بخش 3

الإمامَ... .⁽¹⁾

هنگامي كه خداوند دوست دارد امام را بيافريند، جرعه‌اي از نوشيدني زير عرش را برداشته، آن را به فرشته‌اي مي‌دهد. فرشته، جرعه را به مادر امام مي‌نوشاند و امام از آن به وجود مي‌آيد.

و) اولياي كامل الهي

مادران ائمه ( عليهم السلام ) شخصيت‌هايي ممتاز و ارجمند بوده‌اند. در زيارت‌نامه‌هاي دو تن از اين بزرگواران، ويژگي‌هاي ارزندة فراواني مطرح گشته است كه گوياي كمال اعلاي آنان مي‌باشد.

در زيارت حضرت فاطمة بنت اسد آمده است:

... اَلسَّلامُ عَلَيكِ اَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ المَرضِيَّة، اَلسَّلامُ عَلَيكِ اَيَّتُهَا التّقِيَّةُِ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ اَيَّتُهَا الكَرِيمَةُ الرَّضِيَّةُ... اَلسَّلامُ عَلَيكِ يا مَن تَربِيَتُها لِوَلِيّ اللهِ الاَمينِ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ وَعَلي رُوحِكِ وَبَدَنِكِ الطاهِر... اَشهَدُ اَنَّكِ اَحسَنتِ الكَفالَةَ وَاَدَّيتِ الاَمانَةَ وَاجتَهَدتِ فِي مَرضاةِ الله... اَشْهَدُ اَنَّكِ مَضَيتِ عَلَي الإيمانِ وَالتَّمَسُّكِ بِأشرَفِ الأديانِ، راضِيَةً مَرضِيَّةً طاهِرَةً زَكِيَّةً تَقِيَّةً نَقِيَّةً فَرَضِيَ اللهُ عَنكِ وَاَرضاكِ وَ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان.

جَعَلَ الجَنَّةَ مَنزِلَكِ وَمَأواكِ... .⁽¹⁾

سلام بر تو اي صديقة مرضيه. سلام بر تو اي پرهيزگار خويشتن‌دار. سلام بر تو اي كريمة رضيه. سلام بر تو اي آنكه تربيت او نسبت به ولي امين خداوند بود. سلام بر تو و بر روح و بدن پاك تو. گواهي مي‌دهم كه به خوبي سرپرستي كردي و امانت را ادا نمودي و براي خشنودي خدا مجاهده و كوشش كردي. گواهي مي‌دهم كه با ايمان از دنيا رفتي و به باشرافت‌ترين دين‌ها چنگ زدي. راضيه، مرضيه، طاهره، زكيه، تقيه و نقيه بوده‌اي. خدا از تو خشنود باشد و خشنودت سازد و بهشت را منزل و مأوايت قرار دهد.

در زيارت مادر حضرت مهدي صاحب الزمان ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) نيز آمده است:

... اَلسَّلامُ عَلي والِدَةِ الإمامِ وَالمُودَعَةِ اَسرارَ المَلِكِ العَلاّمِ وَالحامِلَةِ لأشرَفِ الأنامِ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ المَرضِيَّة... اَلسَّلامُ عَلَيكِ اَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقيَّةُ اَلسَّلامُ عَلَيكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ المَرضِيَّةُ... اَلسَّلامُ عَلَيكِ اَيَّتُهَا... المُستَودَعَةُ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. المزار الكبير، صص 92 ـ 93.

اَسرارَ رَبِّ العالَمينَ... اَلسَّلامُ عَلَيكِ وَعَلي بَعلِكِ وَوُلدِكِ، اَلسَّلامُ عَلَيكِ وَعَلي رُوحِكِ وَبَدَنِكِ الطّاهِرِ، اَشهَدُ اَنَّكِ اَحسَنتِ الكَفالَةَ وَاَدَّيتِ الأمانَةَ وَاجتَهَدتِ فِي مَرضاةِ اللهِ وَصَبَرتِ في ذاتِ اللهِ وَحَفِظْتِ سِرَّ اللهِ وَحَمَلتِ وَليَّ اللهِ وَبالَغتِ في

حِفظِ حُجَّةِ اللهِ... وَاَشهَدُ اَنَّكِ مَضَيتِ عَلي

بَصيرةٍ مِن اَمرِكِ مُقتَدِيَةٍ بِالصّالِحينَ، راضِيةً مَرضِيَّةً، تَقِيَّةً نَقِيَّةً زَكِيَّةً، فَرَضِيَ اللهُ عَنكِ وَاَرضاكِ وَجَعَلَ الجَنَّةَ مَنزِلَكِ وَمَأواكِ، فَلَقَد اَولاكِ مِنَ الخَيراتِ ما اَولاكِ وَاَعطاكِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغناكِ... .⁽¹⁾

سلام بر تو اي صديقة مرضيه، سلام بر تو اي تقية نقيه، سلام بر تو اي رضية مرضيه، سلام بر تو اي شخصيتي كه اسرار خداوند عالمين نزد او به وديعت نهاده شده است، سلام بر تو و بر همسر و فرزندت، سلام بر تو و بر روح و بدن طاهرت، گواهي مي‌دهم كه خوب سرپرستي كردي و امانت را ادا نمودي و براي خشنودي خدا مجاهده كردي. در ذات خداوند صبر نموده، راز الهي را نگهداري نمودي و ولي خداوند را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. المزار الكبير، ص 660 و دنباله.

حمل كردي و در حفظ حجت خداوند مبالغه فرمودي و گواهي مي‌دهم تو نسبت به امر خود، بينايي. در حالي كه به صالحان اقتدا نموده‌اي، راضيه، مرضيه، تقيه، نقيه و زكيه بوده‌اي. خدا از تو خشنود باشد و خشنودت سازد و بهشت را منزل و مأوايت قرار دهد. تو را در آن حدّ والا شايستة خيرات نمود و به اندازه‌اي داراي شرافت نمود كه بي‌نياز گرديدي.

ويژگي‌ها و صفات ياد شده در اين دو زيارت نمايانگر شأن و مقام عظيم و سترگ اين بانوان باشكوه و مقدس است؛ فرهيختگاني كه درك سعة وجودي آنان براي كسي جز اولياي‌ خدا ممكن نيست.

ظاهراً نكته‌هاي ياد شده در زيارت‌هاي اين دو بزرگوار را مي‌توان نسبت به ديگر مادران ائمة اطهار نيز اظهار كرد و بدين طريق با آنان سخن گفت. از اين‌رو شايسته است كه شيعيان و دوستان ولايت، براي رفع نيازهاي دنيوي و اخروي خود به اين اولياء مقدس از دور و نزديك متوسل شوند و آنان را واسطه قرار دهند تا به گونه‌اي بهتر مشمول رحمت‌هاي الهي گردند.

54

4

فرزندان

حاصل ازدواج بانو حميده با امام صادق ( عليه السلام ) ظاهراً چهار فرزند بوده است؛ امام كاظم ( عليه السلام ) ، اسحاق، محمد و فاطمة كبري (يا فاطمه).

الف) امام موسي بن جعفر ( عليه السلام )

بزرگ‌ترين كرامت حميده خاتون، اين است كه از دامان پاك او، كامل‌ترينِ افراد بشر، واسطة فيض و رحمت الهي، شفيع دنيا و عقبي، حضرت موسي بن جعفر ( عليه السلام ) پا به عرصة وجود نهاده است.

ب) اسحاق

در «عريض» ـ از نواحي مدينة منوره ـ چشم به جهان گشود و محدثي، ثقه، ممدوح، مجتهد، فاضل، صالح و با ورع بود. گروهي چون بكر بن محمد ازدي

55

و ابوهاشم بن كاسب از او حديث و آثار نقل كرده‌اند.⁽¹⁾

شيخ مفيد دربارة اين شخصيت گران‌قدر مي‌گويد:

وي اهل فضل و صلاح و ورع و اجتهاد بود. از او حديث و آثار روايت كرده‌اند. وقتي ابن‌كاسب از او روايت نقل مي‌كرد، مي‌گفت: به من ثقة رضي، اسحاق بن جعفر حديث گفته است. اين بزرگوار به امامت برادر بزرگوارش موسي ( عليه السلام ) اعتقاد داشت و از پدر عزيزش نصّ به امامت برادرش روايت كرده است.⁽²⁾

به دليل مقام والاي اسحاق، حضرت موسي بن جعفر ( عليه السلام ) او را از جمله شاهدان وصيت3 خويش نسبت به امام رضا ( عليه السلام ) قرار داد.⁽⁴⁾

در برخي از مآخذ پيرامون وي گفته‌اند: او به «مؤتمن» و «حزين» معروف بوده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. اصحاب الامام الصادق7، ج 1، صص 136 ـ 137.

2. الارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص 211.

3. ظاهراً مقصود اين است كه جناب اسحاق شاهد بود كه امام كاظم، علي بن موسي7 را جانشين بعد از خود در امر امامت نمود.

4. معجم رجال الحديث، خويي، ج 3، ص 203.

5

به سوي معبود

تاريخ وفات حميده خاتون در هيچ منبعي يافت نشد1 ولي با توجّه به اينكه امام موسي بن جعفر ( عليه السلام ) در سال 128 هجري به دنيا آمده است، احتمالاً مادر گرامي ايشان در هنگام ولادت آن فرخنده، در دهة دوم عمر شريفش بوده باشد. بنابراين، آن بانوي گران‌قدر به احتمال فراوان در دهة دوم قرن

دوم هجري چشم به جهان گشوده است و اگر

ايشان را از معمّرين ندانيم، بايد زمان وفاتشان را در همان قرن بدانيم. برخي از پژوهشگران گفته‌اند،

آن بزرگوار در «مشربه ام ابراهيم» نقاب به روي خاك

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. به نظر مي‌رسد مهم‌ترين علت بي‌اطلاعي محققان از چنين مطالبي، فضاي خفقان‌آلودي بوده است كه بني‌اميه و بني‌عباس ايجاد كرده

بودند.

كشيد.⁽¹⁾ اين محل نوراني و بسيار مقدس، غرفة زندگاني مارية قبطيه، مادر شريف جناب ابراهيم (فرزند گرامي رسول خدا) بود و از جمله مكان‌هاي بسيار شريف شهر مدينه است؛ چرا كه پيامبر اعظم در آن سكنا داشته و مصلاي آن حضرت در آنجا بوده است. در روايتي از امام باقر ( عليه السلام ) آمده است كه در ايامي كه رسول گرامي اسلام به دستور خداوند از بعضي زنان خود كناره‌گيري كرده بود، به مدت 29 شب در مشربة ام ابراهيم به سر برد.⁽²⁾

دربارة وجه نام‌گذاري اين جايگاه شريف مي‌گويند: چون ماريه قبطيه، جناب ابراهيم را در اين محل به دنيا آورد، مشربة ام ابراهيم ناميده شد.⁽³⁾

خواندن نماز در اين مكان فضيلت دارد. عقبة بن خالد مي‌گويد: از امام صادق ( عليه السلام ) پرسيدم: [هنگامي كه] به مساجد اطراف مدينه سر مي‌زنم، از كدام‌يك شروع

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تاريخ معالم المدينة المنورة قديماً و حديثاً، صص 121 ـ 122 به نقل از فصلنامه بانوان شيعه، ش 12، ص 208. در اين مأخذ آمده است كه نجمه خاتون مادر گرامي علي بن موسي الرضا7 نيز در همين مكان مقدس به خاك سپرده شده است.

2. كافي، ج 6، ص 138.

3. تاريخ المدينه، ابن شبه نميري، ج 1، ص 173؛ سبل الهدي، صالحي شامي، ج 8، ص 406؛ مجمع البحرين، طريحي، ج 2، ص 494.

كنم؟ امام فرمود:

ابتدا به قبا بيا و در آن نماز بگزار و زياد باشد...

سپس به مشربة ام ابراهيم آمده، در آن‌جا نماز به

پا دار؛ زيرا محل اسكان و مصلاي رسول الله ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) بود.⁽¹⁾

فيروزآبادي از مشربة ام ابراهيم به عنوان مسجد ياد كرده2 و دربارة موقعيت جغرافيايي و محدوده اين محل شريف گفته است: مسجد ام ابراهيم كه به آن مشربة ام ابراهيم گويند، مسجدي در منطقة‌ قبا در شمال مسجد بني قريظه بود. اين مسجد، ديوار و بنا نداشت؛ تنها فضاي كوچكي بود به طول 10 و عرض 9 ذرع و ميان درختان خرما قرار داشت.⁽³⁾ ظاهراً مشربه (غرفه) ام ابراهيم تا زمان امام صادق ( عليه السلام ) دست نخورده باقي مانده بود. حلبي گويد: ابوعبدالله ( عليه السلام ) 4 فرمود: «آيا به مسجد قبا يا مسجد فضيح يا مشربة ام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. كامل الزيارات، ابن قولويه، ص 68؛ تهذيب الاحكام، ج 6، صص 17 ـ 18.

2. به گفتة برخي محققان، بعداً در اين مكان مقدس، مسجد بنا گرديد. ر.ك: مقالة جغرافياي تاريخي اماكن زيارتي و عبادتي مادران ائمه، از فصلنامة بانوان شيعه، ش 12، ص 207 و 208. شايد به همين دليل به مشربة ام‌ابراهيم، مسجد ام ابراهيم گويند.

3. كافي، ج 2، ص 560 (پاورقي).

4. كنية شريف امام صادق7.

ابراهيم مي‌آييد؟»

گفتم: آري.

امام ( عليه السلام ) فرمود: اما از آثار مربوط به رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) چيزي باقي نمانده جز آنكه تغيير يافته است، مگر اينها.1

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. عبارت حديث اين‌گونه است: "... اَما اِنّهُ لَم يَبقَ مِن آثارِ رَسُولِ اللهِ ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) شَيءٌ إلاّ وَقَد غُيِّرَ غَيرَ هذا" كافي، ج 4، ص 562. شايد منظور امام7 آن است كه جز مشربة ام ابراهيم، چيز ديگري از آثار مربوط به

رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) به حال نخست خود باقي نيست.

كتابنامه

1. اثبات الوصيه، مسعودي، قم، انصاريان، 1417ه‍ .ق.

2. الاختصاص، محمد بن محمد بن نعمان (شيخ مفيد)، تحقيق غفاري، قم، جامعة مدرسين حوزة علمية قم.

3. الارشاد، محمد بن محمد بن نعمان (شيخ مفيد)، تحقيق مؤسسة آل البيت، دار المفيد.

4. اصحاب الامام الصادق ( عليه السلام ) ، شبستري، چاپ اول، قم، مؤسسة نشر اسلامي، 1418ه‍ .ق.

5. الاصول الستة عشر، شبستري، چاپ دوم، قم، نخبة من الرواة، 1405ه‍ .ق.

6. اعلام الوري، فضل بن علي طبرسي، بيروت، مؤسسه اعلمي.

7. الانوار البهيه، شيخ عباس قمي، تحقيق و نشر مؤسسة نشر اسلامي، قم، چاپ اول، 1417ه‍ .ق.

8. بانوان شيعه (فصلنامة تخصصي)، قم، مؤسسة شيعه‌شناسي، 1386ه‍ .ش.

بحارالانوار، محمدباقر مجلسي،‌ چاپ دوم، بيروت، مؤسسة وفا، 1403ه‍ .ق.

61

1.

تاج المواليد، ابوجعفر محمد بن حسن (شيخ طوسي)، قم، كتابخانة آيت الله نجفي، 1406ه‍ .ق.

2. تاريخ المدينة، ابن شبه نميري، تحقيق شلتوت، دار الفكر، 1410ه‍ .ق.

3. تاريخ محمدي، مولانا شيخ حسن كاشي، كتابخانه تخصصي تاريخ اسلام و ايران، 1377 ه‍ .ش.

4. تفسير الصافي، ملا محسن فيض كاشاني، تحقيق اعلمي، چاپ دوم، تهران، مكتبة الصدر، 1416ه‍ .ق.

5. تقريرات الحج، گلپايگاني، مخطوط.

6. تهذيب الاحكام، محمد بن حسن طوسي، تحقيق خرسان، تصحيح آخوندي، چاپ چهارم، دارالكتب الاسلاميه، 1365ه‍ .ش.

7. تهذيب الانساب، عبيدلي، تحقيق محمدكاظم محمود، قم، كتابخانه آيت الله مرعشي نجفي، 1413ه‍ .ق.

8. الثاقب في المناقب، محمد بن علي الطوسي (ابن حمزه)، تحقيق علوان، چاپ دوم، قم، مؤسسة انصاريان، 1412ه‍ .ق.

9. ثواب الاعمال، محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، چاپ دوم، قم، منشورات الرضي، 1368ه‍ .ش.

10. الجامع العباسي، بهاء الدين عاملي (شيخ بهايي)، تهران، فراهاني.

جواهر الكلام، محمدحسن نجفي، تحقيق قوچاني، چاپ سوم، دار الكتب الاسلاميه، 1367ه‍ .ش.

62

1.

حميدة مصفاة، محمد اصغري نژاد، قم، نور السجاد ( عليه السلام ) ، 1379ه‍ .ش.

2. حياة الامام موسي بن جعفر ( عليه السلام ) ، باقر شريف قرشي، بيروت، دارالبلاغه.

3. حيات فكري و سياسي امامان شيعه، رسول جعفريان، سازمان تبليغات اسلامي.

4. الخرائج و الجرائح، قطب الدين راوندي، قم، مؤسسه امام المهدي.

5. الخصال، محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، تحقيق غفاري، قم، جامعة مدرسين حوزة علميه قم.

6. الدروس الشرعيه، محمد بن مكي عاملي (شهيد اول)، چاپ اول، قم، تحقيق و نشر مؤسسة نشر اسلامي، 1412ه‍ .ق.

7. دعائم الاسلام، نعمان بن محمد التميمي المغربي، تحقيق فيضي، مصر، دار المعارف، 1383ه‍ .ق.

8. دلائل الامامه، محمد بن جرير طبري (الشيعي)، قم، تحقيق و نشر مؤسسة بعثت، 1412ه‍ .ق.

9. سبل الهدي، محمد بن يوسف صالحي شامي، تحقيق عبدالموجود، چاپ اول، بيروت، دار الكتب العلميه، 1414ه‍ .ق.

سيرة رسول الله و اهل بيته، مؤسسه البلاغ، مجمع جهاني اهل بيت، 1414ه‍ .ق.

63

1.

شاگردان مكتب اهل بيت ( عليهم السلام ) ، عالمي دامغاني، ناشر: مؤلف، 1371 ه‍ .ش.

2. شرح اصول كافي، محمد صالح مازندراني، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1412ه‍ .ق.

3. طرائف المقال، جابلقي بروجردي، تحقيق رجايي، چاپ اول، قم، كتابخانة آيت‌الله نجفي، 1410ه‍ .ق.

4. عمدة الطالب، احمد بن علي الحسيني (ابن عنبه)، تحقيق آل طالقاني، چاپ سوم، نجف اشرف، المكتبة الحيدريه و مطبعتها، 1380ه‍ .ق.

5. عوالم، علامه بحراني، قم، تحقيق و نشر الامام المهدي، 1409 ه‍ .ق.

6. عيون اخبار الرضا ( عليه السلام ) ، محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، تحقيق اعلمي، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، بيروت، اول، 1404ه‍ .ق.

7. الغيبة، ابوجعفر محمد بن حسن (شيخ طوسي)، تحقيق طهراني و ناصح، چاپ اول، قم، مؤسسة المعارف الاسلاميه، 1411ه‍ .ق.

8. الكافي، محمد بن يعقوب كليني، تحقيق غفاري، چاپ سوم، دار الكتب الاسلاميه، 1388ه‍ .ق.

كامل الزيارات، جعفر بن محمد بن قولويه، تحقيق قيومي و لجنة التحقيق، چاپ اول، مؤسسة نشر الفقاهه، 1417ه‍ .ق.

64

1.

كشف الغمه، علي بن عيسي اربلي، بيروت، دارالكتب الاسلاميه.

2. كمال الدين و تمام النعمه، محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، تحقيق غفاري، قم، مؤسسة نشر اسلامي، 1405ه‍ .ق.

3. مجمع البحرين، فخرالدين طريحي، تحقيق حسيني، چاپ دوم، مكتب نشر الثقافة الاسلامية، 1408ه‍ .ق.

4. مجموعة نفيسة في تاريخ الائمة، عدة من علماء الشيعه، قم، كتابخانة آيت الله نجفي، 1406ه‍ .ق.

5. مجموعه آثار، مرتضي مطهري.

6. المحاسن، احمد بن محمد البرقي، تحقيق حسيني، دار الكتب الاسلاميه.

7. محدثات شيعه، نهلا غروي، دانشگاه تربيت مدرس، 1375 ه‍ .ش.

8. المزار الكبير، محمد بن المشهدي، تحقيق قيومي، چاپ اول، مؤسسة نشر اسلامي، 1419ه‍ .ق.

9. مستدرك سفينة البحار، علي نمازي، تحقيق حسن نمازي، قم، مؤسسة نشر اسلامي، 1419ه‍ .ق.

المسترشد في امامة اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) ، محمد بن جرير طبري (شيعي)، تحقيق محمودي، چاپ اول، قم، مؤسسة الثقافة الاسلامية لكوشان‌پور.

65

1.

مصباح المتهجد، محمد بن حسن الطوسي، چاپ اول، بيروت، مؤسسة فقه الشيعه، 1411ه‍ .ق.

2. معاني الاخبار، محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، ‌تحقيق غفاري، انتشارات اسلامي، 1361ه‍ .ش.

3. معجم رجال الحديث، ابوالقاسم خويي، تحقيق لجنة التحقيق، چاپ پنجم، 1413ه‍ .ق.

4. من لا يحضره الفقيه، محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، تحقيق غفاري، قم، چاپ دوم، جامعه مدرسين حوزة علمية قم، 1404ه‍ .ق.

5. مناقب آل ابي‌طالب، محمد بن علي بن شهر آشوب، تحقيق لجنة من اساتذة النجف الاشرف، نجف اشرف، المكتبة و المطبعة الحيدريه، 1376ه‍ .ق.

6. منتهي الآمال، شيخ عباس قمي، قم، انتشارات هجرت.

7. الهداية الكبري، خصيبي، چاپ چهارم، بيروت، مؤسسة البلاغ، 1411ه‍ .ق.

8. هدايتگر راه نور، آيت الله مدرس، نشر بقيع، 1375ه‍ .ش.

وسائل الشيعه، محمد بن حسن الحر عاملي، تحقيق رباني شيرازي، بيروت، دار احياء التراث العربي.