بخش 6
جاری#160;های جهان اسلام * بخش دوّم : برائت 72 فریادی در سکوت
129 |
جاري هاي جهان اسلام
الف : سلمان رشدي و كتاب آيات شيطاني
حركت شيطاني استكبار جهاني در جهت ضربه زدن به فرهنگ اسلامي و هويت زدايي از جامعه اسلامي در قالب كتاب موهن ، زشت و رسواي « آيات شيطاني » چهره نمود و جامعه اسلامي را اندوهگين ساخت . فتواي نگهبان بزرگ و نستوه مكتب و مفسّر بي بديل دين ؛ حضرت امام خميني ـ رضوان الله عليه ـ و فرمان قاطع وي به قتل مؤلف كتاب « آيات شيطاني » طوفاني در جهان به پا ساخت . مسلمانان كه مي ديدند مردي از تبار ابراهيم بدين سان استوار و راست قامت در مقابل توطئه هاي شيطاني ايستاده و از عظمت ، ابهت و كرامت مكتب و شخصيت والاي رسول الله ـ ص ـ دفاع مي كند برخود مي باليدند و به رهبري آن بزرگوار افتخار مي كردند . داغ اين نگاشته پلشت هنوز كه هنوز است در دلهاي مسلمانان تازه است ، گفتگو با مسلمانان در سرزمين وحي نشان مي دهد كه اينان هرگز تلاش ناميمون و ناهنجار سلمان رشدي را از ياد نمي برند ؛ امّا آنچه در اين ميان دلپذير و جالب مي نمايد ، پيوند استوار ايستادن شكوهمند مسلمانان در اين باره ، با نام و ياد زيباي « امام خميني » است . در گزارشهايي كه پس از اين خواهيم آورد ، اين نكته به روشني پيداست . زائري از « مالي » سلمان رشدي را بلحاظ توهين به مقدّسات ، شيطان مجسّم مي داند و مي گويد :
« سلمان رشدي كه به مقدّسات مسلمانان توهين كرده است ، يك شيطان مجسّم است
130 |
و بايد كشته شود » .
دانشجويي از پاكستان كه در كلامش خشم موج مي زد ، گفت :
« سلمان رشدي عنصر بسيار پليدي است ، اي كاش اجراي حكم قتل او به دست من انجام مي گرفت » .
روحاني جواني از آفريقا كه حافظ قرآن و امام جماعت يكي از مساجد بزرگ آن ديار است ضمن ابراز ارادت قلبي عميق به امام (ره) گفت :
« حكم تاريخي امام خميني (ره) درباره سلمان رشدي مرتد بايد اجرا شود » .
پزشكي از هندوستان كه عاشقانه از ايران سخن مي گفت ، و محيط كاري عربستان را مناسب خود نمي دانست و علاقه مند به كار در ايران و خدمت به انقلاب اسلامي ايران بود با تأسفي عميق مي گفت :
« من در عين ابراز تأسّف از هندي الأصل بودن سلمان رشدي مرتد ، قويّاً از فتواي تاريخي امام خميني (ره) عليه توطئه نوشتن و انتشار كتاب « آيات شيطاني » پشتيباني مي كنم » .
مسلمانان اين فتوا را تحوّلي بزرگ مي دانند و معتقدند مسلمانان با اين فتوا سربلند شدند و سينه ستبر در مقابل شرك ايستادند .
بانويي هوشمند و شيعي از فرانسه كه اظهار نظرهاي مهمي درباره جاريهاي جهان اسلام داشت گفت :
« سخنان امام خميني (ره) در دفاع از اسلام در سطح جهان بود و حكم اسلامي ايشان در واجب القتل بودن سلمان رشدي ، تحوّل بزرگي را در جهان اسلام به همراه داشت » .
زائرانِ كعبه مقصود ضمن ستايش از اقدام امام (ره) او را تنها عالم بزرگي مي دانند كه با شجاعت و قاطعيت و بدون هيچ ملاحظه اي ، عليه آن حكم صادر كرد .
زائري از مالزيا و فارغ التحصيل از انگلستان در حالي كه از امام خميني (ره) بعنوان رهبر بزرگ تمام مسلمين جهان ياد مي كند ، فتواي آن بزرگوار را درباره سلمان
131 |
رشدي مي ستايد .
و زائري هوشمند از تركيه مي گويد :
« ما فتواي امام خميني را در مورد سلمان رشدي از جان و دل قبول داريم ، زنداني كه حضرت امام (ره) با اين فتوا براي سلمان رشدي ايجاد كرد ، باعث عبرت ديگران و موجب افتخار مسلمانان است » .
زائري از هندوستان از حوادث جاري در جهان اسلام با سوز و گداز سخن مي گويد و در اين باره اظهار مي دارد :
امام خميني (ره) تنها كسي بود كه در اين باره با شجاعت و لياقت و قدرت سخن گفت و رهبري خود را نشان داد ، ما فقط سلمان رشدي را لعنت مي كنيم و هنوز كاري نكرده ايم ؛ دشمنان اسلام هر روز برنامه هاي جديد عليه ما تنظيم مي كنند و متأسفانه بسياري از مسلمانان جاهلانه به آتش ضعف و پراكندگي دامن مي زنند .
برادري مغربي ضمن آنكه از حضورش در جمع مسلمانان در كنار مزار پيامبر خرسند است ، و از اين كه با برادران ايرانيش به سخن نشسته است ، شادمان . از امام خميني به تجليل ياد كرد و گفت :
« فتواي شجاعانه و انقلابي امام درباره سلمان رشدي ، حتماً بايد اجرا شود . »
راهيان حريم دوست به حكم قتل سلمان رشدي بگونه واجبي الهي و حكمي شرعي مي نگرند و اجراي آن را وظيفه همه مسلمانان مي دانند .
افسري از پاكستان مي گويد :
« حكم قتل سلمان رشدي واجبي الهي است و بايد اجرا شود » .
و زائري سوداني مي گويد :
« ما از جان و دل حكم امام خميني را درباره سلمان رشدي مرتد باور داريم . اين كار بايد انجام شود و آن مرتد كشته گردد ، گو اينكه او الآن مرده است و بانگراني تمام و ترس بطور مخفيانه زندگي مي كند ولي بايد حكم الهي درباره اش اجرا شود . »
اين گفتگوها و گزارشها بخوبي نشانگر آن است كه مسلمانان در برابر جبهه
132 |
ستيزنده عليه خويش ، هوشيارند و توهين به مقدّسات خود را بر نمي تابند و به كساني كه در جهت حرمت و عظمت آن حركت كنند با تمام وجود عشق ميورزند .
ب : فـلسطين
فلسطين و غصب سرزمين قدس زخم هميشه تازه جهان اسلام و قصّه پرغصّه تاريخ معاصر است . قبله آغازين مسلمانان در تصرّف بيدادگران يهودي و مسلمانان وادي قدس در چنگال نژاد پرستان صهيونيست از غم آجين ترين حادثه هاي تاريخي ماست . موضع گيري غالب حاكمان كشورهاي اسلامي درباره فلسطين ذلّت بار و آميخته با مرعوبيّت و ستم پذيري است . مسلمانان اقاليم قبله به هنگام گفتگو درباره فلسطين از غمباري حادثه ها سخن مي گويند و از فروكش كردن حماسه ، و از رنج كشيدگي مسلمانان در آن ديار و از اينكه حاكميتها به آن همه شور و هيجان و نستوهي و راست قامتي بها نمي دهند و ارج نمي گذارند . آنان مي گويند :
« فلسطين از آنِ همه مسلمانان است . آرمان فلسطين بايد مورد توجه همگان باشد . آزادي فلسطين را نه در شعار بلكه در عمل وجهه همت خود قرار دهند » .
به سازش كشيده شدن مسأله فلسطين همگان را رنج مي دهد مسلمانان بويژه زائران اندكي كه از ديار قدس به كعبه مقصود آمده اند از اينكه وجه المصالحه حاكميتهاي ناسالم قرار بگيرند مي سوزند . چهره آنان در مسجدالنبي و مسجدالحرام غم را فرياد مي كند و در آهنگ كلامشان مظلوميت موج مي زند . در مسجدالنبي پيرمردي خوش سيما كه از ازدحام جمعيت كنار ستوني آرام ايستاده بود و با نگاههاي ملتمسانه رو بسوي پيامبر زمزمه مي كرد ، و حتماً از مظلوميتها و رنجهايي كه بر آنها رفته است با پيامبر و مقتدايش سخن مي گفت ، به مناسبتي متوجه من شد و آغاز كلام كرد و گفت :
« آقا مسأله فلسطين فقط با اعلان جهاد همگاني قابل حلّ است ، با نرمش و سازش و حركتهاي ديپلماسي نمي شود به حلّ نهايي فلسطين نزديك شد . »
او امام جماعت يكي از مساجد بيت المقدس بود ؛ و بسيار باسوز و گداز سخن
133 |
مي گفت ، در پيش چشم مأموران سعودي سرپيش آورد و با نجوا گفت :
« حاكمان كشورهاي اسلامي ، مزدورند ، همه آنان آلت دست آمريكا هستند به اينها هيچ اميدي نيست ، شما بايد با يك حركت جدّي به داد ما برسيد . »
او به من گفت : با يك روايت مبشّرانه رسول الله دل شما را شاد كنم و خواند :
« قال رسول الله ـ ص ـ : لو كانَ العلم الثرّيا لتناوَلَهُ رجالٌ مِن فارس » .
و در نهايت با لحني مهربانانه و حاكي از عطوفت گفت : اميد ما به شماست .
اين حالت در گفتار بسياري از آنان پيداست ، گويا بر اين باور رسيده اند كه حاكميتهاي كشورهاي اسلامي در انديشه چاره سازي ، كار آمد نيستند و با نشست و برخاستهاي سياسي مسأله را از امروز به فردا مي نهند . زائران ديگر كشورها نيز اين تأسف و ناباوري را دارند . زائري سوداني مي گويد :
« آمريكا دشمن ماست ، او از حمايت اسرائيل دست نمي كشد ، مسلمانان بايد خود براي آزادي فلسطين چاره انديشي كنند و بطور جدّي وارد عمل شوند » .
ديگري با اشاره به جمعيت انبوه و هيجانبار مسجدالنبي اشاره كرده مي گويد :
« چرا اين همه نيروي انساني بايد در مقابل دشمن بي اثر باشد ؟ چرا از اين سيل جمعيت عليه دشمنان اسلام استفاده نمي شود ؟ چرا حج را بي روح كرده اند ، مگر حج كنگره عظيم و اجتماع پرشكوه اسلامي براي حلّ مشكلات نيست ؟ بايد در اينجا براي مسأله فلسطين چاره انديشيد و مسلمانان را به وضعيت آنان و وظايفشان در مقابل آنان آشنا كرد » .
بهر حال راهيان كعبه مقصود معتقدند ، مسأله فلسطين بايد بعنوان موضوعي محوري هماره مورد توجه باشد و هرگز خاطره جانفشانيها و رادمرديهاي مسلمانان در آن ديار از يكسو و جنايتها و نامرديهاي صهيونيستها از سوي ديگر فراموش نشود .
134 |
انديشوري هوشمند در سمينار « مجمع التقريب » پيشنهادكرد :
مسأله فلسطين بايد بگونه مسأله اي محوري در اين موضوع تلقي شود ، و آرمان فلسطين عامل تقريب جريانهاي گونه گون اسلامي و هماره مورد توجه باشد .
امسال ( 72 ) در آستانه روز برائت از مشركان ( 6 ذيحجه ) سمينار باشكوهي با عنوان « شب فلسطين » در مكه تشكيل گرديد تا خاطرات جاودانه قهرمانان آن ديار و فريادگران مظلوم قدس را پاس دارد . متفكران و انديشوراني در اين سمينار در اهميت مسأله و چاره انديشي براي حل مسأله فلسطين سخن گفتند كه گزارش آن در بخش سمنيارها آمده است .
ج : مسجد بـابـري
حادثه تخريب مسجد بابري و در حاشيه آن قتل عام مسلمانان هندي ، از وحشيانه ترين و دهشتناكترين حوادث معاصر است . هندويان زشتخوي خونخوار ، ضمن تخريب يكي از ديرينه ترين معبد و مسجد مسلمانان ددمنشانه ترين و سبعانه ترين اعمال ضدانساني و ضد بشري را درباره مسلمانان آن ديار مرتكب شدند . كشتار مسلمانان ، اهانت به نواميس آنان ، تخريب منازل و ربودن امكانات زندگي شان از جمله اعمال زشتي بود كه هندويان مرتكب مي شدند . داغ اين مصبت نيز در دل مسلمانان تازه است و بسياري از زائران چون از اين حادثه سخن مي رفت از بي توجّهي جامعه اسلامي و عدم اقدام درخور ، شِكوه داشتند . آنان معتقدند بايد حاكمان حكومتهاي اسلامي با تمام توان در مقابل اين اعمال مي ايستادند و دولت هند را مجبور به جلوگيري از اين اعمال درنده خويانه مي كردند . مسلمانان مي گويند :
« زشت است كه در پيشديد ميليونها مسلمان يكي از بزرگترين و پرسابقه ترين مساجد اسلامي زيرو رو شود و حركت هماهنگ و گسترده اي عليه اين ماجرا صورت نگيرد » .
آنان تخريب مسجد و شهادت دهها تن مسلمان را در حراست و حفاظت از آن
135 |
معلول پراكندگي مسلمانان و ناهماهنگي آنان مي دانند ، يكي از متفكران هندي كه هنگام سخن گفتن از اين حادثه غم و اندوه در كلامش موج مي زد ، گفت :
غفلت و پراكندگي مسلمانان باعث شد تا مسجد باعظمت بابري تخريب شود و بسياري از مسلمانان شهيد شوند .
مسلمانان از اينكه در اين ماجرا هماهنگ نشده اند ، و حركت و اعتراض درخور انجام ندادند مي نالند و از اينكه اگر جامعه و حكومتي گامي برداشت و اعتراضي كرد و فريادي زد همراهي نكردند ناراحتند ، زائري بنگالي مي گويد :
« اگر دولت عربستان هم مانند ايران از مسلمانان حمايت كرده بود ، و در مقابل توطئه جنايتكاران مي ايستاد ، مشركان جرأت نمي كردند مسجد مهم و تاريخي بابري را تخريب كنند و مسلمانان را در آن ديار قتل عام نمايند » .
حج كانون تبادل انديشه هاست . اي كاش در اين كنگره بزرگ مردمان و زائراني كه به هواي دوست به اين ديار مي آيند با يكديگر به سخن مي نشستند و از دردهاي دل يكديگر آشنا مي شدند . مسلمانان هند از حوادثي كه بر آن مي رود بسيار اندوهناكند . مسلمانان در كنار هندويان زشتخويي كه به درندگي و ستمبارگي و اعمال شنيع شهره اند رنج بسيار مي كشند . آنان مي گويند :
« صداي مظلوميت ما بجايي نمي رسد . همان اندك توجهي كه به ديگر جريانهاي اسلامي مي شود ، به آنچه در هند مي گذرد ، آن نيز نمي شود » .
راستي نيز چنين است و نمونه روشن آن مسجد باربري است كه دهها حادثه در حاشيه داشت و بايد اين همه اعمال زشت در جهان اسلام طوفاني بپا مي كرد . بهرحال اين حادثه نيز در ميان گفتگوها مهم بود و مسلمانان هند دوست داشتند از اين طريق صداي مظلوميت را به مسلمانان ديگر كشورهاي اسلامي برسانند .
136 |
د : بوسني و هرزگوين
اكنون چندين سال است كه « بوسني و هرزگوين » كه چونان دُرّي در سرزمين تاريك اروپا مي درخشد به سرزمين آتش و خون ، غم و اندوه ، حماسه و اشك و فرياد و نبرد تبديل شده است . مسلمانان در برابر سبعانه ترين و نامردمانه ترين حملات صربها با چنگ و دندان از هويت اسلامي و حيثيت مكتبي خود دفاع مي كنند . از جريانهاي بين المللي در اين ماجرا مانند ديگر ماجراهايي كه مظلومان ، در چنگال ستمگران در هم شكسته و مي شكنند جز مشتي حرف چيزي برنيامده است .
اكنون بوسني و هرزگوين داغ دردآجين پيكر اسلام ، و زخم ژرف قلب امّت و مرثيه جانسوز جهان اسلام است . مسلمانان از اين كه حكومتهاي اسلامي اقدامي جدّي نمي كنند ، مي سوزند ، و از اينكه با اهرمهايي كه در اختيار دارند بر كشورهاي غربي فشار نمي آورند تأسف مي خورند ، و از اينكه در مجامع بين المللي موضع قاطع و كارآمد در مقابل اين مسأله ندارند گله مندند . آنان مي گويند :
« اكنون سالهاست با زشترين شيوه و پليدترين روشها مظلومان بوسني و هرزگوين به خاك و خون كشيده مي شوند ، كودكان خردسال در آغوش مادران و در زير نگاههاي ملتمسانه آنان و اشكهاي نشسته برگونه هايشان جان مي دهند و اين ستم همچنان جاري است و فريادي آنچنان كه بايد و شايد برنمي آيد » .
مسأله بوسني و هرزگوين امسال در ميان زائران انعكاس شگفتي داشت . همه در اين انديشه بودند كه از چگونگي وضع مسلمانان آن ديار آگاهيهايي بيابند و از موضع مسلمانان ديگر و كشورهاي اسلامي با خبر شوند . اين گستردگي تا بدانجاست كه حاكمان سعودي نيز به دو امام جماعت مسجدالنبي ـ ص ـ و مسجدالحرام گفته اند تا در نمازهاي مغرب و صبح براي پيروزي آنان دعا كنند ، و ظالمان صرب را بزشتي ياد كنند و شكست و اضمحلال آنان را از خداوند بخواهند ، و آنان نيز در اين ايّام چنين مي كردند . امّا بايد سؤال كرد كه چه كسي اين مظلوميت را بر اين ملت ستم كشيده روا داشته است ، و چه
137 |
جرياني سكوت مرگبار بر محافل بين المللي درباره اين همه اعمال فيجع راتحميل كرده است . آمريكا اين شيطان بزرگ و غربيان اين جانيان زشتخوي ، بدون هيچ ترديدي بر اين ستم دامن مي زنند و گاهي براي چهره نمايي انساندوستانه و زشت حقوق بشري ، قطعنامه اي توخالي و بي پايه صادر مي كنند . امّا ملتها بيدارند و مواضع مزورانه و منافقانه آنان را درمي يابند . يكي از چهره هاي برجسته نيجريه مي گويد :
« آمريكا و هم پيوندان او مصداق كامل منافقند . اين مستكبران چرا با مسأله بوسني و كويت دوگانه عمل كرده و مي كنند ، آنان براي استيلا به منابع سرشار نفت در كويت در نبرد عراق و كويت آنگونه عمل كردند ، امّا امروز در بوسني براي اينكه اين كشور اسلامي را از قلب اروپاي ملحد برچينند قتل عام و نسل كشي را در آن ديار تأييد و در مقابل اين همه جنايت سكوت مي كنند » .
تاجري از آفريقاي جنوبي كه آگاهيهاي گسترده از جهان اسلام داشت و مواضع جمهوري اسلامي را بويژه عليه نژادپرستي و آپارتايد مي ستود ، با سوز و گداز از ستم بر مسلمانان بوسني سخن مي گفت و از بي حرمتي به نواميس آنان دردمندانه حرف مي زد و اظهارنظر مي كرد :
« دولتهاي منطقه دروغ مي گويند كه به مسلمانان بوسني كمك مي كنند . عياشي و رفاه طلبي اينان را از طرفداري حق بازداشته است . آنان فقط به فكر شكمبارگي و شهوترانيند و ياد آنها از مسلمانان بوسني از مرز زبان تجاوز نمي كند و صرف ادعاست ؛ زيرا اينان وابسته به قدرتهاي بزرگند و در جهت آنها حركت مي كنند » .
مسلمانان از اينكه براي رهايي ستمديدگان بوسني اقدام شايسته اي نمي شود در رنجند و عدم دخالت جدّي برخي از سران كشورهاي اسلامي را ننگي بر جامعه اسلامي مي دانند . جواني حقوق دان از مصر در حالي كه از ياد كرد كشتار مسلمانان بوسني و جنايات صربها به شدّت ناراحت بود مي گفت :
« اينكه عده بسياري از مسلمانان بي گناه را با آن وضع بكشند ، خانه هايشان را غارت كنند و به آتش بكشند و سران كشورهاي اسلامي هم دخالت جدّي براي جلوگيري
138 |
از اين كشتار نكنند ، لكه ننگ بزرگي است كه با هيچ چيز شسته نمي شود ! »
زائران خانه خدا تنها راه رهايي اين عزيزان از رنج و درد را ، اتحاد مسلمانان و همت يكپارچه جامعه هاي اسلامي مي دانند و مي گويند :
« چرا فقط مسلمانان بايد اين همه رنج بكشند ؟ تنها چاره دردهاي ما مسلمانان اين است كه با هم متحد شويم و تنها راه رهايي مظلومان بوسني و هرزگوين اتحاد مسلمانان و حركت يكپارچه براي رهايي آنهاست » .
بهرحال نداي مظلوميت بوسنيايي ها در رواق تاريخ پيچيده و جان بسياري از انسانهاي مسلمان و غيرمسلمان انساندوست را بدرد آورده است . و ستمگريهاي صربها و جباريّتها و جنايتهاي آنان دلهاي آزرده را بشدّت آزاد است .
هـ : الجـزايـر
الجزاير كشوري كه هنوز چند دهه از پيروزي قهرمانانه و شكوهمندش عليه استعمار نمي گذرد ، اكنون نيز يكي از كانونهاي حركت در جهان اسلام است . آن روز الجزايري ها فرياد مي زدند كه اسلام دين ، قرآن كتاب و الجزاير وطن آنهاست و مي كوشيدند كه حاكميت به دست آمده را برپايه هاي استوار فرهنگ قرآني بنياد نهند ، امّا پس از مدتي نه چندان زياد رگه هاي عِلماني ، دين گريزي و بلكه دين ستيزي در كشوري كه با آن آهنگ به هويت ، زمين و مكتبش دست يافته بود آغاز شد . جريان الجزاير يكي از عبرت انگيزترين حوادث جهان اسلام و سير تحوّلات آن يكي از تأمل برانگيزترين ديگرساني هاي معاصر است . گفتگو با مسلمانان آن ديار نيز جالب است . آنان از اينكه رهبران انقلاب برتماميت دين و اجراي دقيق قوانين اسلامي پانفشردند و به ديگر انديشان ميدان گسترده اي براي نقش بازي كردن در فرهنگ و سياست دادند ، اظهار تأسف مي كردند . آنان مي گفتند :
« بسياري از عالمان دين با نقشه ها و توطئه هاي حساب شده از صحنه فرهنگ و اجتماع بيرون رانده شدند ، زبان فرانسوي همچنان حاكميت خود را حفظ كرد . در
139 |
دانشگاه حساسيّت اسلامي و تعهّد به مباني ديني كم رنگ شد ، ارزشهاي ديني كم كم به تمسخر گرفته شد ، حاكمان زمينه را براي بازي با احكام دين مناسب ديدند ، و براي حذف مذهب از جامعه كوشيدند . بار ديگر مسلمانان احساس خطر كردند و اينك كه براي بازگرداندن آنچه از دست رفته ، بپا خاسته اند ، گو اينكه دير است امّا خداوند مجاهدان راهش را پيروز خواهد كرد » .
آنان از اينكه قدرتهاي جبّار و استكباري با اراده ملت بازي مي كنند و آراء مردم را به هيچ مي انگارند ، شديداً شگفت زده بودند ، به گفته يكي از آنان :
« مگرنه اين است كه آمريكا و غرب مدعي دموكراسي هستند ، پس چرا با انتخابات كاملاً دموكراتيك مخالفت كردند ، و با حاكميّت و حكومت نظامي نتايج را درهم ريختند ؟ ! »
اطلاعات و آگاهيهايي كه زائران از درون الجزاير مي دهند ، نشانگر آن است كه حركت امت انقلابي و مسلمان آن ديار گسترده است و كوبنده ؛ و حركتي است از سرآگاهي و رشد .
دانشوري كه داراي تحصيلات دكتراي حقوق بود ، در پاسخ به اين سؤال كه الجزاير اكنون چگونه است گفت :
« مخالفان رژيم حاكم بر الجزاير اكنون در زندانها بسر مي برند ، من انقلابي هستم و در تمام حركتهاي انقلابي نقش دارم . دشمنان قسم خورده اسلام نگذاشتند حركت ما به پيروزي نهايي برسد ، آنان نمي خواهند در الجزاير قرآن حاكميت پيدا كند » .
خفقان و ستم ، مسلمانان آن ديار را مأيوس نكرده است . تيرگيهاي حاكميت شب پرستان ، دلهره بر جان آنان نيانداخته است ، امسال حدود سي هزار زائرالجزايري در حج شركت داشتند ، آگاهان آنها براي روشن كردن اذهان مسلمانان نسبت به اوضاع الجزاير مي كوشيدند و تأكيد مي كردند كه اسلام پيروز خواهد شد . تأكيد مي كردند كه حركت در الجزاير قائم به فرد و افراد نيست . جنبش و خيزش عمومي است ، گفتگوي ذيل نمونه اي از اين نگرش است :
140 |
ـ ما ايران ، انقلاب اسلامي را از آن خود مي دانيم و حركت شما الهام بخش ماست .
ـ اوضاع در چه حالي است ؟
ـ اسلام قطعاً پيروز خواهد شد . و شريعت اسلامي در آن كشور پياده خواهد گرديد .
ـ استكباري جهاني در خبرگزاريهايش مي پراكند كه شما از ايران كمك مي گيريد ، هرگز ! ما از ايران و انقلاب اسلامي الهام مي گيريم .
ـ ملت ما راهش را خودش انتخاب كرده است و بر ايمان و تلاش خود متكي است .
ـ با گرفتاري رهبران جهاد اسلامي و عباس مدني ، رهبري نهضت از آنِ كيست و مسلمانان چه مي كنند ؟ !
او هوشمندانه در حالي كه همراهانش سخنش را تأييد مي كردند گفت :
حركت ما قائم به شخص نيست مردم الجزاير يكسر در حال قيامند .
برخوردها با اينان كه وارثان حركتي عظيمند و روزگاري الهام بخش ديگر حركتها در جهان اسلام بودند ، بسيار دلپذير و شورانگيز است . الجزايريان با قدرت و صلابت و استواري از حركت و انقلابشان سخن مي گويند و هيچ ترديدي در ادامه راه ندارند .
و : تـركيـه
بسياري از جوانان ترك در حج با شوق فراوان از انقلاب اسلامي به عظمت ياد مي كردند و شخصيت بي بديل حضرت امام خميني را مي ستودند و با تأكيد به اينكه وابسته به هيچ گروه و حزبي نيستند قوياً از رهبري انقلاب حمايت مي كردند .
آنان از جرياني با عنوان « حزب الله » ياد مي كردند و نشريه اي كه داراي اينگونه انديشه است ؛ يعني تعبد به اسلام و حركت در جهت بازگرداندن هويت مذهبي به تركيه و بدون وابستگي به احزاب گونه گون .
از گفتگو با چهره هاي مختلف حاجيان ترك به روشني حساسيّت آنان درباره انقلاب اسلامي پيداست ، آنان از مواضع جمهوري اسلامي ايران در قبال مسائل
141 |
آذربايجان ، قفقاز ، بوسني و هرزگوين و چگونگي سياست خارجي ايران پس از رحلت امام (ره) فراوان سؤال مي كردند و از اينكه توجيه ها و تبليغات جمهوري اسلامي ايران در نشان دادن حقيقت خود و زدايش ابهامها از ذهن حزب الله اقاليم قبله ضعيف است اظهار نگراني مي كردند . آنان با حساسيت ويژه اي از موضع ايران در جنگ آذربايجان و ارمنستان سخن مي گفتند و در مواردي روشن بود كه جوّسازيها عليه ايران در ذهنيت آنان بي تأثير نبوده است .
حضور مكرّر برخي از چهره هاي برجسته فكري ، سياسي و جوانان تركيه در جمع ايرانيان و ملاقات با چهره هاي علمي ، و فكري و سياسي كشور ما در جمع ايرانيان چشم گير بود . اينان تأكيد داشتند كه دشمن با شايعه سازي و جوّ آفريني در انديشه تفرقه بين نيروهاي اسلامي و جريانهاي ديني است ، آنان از اينكه اندك اندك زمينه براي تبليغات مذهبي و گسترش فرهنگ ديني آماده تر مي شود خرسند بودند ، و بر اين انديشه بودند كه بايد بين نيروها و جريانهايي كه در نهايت در جهت حاكميت اسلام و بازگرداندن هويت ديني به جامعه ترك حركت مي كنند ائتلاف عظيمي ايجاد شود ، يكي از انديشوران ترك مي گفت :
« قرآن كريم در آيات بسياري از تقابل سپاه حق و باطل سخن گفته است ، قطعاً دشمنان اسلام وحدت ما را نمي خواهند . آنان مي خواهند ما را از خط خارج كنند ، ما بايد از يكسوي وحدتمان را ايجاد و حفظ كنيم و از سوي ديگر در گسترش فرهنگ اسلامي بكوشيم » .
آنان از اينكه عدّه اي از مسلمانان ، تحت تأثير برخي از آموزه هاي دينيِ تعدادي از عالمان ، دخالت در سياست را روا نمي دانند ، رنج مي بردند و بر حضور جدّي مسلمانان در صحنه تأكيد داشتند .
آنان از گشايش 350 مدرسه ديني و 600 دايره تدريس و آموزش قرآن مجيد در تركيه با شور و شعف ياد مي كردند و بر اين باور بودند كه بايد دامنه اينگونه تلاشها بگسترد . آنان از اينكه زن ايراني را در كمال حجاب و عفت در صحنه هاي اجتماعي و
142 |
سياسي مي ديدند خرسند بودند . گفتگو با يكي از نمايندگان زن در مجلس شوراي اسلامي ايران ، براي مسلمانان تركيه بسيار جالب بود و از اينكه زن مسلمان تا اين حد در جريان مسائل كشور باشد و نقش آفريني كند ، ستايش مي كردند . بهرحال ، بيداري عظيم نسل كنوني تركيه ستودني است و اميد است ، مسلمانان آن ديار شاهد گسترش انديشه ديني ، حاكميت مذهبي و وسعت شعائر اسلامي باشند ، چنين نيز خواهد بود ؛ چرا كه ريشه هاي فطري دين و گرايشهاي بنيادين مكتب الهي بي گمان در اعماق جان آنان نفوذ دارد ، به گفته مهندسي جوان از تركيه :
« بروز احساسات و شعائر اسلامي در مراسم تشييع اوزال رئيس جمهور سابق تركيه نشان داد كه مردم ترك مسلمانند و اسلام از اعماق جان آنان مي جوشد ، گرچه دهها سال عليه اسلام تبليغ كنند و با بوقهاي فراوان به اسلام زدايي بپردازند . اكنون علي رغم تلاشهاي بيوقفه دولت در اسلام زدايي ، موج اسلام خواهي بشدّت گسترش يافته و حجاب بعنوان مظهري از گرايش به اسلام روي به فزوني است » .