بخش 8
سخنرانی امیرالحاج در مراسم برائت بازتاب اخبار حج و مراسم برائت در رسانه#160;ها
173 |
پيام مهمّ حضرت آيت الله خامنه اي ولي امر مسلمين
به حجاج بيت الله الحرام ـ 72
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله ربّ العالمين والصلوة علي رسوله النبي الأمين و علي آله الميامين و اصحابه المنتجبين والسلام علي جميع عبادالله الصالحين . قال الله الحكيم :
« وَاِذْ بَوَّأْنا لإبراهيم مكان البيت أن لاتُشرِكَ بي شَيئاً وَطَهِّر بَيتي للطائفين والقائمين و الرُّكَّع السُجود . »بار ديگر اراده نافذ الهي ، مؤمنين را در زادگاه توحيد و بارگاه رحمت و فضل ربوبي و بر گِرد كعبه دلها و در ساحت قبله جانهاي مسلمين عالم گِرد آورده و نداي ملكوتي : « و اَذِّن فِي النّاس بِالحَجّ » ، بر فواصل طبيعي و تحميلي برادران مسلمان فائق آمده و انبوه دلهايي را كه با ايمان و عشق و نيازِ يكسان مي تپند ، به سوي مركز توحيد و وحدت امت كشانيده است . ساليان دراز ، دست جهل و عناد سعي كرده است خانواده بزرگ اسلامي را در آن واحد ، هم از ريشه اعتقادي اش و هم از عُلقه و پيوند فيمابين ايماني اش جدا كند ، اما از اين سو نيز همه ساله فريضه حج ، درس توحيد و وحدت را در كالبد اين خانواده كهنسال و ريشه دار تزريق مي كند هر سال شكوفه هاي تازه اي ، بيش از گذشته ، تجديد بهار ايمان و حيات ديني و اُنس و مودّت اسلامي را نويد مي دهد و ساخته هاي دست دشمن را باطل مي سازد . اين معجزه حج است كه علي رغم وجود
174 |
درگيريها و منازعاتي كه در آن حكومتهاي مسلمان بارها در برابر يكديگر صف آرايي كرده اند ، هرگز پيوندهاي فكري و عاطفي و ايماني ميان ملت هاي مسلمان قطع نشده و تأثيرات متقابل اين ملتها همواره رو به افزايش بوده است . اگر چه رازها و رمزهاي حج بيش از آن است كه در گفتاري بتوان آن را گزارش كرد ولي در آن ميان ، هر چشم رازشناسي ، سه ويژگي برجسته را در نگاه اول ، در آن باز مي شناسد : نخست آنكه حج ، يگانه فريضه اي است كه خداوند براي اداي آن همه آحاد مسلمين ـ هر آنكس از آنان را كه داراي استطاعت باشد ـ از سراسر عالم و از خلوت خانه ها و عبادتگاهها ، به يك نقطه فرا مي خواند و در ايام معلومات ، در گونه گون تلاش و حركت و سكون و قيام و قعود ، آنان را به يكديگر پيوند مي زند : « ثمّ اَفِيضُوا مِن حَيثُ أَفاضَ النّاسُ وَاستَغفِرُوا الله اِنّ الله غَفُورٌ رحيمٌ » . دوم آنكه در همين كار دستجمعي و علني ، برترين منزل مقصود را ذكر خدا ؛ يعني كاري قلبي و نفساني ، معرفي مي كند : « وَيَذْكُروا اسمَ الله في اَيّام مَعلومات علي ما رَزَقَهُم مِن بَهِيمَةِ الأنعام . » سوم آنكه در صفحه روشن و همه كس شناسِ آن ، تصويري از نماي كلّي زندگيِ انسانِ موحّد را عرضه مي كند و در عملي رمزي ، به مسلمان درس زندگيِ هدف دار و جهت دار مي دهد . از ورود در ميقات و حضور در ساحت احرام و تلبيه و تروك تا طواف ، گرد مركز كعبه و سعي ميان صفا و مروه و وقوف در محشر عرفات و مشعر و ذكر و تضرّع و تعارفي كه در آن است ، و تا رسيدن به مني و قرباني اش و رمي جمره اش و حلقش و سپس دوباره برگشتن به طواف و سعي . . . همه و همه درسهاي رسا و روشنِ حركت جهت دار و دستجمعي و معرفت آميزِ مسلمان در عرصه توحيد و در مسعاي حيات و بر گرد محور « الله » است . زندگي در آينه حج يك سير دائمي بلكه يك صيرورت دائمي به سوي خدا است ، و حج ، آن درس هميشه زنده عملي و سازنده است كه اگر بهوش باشيم
175 |
راه و رسم زندگيِ ما را در صحنه اي عملي و روشن ترسيم مي كند . ميعادي همگاني ، هر سال تشكيل مي شود تا مسلمان ، در آن محيط وحدت و تفاهم ، و در پرتو ذكر الهي ، راه و جهت زندگي را بياموزد ، آنگاه به سرزمين خود و به ميان كسان خود برگردد ، و در سالهاي بعد گروههاي ديگر و گروههاي ديگر بيايند و بروند ، بياموزند و بيندوزند ، بگويند و عمل كنند ، بشنوند و تدبّر كنند ، و در نهايت همه امت به آنچه خدا خواسته و دين آموخته برسند . نظر افكندن به عرصه عظيم زندگي امت اسلامي ، فراتر از ابعاد ملت ها و نژادها و قوم و قبيله ها ، و نظر افكندن به اعمال وجود خود و فراگرفتن راه و جهت و شيوه زندگي ، چنانكه شايسته اوست ، و همه در پرتوي از ذكر خدا . . . اين است آن سرچشمه معرفتي كه هر ساله در حج ، فيّاض و بي زوال ، بر انبوه خلايقِ گرد آمده در حرم امن خدا ، سيلان مي يابد و كساني را كه ظرف ذهن و دل خود را بگشايند از اين زلال معرفت ، سيراب مي سازد . در گذشته و امروز نيز كوشش هايي شده است و مي شود تا حج را فريضه اي فردي ، كه در آن هركس فقط سرگرم عبادت و نيايش خود با خداوند است ، قلمداد كنند . بگذريم از آن غفلت زدگاني كه به سفر حج ، به چشم سفري سياحتي و تجارتي نگاه مي كنند . حج با برجستگيهايي كه در هيچ فريضه ديگر اسلامي مجموعه آن را نمي توان يافت ، بسي برتر از بينش تنگ نظرانه آنان و نگاه بي فروغ و خطابين اينان است . در دوران ما بزرگترين كسي كه حج را از پرده اوهام بيرون كشيد و رازهاي آن را در ذهن و نيز در عملِ جمع عظيمي از مسلمانان ، نمايان ساخت امام راحل كبير ما بود . او حج ابراهيمي را ندا كرد و خلايق را بدان فراخواند . . . و يكبار ديگر صلاي : « اذّن في النّاس بالحجّ » را به گوش جهانيان رسانيد . حجّ ابراهيمي همان حجّ محمدي است كه درآن ، حركت به سمت توحيد و اتحاد ، روح و سرلوحه همه مراسم و شعائر است ، حجّي مايه بركت و هدايت و ستون اصلي در حيات و قيام امت واحده ، حجّي سرشار از منافع و پربار از ذكر خدا ، حجّي كه
176 |
در آن ملّت هاي مسلمان ، وجود امت فراگير محمدي ـ صلّي الله عليه و آله ـ و حضور خود در آن را لمس مي كنند و با احساس برادري و نزديكي ملت ها ، از احساس ضعف و عجز خودباختگي رها مي شوند . حجّ ابراهيمي آن است كه در آن ، مسلمين از « تفرقه » به « جمعيّت » حركت كنند و كعبه را كه بناي يادبود توحيد و رمز برائت و نفرت از شرك و بت پرستي است با معرفت به معناي رمزيِ آن طواف كنند و از ظاهر و پيكره مناسك به باطن و روح آن برسند و از آن براي زندگي خود و زندگي امت اسلام ، توشه برگيرند . اكنون اينجانب با اميد به رحمت و هدايت الهي و با دعا براي قبولي و پرباري حج شما برادران و خواهران مسلمان از سراسر جهان اسلام ، فرصت تدبر در مناسك حج را مغتنم شمرده ، مطالبي را كه توجه به آن براي همه آحاد مسلمان سودمند است ، تذكّراً عرض مي كنم : 1 ـ نخستين مطلب در باب توحيد است كه روح اساسي حج و مضمون بسياري از اعمال ومناسك آن است . توحيد با مفهوم عميق قرآني آن ، به معناي توجه و حركت به سوي الله و ردّ و نفي بتها و قدرتهاي شيطاني است . خطرناكترين اين قدرتها ، در درون وجود آدمي ، نفس امّاره و هواها و هوس هاي گمراه كننده و پست كننده است ، و در سطح جامعه و جهان ، همان قدرتهاي استكباري و فتنه انگيز وفساد انگيزند كه امروزه بر زندگي مسلمانان چنگ انداخته و با روشهاي شيطاني ، جسم و روح بسياري از ملت هاي مسلمان را دستخوش سياست هاي خود ساخته اند . مراسم برائت در حج ، اعلان بيزاري از اين قدرتها است . هر چشم روشن و نگاه عبرت آميزي مي تواند در زندگي جوامع مسلمان ، نشانه سلطه قدرتها يا تلاش آنان براي تسلّط بر كشورهاي اسلامي را مشاهده كند . در برخي از اين كشورها سياست و اقتصاد و روابط بين المللي و موضعگيري در برابر حوادث عالم ، همسو و تحت تأثير قدرتهاي سلطه گر و در رأس آن آمريكا است . رواج فساد و رسمي بودن فحشا و محرمات شرعي در بسياري از اين كشورها ، متأثر از سياستهاي شيطاني آن قدرتها است .
177 |
وظيفه اي كه حج و اعمال و شعائر توحيدي آن ، بر مسلمان حج گزار لازم مي سازد ، ابراز برائت و بيزاري از اين همه است ، و اين اوّلين قدم در راه تجسّم اراده اسلامي در نفي اين پديده هاي شيطاني و استقرار حاكميت اسلام و توحيد بر همه جوامع اسلامي است . 2 ـ مطلب بعدي در باب اتحاد و يگانگي مسلمين است كه مضمون برجسته ديگري از مناسك حج است . از آغاز ورود استعمار اروپايي به كشورهاي اسلامي ، يكي از سياستهاي قطعي استعمارگران ايجاد تفرقه ميان مسلمين بوده است ، گاه با حربه اختلافات فرقه اي و گاه با ابزار ملي گرايي و قوم گرايي و گاه با غير اينها . متأسفانه با وجود فرياد مصلحان و مناديان وحدت ، اين حربه دشمن هنوز تا حدودي بر پيكر امت اسلامي ضربه ها و جراحتهايي وارد مي سازد . دامن زدن به اختلافات شيعه و سني ، عرب و عجم ، آسيايي و آفريقايي و عمده كردن ناسيوناليسم هاي عربي توارني و فارسي اگر چه به وسيله بيگانگان آغاز شده است اما متأسفانه امروز به وسيله خودي هايي كه بر اثر كج فهمي و يا نوكري اجانب ، آب به آسياب دشمن مي ريزند ، ادامه مي يابد . كار اين انحراف گاه به آنجا مي رسد كه بعضي دولتهاي مسلمان ، با صرف پول تلاش مي كنند ميان مذاهب اسلامي با ملتها و اقوام اسلامي تفرقه ايجاد كنند ، و يا بعضي از عالم نمايان صريحاً فتوا به كفر بعضي از فرق اسلامي كه سوابق درخشانشان در تاريخ اسلام واضح است مي دهند . ملتهاي مسلمان شايسته است انگيزه هاي خبيث اين كارها را شناخته ، دست پنهان شيطان بزرگ و ايادي و اذنابش را در پشت سر آن ببينند ، و خيانتكاران را افشا كنند . 3 ـ نكته مهمي كه شايسته است همه مسلمين آن را دانسته و براي مقابله با آن احساس تكليف كنند ، آن است كه امروز تقريباً در همه جاي جهان ، مبارزه سرسختانه و توطئه آميزي از سوي قدرتهاي استكباري بر عليه اسلام و مسلمين در جريان است . اگر چه اصل اين مبارزه تازگي نداشته و نشانه هاي آن در تاريخ استعمار اروپايي كاملاً شناخته شده است ، ولي مي توان گفت كه شيوه هاي متنوّع آن ، علني بودن آن ، در مواردي شديداً قساوت آميز بودن آن تاكنون سابقه نداشته و پديده اين روزگار است .
178 |
نگاهي به اوضاع كنوني عالم اسلام ، علّت اين پديده ؛ يعني شدّت گرفتن و علني شدن مبارزه با اسلام را آشكار مي سازد . علّت ، چيزي جز گسترش بيداري مسلمين نيست . حقيقت آن است كه مسلمين در يكي دو دهه اخير در شرق و غرب جهان اسلام و حتي در كشورهاي غير اسلامي ، نهضت حقيقي و عميقي را شروع كرده اند كه بايد نهضت « تجديد حيات اسلام » ناميده شود . اينك اين نسل جوان و تحصيلكرده و برخوردار از معارف زمان است كه بعكس توقّع مستعمران ديروز و مستكبران امروز ، نه تنها اسلام را فراموش نكرده ، بلكه با ايماني پرشور كه با استفاده از پيشرفت معارف بشري ، بسي روشن بينانه تر و ژرفتر نيز شده است ، بدان روي آورده و گمشده خود را در آن مي جويد . قيام جمهوري اسلامي در ايران و استقرار و ثبات و اقتدار روز افزون آن ، اوج قلّه اين نهضتِ جوان و ريشه دار است كه خود در گسترش بيداري مسلمانان ، بيشترين نقش را ايفا كرده است . اين آن چيزي است كه جبهه استكبار را ـ كه هميشه از تظاهر به مبارزه با عقايد و مقدّسات ملت ها پرهيز مي كرد ـ وادار مي سازد كه در مبارزه با اسلام ، علناً و با همه روشهاي ممكن ، و گاه با قساوت و خشونت وارد ميدان شود . در آمريكا و كشورهاي اروپايي رؤسا و سياستمداران متعددي را مي توان شناخت كه حداقل يكبار در گفته هاي خود صريحاً رشد و گسترش ايمان اسلامي را خطري بزرگ دانسته و مبارزه با آن را لازم شمرده اند . هرچه گرايش عمومي جوانان مسلمان به ايمان و عمل اسلامي گسترده تر شده ، اين اظهاراتِ ناشي از سراسيمگي و دشمني ، واضح تر گرديده است و اكنون كار به جايي رسيده كه حتي رؤسا و سياستمداران بعضي از كشورهاي اسلامي نيز كه هميشه عناد خود با اسلام را در زير پوششي از نفاق پنهان مي كردند ، به پيروي از اربابان آمريكايي و اروپايي شان علناً و صريحاً از خطر اسلام ! دَم مي زنند و ايمان مقدس مردمي را كه بر آنان فرمان مي رانند ، براي خود خطر مي شمرند . مبارزه با بيداري اسلامي در سطح جهان شكل هاي گوناگون دارد : در الجزاير
179 |
اكثريت قاطع مردم در انتخاباتي آزاد و كاملاً دموكراتيك به حاكميت جبهه اسلامي رأي مي دهند ، كودتايي خشن ، انتخابات را باطل و منتخبين را زنداني و محكوم و مردم را سركوب مي كند ، و آنگاه قدرتهاي مستكبر ـ آمريكا و اروپا ـ نفس راحت كشيده بطور كامل پشت سر كودتاگران قرار مي گيرند و دست پنهان خود در آن را افشا مي كنند . در سودان گروههاي اسلامي با پشتيباني قاطع ملت به حكومت مي رسند ، و آنگاه غرب انواع تحريكات خود را شروع مي كند و از داخل و خارج مرزهاشان ، آنان را بطور دائم تهديد مي كند . در فلسطين و لبنان ، فلسطينيانِ مسلمان از سوي صهيونيست هاي غاصب به وحشيانه ترين وجهي سركوب و شكنجه مي شوند ، آنگاه آمريكا ، آن آدم كشانِ دَد صفت و شكنجه گر را كمك و آن مظلومان مسلمان يا مدافعان لبنانيِ آنان را به تروريسم متهم مي كند . در جنوب عراق بخش عظيمي از ملّت عراق كه مبارزه با رژيم ، بعثي را با انگيزه ها و شعارهاي اسلامي در پيش گرفته اند ، از سوي رژيم مورد وحشيانه ترين حملات قرار مي گيرند ، و آمريكا و غرب كه انگيزه خود براي برخورد قدرتمندانه با صدّام را در قضاياي ديگر آشكارا نشان داده اند ، اينجا با سكوتي رضايت آميز و تشويق كننده ظاهر مي شوند . در كشمير و هند ، تعصّب كور و جهالتبار هندوها با استفاده از اغماض و گاه كمك دولت ، به ناموس و جان و مقدّسات مسلمين تعرّض مي كند و اين با خونسردي و لبخند بي تفاوت آمريكا و غرب مواجه مي شود . در مصر روشنفكرترين نسلهاي مسلمان ، مورد تعقيب خشن و خشم آلود رژيم فاسد و نالايق آن كشور قرار مي گيرند ، و حكومت وابسته و حقير آن كشور بزرگ ، مورد تشويق و كمك مالي و امنيّتي آمريكا قرار مي گيرد . در تاجيكستان اكثريت مردم مسلمان و مشتاق زندگي در سايه اسلام ، بوسيله پس مانده هاي رژيم كمونيستي ، به شدّت سركوب و جمع كثيري از آنان از خانه و كاشانه خود آواره مي شوند و غرب با همه دغدغه اش از بازگشت كمونيستها در شوروي سابق ، اين حركت آنان را مغتنم مي شمرد و در مقايسه ميان اسلام و كمونيزم ، آشكارا جانب دشمنان اسلام را مي گيرد . در آمريكا و اروپا مسلمانان و گروههاي اسلامي مورد اهانت و تهمت قرار
180 |
مي گيرند و در مواردي تظاهر به پايبنديهاي اسلامي از قبيل حجاب زنان ممنوع مي گردد . اهانت علني به اسلام در قالب كتابي تحريم شده و به وسيله نويسنده اي مهدورالدّم ، مكرّر مورد حمايت علني سردمداران رژيم هاي اروپايي قرار مي گيرد و حتي رئيس رژيم بدنام و بدسابقه انگليس با آن نويسنده قلم بمزد و بي ارزش ملاقات مي كند . از اينها همه بدتر فاجعه بيسابقه نسل كشي مسلمين در بوسني است ، بيش از يكسال است كه صربهاي نژادپرست ـ و اخيراً با همراهي كرواتها ـ با تكيه بر سلاح و امكانات رژيم صربستان و كمك هاي خارجي ، زشت ترين و غير انساني ترين نوع كشتار و ظلم و قساوت را با مسلمانان يعني صاحبان اصلي بوسني و هرزگوين انجام مي دهند ، و غرب و آمريكا نه تنها هيچ كمكي به آنان نكرده و هيچ ممانعت از جنايت صربها نشان نداده اند ، بلكه با استفاده از امكانات شوراي امنيت از رسيدن سلاح به مسلمانان مظلوم نيز جلوگيري كرده و با اعزام نيروهاي سازمان ملل ، محاصره آنان را كامل كرده اند . مسلمانان امروز و در آينده بدانند كه آمريكا و دول بزرگ اروپايي در فاجعه بي نظير بوسني مقصّر و مسؤول مستقيم اند . در اين يكسال مُشتي حرف پوچ و وعده دروغ تحويل داده امّا از كشته شدن حتّي يك نفر از هزاران نفر كشته مظلوم آن سرزمين جلوگيري نكرده ، و بالاتر ، از قدرت دفاع يافتن آنان نيز ممانعت كرده اند . اين تصوير مجملي از دشمني غرب و آمريكا با اسلام و مسلمين در روزگار ما است . نه التماس ، نه تسليم ، نه مذاكره و نه هيچيك از راههايي كه بعضي ساده لوحانه آن را به مسلمانان پيشنهاد مي كنند ، گره گشا و مايه نجات مسلمين نيست . تنها يك چيز علاج است و بس ، و آن اتحاد مسلمانان ، پافشاري بر اسلام و ارزشها و اصول آن ، مقاومت در برابر فشارها و تنگ كردن عرصه در بلند مدت بر دشمن است . و امروز چشم اميد دنياي اسلام به جوانان غيور و بسيجي در سراسر كشورهاي اسلامي است كه از كيان اسلام دفاع كنند و نقش تاريخي خود را ايفا نمايند . 4 ـ نكته مهم ديگري كه بايد مورد تأكيد قرار گيرد آن است كه استكبار با همه تدابير شيطاني اش و با وجود بكارگيري زور و ترفند سياسي و تبليغات دروغ ، نتوانسته و
181 |
هرگز نخواهد توانست جريان رو به رشد بيداري اسلامي و نهضت گرايش به اسلام را متوقف سازد . فعاليّت همه جانبه سياسي و امنيّتي و بيش از همه ، تبليغاتي آمريكا و ديگر كشورهاي استكباري و ايادي منطقه اي آنان بر ضد نهضت اسلامي در كشورهاي مختلف و از جمله بر ضدّ نظام مقدس جمهوري اسلامي در ايران در سالهاي اخير ، بيسابقه و بسيار وسيع بوده است . و در اين ميان رژيم صهيونيستي همچون زائده آمريكا در منطقه ، در منتهاي رذالت و خباثتي كه از آن انتظار مي رود ، ايفاي نقش كرده است . محاسبات مادّيِ عادي ، حكم مي كرد كه بايد بر اثر اين تلاش همه جانبه اي كه مستكبرانه و از سر خشم و عناد ترتيب مي يابد ، نهضت اسلامي در كشورهاي اسلامي ضعيف يا ريشه كن شود . ولي درست بعكس ، همه شاهدند كه اين نهضت بمرور و سيعتر و عميقتر شده است . اكنون كشورهاي اسلامي متعددي را مي توان نشان كرد كه اگر انتخاباتي نظير آنچه دو سال قبل در الجزاير اتفاق افتاد ، در آن برگزار شود ، احزاب يا فعّالان اسلامي ، اكثريت آراء مردم در آن كشورهاي را به خود جلب خواهند كرد ، و اين در حالي است كه در بيشتر اين كشورها فعاليت گروههاي اسلامي و حتي تظاهرات سياسي و تبليغاتي اسلام گراها ممنوع است . در همين سالها است كه در داخل سرزمينهاي غصب شده فلسطين مبارزات مردم با شعارهاي اسلامي و با مركزيّت مساجد ، عرصه را بر صهيونيست ها تنگ كرده است ، و در همين سالهاست كه گروههاي مبارز اسلامي در لبنان حتي در انتخابات پارلماني و نيز در موقعيّت هاي مردمي به توفيق چشم گيري دست يافته اند . و در همين دوره زماني است كه جمهوري اسلامي ايران كه كساني ساده لوحانه انتظار داشتند كه يا به بن بست برسد و يا از اصول و آرمانهاي خود چشم بپوشد ، با سرعتي بيش از توقّع و در عين پافشاري بر اصول انقلابي خود به پيش رفته است . اينجانب به برادران و خواهران مسلمان در همه جاي جهان اسلامي عرض مي كنم كه ترفند بزرگ دشمن ، نوميد كردن و به آينده بدبين كردن شما است . و همين كافي است كه هيچ مسلمان روشن بيني ، نوميدي را به دل راه ندهد . هيچ چيز به ما اجازه نوميد شدن نمي دهد ، اگر دشمن قادر بر نابودي اين حركت الهي بود بايد لااقل مي توانست از رشد
182 |
آن جلوگيري كند ، و همه مي بينيد كه نتوانسته است . سنّت هاي الهي و واقعيت هاي خارجي خبر از آينده روشن نهضت نوين اسلامي مي دهند و قرآن بارها مي فرمايد : « والعاقبة للمتقين » . 5 ـ تبليغات مدرن و داراي پوشش جهاني ، بي شك كارآمدترين حربه استكبار است . امروز تعداد رسانه هاي صوتي و تصويري و مطبوعاتي اي كه بيشترين تلاش خود را وقف دشمني با اسلام كرده اند ، بسيار زياد و همچنان رو به افزايش است . كارشناسان مزدوري فقط سرگرم ساختن و پرداختن مطلب و خبر و تحليل ، براي گمراه كردن ذهن مستمعان خود و معرفي نادرست و ترسيم زشت از نهضت اسلامي و شخصيتهاي بزرگ اسلامي اند و جمهوري اسلامي در سالهاي پس از پيروزي انقلاب تا امروز بيوقفه و روز افزون با چنين تبليغات خصمانه اي مواجه بوده است . بايد گفت كه اين ترفند نيز در مقابل حركت اسلامي اصيل و نشأت گرفته از فطرت و نياز ، توفيق زيادي نداشته و مقصود دشمن را بر نياورده است . گسترش موج دعوت انقلابي امام راحل عظيم الشأن در سراسر دنياي اسلامي و حضور فكر و نام و رهنمود و عكس و نشان آن بزرگوار در شرق و غرب عالم ، با وجود آن همه تبليغ دروغ و سخن ناحق كه به نيّت مخدوش كردن سيماي ملكوتي آن وارث پيامبران گفته و پخش شده است ، روشنترين دليل اين مدعا است . با اين همه بايد اذعان كرد كه عامل مهم در حفظ سلامت و سداد فكر ملّت هاي مسلمان ، روشنگريهاي علما و روشنفكران و نويسندگان و هنرمندان و جوانان فعّال و آگاه است . و همه بخصوص علماي متعهّد دين در اين مورد وظيفه اي بزرگ بر عهده دارند . دشمن پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران ، همواره تا امروز سياهه اي از اتهامات را متوجه ايران اسلامي كرده است . مي بينيم كه همان تهمت ها امروزه به همه نهضت هاي اسلامي در هر جاي دنيا كه باشند نيز زده مي شود . تهمت تعصّب و جمود فكري كه از آن با عنوان « بنيادگرايي » نام مي برند ، تهمت تروريسم ، تهمت بي اعتنايي به حقوق بشر ، تهمت ضدّيت با دموكراسي ، تهمت تضييع حقوق زنان ، تهمت ضدّيت با صلح و طرفداري از جنگ . . . اندكي انصاف ، هر كسي را به دروغ بودن اين تهمت ها و
183 |
بيشرمي وارد كنندگانش آگاه مي سازد . ايران اسلامي در حالي متهم به مخالفت با دموكراسي مي شود كه از پنجاه روز پس از پيروزي انقلاب كبير اسلامي تا 14 ماه پس از آن دو همه پرسي عمومي كه در يكي از آنها مردم ايران ، جمهوري اسلامي را به عنوان نظام سياسي كشور برگزيدند ، و در ديگري به قانون اساسي رأي دادند ، و سه انتخابات كه در آنها به ترتيب : اعضاي مجلس خبرگان براي نوشتن قانون اساسي ، رئيس جمهور ، و نمايندگان در مجلس شوراي اسلامي معين شدند ، در آن برگزار شده ، و تا امروز همواره انتخابات آزاد ، با شركت پرشور مردم براي تعيين رئيس جمهور و نمايندگان مجلس ، در موعد قانوني خود انجام گرفته است . تهمت تروريسم را كساني به ايران اسلامي مي زنند كه خود از دولت تروريست صهيونيستي بيشترين پشتيباني را كرده و گروههاي تروريست ضدّ انقلاب ايراني را در زير چتر حمايت خود قرار مي دهند و حقوق بگيران آنان صدها بار در داخل ايران اسلامي بمب گذاري كرده و هزاران نفر از مردم عادي و عناصر انقلابي و مرد و زن و كودك بي گناه را به قتل رسانده اند . ضدّيت با صلح را كساني به جمهوري اسلامي نسبت مي دهند كه جنگي هشت ساله را با تشويق رژيم بعثي عراق و به دست او بر ايران تحميل كردند و در همه آن مدّت انواع كمكها را به آن رژيم كه به خاطر حمله به ايران اسلامي ، رژيم محبوب آنان به شمار مي رفت مبذول داشته اند . تضييع حقوق زنان ، تهمت از سوي كساني است كه شأن والاي زن ايراني را كه با حفظ حجاب و حدّ شرعي ، در برترين فعاليتهاي كشور شركت ميورزد ، نمي پسندند و ابتذال حاكم بر روابط زن و مرد و بهره كشي ناجوانمردانه از زن در جوامع غربي را ، نسخه مطلوب در حيات اجتماعي زن مي شمرند . تهمت نقض حقوق بشر را رژيم هايي متوجه ايران مي سازند كه خود قلم هاي بزرگ و حيرت انگيز پايمال كردن حقوق انسانها را مرتكب شده يا زمينه سازي كرده اند . آيا در دنياي جديد هرگز حقوق بشر آن چنانكه امروز در بوسني پايمال مي شود ، نقض شده است ؟ آيا نقض حقوق يك ملت مانند ملّت فلسطين نقض حقوق بشر نيست ؟ آيا
184 |
راندن دستجمعي بيش از چهارصد نفر از شهروندان فلسطيني به بيرون از خانه و ميهن خود در برابر چشم دنياي باصطلاح طرفدار حقوق بشر ، قابل اغماض است ؟ آيا سرنگون كردن هواپيماي مسافري ايران به وسيله آمريكا بر فراز خليج فارس ، يا بي عدالتي نسبت به سياهان در آمريكا يا حمايت از كودتاگران در الجزاير يا حمايت از رژيم فاسد مصر يا زنده سوزانيدن دستجمعي عدّه اي در آمريكا و امثال آن شكستن ، حريم انسانيّت و نقض حقوق آن نيست ؟ آيا دولتهايي كه اينگونه بي محابا حقوق بشر را پايمال مي كنند يا پايمال كنندگان را با نگاهي خونسرد و بي تفاوت بلكه رضايتمندانه و تشويق آميز تماشا مي كنند ، حقيقتاً از اين كه بنا به ادّعاي آنان در ايران اسلامي ، حقوق بشر نقض شود ناراحتند ؟ ! حقيقت آن است كه خود تهمت زنندگان و از جمله سردمداران كنوني آمريكا كه اخيراً بر سر اين حربه تبليغاتي زنگ زده و قديمي ، جنجال تازه اي به راه انداخته اند ، به خوبي مي دانند كه سخن به گزاف مي رانند ، آنچه آنان از جمهوري اسلامي نمي پسندند اينها نيست ، چيزهاي ديگري است كه مصلحت سياسي به آنان اجازه نمي دهد آن را صريحاً اعلام كنند ، اگر چه بررسي اظهارات نظريه پردازان و نويسندگانشان مقصود آنان را آشكار مي سازد . در نظام جمهوري اسلامي چيزهايي كه آمريكا و هر مستكبر ديگري را خشمگين مي سازد اينها است : اوّل : جدا نبودن دين از سياست و پايه اسلامي جمهوري اسلامي . دوّم : استقلال سياسي اين نظام به معناي تسليم ناپذيري اش در برابر زورگويي هاي معمول ابرقدرتها . سوّم : اعلام راه حلّ مشخص جمهوري اسلامي درباره مسأله فلسطين كه عبارت است از انحلال رژيم غاصب صهيونيستي و تشكيل دولت فلسطيني متشكل از خود فلسطينيان و همزيستي مسلمانان و مسيحيان و يهوديان در فلسطين . چهارم : حمايت معنوي و سياسي از همه نهضت هاي اسلامي و تقبيح فشار بر مسلمانان در هر جاي عالم .
185 |
پنجم : دفاع از حيثيت اسلام و قرآن و پيامبر اعظم ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ديگر انبياي الهي و مقابله با توطئه رواج دادن اهانت به اين مقدسات ، نظير آنچه در باب نويسنده مهدور الدّم آيات شيطاني ديده شد . ششم : تلاش براي اتحاد امت اسلامي و همكاري سياسي و اقتصادي دولتها و كشورهاي اسلامي و حركت در جهت تثبيت اقتدار ملّتهاي مسلمان در قالب « امت بزرگ اسلامي » . هفتم : ردّ و نفي فرهنگ تحميلي غرب كه دولتهاي غربي با تنگ نظري و تعصّب برآنند كه همه ملّتهاي عالم را به پذيرش آن وادار سازند ، و اصرار بر احياي فرهنگ اسلامي در كشورهاي مسلمان . هشتم : مبارزه با فساد و بي بند و باري جنسي كه بعضي از دولتهاي غربي بخصوص آمريكا و انگليس اخيراً انحرافي ترين شكل آن را بيشرمانه رسميّت داده يا در راه آنند ، و از دهها سال پيش براي ورود اشكال گوناگون اين فساد به كشورهاي اسلامي برنامه ريزي و تلاش مي كنند . اينها است آنچه موجب دشمني كينه آلود آمريكا و همپالگي هايش با جمهوري اسلامي است . بديهي است كه اگر آنان صريحاً علت دشمني خود را بيان كرده اين فهرست را برملا كنند ، به دست خود بر اعتبار جمهوري اسلامي در چشم ملتهاي مسلماني كه همه دلبسته اين اصول اند ، خواهند افزود . بدينجهت است كه آنان در تبليغات خود از سويي ايران اسلامي را به تروريسم و امثال آن متهم مي كنند و از سوي ديگر با تحليل هاي دروغين و خبرهاي ساختگي چنين وانمود مي سازند كه گويا جمهوري اسلامي از اصول خود دست برداشته و به خواست دشمن تسليم شده است ! اين هردو سخن دروغ ناشي از طبيعت خدعه گر استكبار است . اصول جمهوري اسلامي كه همان راه امام و مباني مسلّم اسلام است ، به رغم دشمن ، در ايران اسلامي ، معتبر و مبناي زندگي سياسي و اجتماعي ما است و دولت و ملّت ايران ، زندگي در سايه
186 |
اسلام ناب محمدي ـ صلّي الله عليه و آله ـ را كه با فداكاري و بذل عزيزترين جانها به دست آمده ، در هيچ شرايطي از دست نخواهند داد و اصول امام خميني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ و در رأس آن اصل عدم انفكاك دين از سياست و مقاومت در برابر فشارِ ماديگري مدرن براي منزوي كردن اسلام و قرآن ، اصول هميشه زنده جمهوري اسلامي باقي خواهد ماند . 6 ـ در پايان به حجاج عزيز توصيه مي كنم از فرصت حجّ حداكثر استفاده را براي كسب آشنايي با برداران مسلمان خود بكنند و اوضاع جهان اسلام را از زبان و رفتار مسلمانان به دست آورند ، تجربه ها ، آرزوها ، دست آوردها و تواناييها را با هم مبادله كنند و حجّ خود را به حجّ مورد نظر اسلام هرچه نزديكترسازند . به برادران و خواهران عزيز ايراني توصيه مي كنم كه با زبان و عمل ، مبلغان و پيامرسانان انقلاب پرشكوه و كشور بزرگ و ملّت قهرمان خود به برادران كشورهاي ديگر باشند . جوار كوتاه مدت خانه خدا و حرم پيامبر اعظم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ و مواقفِ با ارزش حج و سرزمين پرخاطره حجاز را ، براي زنده كردن دل با ياد خدا و تحكيم پيوند معنوي خود با رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ و عترت طيّبه آن بزرگوار ـ عليهم السلام ـ و بخصوص توجه و توسّل به حضرت ولي الله الأعظم كه بي شك فيض حضور مقدّسش در مراسم حج شامل دلهاي با معرفت است ، و انس با قرآن و تدبّر در آيات بيّنات آن و دعا و تضرّع و توسل كه مايه تقرّب به خدا است ، مغتنم بشمرند و از آن بهره ببرند وبراي رفع گرفتاريهاي مسلمين و قوّت و عزّت روزافزون اسلام و جمهوري اسلامي دعا كنند و علوّ درجات روح مطهّر امام راحل و ارواح طيّبه شهداي اسلام را از خداوند مسألت نمايند . والسلام عليكم و رحمة الله24 ذي قعده 1413 برابر با 28 ارديبهشت 1372علي الحسيني الخامنه اي ترجمه عربي پيام را گوينده اي بگونه اي بس شكوهمند و كوبنده قرائت كرد . در لابلاي بخشهاي مراسم شعارهاي كوبنده فراز مي آمد و در مجلس شور و هيجان شگرفي پديد مي آورد .
187 |
فلسفه برائت از مشركان
پس از آن نماينده وليّ فقيه و سرپرست حجاج ايراني جناب حجة الاسلام والمسلمين ري شهري آغاز سخن كرد : ( تصوير شماره 8 )
بسم الله الرّحمن الرّحيمالحمدالله ربّ العالمين والصلاة والسلام علي سيّدنا محمد و آله الطاهرين واصحابه الميامين . السلام عليك يا بقية الله في ارضه . اعوذبالله من الشيطان الرّجيم ، « براءة من الله و رسوله الي الّذين عاهدتم من المشركين » . قرار بر اين بود كه امشب * ( 1 ) جلسه ياد بود امام را برگزار كنيم ، ولي با توجه به اينكه مراسم برائت از مشركين ، به دليل ممانعت مقامات عربستان انجام نشد ، تصميم گرفتيم كه اين گردهمايي عظيم را تبديل به مراسم برائت كنيم كه اجراي اين مراسم بهترين شكل ياد امام در اين سرزمين است . اصولاً مراسم برائت ، از بزرگترين يادگارهاي امام براي زائرين خانه خدا ، ملّت ايران و كليه مسلمانان جهان است ( هر چند آنچه كه شد ، نه تنها اثرش از مراسم برائت كمتر نبود ، بلكه به مراتب بيشترنيز بود . ) بعد از حرم امن خدا ، هيچ مكاني براي اجراي مراسم برائت مناسبتر از مِني نيست .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ* اين سخنراني در تاريخ 11/3/1372 مطابق با يازدهم ذي الحجة الحرام ( به افق حجاز ) در مني ايراد گرديده است .
188 |
مني از سويي سرزمين عشق و از سوي ديگر سرزمين برائت است ، سرزمين تولّي و تبرّي است . اين سرزمين از يك سو يادآور عشق يك انسان الهي ( ابراهيم ـ ع ـ ) به خداوند متعـال اسـت ؛ عشقي كـه او را وادار مي كنـد فـرزند جوان ، زيبا و پيامبري چون اسماعيل ـ كه در سنين پيري خداوند به او عنايت كرده ـ را به دست خود قرباني كند و از سوي ديگر به پيروان ابراهيم و محمد درس مبارزه و رجم و طرد شياطين جن و انس مي دهد . امام : در تبيين فلسفه برائت مي فرمايند : « بايد شياطين بزرگ ، ميانه و كوچك ( اولي ، وسطي و عقبه ) را از حريم مقدس اسلام راند . » « ما بايد با فريادها و دعوتها و تظلم ها و افشاگري ها و اجتماعات زنده و كوبنده در مجمع مسلمين در مكه مكرمه ، بتها را بشكنيم و شياطين را كه در رأس آنها شيطان بزرگ است رمي كنيم و طرد نماييم تا حجِّ خليل الله و حبيب الله و ولي الله ـ مهدي عزيز ـ را بجا آورده باشيم والا در حق ما گفته مي شود : « ما اَكْثَرَ الضّجيجُ وَاَقَلَّ الْحَجيج ! » . ( 1 ) بنابراين مِني مكان مناسبي براي اظهار عشق و محبت به خدا و ابراز نفرت و برائت از دشمنان خدا از كليه مشركين و متكبرين و در رأس آن متكبر بزرگ آمريكاست . موضوع سخنم در اين مراسم با عظمت « فلسفه برائت از مشركين » است .
شرك چيست ؟ شرك ، ضد توحيد است ؛ توحيد يعني اعتقاد به خداي يگانه و اينكه هيچ چيز و هيچ كس در جهان منشأ اثر نيست جز خداي يكتا . شرك ، يعني اعتقاد به قدرتهاي موهوم و پنداري . قدرت موهوم ممكن است بت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحارالانوار ، ج 24 ، ص 124 ، حديث 1 .
189 |
نفس امّاره باشد ، همانطور كه در قرآن كريم آمده : « أفرأيتَ مَنْ اِتَّخَذَ اِلهَهُ هَواهُ » ، ( 1 ) ممكن است بت جماد باشد ، همانند ؛ لاتْ و هُبَل كه پيش از بعثت پيامبر اسلام در حجاز مورد پرستش قرار مي گرفتند ، و ممكن است بت حاكميت هاي طاغوتي و قدرتهاي نامشروع حاكم بر جوامع انساني باشد كه امام امت اين قدرتها را « بتهاي نوين » ناميده است . موحد كيست ؟ موحد نه خود پرست است نه جماد پرست و نه قدرت پرست ؛ موحد فقط خدا را منشأ اثر و قدرت مي داند و لذا فقط او را مي پرستد و از او اطاعت مي كند . موحد فقط خدا را مالك سود و زيان مي داند و لذا فقط از او استمداد مي كند و از او بيم دارد . بر هيچ قدرتي جز خدا تكيه نمي كند و از هيچ قدرتي جز خدا نمي هراسد . مثل اعلاي توحيد ، در قرن ما امام خميني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ بود كه با تكيه بر قدرت خداوند يكتا از طاغوت ها نهراسيد و در برابر همه بت هاي نوين جهانِ شرك و در رأس آنها آمريكا ايستاد و انقلاب اسلامي را در ايران به ثمر رسانيد و صريحاً اعلام كرد كه : « آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند . . . ! » و نمونه بارز امت توحيد ، مردم مسلمان ايران است كه به بركت انقلاب اسلامي و رهبري هاي امام و خلف صالح او حضرت آية الله خامنه اي با تكيه بر قدرت خداي يكتا در برابر توطئه هاي پيچيده و تهاجم سنگين سياسي ، فرهنگي ، اقتصادي و نظامي قدرتهاي شيطاني همچنان ثابت و استوار ايستاده اند . و شما زائرين خانه خدا ، نمونه و نماينده آن امت هستيد كه در روز برائت با سكوتي رساتر از فرياد ، فريادهاي توفنده مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل را در كنار خانه خدا سرداديد و اعتقاد خود و مردم مسلمان ايران به توحيد ناب و برائت از شرك و مشركين جهان را به نمايش گذاشتيد . و اينك نيز در سرزمين مني سرزمين برائت ، براي اقامه برائت از مشركين گردهم آمده ايم .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ190 |
مشرك كيست ؟ مشرك در برابر موحد ، گاه « خود » ، گاه « جماد » ، گاه « زورمداران جهان » را مي پرستد و گاه « هرسه » را . خطر بزرگي كه جهان اسلام را تهديد مي كند شرك به مفهوم سوم است كه منشأ آن شرك به مفهوم اول ـ خودپرستي ـ مي باشد . امام صادق (عليه السلام) درباره اين نوع از شرك در تفسير آيه : « وَالَّذينَ اجتنبوا الطاغوت ان يعبدوها » مي فرمايد : مَنْ اَطاع جَبّاراً فَقَدْ عَبَدَهُ . ( 1 ) همچنين درباره نقش اساسي شناخت اين نوع از شرك و توطئه دشمنان اسلام مي فرمايد : « در حكومت بني اميه آموزش ايمان آزاد ، ولي آموزش شرك ممنوع بود و انگيزه آنها از اين ممنوعيت آن بود كه وقتي مردم را به شرك وا مي دارند ، آنان متوجه نشوند . » نقش برائت از مشركان در جهان اسلام چرا اين همه پافشاري مي كنيم كه برائت از مشركين اقامه شود ، چرا رهبر عزيز ما حضرت آية الله خامنه اي در پيامي كه در پاسخ اينجانب داده اند تأكيد فرموده اند كه « مراسم اقامه برائت ، حق مردم ايران است و هيچ كس حق جلوگيري از آن را ندارد . » نقش برائت از مشركين در جهان اسلام در صورت فراگير شدن آن ، نفي قدرتهاي استكباري و سلطه جويي آنها است . منشأ همه مصائبي كه جهان اسلام امروز گرفتار آن است سلطه طلبي قدرتهاي استكباري و در رأس آنها آمريكاي تبهكار است . ريشه اصلي مصائب مردم مسلمان ، مظلوم و مقاوم بوسني هرزگوين ، سلطه طلبي استكبار است ، صربهاي جنايتكار با فرصتي كه قدرتهاي استكباري و در رأس آن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحارالانوار ، ج 23 ، ص 362 ، حديث 20 .
191 |
آمريكا به آنان مي دهند مرتكب جناياتي مي شوند كه زبان از ذكر آن شرم دارد . ريشه اصلي مصائب مردم فلسطين سلطه طلبي استكبار است . ريشه اصلي مصائب مسلمانان جنوب لبنان ، عراق ، مصر ، الجزاير ، كشمير ، تاجيكستان و هرنقطه اي از جهان كه مسلمانان در آن هشيار شده اند و مي خواهند اسلام را برسرنوشت خود حاكم كنند ، چيزي جز سلطه طلبي استكبار نيست . براي خاتمه دادن به سلطه طلبي مستكبرين تنها راه ، وحدت صفوف مسلمين است ، وحدت هم با شعار حاصل نمي شود ، تا ريشه هاي شرك از جوامع اسلامي زدوده نشود ، تا بت نفس اماره كه ريشه همه فسادها و جدايي هاست شكسته نگردد و بالأخره تا برائت از مشركين به مفهوم مطلق و كامل آن در جوامع اسلامي تحقق نيابد ، وحدت حاصل نمي شود و مشكلات جهان اسلام حل نمي گردد . با وحدت كلمه است كه مسلمانان جهان و دولتهاي اسلامي مي توانند به جنايات صربها پايان دهند ، تنها دعا كافي نيست ، تنها كمك مالي به مسلمانان بوسني كافي نيست . بايد دولتهاي اسلامي به آنها سلاح برسانند ، مسلمانان مظلوم بوسني احتياج به كمك نظامي دارند ، اگر دولتهاي كشورهاي اسلامي با هم يكدل و يكزبان باشند مي توانند كمك نظامي به مظلومين برسانند . دولتهاي اسلامي با وحدت كلمه مي توانند به حيات ننگين رژيم اشغالگر قدس خاتمه دهند . « مذاكرات صلح » و به تعبير درست رهبر معظم انقلاب « مذاكرات ظلم ! » دردي را دوا نمي كند و از نظر ما محكوم است . استكبار جهاني و در رأس آنها آمريكا خوب مي داند كه تنها سدّي كه در برابر سلطه طلبي آنها قرار دارد اسلام انقلابي و به تعبير زيباي امام راحل « اسلام ناب » است . به همين دليل از همه امكانات خود براي ضربه زدن به اسلام و طرفداران واقعي آن ، از انواع توطئه هاي فرهنگي ، اخلاقي ، سياسي ، اقتصادي ، حقوقي ، تبليغاتي و نظامي با تمام توان استفاده مي نمايند . ماجراي كتاب سلمان رشدي مرتد نمونه اي از توطئه هاي فرهنگي استكبار عليه
192 |
اسلام بود كه با حكم قطعي امام امت مبني بر ارتداد و وجوب اعدام او كه مورد تأييد علماي بزرگ جهان اسلام و توده مردم مسلمان جهان قرار گرفت ، اين توطئه بحمدالله خنثي شد . از آنجا كه جمهوري اسلامي ايران كانون اصلي اسلام گرايي در تاريخ معاصر است ، بيش از همه مورد انواع تهاجم ها و مورد بغض و كينه آمريكا است و اين سند افتخار ما است . ولي به خواست خدا عليرغم همه تلاشهاي آمريكا و اذنابش روز بروز اسلام گرايي در جهان بيشتر رشد مي كند و همه تلاشهاي مستكبرين براي ضربه زدن به اسلام نه تنها نتيجه اي ندارد ، بلكه عكس نتيجه مي دهد ( و مكروا و مكرالله والله خيرالماكرين ) . ( 1 ) همانطور كه امام راحل ما پيش بيني كرده ، اسلام همه سنگرهاي كليدي جهان را فتح خواهد كرد و اين قرن ، قرن پيروزي مستضعفين بر مستكبرين خواهد بود . اميدواريم در آينده اي نزديك شاهد جهاني شدن اسلام به رهبري مهدي آل محمد باشيم . خدايا فرج او را نزديك گردان . خدايا مظلومين بوسني ، مظلومين فلسطين و مظلومين جهان را در لبنان ، عراق ، مصر ، الجزاير ، ميانمار ، كشمير ، آذربايجان ، تاجيكستان و . . . نصرت فرما . * * *
قطعنامه مراسم برائت
متن سخنراني نماينده وليّ فقيه نيز به عربي ترجمه و قرائت شد و آنگاه قطعنامه مراسم قرائت گرديد كه زائران با غريو فريادهاي الله اكبر آن را تأييد كردند ، و اينك متن قطعنامه :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آل عمران : 54 .
193 |
« بسم الله الرحمن الرحيم ـ ما اجتماع كنندگان در اين مراسم عظيم و با شكوه ، اصول زير را به عنوان قطعنامه ، مراسم برائت از مشركين 11 ذي الحجه 1413 مورد تأكيد قرار مي دهيم :
1 ـ ما استكبار جهاني به سركردگي آمريكا را دشمن اصلي اسلام و مسلمين مي دانيم و انزجار پايان ناپذير خود را از نظام سلطه بين المللي اعلام مي كنيم .
2 ـ ما وحدت كلمه جوامع مختلف اسلامي را ضروري ترين نياز جهان اسلام در عصر كنوني مي دانيم و هر عامل تفرقه افكن را محكوم مي كنيم .
3 ـ قتل عام وحشيانه مسلمانان مظلوم بوسني و هرزگوين ، بخشي از توطئه استكبار جهاني به سركردگي آمريكاست كه با حمايت ضمني مجامع بين المللي انجام مي پذيرد ما از كشورهاي اسلامي مي خواهيم با وحدت كلمه تمامي اهرمها و امكانات خود را براي پايان دادن به اين فاجعه عظيم به كار گيرند ، و با قاطعيت اعلام مي كنيم كه ملت هاي مسلمان انتقام اين ملت مظلوم را از صربهاي جنايتكار خواهند گرفت .
4 ـ فلسطين اشغالي ، جزئي جدائي ناپذير از سرزمينهاي اسلامي است . ما ضمن حمايت همه جانبه از حركت انتفاضه ، تنها راه حل مسأله فلسطين را ، نابودي كامل اسرائيل مي دانيم .
5 ـ ما تهاجم فرهنگي غرب به ارزشهاي اسلامي و انقلابي را محكوم مي كنيم و بر اجراي حكم تاريخي حضرت امام درباره نويسنده مرتد كتاب آيات شيطاني تأكيد ميورزيم .
6 ـ ما حمايت قاطع خود را از حركتهاي رو به رشد اسلامي ، در همه جاي جهان ، در فلسطين ، بوسني و هرزگوين ، مصر ، الجزاير ، لبنان و كشمير اعلام مي كنيم .
7 ـ ما در جوار بيت الله الحرام ، با خداي كعبه پيمان مي بنديم ، كه آرمانهاي بلند امام راحل را ، با پيروي بي چون و چرا ، از رهبري خلف حاضر او ، حضرت آية الله خامنه اي ، دنبال كنيم ، و در دفاع از حريم اسلام ناب محمدي ـ ص ـ ثابت قدم و استوار بمانيم .
8 ـ ما براساس فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آية الله خامنه اي در پيام
194 |
خود به سرپرست محترم حجاج ، برگزاري برائت از مشركين را در مكه مكرمه ، حق مسلم ملت ايران مي دانيم و به هر شكل ممكن همه ساله اين مراسم باشكوه را اقامه خواهيم كرد .
* * *
پيـروزي بـزرگ
زائران پس از پايان يافتن مراسم در حالي كه بر توفيق بزرگ انجام مراسم برائت خداي را سپاس مي گفتند ، آرام و با شكوه خاصي به سوي كاروانها برگشتند .
خبر اين مراسم پخش شد ؛ بر امواج نشست و در دنيا بگسترد . دولت عربستان نيز سكوت را نياراسته و در يك موضع گيري عجولانه اين مراسم را بدعت شمرده و به نفي و طرد آن پرداخت و گفت كه هرگز در تاريخ اسلام چنين چيزي انجام نشده است و خلفا و پيشوايان اسلام در مني چنين نكرده اند و . . .
امّا سنت شناسان علوي و پيروان مكتب اهل بيت كه عشق و عرفان و دلدادگي به خداوند را از اين خاندان فراگرفته اند ، و چگونگي ستيز و فريادگري عليه شرك را از اين معلّمان بزرگ بشريت آموخته اند ، مي دانند كه : مني جلوه تولّي و تبرّي است و تجسّم خشم به شرك و عشق به الله . آنان آموختند كه در برابر ستم نبايد سكوت كنند و حق را بايد فرياد كنند و فراز آورند ، و در مناسبتهاي شايسته و موقعيتهاي بايسته ، سخن حق را در پيشديد انسانها بنهند و به گوش جهانيان برسانند ، و مگر نه اين است كه در اين « مني » حسين بن علي ـ ع ـ آن معلم بزرگ شهادت و چهره خونين دفاع از حق و اسوه عرفان و عشق در مني در اجتماعي عظيم چهره كريه بني اميه را نماياند و غصب خلافت توسط بني اميه و يزيد را فرياد كرد ، و رهبري آل علي را معرّفي نمود و جايگاه والاي خلافت حق ، و حق خلافت را فراز آورد و بدين سان در سرزمين مني عليه شركِ مستور در قيافه تزويرگرانه بني اميه افشاگري كرد . ( 1 ) و حضرت امام محمد بن علي ـ ع ـ ( باقرالعلوم ) به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ حياة الامام الحسين ـ ع ـ ، ج 2 ، ص 288 .
195 |
كميت ـ شاعر شجاع و عارف شيعي ـ رخصت داد در تجمع عظيم مردمان ، قصيده بلندش در احقاق حقّ ، و چهره نمايي از ظلم را بخواند و مظلوميت آل علي را فرياد كند و ستمگري جباران را بنماياند و اين حماسه پرشكوه را بر رواق تاريخ ثبت نمايد و . . . ( 1 )
باري ، پيروان راستين اسلام و مدافع بي دريغ حق ، سكوت در مقابل ستم را برنتابيدند ؛ و اگر در شهر مكه و ميدان معابده جلو فرياد آنان را گرفتند ، در مني و در زير آسمان كبود آن ديار عرفان و عشق و ستيز ، مراسم برائت را برگزار كردند ، و يكبار ديگر نشان دادند كه حق پيروز است و : « من صارع الحق صرعه » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ الغدير ، ج 2 ، ص 20 .