بخش 12

* فصل ششم : جلوه حـق نقش حج در شناساندن چهره راستین تشیع مراسم دعای کمیل در مدینه


287


فصل ششم :

جلوه حق


289


نقش حج در شناساندن چهره راستين تشيّع

شيعه نگرش ناب و جريان خالص و ديدگاه استوار بر كتاب و سنت فرهنگ اسلامي است . اين نگرش از همان آغاز به علل گونه گون آماج تهمتها ، افتراها ، ستمها و ظلمها بوده است ، اكنون بسياري از مسلمانان كه در بستر فرهنگي ساخته و پرداخته نسلها و عصرهاي تحريف برآمده اند به شيعه چگونه مي نگرند ؟ ! مردماني كه نه منابع اصيل فكري شيعه را ديده اند و نه از ابعاد آموزه هاي رهبران آن آگاهند و نه از تعاليم توحيدي متون حديثي و كلامي بي بديل آن . در فضايي چنين تيره و تار كه آنچه پاشيده مي شود بذر كين است و تخم خشم ، ثمره آن جز نگاههاي خشم آلود نخواهد بود .

پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري پيشواي فقيد اين امت ؛ حضرت امام خميني ـ رضوان اللّه تعالي عليه ـ كه لرزه اي چونان زلزله در اركان سياست جهان افكند ، چشمهاي بسياري را به سوي ايران ؛ سرزمين تشيّع ، خيره ساخت و زمينه انديشيدن براي بسياري را فراهم آورد . اكنون بر عالمان شيعي و مسؤولان امور است كه از اين فضاي بوجود آمده ، براي هر چه بهتر نشان دادن هويّت اصيل تشيع بكوشند و ابهامها و تحريفها را از چهره تشيّع بزدايند . در جهت اين هدف كنگره حج يكي از مهمترين موقعيتهاي كارآمد و سرنوشت ساز است . در ايام برگزاري كنگره بزرگ حج صدها هزار مسلمان از اقاليم قبله ، به سرزمين وحي گام مي نهند ، ذهن بسياري از اينان انباشته است از تبليغات سوء و پيش داوريهاي معمول درباره تشيع . اندك توضيح درباره حقايق نهفته


290


در معارف شيعي كافي است تا آنان را در داوريها به ترديد افكند و براي آشنايي با چهره اصيل تشيع ياري رساند .

يكي از پزشكان نيجريايي از اين كه سنيّان حنفي مذهب ايراني را در ميان زائران شيعي مي نگرد شگفت زده مي شود و مي گويد : تاكنون مي انديشيدم كه سنيان از هيچگونه آزادي در ايران برخوردار نيستند . روحاني كاروان او را با حقايقي آشنا مي كند و آنگاه در همراهي او به بقيع مي روند ، روحاني كاروان موقعيت بقيع را توضيح مي دهد و از مدفونان آن سخن مي گويد و امامان مدفون در بقيع را مي شناساند ، و صحابه مدفون و شهداي احد را معرفي مي كند ، و او با تأثر تمام مي گويد :

از خداوند طلب مغفرت مي كنم كه سه بار به حج مشرّف شده ام ولي به زيارت بقيع نيامده ام .

در يكي از كتابفروشيهاي مدينه به نگريستن و دريافتن كتابها مشغول بودم گاهي مراجعه كننده اي از كتابي سؤال مي كرد ، مؤلف كتاب را مي گفتم و از چگونگيش صحبت مي داشتم ، اين كار در مدت كوتاهي كه در آن كتابفروشي بودم چندين بار پيش آمد ، پيرمرد با شگفتي گفت : برايم بسيار جالب است كه شما ايرانيان با اينكه زبانتان فارسي است اين همه از متون عربي آگاهيد . او از عالمي ايراني ياد كرد كه با اطّلاعي وسيع از منابع اسلامي به وي مراجعه كرده و از كتابفروشيش فراوان كتاب خريده است . او مي گفت اين برخوردها ديدگاه مرا نسبت به ايرانيها يكسر تغيير داده است .

به گزارش ديگري بنگريد :

جواني مصري در يكي از كتابفروشيها به من گفت : شما شيعيان غير از خودتان ديگران را قبول نداريد و صحابه پيامبر را تكفير مي كنيد .

گفتم : اين تهمت است و تبليغاتي است دروغين عليه ما ، ما شيعه اهل بيت پيامبر هستيم و در اين اعتقاد از قرآن و سنّت رسول الله پيروي كرده ايم ، مسلمانان ديگر را برادر مي دانيم و در ايران نه تنها با آنان كه با اهل كتاب نيز با مروّت رفتار مي كنيم . اصحاب پيامبر را دوست داريم و آنان را يكسر تكفير نمي كنيم امّا به عدالت همه آنها


291


نيز باور نداريم . معتقديم برخي از آنها بر عهد خود وفادار نماندند و سفارش پيامبر را درباره اهل بيت ـ عليهم السلام ـ ناديده گرفتند و اين غير از تكفير است ، ما به آيه قرآن معتقديم كه فرمود :

« ولا تقولوا لمن القي اليكم الإسلام لستَ مؤمناً » .

با شنيدن سخنان من آرام گرفت و پس از قرائت آيه دست مرا گرفت و به گرمي فشرد و گفت :

احسنت بارك الله فيك . مي دانستم ايرانيها خوبند ، اكنون يقين كردم .

بي گمان بسياري از برخوردهاي ناهنجار مسلمانان با شيعيان از سر ناآگاهي است به تعبير زيباي علي ـ ع ـ :

« الناس اعداء ماجهلوا » يا « النّاس اعداءٌ ، ماجهلوا » .

« مردمان دشمن آن چيزي هستند كه نمي شناسند » ، يا « انسانها در ستيز خواهند بود تا آنگاه كه سرجهالت با هم برخورد مي كنند » .

به گزارشهاي ذيل دقت كنيد :

يكي از طالبان علم مي گويد : در « مسجد اجابه » پس از نماز سجده شكر بجا مي آوردم ، پيرمردي از اعضاي بعثه قطر با من آغاز به سخن كرد و گفت اين سجده پس از نماز چه بود .

گفتم : سجده شكر ، بشكرانه توفيق عبادت در اين مكان مقدس ، گفت : احسنت .

داستان مباهله را برايش توضيح دادم ، خرسند شد . در ضمن گفتگو ، خادم مسجد كه جواني سياه چهره بود ، با خشم فرياد زد : با اينها سخن نگو ، اينها رافضي هستند ، امّا من به او سلام كردم و با خنده و صميميت گفتم : نه برادر ، ما همه به بركت اسلام برادريم و رافضي نيستم ، او منفعل شد و خشمش فرو نشست .

به مسلمان قطري گفتم ، اين است نتيجه تبليغات دروغين و ناآگاهي از عقايد يكديگر ، او به گرمي با من سخن مي گفت مرا به بعثه قطر دعوت كرد و گفت : من در اين


292


سفر هر آنچه را عليه ايرانيان و شيعه شنيده بودم دروغ يافتم . من ديدم كه شيعيان برخلاف آنچه شايع كرده اند شديداً به اسلام و آداب شرعي مقيد هستند . در نمازهاي جماعت اهل سنت شركت مي كنند ، و با اخلاق حسنه با ديگر مسلمانان برخورد مي كنند ، ولي تأسف اين است كه نديدم و نشنيدم كه به آنان اقتدا كنيم و تريبوني در اختيارشان بگذاريم و سخنانشان را بشنويم ، چرا ؟ !

در حال وضو گرفتن بودم يكي از ائمه جماعت مساجد تركيه پيش آمد و با خشم گفت :

وضوي شما ايراني هاي شيعه باطل است ؛ زيرا پاها را بايد شست .

گفتم : مسائل جزئيِ فرعي مهم نيست ، ما بايد در جهت وحدت بكوشيم و اعمال يكديگر را بر بطلان نسبت ندهيم . با خشم گفت : نه چنين است ، بايد از قرآن دليل بياوري .

گفتم در قرآن و در آيه وضو آمده است : « فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الي المرافق وامسحوا برؤسكم وارجلكم الي الكعبين » .

در كجاي آيه آمده است ، « بشوييد » ؟

او در حالي كه به اضطراب افتاده بود گفت : بايد « فاغسلوا » باشد ، قرآن را باز كردم و آيه را نشان دادم رنگش پريد و از شرم سرپائين افكند ، من با محبّت دستش را گرفتم و گفتم : با اين همه ما نمي گوييم وضوي شما باطل است ، و دوست داريم با هم در مقابل كفر جهاني متّحد باشيم . او گفت من امام جماعت هستم من در باره شما اشتباه مي كرده ام ، شما داراي كشوري اسلامي هستيد ، ما هم آرزوي نابودي نظام لائيك و برقراري نظام اسلامي را داريم ، خشم وي بدل به محبت شده بود ، با او بسيار سخن گفتم و با مهر و محبت از هم جدا شديم .

يكي ديگر از عالمان مي گويد جواني از تركيه ملتهب و نگران پيش من آمد و گفت :

براي من چنين وانمود كرده بودند كه ايرانيان داخل حرم رسول الله نمي شوند و


293


فقط بقيع را زيارت مي كنند و بعد به مكه مي روند ، امّا من كه عالمان شيعه را با لباس خاصّشان مي شناختم در حرم پيامبر ديدم و شگفت زده شدم و به مظلوميت ايران و انقلاب اسلامي و شيعه پي بردم . ايران بايد در مقابل تبليغات جهاني عليه شيعه و زدودن تهمتها و شايعه ها سرمايه گذاري كند . و از چهره انقلاب اسلامي و شيعه اتهامات دشمنان را بزدايد .

روحاني ديگري كه مشغول راهنمايي ايرانيان بوده است مي گويد :

زائري مصري درباره عقائد شيعيان سؤالهايي كرد جواب دادم : به مسائل فقهي پرداخت ، پاسخ گفتم . آنگاه گفت درست است كه قرآن شما با قرآن ديگر مسلمانان تفاوت دارد ، گفتم اين دروغ است و تهمت ، قرآن ما عين قرآن ديگر مسلمانان است بدون كاستي و فزوني و قرآن چاپ ايران را نشان دادم . او بشدت متأثر شد و گفت عليه شيعه فراوان تهمت مي پراكنند . من پيرو مذهب خاصي نيستم و استدلال هر مذهب را قويتر بيابم از آن پيروي خواهم كرد .

امام جماعتي از مراكش از امام ـ رضوان الله عليه ـ تجليل مي كند و مقاومت ايران را بر سر آرمانهايشان مي ستايد و با ابراز تنفر از ناسيوناليسم عربي مي گويد : اينان كه در اينجا شايع مي كنند ايرانيان مجوسند از سر جهالت و جنايت است كه مي گويند . مگر نه اين است كه بسياري از محدثان و مفسّران مانند امام بخاري ، طبري ، رازي ، مسلم و . . . ايراني هستند ، خدمتي كه ايران به اسلام و فرهنگ اسلامي كرده است بي نظير است ، وي در نهايت سؤال مي كند ، كه آيا درست است كه برخي از شيعيان در اذان مي گويند « اشهد انّ علياً رسول الله ! » .

كسي كه عالم است و ديدگاهي روشن نسبت به شيعه دارد نيز چنين سؤالي برايش باقي مانده ، اين نشانگر اوج جوّسازي جبهه ضد شيعي عليه باورهاي شيعي است ، به او گفته مي شود :

اين كذب محض است علي ـ ع ـ مي فرموده است : « انا عبد من عبيد محمّد » ، ما نيز مي گوييم او دست پرورده پيامبر و وصيّ پيامبرـ ص ـ است . و پيشواي امت اسلامي


294


است و در اين باور به قرآن و سنت ترديد ناپذير استفاده مي كنيم .

او با اظهار خرسندي ازاين ديدار و خوشحال از اينكه ابهامي از ذهنش زدوده شده است ، خداحافظي مي كند .

اين اظهار نظر نيز از دانش پژوه و دانشوري مراكشي شنيدني و خواندني است :

نغمه شوم تفرقه افكنانه عليه شما شيعيان بسيار است ، مبلّغان تفرقه افكن عليه شيعه تبليغات گسترده اي به راه انداخته اند . آنان مي گويند : شما از پيروان پيغمبر نيستيد ، در حالي كه من ديدم ايرانيان در كنار مزار پيامبر و قبور بزرگان اسلام در بقيع و احد ، زيارت مي خوانند ، گريه مي كنند و چه حال خوشي دارند ، حالات معنوي ايرانيان بسيار عالي است و قطعاً بيش از ديگر مسلمانان است .

وقتي عالمي مواضع اسلامي و انقلابي جمهوري اسلامي رابه زائري سنگاپوري شرح مي دهد و عقايد مستند به قرآن و سنت شيعه را توضيح مي دهد و حقايق بسياري را براي وي مي نماياند ، او با لبخندي شيرين مي گويد :

پس اين كه مي گويند شما « بنيادگرا » هستيد درست است ! چون شما به اصل و بنياد مشكلات مسلمانان جهان پرداخته ايد و از سوي ديگر به بنياد دين يعني قرآن رجوع مي كنيد و از آن بهره مي گيريد . اگر بنيادگرايي اين است بسيار خوب است كه همه مسلمانان بايد بنيادگرا باشند .

رفتار اصولي ومنش صحيح اسلامي كه بسياري از زائران ايراني ـ سپاس خداي را ـ مراعات مي كنند يكي از مهمترين عوامل تصحيح ديدگاه زائران اقاليم قبله درباره ايران و شيعه است . حضور قاريان نيك نَفَس ، خوش صوت و خوشخوان جلوه اي ستودني دارد ، در ضمن گزارشي آمده است كه :

بعد از نماز صبح يكي از قاريان ايراني در جلسه قرائت قرآن مسجدالنبي ـ ص ـ حضور يافت و با صوتي دل انگيز و زيبا قرآن را قرائت كرد . اين قرائت بقدري موجبات وجد و خوشنودي شنوندگان را بوجود آورد كه بسياري از مأموران سعودي نيز با وي مصافحه كردند و زيبايي قرائت او را ستودند .


295


شبي در طبقه دوّم مسجدالحرام در جمع انبوه زائران وقتي جانبازي نشسته بر « ويلچر » نداي قرآن سرداد و با زيبايي تمام قرآن را قرائت كرد مسلمانان اشك شوق ريختند و اين همه عشق به اسلام و قرآن را ستودند . گسترش تفكر اسلامي ، عظمت انقلاب اسلامي ، و نقش سازنده رفتار صحيح زائران ايراني و تبليغات استوار در اين جهت ، باعث مي شود كه زائران مسلمان گاه خود از مواضع اسلامي ايران دفاع كنند و در مقابل تبليغات شوم بايستند ؛ به گزارشهاي ذيل توجه كنيد :

يكي از عالمان ترك با يكي از عالمان ايراني در مسجدالنبي به گفتگو پرداخت ، و شبهات و اشكالاتي به عقايد شيعه مطرح كرد ، عالم ايراني در حال جواب دادن بود . زائري ترك با شور و هيجان ويژه اي با صداي بلند به عالم ترك نهيب زد كه اينها تهمت است و افترا ، آنكه اينجا آمده به دعوت خدا لبيك گفته است و آنكه در كنار مزار پيامبر نشسته از جان و دل به او اعتقاد دارد . من بارها به ايران سفر كرده ام مظاهر اصيل اسلامي در آنجاست ، آنها احكام قرآن را اجرا مي كنند ولي ما اهل سنت كه ادّعا پيروي از سنت پيامبر را داريم در كشورهاي ما هنوز طاغوتها حكومت مي كنند رفتار شيعيان ايراني در اينجا كافي است كه بگوييد اينها همه تهمت عليه شيعه است .

پيشتر گفته ايم برخي از ائمه جماعت سعودي تحت تأثير القائات شيطاني برخي از استادانشان نگاهي ناهنجار به شيعه دارند و اين است كه در مناسبتهاي مختلف در مساجد عليه شيعه سخن مي گويند . زائري گزارش مي كند كه :

امام جماعت مسجدي در نزديكي بانك رياض پس از اداي نماز به شيعيان اهانت كرد و وقيحانه آنان را برادران شيطان ناميد . دو زائر اندونزيايي و مالزيايي برخاستند و به شدّت اعتراض كردند و با وي به مشاجره پرداختند و گفتند : شيعه و سني برادرند ، اينكه شما چنين مي گوييد ، معلوم است كه شما شيطانيد ؛ چون در جهت تفرقه قدم برمي داريد !

اينها و جز اينها نشانگر آن است كه زمينه هاي بيداري در جهان اسلام و يافتن حقايق بسيار گسترده است ، بايد با تبليغ درست و شناخت ابعاد توطئه ها و رديابي دقيق


296


جريانها و آماده سازي امكانات متناسب با آنچه دشمن مي پراكند ، سيلاب توطئه را سد و حقايق سپيده گشاي معارف اسلامي را بگسترد ، تا روز و روزگاري در اقاليم قبله جز آفتاب اسلام ناب محمّدي نتابد و فرياد ناب حق همه گستر شود .


297


مراسم دعاي كميل در مدينه

دعا ، راز زندگي است .

دعا ، رمز ميان عشق و معشوق است .

دعا ، زمزمه عاشقانه قطره هاست در راه پيوستن به بي نهايت .

دعا ، جلوه دلدادگي شوريده دلان ، بصيران و بي قراران جمال محبوب است .

دعا ، سلاح است ، سلاح پيشتازان توحيد ، مناديان عدل ، فريادگران حق ، رسولاني كه رسالت بيداري ، آگاهي و عزت انسان را به دوش داشتند ( الدّعا سلاح الانبياء ) .

دعا ، آرامبخش جان ، اطمينان دل ، و شكوه و عزت و زيبايي دل است .

دعا ، در آموزه هاي پيامبران و پيشوايان الهي از جايگاهي بلند برخوردار است ، خداوندِ مجيب به گران جاناني كه از يادكرد او تن مي زنند و به دعا روي نمي آورند فرمود :

« و قال ربكم ادعوني أَسْتَجِبْ لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتي سَيَدْخلون جهنم داخرين » . غـافـر : 60

دعا با اين همه شكوه و جاذبه ، با اين همه والايي و گران ارجي ، بايد از حرمتي عظيم و جايگاهي بلند و آدابي ويژه نيز برخوردار باشد . كجا دعا كنيم ؟ بهترين جاي زمزمه كجاست ، در چه مكاني رازگويي كنيم .

اكنون تو در مدينه هستي ، شهر پيامبر ، كنار پيامبر ، محضر پيامبر .

اكنون تو در مدينه هستي ، در كنار امامان ، در آستانه بقيع ، بر كنار مزاري كه


298


فريادگر مظلوميت و نماد قرنها خاطره ، شكوه و عظمت است . و اينجا بهترين مكاني است كه مي شود دعا كرد .

زائران هرگز چنين موهبت شگرف و توفيق عظيم را وانمي نهند ، پس بايد در انتظار لحظه هايي باشند كه در محضر پيامبر و امامان ـ عليهم السلام ـ جملات بي بديل هيجانبار مولايشان علي را ـ كه به شاگرد دلداده به حق و عارفش « كميل بن زياد » ـ آموخته است زمزمه كنند .

يكي دو روز پيشتر از « شب جمعه موعود » در كاروانها ، سخن از دعاي كميل است . مجريان سختكوش و سوخته دل مي كوشند اين مراسم در نهايت شكوه و جلال برگزار شود . فضاي باز بين « مسجدالنبي » و « بقيع » در انتظار گامهاي آرام ، متين و باشكوه زائران پيامبر است . مجريان با بازوبندهاي ويژه در نهايت ادب به هدايت مردم همت ورزيده اند . كاروانها از كويها و برزنها ، خيابانها و كوچه ها ، متشكل و آرام چونان جويباري در حركتند . كه تو اگر بر بلندايي فراز آيي صحنه اي زيبا و هيجانبار را در پيشديدت خواهد نهاد . صحنه اي زيبا از عاشقاني كه مي روند تا پرشكوهترين نيايش عارفانه را شكل دهند .

اكنون تمام فضاي باز آكنده از بيداردلاني است كه از زيارت رسول اللّه آمده اند و اكنون آماده رازگويي با خدايند . سيستم صوتي ، تشكيلات فيلمبرداري ، تداركات رفاهي همه و همه از برنامه ريزي دقيق و تلاش هوشمندانه حكايت مي كند . مراسم اعلام مي شود ؛ دلها مي تپد ! جانهاي مشتاق آماده اند تا كوير دل را به تابشهاي بي دريغ حقايق بسپارند . . . كلام خداوند !

آيات الهي خوانده مي شود ؛ چه دلپذير است شنيدن آيات الهي در فضايي كه روزي و روزگاري جبرئيل امين اين آيات را بر پيامبر فرو مي خواند و مؤمنان در آبشار زلال آن ، جان را از تيرگيها مي شستند و سپيد دل حقايق را مي نيوشيدند .

دعا را بايد با دلي شكسته ، چشماني اشكبار ، قلبي آكنده از شوق و جاني سرشار از طلب و لحني آميخته با حزن بخواني .


299


گوش دل را به زمزمه عاشقانه اي مي سپاري كه رثاء فرزندان رسول الله را مي سرايد ، مدّاح اهل البيت مظلوميّتهاي آل علي را فرياد مي كند ، اينان ميراث داران كميتها و دعبل ها هستند كه در تنگ و فراخ سده ها با سرايش مظلوميت آل علي حرمت آنان را پاس داشتند و نام جاويد و زيبايشان را بر رواق تاريخ فرياد كردند .

سخن از زهراـ سلام اللّه عليها ـ است ، و ستمي كه بر او روا شده است ، مرثيه بقيع است و مزار خاموش آن ، رثاي آل علي و مظلوميت شكننده آنان ، دلها مي تپد ، اشكها مي ريزد ، سينه ها مي لرزد و فريادها آرام آرام فراز مي آيد ؛ يا زهرا ، يا رسول الله و . . .

بغضها تركيده است و تو گويي شيعه ايراني ، بحريني ، ترك ، عرب امشب آمده اند تا در حاشيه دعا قرنها مظلوميت را فرياد كنند . اينك مادر شهيد در گوشه اي آرام دردهاي دلش را با دردهاي آل علي پيوند مي زند . و جانبازان ؛ اين برترين نمادهاي نستوهي و پرشكوهترين جلوه هاي شهامت و جهاد ، از روي چرخها حماسه ايثار و استقامت را با اشكهاي زلال پيوند مي زنند و عاشقانه زمزمه مي كنند . . .

« اللّهم اني اسئلك برَحْمَتِكَ الّتي وسِعَتْ كُلَّ شِيء . . . »

و تو اينك چونان قطره اي بر پهناي اين درياي آرام ، كه امواجش آهنگين و صبور عشق را زمزمه مي كند ، با خدايت زمزمه مي كني و آهسته با خدايت سخن مي گويي و با چشمان اشكبار از بار گناهت مي كاهي و چه پرشكوه ، بيدار و تنبه آفرين است كه در محضر پيامبر با جملات علوي با خدايت چنين گويي :

« يا سيّدي فأسئلك بعزّتك أن لا تحجب عنك دعايي سوءُ عملي و فِعالي و لاتَفْضَحْني بحقّي ما اطَّلَعْتَ عليه منْ سرّي ولا تعاجِلْني بالعقوبَةِ علي ما عَمِلْتُهُ في خَلَواتي من سوء فعْلي و اسائتي و دوام تفريتي و جهالتي و كثرة شهواتي و غفلتي . . . »

و ربّ ، غفور و كريم را بدين سان بخواني :

« قوّ علي خدمتك جوارحي و اشدُدْ علي العزيمة جوانحي ، وَهَبْ لي الجدَّ في خشيتك ، و الدّوام في الإتّصالِ بخدمتِكْ ، حتي أسرحَ اليك في ميادين السابقين . . . » .

جملات دعا را با صداي دلپذير و لحني آميخته به حزن مي شنوي ، حال و


300


شور و شگفتي به جمعيت حاكم است ، و اينك در سطور پاياني آن يكبار ديگر مرثيه سرايي با ياد آل علي ، و حضرت مهدي ـ ع ـ قلب تو را از شوق مي آكند و شركت كنندگان را به آستانه خورشيد مي برد . دعا در ساعت 12 به وقت محلي تمام مي شود ، و مردم آماده اند كه دست نياز به سوي خداوند ببرند ؛ نماينده مقام معظم رهبري حضرت آية الله خامنه اي ، حجة الاسلام والمسلمين جناب آقاي ري شهري ، دعا مي كنند .

انبوه جمعيت نيايشگر ، از اقاليم قبله به دعاهاي پيروزي مسلمانان در بوسني و هرزگوين ، فلسطين ، كشمير و ديگر اقاليم قبله ، گسترش تفكّر اسلامي ، سر بلندي انقلاب اسلامي ايران ، عظمت و عزّت رهبري « آمين » مي گويند ، و رضوان الهي را براي رهبر بزرگ و قافله سالار آزادي حضرت آية الله العظمي امام خميني در كنار قبر پيامبر از خداوند مي خواهند . مديران گروهها ، زائران را به اقامتگاهها هدايت مي كنند و مجريان همچنان هوشمندانه در محيط هستند تا اگر زائري بازماند يا مشكلي پيش آمد در رفع آن بكوشند و امدادجويان را ياري رسانند .

برگزاري مراسمي بدين شكوه و عظمت ، داراي اين همه شور و هيجان ، براي بسياري از مسلمانان شگفت آور و هيجانبار است . در فرجام اين گزارشگونه ، حال و هواي يكي از سپيد دلان آفريقايي را مي آورم كه دليلي است بر مدّعا :

ضلع جنوب شرقي مسجد النبيـ ص ـ ايستاده بودم تا از هر دو طرف مسلط بر مراسم باشم ، آرام آرام آمد و در كنار من ايستاد . از صورت سياهش فهميدم كه بايد اهل يكي از كشورهاي آفريقايي باشد ، اول به موج جمعيتي كه دعا مي خواندند نگاه كرد و بعد با كمال تعجب به نيروهاي گارد سعودي كه از دوطرف يكي حرم حضرت رسولـ ص ـ و ديگري داخل قبرستان بقيع ، جمعيت دعا كننده را فراگرفته بودند . مجدداً نگاهش را متمركز بر ديوار بقيع كرد و با


301


ترديد به افرادي نگريست كه با دوربين از مراسم دعاي زوار ايراني فيلمبرداري مي كردند . از چهره اش فهميدم سؤالي دارد . لذا به او سلام كردم جوابم را داد . بلافاصله به زبان فرانسوي پرسيد اين جمعيت از كجاست ؟ گفتم : از جمهوري اسلامي ايران هستند . سؤال كرد چرا اينجا جمع شده اند ؟ گفتم براي دعا ، گفت : چه دعايي ؟ بلافاصله يكي از دعاهايي را كه در دستم بود را به وي داده گفتم دعاي كميل علي ـ ع ـ دعا را از من گرفته و شروع به ورق زدن آن كرد ، رسيده بوديم به اين قسمت دعا كه همه با هم زمزمه مي كردند ، « يا من اسمه دواء ، و ذكره شفاء . . . » ديدم خيلي در خودش فرو رفته ، وي را به حال خود گذاشتم ، چند قدمي جلو رفت و بروي زمين نشست . بعد از چند دقيقه كه دعا تمام شد بلند شد و ايستاد ، چند قطره اشك روي صورت وي ديدم ، مشتاقانه از او سؤال كردم شيعه هستي ؟ گفت نه و از من دور شد . به حال او غبطه خوردم چرا كه من در حال او غور كرده بودم و او غور در دعا . ( تصوير شماره 21 )

* * *


303


شبي با قرآن

شب بيست نهمين روز ماه ذي القعده از راه رسيد . زائران حرم عشق و عارفان كوي دل در ساختمان جفّالي گرد آمده ، تا با حافظان و قاريان همراه و همنوا شوند و آسمان عطرآگين مكّه مكرمه را با آواي ملكوتي قرآن گلباران كنند و خاطره حرا و مهبط وحي را يادآور شوند . دلها بي قرار و گوشها در انتظار سرانجام با نثار درود و سلام بر آخرين فرستاده خدا ، طوسي با قرائت چند آيه مجلس را منوّر ساخت . سپس گروه تواشيح جامعه مداحان مشهد شور و حالي به حاضران بخشيدند . آنگاه حافظ قرآن محمدجواد نعمت اللّهي با پاسخ به سؤال حجة الاسلام كريمي از مسؤولين شوراي استفتاي حضرت امام (ره) جايزه سفر به سوريه را كه از طرف ، برادر رضايي سرپرست سازمان حج و زيارت پيشنهاد شده بود ، ازآن خود ساخت . پس آنگاه محمود ابوالقاسمي با تلاوت آياتي ديگر از كلام الله مجيد دلها را بسوي ملكوت اعلي روانه كرد . حُسن ختام برنامه شبي با قرآن ، قرائت آياتي از قرآن با صداي دلنشين و دعاي خير حاضران كه دستهايشان بسوي آسمان و دلهاشان همنوا با عرشيان ، و كلامشان سوگند به قرآن ، براي فرج امام عصر ، حضرت صاحب زمان ـ عج ـ بود .

* * *


304


برگزاري مراسم شبي با قرآن

مراسم روح بخش شبي با قرآن ، شب جمعه بيست و سوّمين روز ارديبهشت ماه ، در سرزمين پيامبراكرمـ ص ـ در محل بعثه مقام معظم رهبري ، و با حضور حجة الاسلام والمسلمين محمّدي ري شهري و جمعي از زائران حرم عشق و تني چند از قاريان و حافظان بين المللي برگزار شد . در اين مراسم كه عطر قرآن همه جا را فرا گرفته بود ، يكي از قاريان آياتي از كلام الله مجيد را تلاوت كرد و قلبها را با نور قرآن شستشو داد . سپس گروه تواشيح با همخواني و همنوايي صفاي ديگري به مجلس بخشيدند . در ادامه چند تن ديگر از حافظان و قاريان با نواي دلنشين قرآن معنويت خاصي را به مجلس دادند . ( تصوير شماره 22 )



| شناسه مطلب: 78574