بخش 6
دلیل این نظریه نقض صریح این نظریه قبر فاطمه بنت اسد در خانه فرزندش عقیل سیاست و تحریف واقعیت اما در مورد اصل قبر و در مورد مدفن فاطمه بنت اسد آیا فاطمه زهرا ( علیها السلام ) روضه مطهّره و فضیلت آن حدود روضه نگاهی به متن احادیث : نظرّیه اوّل نظریّه دوّم سومین نظریه حدود روضه از دیدگاه شیعه آیا قبر فاطمه ( علیها السلام ) مبنای دفن شدن در روضه چیست ؟ روضه وبیت یکی است علّت فضیلت روضه و افضل بودن بیت فاطمه ( علیها السلام ) بررسی یک روایت مخدوش
125 |
دليل اين نظريه
اگر طرفداران اين قول ، دليلي بر نظريه خود ذكر نمي نمودند ، پذيرش گفتار آنان بعنوان يك مورّخ امكان پذير بود ، ولي بطوري كه ملاحظه فرموديد آنان در مقابل وجه اول كه مضمون روايات و گفتار بعضي از قديمترين مدينه شناسان است وصيت حضرت مجتبي ( عليه السلام ) را دليل و مستند خود ذكر نموده اند كه فرمود : « ادفنوني عند قبر امي فاطمة » : اگر از دفن شدن من در كنار جدم مانع گشتند در كنار قبر مادرم فاطمه به خاكم بسپاريد . كه در گفتار ابن نجار و عباسي بدين دليل تصريح گرديده و ساير مورّخان نيز با توجه به نقل اين وصيت در كنار اظهار نظر خويش ، عملاً از همين روش پيروي و به همين دليل استناد و چنين تلقي نموده اند كه منظور آن حضرت از « امي فاطمة » مادر عزيزش فاطمه زهرا دخت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي باشد .
نقض صريح اين نظريه
به عقيده ما در عين اين كه اصل وصيت امام مجتبي ( عليه السلام ) از نظر تاريخي مورد تأييد است
126 |
اما برداشت طرفداران وجه سوّم درست نيست ، بلكه منظور امام مجتبي ( عليه السلام ) از جمله : « امّي فاطمة » مادر بزرگش فاطمه بنت اسد مي باشد نه مادرش حضرت زهرا ( عليه السلام ) .
در توضيح اين موضوع مي گوييم : گذشته از اينكه دفن شدن آن حضرت در بقيع مخالف با روش اهل بيت ـ عليهم السلام ـ در پنهان نگهداشتن قبر مطهر آن بزرگوار است و قطع نظر از اينكه مخالف مضمون روايات منقول از اهل بيت ( عليهم السلام ) به طريق شيعه و اهل سنت و مخالف نظر علما و دانشمندان شيعه در دفن آن حضرت در بيت خود مي باشد و گذشته از اين كه اطلاق كلمه « امّ » به مادر بزرگ ، يك اطلاق شايع است ، گفتار و نقل صريح اين مورّخان در موارد ديگر ، ناقض اين برداشت و مؤيد اين است . بانوئي كه در حرم بقيع دفن شده ، فاطمه بنت اسد است و نه فاطمه زهرا ( عليها السلام ) .
از اين موارد مي توان گفتار اين مورخان در محل دفن جناب عباس عموي پيامبر را ذكر نمود . كه ابن شبه و سمهودي از قديمترين مدينه شناس ؛ عبدالعزيزچنين نقل مي كند : « دفن العباس بن عبدالمطلب عند قبر فاطمة بنت اسد بن هاشم في اول مقابر بني هاشم التي في دار عقيل » . ( 1 )
عبـاسي در ضمن نقل متن بالا گفتار ديگري را از ابن حبان ( 2 ) مي آورد كه وي در مورد تشييع و تجهيز پيكر امام مجتبي ( عليه السلام ) تصريح كرده است : « . . . دفن بالبقيع عند جدّته فاطمة بنت اسد بن هاشم » . ( 3 )
بطوري كه ملاحظه مي شود ، اين دو جمله از قديمي ترين مورّخان و محدّثان صراحت دارد بر اينكه بانويي كه در حرم بقيع دفن شده و عباس عموي پيامبر و امام مجتبي ( عليه السلام ) در كنار آن به خاك سپرده شده اند ، جده و مادر بزرگ حضرت حسن بن علي يعني فاطمه بنت اسد است نه فاطمه زهرا دختر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) .
و روايتي كه قبلا از امام باقر ( عليه السلام ) نقل نموديم به همين معنا تصريح مي كند كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تاريخ المدينه ، ج 1 ، ص 127 ؛ وفاءالوفا ، ج 3 ، ص 910
2 . ابن حبان از بزرگترين محدّثان و علماي اهل سنت در قرن چهارم ( متوفاي 354 ) مي باشد و كتاب او از بهترين كتابهاي حديث به شمار مي آيد .
3 . عمدة الأخبار ، ص 153
127 |
امام حسن ( عليه السلام ) در وصيت خود به امام حسين ( عليه السلام ) فرمود ثمّ ردّني إلي قبر جدّتي فاطمة فادفنّي بها .
قبر فاطمه بنت اسد در خانه فرزندش عقيل
در تأييد و توضيح مطالب گذشته اين نكته نيز قابل توجه است ؛ همانگونه كه در مورد حرم ائمه بقيع و دفن شدن پيكر پاك آنان ، توضيح داديم كه اين محل ، خانه اي بوده متعلق به عقيل بن ابي طالب و پس از دفن شدن پيكر فاطمه و عباس و سه تن از ائمه چهارگانه ( عليهم السلام ) از حالت مسكوني به صورت زيارتگاه و عبادتگاه عمومي تغيير يافته است و در همين بخش از بحث ، با ذكر شواهد تاريخي متذكر شديم كه دفن شدن افراد در داخل منازل خود در صدر اسلام و مخصوصاً در مورد افراد متشخص ، يك برنامه عادي و عملي رايج به شمار مي آمده است .
با توجه به اين حقيقت و با در نظر گرفتن مطالب گذشته ، چگونگي دفن شدن مادر امير مؤمنان در داخل اين خانه از نظر تحليل تاريخي روشن مي شود و به دست مي آيد ؛ وي كه در سال چهارم يا ششم هجري از دنيا رفته ، با احترام و اهتمام فوق العاده اي كه فرزندان آن بانوي مكرمه و شخص رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) بر او قائل بودند ، پيكرش را با آن تشريفات خاصي كه در منابع تاريخي نقل شده است ، در داخل خانه متعلق به فرزندش عقيل دفن نموده اند و پس از مدت كمي ؛ يعني در سال سي ام هجري ، پيكر عباس عموي رسول خدا بر همين منوال در همان محل و در كنار قبربنت اسد وسپس ائمه چهارگانه ( عليهم السلام ) به ترتيب در همين خانه به خاك سپرده شده اند .
سياست و تحريف واقعيت
اين بود مضمون روايات و نظر معروفترين علما و محدّثان شيعه در مورد مدفن فاطمه زهرا ( عليها السلام ) . و همچنين روايات اهل سنت و نظر عده اي از علماي آنان در اين موضوع و نيز گفتـار بـعضي از مــورّخان و مدينه شناسان در مورد مدفن فاطمه بنت اسد و تبيين وصيت امام مجتبي ( عليه السلام ) در اين مورد و اين بود آنچه به نظر ما رسيد از نظر تحليل تاريخي .
128 |
و از مجموع اين بحث و گفتار ، ظن قريب به يقين به دست مي آيد كه قبر مطهّر حضرت زهرا ( عليها السلام ) در بيت خود و در كنار مسجد رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و قبر فاطمه بنت اسد در داخل حرم ائمه بقيع قرار گرفته است . ولي نبايد اين نكته را ناديده گرفت كه تحريف اين واقعيت و اصرار و تلاش نويسندگان و حكومتها در طول تاريخ ، در جهت معرفي قبر حضرت زهرا ( عليه السلام ) در داخل حرم ائمه بقيع و حتي ايجاد و ترسيم شبيه قبري و نسبت دادن آن به دختر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در غير محل قبلي آن ، كه پس از تخريب اين حرم به وسيله حكومت سعودي ، انجام پذيرفته ، همه در جهت تقليل فشار سياسي و تخفيف تهاجم فكري ، عقيدتي و سرپوش گذاشتن به ايراد و انتقادي بوده است كه در طول تاريخ از سوي پيروان مكتب اهل بيت ( عليهم السلام ) به پيروان خط فكري مخالف و به حكومتها از لحاظ مخفي بودن قبر يگانه يادگار رسول خدا وارد مي گرديده است .
و لذا حكومتها مجبور بودند به هر عنواني كه شده ، قبري براي فاطمه دخت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) معرفي نمايند و تطبيق نمودن وصيت امام مجتبي ( عليه السلام ) به فاطمه زهرا ( عليها السلام ) مي توانست بطور طبيعي راه حلي براي اين معمّا باشد و در كنار همين حركت ، چه بهتر قرائن و شواهدي هم ارائه شود و از طرف ديگر طبعاً لازم بود براي فاطمه بنت اسد هم مدفن ديگري غير از مدفن واقعي خود معرفي شود كه در هر دو جهت ، شاهد تحقّق اين حركت مي باشيم .
اما در مورد ارائه قرينه و شاهد در تأييد وجود قبر حضرت زهرا ( عليها السلام ) در داخل حرم بقيع ، مي بينيم در يك مقطع از تاريخ ، سنگ نبشته و قطعه مرمري در روي قبور ائمه بقيع نصب ودر آن اعلام مي گردد كه قبر فاطمه دخت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در اينجا واقع شده است .
مسعودي در مروج الذهب در مورد اين قطعه مرمر چنين مي گويد :
« و علي قبورهم في هذا الموضع من البقيع ، رخامةٌ عليها مكتوب : بسم الله الرّحمن الرحيم ، الحمدلله مبيد الأمم و محي الرمم ، هذا قبر فاطمة بنت رسول الله ـ صلّي الله عليه و سلّم ـ سيدة نساءالعالمين و قبر الحسن بن علي بن ابي طالب و علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب و محمدبن علي و
129 |
جعفربن محمد ـ رضي الله عنهم ـ » . ( 1 )
و در مقطع ديگر و پس از چند قرن مشابه همين كتيبه در بالاي در حرم ائمه بقيع نصب مي شود .
سيد اسماعيل مرندي درباره اين كتيبه در كتاب خود كه در سال 1255 تأليف نموده مي گويد :
بالاي در ، در سنگ مرمر نوشته « هذا قبر فاطمة بنت رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) و قبر حسن بن علي و قبر محمد بن علي و . . . » . ( 2 )
و متأسفانه اين تحريف و اعمال سياست در تاريخ اثر گذار شده و لذا علي رغم وجود روايات متعدد از شش تن از ائمه معصومين و نظريه عده اي از علماي بزرگ در دفن شدن پيكر آن حضرت در داخل بيت خويش و نفي صريح بقيع ، بعضي از مورّخان شيعه نيز تحت تأثير اين تحريف قرار گرفته و نظريه اهل سنت را تأييد كرده اند ؛ مانند مرحوم « اربلي » كه وي در كشف الغمه ، در شرح حال حضرت زهرا ( عليها السلام ) مي نويسد : « قلت الظاهر والمشهور مما نقله الناس » و در باب التواريخ والسّير آورده است : « انها دفنت بالبقيع » . ولي ما مي گوييم : « أهل البيت أدري بما في البيت » .
اما در مورد اصل قبر
محب الدين طبري ( متوفاي 696 هـ . ق . ) پس از آن كه اين مطلب را از ابن عبدالبر ( متوفاي 463 هـ . ق . ) نقل مي كند كه : « در كنار قبر امام مجتبي ( عليه السلام ) كه معروف و مشخص است ، اثر قبري منتسب به فاطمه وجود ندارد » ، مي گويد : « يكي از صلحا و برادران مؤمن بر من نقل نمود كه ابوالعباس مرسي به هنگام زيارت بقيع ، در مقابل سمت قبله ، داخل قبه عباس ( حرم بقيع ) مي ايستاد و به فاطمه سلام مي گفت و بر وي از راه مكاشفه ظاهر شده بود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مروج الذهب ج 3 ، ص 297 ؛ سمهودي در وفاءالوفا ج 3 ، ص 905 مي گويد : اين گفتار مسعودي متعلّق به سال 332 هـ . ق . مي باشد .
2 . توصيف مدينه ، به نقل از فصلنامه ميقات حج شماره 5 ، ص 117
130 |
كه قبر فاطمه در داخل اين حرم و در اين سمت بوده است » .
طبري اضافه مي كند : « و من با اعتماد بر صحت نقل اين فرد صالح و مؤمن ، قبر فاطمه را به همين ترتيب زيارت مي نمودم . . . » . ( 1 )
از اين گفتار ابن عبدالبر و طبري كه هر دو از مورّخان و شخصيتهاي معروف هستند ، ( 2 ) معلوم مي گردد كه اثر قبر فاطمه در داخل حرم از بين رفته بوده و در قرن پنجم و قرن هفتم در داخل حرم بقيع بر خلاف قبور ائمه و قبر عباس علامت قبري آشكار منتسب به فاطمه وجود نداشته است .
بنابراين ، آنچه ما قبلاً در اين مورد مطرح نموديم كه در قسمت جنوبي ، داخل حرم بقيع و زير طاق در مجاورت محراب ، شبيه قبري بوده منتسب به فاطمه و اين قسمت به وسيله شبكه فولاديني از فضاي حرم جدا شده بود ، مطلبي است جاي سؤال و جاي ترديد ، كه آيا اين قبر و آن دو قطعه مرمر و كتيبه چگونه و در چه تاريخي و به وسيله كدام حكومت و به دست چه كسي بوجود آمده است ؟ و همين سؤال در مورد قبر فعلي نيز كه در كنار قبور ائمه بقيع و منتسب به فاطمه مي باشد ، مطرح است كه به فرض صحّت انتساب قبري كه قبلاً اشاره گرديد ، قبر فعلي از نظر مكان مطابقت با آن محل ندارد ؛ زيرا اين قبر مانند ساير قبور در وسط حرم و نه در كنار آن قرار گرفته است .
و در مورد مدفن فاطمه بنت اسد
بطوري كه اشاره كرديم ، چون اصل مدفن فاطمه بنت اسد كه در داخل خانه فرزندش عقيل و حرم ائمه بقيع بود ، به عنوان مدفن فاطمه زهرا ( عليها السلام ) معرفي و براي تثبيت آن ، قرائن و شواهدي هم اقامه گرديده است ، طبعاً لازم بود ، مدفن ديگري براي فاطمه بنت اسد كه با
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ذخائرالعقبي ، ص 54
2 . محمد بن عبدالبر قرطبي مالكي ( متوفي 463 هـ . ق . ) از شخصيتهاي علمي و داراي كتابها و تأليفات متعددي است ، از معروفترين آنها « استيعاب في اسماء الأصحاب » مي باشد . اين كتاب در پاورقي « الإصابه » در مصر چاپ شده است . . محب الدين طبري مكي شافعي ، محدث و مفتي حرم مكه ، مؤلف كتاب « الأحكام و ذخاير العقبي » مي باشد ، وفات وي در سال 674 يا 694 واقع شده است .
131 |
مباشرت شخص رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) وبا تشريفات خاصي دفن گرديده بود ، معرفي و مشخص شود و اين برنامه هم عملي و چند محل به عنوان مدفن آن بانو فاطمه بنت اسد معرفي گرديده است .
آري در اين مورد ، شاهد اختلاف نظر و تشتت گفتار از سوي مورّخان مي باشيم ؛ زيرا گاهي مي گويند : « محل دفن فاطمه بنت اسد ، مسجد فاطمه ( عليها السلام ) ( بيت الأحزان ) است » . ( 1 )
و گاهي مي گويند كه : « پيكر وي در « روحاء » و در كنار قبر ابراهيم و عثمان بن مظعون دفن شده است » . ( 2 )
و آنچه در ميان عده اي از مورّخان و در بين مردم اشتهار يافته ، اين است كه قبر وي همان است كه در خارج بقيع و در شمال قبر عثمان بن عفان به فاصله 50 متر از قبر وي در كنار قبر ديگري قرار گرفته است . ( 3 )
سمهودي پس از نقل گفتار بعضي از مورّخان كه قبر فاطمه بنت اسد در « روحاء » قرار گرفته و پس از نقل گفتار ابن شبه از عبدالعزيز كه امام مجتبي در كنار قبر فاطمه بنت اسد بن هاشم و در اول مقابر بني هاشم دفن شده است ، مي گويد : « و همه اين مطالب مخالفت صريح و نقض آشكار دارد با آنچه معروف شده است كه قبر وي در نزديكي قبر عثمان و در خارج بقيع واقع گرديده است مخالفت صريح دارد و اولين كسي كه اين مطلب را مطرح كرد ابن نجار بود و ديگران از وي پيروي نمودند كه او مي گويد من دليلي بر اين نظريه نيافتم و نظريه صحيح در نزد من همان است كه او در كنار قبر امام مجتبي دفن شده است ؛ زيرا خيلي بعيد است كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) از اصل بقيع صرف نظر كند و پيكر بنت اسد را در اين محل دور و در انتهاي كوچه اي كه در بيرون بقيع واقع شده است ، به خاك بسپارد .
سمهودي اضافه مي كند : « اصلاً معلوم نيست اين محل جزو بقيع باشد ؛ زيرا بطوري كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تاريخ المدينه ، ج 1 ، ص 123
2 . وفاءالوفا ، ج 3 ، ص 895
3 . اخبار مدينة الرسول ، ص 156 . اين دو قبر كه در خارج بقيع و داراي گنبد قديمي و جداگانه اي بودند ، پس از تخريب گنبدها با احداث ديواري به دور آنها ، مشخص و مورد توجه عده اي از زائران بودند ولي در اين چند سال اخير ، به علت توسعه بقيع در داخل بقيع قرار گرفتند و اينك اثري از آنها باقي نيست .
132 |
در آينده خواهيم گفت ، محل دفن عثمان جزو بقيع نبوده و اين محل كه در انتهاي كوچه اي در قسمت شمالي قبر عثمان قرار گرفته به طريق اولي جزو بقيع نخواهد بود » . ( 1 )
مشابه همين مطلب را احمد عباسي در عمدة الاخبار آورده سپس به كيفيت شهادت و محل دفن سعد بن معاذ اشاره مي كند و مي گويد : « مدفن سعد بن معاذ به مدفني كه در خارج بقيع به فاطمه بنت اسد منسوب است ، بيشتر قابل تطبيق است تا خود فاطمه بنت اسد » . ( 2 )
خلاصه : همانگونه كه قبلاً اشاره گرديد ، انگيزه اصلي نصب اين كتيبه ها و ترسيم اين قبرها در طول تاريخ و حتي در دوران حكومت سعودي ها همان سياست دفاعي بوده و اين سياست موجب گرديده است كه قبر مطهر حضرت زهرا ( عليها السلام ) مشخصاً در حرم بقيع و براي فاطمه بنت اسد مدفنهاي مختلفي غير از مدفن اصلي وي معرفي گردد و بطوري كه ملاحظه فرموديد ، گذشته از دلائل موجود در منابع حديثي و تاريخي شيعه از نظر عده اي از مدينه شناسان در تاريخ مدينه نيز همه اين موارد مردود و در نهايت ، مدفن فاطمه بنت اسد در داخل حرم ائمه بقيع معرفي شده است ، نه مدفن فاطمه زهرا ( عليها السلام ) .
آيا فاطمه زهرا ( عليها السلام ) در روضه دفن شده است ؟ !
نتيجه بحث پيشين اين شد كه : احتمال وجود قبر شريف حضرت زهرا ( عليها السلام ) در بقيع ، كه در كتب تاريخ عنوان شده ، احتمالي است ضعيف و برگرفته از اقوال و منابع گروهي از مورّخان و علماي اهل سنّت . و در روايات شيعه و از ديدگاه علماي بزرگ ما ، دليل صريح و روشني كه مؤيّد اين احتمال باشد وجود ندارد و آنچه در روايات اهل بيت ( عليهم السلام ) بر آن تأكيد شده و محدّثان و شخصيتهاي علمي گذشته ما هم بر آن تأكيد دارند ، اين است كه پيكر آن بانوي عظيم الشأن ، در داخل بيت شريفش به خاك سپرده شده است .
حال بايد ديد اوّلا دفن شدن آن حضرت در روضه مطهره ، كه گاهي به عنوان احتمال سوم مطرح شده ، در چه حدّي از قوّت و استحكام برخوردار است ؟ و ثانياً منظور از « روضه »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . وفاء الوفا ، ج 3 ، ص 893
2 . عمدة الاخبار ، ص 153 و 157
133 |
چيست و حدود آن كدام است ؟
تذكر اين نكته نيز لازم است كه بيان ضعف احتمال وجود قبر شريف آن حضرت در محلّي ، به هيچ وجه دليل بر نفي ثواب زيارت و استحباب عرض ارادت نسبت به آن بانوي عزيز در آن محل نيست ؛ زيرا استحباب زيارت معصومين ( عليهم السلام ) از هر نقطه ، دور يا نزديك ، مسلّم و ثابت است ، به ويژه كه اين زيارت در روضه مطهّره و در كنار قبر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و يا در بقيع ، در كنار قبور ائمه هدي باشد و حد اقل فايده و نتيجه اي كه بر تأييد و تقويت يك احتمال مترتّب است ـ افزون بر جنبه علمي و روشن شدن يك موضوع حساس تاريخي مذهبي ـ حصول يك نوع اطمينان و جلب توجّه زائران آن بانوي بزرگوار است كه اعتماد و ظنّ به وجود قبر شريف در يك محلّ ، هر چه بيشتر و قوي تر باشد توجه باطني و حضور قلب به هنگام زيارت در آن مكان نيز بيشتر و افزون تر مي شود و نعم المطلوب !
روضه مطهّره و فضيلت آن
آنچه به عنوان « روضه » مطرح است ، آن بخش از مسجد النبي است كه در ميان منبر و خانه يا خانه هاي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) قرار گرفته است .
اصطلاح « روضه » و نامگذاري اين مكان مقدس بدين اسم ، برگرفته از گفتار رسول خدا و از متن حديثهايي است كه از آن بزرگوار نقل گرديده است .
در فضيلت روضه مطهر ، حديثهاي متعددي از طريق اهل سنت و شيعه و در منابع حديثي هر دو گروه از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نقل شده است . همچنين در بيان ائمه ( عليهم السلام ) و در گفتار علما و دانشمندان ( 1 ) بر عبادت و دعا در اين نقطه از مسجد تأكيد و سفارش شده است :
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در حديثي فرمود :
« ما بَينَ بيتي وَمِنْبَري روضةٌ مِنْ رياضِ الجنّة وَمِنْبَري عَلي حَوْضي » ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . سيد بن طاوس در مصباح الزائر ، صص24 و 25 در اين باره بيان زيبايي دارد .
2 . فروع كافي ؛ ج4 ، ص556 ؛ صحيح بخاري ، ابواب فضائل المدينه ، ح1789 و ابواب التطوّع ، ح1137 ، 1138 ؛ صحيح مسلم ، ح1390 و 1391 ؛ مسند احمد ، ج2 ، ص236 ، 297 ، 438 و 466
134 |
« فاصله بيت و منبر من باغي است از باغهاي بهشت و منبر من در بالاي حوض من قرار گرفته است »
و در حديث ديگر آمده است :
« وَمِنبَري علي تُرْعة مِنْ تُرَعِ الجَنَّةِ »
« منبر من در كنار دري از درهاي بهشت قرار گرفته است . »
در روايت ديگر ، امام صادق ( عليه السلام ) به معاوية بن عمّار فرمود : « در كنار منبر بايست و حمد و ثناي خدا را به جاي آور و حاجت خود را بخواه ؛ زيرا پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرموده : « بين مِنْبَرِي وَبَيتي رَوضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ » . ( 1 )
علما و دانشمندان در توضيح مفهوم اين حديث شريف و در بيان تشبيه اين مكان مقدس به « روضه اي از رياض جنت » وجوه مختلفي ذكر كرده اند كه نقل آنها خارج از موضوع است ولي به طور اجمال آنچه در مفهوم اين حديث به نظر مي رسد اين است كه روضه و اين بخش از مسجد النبي در نزول رحمت الهي و استجابت دعاي مؤمنان و نيل بندگان به سعادت معنوي و اخروي ، همانند روضه اي است از رياض جنت . آري اين مكان مقدس از نظر فضيلت و شرافت در حدّي است كه از تصوّر ما خارج و فكر ما از درك حقيقت آن عاجز و قاصر است ؛ زيرا با مقايسه اين حديث شريف با حديث ديگر درباره مسجد رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) كه فرمود : « صلاة في مسجدي هذا خيرٌ من ألفِ صلاة فيما سواه من المساجد الاّ المسجد الحرام » . ( 2 )
يا « صلاة في مسجدي هذا تعدل بعشرة آلاف صلاة » ( 3 ) مي توان به آن افق اعلا كه روضه مطهره قرار دارد تماشا كرد و به اهمّيت و فضيلت عبادت در اين مكان شريف و ارزش و ثواب دعا ونيايش در اين نقطه از مسجد پي برد كه اگر نماز خواندن در جاي جاي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . كامل الزيارات ، ص16
2 . فروع كافي ، ج4 ، ص556 ؛ كنز العمال ، ج12 ، صص257 و 258
3 . فروع كافي ، ج4 ، ص556
135 |
مسجد النبي بهتر از هزار نماز در همه مساجد ، حتي مسجد الاقصي بجز مسجد الحرام است ، و يا يك نماز در آن معادل است با ده هزار نماز در ساير مكانها و بقاع ، طبعاً پاداش عبادت و نماز در « روضه » كه به وسيله شخص رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) معرفي شده است ، به مراتب افزون تر خواهد بود و چنين ثواب و پاداش ، كه قطره اي است از اقيانوس بيكران فضل و رحمت الهي ، مي تواند نيل به بهشت برين و رسيدن به مرتبه اعلاي غفران الهي و صعود به درجاتي از قلّه رضوان خداوندي گردد ؛ « وَرِضوانٌ من الله أكبر » . به هر حال همه اين مواهب و كرامتها از روضه مطهّره سرچشمه گرفته است .
حدود روضه
چون درباره روضه مطهره ، افزون بر حديث گذشته ، احاديث متعدد ديگر با الفاظ و متون مختلف نقل گرديده است و ظاهراً در مضمون اين احاديث تضاد و تنافي وجود ندارد و در نتيجه مي تواند صدور اين احاديث در زمانهاي مختلف گوياي مصداقي از روضه و بيانگر بخشي از ابعاد آن باشد ، ولي در ميان محدثان و مدينه شناسان اهل سنت از قرنهاي اول اسلام ، در حدودِ روضه ، نظريات گوناگون وجود داشته است ، و در مقابل اين نظريات ، ائمه ( عليهم السلام ) نيز حدود روضه رامشخص و براي پيروان خويش معرفي نموده اند . بنابر اين بر خلاف علماي اهل سنّت ، در ميان علماي شيعه تعدّد نظر و اختلاف رأي در اين زمينه وجود ندارد ؛ ( اهلُ البيتِ أدري بما فِيهِ ! ) .
نگاهي به متن احاديث :
1 ـ « ما بَيْنَ بيتي ومِنبَري رَوْضَةٌ مِنْ رياضِ الْجَنَّةِ وَمِنبَري عَلي حَوضي » . ( 1 )
2 ـ « ما بَيْنَ حُجْرَتي وَمِنْبَري رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّة » . ( 2 )
3 ـ « ما بَيْنَ مِنبَري الي حُجرَتي رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّة » . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . منابع اين حديث را پيشتر آورديم .
2 . مسند احمد ، ج2 ، ص334
3 . مسند احمد ، ج3 ، ص389 ؛ كنز العمال ، ج12 ، ص260
136 |
4 ـ « ما بَيْنَ قَبْرِي وَمِنْبَرِي رَوضةٌ مِنْ رِياضِ اْلجَنَّةِ » . ( 1 )
5 ـ « ما بينَ مُصَلاّي وَبَيْتي رَوْضةٌ مِنْ رياضِ الجنّة » . ( 2 )
6 ـ « ما بينَ هذِهِ البيوتِ الي مِنبَري رَوضَةٌ مِنْ رياضِ الجنّة » . ( 3 )
احاديث فوق ، بجز حديث اوّل و ششم ، همه در منابع اهل سنّت نقل شده و در منابع حديثي شيعه تنها حديث اوّل و ششم نقل گرديده است .
و در مورد حديث پنجم ميان آنان اختلاف نظر وجود دارد كه آيا منظور از مصلاّ ، محراب رسول خدا است كه در داخل مسجد قرار دارد يا مقصود از آن ، مصلاّي عيد رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) است كه در بيرون مسجد و سمت غربيِ آن ، به صورت ميدان وسيع وجود داشت و آن حضرت نمازهاي عيد را در آنجا اقامه مي فرمود كه بيشتر علما مي گويند منظور از آن ، معناي دوم و مصلاّي نماز عيد است .
به هر حال بر اساس مضمون اين احاديث ، در ميان اهل سنّت در « تعيين حدود روضه » سه وجه يا سه نظريه به وجود آمده است :
نظرّيه اوّل
حدود روضه در طرف شرق مسجد ، از محدوده بيت رسول خدا آغاز و تا محدوده منبر ادامه مي يابد و عرض آن در طرف بيت محاذي آن و وسيعتر است و هر چه به طرف منبر امتداد پيدا مي كند ، از وسعت آن كاسته مي شود تا به حد منبر مي رسد . بنابراين نظريه روضه داراي مساحتي مثلثي شكل است و رأس آن منبر و قاعده آن را بيت تشكيل مي دهد ، اين نظريه گرچه در اوايل مورد قبول عدّه اي قرار گرفته ولي به تدريج اهمّيت خود را از دست داده است جز در ميان گروهي خاص .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مسند احمد ، ج3 ، ص64 ؛ كنز العمال ، ج12 ، ص261
2 . كنز العمال ، ج12 ، ص260
3 . وفاء الوفا ، ج1 ، ص435
137 |
نظريّه دوّم
روضه مطهّره شامل تمام مساحت مسجد النبي است كه در زمان آن حضرت احداث شده است ، مي باشد .
عمده دليل اين نظريه حديث پنجم و ششم و استفاده از واژه هاي ، « بيوت » و « مصلا » است ؛ زيرا بيشتر فضاي مسجد در ميان بيوت و منبر و همه مسجد در ميان بيت و مصلاّ قرار دارد و براي اثبات اين نظريه ، « خطيب » كه يكي از علماي اهل سنّت است ، كتابي نوشته به نام « دلالات المسترشد علي أنّ الروضة هِيَ المسجد » ويكي ديگر از علما به نام شيخ صفي الدين مدني در ردّ نظريه خطيب و كتاب او كتابي تأليف كرده و پس از اين دو كتاب ، مورّخ ومحقّق مدينه شناس ؛ سمهودي ( متوفّاي 911 ) كتابي تأليف كرده به نام « رفع التعرض والانكار لبسط روضة المختار » و به طوري كه خود مؤلّف مي گويد : وي دراين كتاب دوتأليف قبلي را تلخيص و دو نظريه مخالف را به هم نزديك ساخته است . ( 1 )
به طوري كه از نام كتاب پيداست ، وي سرانجام نظريه خطيب و شمول روضه به همه فضاي مسجد را تأييد كرده است .
سومين نظريه
اينكه روضه نه همه مسجد است و نه آن بخش مثلثي شكل ، بلكه از طرف شرق ، از حجره رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) شروع و در همان حد و به موازات حجره تا محاذي منبر امتداد پيدا مي كند و در جنوب و شمال ، از ديوار محراب پيامبر شروع و تا ستون سوم ، در سمت شمال را شامل مي شود .
بنابر اين قول ، روضه به شكل مربّع است كه در اين محدوده دوازده ستون قرار دارد ؛ چهار ستون رديف هم از شرق به غرب و سه ستون از سمت قبله به شمال . و منظور از اين دوازده ستون ستونهاي داخل فضاي مسجد است نه ستونهايي كه در داخل ديوار قبله و محراب و يا در داخل ديوار حجره قرار گرفته اند . و اين مساحت ، از شرق به غرب حدود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . وفاء الوفا ، ج1 ، ص435
138 |
بيست و دو متر و از قبله به سمت شمال پانزده متر و در جمع حدود سيصد و سي متر است .
در ميان علماي اهل سنّت ، اين قول اخير مشهورتر از دو قول پيشين است و لذا اين ستونها از دوران سلطان سليم ( متوفاي 926 هـ . ) و به دستور وي با نصب مرمر سفيد تا وسط آنها علامت گذاري و مشخص گرديده است و در زمان سلطان عبدالمجيد ( متوفاي 1277 هـ . ) كه قسمتي از شمال مسجد را توسعه دادند ، اين علامت گذاري تجديد و در سال 1404 هـ . براي سومين بار ترميم و تزيين گرديد . ( 1 )
و بر همين مبني است كه ازدحام حجاج و زائران در اين بخش بيش از ديگر نقاط مسجد است و براي نماز خواندن و دعا و زيارت در اين قسمت اهمّيت بيشتري مي دهند .
حدود روضه از ديدگاه شيعه
نظريه شيعه در محدوده روضه ، هم از جهت طول و هم از جهت عرض ، با اقوال اهل سنّت متفاوت است . و طبق رواياتي كه از ائمه هدي ( عليهم السلام ) نقل شده ، روضه نه همه فضاي مسجد است و نه تنها آن بخش از مسجد كه در دو قول گذشته از اهل سنت نقل كرديم ، بلكه محدوده روضه از ديوار محراب در جنوب ، كه امروزه با نرده هاي فلزي مشخص است ، آغاز و در شمال ، به چهارمين ستون منتهي مي گردد ؛ يعني يك ستون بيشتر از آنچه اهل سنّت مي گويند و حد دوّم آن در شرق ، داخل بيت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و بيت فاطمه زهرا ( عليها السلام ) است و در سمت غرب محاذي منبر شريف مي باشد .
دليل حدّ اوّل ( از جنوب تا شمال ) رواياتي است كه از ائمّه ( عليهم السلام ) نقل شده ، از جمله :
كليني ( رحمه الله ) با اسناد از مرازم و او از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند :
« قالَ : سألتُ أبا عبدِ الله ( عليه السلام ) عمّا يقول الناس في الروضة ، فقال : قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) فيما بين بيتي ومنبري روضة من رياض الجنّة ومنبري علي تُرعَة من ترع الجنّة فَقُلْتُ لَهُ جُعِلتُ فِداك فما حدّ الروضة ، فقال بعدُ أربع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تاريخ المسجد النبوي ، ص116 ، چاپ مدينه .
139 |
اساتين من المنبر الي الظلال . فقلت : جعلت فداك منَ الصَّحْنِ فيها شيء ؟ قال : لا » ( 1 )
مرازم مي گويد : « از امام صادق ( عليه السلام ) پرسيدم از آنچه مردم ( اهل سنّت ) در روضه مي گويند ، فرمود : رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرموده است فاصله بيت و منبر من باغي از باغهاي بهشت است و منبر من بر دري از درهاي بهشت قرار گرفته است . عرض كردم فدايت شوم ! حد روضه كدام است ؟ فرمود : فاصله چهار ستون ، از منبر تا سايه بانها . عرض كردم فدايت شوم ! از صحن مسجد هم چيزي جزو روضه هست ؟ فرمود : نه »
بر اساس مضمون اين روايت و امثال آنست كه ابن شهراشوب نظر علماي شيعه را چنين نقل مي كند :
« وقالوا حدّ الروضة ما بين القبر والمنبر الي الأساطين الّتي تلي صحن المسجد » . ( 2 )
همچنين از مضمون اين روايت و روايات ديگر و نقل مدينه شناسان استفاده مي شود كه مدّتي طولاني و در زمان ائمه ( عليهم السلام ) بخشي از مسجد ( بيرون از مسجد اصلي ) در سمت شمال و در نزديكي صحن ، داراي سايه باني بوده كه از آن به « ظلال » و « مظلّه » تعبير شده است .
اين بود حد روضه از جنوب به سمت شمال .
و اما در سمت شرق مسجد ، همانگونه كه گفتيم حد روضه عبارت است از فضاي داخلي بيت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و همچنين داخل بيت فاطمه زهرا ( عليها السلام ) و در غرب عبارت است از محاذي اين بيوت تا موازات منبر شريف .
و در اين زمينه نيز رواياتي در منابع حديثي نقل گرديده است كه متن بعضي از آنها را در اينجا مي آوريم :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . فروع كافي ، ج4 ، ص555
2 . مناقب ، ج3 ، ص365
140 |
1 ـ كليني با اسناد از جميل بن درّاج نقل مي كند كه :
« سَمِعتُ أبا عبدالله ( عليه السلام ) يقول : قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) ما بين مِنبري وبيوتي روضةٌ من رياض الجنّة ومِنبَري علي تُرعة من تُرَعِ الجنّة وصلاة في مسجدي تعدل ألف صلاة فيما سواه من المساجد الاّ المسجد الحرام . قال جميل قلت له بيوت النبي وبيت علي منها ؟ قال : نعم و أفضل » . ( 1 )
جميل مي گويد : « از امام صادق ( عليه السلام ) شنيدم كه مي فرمود : فاصله منبر و خانه هاي من باغي است از باغ هاي بهشت و منبر من در بالاي دري از درهاي بهشت قرار دارد و يك نماز در مسجد من معادل هزار نماز در ساير مساجد ، بجز مسجد الحرام است . جميل مي گويد : پرسيدم آيا خانه هاي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و خانه علي ( عليه السلام ) هم از روضه است ؟ ! فرمود : آري ، بلكه افضل اند . »
به طوري كه ملاحظه مي كنيد در متن اين روايت ، مانند حديث ششم كه از منابع اهل سنّت آورديم ، به جاي « بيت » ، « بيوت » به صورت جمع آمده است و در اين روايت همه خانه هاي پيامبر و خانه امير مؤمنان ( عليه السلام ) كه در واقع آن هم از بيوت النبي ( صلّي الله عليه وآله ) است ، جزو روضه معرفي گرديده اند .
2 ـ همچنين جميل بن درّاج نقل مي كند كه :
« قلت لأبي عبدالله ( عليه السلام ) : الصلاة في بيت فاطمة مثل الصلاة في الروضة » ؟ قال : وأفضل » . ( 2 )
3 ـ از يونس بن يعقوب آمده است :
« قلت لأبي عبدالله ( عليه السلام ) : الصلاة في بيتِ فاطمة أفضل أو في الروضة ؟ قال : في بيت فاطمة » ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . فروع كافي ، ج4 ، ص556
2 . همان .
3 . همان .
141 |
« يونس بن يعقوب گويد : از امام صادق ( عليه السلام ) پرسيدم آيا نماز در خانه فاطمه برتر است و فضيلت بيشتري دارد يا در روضه ؟ فرمود : در خانه فاطمه . »
توضيح اين كه در سال هشتاد و هشت هجري خانه فاطمه زهرا ( عليها السلام ) و به فاصله كمي ، ديگر خانه هاي متعلّق به پيامبر اسلام ، كه در كنار مسجد قرار داشتند ، به دستور وليد ابن عبدالملك و به مباشرت عمر بن عبدالعزيز تخريب گشته ، به فضاي مسجد ضميمه گرديدند و در زمان امام صادق ( عليه السلام ) تا سال 668 به همان صورت باقي بودند و مانند ساير نقاط مسجد ، به هنگام عبادت و نماز مورد استفاده قرار مي گرفتند تا اينكه در اين سال به دستور ملك ظاهر بيبرس بندقداري پادشاه مقتدر مصر ، دور خانه پيامبر و فاطمه زهرا ( عليها السلام ) نرده كشيدند و بار ديگر از مسجد جدا كردند و اين سؤالها كه از نماز خواندن در داخل خانه پيامبر و فاطمه ( عليهما السلام ) به عمل آمده ناظر به وضعيت آن زمان است .
آيا قبر فاطمه ( عليها السلام ) در روضه است ؟ !
پس از روشن شدن اين مطلب كه « از نظر ائمه هدي ( عليهم السلام ) روضه داراي مفهوم وسيعتر و شامل بيت پيامبر و بيت فاطمه مي باشد . » اين موضوع نيز روشن مي شود كه مسأله دفن شدن آن بزرگوار در روضه ، كه به صورت يكي از احتمالات از سوي بعضي از علما مطرح گرديده ، حتي در صورت وجود دليلي بر اين موضوع ، در واقع مكمّل رواياتي خواهد بود كه با صراحت دلالت دارند بر اينكه پيكر آن بانو در داخل بيت خويش به خاك سپرده شده است .
اينك بعضي از رواياتي را كه در اين زمينه نقل شده است و قبلا آورديم مجدداً متذكر مي شويم و آنگاه به احتمال دفن شدن آن حضرت در روضه و علّت پيدايش اين احتمال مي پردازيم :
1 ـ ابونصر بزنطي از حضرت رضا ( عليه السلام ) نقل مي كند كه : از آن حضرت درباره محلّ قبر فاطمه ( عليها السلام ) پرسيدم ، فرمود :
142 |
« دُفِنَتْ في بيتِها فلمّا زادت بنو أُميّة في المسجد صارت في المسجد » . ( 1 )
2 ـ بزنطي همچنين مي گويد از امام رضا ( عليه السلام ) از محلّ دفن فاطمه زهرا سؤال كردم ، فرمود : شخصي اين موضوع را از جعفر بن محمّد ( عليهما السلام ) سؤال كرد كه عيسي بن موسي هم در آن مجلس حاضر بود عيسي پاسخ داد : فاطمه ( عليها السلام ) در بقيع دفن شده است . آن شخص بار ديگر از امام سؤال كرد كه شما چه مي فرماييد ؟ حضرت فرمود : عيسي به سؤال شما پاسخ داد . بزنطي مي گويد عرض كردم : أصلحك الله ، من با او چه كار دارم ، شما نظر پدرانتان را به ما بگوييد ، فرمود : « دُفِنَت في بيتها » . ( 2 )
3 ـ سيد بن طاوس ( رحمه الله ) از امام هادي ( عليه السلام ) نقل مي كند كه آن حضرت در جواب اين سؤال كه قبر مادرتان فاطمه زهرا ( عليها السلام ) در داخل مدينه است يا همانطور كه مردم مي گويند در بقيع ؟ چنين نگاشت : « هيَ مَعَ جدّي » ( 3 )
علما و محدثان بزرگ شيعه نيز با اينكه مضمون اين روايات صريح و صحيح را پذيرفته اند و دفن شدن آن حضرت در داخل بيت خويش را مورد تأكيد قرار داده اند ولي دفن شدن آن حضرت در « روضه » و يا در ميان بيت و منبر را نيز به صورت احتمال مطرح ساخته اند . چند نمونه از گفتار آنان را مي آوريم :
1 ـ محدّث بزرگ ، شيخ صدوق ( رحمه الله ) ( م381 ) مي گويد : « اقوال در محلّ قبر فاطمه ( عليها السلام ) مختلف است ؛ بعضي از مؤرخان مي گويند : در بقيع مدفون است و بعضي ديگر معتقدند در ميان قبر و منبر ؛ زيرا رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرموده است : ما بين قبري و منبري روضة من رياض الجنّة و بعضي مي گويند در داخل خانه خودش دفن شده است . . امّا نزد من قول آخر صحيح است . » ( 4 )
2 ـ شيخ طوسي ( م460 ) مي گويد : « الأصوب أنّها مدفونة في دارها أوفي الروضة » ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . عيون أخبار الرضا ، ج1 ، ص311
2 . قرب الاسناد ، ص293 ، چاپ 1417 ، مؤسّسه كوشانپور .
3 . اقبال الاعمال ، ص623
4 . من لا يحضره الفقيه ، با تصحيح غفاري ، ج2 ، ص572
5 . به نقل از مناقب ، ج3 ، ص365
143 |
3 ـ مرحوم طبرسي ( از اعلام قرن ششم ) مي گويد : در محلّ قبر آن حضرت اختلاف است ؛ زيرا بعضي از علما مي گويند در بقيع دفن شده است و اين قول بعيد است و بعضي ديگر داخل بيت را تأييد مي كنند و بعضي ديگر مي گويند : در ميان قبر و منبر دفن شده است . سپس مي گويد : فرمايش رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) كه فرمود : « بين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة » به اين معني اشارت دارد . ( 1 )
4 ـ سيد بن طاووس ( م693 ) مي گويد : « والظاهر أنّ ضريحها المقدّس في بيتها المكلّل بالآيات والمعجزات » . سپس مي گويد : زيرا آن حضرت وصيت كرده بود كه شبانه دفن شود و كساني كه آن بزرگوار ، تا هنگام مرگش نسبت به آنان خشمگين بود در نمازش حاضر نشوند و اگر پيكر پاك آن بزرگوار به بقيع حمل مي شد و يا در داخل مسجد و در ميان بيت و منبر دفن مي گرديد ، آثار حفر قبر ، كساني را كه در فكر كشف آن بودند راهنمايي مي كرد و لذا مستور بودن قبر شريف دليل بر اين است كه پيكر پاك وي به بيرون از خانه اش و يا به بيرون از حجره رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) حمل نشده است . ( 2 )
مبناي دفن شدن در روضه چيست ؟
دليل و منشأ اين احتمال چيست ؟ آيا دليل مسلّم تاريخي آن را تأييد مي كند يا روايت مورد اعتماد از پيشوايان معصوم در اين زمينه وارد شده است ؟ !
و يا به قول شيخ طوسي ( رحمه الله ) در تهذيب ، يك اختلاف نظري است كه در ميان علما ، بدون ارائه دليل متقن به وجود آمده است ؛ « ونُسبت هذا الاختلاف الي الأصحاب » . ( 3 )
پاسخ اين پرسش اين است : همانگونه كه مرحوم شيخ طوسي اشاره كرده اند ، از گفتار علما و محدثان ظاهر مي شود كه در اين مورد نه مستند تاريخي وجود دارد و نه روايت مورد اعتماد آن را تأييد مي كند بلكه اين موضوع در مقابل روايات صريح و صحيح كه در مورد بيت شريف وارد شده است ، يك استظهار ضعيف و يك اصطياد احتمالي است از حديث
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . اعلام الوري ، ص159
2 . اقبال الاعمال ، ص624
3 . به نقل وافي ، ج8 ، ص1370
144 |
شريف « ما بَيْنَ بَيتي و قبْري رَوْضَة مِنْ رياضِ الجنّة » بدين معني كه علما و مورّخان اين حديث شريف را كه از پيامبر گرامي اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) در مورد روضه شريفه نقل گرديده است ، چنين توجيه مي كنند و اين فضيلت و شرافت را چنين تعليل مي كنند كه : شايد به جهت دفن شدن پيكر پاك دختر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در روضه مطهّره است كه اين كرامت و فضيلت به اين مكان مقدّس اختصاص و تعلّق يافته و موجب تفضيل و ترجيح روضه بر ساير نقاط مسجد گرديده است .
آنچه پيشتر از شيخ صدوق و طبرسي نقل كرديم ، گواه صريح بر اين مطلب است و گواه سوم سخن ابن شهراشوب است كه پس از نقل نظريه شيخ طوسي ؛ ( والأصوب أنّها مدفونة في دارها أو في الروضة ) مي گويد : « و يؤيّد قَولَهُ قولُ النبيّ ( صلّي الله عليه وآله ) : « بين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة » . ( 1 )
و بالاخره گواه ديگر ، گفتار شيخ ابوالفتوح رازي در رساله « حسنيّه » است كه از زبان اين بانو در حضور هارون الرشيد چنين مي گويد : . . . و در ميانه قبر و منبر دفن كردند به حكم حديث « ما بين قبري و منبري روضة من رياض الجنّة » . ( 2 )
و نمونه هاي ديگر از گفتار علما و دانشمندان كه نقل همه آنها موجب اطاله خواهد شد .
نتيجه اينكه احتمال دفن شدن حضرت زهرا ( عليها السلام ) در روضه دليل روشني ندارد بجز برداشت ضعيف از حديث ياد شده . بطوري كه در آخر بحث اشاره خواهيم كرد ، اين در حالي است كه دفن شدن در مسجد ، كه براي عبادت وقف شده است ، از نظر شرعي مجوزي ندارد .
روضه وبيت يكي است
بايد گفت با توجه به مضمون روايات گذشته كه ائمه هدي ( عليهم السلام ) روضه را مفهوماً و يا حكماً به بيوت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و بيت حضرت زهرا ( عليها السلام ) اطلاق نموده اند و بلكه مصداق بارز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مناقب ، ج3 ، ص365
2 . رساله حسنيّه ، چاپ سنگي بدون مشخصات .
145 |
روضه و افضل از آن معرفي كرده اند ، دفن شدن فاطمه زهرا ( عليها السلام ) در روضه ، يك معناي قابل قبول و مطابق با واقع پيدا مي كند و اين موضوع با دفن شدن آن حضرت در داخل بيتش ، كه مضمون روايات صريح است ، منافي و مخالف نخواهد بود .
و چنين به نظر مي رسد كه منظور مرحوم علاّمه ناظر به همين معنا است . او پس از نقل اقوال سه گانه در مدفن آن بزرگوار از شيخ طوسي ( رحمه الله ) ، مي گويد : « والرّوايتان الأوّلتان متقاربتان ومن قالَ أنّها دفنت في البقيع فبعيدٌ عن الصّواب » . ( 1 )
يعني « روضه » و « بيت » داراي يك مفهوم نزديك به هم و قابل جمع هستند نه داراي مفهوم مخالف هم ، كه هر يك مكاني مستقل و جداگانه باشد .
گفتني است اين معنا برداشت و تحليل صريح مرحوم علاّمه مجلسي نيز هست كه در آخر بحث ملاحظه خواهيد كرد .
علّت فضيلت روضه و افضل بودن بيت فاطمه ( عليها السلام )
پاسخ يك پرسش : در طول تاريخ ميان علما اين باور وجود داشته و همواره مطرح بوده است كه احتمالا حضرت فاطمه در روضه دفن گرديده و اين نظريه و اعتقاد بلا فاصله با حديث شريف « بين قبري ومنبري . . . » مورد تأييد قرار گرفته است . حال اين پرسش پيش مي آيد كه : اگر اين ارتباط جاي ترديد دارد و اين احتمال ضعيف است پس علّت اين تشريف و تفضيل ، آن هم از زبان رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) چيست ؟ و تفوّق و فضيلت روضه بر ديگر نقاط مسجد ، اگر به علّت دفن شدن حضرت زهرا نباشد پس چيست ؟ !
در پاسخ اين پرسش بايد گفت : جاي ترديد نيست كه اين بخش از مسجد مواجه است با بيوت رسول خدا و بيت فاطمه زهرا ( عليها السلام ) و محلّ حضور دائمي رسول خدا و جايگاه نزول وحي الهي بر آن حضرت و پايگاه عبادت ، نماز و اعتكاف آن بزرگوار است . وجود محراب و منبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در اين سوي مسجد كه كانون عبادت و ابلاغ رسالت و ارشاد امّت تا قيامت است ، عامل برتري و تفوّق و موجب فضيلت اين مكان بر ديگر نقاط مسجد است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تحرير ، فصل زيارات ، ص131 ، چاپ ايران 1314
146 |
در توضيح و تكميل اين مطلب نكته اي را كه در اهمّيت و فضيلت قبر شريف رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مورد بحث بوده ، مطرح مي كنيم و به دنبال آن ، فضيلت و شرافت روضه و بيت پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و بيت فاطمه ( عليها السلام ) را شرح مي دهيم .
يكي از بحثهايي كه از قرون اوّل اسلام و با الهام از اخبار و احاديث در بين علما و محدّثان جريان داشته ، بيان فضيلت و رجحان دو شهر مكّه و مدينه نسبت به يكديگر و مقايسه مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) با مسجد الحرام در برتري و شرافت و نيز برتري آن دو نسبت به مسجد الأقصي و مقايسه كعبه با قبر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بوده است و در اين مقايسه طبق نقل سمهودي ، علماي اهل سنّت اجماع و اتّفاق نظر دارند بر اينكه :
« آن قسمت از خانه پيامبر كه پيكر پاك رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در آن دفن گرديده ، برتر از بيت خدا است و آن جايگاه مقدّس كه جسم نازنين خاتم انبيا را به آغوش كشيده ، برتر از كعبه است » ؛ ( 1 ) زيرا در اثر تماس مستقيم آن پيكر مطهّر با آن مكان مقدّس و به علّت مجاورت آن تربت پاك با آن جسد مبارك ، شرافت اين جايگاه به اوج رسيده و برتر از عرش اعلا گرديده است . اين است ملاك برتري و فضيلت قبر پيامبر نسبت به كعبه !
اگر اين فضيلت و شرافت به جهت اين مجاورت نصيب اين مكان مقدس گرديده كه فضيلت و شرافتي مسلّم و غير قابل انكار است ، پس بقعه و مكاني و روضه و بيتي كه وجود مقدّس آن مشعل هدايت و جسم و روان خاتم نبوّت را در حال حياتش در خود جاي داده و اشعّه روحاني و فروغ معنوي وجودش از اين امكنه تا قيامت به جهانيان پرتو افشاني كرده ، طبعاً از هر نقطه ديگر و از ساير نقاط مسجد افضل و اشرف خواهد بود !
حال بر اين اساس بايد گفت فضيلت بيت فاطمه ( عليها السلام ) بيشتر و شرافت آن نسبت به ساير بيوت افزون تر است ؛ زيرا بيت فاطمه ، گذشته از اينكه يكي از بيوت رسول خدا است و همه فضائل را كه ساير بيوت از آنها برخوردارند دارا است ، خانه و بيت كساني است كه { لِيُذْهِبَ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . قد انعقد الاجماع علي تفضيل ما ضمن الأعضاء الشريفة حتي علي الكعبة المنيعة . وقال الفاكهي : قالوا لا خلاف انّ البقعة التّي ضمّت الأعضاء الشريفة أفضل بقاع الأرض علي الاطلاق حتّي موضع الكعبة واقول أنا أفضل بقاع السماوات أيضاً . وفاء الوفا ، ج1 ، ص28
147 |
عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً } . ( 1 )
آري اين بيت علاوه بر اينكه بيت رسول خدا است ، محلّ زندگي امير مؤمنان نيز هست ، همان كسي كه نازل به منزله نفس رسول الله است . و محلّ زندگي فاطمه ، بضعه رسول خدا و محلّ تولد و زندگي حسنين فرزندان رسول الله است . اين بيت همان جايي است كه آن حادثه مهمّ تاريخ جهان معنويت و نزول آيه تطهير در ميان آن به وقوع پيوسته است .
اگر فضيلت روضه را از راه حديث رسول خدا ، كه زبان وحي است ، شنيده ايم ، فضيلت اين بيت و اهل آن را مستقيم و بيواسطه از زبان وحي و از طريق كلام خدا مي شنويم .
اگر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فضيلت روضه را از طريق گفتارش به مسلمانان آموخته ، طبق نقل محدّثان شيعه و اهل سنّت اين بيت و اهل آن را ، هم از راه گفتار و هم در عمل و كردار به مدّت نُه ماه ، آن هم هر روز پنج بار ، به جهانيان معرّفي كرده است . ( 2 ) وه چه فضيلتي ! كه بالاتر از آن متصوّر نيست و اين است معناي گفتار امام صادق ( عليه السلام ) در پاسخ پرسش جميل از بيت پيامبر و امير مؤمنان كه : آيا آنها هم از روضه است ؟ مي فرمايد : « نعم وأفضل » .
بررسي يك روايت مخدوش
از مطالب گذشته به طور خلاصه معلوم شد كه :
1 ـ اصل فضيلت روضه مطهّر بر اساس حديث رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ثابت و مسلّم است ولي آيا محدوده روضه كجا است ؟ جاي بحث و گفتگو است .
2 ـ باز معلوم شد كه خانه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و خانه فاطمه ( عليها السلام ) از نظر فضيلت ، نه مانند روضه ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . احزاب : 33
2 . « . . . عن ابن عبّاس ( رضي الله عنه ) قال شهدنا رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) تسعة أشهر يأتي كلّ يوم باب علي بن أبي طالب ( رضي الله عنه ) عند وقت كلّ صلاة فيقول السلام عليكم و رحمة الله وبركاته اهل البيت : { انّما يُريدُ الله ليذهب عنكم الرّجس أهل البيت ، ويطهّركم تطهيراً } الصلاة الصلوة ! كلّ يوم خمس مرّات .
تفسير « الدرّ المنثور » ، ج5 ، ص199
148 |
بلكه افضل و برتر از روضه است و نيز ثواب عبادت و نماز در اين بيوت ، بيشتر مي باشد .
3 ـ همچنين فهميديم كه براي دفن شدن پيكر پاك حضرت زهرا ( عليها السلام ) در روضه ، به مفهوم فاصله قبر و منبر ، دليلي جز يك برداشت ضعيف و اظهار نظر احتمالي وجود ندارد ، ليكن اگر از « روضه » معناي وسيع آن را بگيريم ، كه شامل بيت حضرت زهرا هم هست ، دفن شدن آن حضرت در روضه درست است و مؤيد روايات صحيح ديگري است كه مي گويند : « دُفِنَت في بيتها »
در تكميل اين بحث ، لازم است به نقد و بررسي تنها روايتي بپردازيم كه مرحوم صدوق در « معاني الأخبار » نقل كرده است و از ظاهر آن استفاده مي شود كه پيكر حضرت زهرا ميان قبر و منبر مدفون است . و مخدوش بودن متن و سند آن را توضيح دهيم ؛ متن روايت اين است :
« حدّثنا محمّد بن موسي بن المتوكّل ( رحمه الله ) قال حدّثنا علي بن الحسين السّعدآبادي ، عن أحمد بن أبي عبدالله البرقي ، عن أبيه ، عن ابن أبي عمير ، عن بعض أصحابنا عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) قال : قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) : « مابين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة ومنبري علي ترعة من تُرع الجنّة ، لأنّ قبر فاطمة ـ صلوات الله عليها ـ بين قبره و منبره و قبرها روضة من رياض الجنّة وإليه ترعة من تُرع الجنّة » . ( 1 )
ظاهر اين روايت با توجه به ذيل آن ( . . . لأنّ قبر فاطمة . . . ) اين است كه آن حضرت در ميان قبر شريف و منبر منيف دفن شده است . ولي با يك توجّه اجمالي مي توان به ضعف سند و تزلزل متن آن پي برد و مخدوش بودن آن را از هر دو جهت به دست آورد :
از نظر سند : به طوري كه ملاحظه مي كنيد اين روايت از نظر سند مرسل است و ابن ابي عمير آن را از بعض اصحاب نقل كرده است و آن بعض مشخص نيست كه چه كسي است ! و مي دانيم كه روايت مرسل داراي حجّيت نيست .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . معاني الأخبار ، تصحيح : غفاري ، ص267
149 |
و از نظر متن : اين روايت از جهت متن مدرّج است و در علم درايه و حديث شناسي مدرّج را چنين تعريف كرده اند :
« أن يقول الراوي كلاماً يريد أن يستدلّ عليه بالحديث فيأتي به بلا فصل فيتوهّم أن الكلّ حديث » . ( 1 )
روايت مدرّج آن است كه راوي براي تأييد متن روايتي كه نقل مي كند ، در ذيل آن مطلبي بگويد كه خواننده و يا شنونده چنين تصور كند كه آن هم از متن روايت است كه از نظر حديث شناسان ، اينگونه روايات هم مخدوش و غير قابل اعتماد است . و اين روايت هم دقيقاً از همين روايات مدرّج است و ذيل و تعليل در آن ، نه از كلام امام بلكه مانند تعليل هاي گذشته ، از اضافاتي است كه به وسيله راويان و يا به هنگام كتابت روايت به عمل آمده است .
و دليل بر اين مدعا اين است كه حديث « بين قبري و منبري » همانگونه كه پيشتر اشاره كرديم ، از احاديث عامي است و تنها در منابع اهل سنّت آن هم به طور ضعيف ؛ از جمله در مسند احمد نقل شده و در منابع معتبر مانند صحاح نيامده است .
واقعيت تاريخي هم مدرج بودن اين روايت را تأييد و مضمون حديث « بين قبري و منبري » را نفي مي كند ؛ زيرا رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) در حال حياتش محلّ قبر و جايگاه دفن پيكر مطهّرش را معيّن نكرده بود ؛ همانگونه كه كيفيّت نماز خواندن بر بدن مباركش را بيان ننموده بود .
از اين رو پس از رحلتش در هر دو مسأله ميان اصحاب اختلاف نظر پديد آمد كه به آن حضرت چگونه نماز بخوانند و در كجا دفنش كنند ، تا اينكه امير مؤمنان ( عليه السلام ) فرمود :
« انّ رسول الله امامُنا حيّاً وميّتاً . . . فيصلون عليه بلا امام وانّ الله لم يقبض نبيّاً في مكان الاّ وقد ارتضاه لِرَمسه فيه و اني لدافنه في حجرته التي قبض فيها فسلم القوم لذلك ورضوا به » . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مقباس الهدايه ، مامقاني ( رحمه الله ) ، ج1 ، ص221
2 . ارشاد مفيد ، چاپ بصيرتي ، ص100
150 |
و اين ضعف متن و سند موجب گرديده است كه صدوق ( رحمه الله ) با اينكه خودش اين روايت را نقل كرده ، در بيان آن چنين بگويد :
« قال مصنف هذا الكتاب ( رضي الله عنه ) رُوي هذا الحديث هكذا وأوردته لما فيه من ذكر المعني ، والصّحيح عندي في موضع قبر فاطمة ( عليها السلام ) ما حدّثنا به أبي ( رحمه الله ) قال : حدّثني . . . عن أحمد بن محمّد بن أبي نصر البزنطي قال : قال : سألت أبا الحسن علي بن موسي الرضا ( عليه السلام ) عن قبر فاطمة ( عليها السلام ) فقال : دفنت في بيتها فلمّا زادت بنوا فيه في المسجد صارت في المسجد » . ( 1 )
اين گفتار صدوق قابل توجه است ؛ زيرا او در اين نقل و در اين متن مردّد است و مي گويد : « رُوي هذا الحديث هكذا » و توضيح مي دهد از آنجا كه اين روايت با ترديد و احتمال مدرّج بودن كه در آن مشاهده مي شود ، نياز آن به توجيه و بيان است و در نتيجه به جاي اين روايت مضمون روايت ديگر را صحيح مي داند و آن را تأييد مي كند كه : « دفنت في بيتها » .
باز به همين جهتِ ضعف متن و سند است كه علاّمه مجلسي پس از نقل آن از معاني الاخبار ، مضمون آن را مردود مي داند و دفن شدن فاطمه ( عليها السلام ) در داخل بيت خويش را تأييد مي كند سپس به توجيه روايت مي پردازد و روضه را به آن حدّي كه از ظاهر اين روايت استفاده مي شود ، محدود نمي داند بلكه شامل بيت فاطمه ( عليها السلام ) نيز مي داند ؛ همانگونه كه ما از روايات استفاده كرديم .
او پس از نقل روايت مي گويد :
« الأظهر أنّها ( عليها السلام ) مدفونة في بيتها وقد قدّمنا الأخبار في ذلك . و لعل خبر ابن أبي عُمير محمول علي توسعة الروضة بحيث تشمل علي بيتها » . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . معاني الاخبار ، ص268
2 . بحار الانوار ، ج100 ، ص193