بخش 1

دیباچه مقدمه نام و نَسَب ازدواج نیکان کانون محبّت تولّد مولود کعبه


7


ديباچه

سعادت واقعي انسان و شرط پويايي جوامع بشري در سايه شناخت و كارآمد كردن سيره اولياي الهي است. پر آشكار است كه سيره اولياي الهي به ويژه اهل بيت خاندان وحي ( عليهم السلام ) به عنوان متقن‌ترين آموزه‌هاي تربيتي و اساسي‌ترين مؤلفه در فرهنگ اسلامي است. شناخت واقعيت‌‌هاي زندگي آنان و بهره‌گيري از روش و منش و رفتار و گفتارشان مي‌تواند زمينه‌هاي تعالي و سعادت واقعي انسان را فراهم سازد، از اين‌رو پژوهش در آثار اولياي الهي به ويژه جست‌وجو در احوال خاندان پاك نبوت كه در دامان پر مهر آنان كامل‌ترين انسان‌ها پرورش يافته‌اند به منظور الگوگيري از آنان ضرورت انكارناپذير مراكز پژوهشي است.

گروه تاريخ و سيره مركز تحقيقات حج در راستاي



8


ايفاي رسالت خود براي ترويج فرهنگ اصيل اهل بيت ( عليهم السلام ) دست به انتشار شرح حال عده‌اي از مردان و زنان انسان‌ساز زده است كه از جملة آنان شرح حال بانوي گرامي اسلام، حضرت فاطمه بنت اسد، مادر گرامي امير مؤمنان علي بن ابي‌طالب ( عليه السلام ) است.

در پايان مركز تحقيقات حج لازم مي‌داند كه از تلاش‌هاي پژوهشگر محترم آقاي بهاء الدين قهرماني نژاد شائق و همه كساني كه در به ثمر رسيدن اين آثار تلاش نموده‌اند، سپاسگزاري نمايد.

انه ولي التوفيق

مركز تحقيقات حج

گروه تاريخ و سيره



9


مقدمه

در اين نوشتار، به خواست حق‌ تعالي، درباره شخصيت والاي مادري سخن خواهيم گفت كه به حقيقت، مي‌‌توان ادعا كرد كه وي بهترين مادر بعد از فاطمه زهر(سلام الله عليها) و حضرت خديجه(سلام الله عليها) بود. وي افتخار داشت تا همسر حضرت ابوطالب باشد. فاطمه در طول زندگي مشترك با ابوطالب، نمونه‌اي از وفا، محبّت، انسانيت، فضائل اخلاقي و ايماني بود و در پرتو شوهر باايمان و دلسوزش به سعادت مهمّ ديگري دست يافت و آن اين بود كه براي رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) مادري نمود. رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ، همواره از وي به عنوان مادر خويش ياد مي‌كرد. علاوه بر اين سعادت بزرگ، در طول زندگي مشترك با حضرت ابوطالب ( عليه السلام ) ، داراي شش فرزند، به نام‌هاي جعفر طيار، عقيل، طالب، اُمّ هاني، جمانه و علي ( عليه السلام ) شد كه گل سرسبد ايشان و



10


سيد اوصيا و پس از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ، برترين بشر هستي، اسدالله الغالب، علي بن ابي‌طالب ( عليه السلام ) بود.

آري! فاطمه بنت اسد كه هم‌اكنون مزار وي در كنار نوه‌هاي مهربان و دلبندش و حجت‌هاي باهرة خداوندي، يعني امام مجتبي، امام سجاد، امام باقر و امام صادق ( عليهم السلام ) ، چشم و دل هر ارادتمند اهل‌بيت ( عليهم السلام ) را در بقيع به خود جلب مي‌كند. وي از مؤمنان اوليه و مهاجرين والامقامي بود كه همراه با شوهرش در حالي از دنيا رفتند كه رضايت حق تعالي با آنها بود و پيامبر رحمت ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ، با چشمان اشكبار، ايشان را به عالم عُلْوي و دار بقا مشايعت نمود. به حقيقت، «طُوبي لَهُما وَحُسنُ مَآبٍ».

ما در اين نوشتار، به عنوان عرض ادب به ساحت اين مادر و همسر شايسته، چند سطري را از روي وظيفه، تقديم مي‌كنيم؛ هرچند كه به حقيقت و از اعماق وجودمان معترفيم كه اين تنها قطره‌اي از چشمة رحمت وجودي اين بانوي مطهره است. به آن اميد كه اين كلمات، درسي براي زندگي‌مان باشد، ان‌شاءالله.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1

نام و نَسَب

فاطمه بنت اسد، از پدر و مادر قريشي بود.

جدش «قصّي بن كلاب»، فرزندي به نام «عبد مناف» داشت. عبد مناف از فضل خداوند متعال، داراي فرزندي به نام «هاشم» گرديد و هاشم نيز داراي فرزنداني به نام «عبدالمطّلب» (شيبة الحمد) و «اسد» شد.

خداوند، به عبدالمطّلب چند فرزند پسر، همچون «عبدالله» (پدر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) )، «ابوطالب» ( عليه السلام ) و «حمزه» ( عليه السلام ) عنايت فرمود و «عاتكه» و «صفيه» نيز از فرزندان بنام و مشهور عبدالمطّلب هستند.(1)

برادر عبدالمطلب، يعني اسد نيز پس از ازدواج، داراي فرزنداني شد كه از جملة ايشان، دختري با


1‌. رسائل المرتضي، سيد مرتضي علم الهدي، باب نسب فاطمه بنت اسد3.


11



12


بركت به نام «فاطمه» بود؛ آري فاطمه بنت اسد(سلام الله عليها)!

اين دو خاندان، يعني عبدالمطلب و اسد، به

دليل رابطة نزديك نَسَبي و همچنين روحية مشتركي كه در پايبندي به آيين و شريعت ابراهيمي ( عليه السلام )

داشتند، نزديكي و قرابت بيشتري با هم پيدا كرده بودند.

فاطمه بنت اسد(سلام الله عليها)، پس از دوران كودكي و

در عنفوان نوجواني، مورد توجّه پير روشن ضمير قريش، عبدالمطلب و همسرش، «فاطمه بنت عائذ» قرار گرفت و او را همسري مناسب براي ابوطالب يافتند.(1)

مادر فاطمه بنت اسد، زني نيك سيرت به نام «عاتكه» ( 2 ) بود.(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. السرائر، ابن ادريس حلّي، ج 1، ص 461.

2. واژه عاتكه به معناي زن خوشبو و خوش رائحه است. به همين دليل رسول خدا9 فرمود: "انا ابن العواتك" كه محقق بحراني در شرح آن مي‌فرمايد: "كانَ هَذَا الإسمُ لِثَلاثِ نِسوَةٍ مِن اُمِّهاتِهِ، إحداهُنَّ عاتِكَةُ بِنتُ هِلالَ اُمُّ عَبدِ مَنافِ بنِ قُصَّي وَالثّانِيَةُ عاتِكَةُ بِنتُ مَرَّةَ بنِ هِلالٍ اُمُّ هاشِمِ بنِ عَبدِ مَنافٍ وَالثّالِثَةُ عاتِكَةُ بِنتُ الاَوقَصِ بنِ مُرَّةَ بنِ هِلال اُمّ وَهَبَ اَبي آمِنَه3"؛ يعني مي‌فرمود: مادران من، همگي خوش رائحه بوده‌اند و مقصود وي، سه نفر از مادر و جدّات مادري وي بودند كه اسامي آنها ذكر شده است؛ الحدائق الناضرة، يوسف بحراني، ج 2، ص 357.

3. مقاتل الطالبيين، ابوالفرج اصفهاني، ص‌3. البته وي، نام مادر فاطمه را "حبّيب بنت حرم" و نوه عاتكه بنت ابي‌همهمه ذكر كرده است.

ازدواج نيكان

فاطمه بنت اسد به عنوان عروس نشسته بود. در آن هنگام، عبدالمطلب برخاست و خطبه عقد اين دختر‌عمو و پسر‌عمو را كه هر دو بر شريعت حنيف ابراهيمي بودند، خواند. وي پس از حمد و ثناي الهي و درود بر اجداد خويش كه به اسماعيل و ابراهيم ( عليهما السلام ) ختم مي‌شد، برادرزاده‌اش را به عقد فرزندش درآورد و به همگان تبريك گفت؛ سپس به رسم شادي و سرور، به جمع حاضر تهنيت گفت و پس از آن، بوسه‌اي بر پيشاني عروس و برادرزاده‌اش زده و به وي تبريك گفت. پس از آن، فرزندش را غرق بوسه كرد و نداي شادي در جمع حاضر بلند شد و مجلس شادي، رونق بيشتري گرفت.

در واقع اين ازدواج، اوّلين ازدواج دختر‌عمو

و پسر‌عمويي بود كه بدون واسطه، هر دو، نوة

هاشم بن عبد مناف بودند1 كه لقب بطحا و سيد قريش را داشت.(2) پس از چند روز و بعد از آماده شدن خانة داماد، در شبي مبارك، عروس را به خانة داماد بردند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مقاتل الطالبيين، ص 5.

2. الكامل في التاريخ، عزالدين بن اثير، ج 6، ص 2.



15


2

كانون محبّت

اين ازدواج، بركات فراواني داشت. عشق و علاقه زياد اين دو به يكديگر، زبانزد هاشميان بود. اولين ثمرة اين ازدواج، تولد فرزندي به نام «طالب» بود. تولّد اين نوزاد، علاوه بر اين كه دل اين زن و شوهر جوان را شاد كرد، باعث خوشحالي فراوان عبدالمطلب، اسد و همسران ايشان گرديد. اين نوزاد، پس از رسيدن به

سنّ جواني، يار و ياور برادران، پدر و مادر و خويشان و نزديكانش بود. آنچه از زندگي طالب ( عليه السلام ) به ما

رسيده اين است كه وي پس از بعثت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) به

خاطر سياست ديني، اسلام خود را آشكار نكرد و

همراه مهاجرين به سوي مدينه نرفت، امّا در دل، عاشق اسلام بود. ابن‌سعد (م 230ه‍ .ق) در اين مورد مي‌نويسد:

وقتي كه مشركين مكّه، در غزوه بدر عزم نبرد



16


با مسلمانان را داشتند، او را به اجبار با خود همراه كردند. وي قبل از حركت، شروع به سرودن اشعاري نمود و گفت‌:

يا رَبِّ إمّـا يَغْـزُوُنَّ بِطـالبٍ

فِـي مِقنَـبٍ مِـن هذِهِ المَقانِبِ

فِي مِقنَبِ المَغالِبِ المُحارِبِ

بِجَعلِهِ المَسلُوبَ غَيرَ السّالِبِ1

پروردگارا! اگر طالب بجگند در ميان سپاهي از اين سپاهيان، در برابر آن سپاه چيرة جنگجوي، چنان كن كه جامه‌اش را ببرند ولي او جامة كس نبرد و مغلوب گردد ولي او بر كسي غالب نشود.

اين حركت باعث شد كه گروهي به وي اعتراض كرده و بگويند: «تو در دل، با محمد و ياران او هستي. اين گفت‌و‌گو باعث شد كه طالب به مكّه بازگردد و به همراه ايشان نرود».

علاوه بر اين، نعمان بن محمد تميمي (م363 ه‍ .ق)، اشعاري را كه وي در مدح و ستايش پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) سروده را آورده كه از جمله آن، اين ابيات است:

وَقَد حَلََّ مَجدُ بَني‌هاشِمٍ

فَكانَ النعامَةِ وَالزَّهرَة

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. الطبقات الكبري، ابن سعد، ج 1، ص 121؛ الكافي، ابوجعفر رازي كليني، ج 8، ص 375.

وَ مَحَّضَ بَني‌هاشِم اَحمَد

رَسُولُ المَليكِ عَلي فَترَة1

عظمت و عزّت بني‌هاشم به همراه نعمت‌هاي فراوان و آبروي آنها، از احمد (پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ) است كه پس از دوران طولاني غيبت رسولان الهي، ظهور نمود.

اينها همه دلائلي است كه طالب به پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ايمان داشت و به عللي كه بر ما معلوم نيست، نتوانست به مدينه برود. به همين دليل، برخي از منابع معاصر به مسلمان بودن وي تصريح كرده‌اند.(2)

ابوطالب، دومين پسري كه فاطمه به دنيا آورد

را عقيل ناميد. عقيل از همان دوران كودكي،

علاقة وافري به شناخت تيره‌ها و گروه‌هاي عرب

و سلسله نسب قبائل داشت؛ البته اين حالت در

بين عرب‌ها تازگي نداشت كه به شناخت و

تمايز طوايف از همديگر، علاقه داشته باشند؛ بلكه يكي از نكات تمايز عرب‌ از ساير اقوام، همين توجه به ريشه قبيله‌اي بود. عقيل با همين روحيه، علاوه بر اينكه پس از بعثت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ، به آن حضرت ايمان آورد، به همان صورت، نسبت به حفظ تيره‌هاي قبايل

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. شرح الاخبار في فضائل الائمة الاطهار ( عليهم السلام ) ، تميمي مغربي، ج 3، ص235.

2. مستدرك سفينة البحار، شيخ علي نمازي، ج 6، ص 567.

علاقه داشت و خيلي سريع جزو نسب‌شناسان معروف عرب گرديد.(1)

امّا فرزند سوّم اين زوج سعادتمند، جعفر نام گرفت. وي ده سال، قبل از اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) متولد شد. جعفر نيز از فرزندان بزرگوار ابوطالب و فاطمه بود. وي از همان سنين نوجواني و جواني، نجابت و حياي فراواني داشت و جزو اولين كساني بود كه به پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ايمان آورد. او سرپرست گروهي بود كه در سال پنجم بعثت و به دستور پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) به حبشه مهاجرت كرده بودند.(2)

او در اين سفر، اسماء بنت عميس ـ كه همسر باوفاي وي بود ـ را به همراه برده بود. جعفر با مسلمانان مظلوم به نزد نجاشي، حاكم عادل حبشه رفت و هنگامي كه سران مشركين، عمروعاص را

به واسطه چرب‌زباني و رابطه دوستي‌اي كه با

برخي از درباريان حبشه داشت3، براي برگرداندن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ر.ك: المجدي في انساب الطالبيين، علي بن محمد علوي العمري النسّابه، باب عقيل و اولاده؛ الأنساب، ابوسعد سمعاني تميمي؛ لب اللباب في تحرير الانساب، جلال‌الدين سيوطي.

2. تاريخ الامم و الرّسل و الملوك (تاريخ طبري)، محمدبن جرير طبري، حوادث سال پنجم بعثت.

3. همان.

مسلمانان و دستگيري ايشان به آنجا فرستادند، اين جعفر بن ابي‌طالب ( عليه السلام ) بود كه با سخنان مستدل و بيان آياتي از سوره مباركه مريم(ها)‌، آنها را به اسلام علاقه‌مند نموده و باعث شد تا نجاشي دستور دهد كه ايشان با كمال امنيت در حبشه زندگي كنند.(1)

جعفر تا سال هفتم هجري در حبشه بود و تأثيرات فراواني در ترويج حقايق اسلامي در آن منطقه داشت؛ به نحوي كه مي‌توان تأثيرات اسلام‌پذيري در دوران فتوح را از تبليغات مؤثر جعفر بن ابي‌طالب ( عليه السلام ) دانست. وي در سال فوق‌الذكر به همراه همسرش اسماء به مدينه بازگشت، در حالي كه چند فرزند، از جمله عبدالله2 كه در حبشه به دنيا آمده بود نيز به همراه وي بودند. جعفر در نبرد سهمگين موته، از سوي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) به فرماندهي سپاه اسلام برگزيده شد و در اين نبرد با دست‌هاي بريده به شهادت رسيد و به خاطر اينكه به فرمودة پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ، وي با اين بال‌ها در بهشت به پرواز در مي‌آيد، به جعفر طيار مشهور

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تاريخ الامم و الرّسل و الملوك موسوم به تاريخ طبرّي، حوادث سال پنجم بعثت.

2. عبدالله بعدها با حضرت زينب كبري ازدواج كرد. ر.ك‌: رجال ابو داود حلّي، ص 167.

گرديد. علاقه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) به جعفر طيار ( عليه السلام ) به قدري بود كه شخصاً به منزل وي رفته و فرزندانش را مورد تفقد قرار مي‌داد. پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) به همراه اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) و حضرت فاطمه(سلام الله عليها)، سه روز غذا دادن به فرزندان و خاندان جعفر طيار را به عهده گرفتند.(1)

اين انس و علاقه بين اسماء، همسر جعفر طيار و حضرت صديقه(سلام الله عليها) تا روزهاي آخر زندگي حضرت زهر(سلام الله عليها) ادامه داشت.2

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحارالانوار، محمدباقر مجلسي، ج 22، ص 273.

2. كشف الغمّة عن معرفة الائمة ( عليهم السلام ) ، علي بن عيسي اربلي، ج 1، ص 500.

3

تولّد مولود كعبه

به جرأت مي‌توان گفت كه بزرگ‌ترين سعادتي كه نصيب ابوطالب و همسر باوفايش فاطمه بنت اسد(سلام الله عليها) گرديد، تولّد اميرالمؤمنين علي ( عليه السلام ) بود. ماجراي تولّد علي ( عليه السلام ) ، آن يگانه مولود كعبه، به‌قدري زيباست كه بيشتر منابع روايي و تاريخي آن را به شكل واحدي ذكر كرده‌اند. ميلاد اين يگانه مولود عالم هستي به همراه خود، واقعه شگرف شكافتن ديوار كعبه را به همراه داشت. اين شكاف در كنار دربي كه به باب‌ المستجار معروف بود، ايجاد شد. اين قضيه بعد از واقعة حمله فيل‌سواران كه منجر به نابودي آنها شد، مهم‌ترين واقعه‌اي بود كه عرب به چشم خود ديده بود. يكي از كساني كه اين قضيه را نقل كرده، ابن قعنب است كه از دوستان عباس بن عبدالمطلب بود. وي مي‌گويد:

به همراه عباس و جمعي ديگر، در كنار خانة



22


كعبه نشسته بوديم. ناگاه زني را ديديم كه با شدّت و اضطراب، نزديك باب المستجار شد. وي فاطمه بنت اسد، همسر ابوطالب بود كه در مقابل باب المستجار ايستاده و در حالي كه دست‌هاي خويش را به سمت كعبه دراز كرده بود، گفت‌: پروردگارا، من به تو و پيامبران و كتاب‌هاي ايشان و همچنين به كلمات جدّم ابراهيم خليل كه باني اين خانه است، ايمان دارم؛ پس به حقّ جدّم ابراهيم و به حقّ اين خانه‌اي كه بنا كرد و به حقّ كودكي كه در رحم خويش دارم، اين وضع حمل را بر من آسان گردان.(1)

ابن قعنب مي‌گويد:

ناگاه همه ديدند كه ديوار كنار باب‌المستجار شكافته شد و فاطمة بنت اسد(سلام الله عليها) به درون كعبه رفت و آن قسمت به‌طور شگفت‌انگيزي دوباره به هم وصل شده و فاطمه(سلام الله عليها)، داخل كعبه قرار گرفت.(2)

اين خبر در مكه پيچيد و همگان به سمت كعبه آمده و با توجه به آگاهي‌اي كه از خاندان عبدالمطلب ( عليه السلام ) و ايمان طايفة حنفا ـ كه بر آيين حنيف و شريعت فطري

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. الثاقب في المناقب، ابن حمزه طوسي، ص 197؛ العمدة، ابن بطريق، ص 8؛ الفضائل، شاذان بن جبرئيل قمي، ص 56؛ بحارالانوار، ج 35، ص 8.

2. همان.

حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) عمل مي‌كردند ـ داشتند و اينكه به بصيرت و صحّت عمل فاطمه بنت اسد(سلام الله عليها) و همسرش ابوطالب ( عليه السلام ) ايمان داشتند، در كنار كعبه، به انتظار نشستند. يكي از كساني كه به اين جمع پيوست، حضرت محمد‌ ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) بود كه در آن هنگام، يعني رجب سال سي‌ام عام‌الفيل، در سن سي سالگي به سر مي‌برد.

روز سيزدهم رجب فرا رسيد و فاطمه(سلام الله عليها) در حالي كه نوزاد پاكي در آغوش داشت، از خانة خدا بيرون آمد و با بيرون آمدن خود، به نگراني و انتظار همسر مهربانش ابوطالب ( عليه السلام ) و عدّة ديگري كه منتظر بودند، پايان داد. وي رو به جمعيت كرد و فرمود:

خداوند متعال، مرا به نعمت بزرگي كه به زنان قبل از من عنايت نكرده بود، انعام نمود و سه روز در خانة خويش، با طعام بهشتي از من پذيرايي كرد و اين نوزاد را نيز به من (و همسرم) عنايت كرد و به علم غامض خويش آگاه و به نام علي كه برگرفته از صفت خاصّ اعلي است، او را نام‌گذاري نمود.(1)

در آن هنگام، ابوطالب ( عليه السلام ) با فرزندانش طالب و جعفر جلو رفتند و در حالي كه حضرت محمد ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) همراه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. الثاقب في المناقب، ص 197؛ العمدة، ص8؛ الفضائل، ص56؛ بحارالانوار، ج35، ص 8.

ايشان بود، علي ( عليه السلام ) را در آغوش گرفتند. در اين ميان، ابوطالب ( عليه السلام ) از همسرش فاطمه بنت اسد تشكر كرد و پيامبر اسلام به چشمان زيباي علي مي‌نگريست و با زبان‌حال، خداوند را بر اين نعمت بزرگ، شاكر بود.

ميلاد علي ( عليه السلام ) با توجه به رؤياي صادقه‌اي كه مادرش مدتي قبل از ميلاد وي ديده بود، شادي و گرمي خاصّي به خانة ابوطالب ( عليه السلام ) آورده بود. از همان آغاز طفوليت علي ( عليه السلام ) ، علقه ويژه‌اي بين وي با حضرت محمد ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ايجاد شد؛ به نحوي كه بيشتر اوقات، با ايشان بود و اين ارتباط، هر روز بيشتر و بيشتر مي‌شد.

علي ( عليه السلام ) به‌عنوان مولود كعبه، از همان ابتدا اين سعادت را به همراه داشت و مادرش به اين سعادت ازلي و ابدي، شكر مي‌نمود. فاطمه بنت اسد(سلام الله عليها) و همسرش ابوطالب ( عليه السلام ) ، در واقع علاوه بر فرزندان ديگرشان؛ همچون جعفر بن ابي‌طالب ( عليه السلام ) ، سرباز رشيد و فداكار و بي‌بديل ديگري به نام علي را به اسلام تقديم كرده بودند. همان سرباز دلباخته‌اي كه پس از بعثت نبي ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ، اولين مردي بود كه به پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ايمان آورد. وي در ماجراي انذار و پس از نزول آية (وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الاَقْرَبِينَ) (شعراء: 214) كه حاكي از مأموريت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) در اعلان و ابلاغ رسالت خويش به نزديكان به‌ويژه عموهايش بود، به‌عنوان جانشين


| شناسه مطلب: 78418