بخش 1
دیباچه مقدمه مشخصات فردی الف) نامهای شریف ب) خانواده و نژاد فضایل و ویژگیها همسری امام صادق ( علیه السلام ) رفع یک شبهه همواره با ملائک
|
|
ديباچه
سعادت واقعي انسان و شرط پويايي جوامع بشري در سايه شناخت و كارآمد كردن سيره اولياي الهي است. پر آشكار است كه سيره اولياي الهي به ويژه اهل بيت خاندان وحي ( عليهم السلام ) به عنوان متقنترين آموزههاي تربيتي و اساسيترين مؤلفه در فرهنگ اسلامي است. شناخت واقعيتهاي زندگي آنان و بهرهگيري از روش و منش و رفتار و گفتارشان ميتواند زمينههاي تعالي و سعادت واقعي انسان را فراهم سازد، از اينرو پژوهش در آثار اولياي الهي به ويژه جستوجو در احوال خاندان پاك نبوت كه در دامان پر مهر آنان كاملترين انسانها پرورش يافتهاند به منظور الگوگيري از آنان ضرورت انكارناپذير مراكز پژوهشي است.
گروه تاريخ و سيره مركز تحقيقات حج در راستاي ايفاي رسالت خود براي ترويج فرهنگ اصيل
|
|
اهل بيت ( عليهم السلام ) دست به انتشار شرح حال عدهاي از مردان و زنان انسانساز زده است كه از جملة آنان شرح حال بانوي گرامي اسلام، حضرت حميده، همسر گرامي امام صادق و مادر امام كاظم ( عليهما السلام ) است.
در پايان مركز تحقيقات لازم ميداند كه از تلاشهاي پژوهشگران محترم و همه كساني كه در به ثمر رسيدن اين آثار تلاش كردند سپاسگزاري نمايد.
انه ولي التوفيق
گروه تاريخ و سيره
مركز تحقيقات حج
|
|
مقدمه
بيترديد مادران پيشوايان معصوم از برترين انسانهاي كامل محسوب ميشوند، چرا كه از دامان پرمهرشان كاملترين افراد بشر پا به عرصة وجود نهادهاند. آري، آنان واسطههاي فيض و رحمت الهياند.
بايد گفت تحمل و باروري تنهاي پاك و مقدس اهل بيت ( عليهم السلام ) تنها در ارحامي كه صاحبان آنان از نظر كمالات انساني با آن والاتباران سنخيت و تناسب داشتهاند، امكانپذير است و اين نشانهاي بر فضل مادران اهل بيت ( عليهم السلام ) بر ديگر مادران اولياي خدا است. تعاريف و توصيفات عام و خاصي نيز كه در زيارتنامههاي برخي از اين مادران فرزانه شده، نشانة ديگري است كه عظمت فوقالعادة آنان را به تصوير ميكشد.
سوگمندانه بايد گفت عليرغم جلالت قدر اين بانوي بزرگ؛ در منابع و مآخذ روايي و تاريخي، زواياي زندگاني ايشان به درستي مشخص نشده است و
|
|
اطلاعاتي كه دربارة ايشان ـ و بسياري ديگر از مادران اهل بيت ( عليهم السلام ) به جز حضرت فاطمه زهر(سلام الله عليها) ـ در دسترس ميباشد، بسيار اندك است. آنچه ميدانيم، اطلاعاتي است پراكنده و كوتاه پيرامون چگونگي ازدواج اين بانو با امام صادق ( عليه السلام ) و رواياتي در فضيلت و قداست و شكوه ايشان و برخي از مسئوليتهاي آن بانو و همچنين كيفيت ولادت امام كاظم ( عليه السلام ) و اينكه حضرت حميده چند فرزند داشته و از چه نژاد و تباري بوده است. پارهاي ديگر از ويژگيهاي ذكر شده در اين كتاب نيز با استفاده از زيارتنامههاي ديگر مادران ائمه هدي ( عليهم السلام ) گردآوري شده است كه به مشتاقان اهل بيت عصمت و طهارت ( عليهم السلام ) تقديم ميگردد.
اميد است اين اثر مورد توجّه خداوند سبحان و امامان معصوم ( عليهم السلام ) قرار گيرد و در پرتو آن، دوستان اين خاندان مشمول عنايات عام و خاص الهي شوند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1
مشخصات فردي
الف) نامهاي شريف
تاريخنگاران و پژوهشگران درباره نام و لقبهاي اين بانوي بزرگ و اينكه ايشان از چه نژاد و تباري است، اختلاف دارند، امّا به يقين يكي از نامهاي شريف ايشان «حَميده» يا «حُمَيدَه» است.
اسامي و القاب ديگري كه براي بانو حميده در روايات و غير آن آمده است، از اين قرار ميباشد:
( مصفاة (پاك و خالص و پيراسته): در روايتي از امام صادق ( عليه السلام ) آمده است:
حَمِيدَةُ مُصَفّاةٌ مِنَ الأدناسِ كَسَبيكَةِ الذَّهَبِ.(1)
حميده بسان شمش طلا از آلودگيها پاك و پيراسته است.
1 . كافي، محمد بن يعقوب كليني، ج 1، ص 477؛ مناقب آل ابيطالب، ابن شهر آشوب، ج 1، ص 228.
|
|
|
|
از امام باقر ( عليه السلام ) نيز روايت شده است: «حَمِيدَةُ ... مُصَفّاةٌ مِنَ الأرجاسِ1 كَسَبِيكَةِ الذَّهَب».(2)
( سيّدة الإماء (سرور كنيزان): اين لقب به عظمت فوقالعادة اين بانو اشاره دارد. در روايتي از امام باقر ( عليه السلام ) آمده است: «حَمِيدَةُ سَيِّدَةُ الإماء».(3) گفتني است اين لقب براي نرگس (نرجس) خاتون، مادر گرامي حضرت حجت ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) نيز عنوان شده است. در روايت ابوبصير آمده است: (به امام صادق) عرض كردم: «اي فرزند رسول خدا! قائم شما اهل بيت كيست؟» امام فرمود: «پنجمين فرد از نسل فرزندم موسي. او فرزند سيّدة الاماء ميباشد...».(4)
( مُهَذَّبة (پيراسته از آلودگيهاي باطني، خالص و پاك و داراي اخلاق و اوصاف نيك): در گزارشي آمده است كه وقتي امام باقر ( عليه السلام ) اين بانو را به فرزند گرامي خود مرحمت نمود، فرمود:
يا أبا عَبدِالله، حَمِيدَةُ سَيِّدَةُ الإماء مُهَذَّبَةٌ مُصَفّاةٌ مِنَ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . جمع رجس به معناي پليدي و آلودگي.
2 . دلائل الامامه، طبري، ص 308.
3. همان.
4. كمال الدين و تمام النعمة، محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، ص 345. با توجه به اينكه براي آن دو بانوي فرزانه لقب واحدي عنوان شده است، ميتوان گفت كه مادران ائمه رتبه و مقامي واحد دارند يا حداقل چنين احتمالي وجود دارد.
الأرجاسِ كَسَبِيكَةِ الذَّهَبِ... .(1)
اي ابوعبدالله! حميده سرور كنيزان، پيراسته از آلودگيها [و] پاك و خالص از پليديهاست؛ بسان شمش طلا.
( لؤلؤة (مرواريد): اين نام شريف، لقب ديگر حميده خاتون است.(2) شگفت آنكه ابن شهر آشوب اين نام را كنية ايشان دانسته، گفته است: «حَمِيدَةُ المُصَفّاة... تُكَنّي لُؤلُؤة».(3)
( نباتة4: اين نام ظاهراً به معناي ثمره و ميوه
است.
( امّ محمد5: اين نام شريف، كنية آن بانوست.
بر پايه آنچه مطرح شد، اسامي اين بانوي بزرگ عبارت است از:
1. حميدة؛ 2. مصفاة؛ 3. سيدة الاماء؛ 4. مهذبة؛
5. لؤلؤة؛ 6. نباتة؛ 7. امّ محمد.
ميتوان عناوين زير را نيز كه گوياي تبار و زادگاه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. اثبات الوصيه، صص 189 و 190، به نقل از حميدة مصفاة، ص 16.
2. تنقيح المقال، ج 3، ص 76، به نقل از حميدة مصفاة، ص 16.
3. مناقب آل ابيطالب، ج 3، ص 437.
4. عمدة الطالب، ابن عنبه، ص 196.
5. محدثات شيعه، ص 152.
ايشان است، به نامهاي پيشين افزود:
7. حميده مغربيه1؛ 8. حميده بربريه؛ 9. حميده اندلسيه.(2)
ب) خانواده و نژاد
نژاد و تبار بانو حميده، بربري يا اندلسي (اسپانيايي) يا رومي است. برخي نيز مانند علي بن ميثم كه آن بانو را جزو اشراف عجم دانسته است، تنها به عجم بودن ايشان اشاره كردهاند.(3) يافتههاي ما درباره پدر و خانواده حميده خاتون بسيار اندك است. در منابع تاريخي نام پدر ايشان صاعد بربري و نام برادرش صالح بربري ذكر شده است. آنچه محققان و نويسندگان شرح حالها در اين زمينه گفتهاند، به شرح زير است:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. عمدة الطالب، ص 196.
2. تاريخنگاران و محققان در اينكه اين شخصيت سترگ، رومي بوده است يا از اهالي مغرب و جزو قبايل بربر يا آنكه اندلسي (اسپانيايي) بوده است اختلاف دارند. برخي هم موطن و نژاد خاصي براي ايشان ذكر نكرده، به ذكر عجم بودن ايشان بسنده نمودهاند. حسين بن حمدان خصيبي، بربري بودن آن حضرت را ترجيح داده، ميگويد: "و اُمّه (اي موسي بن جعفر7) حميدة البربرية و يقال الاندلسية و البربرية اصح." الهداية الكبري، خصيبي، ص 263. در بسياري از مآخذ ديگر نيز از اين والاگهر به عنوان حميده بربريه ياد شده است.
3. عيون اخبار الرضا7، محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، ج 2، ص 24؛ الانوار البهيه، شيخ صدوق، ص 179.
ـ أمُّهُ (أي الكاظِم ( عليه السلام ) ) حَميدَةُ بِنتُ صاعِدٍ الْبَربَري؛(1)
ـ أمُّهُ حَميدَةُ المُصَفّاةُ ابنَةُ صاعِدٍ البَربَريّ وَيُقالُ اِنَّها اُندُلُسيّةٌ؛(2)
ـ وَاُمُّهُ حَميدَةُ البَربَريّةُ وَيُقالُ الاُندُلُسيّةٌ وَالبَربَريَّةُ اَصَحّ؛(3)
ـ وَاُمُّهُ جاريَةٌ اُمّ وَلَد اسمُها حَميدَةُ الاُندُلُسيّة وَيُقالُ بَربَريّةٌ وَذُكِرَ اَنَّها رُومِيَّةٌ وَالأرجَحُ انّها اُندُلُسيّة؛(4)
ـ اُمُّهُ حَمِيدَة بِنتُ صاعِدٍ الاُندُلُسيَّة وَقيلَ البَربَريَّة؛(5)
ـ اسمُ اُمِّهِ حَميدَةُ الاُندُلُسيّةَ؛(6)
ـ وَاُمُّهُ حَميدَةُ البَربَريّة اُختُ صالِحٍ البَربَري.7
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. دلائل الامامه، ص 307.
2. مناقب آل ابي طالب، ج 3، ص 437.
3. الهداية الكبري، ص 263. بيشتر دانشمندان و نويسندگان ـ تا جايي كه نگارنده ميداند ـ بربري بودن آن حضرت را ترجيح دادهاند.
4. سيرة رسول الله و اهل بيته، ج 2، ص 327، به نقل از حميدة مصفاة، ص 18.
5. اصحاب الامام الصادق، شبستري، ج 3، ص 317.
6. كشف الغمه، ج 3، ص 8.
7. تاج المواليد، طبرسي، ص 46.
|
|
2
فضايل و ويژگيها
همسري امام صادق ( عليه السلام )
از مهمترين فضايل حميده خاتون، افتخار همسري امام صادق ( عليه السلام ) است؛ زيرا همسري ائمة اطهار افتخاري است كه تنها نصيب گروهي انگشتشمار گرديده است. اين امر نمايانگر عظمت روحي و شخصيت سترگ اين بانوي گرامي است1 و ظاهراً از اين افتخار بيبديل در روايات به عنوان كرامت الهي ياد شده است. در روايتي كه بيانگر به ازدواج درآوردن2 جناب حميده به حضرت صادق به دست امام باقر ( عليهما السلام ) ميباشد، آمده است:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. برخي ازدواجهاي ائمه اطهار ( عليهم السلام ) از روي مصالح سياسي و تقيه انجام گرفته است؛ مانند ازدواج امام جواد7 با ام الفضل. اينگونه همسران ائمه قابل مدح و تعريف نبودهاند.
2. البته به صورت هديه نه عقد دائم يا موقت. چنين ازدواجي در عصر حاضر وجود ندارد؛ چرا كه موضوع برده، منتفي شده است.
حَمِيدَةُ سَيِّدَةُ الإماء، مُصَفّاةٌ مِنَ الأرجاسِ كَسَبيكَةِ الذَّهَبِ ما زالَتِ الأملاكُ تَحرِسُها حتّي اُدِّيَتْ إلي كِرامَةِ الله.(1)
حميده، سرور كنيزان و مانند شمش طلا از آلودگيها پيراسته است. همواره فرشتگان از او حراست ميكردند تا آن كه به كرامت الهي نايل گرديد.
شايسته است به برخي گزارشها پيرامون چگونگي راهيابي حضرت حميده به بيت عصمت و طهارت بپردازيم.
در يكي از روزها فردي به نام ابن عكاشة بن محصن اسدي2 در محضر امام باقر ( عليه السلام ) نشسته بود. به ايشان عرض كرد: «چرا براي اباعبدالله همسر نميگيريد؟ ايشان به سن ازدواج رسيدهاند». در برابر امام كيسهاي سربسته و مهر زده قرار داشت. آن حضرت فرمود: «به زودي بردهفروشي از اهل بربر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. دلائل الامامه، ص 308. احتمال دارد مقصود از كرامت الهي، شايستگي راه يافتن حميده خاتون به بيت آل الله باشد كه يكي از مصاديق آن، ازدواج با امام صادق7 است.
2. در برخي از مآخذ، نام فرد مزبور، عكاشة بن محصن اسدي ذكر شده است. ر.ك: مناقب آل ابيطالب، ج 1، ص 228.
آمده، در منزل «ميمون» ( 1 ) فرود ميآيد. از او در مقابل اين كيسه پول، كنيزي2 خريداري ميكنيم».
مدتي از اين گفتوگو گذشت. ابن عكاشه ميگويد: روزي خدمت امام باقر ( عليه السلام ) شرفياب شديم. فرمود: آيا نميخواهيد دربارة آن بردهفروش كه پيرامون او برايتان سخن گفتم، گزارش دهم؟ او آمده است. برويد و با اين كيسه پول جاريهاي بخريد.
ما نزد بردهفروش رفتيم. او گفت: هر چه داشتهام، فروختهام جز دو جاريه كه ناخوش ميباشند كه البته يكي از ديگري بهتر است.
گفتيم: آنها را بياور تا ببينيم.
هنگامي كه آورد، گفتيم: اين فرد بهتر را به چه قيمتي ميفروشي؟
گفت: به هفتاد دينار.
گفتيم: نيكي كن.
گفت: كمتر از هفتاد دينار قبول نميكنم.
گفتيم: او را در مقابل اين كيسه پول ـ هر چه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ظاهراً نام يكي از افراد بوده است.
2. دربارة نگاه اسلام به برده داري بعداً توضيح كوتاهي داده خواهد شد. نكتهاي كه بايد در اينجا بدان توجّه كنيم، اين است كه شرافت واقعي انسانها به اعتقادات صحيح، ايمان و صفات پسنديده و اعمال نيك آنهاست، نه رنگ رخسار و برده يا آزاد بودن و مانند آن.
باشد ـ ميخريم در حاليكه نميدانيم چقدر پول در آن است.
در كنار بردهفروش، فردي بود كه سر و ريش سپيد داشت. او گفت: كيسه را گشوده، بشماريد.
بردهفروش گفت: كيسه را نگشاييد؛ چرا كه اگر در آن يك حبه كمتر از هفتاد دينار باشد، نميپذيرم.
پيرمرد گفت: نزديك آييد.
نزديك رفتيم و مهر را گشوده، دينارها را شمرديم؛ هفتاد دينار بود، نه كمتر و نه بيشتر. جاريه را گرفته، نزد امام باقر ( عليه السلام ) آورديم. حضرت صادق ( عليه السلام ) كنار امام ايستاده بود. ماجرا را براي ايشان بازگو كرديم. امام ( عليه السلام ) پس از حمد و ثناي خدا، از جاريه پرسيد: نام تو چيست؟
گفت: حميده.
امام ( عليه السلام ) فرمود: «حَمِيدَةٌ فِي الدُّنيا مَحمُودَةٌ فِي الآخِرَة»؛ «در دنيا پسنديده و در آخرت، ستايش شدهاي».
به من اطلاع بده كه دختري يا...؟
گفت: دختر.
امام ( عليه السلام ) فرمود: چگونه چنين چيزي امكان دارد در حالي كه چيزي در دست برده فروشان قرار نميگيرد جز اينكه فاسدش ميسازند؟
|
|
دختر گفت: گاه نزد من ميآمد و... امّا خداوند بر او انساني را كه موها و ريشهايش سپيد بود، چيره ميساخت و او را ميزد تا از كنار من دور ميشد. بردهفروش به طور مكرر چنين اقدامي ميكرد و آن پيرمرد نيز به طور مكرر چنين عكسالعملي نشان ميداد.
امام باقر ( عليه السلام ) پس از شنيدن ماجراي آن دختر، به حضرت صادق ( عليه السلام ) فرمود: او را براي خود برگزين.(1)
رفع يك شبهه
اينكه در گزارش فوق و نظاير آن ديده ميشود كه ائمه اطهار ( عليهم السلام ) به خريدن برده اقدام ميكردهاند، به معناي تأييد بردهداري و صحه گذاشتن بر آن نيست. اسلام به شدت با بردهداري و خريد و فروش انسان مخالفت كرده است. امّا بايد دانست كه بردهداري از مدّتها پيش از ظهور اسلام وجود داشته است و جوامع بشري به آن خو گرفته بودند. با ظهور اسلام تحوّل بزرگي در تاريخ بردهداري به وجود آمد. اين آيين كه پرچمدار واقعي آزادي انسان بوده است، براي مبارزه با بردهداري و ريشهكن كردن اين معضل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. كافي، ج 1، صص 476 ـ 477. اين رخداد به گونههاي ديگري نيز در كتابها آمده است. ر.ك: اثبات الوصيه؛ اعلام الوري؛ العوالم؛ تنقيح المقال؛ منتهي الآمال و جز آن.
جهاني، احكام ويژهاي وضع كرد تا بردهها به بهانههاي گوناگون آزادي خود را بازيابند. رفتار پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) و ائمة هدي ( عليهم السلام ) نيز با بردگان بيسابقه بود. پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) نسبت به اين قشر ضعيف، بسيار مهربان بود و به مردم نيز ميفرمود:
اينان برادران شما هستند. از غذايي كه خود ميخوريد به آنها بخورانيد. و از لباسي كه خود ميپوشيد، به آنها بپوشانيد. كار طاقتفرسا به آنها تحميل نكنيد و خودتان ياور آنها در كارها باشيد. آنها را به عنوان بنده يا كنيز ـ كه نشانگر مملوكيت بردگان بوده است ـ فرا نخوانيد، زيرا همه مملوك خداييم و مالك حقيقي خداست؛ بلكه آنها را به عنوان «فتي» (جوانمرد) يا «فتاة» (جوان زن) خطاب كنيد.
در شريعت اسلام، تمام تسهيلات ممكن براي آزادي بردگان ـ كه به آزادي كلي آنها منتهي ميشد ـ فراهم گرديد.(1) از نظر اسلام، بردگي، دورهاي موقت و مقولهاي فرهنگي، آموزشي و پرورشي است نه مقولهاي اقتصادي و دالاني موقتي است براي تربيت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مجموعه آثار، مرتضي مطهري، ج 2، ص 256.
اسلامي.(1)
در توضيح اين مطلب بايد گفت: در عصري كه اسلام طلوع كرد، روح جاهليت در ميان بيشتر مردم به ويژه ثروتمندان حاكم بود و داشتن برده و خريد و فروش آن، امري رايج بود. از آنجايي كه با اين طبقه برخوردهايي غير انساني ميشد، روح فرمانبرداري بيچون و چرا و ذلت در وجودشان ريشه دوانيده بود و چون به يكباره آزادسازي آنها مشكلات فراواني به وجود ميآورد، ميبايست به گونهاي تدريجي و پس از بازيابي خود و فراگيري آموزشهاي لازم، آزاد ميگرديدند.
رهيافت پيشگفته دربارة بردگان و افرادي است كه طوق بندگي را به دوش ميكشيدند و با افراد شريفي مانند برخي از مادران ائمه ( عليهم السلام ) كه در جنگها اسير ميشدند2، ارتباطي ندارد.(3)
همواره با ملائك
حضرت حميده، عبد شايستة خداوند و مورد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. همان، ص 251.
2. عامل ديگري براي اسارت آنها به ذهن نگارنده نميرسد.
3. براي توضيح بيشتر ر.ك: حميدة مصفاة، ص 62 به بعد.
عنايات خاص الهي بود. فرشتگان همواره او را حراست و حفاظت ميكردند تا گَرد آلودگي بر تارك وجود مطهرش ننشيند و پاك و پيراسته از ناخالصيها باشد. در غير اين صورت او به بيت آل الله راه نمييافت و شروط لازم براي همسري ولي اعظم الهي، امام صادق ( عليه السلام ) را پيدا نميكرد و توانايي روحي براي مادري كاملترين افراد بشر، حضرت موسي بن جعفر ( عليه السلام ) را نمييافت. به يقين ميتوان گفت آن بانو هر چند از اهالي بربر بود، هيچگاه دچار شرك و كفر و ساير كدورتهاي معنوي نشد و اين ناشي از ويژگي منحصر به فردي است كه تنها در افرادي انگشتشمار همچون مادران اولياي خدا، وجود دارد. تعابيري چون «مُصَفّاةٌ مِنَ الأرجاسِ كَسَبيكَةِ الذَّهَب»، «ما زالَتِ الملائكةُ تَحرِسُه»، «مُهَذَّبَةٌ مُصَفّاةٌ مِنَ الأرجاسِ»، «ما زالَتِ المَلائِكَةُ تَحرِسُها حَتّي اُدِّيَت إلي كِرامَةٍ مِنَ اللهِ لي وَالحُجَّةِ مِنْ بَعدي» ( 1 ) بيانگر همين ويژگي ممتاز است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. عبارت اخير را ابن شهر آشوب در مناقب آل ابيطالب، ج 1، ص 228 عنوان كرده و معنايش اين است: "همواره فرشتگان الهي او را حراست ميكردند تا به كرامتي از سوي خداوند كه براي من و حجت پس از من بود، نايل گرديد." ظاهراً مقصود از اين كرامت، شايستگي حضرت حميده براي ازدواج با امام صادق7 و مادري موسي بن جعفر7 بوده است و به نظر ميرسد رتبه و مقام مادري اهل بيت، برتر از مقام همسري آنان است.