بخش 25
پیام ولی امر مسلمانان جهان به مناسبت برپایی نخستین تظاهرات برائت از مشرکان در مکه معظمه بیانیه روحانیان بعثه مقام معظم رهبری در تجلیل از برگزاری مراسم برائت از مشرکان بیانیه روحانیان اهل سن
369 |
ولي امر مسلمانان جهان به مناسبت برپايي نخستين تظاهرات برائت از مشركان در مكه معظمه پيامي منتشر ساختند كه همزمان با اجراي مراسم برائت اين پيام در مكه قرائت شد .
370 |
بسم الله الرّحمن الرّحيم
و اذن في الناس بالحج ياتوك رجالا وعلي كل ضامر ياتين من
كل فج عميق . ليشهدوا منافع لهم و يذكروا اسم الله في ايام
معلومات علي ما رزقهم من بهيمة الانعام فكلو منها واطعموا
البائس الفقير .
خداوند حكيم عزيز را حمد و سپاس كه بر بندگان منت نهاد و آنان را به گرد آمدندر خانه خود فراخواند و پيامبر بزرگ خود را به سر دادن بانگ اذان حج بر گلدسته تاريخ مأمور ساخت . ساحت خانه را امن و امانكرد و از بت هاي جاهليت پيراست و مطاف مؤمنان و ميعاد دورافتادگان و مظهر جماعت و جلوه گاه شوكت و مجمع امت قرار داد . بيت الله را ، كه سدنه كعبه و خدمه مطاف و مسعي در عهد جاهليت اولي بازار تجارت و دكان رياست و سياست خود كرده بودند ، از آن مردم و منبع بهره و سود آنان دانست و به زعم انحصارطلبان ، از راه رسيدگان را با ساكنان ، داراي حقي برابر ساخت . حج را رمز وحدت و عظمت مسلمين و هماهنگي و پيوند ميان آنان قرار داد و باطل السحر بسياري از ابتلائاتي كه افراد و جوامع مسلمين بر اثر جداماندگي از اصل و ريشه خود به آن دچار مي شوند ، مانند : بيگانه گرايي ، و خود فراموشي ، و ترفندپذيري ، و غفلت از خدا و اسارت در دست اهل دنيا و بدبيني به برادران و شنودن شخن شمن درباره انان ، و عدم حساسيت به سرنوشت امت اسلامي بلكه نشناختن كليتي
371 |
به نام امت اسلامي ، و بي خيري از حوادث ديگر بلاد اسلامي ، و ناهشياري در برابر نقشه هاي دشمنان دوباره اسلام و مسلمين . . . و بسي بيماري هاي مهك ديگر كه در طول تاريخ اسلام بر اثر تسلط نا اهلان و از خدا بي خبران بر زندگي سياسي و سرنوشت مسلمين ، همواره مسلمانان را تهديد كرده و در قرن هاي اخير با حضور قدرت هاي استعمالي بيگانه در منطقه يا دست نشاندگان فاسد و دنياپرستشان ، شكلي بحراني و ويرانگر به خود گرفته است .
خدا را سپاس كه حج را همچون ذخيره اي تمام نشدني و چشمه اي هميشه جوشان و چون جويباري زلال و مستمر براي امت خالده قرار داد كه در هر حال آن كه بشناسد و قدر داند ، توان استفاده ازآن را خواهد داشت و آن را داروي اين بيماري هاي مهلك خواهد ساخت . و خدا را سپاس كه بر ملت شايسته ايران رحمت آورد و شوق كعبه مقصود را پس از سرزنش خارهاي مغيلان بيابان طلب ، به جام وصلي كه شيريني عزت و كاميابي هر دو را داشت ، برآورده ساخت . حقي را كه سالي چند به ناروا از آن بازداشته شده بود ، كريمانه به آنان برگرداند ، و جاي خالي ملتي را كه حج ابراهيمي و محمدي ( صلّي الله عليه وآله ) را جايگزين حج بوجهلي كرده بود ، به نيكو وجهي پركرد ، دل تفتيده مشتاقان مهجور و مصدود و محصور را با جرعه وصال ، آرامش بخشيد و جان مبتهج از انوار معرفت و لبريز از شوق زيارت را لبيك اجابت گفت ، بندگان مخلص را به لطفي ويژه نواخت و وعده نصرت مؤمنان را انجاز كرد و خانه خود را جايگاه طائفين و عاكفين قرار داد .
پروردگارا ! به اين حاجيان مشتاق و سر از پا نشناخته و پس از انتظاري جانگزا به خلوت دوست باريافته و به همه برادران وخواهراني كه از اقطار عالم به بارگاه عام رحمت و غفران شتافته اند ، نظري به لط و رأفت بيفكن و دلهاشان را از انوار معرفت و بصيرت روشن فرما ، و هدايت و كمك خود را شامل حال آنان كن و آنان را به عزمي راسخ بر اصلاح حال امت مسلح ساز و بر دشمنانشان پيروز فرما ، آمين رب العالمين .
پروردگارا ! بر ارواح شهدايي كه در چهال سال پيش از اين ، در حريم امن الهي هدف خصومت و كين قرار گرفته و زن و مرد و پير و
372 |
جوان ، مظلومانه در عتبه خانه دوست به خون غلتيدند و كسان و عزيزان چشم انتظار خود را با جنازه هاي خونين خود از انتظار به در آوردند ، رحمت و فضل خود را نازل فرما و ثواب حج تمام را به آنان كه در حسرت آن به ملكوت پرواز كردند عطا كن .
پروردگارا ! به امام و قائد راحل ما آن عبدصالح ممتحن و آن خلف صدق اولياء ، آن انسان پرهيزگار و پارسا و هوشيار كه رضاي تو را مي جست و دوستي و دشمني اش به خاطر تو بود و در راه تو از هيچ مشكمل هراس نداشت رحمت و فضل خود را نازل و شامل فرما و از حج حاجيان و عبادت عبادتگران و كوشش تلاشگراني كه مشمول هدايت و راهبري او گشته اند نصيب وافر به روح پاك او عايد فرما و آرزوي بزرگ او را كه همانا قيام حج ابراهيمي و بهره برداري امت اسلامي از اين مراسم عظيم الهي است جامه عمل بپوشان .
پروردگارا ! برترين صلوات و سلام و تحيت خود را بر منجي بشريت در همه اعصار و قرون و برترين پيامبر و برگزيده ات حضرت محخمد بن عبدالله ( صلّي الله عليه وآله ) نازل فرما كه راه راست را به بشر نشان داد و وحي تو را بر آنان فروخواند و كليدهاي سعادت دنيا و آخرت را در دسترس آنان نهاد و در حيات با بركتش سرمشق قرن هاي طولاني انسانيت را گنجانيد . درود و سلام و تحيت تو بر او و اهل بيت طيب و معصومش بويژه تحضرت بقية الله الاعظم مهدي منتظر و حجت خدا بر زمين ( عج ) .
اينك شما برادران و خواهران كه از نقاط مختلف جهان در محشر عظيم حج گرد آمده و در هجرت از « من » قومي و نژادي و فرقه اي ، به « ما » ي اسلامي و قرآني پيوسته ايد مناسب است مسائلي را در مدّنظر داشته ، درباره آن با ديگر مسلمين تبادل انديشه كنيد و پس از سفر حج ، آن را سررشته تأمل و فكر و عمل سازيد .
1 . اولين مطلب ، قدرشناسي واجب بزرگ و پر رمز و راز حج بيت الله است . حج ، مظهرتوحيد و كعبه ، خانه توحيد است . اينكه در آيات كريمه مربوط به حج بارها از ذكرالله سخن رفته نشانه آن است كه در اين خانه و به بركت آن بايد هر عامل غيرخدا از صحنه ذهن و
373 |
عمل مسلمين زدوده شود و بساط انواع شرك از زندگي آنان برچيده شود . در اين محيط ، محور و مركز هر حركتي خدا است و طواف و سعي و رمي و وقوف و ديگر شعائرالله حج ، هر يك به نحوي نمايش انجذاب به « الله « و طرد و نفي و برائت از « اندادالله » است . اين است آن « ملت حنيف ابراهيم ( عليه السلام ) » ، بت شكن بزرگ و منادي توحيد برفراز قله تاريخ . شرك همواره به يك گونه نيست و بت هميشه به شكل هياكل چوب و سنگ و فلز ظاهر نمي شود . خانه خدا و حج بايد در همه زمان ها شرك را در لباس خاص آن زمان ، و بت شريك خدا را با جلوه مخصوص آن بشناساند و نفي و طرد كند . امروز البته از لات و منات و عزّي خبري نيست اما به جاي آن و خطرناكتر از آن بت هاي زر و زور استكبار و نظام هاي جاهلي و استكباري است كه همه فاضي زندگي مسلمين را در كشورهاي اسلامي فرا گرفته است . بتي كه بسياري از مردم جهان و از جمله بسياري از مسلمين امروز به جبر و تحميل ، به عبادت و اطاعت از آن وادار مي شوند ، بت قدرت آمريكا است كه همه شئون فرهنگي و سياسي و اقتصادي مسلمين را در قبضه گرفته و ملت ها را خواه و ناخواه در جهت منافع و اغراض خود كه نقطه مقابل مصالح مسلمين است ، حركت مي دهد .
عبادت ، همين اطاعت بيچون و چرا است كه امروز در برابر خواست استكبار و در رأس آن آمريكا بر ملت ها تحميل مي شود و آنان با شيوه هاي گوناگون به سمت آن سوق داده مي شوند .
فرهنگ فساد و فحشاء به وسيله دست هاي استعمالي در ميان ملت ها ترويج مي شود ، فرهنگ مصرف زدگي كه روز به روز زندگي ملت هاي ما را بيشتر در لجنزار خود فرو مي برد تا كمپاني هاي غربي كه مغز و قلب اردوگاه استكبارند بيشتر سود ببرند ، سلطه ساسي غرب استكباري كه پايه هاي آن بوسيله حكومت هاي دست نشانده و ضد مردمي كار گذاشته شده است ، حضور نظامي كه با هر بهانه اي شكل آشكارتري به خود مي گيرد ، اينها و امثال آن همه مظاهر همان شرك و بت پرستي است كه در ضديت كامل با نظام توحيدي و حيات توحيدي است كه اسلام براي مسلمانان مقرر داشته است . حج و اجتماع عظيم بر گرد خانه توحيد بايد آن مظاهر شرك را نفي كند و
374 |
مسلمانان را از آن برحذر دارد . حج با اين مفهوم روشن و جلي است كه برترين جايگاه برائت از مشركين شناخته شده و خداي متعال از زبان خود و نبي مكرمش ( صلّي الله عليه وآله ) اعلام برائت از مشركين را به روز حج اكبر موكول ساخته است :
واذان من الله ورسوله الي الناس يوم الحج الاكبر ان الله بري من المشركين ورسوله فان تبتم فهو خير لكم وان توليتم فاعلموا انكم غير معجزي الله وبشر الذين كفروا بعذاب اليم . »
فرياد برائت كه امروز مسلمان در حج سر مي دهد ، فرياد برائت از استكبار و ايادي آن است كه مع الاسف در كشورهاي اسلامي قدرتمندانه اعمال نفوذ مي كنند و با تحميل فرهنگ و سياست و نظام زندگي شرك آلود بر جوامع اسلامي ، پايه هاي توحيد عملي را در زندگي مسلمانان منهدم ساخته و آنان را دچار عبادت غيرخدا كرده اند و توحيد آنان فقط لقلقه زبان و نام توحيد است و از معناي توحيد در زندگي آنان اثري باقي نمانده است .
حج همچنين مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان است . اينكه خداوند متعال همه مسلمانان و هركه از ايشان را كه بتواند ، به نقطه اي خاص و در زماني خاص فرا مي خواند و در اعمال و حركاتي كه مظهر همزيستي و نظم و هماهنگس است آنان را روزها و شب هايي در كنار يكديگر مجتمع مي سازد ، نخستين اثر نمايانش تزريق احساس وحدت و جماعت در يكايك آنان و نشان دادن شكوه و شوكت اجتماع مسلمين به آنان و سيراب كردن ذهن هر يك تن آنان از احساس عظمت است . با احساس اين عظمت است كه مسلمان اگر تنها در شكاف كوهي هم زندگي كند خود را تنها حس نمي كند . با احساس اين حقيقت است كه مسلمين در هر يك از كشورهاي اسلامي شجاعت برخورد با اردوگاه ضديت با اسلام يعني همين سلطه سياسي ـ اقتصادي ـ دنياي سرمايه سالاري و عوامل و ايادي آن و نيرنگ و فتنه گري آن را مي يابد و افسون تحقير كه اولين سلاح استعمارگران غربي در برابر ملل مورد تهاجمشان بوده و هست ، در او نمي گيرد . با احساس اين عظمت است كه دولت هاي مسلمان با تكيه به مردم خود ، از تكيه به قدرت هاي بيگانه خود را بي نياز حس مي كنند و اين فاصله مصيبت بار ميان ملت هاي
375 |
مسلمان با دستگاه هاي حاكم بر آنان پديد نمي آيد . با احساس اين وحدت و جماعت است كه نيرنگ استمعمالي ديروز و امروز يعني احياي احساسات افراط آميز ملي گرايي ، اين فاصله وسيع و عميق ميان ملت هاي مسلمان را پديد نمي آورد و قوميت عربي و فارسي و تركي و آفريقايي و آساسي ، به جاي آنكه رقيب و معارض هويت واحده اسلامي آنها باشد ، بخشي از آن و حاكي از سعه وجودي آن مي گردد و به جاي آنكه هر قوميتي وسيله و بهانه نفي و تحقير قوميت هاي ديگر شود ، وسيله اي براي نقل و انتقال خصوصيات مثبت تاريخي و نژادي و جغرافيايي هر قوم به ساير اقوام اسلامي مي گردد .
حج با مشاهد و مناسك و شعائرخود بايد اين روح وحدت و ملائمت و جماعت و عظمت را در مسلمانان همه اقطار عالم زنده كند و از شعوب و قبايل مختلفه امت واحده پديد آورد و آن امت واحده را به وادي امن عبوديت مطلق خداوند هدايت نمايد و مقدمات تحقق گفته خداي بزر را كه : « ان هذه امتكم امة واحدة وانا ربكم فاعبدون » فراهم آورد .
تشكيل امت واحده اي كه ناصيه عبوديت بر درگاه ربوبيت و وحدانيت مي سايد همان آروزي بزرگ اسلام است و همان است كه در سايه آن نيل به همه كمالات فردي و جمعي مسلمين ميسر مي گردد و همان هدفي است كه جهاد اسلامي براي تحقق آن تشريع شده و هر يك از عبادات و فرايض اسلامي ، بخشي از آن را زمينه سازي و تأمين مي كند . حج ابراهيمي و محمدي ( صلّي الله عليه وآله ) بي گمان يكي از بزرگترين مقدمات و اركان اين هدف بزرگ است . بدين جهت در اين عرصه عظيم ، در همان حال ، كه ذكر خدا : « فاذكروا الله كذكركم آبائكم او اشد ذكرا » و اعلام برائت از مشركان « واذان من الله ورسوله الي الناس يوم الحج الاكبر ان اللله بري من المشركين ورسوله » ركن حج محسوب مي شود ، حساسيت در برابر هر حركتي كه ميان برادران ـ يعني اجزاء اين امت واحده ـ جدايي و دشمني بيافريند نيز در حد اعلا است تا آنجا كه حتي بگومگوي دو برادر مسلمان نيز كه در زندگي عادي چندان مهم نمي نمايد ، در حج ممنوع و حرام است : « فلا رفث ولا فسوق ولا جدال في الحج » . آري ، همان صحنه كه در آن
376 |
برائت از مشركن يعني دشمنان بنياني « امت واحده توحيدي » لازم مي شود ، جدال با برادران مسلمان يعني اجزاء بنياني « امت واحده توحيدي » ممنوع و حرام مي گردد . و بدين گونه پايم « وحدت و جماعت » در حج ، صراحت بيشتري مي يابد . رازها و رمزهاي حج بسي بيش از آن است كه در اينجا بدان اشاره شد و تدبّر در اين رازها كه همه در جهت احياي شخصيت فرد و جامعه مسلمان و مبارزه با عوامل نابودي آن است افقي جديد در برابر حاجي مي گشايد و او را به عالمي پرتلاش و پر حركت و تمام نشدني مي كشد . اولين وظيفه هر يك از حجاج تأمل در اين راز و رمزها و تبادل نظر و جستجوي سررشته كار از اين همه است و نيز تأمل در اينكه چرا دست ها و دستگاه هايي سعي مي كنند حج را برون از همه مفاهيم سياسي و جمعي اش و تنها به عنوان عبادتي يك بُعدي كه فقط داراي خواص فردي است مطرح نمايند و چرا روحاني نمايان دين به دنيا فروش كه نام و شأن ديني آن حكم مي كند كه مردم را به اين اسرار آشنا و جسم و جان آنان را به سمت هدف هاي آن به حركت درآورند ، به عكس ، با هرگونه روشنگري در اين باره مخالفت و عناد ورزيده ، اصرار بر كتمان حقايق دارند ، و چرا بارها و بارها در بلندگوهايي اعلام مي شود كه سياست در حج نبايد دخالت كند . مگر اسلام و احكام نوراني آن براي اداره و هدايت زندگي مادي و معنوي انسان ها نيست ؟ و مگر ديانت در اسلام با سياست آميخته نيست ؟ اين از جمله دردهاي بزرگ عالم اسلام است كه تحجر و كوته بيني و دنياطلبي جمعي همواره در خدمت غرضورزي و حسابگري هاي خباثت آورد جمعي ديگر قرار گيرد و قلم ها و زبان هايي كه بايد در خدمت اسلام و در جهت تبيين حقايق آن به كار مي افتاد ، ابزاري در دست دشمنان هوشيار و توطئه گر اسلام گردد . اين همان مصيبتي است كه امام راحل ( رضي الله عنه ) بارها به تلخي از آن سخن گفته و ناليده اند و جاي آن است ، كه هوشمندان امت ، عامه مردم را با آن آشنا ساخته ، مرز ميان علماي صادق و دين به دنيافروشان مزدور را براي آنان مشخص سازند .
2 . دومين مسئله اي كه شايسته است بخصوص در اين زمان و
377 |
مكان به آن انديشيده شود ، مسئله « پيوند امت اسلامي است با تاريخ خود و نيز با سرنوشتي كه بايد براي خود رقم زند » . گذشته امت اسلامي چيزي است كه استعمار از هنگام ورود به آسيا و آفريقا همت بر مخدوش ساختن و به فراموشي سپردن آن داشته است : تسلط بر ذخاير مادي و انساني در كشورهاي اسلامي و به دست گرفتن سرنوشت ملت هاي مسلمان كه هدف استعمارگران ، مستقيم و غير مستقيم از اواخر قرن هجدهم ميلادي به اين طرف بوده ، به طور طبيعي ايجاب مي كرد كه احساس غرور و شخصيت ملل مسلمان شكسته شود و آنها از گذشته پرشكوه خود كاملاً منقطع شوند و بدين گونه فرهنگ و اخلاق خود را رها كرده ، آماده پذيرش فرهنگ غرب و تعاليم استعماري شوند . و اين حيله در زمينه كاملاً مساعدي كه تسلط حكومت هاي فاسد و مستبد در كشورهاي اسلامي فراهم آورده بود كارگر افتاد و سيل فرهنگ مهاجم فربي و همه مفاهيمي كه استعمار رواج آن را در ميان ملل مسلمان براي تأمين سلطه سياسي و اقتصادي خود بر آن ملت ها ضروري مي شمرد ، به راه افتاد و نتيجه آن شد كه در طول دويست سال ، كشورهاي اسلامي يكسره به سفره گسترده و بي مانع و رادعي براي غارتگران غربي تبديل شد و آنان از حاكميت مستقيم گرفته تا مالكيت ثروت هاي زيرزميني و تغيير خط يا زبان و حتي تصرف كامل يك كشور اسلامي مانند فلسطين و تحقير مقدسات اسلامي و غيره ، در اين كشورها پيش رفتند و مسلمين را از همه بركات استقلال سياسي و اقتصادي و فرهنگي كه از جمله آن رشد علمي و فرهنگي است بازداشتند .
يك نگاه به وضعيت فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي و نظامي كشورهاي مسلمان امروز ، و مشاهده ضعف روحي و مادي آن و مداقه در نظام هاي سياسي و وضع دولت هاي اغلب اين كشورها كه در آن همه چيز حاكي از احساس حقالت و ناتواني است روشن مي سازد كه از مهمترين علت هاي اين وضع ، بيگانگي و بريدگي اين كشورها و ملت ها از گذشته هاي تاريخي خود و مجد و عظمتي است كه از وراي قرن ها مي تواند هر انسان ضعيف و نوميد را به حركت و تلاش اميدوارانه سوق دهد . آن مجد و شكوه تاريخي در آغاز با قيام لله و جهاد مخلصانه
378 |
براي خدا و عمل به احكام آزادي بخش و زندگي ساز اسلام و به بركت حركت مسلمين در صدر اسلام و در غربت روزهاي مكه و جهاد دوران مدينه ، پايه گذاري شد . مولود مباركي كه « جامعه اسلامي » ناميده مي شود ، به بركت جهاد و مبارزه حجاز توانست به جواني نيرمند و هوشمند بدل شود و سپس در طول قرن ها توانست مشعل علم و معرفت و درفش قدرت و سياست را بر سر چهانيان بگستراند . آن عظمت ، از عظمت مبارزه مكه و مدينه سرچشمه گرفت .
اكنون اينجا ، مكه و مدينه ، پايگاه وحي و محل نزول بركات الهي است بر جماعتي مؤمن و مقاوم كه به بركت ايمان و عمل به آيات الهي ، توانستند از خاك مذلتي كه بر آن آراميده بودند ، برخاسته و قد علم كرده و آزادي شايسته انسان را براي خود تدارك ديده و پرچم آزادي بشريت و نجات انسان از سلطه امپراتوري هاي زر و زور آن دوران را برافرازند و با نوع معرفتي كه از قرآن سرچشمه مي گرفته پايگاه عظيم دانش بشري را پديد آورند و خود قرن ها بر منبر بلند علم و معرفت بشري قرار گيرند و سخاوتمندانه به همه بشريت بياموزند و گرانبهاترين آثار علمي را طي قرن هاي متمادي پديد آورند و سرنوشت جهان بشريت را با علم و سياست و فرهنگ خود رقم بزنند . اينها همه از بركات تعاليم خالص اسلام و حكومت الهي در عهد پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و برهه اي از صدر اسلام بود كه علي رغ تسلط و رشد شجره خبيثه حكومت هاي سلطنتي و رجعت از دوران توحيدي ، باز تا قرن ها ثمرات خهود را به مسلمين مي چشانيد و آنان و همه بشريت را كامياب مي كرد . هر وجب از اين خاك و اين سرزمين يادآور خاطره اي از دوران پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و ياران فداكار و نوراني اوست . در اين سرزمين بود كه اسلام طلوع كرد و پرچم جهاد برافراشته شد و آزادي بشريت از همه غل و زنجيرهاي جاهليت رقم خودر .
امروز كه ملت هاي مسلمان پس از چندين قرن انحطاط و ركود و ذلت ، در چهارگوشه جهان اسلام به بيداري و قيام لله گراييده اند و عطر آزادي و استقلال و بازگشت به اسلام و قرآن در فضاي بسياري از كشورهاي اسلامي منتشر گشته است ، بيش از هميشه مسلمانان نياز دارند كه پيوند خود را با آن گذشته نوراني و معجز نشان ، با دوران قيام لله و
379 |
مبارزه اسلامي دوران نخستين اسلام مستحكم كنند . خاطرات اسلامي در اين سرزمين براي هر مسلمان متدبر در حكم داروي شفابخشي است كه او را از ضعف و زبوني و يأس و بدبيني نجات مي دهد و راه دستيابي به هدف هاي اسلام را كه هميشه براي هر انسان برخوردار از عمق و حكمت ، هدف زندگي و تلاش است نشان مي دهد .
در اينجا بود كه پيامبر عظيم الشأن با ياران مخلص خود سيزده سال همه سختي ها را به جان خريدند و مرارت ها را تحمل كردند تا نهال اسلام ريشه دوانيد ، و در اينجا بود كه پس از سال هاي مصيبت بار زندگي در شعب ابيطالب ، پس از شكنجه ياراني چون بلال و عمار و ياسر و سميه و عبدالله بن مسعود و ديگران ، پس از راه پيمايي طولاني و پرمشقت و بي حاصل رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در ميان قبايل مكه و طائف ، بيعت عقبه با اهل يثرب واقع شد و هجرت پربركت به مدينة الرسول ( صلّي الله عليه وآله ) پيش آمد و دولت اسلامي تشكيل شد . در اينجا بود كه پيروزي بدر و شكست احد و محنت خندق و آزمايش خديبيه اتفاق افتاد ، اينجا بود كه اخلاص وجهاد پيروزي آفريد و مال دوستي و غنيمت طلبي ، ناكامي آورد . . . . اينجا آيه آيه قرآن نازل شد و خشت خشت بناي فرهنگ و تمدن و حيات طيبه اسلامي ، كار گذاشته شد . . . . مسلمان با تدبر در اين گذشته و زيستن در لحظه لحظه آن ، با آينده نيز پيوندي سازنده مي يابد ، راه زندگي و هدف آن را مي شناسد ، به خطرات راه پي مي برد ، فرداي اين حركت را بالمعاينه مي بيند و خود را براي پيمودن آن آماده مي سازد و بر ترديد ناشي از احساس ضعف و حقارت و ترس از دشمن فائق مي آيد . و اين همه ، از بركات حج است .
از آنچه گفتيم مي شود فهميد كه چرا استعمارگران ديروز و سردمداران سلطه استكبار جهاني امروز ، اين همه از پيوند فكري و عاطفي مسلمين با گذشته خود بيمناك و با آن در ستيزند . آري ، اين پيوند با گذشته است كه حال و آينده را رقم مي زند . پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل جمهوري اسلامي در ايران و اعلام اينكه ملت ايران درصدد است جامعه اي براساس ارزش هاي اسلامي بسازد و در آن مقررات اسلامي را تحقق بخشد ، موج تبليغات بوق هاي تبليغاتي
380 |
شرق و غرب و وابستگانشان ، جمهوري اسلامي را به نام بنيادگرا و كهنه پرست و رو به گذشته و عناويني از اين قبيل به شدت مورد حمله قرار داد و به نام نوگرايي ، از اينكه ايران اسلامي مي خواهد پاي بند به سنت هاي گذشته باشد ، انتقاد كرد . و اين درحالي بود و هست كه نظام هاي مرتجع و مستبد و پاي بند سنت هاي پوسيده كه هرگز بويي از مفاهيم نوين عالم مانند آزادي و دمكراسي و حقوق بشر استشمام نكرده و در شرق و غرب جهان كم نيستند ، هيچگاه به آن نام ها مورد تعرض تبليغاتي قرار نگرفتند . و عبرت انگيز آنكه راديوهاي رژيم هايي كه در آن از ابتدايي ترين رسوم نوگرايي سياسي خبري نيست و چيزي به نام مجلس ملي و انتخابات آزاد و نشريه غيردولتي در آن در حكم افسانه است ، نيز به كشوري كه در آن به حكم اسلام ، حكومتي مردمي بر سر كار است و قانون اسلامي در مجلسي مركب از نمايندگان مردم تصويب و به دست دولتي منتخب مردم اجرا مي شود و مردم در حساس ترين مسائل آن داراي حضور فعال اند ، نام مرتجع دادند و هوشمندان عالم را از تقليد مسخره آميد خود به خنده انداختند .
آري ، استكبار و دارو دسته خبري و تبليغاتي و قلم ها و بوق هاي مزدورش از اينكه كشورش در اعماق كهنه پرستي و ملتي در حال و هواي سنت هاي جاهلي خود سركند ولي درهاي خزائن مادي خود را به روي آن بگشايد و تسليم فزون خواهي و سلطه طلبي آنان شود و فرهنگ فساد و فحشاء و مصرف زدگي و ميخوارگي و شهوت راني را از آنان بپذيرد ، نه تنها نگران نيستند بلكه بسي خشنودند . آنان از بازگشت ملت ها به گذشته اي كه به آنان عزت و عظمت را يادآوري كند ، راه جهاد و شهادت را به روي آنان باز كند ، كرامت انساني را به آنان برگرداند ، دست سلطه گران را از غارت و چپاول به مال و ناموس آنان قطع كند ، آيه « ولن يجعل الله للكافرين علي المؤمنين سبيلاً » را به آنان بياموزد ، كريمه « ولله العزة ولرسوله وللمومنين ) را بر آنا فروخواند ، خطاب « وما لكم لا تقاتلون في سبيل الله والمتستضعفين » را به گوش و دل آنان برساند ، فرمان « ان الحكم الا لله » را در زندگي آنان اجرا كند و خلاصه ، خدا و دين و قرآن را محور زندگي آنان سازد و دست طواغيت مستكبر و مستبد و سلطه طلب را از زندگي آنان قطع
381 |
كند ، از بازگشت به چنين گذشته اي و پيوند با چنين تاريخي ناخشنود و سراسيمه و بيمناك اند ولذا با هر بهايي مي خواند از آن مانع شوند .
مسلمين ، بخصوص جوامعي كه نسيم آزادي و قيام لله بر آن وزيده و بالاخص علما و روشنفكران و پيشگامان آنان ، بايد مراقب باشند كه در اين دام نيفتند ؛ از عنوان بنيادگرايي نترسند ؛ از تهمت ارتجاع و سنت گرايي آشفته نشوند ؛ براي راضي كردن دشمنان خبيث و حسابگر ، از اصل اسلامي خود ، از احكام نوراني اسلام ، از تصريح به هدف هاي جامعه ديني و نظام توحيدي ، تبرا نجويند و به سخن خدا گوش فرا دهند كه : « ولن ترضي عنك اليهود لا النصاري حتي تتبع ملتهم » و « قل يا اهل الكتاب هل تنقمون منا الا ان آمنا بالله وما انزل الينا و ما انزل من قبل وان اكثركم فاسقون » و « فلعلك تارك بعض ما يوحي اليك وضائق به صدرك ان يقولوا لولا انزل عليه كنز اوجاء معه ملك » و « ما نقموا منهم الا ان يؤمنوا بالله العزيز الحميد » . در حج ، در مدينه و مكه ، در احد و منا و حراء ، در اين سرزمين كه قدم مبارك رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) و اصحاب كرامش بر آن نهاده شده و شاهد آن رنج9ها و دربدري ها و مبارزات و خون دلها بوده و در قدم به قدم سرزمين وحي و جهاد و قرآن و سنت ، در آن « گذشته ها » به تدبر بپردازيد ، خود را آن پيوند دهيد ، در پرتو آن راه و جهت را بيابيد ، با تجربه آن ، نتيجه و سرانجام راه را ببينيد و به حول و قوه خدا و با توكل به او و اميد به نصرت او و اعتماد به توانايي خود ، در آن راه و به سمت آن هدف قدم گذاريد : « والله معكم ولن يتركم اعمالكم » .
3 . موضوع مهم ديگري كه حجاج بيت الله به عنوان بخشي از هدف حج بايد به آن بپردازند مسائل مهم و جاري جهان اسلام است . اگر حج ، كنگره عظيم ساليانه مسلمانان سراسر جهان اسلام است بي گمان فوري ترين دستور اين كنگره ، مسائل روز مسلمانان در هر نقطه از جهان است . اين مسائل ، در تبليغات استكباري به گونه اي مطرح مي شود كه از آن نه درس و تجربه و اميدي به مسلمين سراسر عالم منتقل مي شود و نه اگر در آن حادث سوءنيت و سوءعمل استكبار مؤثر بوده مجرمي رسوا و حقيقتي افشا گردد ، و يا به طول كلي مطرح نمي شود . حج جايي است
382 |
كه بايد اين خيانت تبليغاتي ، افشا و حقيقت ، آشكار شود و زمينه آگاهي عمومي مسلمانان فراهم آيد . اينك فهرستي از حوادث مهم جهان اسلام را به عرض برادران و خواهران مسلمان مي رسانم .
الف . مهمترين مسئله امروز ، مسئله فلسطين است كه در نيم قرن اخير همواره مهمترين مسئله جهان اسلام و شايد مهمترين مسئله بشريت بوده است . اينجا سخن از محنت و آوارگي و مظلوميت يك ملت است ، سخن از غصب يك كشور است سخن از ايجاد غده اي سرطاني در قلب كشورهاي اسلامي و در نقطه التقاي شرق و غرب و جهان اسلام به يكديگر است . اينجا سخن از ظلم مستمري است كه اكنون نو نسل پي درپي از ملت مسلمان فلسطين را فرا گرفته است . امروزه كه قيام خونين اسلاميِ متكي به توده هاي مردم در سرزمين فلسطين ، خطر واقعي و جدي را به اشغالگران بيوجدان و بيگانه از انسانيت و بي محابا از جنايت گوشزد مي كند ، شيوه هاي دشمن از هميشه پيچيده تر و هشدار دهنده تر است و مسلمين در سراسر جهان بايد مسئله را از هميشه جدي تر بگيرند و براي آن فكري و كاري بكنند . و اين است خبر تازه امروز . ااكنون اوضاع آشفته جهان اسلام و وابستگي روزافزون كشورهاي منطقه به قدرت بي مهار آمريكا زمينه مساعدي براي تهاجم كينهورزانه دولت غاصب فراهم ساخته كه با پشتگرمي به حمايت شيطان بزرگ ـ كه حقاً خطرناك ترين دشمن اسلام و مسلمين است ـ آشكارا مقاصدي را كه هرگز هم تلاش زيادي براي پنهان ساختن آن نمي كرده است دنبال كند . انتقال يهوديان شوروي كه بخشي از بهاي كمك هاي غرب به آن ابرقدرت سابق است ، انتقال فلاشه هاي اتيوپي كه قرار است خدمت به صهيونيست هاي آمريكايي و اروپايي غاصب فلسطين را بكنند و ايخراً يهوديان هند ، شهرك سازي در بخش هاي غصب شده اخير فلسطين و حتي احتمالاً در بخش اشغال شده لبنان ، افزايش تجهيزات نظامي و سلاح هاي كشتار جمعي در همان حال كه آمريكا جنجال تحريم صدور چنين سلاح هايي را به خاورميانه بلند كرده است ، حملات هوايي روزمره و متناوب به جنوب لبنان و بمباران غيرنظاميان فلسطيني و لبناني ، سخت گيري
383 |
روزافزون نسبت به شهروندان عرب فلسطيني يعني صاحبان آن سرزمين و انجام جنايت بارزترين و وحشيانه ترين برخوردهاي پليسي با مردم . . . و در همان حال در صحنه سياسي ، در برابر عقب نشيني روز به روز دولت هاي عربي و ساف و ضعف نشان دادن زبونانه برخي از سياستمداران عرب ، چهره مهاجم به خود گرفتن و حتي فكر تشكيل كنفرانس بين املللي و يا منطقه اي ، هر يك را به نوعي رد كردن و بالاخره پيشنهاد تشكيل دولت فلسطين در گوشه اي از سرزمين فلسطين را كه محصول عقب نشيني و ذلت پذيري طف هاي فلسطيني بود ، به صراحت و قاطعيت رد كردن . . . اينها مجموعه اي از سياست ها و اعمال آشكار آدمي ستيزان سهيونيست است و يقيناً در كنار اينها چندين برابر ، فعاليت پنهان در جهت توطئه و ترور و آدم ربايي و جنگ رواني و تبليغات مسموم و جنايت هاي شناخته و ناشناخته اي است كه فقط از صهيونيست ها و همكاران آنها ساخته و متصور است . استكبار جهاني و دولت هاي استعمارگر ، از آغاز تا امروز ، رژيم غاصب اسرائيل را به عنوان اهرم فشاري بر روي دولت هاي عربي و سپس اسلامي منطقه پديد آورده و ذخيره كرده اند و برآنند كه اين خنجر مسموم را همواره در پهلوي جهان اسلام نگاه دارند و امروز شيطان بزرگ ، سررشته اين سگ دست آموز را در سدت دارد . پس تعجبي نيست كه نقض مكرر قوانين بين الملي ، نقض مداوم حقوق بشر آن هم به فجيع ترين شكل ، تجاوز مكرر به كشورهاي همسايه ، عمليات تروريستي و آدم ربايي به گونه آشكار ، تهيه روزافزون سلاح هاي اتمي و امثال آنها كه هريك در هر يك از كشورهاي جهان كه با آمريكا و ديگر دولت هاي بزرگ رابطه ارباب رعيتي نداشته باشد ، حادثه اي عظيم تلقي مي شود ، از صهيونيست ها قابل قبول باشد و هيچ اعتراض جدي از سوي شبكه استكباري جهان مخصوصاً شيطان بزرگ برنينگيزد .
بدين ترتيب ، امروز دولت غاصب صهيونيست ، بزرگترين خطر براي حال و آينده جهان است و بر مسلمين است كه براي علاج اين خطر و رفع ظلمي به اين عظمت ، در صدد علاج و چاره باشند . متأسفانه رفتار و گفتار اغلب سران كشروهاي اسلامي هيچ اشاره اي را به عزم آنان برعلاج اين خطر بزرگ ـ كه چيزي جز محو رژيم صهيونيست
384 |
نژاد پرست نيست ـ نشان نمي دهد بلكه ، به عكس ، نشانه هايي از گسترش كمپ ديويد و تكميل خيانت « سادات » نيز در برخي از دولت هاي عربي به چشم مي خودر و من نمي دانم آيا اين دولت ها با اين رفتار ذلت بار و تسليم ننگ آور در برابر دشمن عنود مسلمين و اعراب ، چه پاسخي براي ملت هاي خود و نيز در پيشگاه خداوند آماده كرده اند ؟
علاج واقعي اين خطر به دست مسلمين است . آنان مي توانند با كمك هاي حقيقي به مبارزين مسلمان ، قيام داخل كشور فلسطين را قوي تر و كوبنده تر سازند ، و نيز مي توانند به طرف گوناگون نگذارند كه دولت هاي منطقه به پيروي از خواست و تحميل آمريكا تن به سازش با اسرائيل دهند .
اقدام هاي فداكارانه و جوانمردانه مسلمانان سربلند لبنان كه بارها صهيونيست هاي قلدر و حاميانشان را در موضع ضعف و انفعال قرار داده ، گواه صادقي است بر اينكه ملت ها و جوانان مؤمن قادرند بسياري از كارهاي بزرگ را انجام دهند .
ب . مسئله ديگر ، حركت هاي اسلامي در برخي از كشورهاي عربي و آفريقايي است . اين يكي از مژده بخش ترين حوادث جهان اسلام است كه ملتي ، با جوان هايش ، با روشن فكرهايش ، با مردم كوچه و بازارش ، داعيه اجراي احكام اسلامي و تشكيل حكومت اسلامي داشته و در آن حركت كند . از طلوع انقلاب عظيم اسلامي در ايران و تشكيل جمهوري اسلامي ، اين انتظار و اميد براي دوستان و اين هراس و نگراني شديد براي اردوگاه استكبار و در رأس آن آمريكا وجود داشت كه انقلاب اسلامي ايران طليعه پيروزي هاي مسلمانان در ساير نقاط جهان اسلام خواهد بود .
برادران و خواهران مسلمان ما در همه جاي جهان بدانند كه بخش عمده اي از فشار مشترك شرق و غرب بر ايران اسلامي ، چه در دوران جنگ تحميلي و چه قبل و بعد از آن ، بدين خيال باطل بود كه با شكست جمهوري اسلامي در ايران ، تجربه حركت اسلامي در چشم مسلمانان ساير كشورها ناكام جلوه كند و برق اميدي كه از پيروزي انقلاب در ايران ، دل هاي آنان را روشن ساخته بود ، نيروي آنان را در
385 |
اين راه مبارك به كار نيفكند . امروز هم تبليغات وسيع بوق هاي استكباري كه مي خواهد انقلاب اسلامي را در ايران ، راكد و متوقف و رسيده به بن بست ، و نظام جمهوري اسلامي را رويگردان از خط انقلاب و امام عظيم الشأن آن ( رضي الله عنه ) و آشتي جوي با آمريكاي غدّار جلوه دهد ، هدفي جز اين ندارد . اين همان بوق هايي است كه در دوران حيات امام راحل ( قدس سره ) بارها تهمت رابطه با اسرائيل و خريد تسليحات از آن و فروش نفت به آن را وقيحانه به ايران اسلامي كه جدي ترين دشمن رژيم صهيونيستي است ، وارد مي كردند .
خدا را شكر كه هيچيك از تلاش هاي استكباري ، چه عملي و چه تبليغاتي ، كارگر نيفتاد و شعله اميدي كه با پيروزي انقلاب اسلامي و چهره مصمم و تسليم ناپذير آن ، بر دنياي اسلام و جان هاي مسلمين پرتو افكنده بود كار خود را كرد و نتيجه آن است كه امروز در تعدادي از كشورهاي اسلامي به صورت حركت هاي عظيم مردمي در طلب حكومت اسلامي مشاهده مي شود .
ليكن اينجانب به عنوان برادري دلسوز و مجرب وظيفه خود مي دانم به اين ملت ها ومخصوصاً به رهبران و هوشمندان و روشن فكران و علماي ديني آنان يادآوري كنم : اولاً در اين راه خطرات زيادي از ناحيه بي صبري يا بي بصيرتي ، حركت را تهديد مي كند ؛ بر دو عنصر سبر و بصيرت بيش از همه چيز تأكيد بورزيد . ثانياً حركت اسلامي و انقلاب اسلامي عبارت است از طغيان بر ارزش هاي جاهلي و نظام هاي طاغوتي كه بر را به زنجير كشيده و موجب ظلم ، و فساد و تبعيض طبقاتي و نژادي ، و فحشاي عمومي ، و ستم پذيري توده ها ، و ديگر بدبختي هاي ملت ها شده و همه چيز را فداي سود بيشتر و حاكميت ظالمانه بيشتر صاحبان زر و زور نموده است . پس حركت صحيح اسلامي ، صف بندي ميان دو نظام ارزشي و مبارزه ميان دو فرهنگ است : فرهنگ به زنجير كشيدن بشر و فرهنگ نجات بشر . لذا هر حركت اسلامي بايد خود را براي مقاومت همه زورمندان عالم آماده كند و غافلگير نشود . ثالثاً دشمن مي كوشد با جوّسازي و حيله هاي تبليغاتي ، شما را از نام حكومت اسلامي و نظام اسلامي برحذر دارد و شايد برخي از ساده دلان به اين فكر بيفتد كه براي حساس نشدن آمريكا و
386 |
دولت هاي غربي ، بهتر است كه در اظهارات علني از نام حكومت اسلامي اجتناب شود . توصيه اينجانب ، اجتناب جدي از اين مصلحت انديشي خلاف مصلحت است . هدف تشكيل نظام اسلامي و حاكميت قرآن و اسلام را بي هيچ انفعال به صراحت و به تكرار و در همه شرايط بيان كنيد و با عدول از نام مقدس اسلام ، دشمن را به طمع نيندازيد و هدف را مبهم و غبارآلوده نسازيد . رابعاً اسلام و حركت هاي اسلامي همواره از نفاق بيش از كفر صريح ، لطمه ديده است . امروز خطر اسلام آمريكايي يعني آنجا كه نام و عنوان اسلام در خدمت طواغيت و در جهت هدف هاي آمريكا و ديگر مستكبرين است ، از خطر ابرازهاي نظامي و سياسي آمريكا كمتر نيست و بيشتر است . از علمداران نظامي و سياسي آمريكا كمتر نيست و بيشتر است . از علمداران اسلام آمريكايي ، چه در لباس عالم دين و چه در موضع سياستمدار ، بر حذر باشيد و آنان را در سخن و اشاره و جهت گيري شان متهم كنيد و هرگز در صدد جلب كمك آنان نباشيد . خامساً از تجارب حركت هاي ديگر اسلامي در ساير كشورها و وضع كنوني آنان بي خبر نمانيد و علي رغم ميل استكبار با آنان ارتباط بيابيد . و بالاخره سادساً آيه شريفه « واعتصموا بحبل الله جمعاً و لا تفرقوا » را كه توصيه تمسك به دين و رعايت وحدت كلمه در آن است ، همواره به ياد داشته ، هر دو توصيه آن را نصب العين خود قرار دهيد و از كيد دشمن در اين باب بر كذر باشيد .
ج . يكي ديگر از مسائل كنوني جهان اسلام مسئله عراق و وضع مصيبت بار و گريه آور ملتي است كه بر اثر سوءِنيت و سوءِتدبير زمامدارانش ، علاوه بر اختناق و حكومت پليسي شديد و پس از اينكه از ده سال پيش به اين طرف به جنگ غير عادلانه با همسايگان خود مجبور گشته و به خاطر تدابير ابلهانه و جاه طلبانه سرانش هزاران هزار زن و مرد و كودك و پير و جوانش در بمباران و تخريب ها به قتل رسيده يا داغديده و يا مجروح و معلول و بي خانمان شده و بخش عظيمي از ثروت ملي و تاريخي اش نابود شده ، اكنون از سوي همان زمامداراني كه مسبب همه اين مصائب بوده اند به صورت مسقتيم تهديد مي شود و با بمباران ها و سلاح هاي دسته جمعي و شيميايي ، قتل عام و آواره و نوميد از زندگي
387 |
مي گردد .
هنگامي كه ارتش عراق براي ارضاي جاه طلبي و افزونخواهي سران رژيم آن كشور به كشرو كويت حمله و آن را تصرف كرد و بهانه اي نقد به دست آمريكا براي حضور بي سابقه نظامي و بالطبع نفوذ شوم سياسي و اقتصادي در منطقه خليج فارس داد و منطقه خليج فارس از هر دو طرف ـ رژيم عراق و متحدين غربي ـ به آتش كشيده شد ، كساني از مسلمين ـ غالباً از روي ساده انديشي خيرخواهانه و شديد معدودي از سر بدخواهي و حسابگرانه ـ به جمهوري اسلامي مصرّانه پيشنهاد مي كردند كه به كمك رژيم بعثي عراق شتافته ، به سهم خود ابعاد جنگ را گسترده تر سازد . اين نظر ، البته بر خلاف اصول مسلم اسلام بود كه جهاد فقط در راه گسترش دين يا دفاع از ملت هاي مستضعف و يا دفاع از دولت اسلامي واجب مي شود ونه در دفاع از رژيمي مهاجم و اشغالگر و قدرت طلب ، آن هم با ايدئولوژي حزب بعث كه رسماً و علنا منكر و معارض دين و معنويت است ، آن هم با سوابق ظلم و فاسد و اختناق و نسل كشي كه رژيم عراق ، در آن داراي وضعي استقنايي است و بالخصوص رژيمي كه سابقه تسليم و فرمان پذيري اش در برابر قدرت هاي ظلطه گر را ايرانيان در طول هشت سال جنگي كه به خواست استكبار و با سلاح و كمك همه جانبه آنان بر نظام اسلامي تحميل كرد ، بخوبي دريافته اند . آري ، اسلام ، دفاع از چنين رژيمي را جهاد نمي شمرد و آن را جايز نمي داند . . . ليكن اين پيشنهاد مسئولان ويراني عراق كه در برهه اي كوتاه براي جلب نظر ساده لوحان ، به دولغ دم از اسلام و مقدسات ديني مي زدند و بعضاً با اعتراف به خباثت و فساد و ظلم سران آن رژيم ، دفاع از ملت عراق را انگيزه خود از اين پيشنهاد مي دانستند . ما به آنان يادآوري مي كرديم كه كمك به مردم مظلوم عراق واجب است امام ورود در جنگ به نفع رژيم عراق و تحكيم سلطه آن رژيم ، كمك به مردم عراق نيست بلكه كمك به رژيم ضد مردمي عراق و ظلم به مردم عراق است كه ده سال است آن رژيم منحوس ، جنگي ناخواسته را برآنان تحميل كرده است .
388 |
اكنون با تسليم و فرار مفتضحانه رژيم و ارتش عراق در برابر آمريكا و متحدين غربي و قبول همه شرايط مستكبران ، آن رژيم توانسته خود را براي مدت نامعلوم ديگري بر سرير حكومتي بي افتخار و قدرتي ذلت آميز تأمين كند . . . و در اين حال با مردم عراق ، اين ملت مظلوم كه سال ها است گروگان رژيمي خشن و ظالم و فاسد و شكنجه گرند ، بايد علاوه بر تاوان جنگي كه فقط به هدف افزون خواهي سران رژيم بر آنان تحميل شده ، غرامت شكست و ذلت و عقده هاي حقارت آن رژيم را نيز بپردازند . همان رژيم و ارتشي كه بيش از صد ساعت نتوانست با دشمنان خارجي كه به داخل خانه انان آمده بودند ، بجنگند و از مرگ نترسند ، اكنون بيش از صد روز است كه به جان ملت عراق افتاده ، خانه ها را ويران ، شهرها را بمباران ، عتبات عاليات را هتك ، مردم را از وطن آواره ، علما و بزرگان را دستگير و بسياري را شكنجه و ملت را قتل عام مي كنند . در شمال كردها و در جنوب اعراب را طوري كشتند و زدند و دربدر كردند و به عزاي عزيزان نشاندند كه واقعاً در مودر هيچ يك از جنايتكاران شناخته شده در روزگاران اخير ما نشنيده و گمان نبرده ايم . با مردم عراق رفتاري كردند كه انسان هاي با وجدان با حيوانات نمي كنند . كردهاي شمال عراق بر اثر اخم و تهديد آمريكا و دولت هاي غربي ، فعلاً وضع بهتري دارند تا بعدها چه پيش آيد ، اما شيعيان جنوب كه به دلايل متعدد مورد بغض و كينه آمريكا و متحدينش مي باشند ـ و دليل عمده آن است كه داعيه اسلام و تشكيل حكومت اسلامي در آنان هست ـ همچنان در تهديد دائم و مورد بلا و مصيبت دائم از سوي رژيم ضد ديني و ظغيانگر و نسل كش عراق اند . اين تصوير ساده اي از وضع عراق است كه گفته شد : ملتي ستمديده و مظلوم و بي پناه با دست خالي در برابر حكومتي بس خشن و بي اعتنا به همه معيارهاي اسلامي و انساني و بي الملي و بيباك در ريختن خون مردم و ظلم به مردم . . . و صداي ياللمسلمين آن مردم بلند است . و در همين چند روز علائم آشكار و محاصره و حمله اي خونين به صدهاهزار نفر فرارياني مشاهده شد كه از بيم ارتش به مرداب هاي ميان بصره و عماره و ناصريه پناهنده شده اند و زن و مرد و كودك ، بيما و بنابر خبر ، بعضاً « وبا » زده و دجار بيماري هاي واگير مي باشند . غرب و
389 |
بخصوص آمريكا جز نقل بعضي خبرها آن هم كوتاه و بي كشش ، هيچ كمكي نكرده اند و آنان تنها اميدشان به خدا است و به توده هاي مسلمان كه البته مي توانند حداقل به شكل اعتراض به اين اعمال ، آنان را ياري دهند .
د . مسئله بعدي ، وضع مسلمانان كشمير است . دولت هند با استفاده از اشتغال دنياي اسلام به مسائل حاد ماه هاي اخير كه موجب غفلت عمومي از وضع آن برادران جدا افتاده و مظلوم شده ، حداكثر فشاري را كه توانسته بر آن مردم وارد آورده و جان و مال و حتي بنابر نقل ، ناموس آنان را مورد تعرض و تاراج قرار داده است .
اينجانب اكنون در صدد آن نيستم كه در ماهيت مسئله كشمير قضاوتي بكنم ـ و مطلعين مي دانند كه اين يكي از زخم هاي كهنه اي است كه انگليسي هاي استعمارگر در هنگام خروج اجباري خود از هند بر پيكر شبه قاره وارد كرده و به وسيله آن از مسلمانان هند بزرگ ، انتقام گرفتند ـ ؛ سخن ما آن است كه دولت هند در برخورد با اين مسئله از ابزارهاي خشن و نامناسب استفاده كرده و با اطمينان به اينكه دولت هاي بزرگ و سازمان هاي مدعي حوقق بشر هيج دفاع واقعي از مسلمانان نخواهند كرد ، به روش هاي غير انساني متوسل شده است . ملت هاي مسلمان بايد بدانند كه مسلمان كشميري از آنان متوقع است كه از او دفاع كنند ، و اين وظيفه اسلامي و برادرانه مسلمين است . و دولت هند اگر تصور كند كه مي توان آن جمع كثير از مسلمانان را بدون هيچ عكس العمل از سوي مسلمين جهان براي هميشه تحت فشار نگه داشت ، بي شك در اشتباه است . در همين جا لازم است درباره اقليت هاي مسلمان در برخي از كشورها و ار جمله كشورهاي اروپايي اشاره شود كه فشار وارد بر مسلماناني كه مايلند هويت اسلامي خود را حفظ كنند ، افشاگر ماهيت دمكراسي و آزادي اي است كه غرب پيوسته از آن دم مي زند ! حساسيت هايي كه بعضي دولت هاي اروپايي در برابر ساختنمسجد يا تشكيل اجتماعات اسلامي يا رعايت لباس اسلامي و امثال آن ، نشان مي دهند يا در مردم بر مي انگيزند ، بايد مسلمانان را به مواضع واقعي آن دولت ها نسبت به اسلام آشنا سازد . اينها
390 |
ازجمله مسائل مهمي است كه مسلمانان جهان بايد درباه آن بينديشند و از آن براي معرفت به وظيفه خود در اين روزگار بهره گيرند .
هـ . يكي از مسائل مهم اين روزگار ، مسئله اختلافات فرقه اي ميان مسلمين است . اين البته مسئله تازه اي نيست و اختلافات و نزاع و بعضاً زد و خرود بر سر مسائل كلامي و فقهي و فرقه اي از قرن اول اسلام همواره وجود داشته است ، ليكن در اين باب سخن تازه آن است كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و گسترش فرك آن در سراسر آفاق اسلامي ، يكي از ترفندهاي استكبار در مقابله با اين موج همه گير اسلامي ، اين بوده است كه از سويي انقلاب اسلامي ايران را يك حركت شيعي به معناي فرقه اي آن ـ و نه اسلامي به معناي عام ـ معرفي كرده و از سوي ديگر در ايجاد نفاق و نقار ميان شيعه و سني سعي بليغ كنند . ما از آغاز ، با توجه به اين مكر شيطاني ، همواره اصرار بر وحدت فِرَق مسلمين داشته و كوشيده ايم اين فتنه گري را خنثي كنيم و بحمدالله با تفضل الهي توفيقات فراوان نيز داشته ايم كه يكي از آخرين آنها تشكيل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي است و هم اكنون در سراسر جهان اسلام علما و روشنفكران و شعرا و نويسندگان و عامه مردم ، از همه مذاهب اسلامي دوشادوش و با يك زبان و يك نفس از انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران دفاع مي كنند ، ليكن دشمن با پول و طرح و تبليغ و خباثت فراوان مجهز است و متأسفانه در نقاطي از جهان كساني را مي يابد كه بتواند با تطميع و اغفال ، بر ذهن و زبان آنان تسلط يابد . لذا گاه به گاه در كشوري از يك سياستمدار و در كشور ديگري از يك عالم نما يا انقلابي نما شنيده مي شود كه به تشنيع و ناسزا به شيعيان يا به ملت ايران كه بزرگترين انقلاب معاصر را بوجود آورده و به گونه اي بهت انگيز از آن دفاع كرده اند ، زبان مي گشايد و قلم مي راند . يا در كشور مسلمان پاكستان كه ملت آن در شمار عزيزترين ملت ها براي ما و هميشه در خط دفاع از اسلام و جمهوري اسلامي ايران بوده و هست ، كساني با دلارهاي دشمنان اسلام و وحدت مسلمين ، جلسات داير مي كنند و كتاب و مقاله مي نويسند تا شيعه و تشيع اهل بيت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را به باد حمله بگيرند و به مقدسات اهانت كنند .
391 |
ما همه اينها را به حساب آمريكا و دستياران و مزدورانش مي گذاريم و دامن ملت ها و علماي راستين اسلام را از آن پاك مي دانيم ؛ ليكن اين از جمله مسائلي است كه بايد با هوشياري مسلمين حل شود و مجال تاخت و تاز به دشمنان اسلام داده نشود .
و . آخرين سخن مسئله بسيار مهم سلطه روزافزون شيطان بزرگ بر ذخاير كشورهاي اسلامي و حضور بيش از پيش سياسي و اقتصادي و حتي نظامي آن در اين كشروها است . اين ابرقدرت ظالم و سلطه طلب پس از تحولات اخير جهان كه منتهي به فروريختن نظام هاي الحادي كمونيستي شد و شوروي از موضع رقابت را آمريكا فرو افتاد ، در صدد است كه سراسر جهان و بخصوص مناطق زرخيز اسلامي را به منطقه نفوذ بي رقيب خود مبدل سازد ، و پس از فراغت از ـ به اصطلاح ـ جنگ سرد ، به جنگ همه جانبه اي با بيداري اسلامي كه مانع مستحكمي در راه اين نفوذ است ، كمر بسته است . اين حكومت شيطاني بنابر مقتضاي طبيعت ضدفطري و ضدانساني خود ، از دورن دچار معضلات لاينحلي است ، ليكن به اقتضاي همان طبيعت استكباري و جهانخواري ، مي كوشد كه مشكلات خود را به كل جهان منتقل كند و با تسلط بر همه مراكز حساس و ثروت خيز عالم از جمله خاورميانه و مخصوصاً خليج فارس به حيات خود قدرتمندانه تر از پيش ادامه دهد . اگر اين رؤياي شوم به تحقق بپيوندد روزگار سياهي بر ملت هاي اين منطقه خواهد گذشت كه در گذشته نظير نداشته است . رژيم آمريكا اينك از هر وسيله اي براي رسيدن به آن هدف شيطاني استفاده مي كند و متأسفانه جهالت و غرور و قدرت طلبي حكام عراق كه زمينه آن را هم كمك هاي قبلي آمريكا و غرب به عراق فراهم كرده بود ، اوضاعي را در اين منطقه بوجود آورد كه عواقب تلخ و دردناك آن را همه كمابيش مي دانند . و از جمله تبعات آن يكي اين است كه آمريكا به تصميم گيرنده اصلي در بخش مهمي از اين منطقه مبدل شده و دولت هاي منطقه را مرعوب خود ساخته است و اين تهديد بزرگ براي موجوديت اسلامي بلكه كيان انساني در اين منطقه و در هر نقطه از جهان كه چنين اتفاقي بيفتد ، به شمار مي آيد .
امروز بجز اسلام و انسان ها مؤمن و مصمم ، هيچ نقطه اميد ديگري
392 |
براي مقابله با اين تهديد بزرگ نيست . و خدا را سپاس كه امروز خورشيد منور اسلام حياتبخش ، دوباره بر دل و جان انسان ها تابيدن گرفته و بسياري ملت هاي مسلمان در راه تحقق بخشيدن اسلام در زندگي خود با عوامل دوري مردم از دين خدا ، مبارزه را آغاز كرده اند . اين حركتي فرخنده و اميدبخش است و به توفيق الهي همين است كه زنجير سلطه شيطاني آمريكا و هر قدرت طغيانگر ديگر را خواهد گشود و همه را نجات خواهد داد : « كتب الله لاغلبنّ انا ورسلي » . ملت ها و دولت ها در قبال روحيه گرايش به اسلام ناب محمدي ( صلّي الله عليه وآله ) ، اسلامي كه سرلوحه اش قطع نفوذ شيطان بزرگ و بقيه شياطين از زندگي ملت ها است ، به يك اندازه مسئول اند . دولت هاي اسلامي اگر به كشور و ملت خود علاقه مندند بايد بدانند اين آن چيزي است كه زندگي و شرف و استقلال ملت ها و كشورها و قدرت دولت ها را تأمين مي كند .
از خداوند متعال بيداري همه مسلمانان عالم و شرف و عزت و رهايي آنان از چنگال استكبار و پيروزي آنان در مصاف دشمنان خدا را مسئلت مي كنم .
پروردگارا ! پرتو قرآن و اسلام را بر دل هاي مسلمين مستدام بدار و رحمت و فضل خود را بر آنان نازل كن ، آنها را تأييد بفرما و دلهاشان را با آميد و ايمان مستحكم بدار ، قلب ولي الله العظم ( عج ) را از ما شاد و دعايش را در حق ما مستجاب كن ، حج حاجيان و تلاش تلاشگران راه خودت را به نيكي مقبول فرما ، دل هاي مسلمين را روز به روز به هم نزديك تر و عوامل تفرقه را نابود فرما ، ارواح مطهر شهداي راه حق و جسم و جان آسيب ديدگان اين راه را مشمول رحمتت بفرماو
پروردگارا ! از هر حركتي كه در سراسر جهان براي حاكميت دين تو انجام مي شود حضرت امام خميني آن بنده صالح و برگزيده ات را جزاي خير عنايت كن . آمين رب العالمين .
والسلام علي جميع اخواننا المسلمين ورحمة الله .
علي الحسيني الخامنه اي
سوم ذي الحجة الحرام سال 1411 هجري قمري
مصادف با بيست و ششم خرداد سال 1370 هجري شمسي
393 |
بيانيه روحانيان بعثه مقام معظم رهبري در تجليل از برگزاري مراسم برائت از مشركان
باسمه تعالي
پيشگاه مقام معظم رهبري حضرت آية الله خامنه اي مدظله العالي
حمد و سپاس خداي را كه بار ديگر بر امت اسلامي منت نهاد و توفيق برگزاري حج ابراهيمي را با مراسم باشكوه برائت كه مورد عنايت و تأكيد امام راحل ( قدس سره ) بود به حجاج ايراني مرحمت فرمود تا با حضور چشمگير خود رد همه مواقف ، موضع حق و ثابت و تزلزل ناپذير ايران اسلامي را به جهانيان بنمايانند . ما بر خود لازم مي دانيم كه ملاتب تقدير و تشكر خود را از حضرت مستطاب عالي كه با تدابير حكيمانه خويش فراهم كردن وسايل اين حج را مقرر فرموديد و از دولت محوب آقاي هاشمي رفسنجاني و وزير محترم امور خارجه كه با تلاش پيگير نقش مثبتي را ايفا كردند ، ابراز داشته ، دعايي كه همگي حجاج ايراني در همه مواقف به درگاه الهي داشتند يادآور شده ، طول عمر عزتمند حضرتعالي را توأم با تأييدات مداوم در ظلّ عنايت خاص حضرت ولي عصر ( عج ) مسئلت كنيم . و نيز از تلاش هاي خستگي ناپذير و تدبيرهاي خردمندانه
394 |
نماينده شايسته حضرت مستطاب عالي حضرت حجة الاسلام والمسلمين آقاي محمدي ري شهري كه اين مأموريت خطير را در چنين موقعيت حساسي بخوبي و شايستگي انجام دادند و حيثيت و شئونات جمهوري اسلامي ايران را حفظ كردند تشكر و تقدير مي نمايم . اميدوارم كه احياي مجدد حج ابراهيمي مقدمه اي براي احياي اسلام ناب محمدي درتمام كشورهاي اسلامي و بهره مندي جهانيان ، بويژه مستضعفان و محرومان ، از اين عطيه الهي باشد و زمينه ظهور مصلح كلْ حضرت بقية الله الاعظم ـ ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ـ فراهم گردد .
ابراهيم اميني ، سيد جعفر كريمي ، هادي روحاني ، سيد حسن ديباجي ، صادق احسانبخش ، سيد كاظم نورمفيدي ، ابوالقاسم خزعلي ، سيد مهدي روحاني ، فخرالدين حجازي ، مجتبي حاج آخوند ، محمد واعظ عبائي ، حسين واعظي اراكي ، سيد علي قاضي عسكر ، محمد تقي مصباح يزدي ، محمد علي شرعي ، سيد حميد روحاني ، صدرالدين حائري ، حسن صانعي ، محي الدين حائري شيرائزي ، سيد كاظم اكرامي ، سيد علي اكبر ابوترابي ، حسين محمدي ، واعظ زاده خراساني ، علي اكبر موسوي ، محمد رضا توسلي ، احمد جنتي ، محمد مؤمن ، حسين محمدي يزدي ، عبادي ، شيخ حسن ابراهيمي .
بيانيه روحانيان اهل سنت
بسم الله الرّحمن الرّحيم
والحمد لله والصلوة والصلام علي رسول رب العالمين وعلي آله الطيبين الطاهرين واصحابه المنتجبين .
بيت عتيق الهي تجليگاه خاص توحيد و خانه ناس و عموم مسلمين است كه « إنَّ أوَّلَ بَيْت وُضِعَ للنّاسِ » مي باشد و « فيلِ اياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ ابراهيمَ » ( آل عمران / 96 و 97 ) و حرم امن است براي قيام و قوام اجتماعات و جوامع مختلف اسلام از هر نقطه عالم و از هر بلد دور و نزديكي كه « جَعَلَ الله الكَعْبَةَ البَيْتَ الحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ » ( مائده / 97 ) و مركزي است براي گردهمايي سالانه حزب خدا و لشكر توحيد تا در پناه امنيت حرم ضمن
395 |
اظهار توحيد ، به نفي و نابودي حراميان شرك همت گمارده و نوا و نداي خليل خدا را همه ساله فرياد برآورند كه فرمود : « انّني بَرئٌ مِمّا تُشرِكونَ » ( انعام / 19 ) و همصدا با رهروان ابراهيم آواز سردهند كه « إنا بُرَءاوا مِنْكُم ومِمّا تَعْبُدوُنَ مِنْ دُونِ الله كَفَرنا بِكُمْ وَدَا بَيْنَنا و بَينَكُمُ العَداوَةُ وَالبَغْضاءُ أبَداً » ( ممتحنه / 4 ) و حج موسمي است كه اعلام وفاداري و حمايت كنيم از خاتم رسولان و اعظم و اشرف فرستادگان الهي در آيه « واذانٌ مِنَ الله وَرَسُولِه إلَي النّاسِ يَوْمَ الحَجِّ الأكبَرِ أنَّ الله بِرئٌ مِنَ المُشْرِكينَ وَرَسولُهُ » ( توبه / 3 ) .
در اينجا به ميهماني خداوند مشرف شده ايم تا با خضوع و اخلاص به پيشگاه عظمت و كبريايي اش اعلام بداريم كه قرآن جاويد تو براي هميشه بشريت دستورالعمل زندگي و عبادت و سياست و ديانت ما است و اعلام برائت تو و رسول گرامي ات از مشركين را فرمان همگاني و هميشگي دانسته و هرگز آن را به غفلت و فراموشي نخواهيم آرود . لذا ما روحانيت و حجاج اهل سنت به پيروي از ابراهيم خليل و رسول خاتم در مركز وحي و توحيد ضمن اتحاد با تمامي مسلمين عالم بانگ لا اله الا الله و برائت الله و رسول خدا از مشركين برآورده و با حضور خود در اين اجتماع عظيم الهي پيام زير را به تمام مسلمانان عالم اعلام مي داريم :
1 . به پيروي از قرآن جاويد ، شرك را گناه نابخشودني مي دانيم كه « إنَّ الله لا يَغْفِرُ أنْ يُشرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مادُونَ ذلِكَ لِمَن يَشاءُ » ( نساء / 48 ) و برائت از آنان را كه به معناي اثبات و اصرار به توحيد است لازم مي شماريم .
2 . همان گونه كه شيوه مرضيه رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) و نظر و رأي مبارك امام فقيد راحل و خلف صالح كامل ايشان مي باشد ، برائت از مشركين از اركان حج واقعي ابراهيمي محمدي ( صلّي الله عليه وآله ) است و در مركز توحيد بدون نفيِ شرك قصد الي الله تحقق كامل نمي يابد .
3 . حضور غاصبانه نيروهاي بيگانه غربي ـ در رأس آن آمريكا ، دشمن شماره يك مسلمين ـ را در منطقه خليج فارس محكوم نموده و خواستار خروج سريع و بدون قيد آنان از منطقه مي باشيم .
4 . سرنوشت منطقه حساس خاورميانه و فلسطين اشغالي و افغانستان و ساير بلاد اسلامي سرنوشت جهان اسلام است و به كشورها و ملت هاي اسلامي مربوط ، و تكليف است براي حل آن تصميم بگيرند .
396 |
5 . حج كنگره عظيم اسلام و تمثّل وحدت و اتحاد مسلمين جهان از همه فِرَق و مذاهب است ، كه اسلام در همه جغرافياي عالم يك پيكره واحد است و اصل وحدت از اصول حاكم شريعت مقدس است كه التزام به آن بر همه مسلمين واجب شرعي است و تخلف از آن جايز نيست .
6 . انقلاب اسلامي ايران به رهبري حضرت آية الله خامنه اي ، با شتاب و دقت و قاطعيت ، راه پيشوا و مصلح بزرگ اسلامي حضرت امام خميني را دنبال نموده و با حمايت قاطع ملت شريف ايران و ملت هاي مسلمان جهان در دستگيري از مسلمانان و مبارزه با ظلم و كفر و شرك ، بدون تزلزل و ترديد به راه خود ادامه مي دهد .