بخش 2

حمیده و محموده؛ بانوی بهشتی شاگرد ویژة انسان کامل پاسخ‌گویی به معارف دینی بانوان راوی صادق آل محمد ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) کوثر وکیل امام صادق ( علیه السلام ) مادر امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) فضایل بانو حمیده از نگاهی دیگر الف) همسری امام ب) مادری امام ج) پیراسته از آلودگی زمان حمل د) ارحام مطهر ه‍) پیوند با عرش الهی و) اولیای کامل الهی

ملا صالح مازندراني درباره فرشته‌اي كه حافظ آن بانو بوده، گفته است:

لَعَلَّ الْمَلَكُ الَّذِي كانَ يَحرِسُها هُوَ اَبْيَضُ الرَّأسِ وَاللِّحيَةِ الَّذِي كانَ يَلطَمُ النُّحاسَ وَكانَ عِندَهُ عِندَ اشتِرائِها وَاللهُ اَعلَم.(1)

احتمالاً فرشته‌اي كه حميده خاتون را حراست مي‌كرده است، همان شخص سپيدمو بوده كه نمي‌گذاشته برده‌فروش متعرض ايشان شود و همان فردي بوده است كه هنگام خريدن آن حضرت حضور داشته و خداوند داناتر است.

گفتني است فرشتگان يا برخي از آنها مي‌توانند به اذن الهي به صورت انسان درآيند كه در ماجراي حضرت مريم(سلام الله عليها) به اين موضوع اشاره شده است.(2) نكتة ديگر آنكه حتي اگر حدس ملا صالح مازندراني درست باشد، گوياي تمام حقيقت نيست؛ چرا كه در روايات از «ملائكه» و «املاك» به صيغة جمع، سخن به ميان آمده است نه ملك و اين نشان مي‌دهد كه نمي‌توان حراست از بانو حميده را تنها به همان شخص سپيدمو منحصر كرد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. شرح اصول كافي، محمد صالح مازندراني، ج 7، ص 254.

2. مريم: 17.

حميده و محموده؛ بانوي بهشتي

القاب و اسامي و ستايش‌هايي كه از سوي خاندان وحي نسبت به گروهي از افراد صورت گرفته، بي‌جهت و از روي هواي نفس نبوده است؛ بلكه بسيار دقيق، حساب شده و حكيمانه بوده و گزافه‌گويي و مبالغه در آنها صورت نگرفته است. با توجّه به اين موضوع، وقتي به سخن امام باقر ( عليه السلام ) در نخستين برخورد با بانو حميده، مي‌نگريم، درمي‌يابيم كه امام ( عليه السلام ) دو صفت و ويژگي برجسته براي آن فرزانه عنوان كرده، مي‌فرمايد: «حَمِيدَةٌ فِي الدُّنيا مَحمُودَةٌ فِي الآخِرَة».(1)

معناي ظاهري اين جمله اين است: «شايستة ستايش در دنيا و آخرت».

بديهي است از منظر ولي الله الاعظم، امام باقر ( عليه السلام )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. كافي، ج 1، ص 477؛ دلائل الامامه، ص 308؛ الثاقب في المناقب، ابن حمزه طوسي، ص 379؛ الخرائج و الجرائح، قطب الدين راوندي، ج 1، ص 287. اين جمله به امام صادق7 هم نسبت داده شده است. ابن‌شهرآشوب مي‌گويد: هنگامي كه حضرت حميده را نزد امام صادق7 آوردند و ايشان از نام آن بانو پرسش فرمودند، حميده خانم گفت: حميده. امام7 در پي آن فرمودند: "حَمِيدَةٌ فِي الدُّنيا مَحمُودَةٌ فِي الآخِرَة...." مناقب آل ابي‌طالب، ج 1، ص 228. احتمال دارد كه امام باقر و امام صادق8 هر دو چنين ستايشي از ايشان كرده باشند. در اين صورت جايگاه شأن و مقام آن بانوي گرامي بيش از پيش آشكار مي‌گردد.

كسي شايستگي حمد و ستايش و مدح و ثنا را در

دنيا و آخرت دارد كه در صراط مستقيم الهي

و پيراسته از كژي و انحراف از جهت عقيده و

عمل باشد. نكتة ديگري كه از اين جمله دريافت مي‌شود، اين است كه حضرت حميده، بانويي بهشتي است و ستوده و حميد و محمود بودن در دنيا و آخرت، گوياي اين حقيقت است يا حداقل بدان اشاره دارد. با توجّه به همين حقيقت سرّي ـ كه امام ( عليه السلام ) آن را كشف و منتشر ساختند ـ مي‌توان فهميد كه چرا چنين شخصيتي به بيت عصمت و طهارت راه يافت و به عنوان همسر امام معصوم و مادر ولي اعظم الهي برگزيده شد.

شاگرد ويژة انسان كامل

يكي از بزرگ‌ترين كرامت‌هاي الهي و عنايات رباني نسبت به حميده‌خاتون اين بود كه ايشان تحت پرورش و تربيت دو ـ و شايد سه ـ خليفة اعظم خداوند قرار گرفت و بدين طريق مدارج كمال و ترقي را در حدّ امكان سپري نمود.

بي‌ترديد، حضرت حميده در زمرة اصحاب خاص و شاگردان طراز اوّل ائمة هدي و راويان ويژة آنان



28


قرار داشته است و اين از گنجايش وجودي زياد و روح لطيف و زمينة بسيار مناسب اين گوهر آسماني حكايت مي‌كند؛ گوهري كه تنها در مادران اهل بيت ( عليهم السلام ) 1 رقم خورده است و ديگران از آن بي‌بهره بوده‌اند.

پاسخ‌گويي به معارف ديني بانوان

بانو حميده، با راهيابي به بيت وحي به درجات والايي از علم و عرفان الهي و فقه دست يافت و از علوم الهي و لدني اهل بيت ( عليهم السلام ) بهره‌مند گرديد و شايستگي پاسخ‌گويي به سؤالات فقهي از سوي امام را پيدا كرد. بدون ترديد ايشان نه‌تنها در احكام، بلكه در ساير معارف الهي و علوم اسلامي نيز از شاگردان بزرگ مكتب اهل بيت به شمار مي‌رفت. گويا ايشان مسئوليت داشت به بانوان، احكام و معارف الهي بياموزد و پاسخگوي سؤالاتشان باشد. در اخبار زير، اين‌گونه از اين ويژگي آن حضرت ياد شده است:

ـ هر چه زمان مي‌گذشت در بيت عصمت و طهارت، بر علم و معرفت و كمالش افزوده

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. اين نوشتار به حضرت فاطمه زهر(سلام الله عليها) كه خود جزو معصومين و در زمره اولياي اعظم الهي است، نظري ندارد و ايشان در افقي بسيار برتر از ديگر مادران اهل بيت ( عليهم السلام ) قرار داشته‌اند.

مي‌شد و به همين جهت، امام صادق ( عليه السلام ) او را وادار كرد به زنان مسلمان، احكام ديني و معارف اسلامي را بياموزد.(1)

ـ امام صادق ( عليه السلام ) به تربيت، تعليم و تهذيب جناب حميده عنايت خاصي مبذول فرمودند؛ به گونه‌اي كه آن بانو، عالِم، فقيه و مربي نمونه‌اي گرديد و امام از ايشان خواست به تدريس و تعليم و ارشاد زنان مسلمان بپردازد.(2)

ـ حميده (خاتون) يكي از زنان با فضيلت به شمار مي‌آمد؛ زيرا به كار مهم نشر رسالت همت مي‌گماشت.(3)

ـ (بانو) حميدة بربريه... معارف اسلامي را در بيت رئيس مذهب آموخت، تا جايي كه شايستگي مقام ارشاد و تعليم و تربيت را يافت.(4)

ـ ابوعبدالله الصادق ( عليه السلام ) به بانوان امر مي‌فرمود كه در احكام به وي رجوع نمايند.(5)

ـ آن بانو چنان فقيه و عالِم به احكام و مسائل

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. زنان نامدار، ج 1، صص 80 ـ 81.

2. سيرة رسول الله و اهل بيته، ص 327.

3. هدايت‌گران راه نور، ج 2، ص 113.

4. شاگردان مكتب ائمه ( عليهم السلام ) ، ص 107.

5. محدثات شيعه، ص 153. مآخذ پنجگانة پيش‌گفته به نقل از كتاب حميدة مصفاة، صص 38 ـ 39 است.

شرعي بود كه حضرت صادق ( عليه السلام ) زن‌ها را امر مي‌فرمود كه در اخذ مسائل ديني به او رجوع

نمايند.(1)

ـ امام صادق ( عليه السلام ) به گونه‌اي ايشان را پرورش داده بود كه در علم و دانش و پرهيزگاري و ايمان، سرآمد زنان عصر خويش بود. امام ( عليه السلام ) از آن فرزانه خواسته بود عهده‌دار تدريس فقه و تعليم احكام شرعي براي زنان مسلمان شود.(2)

ـ ظاهراً امام صادق ( عليه السلام ) به زنان فرمان مي‌دادند براي فراگيري احكام شرعي به آن بزرگوار رجوع

كنند.(3)

اظهارات فوق بيانگر سرآمد بودن بانو حميده در عرصة فقه و معارف ديني است. ذكر اين نكته ضروري است كه آن فرهيخته ـ بسان ساير مادران امامان معصوم ( عليهم السلام ) ـ نه‌تنها سرآمد زنان عصر خود كه سرآمد زنان همه اعصار و برترين انسان‌هاي تاريخ بشر به‌شمار مي‌آيد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. منتهي الآمال، ج 2، ص 335 به نقل از حميدة مصفاة، ص 38.

2. حياة الامام موسي بن جعفر7، ج 1، صص 40 ـ 41، به نقل از حميدة مصفاة، ص 38.

3. مستدرك سفينة البحار، علي نمازي، ج 10، ص 319.

از جمله دلايلي كه مي‌توان در اين زمينه مطرح كرد، آن است كه حَسَب و نَسَب ائمة هدي، برترين حسب و نسب بوده است. در يكي از زيارات جامعه آمده است:

اَلسَّلامُ عَلي مَن لا يَسبِقُهُم اَحَدٌ في نَسَبٍ وَلا يُدانِيهم فِي حَسَب.(1)

سلام بر كساني كه احدي در شرافت خانوادگي بر آنان پيشي نگرفته است و كسي در نَسَب به پاي آنان نمي‌رسد.

بر اين اساس، نه تنها پدران آنان كه مادرانشان نيز از ساير مادران برترند. با پذيرش اين موضوع مي‌توان استنباط كرد كه مقام مادران امامان ( عليهم السلام ) از مقام جناب آسيه و بلكه حضرت مريم(سلام الله عليها) هم برتر بوده است.

راوي صادق آل محمد ( صلّي الله عليه وآله وسلّم )

حضرت حميده با برخورداري از زمينة مناسب ملكوتي و پرورش در بيت ولايت و نبوت به مقام شامخي در ميدان معارف توحيدي و فقه نايل گرديد. امّا با وجود اين مقام، از اين شخصيت و بانوي بزرگوار، بيش از دو روايت و گزارش در دست

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحارالانوار، محمدباقر مجلسي، ج 99، ص 188.

نيست.(1) يكي از آنها دربارة چگونگي نيابت در انجام حج كودكان و به قرار زير است:

قالَ عَبدُالرَّحمانِ بنُ حَجّاج: سَألتُ اَبا عَبدِالله ( عليه السلام ) ـ وَكُنّا تِلكَ السَّنَةَ مُجاوِرينَ ـ وَاَرَدنَا الاِحرامَ يَومَ التَّروِيَةِ فَقُلتُ: اِنَّ مَعنا مَولُوداً صَبيّاً فَقالَ: مُروا اُمَّهُ فَلتَلقَ2 حَميدَةَ فَلتَسألها كَيفَ تَعمَلُ بِصِبيانِها. قالَ: فَاَتَتها فَسَألَتها َفقاَلت لَها: إذا كانَ يَومُ التَّروِيَةِ فَجَرِّدوُهُ وَغَسِّلُوهُ كَما يُجَرَّدُ المُحرِمُ ثُمَّ اَحرِمُوا عَنهُ ثُمَّ قِفُوا بِهِ فِي المَوقِفِ3 فَإذا كانَ يَوْمُ النَّحرِ فَارمُوا عَنهُ وَاحِلقُوا رَأسَهُ ثُمَّ زُورُوا بِهِ البَيتَ ثُمَّ مُرُوا الخادِمَ اَن يَطُوفَ بِهِ البَيتَ4 وَبَينَ الصَّفا وَالمَروَةِ وَإذا لَم يَكُنِ الهَديُ، فَليَصُم عَنهُ وَليُّهُ إذا كانَ مُتَمَتِّعاً.(5)

ابن حجاج گويد: در سالي كه مجاور مكه بوديم، خواستيم در روز ترويه6 احرام ببنديم. از امام صادق ( عليه السلام ) پرسيدم: با ما كودكي است كه تازه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. البته تا جايي كه نگارنده اطلاع دارد.

2. در جواهر الكلام، ج 18، ص 258، به جاي "فلتلق"، "فلتأت" ذكر شده است.

3. در جواهر الكلام (همان موضع) به جاي "الموقف"، "المواقف" ذكر شده و ظاهراً همين نسخه صحيح است.

4. در جواهر الكلام (همان موضع) "بالبيت" ذكر شده است.

5. تهذيب الاحكام، محمد بن حسن طوسي، ج 5، ص 410.

6. روز هشتم ذي‌حجه.

متولد شده است؛ (چه بايد كرد؟) امام ( عليه السلام ) فرمود: مادر كودك با حميده ملاقات كند و از او بپرسد كه نسبت به كودكش چه بايد بكند.

ابن حجاج گويد:‌ مادر، نزد حميده خانم رفت و سؤالش را مطرح كرد. ايشان پاسخ داد: وقتي روز ترويه شد، كودك را عاري از لباس سازيد، همچنان‌كه مُحرِم از لباس عاري مي‌شود و او را غسل دهيد.(1) آن‌گاه او را محرم نماييد.(2) بعد او را به مواقف ببريد. وقتي «يوم النحر» شد،(3) از سوي او رمي جمره كنيد و سرش را بتراشيد. در پي آن كودك را زيارت بيت الله دهيد. آن‌گاه خدمت‌گزار خود را ببريد تا طفل را طواف خانة خدا و سعي بين صفا و مروه دهد و اگر قرباني موجود نبود، وليّ كودك از طرف او روزه بگيرد. اين در صورتي است كه حج، حج تمتع باشد.

در اين روايت ديده مي‌شود كه امام صادق ( عليه السلام ) پاسخ‌گويي را به حضرت حميده ارجاع داده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ظاهراً يعني غسل احرام كه مستحب است.

2. عبارت متن در اينجا چنين است: "ثُمَّ اَحرِمُوا عَنهُ". آيت الله گلپايگاني گفته است: "المُرادُ بِالإحرامِ عَنهُ الإحرامُ بِهِ كَما فِي بَعضِ الرِّواياتِ الآخر...". تقريرات حج، ج 1، ص 12.

3. دهم ذي‌حجه.

ظاهراً هدف آن بزرگوار از اين كار دو چيز بوده است؛ نخست آنكه مقام علمي بانو حميده براي ديگران مشخص گردد و دوم آنكه بانوان از علوم ايشان بهره‌مند گردند. گويي امام صادق ( عليه السلام ) در پي رساندن اين پيام به جامعه اسلامي بوده‌اند كه بهتر است

بانوان در صورت وجود متخصّص و كارشناس زن، سؤالات و مشكلات علمي خود را با او در ميان بگذارند.(1)

روايت دوم در ارتباط با واپسين لحظات عمر شريف صادق آل‌محمد ( عليه السلام ) است. ابوبصير مي‌گويد: خدمت بانو حميده رسيدم تا شهادت امام صادق ( عليه السلام ) را به ايشان تسليت گويم. ايشان گريستند. من نيز از گرية آن بانو گريه‌ام گرفت. آنگاه فرمود:

يا اَبا مُحَمَّد، لَو رَأيتَ اَبا عَبدِاللهِ ( عليه السلام ) عِندَ

المَوتِ لَرَأيتَ عَجَباً. فَتَحَ عَينَيهِ ثُمَّ قالَ: ‌اجمَعُوا كُلَّ مَن بَيني وَبَينَهُ قَرابَةٌ. فَما تَرَكنا اَحَداً إلاّ جَمَعناهُ. فَنَظَرَ إلَيهِم ثُمَّ قال: إِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلاةِ.(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. سوگمندانه بايد گفت كه به اين نكته مهم در مراكز دانشگاهي ـ كه تا حدّ قابل توجهي رنگ غربي دارند ـ توجهي نمي‌شود.

2. كشف الغمه، ج 3، ص 2؛ ارشاد، ج 2، ص 215؛ مناقب، ج 4، ص 323.

ابومحمد! اگر ابا عبدالله ( عليه السلام ) را هنگام وفات مي‌ديدي، رفتار شگفت‌آوري مشاهده مي‌كردي. ايشان چشمانشان را گشوده، فرمودند:‌ هر كس را كه ميان من و او خويشاوندي است، گرد آوريد. ما احدي را وانگذارده، مگر اينكه او را ‌گرد آورديم. امام به آن‌ها نگريسته، فرمود: به يقين شفاعت ما به سبك شمارندة نماز نمي‌رسد.

در برخي از گزارش‌هاي همين روايت آمده است كه امام صادق ( عليه السلام ) در ادامة كلام خويش فرمود:

وَلَم يَرِد عَلَينا لِلحَوضِ مَن يَشرِبُ بِهذِهِ الأشرِبَةِ، فَقالَ لَهُم بَعْضُهُم: أيُّ اَشرِبَةٍ هِيَ؟ فَقالَ: كُلُّ مُسكِرٍ.

و كسي كه از اين نوشيدني‌ها بنوشد در حوض كوثر به حضور ما نمي‌رسد. برخي از حاضران پرسيدند: و آن، چه نوشيدني‌هايي است؟ امام ( عليه السلام ) فرمود: هر نوشيدني مست‌كننده.

كوثر

اگر «كوثر» مفهوم خير كثير را برساند، حضرت حميده از جمله مصاديق بارز و آشكار آن بوده است؛ چرا كه در پرتو اين بانوي بزرگ، امام موسي بن جعفر ( عليه السلام ) پا به صحنة آفرينش نهاد. شايسته است در اينجا به ماجراي ولادت مولانا موسي بن جعفر ( عليه السلام )



36


اشاره‌اي داشته باشيم. آن ولي اعظم الهي در روز يكشنبه،(1) هفتم ماه صفر سال 128 يا 129 هجري در منطقة «ابواء» ـ حد فاصل بين مكه و مدينه ـ عالم وجود را به ولادتش مزين ساخت.(2)

آن خلد برين كه نامش ابواسـت

مولد مباركش از آنجاست

آن روضه، ميان بلدتين است

الحق به مثال جنتين است3

ابوبصير مي‌گويد: در سالي كه «ابوابراهيم ( عليه السلام ) » ( 4 ) متولد شد، همراه امام صادق ( عليه السلام ) حج گزارديم. وقتي در منزل معروف به ابواء فرود آمديم،‌ امام ( عليه السلام ) براي ما غذا آورد. (سيرة امام اين بود كه غذاي دلپذير و زياد مي‌آورد.)5 در حين غذا، ناگهان پيك حميده خاتون آمده، گفت: خانم مي‌گويد:‌ كارم سخت و دشوار شده است! و دستور داده بوديد كه در هيچ رخدادي نسبت به اين مولود از شما پيشي نگيرم.

امام ( عليه السلام ) به محض دريافت پيام، برخاستند و‌ رفتند و پس از مدتي كوتاه بازگشتند. ما به احترام ايشان از جا برخاسته، عرض كرديم: خدا شما را شادمان و ما

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. يا سه شنبه.

2. الدروس الشرعية، شهيد اوّل، ج 2، ص 13؛ جامع عباسي، بهاء الدين عاملي، ص 189؛ تاج المواليد، ص 45.

3. تاريخ محمدي، ص 138 به نقل از حميدة مصفاة، ص 28.

4. كنية‌ شريف و مقدس امام كاظم7.

5. ر.ك: كافي، ج 1، ص 385.

را فدايتان كند، ‌حميده خانم چه كرد؟

فرمود: خداوند او را تندرست داشت و از او فرزندي به من عنايت فرمود. آن مولود، بهترين كسي است كه خداوند در زمانش آفريده است. حميده نكته‌اي به من گفت و گمان مي‌كرد من آن را نمي‌دانم، در حالي كه من به آن داناترم.

عرض كرديم: ‌در مورد چه چيزي به شما اطلاع داد؟

امام فرمود: او گفت: وقتي نوزاد به دنيا آمد، دست‌هايش را روي زمين گذاشت و سرش را به سوي آسمان بلند كرد. من به او گفتم: اين نشانة رسول خدا و اميرالمؤمنين و نشانة وصي است كه وقتي به زمين مي‌آيد،(1) دست‌هايش را به زمين مي‌گذارد و سرش را به سوي آسمان بلند مي‌كند و مي‌گويد:

اَشْهَدُ اَن لا إلهَ إلاَّ اللهُ وَالمَلائِكَةُ وَاُولُوا الْعِلمِ قائماً بِالقِسطِ لا إلهَ إلاّ هُوَ العَزيزُ الحَكِيم.

اما اين سخن را هيچ انساني نمي‌شنود. وقتي اين جمله را بگويد، خداوند دانش اوّل و آخر2 را به او

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ظاهراً يعني به دنيا مي‌آيد.

2. ظاهراً يعني كلية علوم و دانش گذشتگان و آيندگان.

مي‌دهد و در شب قدر شايستة زيارت روح1 مي‌گردد.(2) هنوز چيزي از ولادت آن نوزاد گرانمايه نگذشته بود كه امام صادق ( عليه السلام ) ابواء را به مقصد مدينه ترك گفتند و در آنجا براي بزرگداشت موسي كاظم ( عليه السلام ) رحل اقامت افكنده، سه روز از مردم پذيرايي نمودند. شيعيان، گروه گروه خدمت حضرت مي‌رسيدند و ولادت آن بزرگوار را تبريك و تهنيت مي‌گفتند.(3)

وكيل امام صادق ( عليه السلام )

زندگاني امامان معصوم ( عليهم السلام ) در فضاي خفقان‌آلودي كه خلفاي اموي و عباسي ايجاد كرده بودند، رقم خورد و در مقاطعي، آلودگي فضاي سياسي به اوج خود مي‌رسيد. در عين حال هيچ امامي در مسئوليت نشر مذهب تشيع و رساندن آن به مردم به ويژه شيعه كوتاهي ننمود و به طور مستقيم يا غير مستقيم اين امر مهم و بنيادين را رهبري مي‌كرد. يكي از مهم‌ترين سياست‌هاي راهبردي ائمه ( عليهم السلام ) براي نشر مذهب، ايجاد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بر پاية برخي روايات، "روح" آفريده‌اي اعظم از جبرئيل و همواره با امام7 است. ر.ك: دلائل الامامه، ص 305.

2. اثبات الوصيه، صص 190 ـ 191، به نقل از حميدة مصفاة، ص 33.

3. حياة الامام موسي بن جعفر7، ج 1، صص 45 ـ 46 به نقل از حميدة مصفاة، ص 30.

نهاد وكالت بود. در اين نظام، وكلا افزون بر جمع‌آوري خمس و وجوهات شرعي و تقسيم آن به صلاحديد موكلان گرامي خود، مأموريت نقل روايات ائمه و ديدگاه‌هاي آنان و رفع و رجوع مشكلات علمي و سياسي هواداران اهل بيت و شيعيان را نيز به عهده داشتند.(1) البته وكلا در يك رتبه و درجه نبودند و به تناسب كارآمدي علمي و توانايي‌هايشان دسته‌بندي مي‌شدند. بي‌ترديد بايد گفت كه از جمله وكلاي ويژة اهل بيت امامت و ولايت، بانو حميدة مصفاه بوده است.

اين بانوي بزرگوار، به دليل آشنايي و آگاهي از مسائل ديني، اضافه بر مسئوليت نشر معارف بيت نبوي ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ، كارگزار امام صادق ( عليه السلام ) و وكيل ايشان در سامان‌دهي و تنظيم حقوق مالي مردم مدينه هم بود و وجوهات شرعي را با همكاري حضرت ام فروه، مادر گرامي امام صادق ( عليه السلام ) انجام مي‌داد. در روايتي از عبدالله كاهلي از امام موسي بن جعفر ( عليه السلام ) آمده است:

كانَ اَبي ( ( عليه السلام ) ) يَبعَثُ اُمّي وَاُمَّ فَروَةَ تَقضِيانِ حُقُوقَ اَهلِ المَدينَةِ.(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. حيات فكري و سياسي امامان شيعه، ج 2، ص 153 به بعد، به نقل از حميدة مصفاة، ص 44.

2. كافي، ج 3، ص 217؛ من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 178.

پدرم همواره مادرم و ام فروه را اعزام مي‌فرمود تا حقوق مردم مدينه1 را پرداخت كنند.

مادر امام زمان ( عجل الله تعالي فرجه الشريف )

در روايات اهل بيت ( عليهم السلام ) و جز آن و همچنين سخن علما و متن زيارت‌نامه‌ها، از حضرت فاطمة زهر(سلام الله عليها) به عنوان مادر ائمه و مادر امام زمان ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) ياد شده است و اصولاً يكي از كنيه‌هاي شريف آن بزرگوار «ام الائمه» است.(2) ظاهراً اين عنوان مقدس اختصاص به مادر حسنين ( عليهما السلام ) نداشته، شامل مادران همة معصومين مي‌شود. بر اين اساس بانو آمنه، خديجه، فاطمه بنت اسد، شهربانو، فاطمه بنت الحسن ( عليه السلام ) ، ام فروه، حميده، نجمه، سبيكه، سمانه و حديثه نيز مادر مهدي، صاحب الزمان مي‌باشند. گواه درستي اين مدعا3 دو روايتي است كه در پي مي‌آيد:

ابراهيم بن محمد بن حمران از اسماعيل بن منصور

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ظاهراً منظور، شيعيان مدينه است.

2. بحارالانوار، ج 28، ‌ص 316؛ تفسير صافي، فيض كاشاني، ج 2، ص 137؛ عيون اخبار الرضا7، ج 2، ص 81؛ دعائم الاسلام، نعمان مغربي، ج 1، ص 37؛ تاريخ الائمه، ص 27؛ المزار الكبير، محمد بن المشهدي، ص‌ 560؛ طرائف المقال، جابلقي بروجردي، ج 2، ص 219.

3. البته با القاي خصوصيت.

زبالي از پيرمردي در منطقة «اذرعات» نقل كرد كه او گفت: شنيدم علي ( عليه السلام ) بر فراز منبر كوفه فرمود:

كَأنّي بِابنِ حَميدَة وَقَد مَلأها عَدلاً وَقِسطاً كَما مُلِئَت ظُلماً وَجَوراً. فَقام إلَيهِ رَجُلٌ فَقالَ: أهُوَ مِنكَ أو مِن غَيرِكَ؟ فَقالَ: لا بَل هُوَ رَجُلٌ مِنّي.(1)

گويا فرزند حميده را مي‌بينيم در حالي‌كه زمين را مالامال از قسط و عدل كرده‌ است، همچنان‌كه از ظلم و ستم پر شده بود. پس از سخن امام، فردي ايستاده، پرسيد: آيا او از شماست يا از فردي ديگر؟ امام ( عليه السلام ) فرمود: نه، بلكه از من است.

شيخ طوسي در توضيح اين روايت گويد:

منظور اين است كه صاحب الامر ( عليه السلام ) از نسل حميده مادر موسي بن جعفر ( عليه السلام ) است، همچنان‌كه گفته شده است از نسل فاطمه(سلام الله عليها) مي‌باشد. [چون] در حديث بيان نشده است كه صاحب الامر ( عليه السلام ) از صلب ايشان است نه از نسلشان.(2) هنگامي كه صاحب الامر ( عليه السلام ) به فاطمه(سلام الله عليها) نسبت داده مي‌شود نيز همين‌گونه است.(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. الغيبة، طوسي، ص 51.

2. يعني صاحب الزمان7 از صلب امام علي7 نيست، بلكه از نسل آن حضرت است.

3. الغيبة، صص 51 ـ 52.

در گزارش ديگري از فردي به نام اصطخري آمده است: امام صادق ( عليه السلام ) فرمود:

كَأنِّي بِابْنِ حَميدَةَ عَلي اَعوادِها قَدْ دانَت لَهُ شَرقُ الأرضِ وَغَربُها.(1)

گويا فرزند حميده را مي‌بينم كه بر اركان زمين چيره گشته، شرق و غرب جهان در اختيار اوست.(2)

آري حميده خاتون، مادر مولاي ما، مهدي ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) و آن بزرگوار «ابن حميده» است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ص 53.

2. شايد هم منظور حديث اين است كه مردم شرق و غرب كرة زمين متوجّه او شده و به او گرايش پيدا مي‌كنند.



44


3

فضايل بانو حميده از نگاهي ديگر

با نگاه به برخي روايات و زيارت‌‌نامه‌ها و اصول مورد قبول مذهب شيعه، ويژگي‌هاي برجسته‌اي را از مادران عظيم الشأن اهل بيت طهارت ( عليهم السلام ) مي‌توان برشمرد. اين سجايا كه به فرد فرد اين بانوان گران‌قدر ارتباط دارد، به قرار زير است:

الف) همسري امام

ائمة هدي ( عليهم السلام ) به اهل اسلام توصية برگزيني همسراني را داده‌اند كه هم‌شأن آنها باشند و بديهي است كه خود نيز به اين نكته عمل مي‌كرده‌اند. البته چون كفو و همتايي براي آنان وجود نداشته است1، در شرايط عادي2 تنها با زناني ازدواج مي‌كرده‌اند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. اين سخن به سرور بانوان دو گيتي (صلوات الله عليها) نظري ندارد.

2. يعني هنگامي كه مصلحت يا شرايط سياسي خاصي وجود نداشت.

كه بيشترين سنخيت و تناسب را با آنان داشته

باشند. از اينجاست كه مي‌توان دريافت، همسران

اين اولياي اعظم الهي، برترين بانوان دوران

خويش بوده‌اند. ويژگي ديگر اين عزيزان، دلسوزي و مهرباني فراوان نسبت به همسر و در واقع امام زمان خود بوده است. براي نمونه، ضمن روايتي از عمر بن يزيد، از امام صادق ( عليه السلام ) آمده است كه آن بزرگوار مي‌گويد:

خَرَجتُ عَلي نَيِّفٍ وَسَبعينَ بَعيراً وَبِضعَ عَشرَةَ دابَّةً وَلَقَدِ اشتَرَيتُ سُوداً اُكَثِّرُ بِهَا العَدَدَ وَلَقَد آذاني اَكلُ الخَلِّ وَالزَّيتِ حَتّي اِنَّ حَميدَةَ اَمَرَت بِدَجاجَةٍ فَشُوِيَت لي فَرَجَعت إليَّ نَفسي.(1)

ب) مادري امام

هر يك از اين بانوان ارجمند، شايستگي حمل و پرورش برجسته‌ترين آفريدگان الهي را دارا بوده‌اند و به نظر مي‌رسد اشرف فضايل و خصايص اين بانوان مقدس، همين ويژگي باشد. از سويي، دانشمندان علم كلام گفته‌اند كه امام بايد در همة صفات و ويژگي‌هاي نيك، از ديگران برتر باشد:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. كافي، ج 4، ص 260؛ وسائل الشيعه، ج 8 ، ص 85 .

يَجِبُ اَن يَكُونَ الإمامُ اَفضَلَ مِنَ الرَّعِيَّةِ فِي جَميعِ المَحامِدِ.(1)

امام بايد در تمامي خصلت‌هاي نيك و ستوده از مردم برتر باشد.

چون شرافت نسب و والدين هم در زمرة ويژگي‌هاي نيك و ستوده است، نتيجه مي‌گيريم كه مادران بيت ولايت، برتر از مادران ديگر اولياي خدا بوده‌اند.

ج) پيراسته از آلودگي زمان حمل

در روايات آمده است كه امام، مختون و مطهر به دنيا مي‌آيد:

ـ يَلِدُ مَختُوناً وَيَكُونُ مُطَهَّراً.(2)

ـ يُولَدُ مُطَهَّراً مَختُوناً.(3)

ـ يُولَدُ مَختُوناً وَيَكُونُ مُطَهَّراً.(4)

ـ لَيسَ مِنَ الاَئِمَّةِ اَحَداً يُولَدُ إلاّ مَختُوناً طاهِراً مُطَهَّراً.(5)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. دلائل الصدق، ج 2، ص 29 به نقل از حميدة مصفاة، ص 46.

2. عيون اخبار الرضا7، ج 2، ص 192.

3. كافي، ج 1، ص 388.

4. من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 418؛ الخصال، شيخ صدوق، ص 528.

5. كمال الدين و تمام النعمه، ص 433.

ظاهراً منظور از طاهر و مطهر بودن امام آن است كه مادران بزرگوار اهل بيت ( عليهم السلام ) ، هنگام وضع حمل از آلودگي نفاس پيراسته هستند. در نتيجه فرزندان عزيزشان طاهر و مطهر متولد مي‌شوند. گرچه اين كرامت و معجزة بزرگ اصالتاً از آنِ ائمه هدي ( عليهم السلام ) است، ولي از يك منظر مي‌توان آن را كرامتِ اين بانوان عظيم القدر نيز دانست.

د) ارحام مطهر

در روايات و زيارت‌نامه‌ها از مادران معصومين ( عليهم السلام ) و اجداد مادري ايشان با چنين تعابيري ياد شده است:

ـ اَرحامُ النِّساءِ الطّاهِرات.(1)

ـ اَرحامُ الْمُطَهَّرات.(2)

ـ اَرحامٌ طاهِرَه.(3)

ـ اَرحامُ الطّاهِرات.(4)

ـ اَرحامُ الطّاهِراتِ الْمُطَهَّرات.(5)

تعابير فوق و نظاير آن ـ كه در گزارش‌ها مطرح شده

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. المسترشد في امامة اميرالمؤمنين7، طبري، ص 631.

2. مصباح المتهجد، طوسي، ص 714.

3. معاني الاخبار، شيخ صدوق، ص 56.

4. بحارالانوار، ج 35، ص 28.

5. همان، ج 97، ص 325.

است ـ به پاكي اين بانوان بزرگوار اشاره مي‌كند و عظمت آنان را به تصوير مي‌كشد. ذكر اين نكته ضروري است كه هر چند تعداد قابل توجهي از اين بانوان بزرگ در محيط‌هايي آميخته با كفر و شرك و جهل و خرافه و انواع فساد و تباهي مي‌زيسته‌اند، امّا در عين حال از همة مظاهر آلودگي و كدورت، پاك و پيراسته بوده‌اند. در بخشي از زيارت ائمة بقيع ( عليهم السلام ) آمده است:

اَنَّكُم دَعائِمُ الدّينِ وَاَركانُ الاَرْضِ لَم تَزالُوا ِبَعينِ اللهِ يَنسَخُكُم فِي اَصلابِ كُلِّ مُطَهَّرٍ وَيَنقُلُكُم مِن اَرحامِ المُطَهَّراتِ لَمْ تُدَنِّسْكُمُ الجاهِلِيَّةُ الجَهلاءُ وَلَم تَشرَك فيكُم فِتَنُ الاَهْواءِ طِبتُم وَطابَ مَنِبتُكُم.(1)

شما بنيان‌هاي دين و اركان زمين هستيد [و] همواره تحت توجّه خداوند قرار داشته‌ايد. او شما را از صلب‌هاي پاك پدران به ارحام مطهر مادران انتقال داد. آلودگي‌هاي جاهليتِ نخست در نسل شما اثر نگذاشت و فتنه‌هاي هواهاي نفساني در وجود شما راه پيدا ننمود. پاكيد و محل پرورشتان پاك است.

ه‍) پيوند با عرش الهي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مصباح المتهجد، ص 714.

اهل بيت عصمت و طهارت ( عليهم السلام ) از نظر جسمي و ظاهري نيز با ديگران تفاوت داشتند و عوامل سازندة بدن پاك و مقدس‌شان، عادي نبوده است. در

روايتي از امام صادق ( عليه السلام ) پيرامون مادة نخست خلقت اهل بيت آمده است:

هنگامي كه خداوند اراده مي‌كند روح امام را بگيرد و پس از او امامي ديگر بيافريند، قطره‌اي از آب زير عرش را به زمين فرو مي‌فرستد و آن را به ميوه يا گياهي مي‌نشاند و امامي كه خداوند از او امام بعدي را به وجود مي‌آورد، آن ميوه يا گياه را مي‌خورد. خداوند از آن قطره، نطفه را در صلب امام مي‌آفريند. سپس در رحم مي‌گرداند... .(1)

معلوم مي‌شود كه مادران عظيم الشأن امامان شيعه با عرش الهي پيوند داشته، مورد تكريم خداوند بوده‌اند.

در روايتي ديگر از آن امام آمده است:

إنَّ اللهَ إذا اَحَبَّ اَن يَخلُقَ الإمامَ، اَخَذَ شَربَةً مِن تَحتِ العَرشِ فَاَعطاها مَلَكاً فَسَقاها إيّاها2 فَمِن ذلِكَ يَخلُقُ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحارالانوار، ج 25، ص 39.

2. مرحوم مجلسي گويد: منظور از "اياها" مادر امام7 است. گفتني است در برخي از نسخه‌هاي اين حديث "اياه" و در برخي ديگر "اباه" آمده است. بحارالانوار، ج 25، ص 37.


| شناسه مطلب: 78421