بخش 2

« پ » پرحرفی پرخوری پرخوری و سخت دلی پرده پوشی پرسش قیامت پرسش گری پرهیز از نجوا پشتکار پناهگاه نیازمندان پندآموزی از درگذشتگان پند و اندرز « ت » تأخیر در انجام کار تحقیر دیگران تدبیر و خویشتن داری ترویج فساد تظاهر به گناه تظاهر و ریا تلاوت قرآن تنفر از گناه توکل به قدرت الهی تهمت دزدی


47


پ

پرحرفي

انسان هاي پُرگو ، مخزن سخنان پوچ و بي ارزشند . آنان براي اينكه رشته سخن را از دست ندهند ، مي كوشند بي انديشه و ناسنجيده ، مطالبي را بر زبان آورند . بدين ترتيب ، شنوندگان نه تنها به سخنان او توجه نمي كنند ، بلكه با ناراحتي و تنفر ، هر لحظه منتظرند كه سخنان او پايان پذيرد تا دمي بياسايند . از آن پس نيز سعي مي كنند كه از هم نشيني با او بپرهيزند . بنابراين ، انسان بايد در سخن گفتن ، اعتدال را رعايت كند تا به لغزش دچار نشود و دل زدگي ديگران را فراهم نسازد . پيامبر ارجمند اسلام مي فرمايد :

مَنْ كَثُرَ كَلامُهُ كَثُرَ سَقَطُه . ( 1 )

هر كس كلامش زياد باشد ، لغزشش نيز زياد مي شود .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 2751 .


48


همچنين مي فرمايد :

نِعْمَ الْهَدِيَّةُ اَلْكَلِمَةُ مِنْ كَلامِ الْحِكْمَةِ . ( 1 )

چه نيكو هديه اي است يك گفتار حكمت آموز .

پرخوري

بعضي افراد گمان مي كنند هر چه بر سر سفره گذاشته اند ، براي مصرف است و با تلاش و اصرار زياد مي خواهند آن را ميل كنند . در حالي كه اين كار ، سرآغاز بسياري از بيماري ها و بر خلاف توصيه هاي ائمه معصومين ( عليهم السلام ) است . آن بزرگواران تأكيد دارند پيش از سيري كامل و با وجود داشتن اشتها به غذا ، از سر سفره برخيزيد . بسياري از اوقات ، با اينكه پزشكان ، افراد را از خوردن غذاي بيش از حد منع مي كنند ، باز مي بينيم كه آنان نمي توانند از اشتهاي كاذب خود جلوگيري كنند . در نتيجه ، به بيماري هاي ديگري دچار مي شوند . پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) در بيان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 3132 .


49


زيان هاي پرخوري مي فرمايد :

مَنْ قَلَّ طَعْمُهُ صَحَّ بَدَنُهُ وَمَنْ كَثُرَ طَعْمُهُ سَقُمَ بَدَنُهُ وَقَسا قَلْبُهُ . ( 1 )

هر كس كم بخورد ، بدنش سالم مي ماند و هر كس زياد بخورد ، بدنش بيمار و قلبش پر قساوت خواهد شد .

پرخوري و سخت دلي

كساني كه به پرخوري عادت دارند ، از كارهاي عبادي و وظايف معنوي خود باز مي مانند ؛ زيرا پرخوري ، امكان هرگونه فعاليتي را از آنان مي گيرد . در اين صورت ، به تدريج در چنگال انواع بيماري هاي جسمي و روحي گرفتار مي شوند و سلامتي خود را از دست مي دهند . نبود سلامتي نيز قدرت انديشيدن را از آنان مي گيرد . افزون بر اين ، ممكن است بعضي افراد ، براي سير كردن خود ، به هر حلال و حرامي پناه ببرند . بدين ترتيب بايد منتظر عذاب الهي باشند . پيامبر اسلام مي فرمايد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 2779 .


50


مَنْ تَعَوَّدَ كَثْرَةَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ قَسا قَلْبُهُ . ( 1 )

هر كس به پرخوري عادت كند ، سخت دل مي شود .

پرده پوشي

چون انسان معصوم نيست ، ممكن است در طول زندگي مرتكب گناه يا اشتباهي شود كه هر چند از نظرگاه الهي دور نمي ماند ، ولي دوست ندارد اسرارش در بين مردم ، آشكار و رسواي عام و خاص شود . بنابراين ، اگر انسان از اعمال پنهاني كسي آگاه شود ، اجازه ندارد آن را آشكار كند ؛ زيرا سبب لكه دار شدن حيثيت و آبروي آن فرد مي شود و چه بسا وي گستاخ تر شود و حتي آشكارا به كارهاي بدتر دست يازد . پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) درباره حفظ اسرار ديگران مي فرمايد :

لا تَخْرِقَنَّ عَلي اَحَد سِتراً . ( 2 )

هرگز پرده اسرار ديگران را نَدريد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 2776 .

2 . همان ، ش 2431 .


51


پرسش قيامت

يكي از نام هاي قيامت ، « يوم الحساب » است . در اين روز ، انسان بايد پاسخ گوي گفتار و رفتار خود باشد ، هرچند خداوند از نهان و پنهان ما آگاه است . در اين روز ، از سرمايه عمر انسان مي پرسند و از اينكه عمر گران مايه را در چه راهي به كار گرفته است . از بهترين دوران عمر كه مي تواند بار و بنه فراوان برچيند ( يعني جواني ) مي پرسند كه چگونه از بهار عمر ، بهره برداري كرده است . از مالش مي پرسند كه آن را از چه راهي به دست آورده و در چه طريقي مصرف كرده است . در پايان نيز مي پرسند كه آيا عشق و محبت اهل بيت ( عليهم السلام ) را در تار و پود وجود خود تنيده يا از آن فاصله گرفته و جاده گمراهي را پيموده است . به هر حال ، سعادت و شقاوت هر كس در گرو پاسخي است كه در چنته دارد . پيامبر خدا ، محمد مصطفي ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) مي فرمايد :

لا تَزُولُ قَدَما عَبْد يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتي يُسْأَلَ عَنْ


52


اَرْبَع : عَنْ عُمْرِهِ فِيما اَفْناهُ وَعَنْ شَبابِهِ فيما اَبْلاهُ وَعَنْ مالِهِ مِنْ اَيْنَ اكْتَسَبَهُ وَفِيمَا اَنْفَقَهُ وَعَنْ حُبِّنا اَهْلِ الْبَيْتِ . ( 1 )

روز قيامت ، هيچ بنده اي قدم از قدم بر نمي دارد تا اينكه چهار چيز از او پرسيده شود : از عمرش كه در چه كاري آن را گذرانده است ؛ از جواني اش كه در چه كاري آن را صرف كرده است ؛ از مالش كه آن را از كجا به دست آورده و در چه موردي خرج كرده است و از محبت ما اهل بيت .

پرسش گري

اساساً هر پرسشي كه از اهل آن پرسيده شود ، بر دانسته هاي آدمي افزايد و درجه اي هم نزد خالق هستي مي يابد . اگر انسان رنج پرسيدن را بر خود هموار كند ، در پرتو نور و روشنايي دانش ، آرامش مي يابد . پرسيدن ، عيب نيست و چيزي از مقام و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بحارالانوار ، ج 7 ، ص 258 ؛ ارشاد القلوب ، ج 1 ، ص 15 .


53


مرتبه او نمي كاهد ، بلكه ندانستن ، عيب است . آدمي هيچ گاه نبايد به خاطر حياي نابجا ، لذت دانستن را از دست بدهد . پس شايسته است در هر موقعيتي ، پرسش هاي خود را با عالمان مطرح كنيم .

پرسش مي تواند منشأ علم و كمال شود و اسلام هم همگان را به پرسشگري فرا مي خواند ، ولي پرسش هاي نهفته در ذهن آدمي ، كارگشا نيست . عيب هاي آدمي با پرسشگري رفع و با هر پرسشي ، گنجينه دانش دانشمندان به سوي ديگران گشوده مي شود و آنان شايسته برخورداري از پاداش معنوي مي شوند . چه بسا افراد ديگري نيز همين پرسش را دارند كه با پاسخ عالم ، جان خويش را از جام دانش سرشار مي سازند . بر اين اساس ، پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) مي فرمايد :

اَلْعِلْمُ خَزائِنُ وَمَفَاتِيحُهُ السُّؤالُ ، فَاسْأَلُوا رَحِمَكُمُ اللّهُ فَاِنَّهُ تُؤْجَرُ اَرْبعَةٌ : اَلسّائِلُ وَالْمُتَكَلِّمُ وَالْمُسْتَمِعُ وَالْمُحِبُّ لَهُمْ . ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 41 .


54


دانش ، گنجينه ها و پرسيدن كليدهاي آنها است . پس بپرسيد . خدا رحمت كند شما را ؛ زيرا در اين بين ، چهار نفر پاداش مي برند : پرسنده ، پاسخ گو ، شنونده و دوستدار آن .

پرهيز از نجوا

اگر خواستيد سخني خصوصي را به كسي بگوييد ، سعي كنيد گفتوگوي تان در حضور ديگران ، نجواگونه نباشد ؛ زيرا در اين حالت ، اطرافيان مي پندارند درباره آنان صحبت مي كنيد يا اينكه شما ، آنان را غريبه فرض كرده و سخن تان را با ايشان در ميان نگذاشته ايد . در نتيجه ، بدگماني پديد مي آيد و رشته محبت و دوستي از هم گسيخته خواهد شد . شايسته است از گفتوگوهاي خصوصي در حضور ديگران بپرهيزيم تا زيان هاي روحي به ديگران وارد نيايد . پيامبر گرامي اسلام نيز در هشداري مي فرمايد :

اِذا كانُوا ثَلاثَةً فَلا يَتَناجي إِثْنان دُونَ الثّالِثِ . ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 235 .


55


وقتي سه تن با هم هستند ، دو نفرشان جدا از سومي نجوا نكنند .

پشتكار

بعضي افراد با اينكه هوش و استعداد كافي دارند و زمينه هاي رشد و تعالي نيز براي آنان فراهم است ، ولي پيشرفت چنداني ندارند . اين ناكامي بيشتر به دليل نداشتن همت و پشتكار كافي است . در مقابل ، افراد بي استعدادي را مي بينيم كه با پشتكار و تلاش و پي گيري همه جانبه به بهترين موفقيت ها دست مي يابند . باري ، آدمي با پشتكار مي تواند بسياري از ضعف ها و ناتواني هاي خود را جبران كند و به پيروزي هاي عالي دست يابد . رسول الله ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) در تشويق به پي گيري و تلاش مي فرمايد :

مَنْ يُدِمْ قَرْعَ الْبابِ يُوشَكُ أَنْ يُفْتَحَ لَهُ . ( 1 )

هر كس به كوفتن در ادامه دهد ، در را به سوي او بگشايند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 3065 .


56


پناهگاه نيازمندان

بعضي از انسان ها نزد مردم جايگاهي بس ارزشمند دارند و مردم در رفع مشكلاتشان به سوي آنان مي شتابند . اين توفيقي ربّاني است كه شامل حالشان شده است تا گشايشگر گره هاي كور زندگي ديگران باشند . زماني كه به اين اشخاص مراجعه مي كنيم ، با نهايت احترام و عزّت با ديگران برخورد مي كنند ، به گونه اي كه فرد احساس حقارت نمي كند ، بلكه آنان را چون برادراني مهربان مي بيند . اين بزرگواران ، بي اعتنا از كنار مشكلات ديگران نمي گذرند ، بلكه خود به سويشان مي شتابند و رنج سؤال را از دوش آنان برمي دارند . آنان از كمك به ديگران شادمانند و رفع خواسته هاي ديگران را تحفه اي رحماني مي شمارند . چه سعادتي از اين بهتر كه آدمي ، پناه گاهي براي ديگران باشد ؛ تكيه گاهي مطمئن كه خود به پناه گاهي قدرتمند پيوسته است . پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) درباره چنين انسان هايي مي فرمايد :

اِنَّ لِلّهِ عِباداً يَفْزَعُ اِلَيْهِمُ النّاسُ فِي حَوائِجِهِم ، اُولئِكَ هُمُ الْآمِنُونَ مِنْ عَذابِ اللّهِ يَوْمَ


57


الْقِيامَةِ . ( 1 )

خداوند بندگاني دارد كه مردم در نيازمندي ها و مشكلاتشان به آنان مراجعه مي كنند و پناه مي برند . آنان در روز قيامت از عذاب خدا ايمن هستند .

پندآموزي از درگذشتگان

رفتن به گورستان و انديشيدن درباره فرجام كار ، انسان را متوجه سرنوشت آينده خود مي كند و با اندكي تأمل ، پي مي برد كه دوران خوشي ها و ناخوشي ها به سرعت ابر و باد در گذر است . باري ، آنچه انسان را به سعادت و سربلندي مي رساند ، رفتار نيك اوست . پس نيكوست كه از گذر ايام و سرگذشت مسافراني كه به سراي آخرت شتافته اند ، عبرت گيريم و خود را براي اين سفر خطير آماده كنيم . پيامبر بزرگوار اسلام درباره اهميت پندآموزي از درگذشتگان مي فرمايد :

اِطَّلِعْ فِي الْقُبُورِ وَاعْتَبِرْ بِالنُّشُورِ . ( 2 )

در قبرها بنگر و از روز رستاخير پند بگير .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 52 .

2 . نهج الفصاحه ، ش 330 .


58


پند و اندرز

هيچ كس نبايد خود را از نصيحت بي نياز بداند . چه بسا بزرگاني كه به دليل بي توجهي ، دچار لغزش مي شوند ، به راهنمايي نياز دارند . در حكومت اسلامي ، مسئولان ارشد و عالي رتبه نيز بايد خود را از اشتباه مصون ندانند و در همه حال ، پذيراي راهنمايي اهل منطق باشند . همچنين اگر مردم ، سياست مداران يا حاكمان خود را در لغزش و اشتباه ببينند ، بايد به نصيحت آنان بپردازند . بنابراين ، همگان وظيفه دارند تا با نصيحت يكديگر ، راه از چاه باز شناسند . پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) مي فرمايد :

اِذا وَجَدَ أَحَدُكُمْ لاَِخيهِ نُصْحاً فِي نَفْسِه فَلْيَذْكُرْهُ لَهُ . ( 1 )

اگر كسي براي برادر خود نصيحتي در خاطر مي يابد ، بايد به او بگويد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 245 .


59


ت

تأخير در انجام كار

يكي از ويژگي هاي انسان هاي سست اراده اين است كه با وجود آگاهي از ارزش فرصت هاي زماني ، انجامِ كارها را به فردا حواله مي دهند و گاهي تا هفته ها ، ماه ها و سال ها از انجام آن خودداري مي كنند . تأخير در كار ، هيچ توجيهي ندارد و در پايان نيز خود وي زيان مي بيند ؛ زيرا فرصت ها هيچ گاه تكرار نمي شود . گاهي هم كارها چنان انباشته مي شود كه به هيچ وجه نمي توان آنها را انجام داد . بر اين اساس ، پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) در توصيه اي نيكو مي فرمايد :

لا تَدَعَنَّ حَقّاً لِغَد فَاِنَّ لِكُلِّ يَوْم ما فِيهِ . ( 1 )

كاري را براي فردا مگذار ؛ زيرا هر روزي را كاري هست .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 2433 .


60


تحقير ديگران

هر انساني براي خود احترام قائل است و هرگز نمي خواهد ديگران ، او را تحقير كنند . چگونه انسان مسلمان حاضر مي شود روح و روانِ برادر ديني خود را آزرده سازد ؟ به راستي ، انساني كه شخصيت والا و روحي لطيف و پاك دارد ، هرگز حاضر نيست به ديگران اهانت كند و آنان را بي ارزش و حقير سازد . چنين كاري ، مخالفت صريح با دستور پيامبر اسلام است كه مي فرمايد :

أَذَلُّ النّاسِ مَنْ اَهانَ النّاسَ . ( 1 )

خوارترين مردم كسي است كه به مردم اهانت كند .

تدبير و خويشتن داري

انسان درصورت از دست دادن روحيه خود ، روز به روز و لحظه به لحظه در منجلاب تباهي ها فرو خواهد رفت . بي ترديد ، اگر انسان به خود تلقين كند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 250 .


61


كه نيروي فوق العاده اي دارد و مي تواند با تلاش و پشتكار و همت بلند خويش بر ناكامي ها چيره شود ، به پيروزي هاي چشم گيري دست خواهد يافت . برعكس ، اگر خود را كوچك شمارد ، در برابر كوچك ترين مشكلي ، تاب مقاومت را از دست مي دهد و شكست را پذيرا خواهد شد . پس بكوشيم به كمك همت بلند انساني ، با نابساماني ها و حوادث به مبارزه برخيزيم و خويشتن دار باشيم . پيامبر گرامي اسلام دراين باره فرموده است :

لاعَقْلَ كَالتَّدْبيرِ وَلاوَرَعَ كَالْكَفِّ . ( 1 )

عقلي ، مانند تدبير و تقوايي چون خويشتن داري نيست .

ترويج فساد

بنيان گذار هر مكتب و ايده اي ، عامل اساسي در ترويج آن سنت و ايده است . چه بسا كساني كه مكتبي را تأسيس و در طول تاريخ ، افراد زيادي از آن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 2504 .


62


مكتب پيروي مي كنند . اين اشخاص ممكن است سنت نيكويي را پايه گذاري كنند يا راه غلطي را به ديگران رهنمون شوند . بي شك ، هر ايده پردازي به پيرواني نياز دارد كه افكار او را تبليغ كنند و آن را در ميان مردم رواج دهند . افرادي كه فكر نادرست يا كردار زشتي را در ميان ديگران رواج مي دهند ، در فرهنگ سازي غلط ، نقش فراواني دارند . آنها مي كوشند تا روز به روز افراد ديگري را در مسير راه و رسم نادرست هم فكران خود قرار دهند و آنان را از جاده سلامت خارج سازند . اگر نبود تلاش هاي اين افراد ، هيچ گاه آن گونه كه بايد و شايد ، آن ايده يا فكر نادرست در ميان ديگران نهادينه نمي شد . پس اگر بنيان گذار مكتب انحرافي ، گناه كار است ، ترويج گران اين ايده ها نيز بخشي از مسئوليت و بار گناهان را بر دوش مي كشند . پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) فرمود :

مَنْ اَذاعَ فَاحِشَةً كَانَ كَمُبْتَدِعِهَا . ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اصول كافي ، ج 2 ، ص 356 .


63


كسي كه گناهي را انتشار دهد ، مانند كسي است كه آن را ايجاد كرده باشد .

تظاهر به گناه

گناهي كه انسان آشكارا و در حضور ديگران مرتكب مي شود ، مستوجب مجازات بيشتري خواهد بود ؛ زيرا اين كار به معناي بي اهميت دانستن دستورهاي الهي و پشت پا زدن به آنهاست . تظاهر به گناه ، حيا و عفت عمومي را خدشه دار مي كند و سبب مي شود تا ديگران براي انجام گناه گستاخ شوند . در نتيجه ، ميزان گناه و فساد در جامعه افزايش مي يابد و محيط پاك و سالم جامعه اسلامي آلوده مي شود . پيامبر گرامي اسلام درباره نكوهش اين ناهنجاري مي فرمايد :

كُلُّ اُمَّتي مُعافي إِلاّ الْمُجاهِرينَ . ( 1 )

همه امّت من بخشيده خواهند شد مگر تظاهركنندگان به گناه .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحه ، ش 2167 .


64


تظاهر و ريا

ريا ، نوعي بيماري است كه بعضي از مردم به آن دچار هستند . اين افراد در هر كار خيري و در هر عمل مفيدي ، به ريا و تظاهر عادت دارند . اينان اگر بدانند در كاري ، نام و نشاني از آنها نيست و تعريف و تمجيدي نمي شوند ، از انجام آن سر بازمي زنند . اين انسان هاي متظاهر ، خواه ناخواه در اجتماع شناخته مي شوند و مردم به نيت شان پي مي برند . آنان عبادت ها و رفتارهاي خير خود را به دليل تظاهر ، باطل و بي ارزش مي كنند . در مقابل ، شخص با ايمان ، با اخلاص كامل ، عملش را براي رضاي خدا انجام مي دهد و انتظار تشكر از سوي مردم را ندارد ؛ زيرا پاداش الهي ، بزرگ و بي پايان است . وي به روزي چشم دوخته است كه مال و فرزند و متاع دنيوي فايده اي ندارد و اخلاص ، گشاينده بسياري از درهاي بسته به روي او خواهد بود . بنابراين ، كردار نيك خود را با ريا به


65


هدر نمي دهد . اگر هم نيت بدي از دلش گذشت ، به فكر چاره مي افتد تا خود را از اين بيماري مهلك برهاند . پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) نشانه رياكار را چنين برمي شمارد :

لِلْمُرائِي ثَلاثُ عَلامات : يَنْشَطُ اِذَا كَانَ عِنْدَ النّاسِ وَيَكْسَلُ اِذَا كَانَ وَحْدَهُ وَيُحِبُّ اَنْ يُحْمَدَ فِي جَمِيعِ الاُْمُورِ . ( 1 )

شخص رياكار سه نشانه دارد : وقتي كه ميان مردم است ، با نشاط است ؛ هنگامي كه تنهاست ، كسل است و دوست دارد كه در همه كارها از او ستايش شود .

تلاوت قرآن

آدمي در طول زندگي و در رويارويي با مسائل گوناگون مادي به زنگارها و آلودگي هايي دچار مي شود كه براي زدودن آن ، به تصفيه روحاني نياز دارد . يكي از بهترين راه هاي تصفيه ناخالصي ها ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 10 .


66


تلاوت قرآن است . قرآن ، گوهر گران بهايي است كه با هر چه برخورد كند ، به آن رنگ خدايي مي دهد و ناخالصي ها را به نورانيت و صفا تبديل مي كند . در حقيقت ، كلام قرآن ، معجون شفابخش و داروي هر دردي است كه خداي بزرگ ، آن را براي تصفيه دل هاي بيمار قرار داده است . با شنيدن آيات الهي ، نورانيت به قلب انسان وارد مي شود و معنويت خاصي ، سراسر وجود آدمي را فرا مي گيرد و احساس آرامش و آسايش به او دست مي دهد . پس بياييم ساعتي از شب يا روز را به اين مهم اختصاص دهيم كه پيامبر اسلام فرموده است :

إِنَّ هذِهِ الْقُلوُبَ تَصْدَءُ كَمايَصْدَءُ الحَديدُ . قيل فما جَلاءُها ؟ قالَ : ذِكْرُ الْمَوْتِ وَتِلاوَةُ الْقُرْانِ . ( 1 )

دل ها مانند آهن زنگ مي زند . گفتند : « صيقل آن چيست » ؟ گفت : « ياد مرگ و خواندن قرآن » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحه ، ش 934 .


67


تنفر از گناه

ممكن است انسان بر خلاف ميل خود ناگزير شود در محل معصيت يا جايي كه گروهي در آنجا گناه مي كنند ، حضور يابد . در چنين شرايطي ، اگر احساس ناراحتي به او دست دهد و مايل باشد كه هر چه زودتر آنجا را ترك گويد ، بايد به خود و ايمانش اميدوار باشد ، ولي اگر از بودن در آنجا احساس ناراحتي نمي كند و چه بسا با آنان هم گام شود يا در درون خود خوشحال است ، بايد به حال خود متأسف باشد . بايد بدانيم اگر شخصي در جمع معصيت كاران باشد و از اين توقف احساس ناراحتي كند ، مانند كساني است كه در آن شركت نداشته اند . برعكس ، اگر قلب و فكر او ، با مجالس لهو و لعب باشد و از حضور در آن احساس شادماني كند ، مانند حاضران در آن است . پيامبر ارجمند اسلام مي فرمايد :

مَنْ حَضَرَ مَعْصِيَةً فَكَرِهَها فَكَأَنَّما غابَ عَنْها وَ


68


مَنْ غابَ عَنْها فَرَضِيَها فَكَاَنَّهُ حَضَرَها . ( 1 )

هر كس ناظر گناهي باشد و از آن متنفر شود ، مانند كسي است كه در آنجا نيست و هر كس در محل گناه نباشد و از آن راضي باشد ، مانند كسي است كه در آنجا حضور دارد .

توكل به قدرت الهي

انسان از نظر جسماني ، از بسياري موجودات ديگر ضعيف تر است ، ولي از نظر قدرت اراده و استعداد ، اشرف مخلوقات است . همين قدرت روحي سبب شده است تا خداوند ، موجودات ديگر را به تسخير او درآورد . انسان با قدرت اراده ، زمين و آسمان و آنچه را در آن وجود دارد ، تا حدودي به سيطره خود درآورده است . آن گاه كه انسان به قدرت بي پايان الهي مي پيوندد و پاي خود را از محدوده زندگي مادي فراتر مي نهد ، اين توانايي افزايش مي يابد . در اين حال ، خود را از هر چيز جز قدرت الهي بالاتر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 2927 .


69


مي بيند . پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) در توجه دادن و پيوند داشتن به اين رشته مستحكم الهي مي فرمايد :

مَنْ اَحَبَّ اَنْ يَكُونَ اَقْويَ النّاسِ فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَي اللهِ . ( 1 )

هر كسي دوست دارد از همه مردم قوي تر باشد ، بايد به خدا توكل كند .

تهمت دزدي

بعضي مال باختگان پس از دزديده شدن اموالشان ، به هر كس بخواهند تهمت مي زنند . آنان بدون تحقيق كافي و استدلال منطقي ، بي درنگ دادگاه غيابي تشكيل مي دهند و آبروي ديگران را بر باد مي دهند ، در حالي كه هتك حيثيت يك انسان آبرومند در ديد شرع و عرف خطاست . آبروي افراد نبايد بازيچه پندارهاي ناصواب ما شود . پس در چنين مواردي ، فرد بايد تعادل روحي خود را حفظ كند و اگر دليل و مدرك مستندي دارد ، به دادگاه صالح مراجعه كند ، نه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 2819 .


70


اينكه با هياهو ، حقوق ديگران را پاي مال سازد . پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) در نكوهش چنين رويه اي مي فرمايد :

لايَزالُ الْمَسْرُوقُ مِنْهُ فِي تُهْمَةِ مَنْ هُوَ بَرئٌ مِنْهُ حَتّي يَكُونَ أَعْظَمَ جُرْماً مِنَ السّارِقِ . ( 1 )

دزد زده كساني را كه از دزدي بي خبرند ، آن قَدر تهمت مي زند كه گناهش از خود دزد بيشتر خواهد شد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 2539 .


| شناسه مطلب: 78739