بخش 1

مطلع    پیش گفتار    آبرومندی    آخرت فروشی    آداب مهمانی    آموزش    آموزگار خشن    آینده نگری در کار    احترام به آموزگار    احترام به حقوق دیگران    احترام به هم نشینان    احسان و نیکوکاری    ارتباط با ثروت مندان    ارزش علم و عبادت    ارزش هدایت دیگران    استبداد رأی    استفاده از تجربه های دیگران    استقامت    اظهار خوشحالی از گناه    اظهار کردن حق    اظهار نکردن فقر    اعتدال و میانه روی    امیدواری به رحمت خداوند    بازتاب رفتار    بازخواست مؤدبانه    بازگشت    بازی و تفریح    بدترین فقر    بدگویی در غیاب افراد    بدهکاری در اثر قرض های نابجا    برادران الهی    برخوردجوان مردانه با محرومان    برخورد مناسب با زیردستان    بصیرت به خود    بهترین کردار    بی احترامی به والدین    بی نیازی و توانگری    پاسداری در راه خدا    پاکیزگی    پرحرفی    پرخوری    پرخوری و سخت دلی    پرداخت بدهی برادران دینی    پرده پوشی    پرسش قیامت    پرسش گری   


صفحه 1


 

 

 

 

 

مطلع

زان كه ملت را حيات از عشق اوست *** برگ ساز كاينات از عشق اوست

اقبال لاهوري

بيان شيرين و سخن دل نشين رسول خدا(صلي الله عليه وآله)، شفابخش ترين داروي دل هاي خسته اي است كه راه و راهنماي كمال و سرچشمه خورشيد را جستوجو مي كنند. حضرت علي(عليه السلام) در نهج البلاغه مي فرمايد:

بي گمان دل ها نيز بسان بدن ها خسته مي شوند. پس براي رفع خستگي دل، طرفه حكمت هايي بجوييد.

به راستي، سفارش ها و رهنمودهاي پيامبر، مانند بهاريه اي است كه فضاي جان را سرسبز و باطراوت مي سازد.

 

صرف باطل نكند عمر گرامي پروين *** آن كه چون پير خرد، راهنمايي دارد

پروين اعتصامي

و خوشا به حال آنان كه گل هاي رنگارنگ از شاخ مراد مي چينند. حال كه ناخداي سبزپوش بحر ولايت، جان زمان را به نام هميشه نوراني رسول وحي و پيامبر رحمت(صلي الله عليه وآله) آذين بسته، بهترين فرصت براي اين كار است و سخنان گهربار پيامبر بهترين هديه اي است كه مي توان در آغاز بهار هديه همراهان



صفحه 2


ساخت. نبي مكرم مي فرمايد:

مسلمان به برادرش، بهتر از كلمه اي حكمت آميز كه بر هدايت او بيفزايد يا او را از سقوط بازدارد، هديه نمي دهد.(1)

اين مجموعه را كه با هدف نهادينه سازي رهنمودهاي پيامبر تهيه شده است و سبزي بهار را در آيينه سخنان رسول اعظم(صلي الله عليه وآله) مي جويد، تقديم خوانندگان ارجمند مي كنيم; باشد كه رواق دل هايمان با نام و ياد او عطرآگين شود.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ورام بن ابي فراس اشتري، مجموعه ورام، تهران، چاپ خانه حيدري، ج 2، ص 212.



صفحه 3


 

 

 

 

 

پيش گفتار

چه احتياج به عطر است آن پري رو را *** به گُل ضرور نباشد گلاب پاشيدن

پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله)، هر جا كه دل هاي مردم را براي شنيدن آماده مي ديد، سخن مي گفت; چه بر منبر، چه روي زمين و چه سوار بر شتر; گاه نيز ايستاده سخنراني مي كرد. اگر بر فراز منبر مي رفت، صورت خود را به طرف مردم مي كرد و به آنان درود مي فرستاد و پايان خطابه اش با استغفار همراه بود. همواره محور سخنانش، درود بر خداوند و ستايش او به خاطر نعمت هايش، توصيف كمال او، آموزش بنيان هاي اسلام، يادآوري بهشت و دوزخ و سراي واپسين، سفارش به پارسايي و تبيين موارد خشم و خرسندي آفريدگار بود.

چنان شمرده سخن مي گفت كه شنونده مي توانست واژگانش را بشمارد. همچنين فشرده گوترين انسان ها بود، ولي در عين ايجاز تمامي آنچه را مي خواست بگويد، بيان مي كرد. نه زياده گويي داشت و نه كم گويي; جمله هايش پي در پي بود و ميان آنها لحظه اي خاموش مي ماند تا شنونده، سخنانش را دريابد و به خاطر بسپارد.

شيرين سخن ترين و شيواگوترين مردمان بود و مي فرمود: «من فصيح ترين عربم». باري، بهشتيان به زبان محمد(صلي الله عليه وآله) سخن مي گويند. جز به ضرورت سخن



صفحه 4


نمي گفت و مي فرمود: «از نشانه هاي دانايي آدمي اين است كه در مسائل بيهوده، اندك سخن گويد». نه بسيار كم سخن بود و نه پرگو. هنگام حرف زدن، دهان را كاملا باز نمي كرد و زماني كه سخن مي گفت، شنوندگان سرشان را پايين مي انداختند و چنان آرام بودند كه گويا پرنده اي بر سرشان نشسته است و چون خاموش مي شد، آنان حرف مي زدند. به پُرگويان هشدار مي داد و مي فرمود:

هركه گفتارش بسيار باشد، اشتباهش بسيار شود و كسي كه اشتباهش زياد باشد، گناهانش بسيار گردد و هركه گناهانش بسيار باشد، دوزخ براي او شايسته تر است.(1)

آن حضرت هيچ گاه با نهايت مرتبه عقل و فهم خويش با كسي سخن نگفت و مي فرمود: «ما پيامبران، مأموريم كه با مردم به اندازه عقل و فهم آنان سخن بگوييم».(2)

رسول الله(صلي الله عليه وآله)، نمونه كامل تجلي اين هنر و ادب است; سخنش عميق، بامحتوا، زيبا، سنجيده و مختصر بود و اضافه گويي و كاستي در سخن ايشان يافت نمي شد. آداب سخن را كاملا رعايت مي كرد، شمرده و آرام سخن مي گفت و در گفتارش صراحت لهجه داشت. در سخن گفتن سطح درك و فهم مخاطب را همواره در نظر داشت. او فصيح ترين سخن را داشت و لحن سخن او جالب، جذاب و شيرين بود. با صداي كوتاه سخن مي گفت و كسي را با سخن نمي رنجاند. نعمت را هر چند ناچيز، گرامي مي داشت و از آن بدگويي نمي كرد.

سخن از ترسيم سيماي آفتاب است; نور و درخشش او چشم ها را خيره و دل ها را مي ربايد; آفتابي كه دل و جان هر آزاده اي با آن آشناست. اين مجموعه، رشحه اي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحارالانوار، ج 14، ص 318.

2. همان، ج 16، ص 280.



صفحه 5


از كلمات ناب رسول الله(صلي الله عليه وآله) است كه از نور محمد(صلي الله عليه وآله)برگرفته ايم و ما تنها وظيفه گوهرنمايي را برعهده داريم. باشد كه آيينه كلاممان بتواند عطر وجود پيامبر را از خلال گفته هاي حكمت آموزش، به مشام جان ها بيافشاند.

آنچه پيش روي شماست، اندكي از اقيانوس بي كران سخنان رسول اللّه(صلي الله عليه وآله)است كه به پيشواز سال پر بركت پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله) نگارش يافته است. اميد كه رهروي شايسته براي نور تابانش باشيم.

يكي خط است ز اول تا به آخر *** بر او خلق جهان گشته مسافر

در اين ره، انبيا چون ساربانند *** دليل و راهنماي كاروانند

وز ايشان سيّد ما گشته سالار *** هم او اول، هم او آخر در اين كار

بر او ختم آمده پايان اين راه *** در او مُنزل شده اُدعُوا الي الله

شايسته است تا از تلاش دوستان مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما به ويژه آقاي محمدصادق دهقان، ويراستار اثر در به سرانجام رساندن اين تحفه احمدي سپاس گزاري كنيم.

اميد است كه انديشهورزان بيش از پيش در درياي موّاج سخنان رسول اعظم(صلي الله عليه وآله)غور كنند و به قدر توان از ذخاير ارزشمند آن بهره گيرند و ارمغان راه ديگران سازند. و امسال كه مزين به ساحت مقدس رسول اللّه(صلي الله عليه وآله)است، بيش از پيش، معطر به عطر سخنان آنحضرت آغشته گردد و اخلاق نبوي در روح و جانمان نقش بندد.

ان شاء اللّه



صفحه 6




صفحه 7


 

 

 

 

 

 

 

بخش اول

 

 

 

 

 

 

 

پيام سعادت

 

 



صفحه 8




صفحه 9


 

 

 

 

 

آ

آبرومندي

انسان هاي شريف و بزرگوار هرگز حاضر نيستند اندكي از آبروي خود را در برابر همه ثروت هاي جهان بدهند. از ديدگاه آنان، انسان بي آبرو مانند تن بي جان است كه از هيچ ارزشي، نصيب و بهره اي ندارد. آنان با اين اعتقاد مي كوشند آبروي خود را به هر شكل ممكن، حفظ و در برابر سختي ها پايداري كنند. در مقابل، كساني نيز حاضرند براي به دست آوردن جاه و مال و مقام از آبروي خود مايه بگذارند و به هر كار ناشايستي تن دردهند. اينان تنها به اين دل خوشند كه توانسته اند متاع بي ارزش دنيا را به دست آورند. داوري با شماست؟ آيا مي توان با ثروت و اندوخته هاي دنيوي، آبروي از دست رفته را به انسان آزاده برگرداند؟ پيامبر گرامي اسلام در مقام بيان ارزش و اهميت حفظ آبرو مي فرمايد:

ذُبُّوا عَنْ أَعْراضِكُمْ بِأَمْوالِكُمْ.(1)

با اموال خود از آبروي خويش دفاع كنيد.

آخرت فروشي

بعضي افراد به دليل برخورداري از مال و مقام و ديگر ظواهر مادي ـ كه صد البته ناچيز و فاني است ـ معنويت خود را فدا مي كنند و كالاي با ارزش ايمان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحه، ش 1616.



صفحه 10


را به قيمت كم مي فروشند. اينان پس از مدتي، خود را در اين معامله نابرابر،
زيان كار مي بينند و به پشيماني و عذاب وجدان دچار مي شوند. آنان به راستي از زيان كارانند. زيان كارتر و بدبخت تر از اين گروه، كساني هستند كه براي دنياي ديگران، دين خود را مي فروشند. اينان به كساني ياري مي رسانند كه در روز حساب، ياور آنان نخواهند بود. چنين افرادي به دليل كمك به دنياپرستان و مسلط كردن آنان بر مردم، گناه بزرگي به گردن خواهند گرفت. پيامبر راستين اسلام مي فرمايد:

إِنَّ مِنْ شَرِّ النّاسِ مَنزِلَةً عِنْدَ اللهِ يَوْمَ القيامَةِ عَبْدَاً أَذْهَبَ آخِرَتَهُ بِدُنْيا غَيْرِه.(1)

بدترين مردم از نظر مقام در روز قيامت، كسي است كه آخرتش را براي دنياي ديگران بفروشد.

 

آداب مهماني

پذيرش و بزرگداشت مهمان از صفات پسنديده است. ميزبان همواره بايد مقدم مهمان را گرامي بدارد. ميهمان نيز نبايد از اين دستور اخلاقي سوءاستفاده كند و با زياده خواهي و خرج تراشي، صاحب خانه را به زحمت افكند. مهمان بايد بداند كه حتي اگر درقالب شوخي، درخواستي بكند، ممكن است ميزبان ـ به دليل موقعيت ميزباني اش ـ آن را جدّي تلقي كند و در راه فراهم آوردن آن، خرج سنگيني را متحمل شود. از آن سو، ميزبان نيز نبايد با تكلف و دشواري خودخواسته، سفره خويش را رنگين سازد; زيرا اين كار افزون بر اسراف كاري، ميهمان را كه در انديشه جبران مهماني است، به زحمت خواهد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحة، ش 915.



صفحه 11


انداخت. پيامبر گرامي اسلام در توصيه به ساده بودن سفره هاي مهماني مي فرمايد:

لايَتَكَلَّفَنَّ أَحَدٌ لِضَيْفِهِ مالا يَقْدِرُ.(1)

ميزبان نبايد با تكلف، آنچه را قدرت ندارد، براي ميهمان فراهم سازد.

 

آموزش

كساني كه از دانش بهره مندند، حق ندارند به بهانه هاي واهي با درخواست كردن مبلغ هاي بسيار، انتظار دانش پژوهان را بي پاسخ بگذارند و به تقاضاي آنان پاسخ منفي بدهند. علما، استادان و معلمان وظيفه دارند تشنگان دانش را از دانش خويش بهره مند سازند. بي ترديد، كساني كه توانايي انجام آموزش را دارند، ولي از زير بار آن شانه خالي مي كنند، نزد خداوند مسئولند. خداوند با اعطاي نعمت دانش و برداشتن موانع گوناگون از پيش پايشان، از آنان انتظار دارد كه در برابر اين نعمت بزرگ، ديگران را از دانش خود سيراب سازند. بي تفاوتي و بي توجهي آموزگاران در برابر دانش جويان، با بازخواست شديد خداوند همراه خواهد بود. پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله) در اين باره مي فرمايد:

اِنّ اللهَ تَعالي يَسْأَلُ الْعَبْدَ عَنْ فَضْلِ عِلْمِهِ كَما يَسْأَلُهُ عَنْ فَضْلِ مالِهِ.(2)

خداوند از انسان درباره زيادي علمش بازخواست مي كند، همان گونه كه درباره زيادي مالش بازخواست مي كند.

 

آموزگار خشن

تعليم و تربيت در اسلام، جايگاه ويژه اي دارد و آموزگار و دانش آموز، هر دو مورد احترام هستند، هرچند ارزش استاد و آموزگار به مراتب بيشتر است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ش 2520.

2. همان، ش 761.



صفحه 12


آموزگار وظيفه دارد با شاگردان خود مهربان باشد، تا انگيزه و رغبت آنان به تحصيل دانش افزايش يابد. صبر و حوصله و آگاهي آموزگار از فنون تعليم و تربيت، بسيار سازنده و كارگشا خواهد بود. برعكس، هرگونه خشونت و فشارهاي بي امان روحي، مي تواند نوآموز را دل سرد و ناتوان كند و او را به فرار از تحصيل وادارد. افراد بسياري بوده اند كه به دليل برخوردهاي ناسنجيده و رفتارهاي خشونت آميز آموزگار، از درس و تحصيل بازمانده و به افرادي كم ثمر تبديل شده اند. بر اين اساس، پيامبر گرامي اسلام به آموزگاران توصيه مي فرمايد:

عَلِّمُوا وَ لاتُعْنِفُوا فَاِنَّ الْمُعَلِّمَ خَيْرٌ مِنَ الْمُعْنِفِ.(1)

آموزش دهيد و خشونت نكنيد; زيرا آموزگار بهتر از خشونتگر است.

 

آينده نگري در كار

بايد پيش از انجام هر كاري، سود و زيان مادي و معنوي آن راسنجيد و با مقايسه دريافت كه آيا انجام آن كار به سود و صلاح است يا خير؟ كساني كه در زندگي چنين محاسبه اي را در نظر مي گيرند، نه تنها پشيمان نخواهند شد، بلكه هميشه از نتيجه كار خشنودند. در حقيقت، هر كار سنجيده و حساب شده اي به كام يابي بسيار نزديك است. پس يكي از راه هاي موفقيت در زندگي اين است كه انسان جوانب هر كاري را بسنجد و سود و زيان آن را بررسي كند. پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد:

اِذا اَرَدْتَ اَنْ تَفْعَلَ اَمْراً فَتَدَبَّرْ عاقِبَتَهُ فَاِنْ كَانَ خَيْرَاً فَاَمْضِهِ وَ اِنْ كَانَ شَرَّاً فَانْتَهِ.(2)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحة، ش 1958.

2. همان، ش 171.



صفحه 13


هرگاه خواستي كاري انجام دهي، درباره نتيجه اش بيانديش; اگر نتيجه نيك است، انجام بده و اگر بد است، از انجام آن پرهيز كن.

 

الف

احترام به آموزگار

آموزگار، مقدس ترين واژه اي است كه شنيدن آن، مهر، محبت و دانايي را در ذهن انسان تداعي مي كند. آموزگار با پيام خود، دل هاي مرده را حيات مي بخشد و آنان را از تاريكستان ناداني به سرزمين آباد و نوراني دانش رهنمون مي سازد. به راستي، آموزگاران، ادامه دهندگان راه پيامبرانند كه روزنه هاي دانش را به سوي دانش پژوهان مي گشايند. خود مانند شمع مي سوزند تا در پرتو روشنايي آنان، ديگران راه هدايت را بپيمايند. اگر امروز، پرده هاي جهل و تاريكي دريده شده و انسان به پيشرفت هاي جديد دست يافته است، در سايه زحمت هاي طاقت فرساي آموزگاران است. پيامبر اسلام كه خود، آموزگار انسان هاست، مي فرمايد:

وَقِّرُوا مَنْ تُعَلِّمُونَ مِنْهُ العِلْمَ وَ وَقِّرُوا مَنْ تُعَلِّمُونَهُ الْعِلْمَ.(1)

به كساني كه از آنان دانش مي آموزيد و نيز به كسي كه به او دانش مي آموزيد، احترام بگذاريد.

 

احترام به حقوق ديگران

همان گونه كه آدمي دوست دارد ديگران به حق او تجاوز نكنند و احساسش را ناديده نگيرند، خود نيز به حكم وجدان و انسان بودن، وظيفه دارد تا حقوق همه انسان ها را محترم شمارد. اگر خداي ناكرده تصميم گرفتيد نسبت به حق

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ش 3184.



صفحه 14


كسي بي توجهي كنيد، شايسته است پيش از اجراي اين تصميم، خود را به جاي او قرار دهيد و بيانديشيد كه آيا اگر او چنين تصميمي را درباره شما گرفته بود، ناراحت نمي شديد؟ به هر حال، بنابر فرمايش رسول گرامي اسلام، انسان بايد به فكر آسايش و آرامش هم نوعان خود باشد. ايشان مي فرمايد:

اَحْبِبْ لِلنّاسِ ما تُحِبُّ لِنَفْسِكَ.(1)

آنچه را براي مردم مي خواهي، براي خود نيز بخواه.

 

احترام به هم نشينان

انسان بايد به هم نشينان خود احترام بگذارد، با آنان برخوردي بي تكلف داشته باشد و آنان را با بهترين اسم بخواند تا پيوند ديني بين آنان مستحكم تر شود. انسان بايد با كساني هم نشين شود كه هم تراز او بوده و از فرهنگ يكساني برخوردار باشند; زيرا هر دسته و گروهي، رفتاري متناسب با فرهنگ خود دارند و اگر با غير خود مباشرت كنند، به اختلاف و ناسازگاري دچار خواهند شد. بنابراين، براي پايداري دوستي ها انسان بايد با كساني معاشرت كند كه از نظر ديني و فرهنگي، هم تراز او باشند. پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله) در اين باره مي فرمايد:

اَفْضَلُ الْحَسَناتِ تَكْرِمَةُ الْجُلَساءِ.(2)

بهترين كارهاي نيك، گرامي داشتن هم نشنيان است.

همچنين فرموده است:

لا تَصْحَبَنَّ أَحَداً لايَري لَكَ كَمِثْلِ ماتَري لَهُ.(3)

با كسي كه تو را هم سنگ خود نمي داند، هم نشيني مكن.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحة، ش 87 .

2. همان، ش 396.

3. همان، ش 2461.



صفحه 15


احسان و نيكوكاري

دستگيري از محرومان و كمك به مستمندان، عبادت است و خداوند را خشنود مي سازد. گاهي صدقه در قالب كمك هاي مالي معنا مي يابد و خداوند نيز براي صدقه دهنده، پاداش هاي فراواني را در نظر گرفته است. البته با گسترش مفهوم صدقه، آن را مي توان به هرگونه ترك آزار ديگران نيز تعميم داد. اگر كسي سليم النفس باشد و در پي آزار ديگران نباشد، نزد خداوند، ثواب كسي را دارد كه به ديگران صدقه داده و در حق آنان احسان كرده است. پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) در اين باره فرمود:

تَرْكُ الشَّرِّ صَدَقَةٌ.(1)

ترك كردن بدي، صدقه است.

 

ارتباط با ثروت مندان

امكانات همه افراد يكسان نيست. برخي شرايط اقتصادي مطلوبي دارند و بعضي ديگر در وضع متوسط يا بدي به سر مي برند. بهتر است خانواده هاي معمولي با خانواده هاي دارا و ثروت مند كمتر رفت و آمد كنند; زيرا هنگامي كه اعضاي خانواده هاي معمولي با امكانات و اشياي گران قيمت و تجملي توانگران روبه رو مي شوند، به آنچه درخانه خود دارند، بي رغبت مي شوند. اين پديده، اثر مخرّب رواني دارد; چون پيش از آن هم وضع چندان خوبي نداشتند، ولي بدون تشويش و نگراني و حسرت، سپاس گزار خداوند بودند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تحف العقول، ص 57.



صفحه 16


اينك در آتش حسرت و نداري مي سوزند و چه بسا به راه كفران نعمت هاي بي دريغ الهي كشيده شوند. پيامبر گرامي اسلام در اين باره سفارش مي كند:

أَقِلُّوا الدُّخُولَ عَلَي الاَْغْنِياءِ فَاِنَّهُ اَحْري أَنْ لاتَزْدَرُوا نِعَمَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ.(1)

پيش توانگران كمتر رويد; زيرا در اين صورت، نعمت هاي خدا را خوار نخواهيد شمرد.

 

ارزش علم و عبادت

از دير زمان اين پرسش مطرح بوده است كه علم برتر است يا عبادت؟ نشستن در حلقه علمي بهتر است يا پرداختن به تكليف عبادي. بايد دانست كه در عبادت، انسان فقط به خود مي رسد، ولي دانش، هم فايده فردي دارد و هم سود اجتماعي. البته دانشي مورد تأييد اسلام است كه به حال فرد و جامعه، مفيد باشد. دانشي كه فايده اي نداشته باشد يا متضمن زياني باشد، از گردونه اين مقايسه خارج است. دانش مي تواند بشر را به تكنولوژي برتر برساند و نيز مي تواند زمينه ساز وارد آمدن زيان هاي جبران ناپذيري براي جامعه انساني باشد. نمونه آن در ساختن سلاح هاي ميكروبي، شيميايي يا بمب هاي اتمي و هيدروژني به خوبي نمايان است. در كنار اين نبايد از ياد ببريم كه بسياري از پيشرفت هاي بشر در پرتو دانش صورت گرفته است. پيامبر ارجمند اسلام درباره وزن علم و عبادت مي فرمايد:

فَضْلُ الْعِلْمِ اَحَبُّ اِلَيَّ مِنْ فَضْلِ الْعِبادَةِ وَ اَفْضَلُ دِينِكُمُ الْوَرَعُ.(2)

فضيلت علم نزد من از فضيلت عبادت محبوب تر است و برترين دستور دين شما، پرهيزگاري و پارسايي است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحه، ش 434.

2. تحف العقول، ص 41.



صفحه 17


ارزش هدايت ديگران

هدايت ديگران و بازداشتن آنان از انحراف، يكي از بزرگ ترين وظايف انسان است. برخي مي پندارند اين مهم را تنها يك دانشمند يا عالم ديني بايد انجام دهد، در حالي كه چنين نيست و همه اعضاي جامعه اسلامي بايد براي انجام آن بكوشند. چه بسا با يك رفتار سنجيده يا سخن منطقي، آينده روشني براي يك فرد يا خانواده و در نتيجه، جامعه رقم بخورد. همه روزه، حوادث گوناگوني رخ مي دهد كه اگر افراد در آن مسئله پا در مياني كنند، ممكن است به راه هاي تاريك كشيده نشود. بسيار اتفاق مي افتد كه پس از رخ دادن حادثه اي، انسان خود را ملامت مي كند كه چرا در راه صلح و سازش و هدايت ديگران گامي برنداشته است. پيامبر بزرگوار اسلام در اين باره مي فرمايد:

لَاَنْ يَهْدِيَ اللهُ عَلي يَدَيْكَ رَجُلا خَيرٌ لَكَ مِمّا طَلَعَتْ عَلَيْه الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ.(1)

اينكه خداوند به دست تو، شخصي را هدايت كند، از همه چيزهايي كه خورشيد بر آن طلوع و غروب مي كند، براي تو بهتر است.

 

استبداد رأي

استبداد رأي، نشانه خودخواهي و يكي از صفات ناپسند اخلاقي است. دارنده اين صفت، انتظار دارد كه ديگران حتماً سخن او را بپذيرند و بي چون و چرا اجرا كنند. اين گونه افراد به دليل انتظار پوچ و بي اساس خود، بيشتر با ناكامي روبه رو مي شوند و مردم به آنان، پاسخ مثبت نمي دهند. به طوركلي، نفس سليم انساني در برابر زورگويي ها، واكنش منفي نشان مي دهد و هرگز زير بار

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحه، ش 2216.



صفحه 18


تحميل و اجبار نمي رود. شايسته است كه افراد، از ديگران انتظار بي جا نداشته
باشند و خود را با واقعيت هاي موجود، سازگار سازند. پيامبر گرامي اسلام در نكوهش اين خصلت ناپسند مي فرمايد:

... وَ كَفي بِالْمَرْءِ جَهْلا إِذا أَعْجَبَ بِرَأْيِهِ.(1)

 ... در گمراهي شخص همين بس كه به رأي خود مغرور شود.

 

استفاده از تجربه هاي ديگران

برخي انسان ها با زيركي و حسابگري ويژه خود، از تجربه هاي ديگران بهره مي برند. بسيار اتفاق مي افتد كه افراد در كوتاه ترين زمان ممكن به كمك تجربه هاي ديگران به مسائل جديدي دست مي يابند، در حالي كه اگر به خود متكي بودند، براي رسيدن به آن، بايد زمان زياد و هزينه هاي هنگفت صرف مي كردند. بنابراين، انسان مي تواند با استفاده از تجربه هاي ارزنده ديگران كه حاصل سال ها رنج و تلاش آنان است:

الف) كاستي هاي تجربه گذشتگان را برطرف كند.

ب) به تجربه هاي تازه و غيرمنتظره اي دست يابد.

انسان مي تواند از اندوخته هاي جمعي ديگران، بيشترين بهره را ببرد. پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله) در اين باره مي فرمايد:

... لا حَكيمَ إِلاّ ذُو تَجْرِبَة.(2)

 ... آن كس كه تجربه نياندوزد، خردمند نيست.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحة، ش 2129.

2. همان، ش 2491.



صفحه 19


استقامت

برخي افراد با اراده نيرومند، كارها را آغاز مي كنند، ولي پس از رخ دادن كوچك ترين مشكل، از آن دست مي كشند. بايد دانست هيچ مشكلي در برابر نيروي شگرف انسان، تاب ايستادگي ندارد و با مقاومت و پايداري مي توان ضربه هاي نهايي را به عوامل سست كننده اراده وارد كرد. بكوشيم روح استقامت در برابر حوادث و پيشامدها را در وجودمان زنده نگه داريم و با بردباري بر مشكلات چيره گرديم.

اساساً هر انساني در زندگي با مسائل تلخ و شيرين و فراز و فرودهاي گوناگوني روبه رو خواهد شد. آدمي هرگاه در سختي ها قرار مي گيرد، نبايد نااميد و ناتوان باشد، بلكه بايد با توكل به خداوند منان و بردباري، راه موفقيت را بپيمايد. به طور كلي، كسي كه تاب تحمل مشكلات را ندارد و خود را مي بازد، ظرفيت وجودي متناسب ندارد و مانند بيدي است كه با هر بادي مي لرزد. در مقابل، كساني كه با ايمان و بردبار هستند، در فراز و نشيب زندگي به كوهي استوار مي مانند كه حتي به برادران ديني خود نيز قوت قلب مي دهند. حضرت محمد(صلي الله عليه وآله) در اين باره مي فرمايد:

اِسْتَقيمُوا وَ نِعِمّا إِنْ إِسْتَقَمْتُمْ.(1)

استقامت كنيد و چه خوب است كه استوار باشيد.

 

اظهار خوشحالي از گناه

برخي پس از انجام دادن گناه، از كار خود شرمنده و پشيمان مي گردند و همين پشيماني سبب مي شود كه به خدا روي آورند و ديگر به گناه آلوده نشوند. آنان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ش 286.



صفحه 20


مي كوشند تا ديگران هرگز از كارشان باخبر نشوند. در مقابل، عده اي ديگر چنان پرده حيا را دريده اند كه بدون هيچ نگراني، ديگران را از كار زشت خود آگاه و حتي از آن، احساس خوشحالي مي كنند. بي ترديد، اين افراد كه در رديف بدترين انسان ها قرار مي گيرند و در برابر آيين انسان ساز اسلام كه به پرده پوشي گناه دستور داده است، ايستاده اند، به عقوبتي دردناك دچار مي شوند. پيامبر گرامي اسلام در هشداري آموزنده مي فرمايد:

مَنْ أَذْنَبَ وَ هُوَ يَضْحَكُ دَخَلَ النّارَ وَ هُوَ يَبْكي.(1)

هر كه گناه كند و خندان باشد، در حالي كه گريان است، وارد آتش  مي شود.

اظهار كردن حق

بسياري از انسان ها با اينكه حق را تشخيص مي دهند، ولي از بيان صريح و آشكار آن خودداري مي كنند. اين گريز از اداي حق و حقيقت، دلايل گوناگوني دارد. گاهي براي تضييع حقوق ديگران است. زماني، به خاطر رنجشي است كه از طرف مقابل دارند و مي خواهند بدين وسيله، او را ناراحت كنند و مايه آرامش خود را فراهم آورند. گاهي هم ممكن است با اينكه در قلب، تمايل خاصي به اداي حق دارند، ولي ابهت و قدرت زورمندان، آنان را از بيان واقعيت بازمي دارد. اين در حالي است كه بر اساس آموزه هاي آزادي بخش اسلام، هر انسان مسلمان و آزاده اي وظيفه دارد به كمك مظلوم بشتابد. رسول آزادمردان جهان مي فرمايد:

لا تَمْنَعَنَّ اَحَدَكُمْ مَهابَةُ النّاسِ أَنْ يَقُومَ بِالْحَقِّ إِذا عَلِمَهُ.(2)

مبادا ابهت مردم، شما را از اقامه حق باز دارد.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحة، ش 2959.

2. همان، ش 2488.



صفحه 21


اظهار نكردن فقر

بيشتر مردم بر اساس ظواهر قضاوت مي كنند; يعني به محض اينكه دريافتند كسي از نظر مالي، وضعيت خوبي ندارد، به تصور اينكه مبادا روزي از او توقع و انتظاري داشته باشد، از وي كناره مي گيرند. در اين حالت، براي شخص فقير هم پاي ديگران احترام قائل نمي شوند و حتي حاضر نيستند به سخنان منطقي و با ارزش او به اندازه سخنان پوچ و بي ارزش افراد توانگر گوش فرادهند. با وجود اين، شايسته است انسان، با عزت نفس و خويشتن داري، فقر و نداري خود را نزد هر كس و ناكس اظهار نكند تا شخصيت او تخريب نشود. البته در شرايط اضطراري، انسان بايد نيازمندي هاي خود را به ديگران بگويد تا بر اساس دستورهاي انسان دوستانه اسلام، نياز او برطرف شود. پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)درباره حفظ آبرو و خويشتن داري مي فرمايد:

مَنْ تَفَاقَرَ اِفْتَقَرَ.(1)

هر كس خود را فقير نشان دهد، فقير خواهد شد.

 

اعتدال و ميانه روي

خوش بيني و بدبيني بيش از اندازه ممكن است زيان هاي جبران ناپذيري در پي داشته باشد. بدبيني بيش از اندازه مي تواند بناي مستحكم خانواده را در هم بكوبد. ساده انديشان بسياري نيز بوده اند كه با خوش بيني بيش از اندازه و اعتماد نابجا، زمينه ساز فساد و تباهي فرزندان شان شده اند. بنابراين، انسان بايد همواره جانب اعتدال و احتياط را پيش گيرد تا به پشيماني دچار نگردد. اعتدال در همه موارد به ويژه وضعيت اقتصادي و معيشتي، توان مندي انسان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ش 2758.



صفحه 22


را افزايش مي دهد و او را در برابر بحران ها بيمه مي كند. پيامبر رحمت مي فرمايد:

يا اَيُّها النّاسُ عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ.(1)

اي مردم! ميانه روي را پيشه خود سازيد.

اميدواري به رحمت خداوند

در هيچ حال، نبايد از بخشش خداوند بزرگ نااميد شد. ممكن است گناه فرد، بسيار بزرگ باشد، ولي هرگز نمي توان از رحمت پروردگار بزرگ و بخشنده قطع اميد كرد. گناه هر قدر بزرگ باشد، هرگز از رحمت بي پايان الهي بزرگ تر نيست. ازاين رو، نااميدي از رحمت خداوند، گناهي بزرگ شمرده شده است. پس انسان مسلمان بايد در خوف و رجا باشد. از يك سو، به آمرزش الهي اميدوار باشد و از سوي ديگر، از گناه خود بترسد و به توبه و استغفار روي آورد. باشد كه درهاي رحمت حضرت حق بر وي گشوده شود و مورد آمرزش قرار گيرد. پيامبر بزرگ اسلام مي فرمايد:

أَلفاجِرُ الرّاجي لِرَحْمَةِ اللهِ تَعالي أَقْرَبُ مِنْها مِنَ الْعابِدِ الْمُقْنِطِ.(2)

بدكاري كه به رحمت خدا اميد دارد، از عابد نااميد، به خدا نزديك تر است.

 

ب

بازتاب رفتار

حج گزاردن، صدقه دادن و پيوند با خويشاوندان از جمله كارهايي هستند كه پاداش فراواني در دنيا و آخرت به همراه دارند، ولي بعضي از انسان ها فكر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحة، ش 211.

2. همان، ش 2062.



صفحه 23


مي كنند كه پاداش مالي و توسعه اقتصادي از وعده هايي است كه بايد برايشان
كاملا محسوس باشد. ازاين رو، وقتي زندگي آنان به شكل محسوسي تغيير نمي كند، دچار سردرگمي مي شوند. غافل از اينكه پاداش دنيوي، تنها به امور اقتصادي محدود نمي شود، بلكه شامل هرگونه گشايش در كارهاست. هر چند در موارد فراواني، توسعه مالي هم در زندگي محسوس است و اگر هم چنين نيست، بي شك به خاطر مصلحتي يا نبودن شرايط لازم براي دريافت است. در مجموع، اين توصيه ها، حقايقي حتمي و ترديدناپذير است كه بايد آن را پذيرفت. كم و بيش ديده يا شنيده ايم كه اين سه عمل افزون بر سازندگي، چه نتايج درخشاني براي انسان در پي داشته اند و دقيقاً در فقرزدايي، دفع بلا و درازي عمر مؤثرند.

پيامبر اسلام در صدقه و احسان، زبانزد خاص و عام بود و حتي از اقوامي كه پيوند خود را با ايشان مي بريدند، ارتباط برقرار مي ساخت. ايشان به ديگران نيز مي فرمود كه پروا پيشه كنيد و با خويشان ارتباط داشته باشيد كه بوي بهشت از فاصله هزار سال راه استشمام مي شود، ولي كسي كه پيوند خويشي بگسلد، آن را استشمام نمي كند. ايشان در سخني زيبا مي فرمايد:

ثَلاثٌ ثَوَابُهُنَّ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ: اَلْحَجُّ يُفْنِي الْفَقْرَ وَ الصَّدَقَةُ تَدْفَعُ الْبَلِيَّةَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ تَزِيدُ فِي الْعُمْرِ.(1)

سه چيز است كه ثواب آنها در دنيا و آخرت پايدار مي ماند: حج، فقر را نابود مي سازد; صدقه، بلا و گرفتاري را برطرف مي سازد و صله رحم، عمر را طولاني مي كند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تحف العقول، ص 7.



صفحه 24


بازخواست مؤدبانه

ممكن است شما از كسي طلب كار باشيد. در اين حال، اگر به تندي و تحكم با او برخورد كنيد، با واكنش منفي او روبه رو خواهيد شد و چه بسا، كار به دعوا و برخوردهاي فيزيكي بيانجامد. در پايان نيز پي آمدهاي مخرب روحي اين كار، شما را آزار خواهد داد. ولي اگر با احترام و محبت، با وي روبه رو شويد، او نيز به اندازه توان، در پرداخت حقوق خود خواهد كوشيد. در اين صورت، كدورت و دشمني رخ نمي دهد، بلكه روابط صميمانه تري برقرار مي شود وچه بسا اگر روزي، شما به او احتياج پيدا كنيد، وي از هيچ كمكي، دريغ نخواهد كرد. بنابراين، شتاب و تندي نكردن در بازخواست دِين ها، مي تواند كارساز باشد. پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد:

... فَاتَّقُوا اللهَ وَ أَجْمِلُوا فِي الطَّلَبِ.(1)

 ... از خدا بترسيد و در طلب كردن با ملايمت رفتار كنيد.

 

بازگشت

به جز معصومين(عليهم السلام)، هيچ كس از گناه ايمن نيست. افراد عادي كم و بيش بر اثر غفلت و ناآگاهي گناه مي كنند و از ياد مي برند كه عالم محضر خداست و آدمي نبايد در حضور خداوند، چنين جسارتي كند. با اين حال، چه بسيارند كساني كه توفيق زباني شامل حالشان مي شود و از كرده خود پشيمان و به پاك سازي دل مشغول مي شوند. آنان در تلاشند با دلي پاك و رواني آرام از جهان خاكي به سوي ملكوت اعلا پر بگشايند. اينان آن گاه كه بر اثر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحه، ش 2447.



صفحه 25


وسوسه هاي شيطاني، دامن خود را به گناه مي آلايند، از خدا استغفار
مي جويند و رنج توبه را بر خود هموار مي سازند. اين حالت، اعتقاد راسخ آنان به معاد و جهان آخرت را نشان مي دهد. وقتي انسان در برابر ديدگان هميشه بيدار خداوند، گناه كرد و فقط او از آن آگاه شد، سپس احساس شرمندگي به او دست داد و با رنج عبادت و اشك ديدگان، در صدد جبران لغزش ها برآمد، خداوند نيز او را شامل رحمت خود مي كند و از او درمي گذرد. پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) در ترغيب به توبه و بازگشت مي فرمايد:

طُوبي لِصُورَة نَظَرَ اللّهُ اِلَيهَا تَبْكِي عَليَ ذَنْب لَمْ يَطَّلعْ عَلَي ذَلِكَ الذَّنْبِ اَحَدٌ غَيْرُ اللّهِ.(1)

چه خوش است صورتي كه خداوند به آن نظر افكند و بر گناهي كه كسي جز خداوند از آن آگاه نيست، گريه مي كند.

 

بازي و تفريح

بعضي ها گمان مي كنند كه انسان هاي مذهبي اجازه ندارند به تفريح و سرگرمي بپردازند. ازاين رو، اگر افراد مذهبي را در حال بازي و تفريح ببينند، شگفت زده مي شوند. در حالي كه مذهب نه تنها مخالف اين گونه رفتارها نيست، بلكه در پاره اي روايت ها، پيروان خود را به اين امر تشويق مي كند; زيرا تفريح و بازي هاي مفيد بر سلامتي و نيرومندي انسان ها مي افزايد. البته نوع بازي، بسيار اهميت دارد و بايد با شئون اسلامي سازگار باشد. بازي بايد با

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تحف العقول، ص 8.



صفحه 26


شرايط زماني، مكاني، سن و شخصيت افراد متناسب باشد. پيامبر گرامي اسلام مي فرمايد:

أُلْهُوا وَ الْعَبوُا فَاِنّي أَكْرَهُ أَنْ يُري فِي دينِكُمْ غِلْظَةٌ.(1)

تفريح و بازي كنيد; زيرا دوست ندارم در دين شما، خشونتي ديده شود.

 

بدترين فقر

ناداني، بيماري درمان ناپذيري است. نادان از هر خير و نيكي بي بهره است، استقلال فكري ندارد و مانند بيد، با هر بادي به سويي مي چرخد. هميشه چشم به ديگران دوخته است تا براي او تصميم بگيرند و در اين ميان نمي داند كه مسير هدايت را مي پيمايد يا راه گمراهي را; زيرا اين موضوع را راهنمايي نادان مشخص مي كند. اگر انساني عاقل و باتدبير راهنماي او شود، مسير نور و روشنايي نصيب او مي گردد. در غير اين صورت، از گمراهان خواهد بود. داوري هاي نادان، غلط; اظهار نظرهاي او، نادرست; گفتارش، متناقض و كردارش، نامبارك است.

چنين انساني تا مرز سعادت و نيك بختي بسيار فاصله دارد. اگر به سوي بصيرت و دانايي نرود، در دنيا و آخرت چون كوران، خواهد زيست. پيامبر اسلام درباره فقر فرهنگي اين افراد مي فرمايد:

يَا عَلِيُّ! اِنَّهُ لا فَقْرَ اَشَدٌّ مِنَ الْجَهْلِ.(2)

اي علي! همانا فقري سخت تر از ناداني نيست.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحه، ش 531.

2. تحف العقول، ص 6.



صفحه 27


بدگويي در غياب افراد

بدگويي و غيبت از عادت هاي بسيار ناپسند است. شخص بدگو و غيبت كننده، در غياب ديگران درباره آنان سخناني مي گويد كه ايشان را ناراحت مي كند. ازاين رو، همواره از آشكار شدن سخن خود، در رنج و هراس به سر مي برد تا مبادا چهره منافقانه اش پديدار شود. اين ناپسندترين برخورد با دوستان است كه در غياب آنان، اسرارشان را هويدا كنيم يا به بدگويي از ايشان بپردازيم. آيا بهتر نيست كه انسان، مراقب كردار خود باشد و به ديگران احترام گذارد تا خود نيز محترم باشد. پيامبر گرامي اسلام درباره حفظ زبان مي فرمايد:

ما كَرِهتَ أَنْ تُواجِهَ بِهِ اَخاكَ فَهُوَ غيبَتُهُ.(1)

هر چيزي را كه دوست نداري روبه روي برادر خويش اظهار كني، غيبت است.

 

بدهكاري در اثر قرض هاي نابجا

انسان گاهي در زندگي خود به كمك مالي ديگران نياز پيدا مي كند. پس بايد نيازهاي اساسي خود را از راه «قرض الحسنه» كه يك سنّت اصيل اسلامي است، برآورده كند. با اين حال، متأسفانه بعضي افراد در بسياري از مسائل جزئي، به سوي اين و آن دست نياز دراز مي كنند و در جاهايي كه ضرورت چنداني ندارد، خود را مديون و بدهكار مي سازند. آدمي بايد خويشتن دار باشد و بكوشد مقروض ديگران نشود; زيرا ممكن است شخصيت والاي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحه، ش 2655.



صفحه 28


انساني او به دليل تأخير در بازپرداخت بدهي خدشه دار شود. پيامبر بزرگوار و عزيز اسلام مي فرمايد:

اِيّاكُمْ وَ الدَّيْنَ فَإِنَّهُ هَمٌّ بِاللَّيْلِ وَ مَذلَّةٌ بِالنَّهارِ.(1)

از قرض كردن بپرهيزيد; زيرا غم شب و ذلت روز است.

 

برادران الهي

تنها دوستاني ارزشمندند كه انسان را در مسير صحيح هدايت كنند و از گرداب هاي انحراف، نجات بخشند. چنين دوستاني، حافظ دين و ايمان انسان هستند و او را در گرفتاري هاي زندگي ياري خواهند كرد. بايد بكوشيم با افرادي كه از كردار و گفتارشان، عطر الهي برمي خيزد، طرح دوستي بريزيم. افزون بر آن، خود نيز بايد به اخلاق الهي آراسته باشيم تا در شمار كساني درآييم كه پيامبر رحمت و مدارا، آنان را مي ستايد. ايشان مي فرمايد:

خِيارُكُمْ مَنْ ذَكَّرَكُمْ بِاللهِ رُؤْيَتُهُ وَ زادَ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ رَغَّبَكُمْ فِي الاْخِرَةِ  عَمَلُهُ.(2)

بهترين شما آن كس است كه ديدار او، خدا را به ياد شما آورد و سخنانش، بر دانش شما بيافزايد و رفتارش، شما را به آخرت، مشتاق سازد.

 

برخورد جوان مردانه با محرومان

بسياري از مردم با آنكه خود، بهترين غذاها را مصرف مي كنند، ولي هنگامي كه مي خواهند به فقيران غذا بدهند، غذايي مي دهند كه خودشان هيچ تمايلي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحة، ش 990.

2. همان، ش 1478.



صفحه 29


براي خوردن آن ندارند. اين كار دور از جوان مردي است; زيرا مروت اقتضا مي كند انسان همان چيزي را براي ديگران بپسندد كه براي خود مي پسندد. بر اساس دستور قرآن مجيد و سيره ائمه معصومين(عليهم السلام)، شايسته است انسان از بهترين داشته هاي خود، به فقيران ببخشد و نبايد با دادن چيزهاي پست و بي ارزش، طبع انساني آنان را خوار بشمارد; زيرا پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله)مي فرمايد:

لا تُطْعِموُا الْمَساكينَ مِمّا لا تَأكُلُونَ.(1)

از آنچه خودتان نمي خوريد، به مسكينان ندهيد.

 

برخورد مناسب با زيردستان

انسان نبايد با زيردستان، برخورد متكبرانه و غيرانساني داشته باشد. وظيفه اخلاقي ايجاب مي كند كه با ديگران به لطف و مهر سخن گوييم و به شكرانه موقعيتي كه خداوند در اختيارمان نهاده است، متواضع باشيم. چه بسا ممكن است زيردستان، از توانايي ها و كمال اخلاقي برخوردار باشند كه نزد خدا و خلق بسيار باارزش تر است. انسان ها را نبايد فقط با عينك جاه و مقام و موقعيت ها سنجيد; زيرا ميزان قضاوت درباره ديگران، اخلاق و رفتار و منش آنان است. براين اساس، پيامبر گرامي اسلام مي فرمايد:

أَيَّما راع لَمْ يَرْحَمُ رَعِيَّتَهُ حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ.(2)

هر مسئولي كه به زيردست خود رحم نكند، خدا، بهشت را بر او حرام  مي كند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ش 2465.

2. همان، ش 1028.



صفحه 30


بصيرت به خود

بعضي افراد با تعريف هاي بي جاي ديگران، احساس غرور مي كنند و مي پندارند به راستي آدم هاي خوبي هستند كه مورد توجه ديگران قرار گرفته اند. در نتيجه، خود را برتر مي بينند. برعكس، اگر مورد سرزنش و بدگويي ديگران قرار بگيرند، در روحيه آنان، اثر بسيار بدي مي گذارد و خواب و خوراك را از آنان سلب مي كند و گمان مي كنند كه انسان هاي بد، كوچك و بي ارزش هستند. اين دو، هيچ يك خود را با واقعيت تطبيق نداده اند. حقيقت آن است كه هر انساني در درون خويش بهتر مي داند كه چگونه آدمي است و چه خصلت هاي خوب و بدي دارد. پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله) در توصيه اي ارزشمند مي فرمايد:

 

إِسْتَفْتِ نَفْسَكَ وَ إِنْ أَفْتاكَ الْمُفْتُونَ.(1)

(نيكي و بدي) را از خودت بپرس; ديگران هر چه مي خواهند، بگويند.

 

بهترين كردار

ترك محرمات و انجام واجبات، راه دست يابي به كمال و اطاعت از ذات الهي است. در كنار اين اعمال عبادي و دوري از گناهان، آدمي بايد قناعت پيشه كند و به روزي تقسيم شده الهي راضي باشد. حرص و طمع از موانع كمال آدمي هستند و انسان كمال جو، در دام آنها اسير نمي شود. مگر نه اين است كه خداوند پيش از تولد كودك، روزي ا و را از پيش مهيا ساخته است و در اعماق درياها و اوج آسمان ها هيچ جنبنده اي را بي غذا رها نمي سازد. پس چگونه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحة، ش 284.



صفحه 31


انسان مؤمن در غم روزي فرو مي رود و به هزاران ترفند دست مي زند تا نصيب و بهره اي بيشتر عايدش شود. چگونه خاطر آسوده نداريم و در آرامش نباشيم وقتي كه آفريننده اي مهربان، ناظر بر احوال بندگان است؟ آيا بهتر نيست كه براي دست يابي به زندگي زودگذر، زير بار منت و تملق نرويم و در هر حال، عزت و كرامت خويش را حفظ كنيم. به راستي كه آزادگان از جيفه دنيا و از بند تعلق آزادند. پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)در اين باره مي فرمايد:

اَحَبُّ الْعَمَلِ اِلَي اللّهِ ثَلاثُ خِصال: مَنْ اَتَي اللّهَ بِمَا افْتَرَضَ عَلَيْهِ فَهُوَ مِنْ اَعْبَدِ النّاسِ وَ مَنْ وَرَعَ عَنْ مَحارِمِ اللّهِ فَهُوَ مِنْ اَوْرَعِ النّاسِ وَ مَنْ قَنَعَ بِمَا رَزَقَهُ اللّهُ فَهُوَ مِنْ اَغْنَي النّاسِ.(1)

بهترين كارها نزد خدا، سه كار است: انجام دادن واجبات و كسي كه واجبات خود را به جا بياورد، از عابدترين مردم است; دوري از گناهان و هر كس از محرمات اجتناب كند، از پارساترين مردم است; قناعت به داده خدا و شخصي كه به روزي خدا قانع باشد، از بي نيازترين مردم است.

 

بي احترامي به والدين

پدر و مادر حق بزرگي بر انسان دارند; زيرا حيات و هستي انسان ها، مرهون وجود والدين است و خدمات شبانه روزي فرزندان نمي تواند ذره اي از تلاش خالصانه و بي دريغ آنان را پاسخ گو باشد. چه بسيار ناپسند است اگر انساني كه توان كوچك ترين حركتي را نداشت و با مراقبت و نگه داري والدين، به دوران شكوفايي و جواني رسيده است، با ناسپاسي و نمك نشناسي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تحف العقول، ص 7.



صفحه 32


به والدين ناسزا بگويد و مايه رنجش خاطر آنان گردد. ادب و انسانيت اقتضا
مي كند كه دست كم اگر نمي توانيم تلاش هاي طاقت فرساي آنان را ارج بنهيم، با آزار دادن و بي حرمتي به والدين، خود را گرفتار عذاب و نفرين الهي نسازيم. پيامبر رحمت در كلامي گران سنگ مي فرمايد:

مَلْعُونٌ مَنْ سَبَّ أَباهُ مَلْعُونٌ مَنْ سَبَّ أُمَّهُ.(1)

كسي كه به پدر و مادرش ناسزا گويد، ملعون است.

 

بي نيازي و توانگري

متأسفانه مي بينيم گاهي افراد ثروتمند به بي بند و باري روي مي آورند و ثروت هاي خدادادي را در مسير نادرست به كار مي گيرند. اين در حالي است كه مي توان داده هاي خدا را در راه خدايي مصرف كرد كه اگر چنين شود، خشنودي خالق و مخلوق را به همراه دارد.

چه بسيار انسان هايي كه زير اين آسمان كبود حاتموار زيستند و نام نيك دنيايي براي خويش به يادگار گذاشتند و پاداش بي پايان الهي را در عالم برزخ و دنياي جاويدان ذخيره كردند. آري، مي توان ثروت فناپذير دنيا را ارزشمند و جاودانه كرد، به شرطي كه بر اساس آموزه هاي ديني از آن بهره برداري شود. رسول گرامي اسلام مي فرمايد:

نِعْمَ الْعَونُ عَلي تَقْوَي اللّهِ الْغِني.(2)

بي نيازي و توانگري، براي پرهيزگاري، خوب ياوري است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحه، ش 2744.

2. تحف العقول، ص 49.



صفحه 33


 

پ

 

پاسداري در راه خدا

بي ترديد، كساني كه در شب هاي سرد زمستان و گرماي طاقت فرساي تابستان، براي حفاظت از مال و جان و ناموس ديگران، هرگونه خطري را به جان مي خرند و لحظه اي از تلاش و كوشش باز نمي مانند، در پيش گاه خداوند از پاداش بزرگي برخوردارند. پاسداري در راه خدا در عين عبادت بودن، خدمت بزرگي به جامعه انساني است. چه كسي مي تواند خدمات صادقانه اين عزيزان را كه ماه ها از زن و فرزند و خانه و كاشانه خود دور مي مانند، به هيچ بيانگارد؟ انصاف و جوان مردي ايجاب مي كند كه سپاس گزار اين ايثارگران باشيم. پيامبر گرامي اسلام درباره ارزش عمل اين عزيزان مي فرمايد:

عَيْنانِ لايَمَسُّهُمَا النّارُ أَبَداً عَيْنٌ بَكَتْ مِنْ خَشْيَةِ اللهِ وَ عَيْنٌ باتَتْ تَحْرُسُ فِي سَبيلِ اللهِ.(1)

دو چشم است كه هرگز آتش بدان نمي رسد; چشمي كه از ترس خدا گريسته و چشمي كه شب را به حراست در راه خدا به سر برده است.

 

پاكيزگي

بهداشت تن و روان در سيره عملي پيشوايان اسلام، جايگاه بس ارجمندي داشته است. ازاين رو، روايت شده است كه آنان با ظاهري آراسته و لباس هايي پاكيزه در بين مردم حاضر مي شدند. بايد دانست آراستگي ظاهري به معناي نو پوشيدن نيست، بلكه انسان با لباس هاي ساده، ولي تميز و مرتب مي تواند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحه، ش 1996.



صفحه 34


پاكيزگي را به بهترين شكل نمودار سازد. مردم از انسان هاي كثيف و بي نظافت همواره نفرت دارند و مي كوشند از آنان فاصله بگيرند. پيامبر نيكو خصال مي فرمايد:

أَلاْسْلامُ نَظيفٌ فَتَنَظَّفُوا فَإِنَّهُ لايَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلاّ نَظيفٌ.(1)

اسلام پاكيزه است، شما نيز پاكيزه باشيد; زيرا جز پاكيزگان، كسي به بهشت نمي رود.

 

پرحرفي

انسان هاي پُرگو، مخزن سخنان پوچ و بي ارزشند. آنان براي اينكه رشته سخن را از دست ندهند، مي كوشند بي انديشه و ناسنجيده، مطالبي را بر زبان آورند. بدين ترتيب، شنوندگان نه تنها به سخنان او توجه نمي كنند، بلكه با ناراحتي و تنفر، هر لحظه منتظرند كه سخنان او پايان پذيرد تا دمي بياسايند. از آن پس نيز سعي مي كنند كه از هم نشيني با او بپرهيزند. بنابراين، انسان بايد در سخن گفتن، اعتدال را رعايت كند تا به لغزش دچار نشود و دل زدگي ديگران را فراهم نسازد. پيامبر ارجمند اسلام مي فرمايد:

مَنْ كَثُرَ كَلامُهُ كَثُرَ سَقَطُه.(2)

هر كس كلامش زياد باشد، لغزشش نيز زياد مي شود.

همچنين مي فرمايد:

نِعْمَ الْهَدِيَّةُ اَلْكَلِمَةُ مِنْ كَلامِ الْحِكْمَةِ.(3)

چه نيكو هديه اي است يك گفتار حكمت آموز.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحة، ش 1055.

2. همان، ش 2751.

3. همان، ش 3132.



صفحه 35


پرخوري

بعضي افراد گمان مي كنند هر چه بر سر سفره گذاشته اند، براي مصرف است و با تلاش و اصرار زياد مي خواهند آن را ميل كنند. در حالي كه اين كار، سرآغاز بسياري از بيماري ها و بر خلاف توصيه هاي ائمه معصومين(عليهم السلام)است. آن بزرگواران تأكيد دارند پيش از سيري كامل و با وجود داشتن اشتها به غذا، از سر سفره برخيزيد. بسياري از اوقات، با اينكه پزشكان، افراد را از خوردن غذاي بيش از حد منع مي كنند، باز مي بينيم كه آنان نمي توانند از اشتهاي كاذب خود جلوگيري كنند. در نتيجه، به بيماري هاي ديگري دچار مي شوند. پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله) در بيان زيان هاي پرخوري مي فرمايد:

مَنْ قَلَّ طَعْمُهُ صَحَّ بَدَنُهُ وَ مَنْ كَثُرَ طَعْمُهُ سَقُمَ بَدَنُهُ وَ قَسا قَلْبُهُ.(1)

هر كس كم بخورد، بدنش سالم مي ماند و هر كس زياد بخورد، بدنش بيمار و قلبش پر قساوت خواهد شد.

 

پرخوري و سخت دلي

كساني كه به پرخوري عادت دارند، از كارهاي عبادي و وظايف معنوي خود باز مي مانند; زيرا پرخوري، امكان هرگونه فعاليتي را از آنان مي گيرد. در اين صورت، به تدريج در چنگال انواع بيماري هاي جسمي و روحي گرفتار مي شوند و سلامتي خود را از دست مي دهند. نبود سلامتي نيز قدرت انديشيدن را از آنان مي گيرد. افزون بر اين، ممكن است بعضي افراد، براي سير

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ش 2779.



صفحه 36


كردن خود، به هر حلال و حرامي پناه ببرند. بدين ترتيب بايد منتظر عذاب الهي باشند. پيامبر اسلام مي فرمايد:

مَنْ تَعَوَّدَ كَثْرَةَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ قَسا قَلْبُهُ.(1)

هر كس به پرخوري عادت كند، سخت دل مي شود.

 

پرداخت بدهي برادران ديني

بر عهده گرفتن پرداخت بدهي بدهكاران، يكي از با ارزش ترين كارها است. بعضي افراد به دلايلي، به ديگران بدهكار شده اند و چون توان باز پرداخت آن را ندارند، اكنون در گوشه زندان ها به سر مي برند و خانواده هاي آنان با مشكلات فراواني دست به گريبانند. در چنين حالي، اگر كسي توان مالي دارد، بايد پيش گام شود و با بر عهده گرفتن پرداخت بدهي بدهكار، او و خانواده اش را از پي آمدهاي فقر و ناداري نجات دهد. اين عمل كه نشانه جوان مردي و آزادگي است و ارمغانِ رهايي با خود دارد، خداوند متعال را خشنود مي سازد. پيامبر گرامي اسلام يكي از  بهترين اعمال را نزد خداوند زدودن غصه و رنج بدهكاران دانسته  است:

اَحَبُّ الأَعْمالِ اِلي اللهِ... اَوْ دَفَعَ عَنْهُ مَغْرَماً اَوْ كَشَفَ عَنْهُ كُرْباً.(2)

بهترين كارها نزد خداوند اين است كه قرض مديون را پرداخت كنند يا غم را از چهره او بزدايند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحة، ش 2776.

2. همان، ش 76.



صفحه 37


پرده پوشي

چون انسان معصوم نيست، ممكن است در طول زندگي مرتكب گناه يا اشتباهي شود كه هر چند از نظرگاه الهي دور نمي ماند، ولي دوست ندارد اسرارش در بين مردم، آشكار و رسواي عام و خاص شود. بنابراين، اگر انسان از اعمال پنهاني كسي آگاه شود، اجازه ندارد آن را آشكار كند; زيرا سبب لكه دار شدن حيثيت و آبروي آن فرد مي شود و چه بسا وي گستاخ تر شود و حتي آشكارا به كارهاي بدتر دست يازد. پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) درباره حفظ اسرار ديگران مي فرمايد:

لا تَخْرِقَنَّ عَلي اَحَد سِتراً.(1)

هرگز پرده اسرار ديگران را نَدريد.

 

پرسش قيامت

يكي از نام هاي قيامت، «يوم الحساب» است. در اين روز، انسان بايد پاسخ گوي گفتار و رفتار خود باشد، هرچند خداوند از نهان و پنهان ما آگاه است. در اين روز، از سرمايه عمر انسان مي پرسند و از اينكه عمر گران مايه را در چه راهي به كار گرفته است. از بهترين دوران عمر كه مي تواند بار و بنه فراوان برچيند (يعني جواني) مي پرسند كه چگونه از بهار عمر، بهره برداري كرده است. از مالش مي پرسند كه آن را از چه راهي به دست آورده و در چه طريقي مصرف كرده است. در پايان نيز مي پرسند كه آيا عشق و محبت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ش 2431.



صفحه 38


اهل بيت(عليهم السلام) را در تار و پود وجود خود تنيده يا از آن فاصله گرفته و جاده گمراهي را پيموده است. به هر حال، سعادت و شقاوت هر كس در گرو پاسخي است كه در چنته دارد. پيامبر خدا، محمد مصطفي(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد:

لا تَزُولُ قَدَما عَبْد يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتي يُسْأَلَ عَنْ اَرْبَع: عَنْ عُمْرِهِ فِيما اَفْناهُ وَ عَنْ شَبابِهِ فيما اَبْلاهُ وَ عَنْ مالِهِ مِنْ اَيْنَ اكْتَسَبَهُ وَ فِيمَا اَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنا اَهْلِ  الْبَيْتِ.(1)

روز قيامت، هيچ بنده اي قدم از قدم بر نمي دارد تا اينكه چهار چيز از او پرسيده شود: از عمرش كه در چه كاري آن را گذرانده است; از جواني اش كه در چه كاري آن را صرف كرده است; از مالش كه آن را از كجا به دست آورده و در چه موردي خرج كرده است و از محبت ما اهل بيت.

 

پرسش گري

اساساً هر پرسشي كه از اهل آن پرسيده شود، بر دانسته هاي آدمي افزايد و درجه اي هم نزد خالق هستي مي يابد. اگر انسان رنج پرسيدن را بر خود هموار كند، در پرتو نور و روشنايي دانش، آرامش مي يابد. پرسيدن، عيب نيست و چيزي از مقام و مرتبه او نمي كاهد، بلكه ندانستن، عيب است. آدمي هيچ گاه نبايد به خاطر حياي نابجا، لذت دانستن را از دست بدهد. پس شايسته است در هر موقعيتي، پرسش هاي خود را با عالمان مطرح كنيم.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحارالانوار، ج 7، ص 258; ارشاد القلوب، ج 1، ص 15.



صفحه 39


پرسش مي تواند منشأ علم و كمال شود و اسلام هم همگان را به پرسشگري فرا مي خواند، ولي پرسش هاي نهفته در ذهن آدمي، كارگشا نيست. عيب هاي آدمي با پرسشگري رفع و با هر پرسشي، گنجينه دانش دانشمندان به سوي ديگران گشوده مي شود و آنان شايسته برخورداري از پاداش معنوي مي شوند. چه بسا افراد ديگري نيز همين پرسش را دارند كه با پاسخ عالم، جان خويش را از جام دانش سرشار مي سازند. بر اين اساس، پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد:

اَلْعِلْمُ خَزائِنُ وَ مَفَاتِيحُهُ السُّؤالُ، فَاسْأَلُوا رَحِمَكُمُ اللّهُ فَاِنَّهُ تُؤْجَرُ اَرْبعَةٌ: اَلسّائِلُ وَ الْمُتَكَلِّمُ وَ الْمُسْتَمِعُ وَ الْمُحِبُّ لَهُمْ.(1)

دانش، گنجينه ها و پرسيدن كليدهاي آنها است. پس بپرسيد. خدا رحمت كند شما را; زيرا در اين بين، چهار نفر پاداش مي برند: پرسنده، پاسخ گو، شنونده و دوستدار آن.

 

پرگويي

برخي افراد چنان پرحرفند كه عرصه را بر شنونده تنگ مي كنند. در اين حالت، شنونده در جستوجوي راهي است تا خود را از شرّ اين گوينده پرحرف خلاص كند. اين گونه افراد چون زياد سخن مي گويند، هر سخن پوچ و كم ارزشي را بر زبان مي رانند و چه بسا دچار مكررگويي و دروغ گويي مي شوند و بعدها ناگزيرند پاسخ گوي سخنان ناسنجيده خود باشند. بنابراين،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تحف العقول، ص 41.



صفحه 40


شايسته است انسان، مختصر و مفيد سخن بگويد و توجه داشته باشد كه پرحرفي، از اعتبار او در جامعه مي كاهد. پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله) در نكوهش اين صفت ناپسند مي فرمايد:

شِرارُ اُمَّتي الثَّرثارُونَ.(1)

پرگويان و پرچانه ها، بدهاي امت من هستند.

 

پرورش روح نيكوكاري

فرزندان، هر خوب و بدي را ابتدا از اولين خاستگاه تربيتي; يعني خانواده مي آموزند. اگر والدين به آنچه مي گويند، عمل كنند، او احساس مي كند كه در جمع افراد صادق و متعهد زيست مي كند. ازاين رو، از همان دوران كودكي، روح گذشت و ايثار در فرزند تقويت مي شود. پدر و مادر نيز از ديدن روحيه گذشت فرزندشان لذت خواهند برد; زيرا محصول رفتار پسنديده خودشان بوده است. اگر اين عمل تكرار شود، به ملكه تبديل  خواهد شد و فرزند نيز اين عمل را به فرزندان خويش منتقل  خواهد كرد. درنتيجه، در پايه گذاري اين سنت پسنديده و اجر آن  همگان شريك خواهند بود. پيامبر مهربان اسلام چنين سفارش فرموده است:

رَحِمَ اللهُ والِداً أَعانَ وَلَدَهُ عَلي بِرِّهِ.(2)

خدا رحمت كند پدري را كه فرزندش را در راه نيكوكاري ياري دهد.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحه، ش 1804.

2. همان، ش 1660.



صفحه 41


پرهيز از دخالت نابجا

يكي از صفات ناپسند اين است كه انسان درباره موضوعي اظهار نظر كند كه به او مربوط نيست. اين امرممكن است براي فرد، خانواده و جامعه، زيان هاي جبران ناپذيري به بار آورد. ممكن است انسان به دليل كم تجربه بودن يا به هر دليل ديگري، در كاري كه به او مربوط نيست، دخالت كند و در نتيجه، قدر و منزلت خود را از دست بدهد. بر اين اساس، پيامبر گرامي اسلام مي فرمايد:

اَعْظَمُ النّاسِ قَدْرَاً مَنْ تَرَكَ ما لا يَعْنِيه.(1)

عالي قدرترين مردم كسي است كه در آنچه به او مربوط نيست، دخالت نكند.

 

پرهيز از سخت گيري

سخت گيري بر ديگران، نه تنها بر احترام و ارزش انسان نمي افزايد، بلكه روز به روز از محبوبيت او نيز مي كاهد. به طور كلي، سخت گيري، روش و منش كساني است كه از وجدان انساني پيروي نمي كنند و به ديگران به ديده تحقير مي نگرند. فرد سخت گير، به بيماري خودكم بيني دچار است و اينك كه روزگار، وي را به ظاهر بر ديگران مسلط كرده است، مي كوشد عقده هاي پيشين را فرافكني كند. پيامبر رحمت و شفقت در توصيه به مهرباني  مي فرمايد:

اَلا اُخبِرُكُمْ بِمَنْ يَحْرُمُ عَلَيْهِ النّارُ غَداً، عَلي كلِّ هَيِّن لَيِّن قريب سَهْل.(2)

آيا مي خواهيد شما را خبر دهم كه فردا آتش بر چه كسي حرام است; هر كس كه ملايم، نرم خو، زودجوش و آسان گير باشد.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ش 355.

2. همان، ش 459.



صفحه 42


پرهيز از نجوا

اگر خواستيد سخني خصوصي را به كسي بگوييد، سعي كنيد گفتوگوي تان در حضور ديگران، نجواگونه نباشد; زيرا در اين حالت، اطرافيان مي پندارند درباره آنان صحبت مي كنيد يا اينكه شما، آنان را غريبه فرض كرده و سخن تان را با ايشان در ميان نگذاشته ايد. در نتيجه، بدگماني پديد مي آيد و رشته محبت و دوستي از هم گسيخته خواهد شد. شايسته است از گفتوگوهاي خصوصي در حضور ديگران بپرهيزيم تا زيان هاي روحي به ديگران وارد نيايد. پيامبر گرامي اسلام نيز در هشداري مي فرمايد:

اِذا كانُوا ثَلاثَةً فَلا يَتَناجي إِثْنان دُونَ الثّالِثِ.(1)

وقتي سه تن با هم هستند، دو نفرشان جدا از سومي نجوا نكنند.

 

پشتكار

بعضي افراد با اينكه هوش و استعداد كافي دارند و زمينه هاي رشد و تعالي نيز براي آنان فراهم است، ولي پيشرفت چنداني ندارند. اين ناكامي بيشتر به دليل نداشتن همت و پشتكار كافي است. در مقابل، افراد بي استعدادي را مي بينيم كه با پشتكار و تلاش و پي گيري همه جانبه به بهترين موفقيت ها دست مي يابند. باري، آدمي با پشتكار مي تواند بسياري از ضعف ها و ناتواني هاي خود را جبران كند و به پيروزي هاي عالي دست يابد. رسول الله(صلي الله عليه وآله) در تشويق به پي گيري و تلاش مي فرمايد:

مَنْ يُدِمْ قَرْعَ الْبابِ يُوشَكُ أَنْ يُفْتَحَ لَهُ.(2)

هر كس به كوفتن در ادامه دهد، در را به سوي او بگشايند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحة، ش 235.

2. همان، ش 3065.



صفحه 43


پناهگاه نيازمندان

بعضي از انسان ها نزد مردم جايگاهي بس ارزشمند دارند و مردم در رفع مشكلاتشان به سوي آنان مي شتابند. اين توفيقي ربّاني است كه شامل حالشان شده است تا گشايشگر گره هاي كور زندگي ديگران باشند. زماني كه به اين اشخاص مراجعه مي كنيم، با نهايت احترام و عزّت با ديگران برخورد مي كنند، به گونه اي كه فرد احساس حقارت نمي كند، بلكه آنان را چون برادراني مهربان مي بيند. اين بزرگواران، بي اعتنا از كنار مشكلات ديگران نمي گذرند، بلكه خود به سويشان مي شتابند و رنج سؤال را از دوش آنان برمي دارند. آنان از كمك به ديگران شادمانند و رفع خواسته هاي ديگران را تحفه اي رحماني مي شمارند. چه سعادتي از اين بهتر كه آدمي، پناه گاهي براي ديگران باشد; تكيه گاهي مطمئن كه خود به پناه گاهي قدرتمند پيوسته است. پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)درباره چنين انسان هايي مي فرمايد:

اِنَّ لِلّهِ عِباداً يَفْزَعُ اِلَيْهِمُ النّاسُ فِي حَوائِجِهِم، اُولئِكَ هُمُ الْآمِنُونَ مِنْ عَذابِ اللّهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ.(1)

خداوند بندگاني دارد كه مردم در نيازمندي ها و مشكلاتشان به آنان مراجعه مي كنند و پناه مي برند. آنان در روز قيامت از عذاب خدا ايمن هستند.

 

پندآموزي از درگذشتگان

رفتن به گورستان و انديشيدن درباره فرجام كار، انسان را متوجه سرنوشت آينده خود مي كند و با اندكي تأمل، پي مي برد كه دوران خوشي ها و ناخوشي ها به سرعت ابر و باد در گذر است. باري، آنچه انسان را به سعادت و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تحف العقول، ص 52.



صفحه 44


سربلندي مي رساند، رفتار نيك اوست. پس نيكوست كه از گذر ايام و سرگذشت مسافراني كه به سراي آخرت شتافته اند، عبرت گيريم و خود را براي اين سفر خطير آماده كنيم. پيامبر بزرگوار اسلام درباره اهميت پندآموزي از درگذشتگان مي فرمايد:

اِطَّلِعْ فِي الْقُبُورِ وَ اعْتَبِرْ بِالنُّشُورِ.(1)

در قبرها بنگر و از روز رستاخير پند بگير.

 

پند و اندرز

هيچ كس نبايد خود را از نصيحت بي نياز بداند. چه بسا بزرگاني كه به دليل بي توجهي، دچار لغزش مي شوند، به راهنمايي نياز دارند. در حكومت اسلامي، مسئولان ارشد و عالي رتبه نيز بايد خود را از اشتباه مصون ندانند و در همه حال، پذيراي راهنمايي اهل منطق باشند. همچنين اگر مردم، سياست مداران يا حاكمان خود را در لغزش و اشتباه ببينند، بايد به نصيحت آنان بپردازند. بنابراين، همگان وظيفه دارند تا با نصيحت يكديگر، راه از چاه باز شناسند. پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد:

اِذا وَجَدَ أَحَدُكُمْ لاَِخيهِ نُصْحاً فِي نَفْسِه فَلْيَذْكُرْهُ لَهُ.(2)

اگر كسي براي برادر خود نصيحتي در خاطر مي يابد، بايد به او بگويد.

 

پيشرفت معنوي

امروزه مردم به جمع آوري مال و حتي يك دست كردن وسايل زندگي اهميت فراواني مي دهند و اگر وسيله اي را كم ببينند، با گذشتن از وقت ارزشمند و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحه، ش 330.

2. همان، ش 245.



صفحه 45


مال خود مي كوشند آن را به دست آورند. اين همه تلاش براي امري زودگذر و فناپذير كه بايد نيروي آن را براي ديگران واگذارد، آيا خردمندانه است؟

اي كاش همان قدر كه به امور دنيوي اهميت مي دهيم، درانديشه اصلاح كاستي هاي روحي و معنوي خود بوديم. انسان كامل كسي است كه دو روزش مثل هم نباشد. اگرصداقت، سپاس گزاري، حيا و گشاده رويي اش كم رنگ است، بايد آنها را با جديت و كوشش پررنگ كند و همان شود كه خدا و رسولش انتظار دارند. رسول گرامي اسلام مي فرمايد:

اَرْبَعٌ مَنْ يَكُنْ فِيهِ كَمُلَ اِسْلامُهُ: اَلصِّدْقُ وَ الشُّكْرُ وَ الْحَياءُ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ.(1)

چهار صفت هستند كه اگر در كسي باشند، اسلام آن شخص كامل است: راست گويي، سپاس گزاري، حيا و خوش رويي.

 

پيمان ازدواج

با ازدواج، پيوندي صميمي و ناگسستني ميان زن و مرد پديد مي آيد و هر دو زوج عهد مي بندند كه در سختي ها و آساني ها، خوشي ها و ناخوشي ها، ياور يكديگر باشند. هيچ يك از طرفين، نبايد اين پيمان مقدس را ناديده بگيرند و با رخ دادن كمترين مشكلي، از جدايي سخن بگويند. هم دلي زن و شوهر، ضامن يك عمر سعادت و دل خوشي خانوادگي است. اين گونه است كه مي توان ضريب دوام آن را افزايش داد. بايد با ثبت و ضبط اين پيوند، از هرگونه سوء استفاده و بي مسئوليتي پيش گيري كرد. تثبيت ازدواج، تعهد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. تحف العقول، ص 9.



صفحه 46


زوجين را افزايش و احتمال گسست آن را كاهش مي دهد. بر اين اساس، پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) در تثبيت ازدواج مي فرمايد:

أَشيدُوا النِّكاحَ وَ اَعْلِنُوهُ.(1)

نكاح را محكم و آشكار كنيد.

 

ت

تأخير در انجام كار

يكي از ويژگي هاي انسان هاي سست اراده اين است كه با وجود آگاهي از ارزش فرصت هاي زماني، انجامِ كارها را به فردا حواله مي دهند و گاهي تا هفته ها، ماه ها و سال ها از انجام آن خودداري مي كنند. تأخير در كار، هيچ توجيهي ندارد و در پايان نيز خود وي زيان مي بيند; زيرا فرصت ها هيچ گاه تكرار نمي شود. گاهي هم كارها چنان انباشته مي شود كه به هيچ وجه نمي توان آنها را انجام داد. بر اين اساس، پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله)در توصيه اي نيكو  مي فرمايد:

لا تَدَعَنَّ حَقّاً لِغَد فَاِنَّ لِكُلِّ يَوْم مافِيهِ.(2)

كاري را براي فردا مگذار; زيرا هر روزي را كاري هست.

 

تأخير در پرداخت بدهي

بعضي افراد با اينكه توان پرداخت بدهي خود را دارند، ولي در اين كار درنگ مي كنند. اينان چنان به اين كار عادت كرده اند كه با پرداخت به موقع قرض،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحه، ش 313.

2. همان، ش 2433.



صفحه 47


احساس كمبود به آنان دست مي دهد و فكر مي كنند حقي از آنان ضايع شده است. اين افراد همان قدر كه در پرداخت بدهي، تعلل ميورزند، در گرفتن مطالبات خود شتاب دارند و با بدهكاران به شدت برخورد مي كنند و تأخير آنان را برنمي تابند. اينان با چنين رفتاري، اعتبار خود را از دست خواهند داد و در موارد نياز، ديگر كسي به آنان اعتماد نخواهد كرد. پيامبر عظيم الشأن اسلام در نكوهش چنين اخلاق ناپسندي مي فرمايد:

أَلْمَعْكُ طَرَفٌ مِنَ الظُّلْمِ.(1)

تأخير در پرداخت دين، گوشه اي (پرده اي) از ستم است.

 

تأمين پوشاك مستمندان

پوشاك، يكي از نيازهاي اساسي هر انسان است; زيرا او را از گزند گرما و سرما در امان مي دارد. البته تهيه پوشش آبرومندانه براي افراد بي بضاعت، كار پسنديده اي است كه بر آن تأكيد شده است.

به فرض اگر در آستانه عيد نوروز، پوشاك مناسب فصل را در قالبي آبرومندانه به خانواده هاي بي بضاعت اهدا كنيم، موجي از شادماني، آن خانواده را فرامي گيرد و رضايت خداوندي را فراهم مي سازد. بدين ترتيب، كودكان بي بضاعت آن خانواده ها، با حسرت به لباس هاي اطرافيان نمي نگرند و خانواده ها نيز نزد فرزندانشان شرمسار نخواهند شد. پيامبر گرامي اسلام در ترويج اين سنت پسنديده مي فرمايد:

مَنِ اسْتَطاعَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتُرَ أَخاهُ الْمُؤْمِنَ بِثَوْبِهِ فَلْيَفْعَلْ.(2)

هر كس از شما مي تواند برادر مؤمن خويش را به جامه اي بپوشاند، بپوشاند (اين كار را انجام دهد).


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ش 3116.

2. همان، ش 2957.



صفحه 48


رعايت عدالت ميان فرزندان

تبعيض ميان فرزندان، در روحيه فرزندان آثار نامطلوبي به جا مي نهد. والدين نبايد به يكي از فرزندان محبت فراوان نشان دهند، ولي با ديگري، سرد و عادي برخورد كنند. اين گونه برخوردها، بذر حسادت و دشمني را در فرزندان، بارور و آنان را به عقده خود كم بيني دچار مي سازد. درگيري هاي خانوادگي و اختلال در تعادل رواني از مهم ترين پي آمدهاي اين گونه برخوردهاست. بكوشيم هميشه محبت را به مساوات ميان فرزندانمان تقسيم كنيم; زيرا پيامبر گران قدر اسلام مي فرمايد:

إِنَّ اللهَ تَعالي يُحِبُّ أَنْ تَعْدِلوا بَيْنَ اَوْلادِكُمْ حَتّي فِي الْقُبَلِ.(1)

خداوند، عدالت و برابري ميان فرزندان را دوست دارد، حتي در بوسه.

بنابراين، پدر و مادر هيچ گاه نبايد ميان فرزندان خود با تبعيض رفتار كنند; يعني به بعضي، امتيازهاي بيشتري بدهند و برخي ديگر را از آن امتيازها محروم كنند. چنين كاري، حسات فرزندان را به يكديگر برمي انگيزد و كانون گرم خانواده را از آموزشگاه مساوات و يكسان نگري، به محيط پرآشوب و جدال تبديل مي كند. والدين بايد بكوشند روح لطيف و آسيب پذير كودكان را از بحران هاي روحي دور نگاه دارند. پيامبر ارجمند اسلام براي كودكان احترام و ارزش فوق العاده اي قائل بود. ايشان مي فرمايد:

اِتَّقُواللهَ وَاعْدِلوُا بَيْنَ اَوْلادِكُمْ كَما تُحِبُّونَ أَنْ يَبَرُّوكُمْ.(2)

از خدا بترسيد و ميان فرزندان خود به عدالت رفتار كنيد. همان گونه كه مي خواهيد با شما به نيكي رفتار كنند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحة، ش 754.

2. همان، ش 36.



صفحه 49


تحقير ديگران

هر انساني براي خود احترام قائل است و هرگز نمي خواهد ديگران، او را تحقير كنند. چگونه انسان مسلمان حاضر مي شود روح و روانِ برادر ديني خود را آزرده سازد؟ به راستي، انساني كه شخصيت والا و روحي لطيف و پاك دارد، هرگز حاضر نيست به ديگران اهانت كند و آنان را بي ارزش و حقير سازد. چنين كاري، مخالفت صريح با دستور پيامبر اسلام است كه مي فرمايد:

أَذَلُّ النّاسِ مَنْ اَهانَ النّاسَ.(1)

خوارترين مردم كسي است كه به مردم اهانت كند.

 

تدبير و خويشتن داري

انسان درصورت از دست دادن روحيه خود، روز به روز و لحظه به لحظه در منجلاب تباهي ها فرو خواهد رفت. بي ترديد، اگر انسان به خود تلقين كند كه نيروي فوق العاده اي دارد و مي تواند با تلاش و پشتكار و همت بلند خويش بر ناكامي ها چيره شود، به پيروزي هاي چشم گيري دست خواهد يافت.
برعكس، اگر خود را كوچك شمارد، در برابر كوچك ترين مشكلي، تاب مقاومت را از دست مي دهد و شكست را پذيرا خواهد شد. پس بكوشيم به كمك همت بلند انساني، با نابساماني ها و حوادث به مبارزه برخيزيم و خويشتن دار باشيم. پيامبر گرامي اسلام دراين باره فرموده است:

لاعَقْلَ كَالتَّدْبيرِ وَ لاوَرَعَ كَالْكَفِّ.(2)

عقلي، مانند تدبير و تقوايي چون خويشتن داري نيست.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. همان، ش 250.

2. همان، ش 2504.



صفحه 50


تربيت فرزند

بسياري از پدران و مادران، از وضع ناهنجار روحي و جسمي فرزندان خود شكايت مي كنند. اين در حالي است كه آنان بايد از بي مبالاتي ها و سهل انگاري هاي خودشان متأثر باشند. فرزند مانند نهالي است كه با مراقبت شايسته، به درختي بارور تبديل خواهد شد; يعني اگر براي پرورش روح و روان آنان سرمايه گذاري كنيم، افرادي سالم و صالح به جامعه اسلامي تحويل داده مي شود. بنابراين، والدين بايد در تربيت فرزندان از هيچ كوششي دريغ نورزند و آنان را با آداب اسلامي آشنا كنند; زيرا اين كار به سود فرد، خانواده و جامعه است. پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله)، مسئوليت پرورش فرزندان را بر دوش والدين مي داند و در اين باره مي فرمايد:

اَكْرِمُوا أَوْلادَكُمْ وَ اَحْسِنوا آدابَهُمْ.(1)

فرزندان را گرامي شماريد و آنان را نيكو پرورش دهيد.

 

ترحم

رحمت و رأفت به ديگران در نهاد آدمي به وديعت نهاده شده است. انسان دوست دارد به ديگران كمك كند و دست فتادگان را بگيرد و آنان را به اوج برساند. بهويژه كساني كه زماني براي خود مقام و مرتبه اي داشته اند، ولي بر اثر ناملايمات و فراز و فرودهاي دنيوي، مال و مقام و موقعيت و منزلت خويش را از دست داده اند. بديهي است كساني كه در وضعيت متعادلي زندگي مي كنند يا زير خط فقر هستند، به همان حالت عادت كرده اند و به گونه اي از آن رضايت دارند، ولي براي كساني كه زندگي خوبي را تجربه كرده اند،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. نهج الفصاحة، ش 451.


| شناسه مطلب: 78822