود كه امير الحاج عباسي داشت و اختلاف تنها در برخي از امور جزئي بود . در يكي از اين فرمان ها آمده است : نخستين چيزي كه امير المؤمنين ، بدان اهتمام ميورزد و براي اقامه حق الله مراعات آن را مد نظر دارد ، مسأله مدارا با حجاج است كه به قصد بيت الله الحرام و زيارت قبر رسولش ـ عليه افضل الصلاة والسلام ـ مي روند . آن چنان كه دين براي تو مي پسندد و معين مي كند ، و بر اساس معياري كه بزرگان مسلمين از روي علم برتري مي يابند و حلم دارند و بر مبناي بينشي تيز و رفتار و روشي نيكو و عادلانه رفتار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . مقريزي ، اتعاظ الحنفاء ، ج 1 ، ص 105-104
2 . ابن خلكان ، وفيات ، ج 2 ، ص 134
|
118 |
|
كن . بدين ترتيب امير المؤمنين بر آن شد تا تو را به كار اداره حجاجِ عازم حرمين ، منصوب كرده و كار جنگ و امور مربوط به آن را با اعتماد به استقلال و غنا و تقوا و نظرات صائب تو ، به تو واگذار نمايد . بنابراين كارهاي سپرده شده از سوي امير المؤمنين را با عزمي استوار و رأي صائب و همت بالا و روحي بلند در اختيار گير و . . . . با همت تمام در خدمت حجاج باش و نسبت به امور آنان بيدار ، در طول راه مراقب آنان ، و در مراعات حالشان صغير و كبير را يكسان بنگر ، چرا كه همه آنان به سوي خداوند مي روند و بيت الله را قاصدند و ميهمان رسول الله اند . آنان از سرزمين دور ، بهر ثواب و عفو و نجات از عقاب الهي آمده اند . . . پس تو نيز با پذيرش اوامر الهي و اطاعت او و قبول حرمتش ، با ورود به بيت الله و پيرامون آن ، به خداوند تقرّب بجوي . پس همراهي با حجاج واجب و مساعدتشان لازم است تا آن كه به مقصد برسند و جان و اموالشان سالم بماند و در همه حال ، مركب ها و اعضاي كاروان ايمن باشند ، چندان كه منفعت خويش را عيان ببينند ( ليشهدوا منافع لهم ) ومناسك را بر اساس احكام شرع ، به جاي آرند . سپس آنان را در عبورشان از ازدحام باز گردان و نظم و ترتيب ده و در ورود به چشمه ها آنان را مراقب باش تا از شلوغي در ورود به آنها و ازدحام بيش از حد جلوگيري شود و از آنجا دور نشوند ، مگر آن كه سيراب گردند و اين كار به تساوي به انجام رسد . كسي را پيشاپيش آنان قرار ده تا از شلوغي و تندروي بپرهيزند و كسي را در انتهايشان گمار تا كسي وانماند و حركت آنان را مرتب گردان و از هيچ كوششي براي حفاظت از آنان كوتاهي نكن . در هر منزلي كه رسيدي اخبار آن را براي امير المؤمنين بفرست و او را از حقيقت امر آگاه گردان تا
|
119 |
|
بر كارها وقوف داشته باشد و به آنچه نياز است تو را مدد رساند . اين عهد امير المؤمنين به توست ، در آن دقت كن و به آن عمل نماي در حالي كه با بصيرت به آن مي نگري و آنچنان كه او براي تو مي پسندند عمل كن و آن چنان كه رضاي خداوند و ثواب الهي نصيب تو گردد ، ان شاء الله . ( 1 )
در كنار امير الحاج ، قاضي كاروان حضور داشت كه وظيفه اش حلّ و فصل مخاصماتي بود كه ميان حجاج قافله در مي گرفت و او بر اساس حكم شرع ميان آنان داوري مي كرد و فتاوي لازم را براي مسائل مربوط به حج براي آنان بيان مي نمود . ( 2 )
بسان حجاج عراق كه از بغداد حركت مي كردند ، حجاج فاطمي از قاهره به راه افتاده و از دو مسير به سمت حجاز مي رفتند : يكي راه دريايي و ديگري راه خشكي . راه دريايي از قاهره آغاز مي شد و حجاج از آنجا به قوص و سپس عيذاب رفته و از آنجا سوار بر كشتي ، به بندر جده و سپس مكه مكرمه مي آمدند . ( 3 ) اين راه كه به راه عيذاب شهرت داشت ، در نيمه قرن پنجم / يازدهم بعد از « شدّت مستنصريه » كه بلاد تحت سيطره مستنصر فاطمي را فرا گرفته بود ، اهميت بسيار يافت . اين وضعيت تا دو قرن پس از آن هم اهميت خود را حفظ كرد ؛ چنان كه پس از تأسيس دولت هاي محلي صليبي در سواحل شام در اواخر قرن پنجم / يازدهم ، بيش از پيش از آن مسير استفاده مي شد . يك راه دريايي ديگر هم بود كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . قلقشندي ، صبح الاعشي ، ج 11 ، ص 436-435
2 . بنگريد : قلقشندي ، همان .
3 . ابن جبير ، الرحله ، ص 58-57
|
120 |
|
به راه قلزم شهرت داشت . اين راه از بندر قلزم در درياي سرخ آغاز شده ( 1 ) و حجاج از طريق دريا به بندر جار ( 2 ) كه در حجاز و در ساحل غربي درياي سرخ واقع است ، مي رفتند و از آنجا از راه خشكي عازم مدينه مي شدند كه چهار روز راه بود . سپس براي احرام بستن به جحفه رفته و از آنجا عازم مكه مكرمه مي شدند . ( 3 )
راه دوم از مسير خشكي بود و از نظر اهميت ، پس از راه دريايي عيذاب و قلزم قرار داشت . روش مستنصر فاطمي در اعزام حجاج از اين مسير چنان بود كه در نيمه هاي رجب فراميني در اين باره صادر مي كرد و در رمضان اعلام مي شد : اي مسلمانان ، موسم حج رسيده و كاروان سلطان مطابق معمول هر سال ، حركت خواهد كرد و همراه آن سپاه و اسب و شتر و زاد و توشه خواهد بود . ( 4 ) كاروان در اول روز ماه ذي قعده حركت مي كرد و در بركه حجاج منزل مي نمود . ( 5 ) در آنجا براي مدت كوتاهي اقامت كرده سپس به سمت بُوَيب و عجرود مي رفت . ( 6 ) اين كاروان دريا را دور مي زد تا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . قلزم شهري است در ساحل درياي سرخ كه تجاري كه كالايي از مصر به حجاز و يمن مي برند در آنجا اتراق مي كنند . در آنجا جايگاه هايي براي توقف كشتي هست . يعقوبي ، البلدان ، ص 340
2 . جار شهري در ساحل درياي سرخ كه بندري براي مدينه منوره است كه كشتي هاي حامل كالاهاي تجاري از حبشه و مصر و عدل و چين و ديگر بلاد هند در آن رفت و آمد دارند . ياقوت ، معجم البلدان ، ج 2 ، ص 93-92
3 . ناصر خسرو ، سفرنامه ، ص 111-110
4 . همان ، ص 109
5 . همان ، ص 110
6 . ابن خردادبه ، المسالك ، ص 149
|
121 |
|
به حقل مي رسيد ( 1 ) و از آنجا منازل متعددي را طي مي كرد تا به الوجه مي رسد كه در آن آب اندك بود و از اين بابت مشكلات زيادي براي حجاج ايجاد مي شد . ( 2 ) آنگاه كاروان مراحل ديگري را طي ميكرد تا آن كه به ينبع رسيده و سه روز در آنجا اقامت مي گزيد . در اين نقطه بود كه حجاج بخشي از بارهاي خود را به امانت مي سپردند و در بازگشت آنها را باز مي ستاندند . به علاوه ، حجاج در اين نقطه برخي از كالاهاي مصري را كه از طريق درياي قلزم آمده بود ، خريداري ميكردند . سپس كاروان ، از منازل كوچكي مي گذشت تا آن كه به بدر و رابغ و غليص مي رسيد ؛ سپس با عبور از بطن مر وارد مكه مكرمه مي شد . ( 3 ) كاروان فاطمي اين مسير را در مدت 25 روز با 10 روز اقامت طي مي كرد و مدت زمان بازگشت هم 25 روز بود . ( 4 )
خلفاي فاطمي به كاروان حج عنايت ويژه داشتند و هر آنچه براي حراست و ماليات و نفقات براي قافله لازم بود ، به كار مي گرفتند . آنان مبلغ 1000 دينار مغربي به صورت روزانه براي سپاه همراه كاروان و 20 دينار براي هر فرد حاضر در كاروان هزينه مي كردند ، به طوري كه هزينه مسافران در سفر و اقامت جمعا 60 هزار دينار مي شد . اين افزون بر تعهدات مالي آن دولت در قبال حاكم مكه ، صله ها و بخششها و نيز هزينه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . همان .
2 . جزيري ، الدرر ، ج 2 ، ص 1250
3 . ناصر خسرو ، سفرنامه ، ص 110
4 . همان .
|
122 |
|
شتران بود كه در طول مسير هزينه مي شد . ( 1 ) هزينه هاي ديگري را هم بايد به اينها اضافه كرد . بدين ترتيب دولت فاطمي پول زيادي براي كاروان حج كه به حجاز مي رفت ، هزينه مي كرد . اين هزينه ها ، مخارج اصلاح راهها ، كندن چاه ها و امور ديگر را نيز شامل مي شود و مقريزي اينچنين به آن اشاره مي كند : « هزينه سالانه كاروان اعزامي به مكه در موسم حج ، 120 هزار دينار مي شد . هزينه هيئت اعزامي 40 هزار دينار ، هزينه كمكها و صدقات و اجاره شتران و حقوق سپاهيان و امير موسم و خدمه كاروان و فقرا و كندن چاه ها و عربهاي قبايل هم 60 هزار دينار . اين هزينه ها در دوره وزارت يازوري افزايش يافت و به مبلغ 200 هزار دينار در سال رسيد ، مبلغي كه در هيچ دولتي از دول اسلامي تا اين زمان براي موسم حج هزينه نشده بود . ( 2 )
از آنجايي كه دولت فاطمي و عباسي ، رقابت شديدي در سيطره بر حجاز داشتند و اين رقابت غالبا در خطبه و پرده و امارت حج تجلي مي يافت ، تيره شدن روابط هر كدام از آنان با شريف مكه ، بر وضعيت حجاج تأثير منفي داشت . اين وضعيت مي توانست ناشي از حذف نام يكي از طرفين در خطبه و آوردن نام طرف ديگر باشد . در اين صورت صله ها و كمكها از طرفي كه نامش نيامده بود ، قطع مي شد و اين امر به دليل قطع سلطه سيادت گونه آنان بر حجاز ، بر حجاج تأثير منفي داشت و آنان بعضاً از سوي سپاهيان مورد تعرّض قرار مي گرفتند و احياناً ناچار بودند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . همان .
2 . مقريزي ، اتعاظ ، ج 2 ، ص 303
|
123 |
|
ماليات و جريمه بپردازند تا اجازه انجام مناسك به آنان داده شود . ( 1 )
پرده كعبه
پرده كعبه نيز از جمله موضوعات مورد توجه هر دو دولت فاطمي و عباسي بود ؛ زيرا تهيه پرده كعبه براي هر كدام از دو طرف كه اهميت ديني و سياسي خاص خود را داشت ، چرا كه نشانه اي از حاكميت ديني هر كدام از آنان بر حجاز بود . هم چنان كه خطبه نشانه سيادت بر حجاز بود ، پرده كعبه نيز حامل شعار هر يك از اينها بود و مردم در ايام حج آن را به طور ثابت به چشم مي ديدند . از زماني كه سلجوقيان و عباسيان براي اثبات سيادت خود بر حجاز به رقابت با فاطميان پرداختند ، هر كدام تلاش مي كردند تا تهيه و ارسال پرده را كه در كنار خطبه بر منابر حرمين ، شعار آنان را برخود داشت و بر سيادت آنان صحّه مي گذاشت ، انجام دهند .
در دوران مستنصر فاطمي و خلفاي پس از وي ، ارسال پرده كعبه و كمك به اهالي حرمين و صله ها و حقوق اشراف ، همچنين اهداي اسب و خلعت ها كه هر سال دوبار انجام مي شد ، از جمله كارهاي معمول فاطميان بود . ( 2 ) معروف چنان است كه رنگ سفيد ، شعار فاطميان بود و ناصرخسروهم در وصف پرده كعبه در اين دوره مي نويسد : جامه اي كه خانه بدان پوشيده بود سپيد بود و به دو موضع طراز داشت ، هر طرازي را يك گز عرض و ميان هر دو طراز ده گز به تقريب و زير و بالا به همين قياس ، چنان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . فاسي ، العقد الثمين ، ج 7 ، ص 34 ؛ ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 517
2 . فاسي ، شفاء الغرام ، ج 1 ، ص 198 ؛ مقريزي ، الذهب المسبوك ، ص 66 ، ابن فهد ، اتحاف ، ج 2 ، ص 421 ، 468
|
124 |
|
كه به واسطه دو طراز علوّ خانه به سه قسمت بود . هر يك به قياس ده گز ، و به چهار جانب جامه ، محراب هاي رنگين بافته اند و نقش كرده به زر رشته و پرداخته بر هر ديواري سه محراب : يكي بزرگ در ميان و دو كوچك بر دو طرف ، چنان كه بر چهار ديوار دوازده محراب است بر آن خانه . ( 1 ) چنين مي نمايد كه از جانب فاطميان پرده كعبه ، سالانه فرستاده مي شده و اين در سالهايي بود كه به نام آنان در منابر حرمين خطبه خوانده مي شده است . فاطميان در اين باره اهتمام فوق العاده داشتند و هدف آنان ، اثبات سيادت و برتري خود در حجاز بود . زماني كه در نيمه دوم قرن پنجم هجري ( يازدهم ميلادي ) ، به دليل خشكسالي بزرگ مصر در روزگار مستنصر فاطمي ، نفوذ آنان كاهش يافت و اين دولت نتوانست به تعهدات خود در قبال اشراف مكه و از جمله تهيه پرده كعبه عمل كند ، اين مهم به حاكم وقت يمن علي بن محمد صليحي كه تابعيت معنوي ازدولت فاطمي داشت ، واگذارگرديد . وي در سال455/1063 پرده كعبه را كه به تبعيت از فاطميان ، از ابريشم سفيد بافته شده بود ، به مكه فرستاد . ( 2 ) علي القاعده فاطميان علاوه برفرستادن اموال اختصاصي اشراف مكهوحرمين شريف در سالهايي كه به نام آنان در حجاز خطبه مي شد ، پرده كعبه را نيز ارسال مي كرده اند . ( 3 )
عباسيان و سلجوقيان از رنگ هاي متنوّعي استفاده مي كردند كه مهم ترين آنها رنگ سياه بود كه شعار عباسيان به شمار مي آمد . گاه از رنگ سفيد يا قرمز هم استفاده مي شد ، چنان كه در موسم حج و وقت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ناصر خسرو ، سفرنامه ، ص 132-131
2 . فاسي ، شفاء الغرام ، ج 1 ، ص 198 ؛ ابن تغري بردي ، النجوم ، ج 5 ، ص 72
3 . سبط بن جوزي ، مرآة ، ص 179