بخش 22
گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین محمود عبداللهی گفتگو با دکتر محمدرضا مشکوة الدینی گفت وگو با دکتر همایون منصوری ، در باره مسائل شرق آسیا گفتگو با محمد حسین لوحی نژاد در باره مسلمانان ترکیه گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی رضایی گفتگو با زائران خانه خدا در آستانه بازگشت برگزاری دعای کمیل و دعای ندبه در مدینه برگزاری مراسم سخنرانی در بعثه رهبری بازگشت نماینده ولی فقیه به ایران شکرگزاری به مناسبت توفیق برگزاری حج 82
526 |
در مدينه منوره، سالروز عيد سعيد غديرخم و سالروز پيروزي انقلاب اسلامي ايران را تبريك گفتند.
در اين مراسم، آيت الله صابري همداني، عضو مجلس خبرگان رهبري، طي سخناني در اهميت عيد سعيد غدير و بحث امامت، مطالبي ايراد كرد و گفت:
در روز قيامت، كسي را به نام كشور، رييس جمهور، پدر، پسر و... صدا نمي كنند. بلكه هر قوم و گروهي را با امام و رهبر آن گروه مي شناسند...
هركسي كه در دنيا امام و پيشواي خود را نشناسد، در روز قيامت مانند كوري خواهد بود كه نمي داند به كجا بايد برود.
آيت الله همداني تصريح كرد: حضرت مهدي(عج) هم كه قرار است ظهور نمايد
و جهان را پر از صلح و صفا كند، از فرزندان حضرت علي(عليه السلام) و فاطمه زهرا(عليها السلام)
است.
وي ضمن اشاره به مناقب امام علي(عليه السلام) در توصيف حضرت فاطمه(عليها السلام) گفت:
خداوند متعال درباره حضرت فاطمه(عليها السلام) سوره كوثر را نازل كرده كه در اين سوره برخلاف ساير سوره هاي قرآن، هيچ كلمه تكراري وجود ندارد; يعني تمامي كلمات اين سوره، انحصاراً در حق حضرت فاطمه نازل شده و در هيچ جاي قرآن تكرار نشده است.
آيت الله صابري همداني افزود: در همين سوره خداوند به پيامبر(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد: نماز بگزار به خاطر نعمتي كه به تو عطا كرده ام; چراكه فاطمه زهرا(عليها السلام) نعمتي بود براي عالميان.
گفتگو با حجت الاسلام و المسلمين محمود عبداللهي
در روزهاي پايانيِ ايام پربركت و معنوي حج قرار داريم; ايّامي كه آرام آرام سفره ميهماني را جمع مي كنند اما اين سؤال باقي است كه ما از اين سفر چه بهره اي بايد مي برديم و فوايد و بركات حج از منظر قرآن مجيد چيست؟
مطالب زير گفتگويي است با حافظ و محقّق قرآن كريم، حجت الاسلام و المسلمين محمود عبداللهي، تا همگان از آموزه هاي قرآن، در اين باره، بهره مند شويم:
527 |
* براي ورود به بحث، بفرماييد، آيات مربوط به حج را چگونه مي توان موضوع بندي كرد؟
* بحث حج در قرآن بسيار گسترده است. به طور كلي، پاره اي از آيات حج، مربوط به جايگاه مسجدالحرام، برخي مربوط به حضرت ابراهيم، برخي مربوط به ساختن كعبه، بخشي از آيات مربوط به احكام اخلاقي حج و تعدادي مربوط به احكام عبادي حج است. بعضي از آيات به فلسفه و اسرار حج اشاره دارد و بالاخره تعدادي از آيات نيز بر آثار فردي و اجتماعي حج دلالت مي كند.
آيات مربوط به حج، در جاي جاي قرآن كريم تكرار شده، ولي در سوره هاي حج، بقره، آل عمران و مائده بيشتر است.
* چرا حجاج هنگام خروج از مسجدالحرام، مضطرب و دل نگران مي شوند؟ آيااز ميان آيات، آيه اي هم به اين مورد اشاره دارد؟
* طبيعي است كه حجاج هنگام خروج، همراه با يك اضطراب و ناراحتي، از حرمين شريفين خارج شوند. علّت آن، جايگاه بلندِ مسجدالحرام است. چون احساس مي كنند از خانه حقيقي خود دور مي شوند. در قرآن است كه " إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِي جَعَلْناهُ لِلنّاسِ... " ما مسجد الحرام را براي مردم قرار داديم.
و يا در سوره مباركه آل عمران95 و مي فرمايد: " إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُديً لِلْعالَمِينَ " در اين آيه دو نكته جلب توجه مي كند:
1 . كعبه جايگاه و پناهگاه مردم است.
2 . هدايت براي همه است; يعني بين المللي است، همان طور كه خود قرآن وسيله هدايت براي عموم مردم دنياست.
همچنين در سوره مباركه بقره مي فرمايد: " وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَ أَمْناً... " ; يعني كعبه را ملجأ و محلّ اَمن براي مردم قرار داديم.
حال، زائر وقتي مي خواهد از اين خانه حقيقي جدا شود، چرا ناراحت و مضطرب نباشد؟ بنابراين، همانطور كه در حين ورود، احساس غريبي به انسان دست مي دهد. در حين خروج هم اين احساس ايجاد مي شود و براساس اين آيات، طبيعي هم هست.
528 |
* حالا كه مي خواهيم از خانه حقيقي خارج شويم و به خانه مجازي برگرديم، از منظر قرآن سوغاتي ما چه بايد باشد؟
* ما در ايام حج، به لحاظ فيزيكي، سيري را طي كرده و اعمالي را انجام داده ايم، اما بي شك بايد يك سير دروني و انفسي و تكاملي و روحي را هم تجربه مي كرديم.
قرآن سوغاتي حج را تقوا معرفي مي كند. در سوره مبارك بقره 197 آمده است:
" ...فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْر يَعْلَمْهُ اللهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزّادِ التَّقْوي... " .
قرآن كريم در آخر اين آيه شريفه، پس از ذكر مقدماتي، بهترين زاد و راحله حج را تقو ذكر مي كند.
* تقوا چيست؟
* تقوا، يعني تسلّط بر خويشتن، يعني حالتي كه خشم و شهوت بر انسان غالب نباشد، اسير زندگي نباشد، پاك باشد و از ضدّ ارزشها فاصله بگيرد.
البته قرآن كريم در كنار تقوا، به بحث مهم تر تسليم اشاره دارد و در سوره مباركه آل عمران مي فرمايد: " يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ " يعني درتمامي حالاتِ زندگي، تقوا پيشه كنيد و در انتهاي اين آيه شريفه مي فرمايد: نميريد مگر اينكه مسلم باشيد; (وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ) يعني حالت تسليم و كنترل بر خويشتن داشتن و بر سر همه دوراهي ها تسليم خواست خدا بودن تا دم مرگ بايد ادامه داشته باشد; يعني اين حالت انقياد و تسليم نه تنها در حج بلكه در تمامي مراحل زندگي، بايد تداوم يابد.
تعبير ديگر قرآن اين است: " وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ... رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا... " بعد از اينكه حضرت ابراهيم به كمك حضرت اسماعيل، كعبه را ساخت رو به خدا كرده، فرمود: خدايا از ما قبول كن و بعد فرمود: " وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ... " . حضرت ابراهيمي كه پدر انبيا است و به امر خدا پايگاه اصلي توحيد را در آن وضعيت خاص ساخت، نوع دعايش جالب است. اوّل مي فرمايد: خدايا! قبول كن و بعد مي فرمايد: ما را تسليم خودت قرار ده ، انقياد و تعبّد محض اين است.
529 |
پس مهم ترين ثمره و سوغات حج، بايد انقياد نسبت به دستورات خداوند باشد. ما بايد ببينيم حالا كه داريم بر مي گرديم، چقدر اين حالت انقياد را كسب كرده ايم.
* چه ارتباطي ميان حالت انقياد و اعمال حج مي توان برقرار كرد؟
* عبادات اسلامي مبتني بر تسليم است و اختصاص به حج هم ندارد، نسبت به روزه هم مي فرمايد: " يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ... لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ " يا به طور كلّي مي فرمايد: " يا أَيُّهَا النّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ " اينجا فلسفه عبادت را به طور كلّي تقوا مي دانند.
و يا در مورد زكات مي فرمايد: " خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها... {از آنها زكات بگير تا پاكشان كني. اين پاكي همان تقواست; يعني از اسيرِ پول بودن و حبّ دنيا داشتن پاكشان كن.
منتها در حج، فرق بسياري وجود دارد. از وقتي كه حاجي احرام مي بندد تا آخر، محدوديت ايجاد مي كند. به آيينه نگاه نكن، مواظب حشرات باش و... اين يعني تمرين انقياد و تسليم محض بودن.
به داستان طالوت از سوره مباركه بقره توجه كنيد. لشكر طالوت وقتي به آب رسيدند، دستور آمد كه بيش از يك مشت ننوشيد. سرباز مسير زيادي را آمده و مي خواهد همچنان راه طي كند و به جنگ بپردازد، ولي دستور آمده بيش از يك مشت ممنوع! اين آزمايش و تمرين براي تسليم و انقياد است; يعني تو كه مي خواهي با دشمن بيروني بجنگي ابتدا بايد بر خود مسلّط باشي.
در منا و قربانگاه هم همين گونه است. حضرت ابراهيم از عزيزترين و بهترين فرد; يعني فرزند خود مي گذرد! قرباني كردنِ ما در واقع يادآوري آن ايثار و انقياد حضرت ابراهيم(عليه السلام) در منا است. " ...يا بُنَيَّ إِنِّي أَري فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَري قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللهُ مِنَ الصّابِرِينَ * فَلَمّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَ نادَيْناهُ... " . اينجا دو نكته جلب توجه مي كند:
نكته اول: اين يك خواب عادي نبوده، بلكه فرمان الهي بوده است، وگرنه ذبح انسان، مسأله ساده اي نيست. جالب است وقتي حضرت ابراهيم به حضرت اسماعيل
530 |
مي گويد: مي بيني كه دارم تو را ذبح مي كنم، اسماعيل نمي گويد: ذبح كن مرا، بلكه
مي گويد: به آنچه كه فرمان يافته اي، انجام ده; يعني بحث تمكين در برابر مأموريت و انقياد نسبت به دستورات خداوند است و لذا مي گويد:
" ...يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ... " .
نكته دوّم: در آخر آيه است كه; " فَلَمّا أَسْلَما... " ; يعني هر دو تسليم شدند. پدر تسليم شد كه پسر را بدهد و پسر تسليم شد كه جان دهد.
در روايت آمده است: وقتي مي خواهي قرباني كني، حلقوم طمع و هواي نفس را ذبح كن. پس همه اينها تمرين است تا ما تسليم محض خدا شويم.
* تسليم و انقياد، داراي شقوق زيادي است. قرآن اين فروع را چگونه بيان مي كند؟
* انسان بايد در گفتار اسير خشم نباشد. در حركتهاي سياسي بر اساس رضايت و خواست خدا حركت كند. در معاملات، در خانواده و خلاصه در همه امورِ زندگي، تسليم فرمان الهي باشد.
در سوره مباركه آل عمران، آيه 133 وقتي خداوند تقوا را توضيح مي دهد، مي فرمايد: " وَ سارِعُوا إِلي مَغْفِرَة مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّة عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ " ، به سوي بهشت مسابقه دهيد كه براي متقين تدارك شده است. حال متّقين چه كساني هستند؟ توضيح مي دهد: " الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النّاسِ وَ اللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ " (1) يعني اسير پول نيستند، انفاق مي كنند; چه وضعشان خوب باشد و چه بد، يُنْفِقُونَ ; يعني كار دائمي آنها انفاق است، چون مضارع معناي استمرار مي دهد. خشم خود را فرو مي خورند و بر گفتارشان تسلّط دارند و اهل گذشت هستند.
در جاي ديگر مي فرمايد: " وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ... " ،(2) يعني اگر اشتباه و گناهي مرتكب شدند، ناراحت شده، استغفار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آل عمران : 134
2 . آل عمران : 135
531 |
مي كنند و " ...وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلي ما فَعَلُوا... " ، حالت قبلي و اشتباه را تداوم نمي دهد; يعني روح انقياد دارند.
گفتگو با دكتر محمدرضا مشكوة الديني
حج در بُعد بين المللي، فرصتهاي مهمي را در اختيار ما قرار مي دهد كه ابتدايي ترين و ضروري ترين آنها، آشنايي با كشورهاي مختلف اسلامي است. اين ضرورت در ارتباط با قاره اي مانند آفريقا، كه با محروميتهاي متعدّدي مواجه است، دو چندان مي شود. به منظور آشنايي با وضعيت مسلمانان آفريقا، گفت وگو با دكتر محمدرضا مشكوة الديني، كارشناس مسايل قاره آفريقا، تقديم خوانندگان محترم مي گردد:
* به عنوان ورود به بحث، حضرت عالي كشورهاي قاره آفريقا را چگونه تقسيم بندي مي كنيد؟
* كشورهاي قاره آفريقا را مي توان به سه گروه تقسيم كرد:
1) كشورهاي عربي شمال آفريقا; مانند مصر، الجزائر، تونس و مغرب.
2) كشورهاي شاخ آفريقا; مانند سومالي و جيبوتي.
3) كشورهاي زير صحراي بزرگ آفريقا، كه اصطلاحاً آنها راآفريقاي سياه مي نامند.
آفريقاي سياه متشكل از نوزده كشور انگليسي زبان است ـ كه بيشتر در شرق و جنوب اين قاره واقع شده اند ـ و پانزده كشور فرانسه زبان ـ كه در مركز و غرب آن قرار دارند.
از نوزده كشور انگليسي زبان، تعدادي; مانند نيجريه، گامبيا، آفريقاي جنوبي، گابن، غنا و تانزانيا، به لحاظ تعداد مسلمانان، از اهميت بيشتري برخوردارند. مهم ترين اين كشورها نيجريه با صدوبيست ميليون نفر جمعيت است كه بيش از 60 درصد آنان مسلمان و بقيه مسيحي اند.
تعداد حجاج اين كشور به تنهايي، نزديك مجموع حجاج ساير كشورهاي
532 |
آفريقاي سياه است. تعداد حجاج اين كشور در سالجاري 55 هزار نفر است كه نسبت به سال قبل تقريباً 10 هزار نفر كاهش دارد.
از پانزده كشور فرانسه زبان نيز تعداد مسلمانان 8 كشور، بيشتر است. اين كشورها عبارتند از: سنگال، گينه كوناگري، مالي، ساحل عاج، بوركينافاسو، نيجر، چاد و بنين.
بيشتر مسلمانا آفريقاي سياه پيرو مالك هستند و مي توان در اين منطقه و بهويژه در غرب آفريقا، فرقه هاي متعدّد صوفيه; چون تيجانيه، قادريّه، مريديه و احمديه را مشاهده كرد.
* مردم آفريقا به لحاظ فرهنگي و اجتماعي، داراي چه ويژگي هايي هستند؟
* مردمي خونگرم و با احساسند. آفريقاي سياه ميراث دار استعمار انگلستان و فرانسه است و وضعيت سياسي ـ اجتماعي اش هنوز هم تا حد زيادي تحت تأثير همين عامل قرار دارد. هر چند كه كشورهاي آفريقاي سياه داراي ثروت هاي طبيعي و معادن عظيمي هستند، اما همچنان فقر بر بسياري از آنها سايه افكنده است. فشارهاي ناشي از بدهي هاي خارجي و عدم توازن ميان درآمدها و بازپرداخت ديون، تبعات ناگوار اجتماعي ـ اقتصادي نظير گسترش فقر را به همراه داشته است.
جنگ هاي داخلي و مرزي و بي كفايتي و وابستگي برخي از زمامداران نيز از ديگر مشكلات اجتماعي اين مردم است.
در كشور بزرگ نيجريه ـ كه در بسياري از استانهاي آن، تعداد مسيحيان و مسلمانان تقريباً مساوي است ـ رقابت شديدي وجود دارد، بهويژه در سالهاي اخير، اين رقابت خود را در انتخابات رياست جمهوري نشان داده است. بسياري از مسلمانان نيجريه از اينكه مي بينند با داشتن اكثريت، يك مسيحي را به رياست جمهوري انتخاب مي كنند، نا راضي اند و اين نارضايتي را اظهار مي كنند.
از جمله ويژگيهاي سياسي آفريقاي سياه، شكل گيري كودتاهاي پي درپي و وجود بحرانهاي سياسي است. ناپايداري سياسي ـ اجتماعي كشورهاي اين منطقه، بيشتر ريشه در ساختارهاي قبيله اي، مداخلات خارجي، عقب ماندگي اقتصادي ، فرهنگي و نقص آموزشهاي عمومي دارد. به عنوان مثال مي توان از بحرانهاي اخير ساحل عاج نام برد كه
533 |
عواملي; از جمله رقابت ميان آمريكا و فرانسه بر سر تقسيم منابع ساحل عاج باعث درگيريهاي نظامي و آشوب هاي سياسي شديد شده است.
* با توجه به اينكه شما تماسهاي نزديكي با آنها داشته ايد، ديدگاه آنها نسبت به امام خميني(قدس سره) و انقلاب اسلامي چيست؟
* انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني(قدس سره) تأثير بزرگي در آفريقا داشته است. پيام انقلاب براي همه مستضعفين جهان بهويژه مسلمانان كشورهاي محروم، واضح و حيات بخش و پرجاذبه بوده است; بديهي است، ابعاد شخصيتي امام خميني(قدس سره) در بسياري از مردم دنيا; از جمله در آفريقاي سياه تأثير گذاشت. خودم تاكنون با حجاج زيادي برخورد كرده ام كه به محض آنكه نام ايران را مي شنوند، مي گويند: آيت الله خميني . آدم ياد اين كلام مقام معظم رهبري مي افتد كه اين انقلاب، بي نام خميني در هيچ جاي جهان شناخته شده نيست . بسياري از حجاج آفريقايي به من مي گفتند: عكس آيت الله خميني را در خانه شان نصب كرده اند.
يك حاجي از ايالت گمبه در نيجريه به ما گفت:
آيت الله خميني يك شخصيت وارسته بود، تقوا و شجاعت داشت، عليه ظلم و استكبار و بي عدالتي مي جنگيد و وقتي از دنيا رفت، چيزي از مال دنيا از خود باقي نگذاشت.
حاجي ديگري از ايالت آداماوا در كشور نيجريه مي گفت:
امام خميني شخصيتي بود كه تنها متعلّق به ايران نبود، بلكه متعلق به تمامي بشريّت بود. او در فكر همه مستضعفان جهان; اعم از مسلمان و غير مسلمان بود.
يك حاجي آفريقاي مقيم اروپا مي گفت:
بسياري از مسلمانان جهان; اعم از شيعه و سنّي، پيروزي انقلاب اسلامي در ايران را پيروزي اسلام مي دانند. اگر شما بتوانيد بر مشكلات غلبه كنيد و نظام موفّقي را ارائه كنيد، الگوي بسيار خوبي براي مسلمانان ساير كشورها خواهيد بود.
534 |
جالب است بدانيد كه بسياري از حجاج از تهديد ايران توسّط آمريكا و اسراييل اظهار نگراني شديد مي كنند. به خصوص حجاج تحصيلكرده كه جريانات سياسي داخل ايران را تعقيب مي نمايند، از احتمال دور شدن از انديشه هاي امام خميني(قدس سره) و از آنچه كه از سوي رسانه هاي غربي به عنوان رقابت و مبارزه ميان اصول گرايان و اصلاح طلبان تعبير مي شود، اظهار نگراني مي كنند.
* در مورد وضعيت شيعيان آفريقا چه توضيحي داريد؟
* تا سالهاي قبل، بيشتر شيعيان آفريقا را خارجيان مقيم اين قاره; از جمله شيعيان خوجه و بوهره و نيز لبناني هاي مقيم آفريقا تشكيل مي دادند. در بسياري از جوامع آفريقاي سياه يا مذهب شيعه را نمي شناختند و يا به آن به صورت يك پديده خارجي مي نگريستند و شيعيان بومي نيز انفرادي و بيشتر در حالت تقيّه زندگي مي كردند.
اما امروز ، علاقمندان به مكتب اهل بيت(عليهم السلام) زياد شده اند و در بسياري از كشورهاي آفريقاي سياه شيعيان بومي وجود دارند كه مراكز كوچك شيعي را هم ايجاد كرده و در كنار برادران اهل سنّتِ خود زندگي مسالمت آميزي دارند. در بسياري از اين مراكز امامان جماعت، روحانيون جواني هستند كه در ايران تحصيلات ديني خود را گذرانده اند. يك نمونه از اين موارد، مسجد و مركز شيعي موجود در كشور غنا است كه بيش از 1000 عضو دارد.
در كشور نيجريه، رهبر معروف شيعه شيخ ابراهيم زاكزاكي است كه بسياري از مردم مسلمان نيجريه; اعم از شيعه و سنّي به وي علاقمندند و در شهر زاري به ديدار او مي روند. در سالهاي اخير نسبت به شيعه و جمهوري اسلامي اقبال زيادي شده است.
* به نظر حضرت عالي علت اقبال و گرايش به جمهوري اسلامي ايران چيست؟
* شكست برخي از الگوهاي افراط گرايانه; مانند طالبان و نيز موفقيت ها و ثبات روزافزون نظام جمهوري اسلامي ايران در طول يك ربع قرن، مهم ترين علّت بوده است. دشمني هاي غرب و جنگ هشت ساله و محاصره اقتصادي كه هر يك به تنهايي كافي بود تا قوي ترين نظام هاي سياسي را از پاي در آورد، علاقمندي و تمايل مسلمانان
535 |
آفريقاي سياه را به انقلاب اسلامي ايران بيشتر كرده است.
ارائه يك سياست اسلامي و انقلابي و در عين حال بدور از افراط و تفريط و
نيز موفقيت شيعيان لبناني در مبارزه با اسراييل و مقاومت انتقاضه در فلسطين كه هر دوي آنها مورد حمايت ايران است، از ديگر عوامل گرايش مردم آفريقا به تشيّع بوده است.
بسياري از مسلمانان آفريقا به شبكه هاي برون مرزي، به خصوص شبكه سحر علاقه نشان مي دهند و از محدود بودن ساعات پخش آن ناراضي اند.
نكته اي كه لازم است اضافه كنم، به موازات گسترش شيعه، شبهات نيز در حال گسترش است، لذا لازم است مراكز علمي، فكري و فرهنگي در كشورهاي آفريقايي تغذيه علمي شوند و شبهات آنها توسط فرهيختگان داخل ايران پاسخ و به آن مراكز ارسال شود.
مثلا، در اين اواخر فيلم قمه زني شيعيان عراق در تلويزيونهاي كشورهاي آفريقايي به طور ناخوشايندي پخش شد كه شبهات زيادي را ايجاد كرد.
نكته ديگر اينكه: الآن خلأ نبود رهبري اسلامي صالح در آفريقا به صورت
بسيار جدّي احساس مي شود. اين موضوع زمينه طرح بحث مهدويت را مهيّا كرده است و در حال حاضر همه مسلمانان; اعم از اهل تسنن و شيعه، گرايش جدّي به آن
پيدا كرده اند كه طرح منطقي و صحيح آن مي تواند، هم اميد به آينده را به ارمغان بياورد
و هم زمينه اي باشد براي آشنا كردن مردم آفريقا با ويژگيهاي حكومت حضرت
مهدي(عج).
گفت وگو با دكتر همايون منصوري، در باره مسائل شرق آسيا
* براي ورود به بحث، شمايي از وضعيت كلّي مسلمانان كشورهاي جنوب شرق آسيا ترسيم كنيد و بفرماييد مردم اين مناطق چگونه با اسلام آشنا شدند؟
* برخلاف تبليغاتي كه مستشرقين در طول يك صدساله اخير، درباره توسعه اسلام با شمشير داشته اند، اسلام در آسياي جنوب شرقي و حتي چين صرفاً با حضور تجار و بازرگانان و سياحان مسلمان كه از نواحي ايران، هند و ... به آن نواحي سفر كردند، ترويج شده است; براي مثال، در قرن 15 ميلادي و در دوران پادشاهي سلسله موچو پاهيت در
536 |
اندونزي، اسلام وارد نواحي غربي آن سرزمين شد و سپس تمامي جاوه را تحت پوشش قرارداد. در همين دوران، اسلام از طريق جاوه به كشور مالزي رسيد.
اكثريت قريب به اتفاق مردم داراي مذهب شافعي هستند و به همين علت، علاقه به اهل بيت رسول الله(صلي الله عليه وآله) در اين كشورها، در دل مردم وجود دارد.
از ديگر نشانه هاي گسترش اسلام به عنوان يك دينِ آرام بخش، وجودِ آثار فرهنگ تشيع و يا اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه وآله) ، مراسم بسيار قديمي عاشورا و تاسوعا است. اكنون اكثريت مردم اندونزي با عاشورا و تاسوعا آشنايي دارند. خيلي ها مراسم عزاداري مي گيرند ولي معنا و مفهوم واقعي آن را نمي دانند. شايد دوران ديكتاتوري حدود سي ساله سوهارتو را بشود از جمله علل بي خبري و يا دوري مردم اندونزي از اسلام دانست.
امروزه به علّت وجود آزاديهاي سياسي اخير، گرايشهاي صوفيانه و عرفاني در ميان مردم رشد بسياري يافته است. صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران با پخش برنامه هاي مذهبي، به خصوص به زبان ملايو از طريق تلويزيون ماهواره اي براي اين ناحيه بسيار اثرگذار بوده و در رشد فرهنگ اسلام و تشيع قدمي بسيار مهم و اساسي برداشته خواهد شد.
* مهمترين كشور مسلمان در جنوب شرقي آسيا، اندونزي است. حضرت عالي وضعيت جمعيتي و سياسي ـ اجتماعي مسلمانان اين كشور را چگونه توصيف مي كنيد؟
* جمعيت رسمي كشور اندونزي بيش از 210 ميليون نفر است كه اكثريت مطلق آن را مسلمانان در 15 تا 16 هزار جزيره تشكيل مي دهند. اين كشور سالها زير نفوذ يك حكومت نظامي متمايل به آمريكا، به فرماندهي سوهارتو قرار داشت. وي ژنرال با سابقه اي بود كه اقدامات تندي را عليه كمونيست ها انجام داد و ديكتاتوري شديدي را به وجود آورد و نهايتاً حدود 6 سال پيش به علت فشارهاي مردم، بهويژه از سوي دانشجويان، مجبور به كناره گيري شد. پس از آن مردم از قفس تنگ محدوديتها بيرون آمدند. اولين نشانه هاي آزادي، گرايش به جمعيت هاي فعال قديميِ اسلامي; مانند نهضة العلما و محمديه بود.
آقاي عبدالرحمان وحيد به عنوان يك شخصيت مذهبي، اوّلين رييس جمهور
537 |
مسلمان بود كه از نهضة العلما به قدرت رسيد اما با اتخاذ سياستهاي اشتباه ناشي از بي تجربگي و عدم آشنايي با مسائل روز دنيا، نتوانست رضايت مردم را جلب كند. پس از وي خانم مگاواتي حكومت را به دست گرفته است كه تا انتخابات بعدي ادامه خواهد داشت. در اين انتخابات كه چند ماه بعد برگزار مي شود، مردم براي اوّلين بار مستقيماً به رييس جمهوري منتخب خود رأي خواهند داد.
در كشور مالزي، گرايش هاي اسلامي بسيار زياد است. تقريباً تمام مردم مذهب شافعي دارند، اما جمعيت شيعه، با وجود جمعيت كمي كه دارد، فعاليتهاي خوبي داشته و به خصوص مركز استاد مطهري در اندونزي كتب بسياري به زبان بومي منطقه (ملايو) ترجمه كرده است. در صورت نشر كتابهاي ساده به زبان محلّي درباره فضايل و اخلاق اهل بيت(عليهم السلام) و عقايد اوليّه تشيع، توسعه فرهنگ تشيع در اين منطقه حتمي خواهد بود.
مردم اين كشور، ايران را كشوري مسلمان، مبارز و محبوب مي شمارند. تبليغات سوء عليه ايران بسيار نادر است. اما طي يكي دو سال اخير برخي شبهات عليه تشيع شيوع يافته است; از جمله كتابي به نام بهاية الشيعه كه به زبان محلّي يعني آناتومي شيعه منتشر شده كه به نظر مي رسد از طرف طلاب اندونزي در عربستان ترجمه و پخش گرديده باشد.
در حال حاضر، علاوه بر مشكلات اقتصادي و دخالتها و نفوذ اقتصادي آمريكا در اين كشور، مردم درباره مسائل فرهنگي و فساد اقتصادي و اخلاقي، كم فروشي و فعاليت گسترده مسيحيان نگراني هايي را دارند.
* مالزي در ميان كشورهاي جنوب شرقي آسيا، هم از نظر جمعيت و هم از نظر گرايش به شيعه، اهميت بيشتري دارد. در اين باره اگر توضيحي داريد بفرماييد.
* اين كشور دوّمين كشور مهم مسلمان در حوزه جنوب شرق آسيا است. حدود 55% از جمعيت كشور، مسلمان و از نژاد ملايو مي باشند. حكومت و قدرت سياسي از دوره استعمار انگلستان و آغاز استقلال در دست نژاد اكثريت; يعني مسلمان قرارگرفت، چراكه در آن زمان آمريكا و انگلستان از رشد گرايش هاي كمونيستي در ميان چيني ها واهمه داشته ومسلمانان را بي خطر يا كم خطرتر براي سياست استكباري خود مي دانستند.
538 |
آمار مسلمانان مالزي، حدود 15000000 نفر است، اما نژاد چيني ها قدرت اقتصادي مالزي را در اختيار دارد. اقليّت هندي تبار هم در حدّ خود داراي گروههاي سياسي، ولي بدون نفوذ قوي در حكومت و مردم هستند.
مسلمانان مالزي، در يك دوره 25 ساله، رشد بسياري بهويژه از نظر تحصيلات داشته اند. با اعزام جوانان مالزي به كشورهاي غربي، از 25 سال گذشته، گرايش هاي اسلامي در ميان مردم بيشتر شده است. در حال حاضر با كناره گيري، مهاتير محمد كه حدود 20 سال نخستوزير قدرتمند مالزي بود، مسلمانان براي استقرار عميق تر اسلام اميدواري بيشتري پيدا كرده اند.
جمعيت شيعه، توسط تعدادي از جوانان مالزي كه از ايران فارغ التحصيل شده بودند و يا با جوانان شيعه در كشورهاي غربي ارتباط داشتند، تشكيل شده است. به علّت گرايش بسيار مردم به گروههاي مسلمان و احساس خطر دولت مالزي، تبليغات به نفع شيعه رسماً ممنوع اعلام شده و تبليغات سوء عليه تشيع در چند سال اخير مطرح گرديده است. در مالزي افرادي كه عازم حج هستند، حداقل به مدت شش ماه، هر جمعه آموزشهايي را مي بينند كه در اين جلسات آنها را از تماس با ايرانيان و اهل تشيع برحذر مي دارند. با اين وجود، بيشتر مردم مالزي درباره ايران اطلاعات خوبي دارند. خوشبختانه با وقوع تحوّلات سياسي اخير در منطقه خاورميانه شبهات سياسي آنها نسبت به ايران حلّ شده است. تردّد گروههاي توريستي كه اخيراً به راه افتاده است نيز در كاهش شبهات مؤثر بوده است. جالب است كه بهويژه در ايام ماه مبارك رمضان، هر روز به مدت 30 دقيقه فيلمي درباره شهرهاي ايران در تلويزيون مالزي نمايش داده شده كه بنابر اظهار مردم بسيار مفيد بوده است. علاقه مندي نسبت به ايران در ميان تحصيلكرده ها بيشتر است و تقريباً همه، روحيه ضدآمريكايي دارند.
گفتگو با محمد حسين لوحي نژاد در باره مسلمانان تركيه
يكي از فرصتهاي گرانسنگ در ايام پربركت و معنوي حج، آشنايي با ملل و جوامع مختلف اسلامي است. اما در اين ميان كشور تركيه از اهميت ويژه اي برخوردار است; چرا كه همواره از ابتداي تأسيس تمدّن اسلامي ـ به ويژه در عصر عثماني ـ
539 |
در مرز ميان اين تمدّن و تمدن غربي قرار داشته است.
همانگونه كه اكنون نيز يكي از چالشهاي جدّي اين كشور، حلّ مشكلِ تضاد و تعارض ميان اين دو تمدّن است; به طوري كه علي رغم وجود اكثريت مسلمان، دولتمردان و سياستمداران تركيه راه نجات و بهشت موعود را در تمدّن غربي جستجو مي كنند.
نشستن پاي صحبتهاي كارشناس مسائل تركيه، آقاي محمدحسين لوحي نژاد، بر دانش علاقمندان در اين زمينه مي افزايد:
* براي ورود به بحث، تصوير كلّي تمدن و فرهنگ اسلامي در تركيه را ترسيم فرماييد.
* تركيه بر خرابه هاي امپراتوري عثماني بنا شده و پل ارتباطي قاره آسيا و اروپاست. 3% خاك تركيه در قاره اروپا و 97% آن در قاره آسيا واقع شده كه به آن آناتولي گفته مي شود.
تركيه حدود 500 سال خلافت عثماني را به خود ديده است. قسطنطنيه كه از مراكز مهم امپراتوري بيزانس (روم شرقي) بود، بعدها به اسلامبول (جايي كه اسلام در آنجا نفوذ زيادي دارد) و پس از آن، (بعد از جنگ جهاني دوّم) به استانبول تغيير نام يافت. اكنون در اين كشور حدود 3700 مسجد قديمي و باشكوه وجود دارد.
امپراتوري عثماني، از بالكان تا مكه و مدينه و عربستانِ كنوني را تحت حاكميت خود داشته است.
دولتهاي كنوني تركيه پيوسته مي كوشند تركيه را سكولار و غربي جلوه دهند و از اين كشور دين زدايي كنند، ليكن پيشينه مذهبي و باورهاي دينيِ مردم، مانع بزرگي بر سر اين راه است و لذا اكنون، روزانه 5 وقت صداي اذان به شكل زنده(نه شكل رسانه اي) از مناره هاي مساجد شنيده مي شود. مردم در نمازهاي جماعت و جمعه، با شكوه شركت مي كنند و لذا الآن اين تضاد و پارادوكس در آنجا مشاهده مي شود. از يك سو دولت در اتخاذ سياستهاي رسمي خود، به دنبال تمدّن غربي و اتحاديّه اروپا است و از سوي ديگر باورهاي مردم، اسلامي است و آنان خود را ميراث دار امپراتوري عثماني مي دانند و آرزوي عظمت و مجد اسلامي گذشته را دارند.
540 |
* بافت جمعيتي تركيه و وضعيت فرق و مذاهب اسلامي اين كشور چگونه است؟
* تركيه حدود 000000 70 نفر جمعيت دارد، در حالي كه مساحت آن نصف مساحت ايران است و 98% مردم آن را مسلمانان تشكيل مي دهند كه غير از 000 000 20 نفر علوي، بقيه بيشتر حنفي و شافعي هستند.
علوي ها اهل بيت را دوست دارند و خود را جعفري مي دانند. البته آنان شيعه اثني عشري نيستند، چون فشارهاي عصر عثماني آنها را از اصالتهاي شيعي دور كرده است. بحث صوفي گري در تركيه قوي است كه يكي از علل آن، حضور شاعر و عارف بزرگ، مولانا جلال الدين بلخي در شهر قونيه است. علّت ديگر، فشارهاي دولت جمهوري تركيه بر پيروان مذاهب و تعطيلي مراكز رسمي ديني بوده است و لذا الآن طريقت هاي زيادي مثل; نقشبنديه، قادريه و ... در تركيه حضور فعال دارند و همين طريقت ها در پشت پرده بر سياستهاي دولت و احزاب سياسي تأثير مي گذارند و البته احزاب هم از آنها استفاده مي كنند.
طريقت ديگري كه بسيار مهم است، طريقت نورچي ها است كه با جمعيتي چند ميليوني در تركيه فعاليت داشته و داراي كانال هاي تلويزيوني، راديويي، روزنامه و شركت هاي بزرگ تجاري است. پيروان اين فرقه، عمدتاً به تزكيه درون اعتقاد داشته و اقدام به ايجاد مدارس اسلامي و قرآني در داخل تركيه و حتي برخي از كشورهاي خارجي مي كنند.
اين گروه، به دليل دارا بودن همين ظرفيت گسترده، همواره در تعامل با احزاب و حاكميت بوده و دو طرف از امكانات يكديگر بهره مي برند.
شيعيان تركيه حدود يك ميليون نفرند كه به لحاظ ريشه اي، آذري زبان هستند آذري هاي شمال شرقي تركيه در كنار مرز جمهوري اسلامي ايران به سر مي برند و بخشي از آنها نيز در استانبول و آنكارا ساكن اند و تفكّرات و آداب و رسوم مذهبي آنها، مانند ايراني ها است.
* لطفاً توضيحي هم در مورد وضعيت احزاب سياسي و آرمانهاي آنها بدهيد؟
* جامعه تركيه از جهت سياسي، از دهه 70 به بعد، چند حزبي است; چپ، راست،
541 |
ملي گرا و ... طرفداران احزاب راستگرا، معروف به افراد ديندار و محافظه كار هستند و پس از انقلاب اسلامي ايران، فعاليتشان نمود بيشتري پيدا كرد و حتّي برخي احزاب ملي گرا و با گرايش اسلامي، بُعد اسلامي شان بروز و ظهور بيشتري يافت و رسمي تر شد.
سير تطوّر احزاب اسلامي، از حزب رفاه آغاز و تا حزب عدالت و توسعه منتهي شد. حزب عدالت و توسعه به نوعي با تأثير از انقلاب اسلامي، بهوجود آمد. جالب است بدانيد كه خانمهاي دولت كنوني، همه محجّبه و از خانواده مذهبي هستند ولي به خاطر كلّيت رژيم، خودشان را در ظاهر با سياستهاي رسمي دولت (سكولاريسم) هماهنگ كرده اند.
* به نظر شما انقلاب اسلامي چه تأثيري در بينش مردم و به ويژه قشر تحصيل كرده و دانشگاهي تركيه داشته است؟
* تركيه به شدت متأثر از اسلام گرايي و بازگشت به اسلام اصيل است كه در انقلاب اسلامي مطرح شد. آثار نويسندگان برجسته انقلاب اسلامي، از سوي قشر متفكّر و روشنفكر تركيه مورد استقبال قرار گرفت. آثار امام خميني(قدس سره) ، شهيد بهشتي، شهيد مطهري و دكتر شريعتي بسيار مورد توجه آنها واقع شد.
بهويژه آنها چون با يك كشور كمونيستي هم مرز بودند، براي مقابله با كمونيسم، آثار فوق را بيشتر مورد توجه قرار دادند. در تركيه جريانهاي مختلفي برپايه انديشه انقلاب اسلامي شكل گرفت; از جمله حزب رفاه كه قبلا اسمش سلامت ملّي بود. همچنين آرمانهاي انقلاب اسلامي به شدّت بر جريانات و گروههاي مختلف اسلامي كه بعدها توسط دولت، به عنوان گروههاي غير قانوني تحت فشار قرار گرفتند، تأثيرگذار بودند.
حجاج تحصيل كرده تركيه، بيشترِ آثار متفكران انقلاب اسلامي را مي شناسند، حتي يكي از آنها به من مي گفت: كتاب حج شريعتي را همراهش آورده و چندين بار خوانده است.
از سوي ديگر آنان حبّ اهل بيت(عليهم السلام) را هم دارند; يعني تعصّب ندارند و لذا اهل بيت و انقلاب اسلامي و تشيع را دوست دارند. آنان انقلاب اسلامي را حركت عظيم
542 |
اسلام خواهي و تجديد عظمت اسلامي تلقّي مي كنند و حتي خودشان را از اين جهت مديون امام خميني(قدس سره) و انقلاب اسلامي مي دانند و به آن افتخار مي كنند.
گفتگو با حجت الاسلام والمسلمين محمدعلي رضايي
حجت الاسلام والمسلمين دكتر محمدعلي رضاييِ اصفهاني، مدرّس علوم قرآني و تفسير و نيز مسؤول انجمن علمي قرآن پژوهي، امسال به حج مشرف شده و بخش مهمي از وقت خود را صرف ملاقات با مراكز علمي و اسلامي مكه و مدينه كرده اند. با ديدگاه هاي وي در زمينه قرآن و حج آشنا مي شويم:
* براي ورود به بحث مناسب است اشاره اي به حوزه مطالعاتي و آثار علمي خود داشته باشيد.
* تاكنون حدود ده كتاب و 30 مقاله منتشر كرده ام. در سال 82 يكي از كتابهايم با عنوان: پژوهشي در اعجاز علمي قرآن ، برترين پايان نامه قرآنيِ دكتري شناخته شد.
* با توجه به مطالعاتتان در زمينه تفسير و قرآن، قرآن و حج را چگونه توصيف مي كند؟
* از نگاه قرآن، كعبه نخستين خانه اي است كه براي عبادت پروردگار قرار داده شد و حج آيين ابراهيمي است كه اسلام آن را بازشناسي و بازآفريني كرد و به طور صحيح، دوباره به مردم شناساند.
اين يكي از خدمات بزرگ قرآن كريم به بشريت است; يعني حجّي كه يادگار حضرت ابراهيم بود و در يهود و مسيحيت به فراموشي سپرده شد و توسط مشركان مكه گرفتار انحراف و تحريف گرديد، بار ديگر توسّط وحي قرآني احيا شد و اين مائده معنويِ بزرگ آسماني، هر ساله در اختيار انسانها قرار گرفت تا روح خود را در رودخانه پربركت حج شستشو دهند و پاك و بالنده سازند.
* حضرت عالي مكه و مدينه را چگونه مقايسه مي كنيد؟ چه فرقي است ميان آن دو؟
مكه و مدينه مظهر و تجلّي ثقلين است. مكه تجلّي ثقل اكبر; يعني وحي قرآني
543 |
است. هنگامي كه به فضاي كوهستاني مكه گام مي نهيد و به غار حِرا مي رويد و از آن فضاي معنوي و كوچك، به چهره شهر مكه مي نگريد، بي اختيار " اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ " را زمزمه مي كنيد و هر گاه به مسجدالحرام گام مي نهيد، فضاي آن را با ترنم آيات الهي همراه مي بينيد كه " إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ... " و نور هدايت را در آنجا جلوه گر مي بينيد كه همه چيز را براي شما آماده كرده است " ...أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطّائِفِينَ وَ الْعاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودٌِ " .
از اين روست كه در طواف خانه دوست، هيچ چيز همچون قرآن خواندن، انسان را سيراب نمي سازد و سفارش هم شده است كه در حال طواف قرآن بخوانيد و اخيراً هم برخي آقايان دعاهاي موجود در آيات قرآن را در يك جزوه گرد آورده اند كه براي مناجات با پروردگار در حال طواف بسيار مناسب است.
مكّه شميم وحي بود ولي در مدينه عطر اهل بيت(عليهم السلام) به مشام مي رسد و تجلّي گاه ثقل دوّم; يعني آل محمد(عليهم السلام) است. مدينه شهر اهل بيت است . اهل بيت به معناي
اعم آنكه در قرآن به كار رفته است: " ...إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ
الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً " (1) كه شامل پيامبر(صلي الله عليه وآله) و فاطمه(عليها السلام) و علي(عليه السلام) و فرزندان آنها
مي شود.
هنگامي كه به شهر مدينه قدم مي گذاري فضا بوي آل محمد(صلي الله عليه وآله) مي دهد و احساس مي كني در جايي تنفس مي كني و گام مي نهي كه پيامبر(صلي الله عليه وآله) و اهل بيت(عليهم السلام) تنفس كرده و گام نهاده اند.
هنگامي كه وارد مسجدالنبي(صلي الله عليه وآله) مي شوي، قلب تپنده آن، مزار حبيب خداست و احتمالا در كنار او فاطمه(عليها السلام) است كه فرمود: فاطمه پاره تن من است پس لابد از او جدا نمي شود و بايد نزديك او دفن شود و همچون پدر شمع محفل عاشقان باشد.
هرگاه از مسجد خارج مي شوي، بقيع محور است; جايي كه مزار غريب چهار امام همام است. زير آفتاب روز و نور مهتاب، پاره هاي تن پيامبر(صلي الله عليه وآله) مي درخشند و قلب شيفتگان اهل بيت(عليهم السلام) را كه از سراسر جهان به ديدارشان آمده اند نوراني مي سازد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . احزاب : 33
544 |
* آگاه شديم كه شما در هر سفر با مراكز علمي و عالمان آن تماس مي گيريد و با آنان روابط علمي داريد، بفرماييد، در مكه و مدينه از چه مراكزي ديدار داشتيد، چه نتايجي گرفتيد و چه پيشنهادي داريد؟
* چند سال قبل به ديدار جامعه اسلامي مدينه (بزرگترين حوزه علميه اهل سنّت در عربستان سعودي) و جامعة امّ القري در مكه رفتم و در سفرهاي قبل به ديدار، رابطه العالم الاسلامي رفتم و با شخصيتهاي علمي و دانشگاهي آن مراكز ارتباط برقرار كردم.
امسال نيز از همين سه مركز ديدار داشتم و جديدترين برنامه هاي درسي جامعه امّ القري را در رشته قرآن گرفتم و با رييس بخش قرآن ملاقات كردم و در ديدار از آنجا، متوجه شدم كه نسبت به چند سال قبل پيشرفت هاي خوبي در فناوري (تكنولوژي) آموزشي داشته اند. در جامعه اسلامي مدينه با رؤساي دو دانشكده قرآن و حديث ملاقات كردم و متوجه شدم كه اين حوزه در آستانه تحوّل از نظام سالي واحدي به نظام ترمي واحدي است و برنامه هاي درسي و متون آنها در حال تغيير است (كه شايد اين تغييرات با تغييرات سيستم سياسي و عقيدتي دروني عربستان در ارتباط باشد).
و در رابطة العالم الاسلامي ، از بخش اعجاز علمي قرآن نيز ديدار داشتم و با رييس اين بخش دكتر عبدالله مصلح صحبت كردم. اين قسمت يك بخش تخصصي است و يك فصلنامه تخصصي نيز به همين نام (اعجاز علمي قرآن) دارد.
آنان در اين بخش تلاش فراوان كرده اند و هر سال همايش بين المللي برگزار مي كنند كه در سال آينده در دُبي برگزار مي شود. جديدترين پيشرفتهاي علمي مرتبط با آيات قرآن را با زبان نسبتاً تخصّصي و علمي مي نويسند.
در رابطه العالم الاسلامي مجلّه اي با عنوان مساجد و هفته نامه العالم نيز منتشر مي شود. اين مركز تمامي فعاليتهاي تبليغي مذهبي داخلي و خارجي و مساجد آنان را در دنيا تحت پوشش دارد و تغذيه فكري مي كند.
در سال جاري برخورد شخصيتها، كارمندان، طلاب و اساتيد در اين مراكز با ايرانيها بسيار بهتر شده بود و حاضر به همكاري بودند. به نظر مي رسد كه اين رويكرد، در درون عربستان سعودي، جديد است. هر چند كه هنوز گاهي عناصر افراطي و
545 |
برخوردهاي نامناسب به چشم مي خورند.
به نظر مي رسد كه باب مراوده با شخصيتهاي علمي آنها را بيشتر كنيم تا توهّمات زدوده شود و نيز بايد از شكل آموزش آنها استفاده كنيم و همچنين از جديدترين شبهات (براي مثال كتابهاي احسان الهي ظهير كه الآن به شكل گسترده به زبان عربي منتشر شده) آگاه شويم.
گفتگو با زائران خانه خدا در آستانه بازگشت
سفر پايان يافت و هنگام رفتن شد، گويي خوابي شيرين بود كه سحرگهي آمد و رفت و دلهاي بي قرار ما را شيدايي كرد. سفر، رؤياي وطن بود براي گمشده اي كه راه از بيراهه نمي شناسد، سفر جرقه اي بود در ظلمات شب، كه راه به ره گم كردگان نمود.
پروانه مُرد، شمع سوخت، شب گذشت.
اي وايِ من كه قصه دل ناتمام ماند.
سفرِ خانه تمام شد و سفر به سوي صاحبخانه آغاز شده است، پايان اين ميهماني آغاز دوستي با صاحبخانه است و خوشا آنان كه ميهماني از ميزبان غافلشان نكرده است. ما تازه به شيريني سفره هاي رنگارنگ اين ميزبان عادت كرده ايم، تازه انس گرفته ايم به مهرباني ها، به لطف ها، به عنايت ها، ما تازه قطره اي از درياي حج را چشيده ايم. تازه گرفتار شده ايم و رها نمي كنيم و رها نمي شويم از بند داستان عاشقي...
ما نيامده ايم كه برويم، آمده ايم كه بمانيم، آمده ايم كه رفيق شويم، دل بدهيم، آمده ايم كه ميهمان هر روزه باشيم، آمده ايم كه نه ناممان كه طريقمان حاجي باشد، آمده ايم كه زائر هر روزه باشيم. ما سفر را با خويش خواهيم برد، ما ذره ذره هاي اين حج عظيم را بر لوح ياد و جان خويش نقش خواهيم كرد.
راستي! در اين سفر كجا به نهايت رسيديد؟ كجاي اين سفر بود كه احساس
كرديد دلتان با قافله سالار گره خورده است؟ كجا بود كه سبك گشتيد. دوباره
متولّد شديد؟ عرصه اوج عاشقي شما ميقات بود يا منا؟ عرفات بود يا مسعي؟ مدينه بود يا
مكه؟
سيد حميد حسيني، زائري از ديار قزوين حالوهواي سفر را چنين توصيف مي كند:
546 |
در تمام لحظه ها، از ميقات تا پايان، حال خوشي داشتم، در مشاعر هم كوشيدم با وجود خستگيِ جسمي، ساعات را درك كنم و از دست ندهم، اما خوش ترين حال من هنگامي بود كه حلق كردم. در اين لحظه گويا رسالتم به انجام رسيده بود، گويا بعد از اين فراز و نشيب ها، بعد از اين آمدنها، بيتوته كردنها، بعد از اشك و آه و گريه، خدا مرا بخشيده است. موهاي سرم را تراشيدم، از احرام بيرون آمدم و مانند كودكي شدم كه تازه از مادر متولّد شده است، حس و حال پرواز داشتم.
سيدحميد كه پزشك است، مي گويد:
فكر مي كنم قدرتم براي خدمت به مردم چند برابر شده است. انگار در حال بيوزني به سر مي برم. احساس مي كنم خدا فرصتي دوباره به من عطا كرده است.
سيدحميد از اشتياق بي حدش براي سفرِ دوباره هم سخناني گفت.
داود احمدي، محقّق است، در بندِ پاسخ به پرسش من نيست. نخستين نگاه به كعبه او را مبهوت كرده است، مي گويد:
لحظه اوّل كه با لباس احرام وارد مسجدالحرام شدم، با دلهره جلو مي رفتم، نگاهم به كعبه كه افتاد انگار رگهاي سرم پر از خون شد، دست خودم نبود، اختيارم را از دست دادم، اشك مثل چشمه جوشيد به سجده افتادم و گريستم و فقط گريستم، انگار تمام اجزاي بدنم مي گريستند، گريه شوق، اشك ندامت، حال عجيبي بود.
علي رضا فردي، دوّمين بار است كه به حج آمده و مي گويد:
هر دو بار، نهايت حج من، عرفات بود، عرفات براي من حال غريبي دارد، به خصوص هنگامي كه دعاي حضرت امام حسين(عليه السلام) در صحراي عرفات را مي خوانديم و به خصوص هنگامي كه به فرازي از اين دعاي شريف مي رسيم كه امام(عليه السلام) الطاف خداوند را ذكر مي كنند و درمقابل خطاهاي آدمي را مي شمارند; ...أَنْتَ الَّذِي رَزَقْتَ، أَنْتَ الَّذِي وَفَّقْتَ، أَنْتَ الَّذِي أَعْطَيْتَ، أَنْتَ الَّذِي أَغْنَيْتَ... أَنَا الَّذِي أَخْطَأْتُ، أَنَا الَّذِي هَمَمْتُ أَنَا الَّذِي جَهِلْتُ... اينجا نهايت
547 |
دل شكستگي من بود، احساس كردم چقدر در اقيانوس رحمت الهي غرقم و چقدر تاكنون ناسپاسي كرده ام.
سعيد شكوري، زائر مازندراني است. او بارها به حج مشرف شده و بارها اين راه را از ابتدا تا انتها رفته است، اما هنوز اين سفر برايش تازگي دارد. او مي گويد:
بارها حج گزارده ام و هميشه نقطه اوج احساس من ميقات بوده است. هر وقت به ميقات رسيده ام گويي اينجا وعدگاه من با ربّ العالمين است. انگار فرصت زندگي تمام شده است. احساس كرده ام به راستي لباس احرام، كفن است و من زندگي ابدي را آغاز كرده ام. من هر بار در ميقات بسيار بسيار گريسته ام و هميشه اين لحظه عجيب برايم پر از اسرار دلچسب و در عين حال پيچيده باقي مانده است.
حميد دليري را يك اتفاق به اين سفر كشانده است. وي مي گويد:
باور نمي كردم در سن جواني حاجي شوم، خود را در حد چنين سفري نمي ديدم، اما گويي در حكمت خداوند رازهايي نهفته است كه ما از درك آن عاجزيم.
رشته اي برگردنم افكنده دوست *** مي كشد هرجا كه خاطرخواه اوست
خلاصه آمدم، اما احساس من آنقدر فراز و فرود داشت كه درمانده بودم. گاهي فقط وقتي كه در خيابانهاي مكه راه مي رفتم دلم پرواز مي كرد و به قول معروف سيمم وصل مي شد، گاهي كنار كعبه بودم اما فقط مناسك را به صورتي عادي انجام مي دادم كم كم به اين نتيجه رسيدم كه حال خوش جز با عنايت حضرت حق دست نمي دهد و ما فقط موظفيم ظرف خويش را براي دريافت چنان احساس شيريني آماده و پاكيزه كنيم، همين.
حميد، اوج احساسش را هنگام آغاز و پايان اين سفر مي داند و مي گويد:
وقتي به ميقات رفتم، مثل كودكي نادم، زار مي زدم و مي گريستم و مي سوختم و خدا را شكر مي كردم كه فرصتي دوباره براي آمرزيده شدن به من عطا كرده است.
548 |
در پايان سفر هم هنگامي كه مي خواستم با كعبه خداحافظي كنم، زار زدم و گريستم اما اين بار گريستن كسي كه معترض است، كسي كه از اين سفر آنچنان كه مي خواسته بهره مند نشده و به او گفته اند; برو!
لحظه سختي بود، سخت و دردناك، هنوز هم باورم نمي شود كه شايد تا مدتها كعبه را ببينم. عاجزانه از خدا خواسته ام مرا باز گرداند.
من از ديار حبيبم نه از بلاد غريب *** مهيمنا به رفيقان خود رسان بازم
سفر هرچه بود تمام شد. بياييد لحظه ها را پاك و دست نخورده، گوشه قلبمان نگه داريم و چون پاره جگر از آن مراقبت كنيم; كاري كنيم كه نور سفر با ما بماند. اين نور را كه ارمغان لحظه هاي شكفتن و روييدن ماست با خود به وطن ببريم. آيا سوغاتي زيباتر از اين لحظه ها سراغ داريد؟
برگزاري دعاي كميل و دعاي ندبه در مدينه
سوّمين دعاي كميلِ مدينه ـ با احتساب برگزاري دو دعاي كميل براي زائران مدينه قبل ـ در نخستين شب جمعه اقامت زائران مدينه بعد، در اين شهر مقدس با حضور هزاران زائر ايراني در ميان قبة الخضراء و بقيع برگزار شد.
در پايان اين مراسمِ عرفاني، كه سومين دعاي كميل مدينة النبي بود; امير الحاج كشورمان، با دعا براي نابودي صهيونيسم جهاني و پيروزي ملت فلسطين كه به زبان عربي ادا شد، توجه جمع كثير مأموران دولت سعودي را كه ساعاتي پيش از آغاز مراسم تا پايان آن در محل حضور داشتند، به خود جلب كرد.
وي همچنين با اشاره به در پيش بودن انتخابات اول اسفندماه، در دعاي پاياني اين مراسم از خداوند پيروزي و سربلندي ملّت ايران در اين امتحان تاريخي را خواستار شد.
گفتني است اين مراسم با كمال نظم و ترتيب از ساعت ده تا يازده شب و با مداحي مداح اهل بيت كه از وداع مدينه شعر مي گفت، پايان يافت.
همچنين سومين دعاي ندبه در مدينه منوره برگزار شد. در اين مراسم كه به همت بعثه مقام معظم رهبري و در ساختمان همين بعثه برگزار شد، مداحان با خواندن اشعاري
549 |
در رثاي امام زمان(عج) و شأن و جايگاه شهر مدينه، به ترغيب حاضران براي حفظ و استمرار معنويات كسب شده طي مدت حضورشان در مكه و مدينه پرداختند. آنگاه طنين آواي دعاي شريف ندبه با زمزمه حجاج قرائت شد.
برگزاري مراسم سخنراني در بعثه رهبري
حجت الاسلام و المسلمين شريعتي، سخنران مراسم صبح روز 23 بهمن بعثه مقام معظم رهبري طي سخناني گفت:
پيامي راكه هم اكنون از زيارت ائمه بقيع(عليهم السلام) و مضجع نوراني حضرت رسول(صلي الله عليه وآله)مي توان دريافت كرد، تجديد عهد باآرمانهاي امام راحل(قدس سره) ، دفاع از انديشه هاي ايشان و بيعت دوباره با وليّ فقيه زمان است.
وي روح زيارت را اظهار محبّت، حمايت و تجديد پيمان با معصوم دانست و تصريح كرد: زيارت، ارائه مودّت و دوستي نسبت به معصوم، نشان دادن فرمانبرداري و دفاع از راه و رسم دشمن ستيز و كفرستيز آنها و همچنين تجديد عهد با انديشه ها و آرمانهاي معصومين(عليهم السلام) است كه نبيّ مكرم خداوند(صلي الله عليه وآله) در حديث ثقلين به آن تأكيد كردند.
پس در زيارت بايد به دنبال دو هدف بود از طرفي تبعيت و اطاعت عملي از فرامين و دستورات الهي كه از سوي معصوم و يا جانشين او بيان مي شود و از طرف ديگر بايد به مقابله با دشمنان، منافقان و سردمداران ضداسلام ضدولايت برخواست.
حجت الاسلام و المسلمين شريعتي با بيان اينكه ما بايد در مقابل كساني كه مي خواهند راه امام(قدس سره) و انقلاب اسلامي را از مسير خود خارج كنند، بايستيم، حضور مردم را در انتخابات هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي بسيار مهم ارزيابي كرد و افزود: دشمنان خواهان برگزاري كمرنگ انتخابات هستند ولي مردم ما بايد فارغ از اينكه به چه كسي و يا چه جرياني رأي دهند در انتخابات حضوري مؤثر و دشمن شكن داشته باشند.
550 |
در پايان مراسم، اميرالحاج ايران از همه كساني كه از راههاي دور و نزديك در اين سخنراني شركت كرده بودند، تشكر كرد.
بازگشت نماينده ولي فقيه به ايران
نماينده ولي فقيه و سرپرست حجاج ايراني پس از 35 روز حضور در سرزمين وحي و انجام مناسك حج سال 82 ، پيش از ظهر امروز (25 بهمن) مدينه را به مقصد تهران ترك كرد.
آقاي ري شهري هنگام وداع با مدينه، با اظهار خرسندي از برپايي باشكوه و آبرومندانه مراسم حج 82 ، اظهار اميدواري كرد كه خداوند به همه دست اندركاران حجّ امسال كه مراسمي آبرومندانه و شايسته نظام مقدّس جمهوري اسلامي ايران برپا كردند، پاداش نيكو عنايت كند!
وي با اشاره به برنامه هاي آتي بعثه مقام معظم رهبري افزود: براي بهره برداري بيشتر از حج و اماكن مقدس، تدابير مناسبي انديشيده شده است و اميدواريم برنامه هاي فرهنگي حج، به خصوص در مورد عمره را بيشتر تقويت كنيم.
شكرگزاري به مناسبت توفيق برگزاري حج 82
مراسم شكرگزاري به مناسبت توفيق برگزاري حج82 ، شامگاه جمعه (24بهمن) در بعثه مقام معظم رهبري و با حضور نماينده ولي فقيه و سرپرست حجاج ايراني برگزار شد.
در اين مراسم، كه با قرائت مناجات الشاكرين امام سجاد(عليه السلام) و برگزاري دعاي توسل همراه بود، دست اندركاران برگزاري حج82 به خاطر توفيقي كه خداوند براي خدمتگزاري به آنها عنايت كرده از خداوند منان سپاسگزاري كردند.
اميرالحاج كشورمان در دعاي پاياني مراسم، با اعتذار به درگاه خداوندي، از اينكه شكر نعمتهايش ميسر نيست، گفت: اگر چه از همه نعمتهاي الهي بهره كامل برده نشد و مراسم حج مي توانست به مراتب بهتر از آنچه انجام شد برگزار شود، ولي با عنايت به رحمانيت خداوند، اميدواريم اعمال ما مقبول درگاه احديت واقع شود.
آقاي ري شهري با بيان اينكه آثار لطف و عنايت خداوند در حج امسال كاملا