بخش 2

تربیت فرزند ترحم ترویج فساد تظاهر به گناه تظاهر و ریا تکریم دیگران تلاوت قرآن تنفر از گناه توکل به قدرت الهی تهمت دزدی ( ث ) ثروت اندوزی ثروت مندان بی تفاوت ( ج ) جبران نیکی جدال همیشگی جدایی نزدیکان جلب اعتماد مردم جلب رضایت الهی جنس فاسد جواب نامه ( چ ) چشم داشتن به مال دیگران ( ح ) حفظ آبرو حفظ آبروی دیگران حق کشی حل اختلاف حلال و حرام حیا و ایمان ( خ ) خبر ناموثق خداترسی خداخواهی خدامحوری و رضایت الهی خدمت به مردم خدمت گزاری خریدار پشیمان خرید نسیه خشم خواب صبح گاهی خواندن نامه دیگران خوش بویی خوش رفتاری با خانواده خوش رفتاری با مردم خوش قلبی خیرخواهی ( د ) دانش اندوزی دانشمندان بی عمل دانشمند فاسد دانشوری دخالت در درگیری در انتظار فردا درخت کاری درخواست دروغ گویی دعا در غیاب دیگران دعوت به گمراهی دگرگونی های زندگی دنیاگرایی دوراندیشی دورویان دوری از مواضع اتهام دوستی خدا دین داری دین گریزی ( ر ) راز داری راست گویان دروغین


50


تربيت فرزند

بسياري از پدران و مادران ، از وضع ناهنجار روحي و جسمي فرزندان
خود شكايت مي كنند .
اين در حالي است كه آنان بايد از
بي مبالاتي ها و سهل انگاري هاي خودشان متأثر باشند .
فرزند
مانند نهالي است كه با مراقبت شايسته ، به درختي بارور تبديل خواهد شد ؛ يعني اگر
براي پرورش روح و روان آنان سرمايه گذاري كنيم ، افرادي سالم و صالح به جامعه
اسلامي تحويل داده مي شود .
بنابراين ، والدين بايد در تربيت فرزندان از هيچ
كوششي دريغ نورزند و آنان را با آداب اسلامي آشنا كنند ؛ زيرا اين كار به سود
فرد ، خانواده و جامعه است .
پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه
وآله )
، مسئوليت پرورش فرزندان را بر دوش والدين مي داند و در
اين باره مي فرمايد :

اَكْرِمُوا أَوْلادَكُمْ وَ اَحْسِنوا
آدابَهُمْ .
( 1 )

فرزندان را گرامي شماريد و آنان را نيكو
پرورش دهيد .

ترحم

رحمت و رأفت به ديگران در نهاد آدمي به وديعت نهاده شده
است .
انسان دوست دارد به ديگران كمك كند و دست فتادگان را بگيرد و آنان را به
اوج برساند .
بهويژه كساني كه زماني براي خود مقام و مرتبه اي
داشته اند ، ولي بر اثر ناملايمات و فراز و فرودهاي دنيوي ، مال
و مقام و موقعيت و منزلت خويش را از دست داده اند .
بديهي است كساني كه در
وضعيت متعادلي زندگي مي كنند يا زير خط فقر هستند ، به همان حالت عادت
كرده اند و به گونه اي از آن رضايت دارند ، ولي براي كساني كه زندگي
خوبي را تجربه كرده اند ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 451 .


51


روآوردن به زندگي معمولي بسيار دشوار و عذاب آور
است .
كساني كه در زماني نه چندان دور و به سبب پست و مقام خود ، مورد احترام عوام
و خواص بوده اند يا ثروتمنداني كه افراد زيادي بر خوان كرم او روزي
مي خورده اند ، اينك بايد مانند يك فرد معمولي زندگي كنند و اين وضعيت
برايشان دردآور است .

براي مثال ، اگر انديشمندي كه قدرت علمي بالايي دارد ، در ميان
كساني قرار گرفته است كه هيچ استفاده علمي از او نمي برند ، خود را
بي فايده مي شمارد ؛ زيرا نمي تواند زكات علم خود را كه انتشار آن
است ، بپردازد .
بر اين اساس ، رسول رحمت در توصيه اي گران سنگ
مي فرمايد :

اِرْحَمُوا عَزِيزاً ذَلَّ وَ غَنِيّاً
اِفْتَقَرَ وَ عالِماً ضَاعَ فِي زَمانِ جُهّال .
( 1 )

[ به سه كس رحم
كنيد :
] آدم عزيز و ارجمندي
كه به خاك خواري افتاده است ؛ شخص بي نياز و توانگري كه به فقر و هلاكت دچار
شده است ؛ دانشمندي كه در زمان مردمي نادان حضور دارد و تباه گشته
است .

ترويج فساد

بنيان گذار هر مكتب و ايده اي ، عامل اساسي در ترويج آن
سنت و ايده است .
چه بسا كساني كه مكتبي را تأسيس و در طول تاريخ ، افراد زيادي از
آن مكتب پيروي مي كنند .
اين اشخاص ممكن است سنت نيكويي را پايه گذاري
كنند يا راه غلطي را به ديگران رهنمون شوند .
بي شك ، هر ايده پردازي به
پيرواني نياز دارد كه افكار او را تبليغ كنند و آن را در ميان مردم رواج
دهند .
افرادي كه فكر نادرست يا كردار زشتي را در ميان ديگران رواج مي دهند ،
در فرهنگ سازي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 36 .


52


غلط ، نقش فراواني دارند .
آنها مي كوشند تا روز به روز
افراد ديگري را در
مسير راه و رسم نادرست هم فكران خود قرار دهند و آنان را
از جاده سلامت خارج سازند .
اگر نبود تلاش هاي اين افراد ، هيچ گاه
آن گونه كه بايد و شايد ، آن ايده يا فكر نادرست در ميان ديگران نهادينه
نمي شد .
پس اگر بنيان گذار مكتب انحرافي ، گناه كار است ،
ترويج گران اين ايده ها نيز بخشي از مسئوليت و بار گناهان را بر دوش
مي كشند .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :

مَنْ اَذاعَ فَاحِشَةً كَانَ
كَمُبْتَدِعِهَا .
( 1 )

كسي كه گناهي را انتشار دهد ، مانند كسي است
كه آن را ايجاد كرده باشد .

تظاهر به گناه

گناهي كه انسان آشكارا و در حضور ديگران مرتكب مي شود ،
مستوجب مجازات بيشتري خواهد بود ؛ زيرا اين كار به معناي بي اهميت دانستن
دستورهاي الهي و پشت پا زدن به آنهاست .
تظاهر به گناه ، حيا و عفت عمومي را
خدشه دار مي كند و سبب مي شود تا ديگران براي انجام گناه گستاخ
شوند .
در نتيجه ، ميزان گناه و فساد در جامعه افزايش مي يابد و محيط پاك و
سالم جامعه اسلامي آلوده مي شود .
پيامبر گرامي اسلام درباره نكوهش اين
ناهنجاري مي فرمايد :

كُلُّ اُمَّتي مُعافي إِلاّ
الْمُجاهِرينَ .
( 2 )

همه امّت من بخشيده خواهند شد مگر
تظاهركنندگان به گناه .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اصول كافي ، ج 2 ، ص 356 .

2 . نهج الفصاحه ، ش 2167 .


53


تظاهر و ريا

ريا ، نوعي بيماري است كه بعضي از مردم به آن دچار هستند .
اين
افراد در هر كار خيري و در هر عمل مفيدي ، به ريا و تظاهر عادت دارند .
اينان اگر
بدانند در كاري ، نام و نشاني از آنها نيست و تعريف و تمجيدي نمي شوند ، از
انجام آن سر بازمي زنند .
اين انسان هاي متظاهر ، خواه ناخواه در اجتماع
شناخته مي شوند و مردم به نيت شان پي مي برند .
آنان
عبادت ها و رفتارهاي خير خود را به دليل تظاهر ، باطل و بي ارزش
مي كنند .
در مقابل ، شخص با ايمان ، با اخلاص كامل ، عملش را براي رضاي خدا
انجام مي دهد و انتظار تشكر از سوي مردم را ندارد ؛ زيرا پاداش الهي ، بزرگ و
بي پايان است .
وي به روزي چشم دوخته است كه مال و فرزند و متاع دنيوي
فايده اي ندارد و اخلاص ، گشاينده بسياري از درهاي بسته به روي او خواهد
بود .
بنابراين ، كردار نيك خود را با ريا به هدر نمي دهد .
اگر هم نيت بدي
از دلش گذشت ، به فكر چاره مي افتد تا خود را از اين بيماري مهلك
برهاند .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) نشانه
رياكار را چنين برمي شمارد :

لِلْمُرائِي ثَلاثُ عَلامات : يَنْشَطُ اِذَا
كَانَ عِنْدَ النّاسِ وَ يَكْسَلُ اِذَا كَانَ وَحْدَهُ وَ يُحِبُ اَنْ يُحْمَدَ
فِي جَمِيعِ الاُْمُورِ .
( 1 )

شخص رياكار سه نشانه دارد : وقتي كه ميان مردم
است ، با نشاط است ؛ هنگامي كه تنهاست ، كسل است و دوست دارد كه در همه كارها از او
ستايش شود .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 10 .


54


تكريم ديگران

احترام به ديگران بايد بر اساس عقل ، دانش ، شرافت ، بزرگي و كرامت
افراد باشد .
اگر اين عوامل منشأ احترام قرار گيرند ، تكريم هميشگي و از روي رضايت
قلبي خواهد بود .
در مقابل ، اگر احترام به فردي بر اثر ترس و محافظه كاري
باشد ، احترام تنها از اعضا و جوارح خارجي او سر مي زند و با قلب او همراه
نيست .
انسان به ظاهر ، در حال تكريم است ، ولي در درون از او اكراه دارد .
پس
احترام او براي خلاص شدن از يك وظيفه اجباري است .

چه خوب است كه به اين سخن ارزشمند پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) توجه كنيم كه فرمود احترام به منظور
امنيت از شر ديگران شايسته احترام شونده نيست :

اَلا اِنَّ شَرَّ اُمَّتِي اَلَّذِينَ
يُكْرَموُنَ مَخَافَةَ شَرِّهِم ، اَلا وَ مَنْ اَكْرَمَهُ النّاسُ اِتِّقاءَ
شَرِّهِ فَلَيْسَ مِنِّي .
( 1 )

آگاه باشيد ! بدترين پيروان من ، كساني هستند
كه از ترس شرشان ، مورد احترام باشند .
آگاه باشيد ! كسي كه مردم به خاطر ايمن بودن
از شرش به او احترامي مي نهند ، از من نيست .

تلاوت قرآن

آدمي در طول زندگي و در رويارويي با مسائل گوناگون مادي به
زنگارها و آلودگي هايي دچار مي شود كه براي زدودن آن ، به تصفيه روحاني
نياز دارد .
يكي از بهترين راه هاي تصفيه ناخالصي ها ، تلاوت قرآن
است .
قرآن ، گوهر گران بهايي است كه با هر چه برخورد كند ، به آن رنگ خدايي
مي دهد و ناخالصي ها را به نورانيت و صفا تبديل مي كند .
در
حقيقت ، كلام قرآن ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 58 .


55


معجون شفابخش و داروي هر دردي است كه خداي بزرگ ، آن را براي تصفيه
دل هاي بيمار قرار داده است .
با شنيدن آيات الهي ، نورانيت به قلب انسان
وارد مي شود و معنويت خاصي ، سراسر وجود آدمي را فرا مي گيرد و احساس
آرامش و آسايش به او دست مي دهد .
پس بياييم ساعتي از شب يا روز را به اين
مهم اختصاص دهيم كه پيامبر اسلام فرموده است :

إِنَّ هذِهِ الْقُلوُبَ تَصْدَءُ
كَمايَصْدَءُ الحَديدُ .
قيل فما جَلاءُها ؟ قالَ : ذِكْرُ الْمَوْتِ وَ تِلاوَةُ
الْقُرْانِ .
( 1 )

دل ها مانند آهن زنگ
مي زند .
گفتند : « صيقل آن چيست » ؟ گفت : « ياد مرگ و خواندن
قرآن » .

تنفر از گناه

ممكن است انسان بر خلاف ميل خود ناگزير شود در محل معصيت يا جايي
كه گروهي در آنجا گناه مي كنند ، حضور يابد .
در چنين شرايطي ، اگر احساس
ناراحتي به او دست دهد و مايل باشد كه هر چه زودتر آنجا را ترك گويد ، بايد به خود و
ايمانش اميدوار باشد ، ولي اگر از بودن در آنجا احساس ناراحتي نمي كند و چه بسا
با آنان هم گام شود يا در درون خود خوشحال است ، بايد به حال خود متأسف
باشد .
بايد بدانيم اگر شخصي در جمع معصيت كاران باشد و از اين توقف احساس
ناراحتي كند ، مانند كساني است كه در آن شركت نداشته اند .
برعكس ، اگر قلب و
فكر او ، با مجالس لهو و لعب باشد و از حضور در آن احساس شادماني كند ، مانند حاضران
در آن است .
پيامبر ارجمند اسلام مي فرمايد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحه ، ش 934 .


56


مَنْ حَضَرَ مَعْصِيَةً فَكَرِهَها
فَكَأَنَّما غابَ عَنْها وَ مَنْ غابَ عَنْها فَرَضِيَها فَكَاَنَّهُ
حَضَرَها .
( 1 )

هر كس ناظر گناهي باشد و از آن متنفر شود ،
مانند كسي است كه در آنجا نيست و هر كس در محل گناه نباشد و از آن راضي باشد ، مانند
كسي است كه در آنجا حضور دارد .

توكل به قدرت الهي

انسان از نظر جسماني ، از بسياري موجودات ديگر ضعيف تر است ،
ولي از نظر قدرت اراده و استعداد ، اشرف مخلوقات است .
همين قدرت روحي سبب شده است
تا خداوند ، موجودات ديگر را به تسخير او درآورد .
انسان با قدرت اراده ، زمين و
آسمان و آنچه را در آن وجود دارد ، تا حدودي به سيطره خود درآورده است .
آن گاه كه
انسان به قدرت بي پايان الهي مي پيوندد و پاي خود را از محدوده زندگي
مادي فراتر مي نهد ، اين توانايي افزايش مي يابد .
در اين حال ، خود را
از هر چيز جز قدرت الهي بالاتر مي بيند .
پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) در توجه دادن و پيوند داشتن به اين
رشته مستحكم الهي مي فرمايد :

مَنْ اَحَبَّ اَنْ يَكُونَ اَقْويَ النّاسِ
فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَي اللهِ .
( 2 )

هر كسي دوست دارد از همه مردم قوي تر
باشد ، بايد به خدا توكل كند .

تهمت دزدي

بعضي مال باختگان پس از دزديده شدن اموالشان ، به هر كس
بخواهند تهمت مي زنند .
آنان بدون تحقيق كافي و استدلال منطقي ، بي درنگ
دادگاه غيابي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 2927 .

2 . همان ، ش 2819 .


57


تشكيل مي دهند و آبروي ديگران را بر باد مي دهند ، در
حالي كه هتك حيثيت يك انسان آبرومند در ديد شرع و عرف خطاست .
آبروي افراد نبايد
بازيچه پندارهاي ناصواب ما شود .
پس در چنين مواردي ، فرد بايد تعادل روحي
خود
را حفظ كند و اگر دليل و مدرك مستندي دارد ، به دادگاه صالح مراجعه كند ، نه اينكه با
هياهو ، حقوق ديگران را پاي مال سازد .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) در نكوهش چنين رويه اي
مي فرمايد :

لايَزالُ الْمَسْرُوقُ مِنْهُ فِي تُهْمَةِ
مَنْ هُوَ بَرئٌ مِنْهُ حَتّي يَكُونَ أَعْظَمَ جُرْماً مِنَ
السّارِقِ .
( 1 )

دزد زده كساني را كه از دزدي بي خبرند ،
آن قَدر تهمت مي زند كه گناهش از خود دزد بيشتر خواهد شد .

« ث »

ثروت اندوزي

بي ترديد ، ثروت در رفع نيازهاي فردي و
اجتماعي مي تواند اثربخش باشد .
ثروت مندي كه در مسير سازندگي تلاش
مي كند ، مي تواند اسباب آسايش اجتماعي را فراهم آورد و از شكاف هاي
عميق طبقاتي جلوگيري كند .
متأسفانه افرادي يافت مي شوند كه نه تنها از ثروت
خود در راه منافع جمعي سود نمي برند ، بلكه از به كارگيري آن در رونق
زندگي شخصي خود نيز دريغ ميورزند .
اين انباركنندگان ثروت ، از چرخش صحيح پول در
جامعه جلوگيري مي كنند و سرمايه اي را كه مي تواند گشايشگر مشكلات
ديگران باشد ، در انحصار خود نگه مي دارند .
اين افراد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 2539 .


58


با به كارگيري درست سرمايه خود ،
مي توانند نيك نامي دنيا و آخرت را براي خويش فراهم
آورند .
رسول الله
( صلّي الله عليه
وآله )
در ترغيب به اين اقدام خداپسندانه
مي فرمايد :

. . . طوبي لِمَنْ عَمِلَ بِعِلْمِهِ وَ
اَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مالِهِ .
( 1 )

. . . خوشا به حال كسي كه به علم خويش
عمل كند و زيادي مال خود را ببخشد .

ثروت مندان
بي تفاوت

ثروت مندان در برابر درماندگان وظيفه سنگيني بر عهده دارند و
نبايد به بهانه هاي واهي از اين تكليف الهي ـ وجداني شانه خالي كنند .
اگر
هم نمي خواهند به ديگران كمك كنند ، با برچسب هايي همچون دروغ گو ، دارا ،
شيّاد ، كلاه بردار ، تنبل و مانند آن ، ديگران را نرنجانند .
توانگران نبايد
به ثروت هاي بي شمار خود مغرور شوند .
چه بسا ممكن است در
حادثه اي ، همه دارايي شان را از دست بدهند يا به دليل بيماري و از دست
دادن سلامتي ، هيچ يك از سرمايه هاي دنيايي برايشان سودمند نيافتد .
آيا بهتر
نيست به شكرانه بازوي توانا و دارايي خدادادي ، به ياري ناتوانان بشتابند و بدانند
كه اين گونه اعمال نه تنها از ثروت شان نمي كاهد ، بلكه
خوش نامي دنيا و آخرت را برايشان به ارمغان
مي آورد .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه
وآله )
در نكوهش ثروت مندان
بي تفاوت مي فرمايد :

وَيْلٌ لِلاَْغْنِياءِ مِنَ
الْفُقَراءِ .
( 2 )

واي بر توانگران [ به دليل رسيدگي نكردن به ] نيازمندان .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 1911 .

2 . همان ، ش 3187 .


59


« ج »

جبران نيكي

پاسخ دادن به احسان ديگران ، نشانه ادب و بزرگي آدمي است ، ولي شيوه
پاسخ گويي به توان آدمي بستگي دارد .
اگر كسي مي تواند ، به هداياي مالي
مردم پاسخ مالي بدهد ، نبايد از آن دريغ ورزد .
اگر هم توانايي اين كار را نداشت ،
بايد قدرداني و سپاس گزاري خود را حتي با زبان و سخن ابراز كند .
چنين پاسخي
بازتاب هاي خوبي هم براي خود فرد و هم براي هديه دهنده در پي
دارد .
سپاس گزار با اين كار ، احساس سبكي و آرامش مي كند و
احسان كننده نيز به كار خير تشويق مي شود .
به طور كلي ، بايد دانست كسي
كه از خوبي هاي ديگران سپاس گزاري نكند ، در مقابل نعمت هاي
بي شمار الهي نيز زبان به قدرداني نمي گشايد .
پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) در اين باره دستورالعمل ويژه اي
صادر كرده است :

مَنْ اَتَي اِلَيْكُمْ مَعْرُوفاً فَكافُوهُ ،
فَاِنْ لَمْ تَجِدُوا فَأَثْنُوهُ فَاِنَّ الثَّناءَ جَزَاءٌ .
( 1 )

كسي كه به شما احسان كرد ، آن را جبران كنيد و
اگر نتوانستيد ، تشكر كنيد ؛ زيرا سپاس گزاري ، پاداش و جبران به شمار
مي آيد .

جدال هميشگي

بعضي افراد هميشه در فكر جدال و با ديگران در حال ستيزند و به
بهانه هاي واهي ، محيط امن خانواده را به صحنه هاي جنگ و جدال تبديل
مي كنند .
از همه بدتر اينكه حتي با خود نيز درگيرند و هميشه زيرلب غرولند
مي كنند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 49 .


60


رفتار و گفتار آنان نشان مي دهد كه در درون خويش با كسي ،
درگيري لفظي يا
فيزيكي دارند .
اينان در خواب آرامش
ندارند و با داد و قال هاي كذايي از خواب مي پرند و عرصه را بر خود و
همگان تنگ مي كنند .
اين افراد تعادل روحي ندارند .
اطرافيان بايد با كمك
همديگر ، از انجام دادن كارهايي كه آنان را تحريك مي كند ، پرهيز
كنند .
پيامبر گرامي اسلام ، جدال هميشگي را مردود شمرده است و
مي فرمايد :

كَفي بِكَ إِثْماً أَنْ لاتَزالَ
مُخاصِماً .
( 1 )

همين گناه تو را بس كه پيوسته در حال
ستيزه جويي باشي .

جدايي نزديكان

اسلام با توجه به لزوم ارتباط سالم و عاطفي ميان اعضاي يك خانواده
و جامعه ، براي تحكيم آن ، توصيه هاي مؤكدي صادر كرده است .
اسلام ، كساني را
كه به شكل هاي گوناگون مي كوشند رابطه افراد را تيره و تار و آنان را
نسبت به هم بدبين كنند ، نكوهيده و عذاب هاي بسيار رنج آوري به آنان وعده
داده است .
از بدترين نوع جدايي ، گسستن پيوند زناشويي است كه كودك از مادر و
برادر از برادر دور مي افتد .
آنان ساليان سال در آرزوي ديدار يكديگر
لحظه شماري مي كنند و آتش حسرت در دل دارند .
به راستي آيا
بچه هاي طلاق با اين ضربه هاي جبران ناپذير روحي و عاطفي ،
مي توانند شخصيت سالم داشته و فرد مفيدي براي آينده ميهن خويش باشند ؟

افراد بسياري هستند كه عجولانه و تحت تأثير احساسات ، به جدايي تن
مي دهند و سپس پشيمان مي شوند يا اينكه فرد سومي با وسوسه هاي
شيطاني ، پيوند زناشويي آنان را به هم مي زند .
تفرقه گرايان ، به آنان
وعده هاي پوچ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحه ، ش 2138 .


61


مي دهند و ديري نمي پايد كه آنان به ناپسند بودن عمل
خويش پي مي برند ، ولي افسوس كه ديگر اميدي به اصلاح كار نيست .
پيامبر
عظيم الشأن اسلام در نكوهش تفرقه افكنان مي فرمايد :

لَعَنَ اللهُ مَنْ فَرَّقَ بَيْنَ الوالِدَةِ
وَ وَلَدِها وَ بَينَ الاَْخِ وَ اَخيهِ .
( 1 )

خدا لعنت كند كسي را كه ميان فرزند و مادر و
برادر و برادر جدايي مي افكند .

جلب اعتماد مردم

بعضي ها آن قدر پاك و با ايمانند كه
ديگران در امور دين و دنياي خود به آنان اعتماد مي كنند و در گرفتاري ها
و سختي ها ، آنان را پشتوانه خويش مي دانند .
بسيار نيكوست كه انسان به
چنان مرتبه والايي دست يابد كه ديگران او را مايه دلگرمي خود بشمارند و اسرار و
درخواست هاي خود را با او در ميان بگذارند .
چنين فردي كه براي وجدان و
شرافت انساني احترام قائل است ، در هيچ حالي ، ارزش هاي معنوي خويش را فداي
خواسته هاي زودگذر دنيوي نمي كند .
به يقين ، خداوند به اين افراد كه
پناه گاه و تكيه گاه مردمند ، نظر لطف دارد و آنان را مشمول رحمت خويش
قرار مي دهد .
پيامبر اسلام ، اعتماد مردم را مايه خوشبختي انسان
مي داند و مي فرمايد :

كَفي بِالْمَرْءِ سَعادَةً أَنْ يُوثَقَ بِهِ
في أَمْرِ دينِهِ وَ دُنْياهُ .
( 2 )

در خوشبختي مرد همين بس كه در كار دين و
دنيايش به او اعتماد كنند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 2240 .

2 . همان ، ش 2135 .


62


جلب رضايت الهي

اگر انسان تشخيص دهد كه كاري مورد رضايت
الهي است ، بايد با تمام توان در انجام آن بكوشد ، هر چند ديگران را ناخوش
آيد .
حتي اگر ديگران به او اعتراض كنند ، وي نبايد در انجام وظيفه كوتاهي
كند .
آنچه اهميت دارد ، ترجيح دادن رضايت الهي بر رضايت بندگان است .
چنين
كرداري از اعتقاد عميق و ايمان راسخ انسان هاي وارسته ريشه مي گيرد كه
دنيا را بسيار ناچيز و هر حب و بغضي را در برابر خشم و رضاي الهي ناپايدار
مي دانند .
جلب رضايت الهي از توصيه هاي پيامبر گرامي اسلام
است .
ايشان مي فرمايد :

مَنْ إِلْتَمَسَ رِضيَ اللهِ بِسَخَطِ
النّاسِ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ . . . .
( 1 )

هر كس رضاي خدا را بر خشم مردم ترجيح دهد ،
خداوند از او راضي مي شود . . . .

جنس فاسد

بعضي افراد سودجو ، اجناس فاسد شده را با ظاهرسازي ، به عنوان جنس
سالم به مشتريان مي فروشند .
اين عمل بيشتر در ميدان هاي
ميوه فروشي و تره بار شايع است و فروشنده با اينكه مي داند يك طرف
ميوه فاسد شده و قابل استفاده نيست ، آن را به شيوه مخصوصي مي چيند .
آن گاه
با تردستي ويژه اي به فروشنده مي فروشد .
اين عمل بسيار ناپسند و اجحاف
است و نارضايتي
خريدار از جنس خريداري شده ، فروشنده را
مديون خواهد كرد .
در نتيجه ، بركت از مال و دارايي فروشنده رخت
برمي بندد .
رسول گرامي اسلام مي فرمايد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 2783 .


63


ما مِنْ عَبْد يَبيعُ قالِداً اِلاّ سَلَّطَ
اللهُ عَلَيْهِ تالِفاً .
( 1 )

خداوند به هر كس كه جنس فاسد بفروشد ، تلف
كننده اي مسلط خواهد كرد .

جواب نامه

بعضي افراد در پاسخ دادن به نامه دوستان و آشنايان درنگ
مي كنند يا نامه را براي زماني طولاني يا براي هميشه بي پاسخ
مي گذارند .
وقتي كسي نامه اي مي نويسد ، در انتظار پاسخ است و
پاسخ ندادن ، نوعي سهل انگاري و بي توجهي به نويسنده نامه است .
چه بسا در
نامه درخواستي داشته باشد كه با پاسخ گويي به آن ، تكليف كار معلوم شود و فرد
بتواند خواسته خود را از راه ديگري تأمين كند .
بر اين اساس ، پيامبر اسلام
مي فرمايد :

اِنَّ لِجوَابِ الْكِتابِ حَقّاً كَرَدِّ
السَّلامِ .
( 2 )

به درستي كه پاسخ نامه لازم است ،
همان گونه كه پاسخ سلام واجب است .

« چ »

چشم داشتن به مال ديگران

چه خوب است كه انسان به فكر كار خويش باشد و
فكر و ذهنش را به كار و مال ديگران ندوزد ؛ زيرا اين كار ، نه تنها سودي براي وي
ندارد ، بلكه سبب اختلال روحي او مي شود و از وقت و انرژي او
مي كاهد .
بدين ترتيب نيرويي را كه مي تواند در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 2684 .

2 . همان ، ش 880 .


64


توسعه زندگي خود به كار گيرد ، در
خيال ها و اوهام هزينه مي كند .
موضوع اينكه فلاني چه مي كند ، چه
معامله اي انجام داده ، چقدر سود برده و چقدر مال و منال اندوخته است ، نه تنها
فايده اي ندارد ، بلكه مايه نگراني فرد مي شود و گاهي درصدد مقايسه
برمي آيد .
گاهي هم دچار ترديد در روزي رساني خداوند مي شود و به
همين سبب ، خود و ديگران را سرزنش
مي كند .
رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) در اين باره مي فرمايد :

مَنْ مَدَّ عَيْنَيْهِ اِلَي مَا فِي اَيْدِي
النّاسِ مِنْ دُنْياُهم طالَ حُزْنُهُ وَ سَخَطَ مَا قَسَّمَ اللّهُ لَهُ مِنْ
رِزْقِهِ وَ تَنَغَّصَ عَلَيْهِ عَيْشُهُ
. ( 1 )

كسي كه به مال و منال مردم چشم داشته باشد ،
غم و اندوه او طولاني مي شود و از رزقي كه خدا براي او مقرر فرموده است ،
خشم ناك مي گردد و زندگي براي او تيره مي شود .

« ح »

حفظ آبرو

آبرو براي هر انساني مسئله با اهميتي است كه
براي حفظ آن حاضر است جان خود را فدا كند .
آبروي انسان ، بزرگ ترين تكيه گاه
شخصيت اوست ، ولي متأسفانه در
بعضي موارد ، بجا يا نابجا ، چنان آبروي افراد بر
باد مي رود كه تا پايان عمر از
زير بار سنگين بي آبرويي خارج
نمي شوند .
در اين حال فكر مي كنند همه حيثيت آنان لكه دار شده
است و زبانزد خاص و عام گشته اند .
به اين دليل از مشاركت دست مي كشند
و خود را از ديگران پنهان مي سازند .
چه پسنديده است حتي در مواردي كه فرد ،
اشتباهي انجام داده است ، گونه اي با او رفتار شود كه آبرويش محفوظ
بماند .
به يقين ، اگر كسي ، حيثيت بي گناهي را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 51 .


65


بي دليل لكه دار كند ، خود نيز به خواري خواهد
افتاد .
پيامبر بزرگوار اسلام درباره حفظ آبروي برادران ديني مي فرمايد :

مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ اَخيهِ رَدَّ اللهُ
عَنْ وَجهِهِ النّارَ .
( 1 )

خدا ، آتش را از چهره كسي كه از آبروي برادر
ديني خويش دفاع كند ، بازمي دارد .

حفظ آبروي ديگران

بارها ديده يا شنيده ايم كه افرادي ، با ايثار و گذشت ،
آبروداري مي كنند و نمي گذارند آبروي ديگران بريزد .
در نتيجه ، پيش
وجدان خويش و خلق خدا سرافراز شده اند .
از سوي ديگر مي بينيم برخي
افراد ، به دليل مسائل كم اهميت و بي ارزش ، آبرو و حيثيت ديگران را از بين
مي برند .
گاهي اين آبروريزي چنان سنگين است كه فرد ناگزير مي شود شهر
و كاشانه خود را ترك كند و به جايي پناه ببرد كه كسي او را نمي شناسد .
حضرت
محمد ( صلّي الله عليه وآله ) ، حفظ آبروي مسلمان را واجب
مي داند و مي فرمايد :

أَرْبَي الرِّبا شَتْمُ
الاَْعْراضِ . . . .
( 2 )

بدترين ربا ، ناسزايي است كه نسبت به آبروي
مردم گفته شود . . . .

حق كشي

برخي افراد ، تنها و تنها به منافع خويش
مي انديشند و براي به دست آوردن سود بيشتر مي كوشند از راه هاي
گوناگون ، اموال و حقوق ديگران

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحه ، ش 3014 .

2 . همان ، ش 260 .


66


را از چنگ آنان بيرون آورند .
اين افراد ،
گاهي مستقيم و زماني غيرمستقيم ، براي اجراي اين مقاصد شوم ، نقشه هاي گوناگوني
طرح مي كنند تا صاحب حق را به چشم پوشي از حق خويش وادار كنند .
طول
دادن ، امروز و فردا كردن و به تأخير انداختن حق يا كار مردم به
منظور خسته كردن و گذشتن از حق خويش از اين نقشه هاي
فريب كارانه به شمار مي رود .
پيامبر گرامي اسلام در نكوهش اين عمل
ناپسند مي فرمايد :

وَيْلٌ لِمَنْ اسْتَطالَ عَلي مُسْلِم
فَانْتَقَصَ حَقَّهُ .
( 1 )

واي بر كسي كه حق مؤمني را به تدريج
مي خورد .

حل اختلاف

رفع اختلاف ، از بهترين كارهايي است كه مورد رضاي خداوند و مخلوقات
اوست .
اين اختلاف ها ممكن است در سطح خانواده به وجود آيد كه اگر
ريشه دار شود ، سبب از ميان رفتن بنيان هاي خانوادگي
مي گردد .
چنانچه اختلاف در سطح اجتماع باشد ، زيان هاي آن به مراتب
بيشتر است .
البته گاهي طرفين دعوا از كرده خود پشيمان مي شوند و انتظار
دارند كسي با ميانجي گري ، آنان را آشتي دهد و محبت و مودّت پيشين را به آنان
بازگرداند .
رسول گرامي اسلام در اين باره مي فرمايد :

أَفْضَلُ الصَّدَقَةِ إِصْلاحُ ذاتِ
الْبَيْنِ .
( 2 )

بهترين صدقه ، اصلاح و آشتي ميان دو نفر
است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 3192 .

2 . همان ، ش 407 .


67


حلال و حرام

برخي مي پندارند براي رسيدن به مقام هاي معنوي ، بايد
بسياري از نعمت هاي پروردگار را بر خود حرام كنند و از آنها بهره
نگيرند .
ازاين رو ، مي كوشند با پرهيز از خوردني ها و
نعمت هاي گوناگون خداوند ، برخود و خانواده خويش ، سخت گيري كنند .
چنين
رفتاري ، آنان را به مراتب قرب معنوي نمي رساند ، بلكه به چاه كفران و گمراهي
درخواهد افكند .
رشد مادي و معنوي ، به سلامت مزاج و روح آدمي بستگي دارد و اين
مسئله ، هنگامي براي او فراهم مي آيد كه در مسير طبيعي و در چارچوب حلال و حرام
الهي ، گام بردارد .
سخت گيري بي مورد ، روح و جسم انسان را بيمار و به
كسالت و ملال دچار مي كند .
در نتيجه ، پيمودن مسير تعالي بر او ناممكن
مي شود .
پيامبر رحمت در تشبيه هشدار دهنده اي مي فرمايد :

إِنَّ مُحَرِّمَ الْحَلالِ كَمُحَلِّلِ
الْحَرامِ .
( 1 )

كسي كه حلال خدا را حرام مي كند ، مانند
كسي است كه حرام خدا را حلال مي كند .

حيا و ايمان

حيا با فلسفه وجودي انسان ، پيوندي ديرينه دارد .
از نظر اسلام
كسي كه حيا ندارد ، دين ندارد ؛ زيرا دين مي كوشد تا انسان ، به اخلاق و رفتار
انساني آراسته شود ، در حالي كه شخص بي حيا ، از اين هدف فرسنگ ها فاصله
دارد .
البته حيا به اين معنا نيست كه انسان به گونه اي سر به زير باشد كه
در هر جا فريب بخورد يا توان پرسش از مشكلات خود را نداشته باشد يا نتواند از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 902 .


68


حقوق خود پاسداري كند .
اسلام چنين حيايي را مردود
مي شمارد .
انسان با حيا كسي است كه در گفتار و كردار ، ادب و نزاكت را
رعايت و در زمان مناسب ، از منافع دنيوي و اخروي خود دفاع كند .
پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) :

الحياءُ وَالايمانُ قُرِنا جَميعا فَاِذا
رُفِعَ اَحَدُهُما رُفِعَ اْلآخَرُ .
( 1 )

حيا و ايمان قرين يكديگرند .
وقتي يكي رفت ،
ديگري هم خواهد رفت .

« خ »

خبر ناموثق

بعضي افراد به محض اينكه خبري را شنيدند ، بدون آگاه شدن از درستي
يا نادرستي اش ، آن خبر را براي ديگران نقل مي كنند و به گونه اي
رفتار مي كنند كه انگار خود شاهد ماجرا بوده اند و اين كار در پيش
ديدگانشان انجام شده است .
اين كار ، نشانه بي توجهي و
بي دقتي گوينده است و شايد سبب پيدايش اختلاف يا ريختن آبروي ديگران
شود .
اگر واقعي نبودن خبر آشكار شود ، گوينده ، احترام و اعتبار خود را نزد ديگران
از دست مي دهد و از آن پس ، مردم حتي اخبار صادقانه او را نيز نامستند و
غيرواقعي مي پندارند .
بنابراين ، انسان بايد سخنان خود را با دليل و سند و
اطمينان از درستي آن نقل كند تا به
پي آمدهاي منفي آن دچار
نشود .
حضرت محمد ( صلّي الله عليه وآله ) ـ آن
امين راست گو ـ مي فرمايد :

كَفي بِالْمَرءِ إِثْماً أَنْ يُحَدِّثَ
بِكُلِّ مايَسْمَعُ .
( 2 )

در گناه كار بودن فرد همين بس كه هر چه
را مي شنود ، نقل كند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 1429 .

2 . همان ، ش 2136 .


69


خداترسي

انسان پرهيزگار در شرايط گوناگون زندگي ، خود را در محضر پروردگار
متعال مي بيند و خدا را شاهد و ناظر رفتار خويش مي داند .
ايمان به
خداوند در اعماقِ جانِ چنين فردي ريشه دوانيده است و رشته حضور الهي را
هيچ گاه گسسته نمي بيند .
وي به هنگام خوشي و ناخوشي ، سختي و سادگي ،
خداوند را نزديك ترين ياور خود مي داند و همچون كساني نيست كه تنها در
سختي ها به درگاه ربوبي روي مي آورند و پس از حل مشكل ، به خدافراموشي و
خودگرايي مبتلا مي شوند .
او ، مودّت و امنيت الهي را بر جاذبه مال و مقام
ترجيح مي دهد و دار قرار را بر دار فرار نمي فروشد .
پيامبر گرامي
اسلام در اين باره مي فرمايد :

اِتَّقِ اللهَ فِي عُسْرِكَ وَ
يُسْرِكَ .
( 1 )

هنگام سختي و خوشي ، خداترس
باش .

خداخواهي

مردان خدا مي توانند با رفتار پسنديده خود ، ديگران را نيز با
طريق قرب الهي آشنا كنند .
آنان مي توانند با سخنان دل نشين و عميق
خود ، وجدان خداجو و خداگراي افراد را بيدار سازند و با كردار خود ، اسوه عملي ديگران
باشند .
رفتار خالصانه اهل حق ، اكسيري است كه قلب بندگان را جلا مي بخشد و
به محبت و مودّت خالق ، رهنمون مي كند .
چه زيبا است انسان به درجه اي
از ايمان و يقين برسد كه ديگران با ديدن او به ياد خداوند بزرگ بيافتند .
همانا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 33 .


70


اينان رستگارانند .
حضرت محمد ( صلّي الله
عليه وآله )
؛ بنده برگزيده خدا كه بشريت را از بربريت به معبودي يگانه ،
رهنمون ساخت ، مي فرمايد :

حَبِّبُوا اللهَ إِلي عِبادِهِ يُحِبُّكُمُ
اللهُ .
( 1 )

خدا را نزد بندگانش محبوب سازيد تا او شما را
دوست بدارد .

خدامحوري و رضايت الهي

انسان موحد در همه كارها ، رضاي الهي را محور قرار مي دهد و
كارهاي خود را با آن تنظيم مي كند .
هر جا كه كاري را هم سو با رضايت
الهي نيافت ، ترك مي كند و اگر كاري را پرمشقت ، ولي مقبول الهي ديد ، تمام
زحمت هايش را به جان مي خرد تا آن را به انجام رساند .
بي شك ،
خداوند از چنين فردي راضي است و بهشت در انتظارش خواهد بود .
پيداست كسي كه به
چنين مقامي دست مي يابد ، با افراد عادي متفاوت است و حب و بغض او تنها براي
خدا خواهد بود .
اگر با كسي دوستي مي كند ، چون او را بنده خوب خدا
مي داند ، هم نشيني با او را مطلوب مي پندارد ؛ زيرا ديدار و رفتار آن
دوست ، او را به ياد خدا مي اندازد و بر درجه يقين و حضورش
مي افزايد .
اگر كسي را نيز از خود مي راند ، به اين سبب است كه او مسير
رحماني را رها كرده و به جاده شيطاني وارد شده است .
پس چون هم گامي با او
را سراسر زيان مي بيند ، از او مي برد .
به راستي كه رسيدن به اين
مقام ، بسيار دشوار است و به خاطر دشواري آن ، چنين آدمي را مي توان از
برگزيدگان خاص الهي به شمار آورد ، چنان كه پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 1344 .


71


وُدُّ الْمُؤمِنِ اَلْمُؤمِنَ فِي اللّهِ
مِنْ اَعْظَمِ شُعَبِ الاِيْمانِ وَ مَنْ اَحَبَّ فِي اللّهِ وَ اَبْغَضَ فِي
اللّهِ وَ اَعْطَي فِي اللّهِ وَ مَنَعَ فِي اللّهِ فَهُوَ مِنَ
الاَصْفِياءِ .
( 1 )

دوستي مؤمن با مؤمن براي رضاي خدا ، از
بزرگ ترين رشته هاي ايمان است و كسي كه براي خدا دوست بدارد و براي خدا
با كسي دشمن باشد و براي خدا بخشش داشته باشد و براي خدا از دادن ، خودداري كند ، از
برگزيدگان است .

انساني كه در دايره خشنودي خداوند گام برمي دارد ، براي انجام
كار ، از تمام امكانات لازم بهره مي گيرد .
حتي اگر به نتيجه هم نرسيد ،
اندوهگين نمي شود ؛ زيرا به وظيفه خويش عمل كرده و مصلحت او چنين بوده
است .
چه بسيار نتايجي كه آدمي به گمان خود ، آنها را نيكو مي شمارد ، ولي در
واقع ، جز زيان نصيبش نمي شود .
درباره نعمت ها هم انسان بايد بخشنده
واقعي را بشناسد و از او سپاس گزاري كند .
ممكن است واسطه هايي اين
نعمت ها را به آدمي برسانند ، ولي نبايد هرگز سبب اصلي را فراموش
كند .
پيامبر گرامي اسلام در توصيه اي مي فرمايد :

اِنَّ مِنَ الْيَقِينِ اَنْ تَرْضَي اَحَداً
بِسَخَطِ اللّهِ وَ لا تَحْمَدَ اَحَداً بِما آتَاكَ اللّهُ وَ لا تَذُمَّ اَحَداً
عَلَي مَا لَمْ يُؤتِكَ اللّهُ .
( 2 )

از نشانه هاي يقين آن است كه براي رضاي
كسي ، خدا را از خود خشمگين نسازي .
در برابر نعمت هايي كه خداوند به تو داده
است ، فردي را سپاس نگويي و در مورد آنچه خدا به تو نداده است ، كسي را
نكوهش نكني .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 48 .

2 . همان ، ص 6 .


72


خدمت به مردم

بعضي از مردم براي خدمت به ديگران هيچ علاقه اي ندارند و
همچون طلب كاران در انتظار كمك و ياري ديگران نشسته اند .
آنان با
اينكه امكانات كافي نيز دارند ، ولي همچنان منتظر مساعدت بيشتر هستند .
از سوي
ديگر ، با نيكاني روبه رو مي شويم كه در راه خدمت به خلق الله ، چنان شيفته
و از خود باخته اند كه سر از پا نمي شناسند و هر شب به اميد آن
مي خوابند كه فردا ، باري از دوش درمانده اي بردارند و دل هاي
شكسته اي را آرامش بخشند .
اينان نه تنها از خدمت به مردم خسته
نمي شوند ، بلكه هر روز در اين راه تشنه تر مي شوند .
در حقيقت ،
آنان محبوب خداوندند كه رفع نياز مردم دردمند به دست آنان سپرده شده است .
پيامبر
رحمت مي فرمايد :

إِذا اَرادَ اللهُ بِعَبْد خَيْرَاً صَيَّرَ
حَوائجَ النّاسِ اِلَيْه .
( 1 )

وقتي خداوند براي بنده اي نيكي بخواهد ،
حاجت مردم را در دست او قرار مي دهد .

خدمت گزاري

خدمت به خلق خدا ارزش والايي دارد ؛ زيرا رضايت الهي را فراهم
مي آورد .
در راه خدمت به مردم با دو گروه روبه رو هستيم ؛
دسته اي ، با تبليغ هاي رنگارنگ و دميدن در بوق و كرنا ، چنان وانمود
مي كنند كه از خيرخواهان و نيكوكاران نامدار هستند ، در حالي كه با اندكي بررسي
درمي يابيم كه انگيزه هاي غيرخدايي ، چهره آنان را پوشانيده است .
گروهي
ديگر ، بي صدا و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحه ، ش 144 .


73


بي ريا ، سودمندترين خدمت ها را براي مردم نيازمند انجام
مي دهند و تنها خداوند را ناظر رفتار خود مي دانند .
پيامبر
عظيم الشأن اسلام درباره خدمت به مردم و سود رساندن به ديگران
مي فرمايد :

اَصْلَحُ النّاسِ اَصْلَحُهُمْ
لِلنّاسِ .
( 1 )

بهترين مردم كسي است كه براي مردم سودمندتر
باشد .

خريدار پشيمان

ممكن است خريدار ، پس از گذشت چند ساعت يا چند روز از معامله
پشيمان شود .
در اين حال ، فروشنده بايد با صبر و حوصله و گذشت و سعه صدر با
او برخورد كند .
هرچند فروشنده مي تواند از قبول جنس
فروخته شده خودداري كند ، ولي رسم جوان مردي ايجاب مي كند كه درخواست او
را بپذيرد و او را مورد لطف و مرحمت خود قرار دهد .
به يقين ، اين برخورد ، اثر
عميقي بر آن شخص خواهد گذاشت و هنگام برخورد با آن فرد يا شنيدن نام
وي در
محافل ديگر ، با احترام خاصي از او ياد خواهد كرد .
پيامبر گرامي اسلام
مي فرمايد :

مَنْ أَقالَ نادِماً بَيْعَهُ أَقالَهُ اللهُ
تَعالي عَثْرَتَهُ .
( 2 )

هر كس ، معامله پشيماني را پس بگيرد ، خداوند
از لغزش او درمي گذرد .

خريد نسيه

بعضي افراد به خريدن جنس نسيه اي عادت
كرده اند .
آنان حتي اجناس غيرضروري را با وعده و وعيد به نسيه مي خرند
و بعدها به دليل بدقولي ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 317 .

2 . همان ، ش 2860 .


74


اعتبار خود را از دست مي دهند .
تجربه نشان داده است كه
بيشتر اوقات ، نسيه خريدن اين افراد چنان گسترش مي يابد كه معامله هاي
بزرگ انجام مي دهند و در پايان ، به سرشكستگي و ورشكستگي دچار
مي شوند .
انسان مسلمان بايد آينده نگر باشد و اقتصاد متوازني را در
پيش بگيرد و آنچه را ضروري نمي داند ، بر خود تحميل نكند تا رسواي عام و خاص
نشود .
پيامبر عظيم الشأن در معرفي سيره پسنديده خويش مي فرمايد :

لا أَشْتَري شَيْئَاً لَيْسَ عِندي
ثَمَنُهُ .
( 1 )

آنچه را بهايش نزدم نيست ،
نمي خرم .

خشم

اسب سركش ، گاهي اختيار را از سوارش مي گيرد و با
بي رحمي تمام ، او را بر زمين مي كوبد و براي مدتي وي را در پي دوا و
درمان راهي مي كند .
حتي ممكن است اين سركشي ، به قيمت جان او تمام
شود .
خشم و غضب نيز همين حالت را دارد ؛ يعني تعادل روحي و رواني آدم را برهم
مي ريزد و ابزار تعقل او را از كار مي اندازد .
در اين هنگام ،
تصميم هايي مي گيرد كه پي آمدهاي جبران ناپذيري خواهد
داشت .
چه بسا انسان هايي كه براي يك لحظه عصبانيت ، ساليان درازي ازعمر
ارزشمند خود را پشت ميله هاي زندان به سر برده و حتي جان خود را از دست
داده اند .
افزون بر اين ، بر اثر خشم فراوان ، آدمي كارهايي انجام
مي دهد يا سخناني را بر زبان مي آورد كه از وقار او مي كاهد و چهره
اجتماعي و خانوادگي وي را زير سؤال مي برد .
براي رهايي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 2427 .


75


از چنين پي آمدهاي زيان باري ، راهنمايان ديني ، آدميان
را به بردباري و مهار خشم و غضب فراخوانده اند .
مردي به پيامبر اسلام گفت : مرا سفارشي بفرماييد .
حضرت فرمود : خشم مكن .
بار ديگر عرض كرد : باز هم
توصيه اي بفرماييد : حضرت باز هم فرمود : خشم مكن .
سپس پيامبراكرم ( صلّي الله عليه
وآله )
فرمود :

لَيْسَ الشَديدُ بِالصُّرعَةِ اِنَّمَا
الشَديدُ الَّذي يَمْلِكُ نَفْسَهُ عِنْدَ الْغَضَبِ .
( 1 )

نيرومند آن نيست كه ديگري را بر زمين بكوبد ،
بلكه نيرومند آن است كه هنگام خشم بر نفس خود مسلط باشد .

خواب صبح گاهي

بعضي افراد ، صبح گاهان از بستر خواب برمي خيزند و با
نشاطي مضاعف ، كار و تلاش را از سر مي گيرند .
عده اي ديگر با گذشت
زماني از روز ، همچنان در بستر خود به اين سمت و آن سمت مي غلتند و مانند
بيماري رنجور ، توان برخاستن ندارند .
اين سستي ، ناشي از پرخوابي آنان است كه به
دليل همين عادت ناپسند ، بسياري از فرصت ها را از دست مي دهند .
در حالي
كه ديگران بخشي از كارهاي روزانه خود را از انجام داده اند ، وي با كسالت از
خواب برمي خيزد و تا پايان روز همچنان در سستي باقي مي ماند .
پس
شايسته است كه به توصيه هاي حضرت رسول ( صلّي الله عليه
وآله )
عمل كنيم و از خواب بي ثمر چشم بپوشيم .
ايشان
مي فرمايد :

أَلصُّبْحَةُ تَمْنَعُ
الرِّزْقَ .
( 2 )

خواب صبح گاهي مانع روزي
است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 47 .

2 . نهج الفصاحه ، ش 1857 .


76


خواندن نامه ديگران

از عادت هاي زشتي كه در برخي افراد وجود دارد ، اين است كه بي
اجازه ، نامه ديگران را مي خوانند يا در كار ديگران تجسس
مي كنند .
اينان براي توجيه كار نادرست خود مي گويند : « من و او
نداريم » ، « بين ما يگانگي كامل وجود دارد » .
البته اين عذري ناپذيرفتني است و حتي
اگر پدر و فرزند ، نامه هاي همديگر را بخوانند ، ناراحت مي شوند ؛ زيرا ممكن
است مطالبي وجود داشته باشد كه صاحب نامه نمي خواهد ديگران از آن آگاه
شوند .
پيامبر گرامي اسلام با توصيه به ترك چنين كار نكوهيده اي ،
مي فرمايد :

مَنْ نَظَر فِي كِتابِ أخيهِ بِغَيرِ إِذْنِه
فَكَأَنّما يَنْظُرُ في النّارِ .
( 1 )

هر كس بي اجازه برادرش به نامه او نگاه
كند ، مانند آن است كه در آتش نگريسته است .

خوش بويي

انسان بنا بر طبيعت خود ، بوي خوش و نيكو را دوست دارد و از بوي بد
بيزاري مي جويد .
ازاين رو ، همواره مي كوشد فضاي زيستگاهش عطرآگين
باشد و از بوي بد پرهيز دارد .
مكتب اسلام ، پاكيزگي و بهداشت فردي و اجتماعي را
سرلوحه دستورهاي ارزشمند خود قرار داده است و بر رعايت آن در مكان هاي ارزشمند
مانند مساجد و زيارت گاه ها بيشتر تأكيد مي كند ؛ زيرا سبب جذب بيشتر
مردم به اين مكان ها مي شود .
پيامبر اسلام نيز هميشه خوش بو بود
و به ديگران توصيه مي فرمايد :

اِنَّ خِيارَ عِبادِاللهِ المُوفوُنَ
المُطيبُونَ .
( 2 )

بهترين بندگان خدا كساني هستند كه به وعده
وفا مي كنند و عطر به كار مي برند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 2846 .

2 . همان ، ش 850 .


77


خوش رفتاري با
خانواده

اعضاي خانواده در برابر يكديگر ، وظايف و حقوقي دارند ، مانند : تأمين امكانات رفاهي و آسايش و خوش رفتاري متقابل .
متأسفانه افرادي يافت
مي شوند كه در بيرون از محيط خانه ، بسيار خوش اخلاق و خوش برخورد هستند ، ولي
زماني كه وارد محيط امن خانواده مي شوند ، بسيار سخت گيرند و مانند
انسان هاي خودخواه و پرتوقع ، انتظار دارند كه ديگران مطيع دربست آنان
باشند .
اينان هرگز با كسي مشورت نمي كنند و براي اعضاي خانواده ارزشي قائل
نيستند .
به سخنان ديگران گوش نمي دهند و بي حوصله و زورگو
هستند .
گويي اين فرد همان انسان خوش رو و خوش اخلاق بيرون از خانه
نيست .
اسلام اين خصلت ناپسند را بسيار نكوهش كرده است و پيامبر گرامي اسلام براي
تأمين ثبات و آسايش خانواده و توصيه به بهترين رفتارها در محيط خانواده
مي فرمايد :

خِيارُكُمْ خَيْرُكُمْ
لاَِهْلِهِ .
( 1 )

بهترين شما كساني هستند كه براي اهل خود
بهترند .

خوش رفتاري با مردم

خوش رفتاري از راه هاي جلب محبت ديگران است .
خوش رفتاري ،
اكسيري است كه دل ها را به هم پيوند مي زند و كارهاي به ظاهر ناشدني را
ممكن مي سازد .
خداوند رحيم به پيامبر خدا اعلام مي دارد كه اگر تو
فردي خشن و بداخلاق بودي ، همگان از پيرامونت پراكنده مي شدند .
باري ، راز
موفقيت پيامبر گرامي اسلام ، برخورداري از اخلاق نيكو بود و همين عامل

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 1477 .


78


سبب شد مردم گروه گروه به ايشان بپيوندند و دين مبين اسلام در همه
جا گسترش يابد .
ايشان مي فرمايد :

اَحَبُّ عِبادِاللهِ اِلَي اللهِ
اَحْسَنُهُمْ خُلْقاً .
( 1 )

بهترين بندگان خداوند ، خوش اخلاق ترين
آنهاست .

خوش قلبي

خوش قلب كسي است كه مي كوشد از هيچ كس كينه و كدورتي به دل
راه ندهد .
وي از خوشحالي ديگران ، شادمان و از بدحالي آنان ، اندوهگين
مي شود .
خود را از هم نوعان جدا نمي داند و در فراز و
نشيب ها در كنار آنان ، احساس آرامش مي كند .
اين ويژگي ، نشانه پاكي روح
و رشد و كمال مقام انسانيت اوست .
بعضي افراد گاهي پا را فراتر مي نهند و
حتي بدي ها را با خوبي پاسخ مي گويند .
چنين برخورد سازنده اي در
سيره پيامبر گرامي اسلام ديده مي شود .
ايشان مي فرمايد :

مَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ صالِحٌ تَحَنَّنَ
اللهُ عَلَيْه .
( 2 )

خداوند مشتاق كسي است كه قلبي نيكو
دارد .

خيرخواهي

انسان مسلمان خود را در غم و شادي ديگران شريك مي داند ؛ يعني
آنچه را براي خود مي خواهد ، براي ديگران نيز خواهان است و آنچه را براي خود
آرزو مي كند ، براي ديگران نيز آرزومند است .
در اين حال ، اگر موفقيت و كمالي
نصيب ديگران شود ، لذت مي برد و اين ، اوج خيرخواهي است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 84 .

2 . همان ، ش 2913 .


79


مسلمانان عضو خانواده بزرگ اسلامي اند و بايد در غم و شادي
يكديگر شريك باشند .
پس بكوشيم به فرمايش رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) جامه عمل بپوشانيم و چنين احساسي را
در خويشتن پديد آوريم ، آنجا كه مي فرمايد :

اَحْبِبْ لِلنّاسِ ما تُحِبُّ
لِنَفْسِكَ .
( 1 )

آنچه براي خود مي پسندي ، براي ديگران
نيز بخواه .

« د »

دانش اندوزي

همه كساني كه به مراتب بالايي از علم و آگاهي رسيده اند ، از
هر فرصتي براي كسب دانش سود جسته اند .
آنان از مطالبي كه ديگران قابل
مطالعه نمي دانند و به راحتي از كنار آن مي گذرند ، بي اعتنا
نمي گذرند و در راه تحصيل علم ، مرارت ها و سختي هاي فراواني را بر
خود هموار مي كنند .
آنان با چشم پوشيدن از خواب و خوراك ، كنار نهادن
تكبر و غرور و با فروتني و احترام در برابر استاد ، ساعت ها و ماه ها و
سال ها به تعليم و آموختن نشسته اند .
در نظر اينان ، دانش همانند آب
دريا است كه هرچه از آن مي آشامند ، همچنان خود را تشنه تر و نيازمندتر
مي بينند .
پيامبر گرامي اسلام در توصيه به فراگيري دانش
مي فرمايد :

اَعْلَمُ النّاسِ مَنْ جَمَع عِلْمَ النّاسِ
اِلي عِلْمِهِ .
( 2 )

دانشمندترين شخص آن است كه علم ديگران را بر
علم خود بيافزايد .

دانشجو بايد از تنبلي و بي كاري دوري كند و با پشتكار به كسب
دانش بپردازد .
دانشجو بايد از هر فرصتي كه پيش مي آيد ، بيشترين بهره را
ببرد تا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 87 .

2 . همان ، ش 360 .


80


موفقيت لازم را به دست آورد .
دانش طلبان از شتاب نكردن در
بهره گيري از زمان ، بيشترين زيان را مي بينند ؛ زيرا دانشجو بايد در طلب
علم همچون تيري از چله كمان رها شود و از اما و اگرها و امروز
و فرداها رها باشد .
پيامبر گرامي اسلام كه پي جويي و پي گيري علم را
تا راه هاي دوردست توصيه مي كرد ، درباره جد و جهد براي فراگيري دانش ،
سخني نيكو به يادگار گذاشته است :

اُغْدُوا فِي طَلَبِ الْعِلْمِ فَاِنّ
الْغُدُوَّ بَرَكَةٌ وَ نَجاحٌ .
( 1 )

در طلب دانش زودخيز باشيد ؛ زيرا در زودخيزي ،
بركت و كام يابي است .

دانشمندان بي عمل

بعضي از مردم ، ديگران را ارشاد و راهنمايي مي كنند و راه خير
و سعادت را به آنان نشان مي دهند .
آنها را از زشتي گناه آگاه مي كنند
و راه خير و سعادت را پيش پاي آنان قرار مي دهند .
به طور كلي ، مردم در پرتو
دانش و فضل اين دانشمندان به رضوان الهي دست مي يابند و سعادتمند و رستگار
مي شوند ، ولي آن گاه كه نوبت به خودشان مي رسد و بايد به
دانستني هاي خود عمل كنند ، درمانده مي شوند و در مقام عمل كم
مي آورند .
تو گويي اين اندوخته ها را فقط براي راهنمايي ديگران در
مخزن ذهن خود بايگاني مي كنند .
اين افراد جز حسرت و پشيماني و گزيدن
زبان هاي خويش بهره اي ندارند .
پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) درباره وضعيت اين عالمان بي عمل
مي فرمايد :

يُطْلِعُ قَوْمٌ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ
اِلَي قَوم مِنْ اَهْلِ النّارِ فَيَقُولُونَ مَا اَدْخَلَكُمُ النّارَ وَ قَدْ
دَخَلنَا الْجَنَّةَ لِفَضْلِ تَأدِيْبِكُمْ وَ تَعْلِيْمِكُمْ فَيَقُولُونَ اِنّا
كُنّا نَأمُرُ بِالْخَيْرِ
وَ لاَ نَفْعَلُهُ .
( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 376 .

2 . وافي ، ج 14 ، ص 52 .


81


گروهي از بهشتيان به عده اي از دوزخيان
نظر مي افكنند و مي گويند : چه كاري شما را به آتش كشانيد در صورتي كه ما
به بركت تأديب و آموزش شما داخل بهشت شده ايم .
آنان در پاسخ مي گويند : ما به نيكي امر مي كرديم ، ولي خودمان به آن عمل
نمي كرديم .

دانشمند فاسد

اگر دانشمندي از جاده سلامت خارج شود و از دانش خود در مسير
نادرست بهره برداري كند ، مي تواند زيان هاي جبران ناپذيري براي
بشريت داشته باشد .
عالم چون از ظرايف امور آگاه است ، اگر گمراه شود ،
مي تواند تعداد زيادي را به ورطه نابودي بكشد .
عالم ، راه گمراه كردن مردم
را بهتر مي شناسد و مي داند چگونه حقيقت را وارونه و باطل را حق جلوه
دهد .
امروزه بسياري از آسيب ها و زيان هاي جامعه انساني بر اثر
سوءاستفاده دانشمندان از دانششان رخ مي دهد .
دانشمند ، نه تنها
مي تواند فكر مردم را بيمار كند ، بلكه از راه دستاوردهاي علمي او ، گاهي
زيان هاي فراواني متوجه مردم مي شود .
بنابراين ، همان گونه كه يك
عالم بافضيلت مي تواند افراد زيادي را به سوي رستگاري راهنمايي كند تا جامعه
انساني از دانش او بهره بگيرد ، عالم گمراه هم منشأ آسيب هاي بسياري خواهد
شد .
از پيامبر گرامي اسلام پرسيدند : « اَيُّ النّاسِ
شَرٌّ
؛ كدام يك از مردم بدترند ؟ » ايشان فرمود : « اَلْعُلَمَاءُ اِذَا فَسَدُوا ؛ دانشمندان هر گاه فاسد شوند » . ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 35 .


82


دانشوري

علم در منطق اسلام ، نوري است كه پروردگار آن را در قلب هاي
مستعدي پروراند و او را به راه راست و بندگي عاشقانه و عارفانه فرا
مي خواند .
سعادت و نيك فرجامي آدمي در سايه اين دانش به دست
مي آيد .
علم ، آدمي را از تاريكي و ظلمت مي رهاند و او را به سوي نور و
روشنايي رهنمون مي سازد .
آدمي چگونه مي تواند از اين منبع درخشان ،
روي گردان و بي بهره بماند ، در
حالي كه در آموزه هاي روايي ،
پي گيري آن حتي در دوردست ترين سرزمين ها ( يعني چين ) سفارش شده
است .
اصولاً آدمي براي رسيدن به گوهري ارزشمند ، تا اعماق زمين و درياها را
مي كاود و دانش نيز چنين است ؛ گوهري ارزشمند و عافيت آفرين كه هر رنج و
زحمتي براي به دست آوردن آن رواست .
بايد كوشيد و لباس زيباي دانش را بر تن كرد و
خود را به زيور ارزش ها آراست كه اگر چنين شود ، منزلت دنيوي و سعادت اخروي
نصيب آدمي مي شود .
علم ارزشي ، مسير زندگي را به درستي مي نماياند و
بهترين يار و ياور آدمي در حل مشكلات و آراستن به فضايل اخلاقي است .
انسان
دانشمند ، بسيار دقيق است و هر چيزي را آن گونه كه بايد ، ادا
مي كند .
پيامبر دانش گستر و دانشمندپرور در فضيلت دانش
مي فرمايد :

بِالْعِلْمِ يُطاعُ اللّهُ وَ يُعْبَدُ وَ
بِالْعِلْمِ يُعْرَفُ اللّهُ وَ يُوَحَّدُ وَ بِهِ تُوصَلُ الاَْرْحامُ وَ يُعْرَفُ
الْحَلالُ وَ الْحَرامُ وَ الْعِلْمُ اِمامُ الْعَقْلِ .
( 1 )

با دانش ، اطاعت و پرستش خدا انجام
مي گيرد .
به واسطه دانش ، خداوند شناخته مي شود و عقيده به يگانگي او
پيدا مي شود .
به وسيله دانش ، حق خويشان ادا مي شود و حلال و حرام
شناخته مي گردد و دانش ، پيشواي عقل است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 28 .


83


دخالت در درگيري

يكي از بدترين كارها اين است كه انسان بي آنكه درباره موضوعي
آگاهي كافي داشته باشد ، پيشاپيش درباره آن نزاع كند يا بدون دليل منطقي و تنها براي
خودنمايي و غرور بي جا ، در دعواي ديگران دخالت كند .
در اين صورت ، نزاعي كه
ممكن است با مصلحت سنجي طرفين ، پايان پذيرد ، به يك اختلاف ريشه اي و عميق
تبديل مي شود .
البته اين گونه افراد به زودي از كرده خود پشيمان
خواهند شد ، ولي « چرا عاقل كند كاري / كه بازآرد پشيماني ؟ » پيامبر گرامي اسلام
با انتقاد از اين عمل ناسنجيده مي فرمايد :

مَنْ جادَلَ فِي خُصُومَة بِغَيْرِ عِلْم
لَمْ يَزَلْ فِي سَخَطِ اللهِ حَتّي يَنْزَعَ .
( 1 )

هر كس بدون آگاهي در خصومتي شركت كند ، در خشم
خداست تا آن گاه كه از آن دست بردارد .

در انتظار فردا

حقيقت اين است كه هيچ كس نمي تواند به
زندگي فرداي خود اعتماد داشته باشد ؛ زيرا هر لحظه در معرض مرگ است و نمي داند
چه چيزي برايش اتفاق خواهد افتاد .
چگونه انسان مي تواند فردا را جزو عمر
خود به حساب آورد ، در حالي كه پيرامون خويش ، كساني را مي بيند كه در يك چشم
برهم زدن با مرگ طبيعي يا حوادث ناگهاني ، به سوي سراي ديگر كوچ مي كنند .
پس
براي تهيه ره توشه آخرت ، با اميد به فردا و فرداها نمي توان
زيست .
بايد لحظه ها را غنيمت دانست و از آن بهره برد ؛ زيرا جز ذات الهي ،
كسي نمي داند چه
سرنوشتي براي فرادي او رقم خورده است .
پيامبر
اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) درباره اميد داشتن واهي به
فرداها مي فرمايد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحه ، ش 2865 .


84


مَنْ عَدَّ غَداً مِنْ أَجَلِهِ فَقَدْ
أَساءَ صُحْبَةَ الْمَوْتِ .
( 1 )

هر كس ، فردا را از عمر خويش شمارد ، مرگ را
خوب نشناخته است .

درخت كاري

اگر نهال كوچكي در زمين بنشانيد ، پس از مدتي به درخت بزرگي تبديل
خواهد شد كه همگان مي توانند از سايه دل پذير آن و ميوه هاي شيرين و
آب دارش بهره گيرند .
درخت كاري در پاكيزگي و تلطيف هوا نيز اثرگذار
است .
البته اين همه فايده ، به يك تصميم به ظاهر ساده برمي گردد .
هنگامي
كه انسان مي تواند با كاشتن يك نهالِ كوچك ، اين گونه براي خود و ديگران
سودمند باشد ، چرا چنين نكند و در سرسبزي و زيبا سازي محيط پيرامون خود نقش نداشته
باشد ؟ پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) اين عمل را
بسيار ستوده است :

مَنْ غَرَسَ غَرْساً لَمْ يَأْكُلْ مِنْهُ
آدَمِيٌّ وَلا خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ اللهِ إِلاّ كانَ لَهُ
صَدَقَةٌ .
( 2 )

هركه درختي بكارد ، هربار كه انسان يا يكي از
مخلوقات خدا از ميوه آن بخورد ، براي وي صدقه است .

درخواست

تمنّا كردن از ديگران ، از شخصيت و بزرگي آدمي مي كاهد .
بر
اين اساس ، اسلام براي تكريم شخصيت انساني ، دستور داده است تا آنجا كه
مي توانيد دست نياز به سوي اين و آن دراز نكنيد .
در حقيقت ، بي نيازي
در پس پرده مناعت طبع قرار دارد .
كسي كه عزت نفس و بزرگي دارد ، هيچ گاه به
خاطر تأمين اندكي از نيازهاي خود ، رنج خواهش از ديگران را بر خود هموار

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 2926 .

2 . همان ، ش 2921 .


85


نمي كند و خود را پيش ديگران خوار و كوچك
نمي سازد .
عملكرد معصومين ما در قناعت و درخواست نكردن بسيار آموزنده
است .
آنان هيچ گاه براي به دست آوردن چيزي از ديگران مطالبه
نمي كردند و بردباري پيشه مي كردند تا در زمان مناسب به خواسته مشروع خود
دست پيدا كنند .
فقر و غنا به داشتن مال و منال نيست ، بلكه چه بسيار فقيراني كه
در حقيقت ، استغناي نفس داشته اند و بزرگند و چه دارندگاني كه هنوز هم دست نياز
به سوي اين و آن دراز مي كنند .
اينان در واقع ، خود به نوعي فقر و نيازمندي
دچارند كه در ظاهر ديده نمي شود .
به راستي ما جزو كدام دسته ايم ؟

پيامبر ارجمند اسلام درخواست كردن غير ضروري را نشانه فقر
مي شمارد و مي فرمايد :

قِلَّةُ طَلَبِ الْحَوائِجِ مِنَ النّاسِ
هُوَ الْغِنَي الْحَاضِرُ وَ كَثْرَةُ الْحَوائِجِ اِلَي النّاسِ مَذَلَّةٌ وَ هُوَ
الْفَقْرُ الْحاضِرُ .
( 1 )

كم خواهش كردن از مردم ، بي نيازي حاضر و
زياد خواهش كردن از مردم ، خواري و فقر حاضر است .

دروغ گويي

دروغ يكي از انحراف هاي شديد اخلاقي است .
دروغ گو پيوسته
دچار تشويش و نگراني است و بيم آن دارد كه حقيقت مطالب آشكار و او رسوا شود .
بر
اثر كشف حقايق ، شرافت ذاتي دروغ گو از دست مي رود و وي نزد ديگران حقير و
ناچيز مي شود .
دروغ گويي از صفات ناپسندي است كه در همه آيين ها عامل
انحطاط شخصيت فرد و آسيب اجتماعي شمرده شده

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 9 .


86


است .
هر كس راست گوتر باشد ، سخن مردم را زودتر باور
مي كند و هر كه دروغ گوتر است ، بيشتر مردم را دروغ گو
مي شمارد .

از روايات معصومين برمي آيد كه درمان دروغ گويي بر بهسازي
روحي و معنوي آدمي تأثير فراواني دارد .
در حقيقت ، وقتي آدمي ، مادر زشتي ها
را ترك مي كند ، رفته رفته كاستي هاي اخلاقي ديگر را نيز از خود دور
مي سازد .
پيامبر بزرگوار اسلام با تأكيد بر پرهيز از دروغ
مي فرمايد :

اِيّاكَ وَ الْكِذْبَ فَاِنَّ الْكِذْبَ
يُسَوِّدُ الْوَجْهَ ، ثُمَّ يُكْتَبُ عِنْدَ اللّهَ كَذّاباً وَ اِنَّ الصِّدْقَ
يُبَيِّضُ الْوَجْهَ وَ يُكْتَبُ عِنْدَ اللّهِ صادِقاً وَ اعْلَمْ أَنَّ الصِّدْقَ
مُبَارَكٌ وَ الْكِذْبَ مَشْؤُومٌ .
( 1 )

از دروغ بپرهيز ؛ زيرا دروغ ، رو را سياه
مي كند و سپس مرتكب آن ، نزد خداوند دروغ گو نوشته مي شود و راست
گويي ، رو را سفيد مي كند و نزد خداوند راست گو نوشته مي شود و بدان
كه راست گويي ، مبارك و دروغ گويي ، شوم است .

دعا در غياب ديگران

دعاهايي كه در نبود افراد ، در حق آنان انجام مي شود ، بسيار
به اجابت ، نزديك و نشان دهنده كمال اخلاص دعا كننده است ؛ زيرا ممكن است
دعاهايي كه در حضور ديگران انجام مي شود ، با شايبه ريا و جلب اعتماد و رضايت
ذي نفع همراه باشد .
به يقين ، چنين اعمالي نزد پروردگار متعال ، هيچ ارزشي
نخواهد داشت .
دعا كننده در دعاهاي پنهاني كه تنها براي رضايت الهي است ، دعا را
حتي پس از اجابت نيز فاش نمي سازد تا ذي نفع متوجه نشود كه با چه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 14 .


87


واسطه اي ، مورد لطف خداوند قرار گرفته است .
پيامبر اسلام ،
عمل خالصانه را گران سنگ ترين و با ارزش ترين اعمال مي داند و
مي فرمايد :

اَسْرَعُ الدُّعاءِ اِجابَةً دعاءُ غائِب
لِغائِب .
( 1 )

سريع ترين دعا كه اجابت مي شود ،
دعاي غايب براي ديگري است .

دعوت به گمراهي

هر كس مسئول رفتار و گفتار خويش است ، ولي گاهي انسان با گفتار يا
رفتار خويش در گناه يا ثواب ديگران شريك مي شود و آن در صورتي است كه فرد ،
ديگران را به انحراف بكشاند .
برعكس ، چنانچه انسان ، ديگران را به كار و سنت نيكو
فرا بخواند تا به سعادت دنيا و آخرت برسند ، در ثواب عمل كنندگان نيز شريك
خواهند بود .
پس مبادا كه با گفتار و كردار خويش ، ديگران را گمراه كنيم ؛ زيرا در
آن صورت ، عذابي دردناك در انتظارمان خواهد بود .
رسول گرامي اسلام در
اين باره مي فرمايد :

اَيَّما داع دَعا اِلي ضَلالَة فَاتُّبِعَ
فَاِنَّ عَلَيْهِ مِثْلَ اَوْزارِ مَنِ اتَّبَعَهُ . . . .
( 2 )

هر كس كه مردم را به گمراهي بخواند و از او
پيروي كنند ، گناهي مثل گناه عمل كنندگان به آن خواهد
داشت . . . .

دگرگوني هاي زندگي

زندگي هميشه يكنواخت نيست ، بلكه هميشه تغيير ، دگرگوني و فراز و
نشيب هايي دارد .
انسان انديشمند از تحول هاي مثبت و منفي روزگار ، درس
زندگي مي آموزد و درمي يابد كه چه عواملي در شكست يا پيروزي اثرگذار

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحه ، ش 291 .

2 . همان ، ش 1026 .


88


است .
از طبيعت بي جان كه با رويش جوانه ها و دميدن
روح بهار ، طراوت و سرزندگي مي يابد و از پايدار نبودن جاه و مقام ها ، به
ماهيت اين سراي گذر ، پي مي برد .
در نتيجه ، از خواب غفلت
برمي خيزد و خود را براي روزي آماده مي كند كه مال و فرزند به ياري انسان
نمي شتابند .
بلكه قلب سليم و پرهيزگاري ، دستگير انسان است .
پيامبر
اسلام ، كساني را كه از گذر زمان و فراز و فرودهاي روزگار پند نمي گيرند ، نكوهش
مي كند و مي فرمايد :

اَغْفَلُ النّاسُ مَنْ لَمْ يَتَّعِظْ
بِتَغَيُّرِ الدُّنْيا مِنْ حال إِلي حال .
( 1 )

غافل ترين مردم كسي است كه از
دگرگوني هاي دنيا پند نگيرد .

دنياگرايي

مردم دنيا پرست بسيارند و افراد دنيادار هم بي شمار .
تمام
فكر اين افراد در دايره ماديات سير مي كند و انديشه آنان از شهوت ها
فراتر نمي رود .
اگر از دين سخن مي گويند ، بسيار سطحي و گذرا
است .
آنان دين را هم وسيله دست يابي به اهداف دنيوي
خويش قرار داده اند .
اگر ميان دين و دنيايشان تزاحمي پيش آيد و مجبور شوند
يكي را برگزينند ، حتماً در پي دنيا خواهند رفت .
در صورت به مخاطره افتادن
دينشان ، هيچ حساسيتي نشان نمي دهند و بي اعتنا از كنار آن مي گذرند ،
ولي شتابان به دور دنيا مي چرخند و تمام نيروي خود را به كار مي گيرند تا
توشه دنيايي را به دست آورند .
حتي در اين راه از ستمگري و حق كشي ، نيرنگ و
مانند آن هم روي گردان نيستند .
آنان نمي دانند كه چه گوهرهاي ارزشمندي
را در راه به دست آوردن مال ناچيز دنيا هدر داده اند .
پيامبر
اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) براي پيش گيري از اين
وضعيت اجتماعي و بر حذر بودن از اين گونه افراد مي فرمايد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 379 .


89


يَأتِي عَلَي النّاسِ زَمانٌ لاَ يُبَالِي
الرَّجُلُ مَا تَلِفَ مِنْ دِيْنِهِ اِذَا سَلِمَتْ لَهُ
دُنْيَاهُ .
( 1 )

زماني براي مردم پيش خواهد آمد كه مردم به
تلف شدن دين اهميتي نمي دهند ، هنگامي كه دنياي آنها محفوظ و سالم
باشد .

دورانديشي

شتاب زدگي در كارها ، نتيجه اي جز
زيان و پشيماني به همراه ندارد .
براي انجام هر كاري بايد جنبه هاي آن را
خوب سنجيد و پيش بيني هاي لازم را انجام داد و به
عاقبت كار نيز توجه داشت .
بي شك ، با چنين
مقدمه چيني هايي ، درصد موفقيت كارها بالا مي رود و بيشتر
مي توان به نتيجه كار خوش بين بود .
بايد گفت مشورت و مراجعه به افراد
شايسته ، خردمند و كارشناس ، كارگشا خواهد بود .
هرگونه راي زني با ناآگاهان
نه تنها مشكلي را نمي گشايد ، بلكه مشكلي بر مشكلات خواهد
افزود .

در آموزه هاي ديني ، درباره پيمودن مسير صحيح براي
دست يابي به نتايج كار توصيه هاي مؤكدي بيان شده است .
براي مثال ، مردي
از پيامبر اسلام پرسيد : حزم چيست ؟ پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه
وآله )
در پاسخ فرمود :

تَشاوَرْ امْرَءً ذارَأْي ثُمَّ
تُطِيعُهُ .
( 2 )

حزم آن است كه با مردي كه داراي انديشه صحيح
و رأي عاقلانه باشد ، مشورت و از او پيروي كني .

دورويان

ظاهر و باطن بعضي از انسان ها با هم
متفاوت است .
آنان در ظاهر ، ادعاي دوستي مي كنند ، ولي در پنهان بر طبل دشمني
مي كوبند ؛ در جمع ، به تعريف و تمجيد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 52 .

2 . همان ، ص 46 .


90


مي پردازند و در پنهان ، هزار و يك عيب
درست و نادرست را برجسته مي سازند و مي كوشند تا از قدر و قيمت افراد
بكاهند .
اين افراد اگر به كسي هم احترام بگذارند ، از روي صداقت نيست ، بلكه براي
رفع نيازهاي خود ، نزد ديگران كرنش مي كنند .
در ظاهر براي او هزاران دعاي
خير مي كنند ، ولي اگر غمي به ديگران روي آورد ، شادمان مي شوند .
در
حقيقت ، اعتماد كردن به اين انسان هاي دورنگ و در دام آنها گرفتار آمدن ،
آسيب هاي جدي به روح و روان آدمي و دين و ايمان او وارد مي كند .
چه
بسا با تعريف هاي او غرور و بزرگي در خود احساس كند و از جاده بندگي خارج
شود .
پس شايسته است با آشنايي با ويژگي هاي اين افراد كه به وسيله پيامبر
اعظم
( صلّي الله عليه وآله ) بازگو شده است ، از دوستي با آنان پرهيز كنيم .
رسول حقيقت
مي فرمايد :

اِنَّ لِلْمُتَكَلِّفِ مِنَ الرِّجالِ ثَلاثَ
عَلامات : يَتَمَلَّقُ اِذَا شَهِدَ وَ يَغْتَابُ اِذَا غَابَ وَ يَشْمَتُ
بِالْمُصِيبَةِ .
( 1 )

مردمان ظاهرساز و حيله گر سه نشانه دارند : رودرروي اشخاص ، چاپلوسي مي كنند ؛ پشت سرشان ، غيبت و بدگويي مي كنند و به
خاطر مصيبتي كه به ديگران رسيده است ، شادي مي كنند .

دوري از مواضع اتهام

گاهي انسان ، خود ، شخص محترم و آبرومندي است ،
ولي به دليل نشست و برخاست با كساني كه مورد اتهام هستند ، در معرض تهمت قرار
مي گيرد .
مردم مي پندارند او نيز در سلك و پيشه آنان است ؛ چون اگر با
آنان مخالف بود ، به هم نشيني با آنان ادامه نمي داد .
چه بسا ممكن است
او فرد درست كاري باشد ، ولي به دليل رفت و آمد با بدان ، به تدريج خوي و خصلت آنان
را بگيرد و رنگ الهي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 10 .


91


خويش را از دست بدهد .
بنابراين ، بسيار
شايسته است كه انسان ، براي سلامت روح و روان و دوري از اتهام ، دوستي با چنين افرادي
را ترك كند .
پيامبر اكرم
( صلّي الله عليه
وآله )
فرمود :

اَوْلَي النّاسِ بِالتُّهْمَةِ مَنْ جالَسَ
اَهْلَ التُّهْمَةِ .
( 1 )

هر كه با متهمان هم نشيني كند ، بيش از
همه سزاوار تهمت است .

دوستي خدا

آفرينش انسان به گونه اي است كه حب به ذات دارد ، هرچند به
ديگر انسان ها نيز علاقه نشان مي دهد .
حب به ذات سبب مي شود
انسان براي حفظ جان خويش تلاش كند و براي پايداري دوستي ها به فداكاري و
جانبازي دست بزند .
برترين گونه عشق و محبت كه به آن عشق واقعي مي گويند ، حب
به ذات لايزال الهي است .
عاشق خداوند ، دوستي او را بر هر
چيزي مقدم مي دارد و همه هستي خويش را براي محبت او فدا مي كند .
محبت
به خدا در زندگي دنيوي ، با كمك به نيازمندان ، انجام خدمات خداپسندانه و اصلاح امور
هم نوعان تجلي مي يابد .
پيامبر گرامي اسلام در توصيه به علاقه مُحبِّ
و محبوب مي فرمايد :

مَنْ اثَرَ مَحَبَّةَ اللهِ عَلي مَحَبَّةِ
النّاسِ كَفاهُ اللهُ مَؤُنَةَ النّاسِ .
( 2 )

هر كه محبت خدا را بر محبت مردم ترجيح دهد ،
خداوند ، گرفتاري مردم را از او كفايت مي كند .

دين داري

هرچند سرپرست خانواده در برابر تأمين مخارج زندگي مسئول است ، ولي
اين به آن معنا نيست كه در تأمين نيازمندي ها ، از دين و شرف و انسانيت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحه ، ش 975 .

2 . همان ، ش 2837 .


92


بگذرد .
منظور آن است كه او بكوشد از راه هاي پسنديده و
مقبول ، امرار معاش كند .
سرپرستي كه به هر شيوه اي دست مي يازد تا رفاه
و امكانات زندگي را فراهم كند ، افزون بر اينكه در مسير ديانت حركت نمي كند ، به گونه اي ، افراد خانواده را نيز در دام چنين روش هاي
نادرستي خواهد افكند .
چنين شخصي بايد بداند كه به زودي ، همه اندوخته هاي
مادي او به دست وارثان مي افتد و تنها اعمال او مي تواند او را از عذاب
آخرت نجات دهد .
چرا انسان بايد ديانت خود را فداي كساني كند كه نمي توانند
در سختي ها و تنگناهاي حساب رسي ، اندك كمكي به او كنند ؟ بر اين اساس ،
پيامبر اعظم
( صلّي الله عليه وآله ) هشدار مي دهد :

الَوْيلُ لِمَنْ تَرَكَ عيالَهُ بِخَير وَ
قَدِمَ عَلي رَبِّهِ بِشَرّ .
( 1 )

واي بر آن كسي كه خير براي اهل خود نهد و با
شر نزد خدا برود .

دين گريزي

عمل به مفاهيم ديني جز خوش بختي و پيروزي مادي و معنوي به
بار نمي آورد ، همچنان كه سرنوشت كساني كه به اين گنج عظيم پشت مي كنند ،
جز پشيماني نخواهد بود .
هر آن كس كه خواهان سعادت جاودانه است ، بايد هم پاي
دستورهاي ديني حركت كند ؛ زيرا دين داري ، انسان را از حالت سرگرداني
مي رهاند و راه هدايت را فرا روي او مي نماياند .
بعضي دين گريزان
مي كوشند چهره دين را ترسناك نشان دهند و رشته انس و الفت ديني را در جامعه
بگسلند .
در حالي كه بهترين انسان ها ، دين داران هستند كه با
دين داري ، محبوب قلب ها شده اند .
پيامبر محبوب اسلام
مي فرمايد :

لا تُخيفُوا أَنْفُسَكُمْ
بِالدِّينِ .
( 2 )

خويشتن را از دين مترسانيد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 3202 .

2 . همان ، ش 2432 .


93


« ر »

راز داري

اگر شخصي ، رازي نزد شما دارد ، نبايد آن را
آشكار سازيد ؛ زيرا گناه آن كمتر از خيانت در امانت نيست .
در حقيقت ، هنگامي كه
كسي ، رازي را با شما در ميان مي گذارد ، به شما اعتماد كرده و امانتي سپرده
است .
اگر اين راز آشكار شود ، نه تنها در امانت او خيانت شده است ، بلكه
ضربه هاي شديد روحي و رواني بر او وارد مي شود كه جبران ناپذير
است .
آشكار كردن راز ديگران ، مايه آبروريزي برادر مسلمان و زمينه ساز جدال
و بدبيني است .
پيامبر بزرگواردرباره حفظ اسرار ديگران
مي فرمايد :

إذا حَدَّثَ الرَّجُلُ بِحَديث ثُمَّ
الْتَفَتَ فهي أَمانَةٌ .
( 1 )

وقتي كسي حرفي زد و اطرافش را نگاه كرد ( كه
ديگران نفهمند ) ، آن حرف امانت است .

راست گويان دروغين

ظاهر و باطن برخي افراد يكسان است و به دليل اين ويژگي ، همواره
مورد احترام مردم هستند و ديگران به آنان اعتماد دارند .
در مقابل ، با افرادي
روبه رو مي شويم كه با ظاهرسازي و رياكاري هاي حساب شده ، خود را به
عنوان انسان هاي راست گو معرفي مي كنند ، ولي در مواقع مقتضي ، برخلاف
انتظار ظاهر مي شوند .
در اين حالت ، افرادي كه به آنان اطمينان
كرده اند ، پشيمان مي شوند و اعتماد آنان به طور كامل از بين
مي رود .
رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) ، اين
راست گويان دروغين را به شدت مورد انتقاد قرار مي دهد و
مي فرمايد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 197 .


94


كَبُرَتْ خِيانَةً أَنْ تُحَدِّثَ أَخاكَ
حَديثاً هُوَ لَكَ بِهِ مُصَدِّقٌ وَ أَنْتَ لَهُ كاذِبٌ .
( 1 )

خيانتي بس بزرگ است كه تو به برادر خويش سخني
بگويي كه او تو را راست گو شمارد ، در حالي كه دروغ گفته باشي .

راه نجات و رستگاري

انسان در مسير زندگي ، همواره در دو راهي انتخاب قرار دارد ؛ راه
شقاوت يا راه سعادت .
آدمي بر اساس فطرت خدادادي و آموزه هاي وحياني راه را
از بي راه مي شناسد ، ولي مانعي به نام هواي نفس هم بر سر راهش قرار دارد
كه او را از رسيدن به كمال باز مي دارد .
در نتيجه ، عاقبتي جز ناكامي و
بدفرجامي بهره اش نمي گردد .
چه نيكوست كه آدمي در مسير هدايت و صراط
مستقيم ، آموزه هاي نوراني نبي اكرم ( صلّي الله عليه
وآله )
را چراغ راهش سازد كه راه نجات و رستگاري را در ملكه كردن
فضيلت هاي انساني مي شمارند و مي فرمايد اگر اين اخلاق پسنديده و
ارزش ها در وجود آدمي ريشه گيرد ؛ چه در حالت رضا و چه در حال نگراني و خشم ،
رويه اي واحد در پيش مي گيرد و از جاده اعتدال
خارج نمي شود .

اگر بر خلاف اين راه حركت كند ، مانند كسي است كه خلاف جريان آب
شنا مي كند .
در نتيجه ، جز خستگي چيزي برايش به همراه ندارد و او را از مسير
كمال و سعادت دور مي سازد .
توصيه هاي رسول اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) چنين است :

وَ اَمّا الْمُنْجِياتُ : فَالْعَدْلُ فِي
الرِّضا وَ الْغَضَبِ وَ الْقَصْدُ فِي الْغِني وَ الْفَقْرِ وَ خَوْفُ اللّهِ فِي
السِّرِّ وَ الْعَلانِيَّةِ كَأنَّكَ تَراهُ فَاِنْ لَمْ تَكُنْ تَراهُ فَاِنَّهُ
يَراكَ
. ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 2120 .

2 . تحف العقول ، ص 8 .


95


عوامل نجات و رستگاري عبارتند از : عدالت و
ميانه روي در حال خشنودي و غضب ؛ ميانه روي در بي نيازي و نيازمندي ؛
بيم از خدا در نهان و آشكار ، به گونه اي كه گويي او را مي بيني و اگر تو
او را نبيني ، او تو را مي بيند .

پاداش ها و ثواب ها سلسله مراتبي دارند و بعضي كارها ،
ثواب فراوان و بعضي ديگر ثواب كمتر دارند .
ما
انسان ها به معاملات دنيوي اهميت بسياري مي دهيم و همه چيز را به خوبي
مي سنجيم .
در نهايت ، وارد معامله اي مي شويم كه امكان
دست يابي به سود سرشاري براي ما فراهم باشد .
شايسته است همين دورانديشي را
براي فضيلت هاي اخلاقي نيز به كار بنديم تا از گنج بي پايان الهي ،
بهره لازم را به دست آوريم .
تا آنجا كه از كلمات نوراني رسول مكرم
برمي آيد ، اخلاق خوب ، خوش برخوردي و معاشرت نيك ، از جمله كارهايي است كه مقام
بالايي براي انسان به همراه مي آورد .
در ترازوي عمل كسي در روز قيامت ، چيزي
بهتر از خوش خلقي گذاشته نشده است و
خوش اخلاق ، نزديك ترين
هم نشين رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) در روز
رستاخيز است .
رسول اخلاق مي فرمايد :

اَحْسِنْ خُلْقَكَ مَعَ اَهْلِكَ وَ
جِيْرانِكَ وَ مَنْ تُعاشِرُ وَ تُصاحِبُ مِنَ النّاسِ ، تُكْتَبْ عِنْدَ اللّهِ فِي
الدَّرَجاتِ الْعُلي .
( 1 )

با اهل خانه ، همسايه ها و كساني كه با
آنان معاشرت داري ، خوش اخلاق باش تا نزد خداوند در شمار اشخاصي نوشته شوي كه درجات
عالي دارند .

راهنمايي

از كارهاي پسنديده آن است كه ره گم كردگان را به راه راست
هدايت كنيم تا به مقصد برسند .
در يك قياس كوچك مي توان گفت گاهي به افرادي
كه مسافر و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ص 14 .


96


غريبه اند ، برمي خوريم كه كوچه ها و
خيابان هاي شهر ما را نمي شناسند .
ما وظيفه داريم تا آنان را به مقصد
راهنمايي كنيم ؛ زيرا كاري پسنديده و ارزشمند است .
همچنين گاهي افرادي هستند كه
راه را از چاه باز نمي شناسند و گمراهند .
در اينجا نيز انسان مشفق و
خيرخواه مي كوشد تا راه راست را به او باز شناساند و وي را به سوي جاده سلامت
و سعادت رهنمون شود .
پيامبر گرامي اسلام درباره هدايت ره جويان
مي فرمايد :

. . . اِرْشادُكَ الرَّجُلَ في أَرْضِ
الضَّلالِ لَكَ صَدَقَةٌ . . . .
( 1 )

. . . راهنمايي كسي كه راه را گم كرده
است ، صدقه است . . .
.

رسوايي آخرت

بي شك ، انسان پس از مرگ با نتيجه اعمال خود روبه رو
خواهد شد و روز حساب بيش از هر چيز ديگري به انسان نزديك تر
است .
راست گوترين افراد ؛ يعني پيامبران و امامان ، با تصديق اين امر ، مردم
را از انجام كارهاي زشت برحذر داشته و فرموده اند كه نتيجه هر كار خوب يا بدي
به انسان بازمي گردد .
روزي فرامي رسد كه
پرده ها فرو مي افتد و باطن و حقايق انسان آشكار مي شود و
انسان هاي بدكار ، رسواي عام و خاص خواهند شد .
پس اي عزيز ! ما كه حاضريم
براي حفظ آبروي خود در دنيا ، هزينه هاي گزاف بپردازيم ، چگونه در برابر حفظ
آبروي خود در زندگي جاويد بي توجهيم .
آيا نبايد براي حفظ آبروي خود در
دنياي ديگر چاره اي بيانديشيم ؟ پيامبر راستين اسلام در اين باره
مي فرمايد :

فُضُوحُ الدُّنْيا أَهْوَنُ مِنْ فُضُوحِ
اْلآخِرَةِ .
( 2 )

رسوايي دنيا آسان تر از رسوايي آخرت
است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحه ، ش 1119 .

2 . همان ، ش 2057 .


97


رسيدگي به خانواده

در اسلام ، تأمين نفقه و مخارج زندگي بر عهده مرد نهاده شده و از
او خواسته شده است تا در اين راه ، از هيچ كوششي كوتاهي نورزد .
اسلام ، پدر را در
مقابل همسر و فرزند ، مسئول مي داند و از او مي خواهد تا براي فراهم آوردن
خواسته هاي معقول آنان بكوشد .
حتي سفارش مي كند كه شوهر بايد وضعيت
بهتري از خانه پدري همسر را براي او ايجاد كند .
بي ترديد ، تنبلي و كسالت در
تأمين مخارج و سخت گيري در اداي حقوق خانواده ، در پيش گاه وجدان انساني و
خداوند بزرگ محكوم است و آتش بي مهري و نزاع را در محيط آرام خانواده شعلهور
مي سازد .
پيامبر اسلام در تشويق كسي كه مسئوليت حفظ و بقاي خانواده را به
عهده گرفته است ، مي فرمايد :

اَوَّلُ ما يُوضَعُ في ميزانِ الْعَبْدِ
نَفَقَتُهُ عَلي اَهْلِهِ .
( 1 )

نخستين چيزي كه در ترازوي بنده
مي گذارند ، خرجي است كه براي خانواده كرده است .

رسيدگي به فرزندان

بسياري از خانواده ها در رسيدگي به فرزندان ، راه افراط و
تفريط را در پيش مي گيرند .
برخي ، چنان بر فرزندان خود سخت مي گيرند كه
آنان به عقده هاي رواني دچار و به راه ناصواب كشانده مي شوند .
بعضي
ديگر نيز چنان امكانات بي حساب در اختيار فرزند خويش قرار مي دهند كه او
را نازپرورده بار مي آورد .
چنين فرزندي در رويارويي با كوچك ترين
مشكل ، روحيه خود را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ش 983 .


98


از دست مي دهد يا اينكه به همه قوانين و مقررات شرعي و
اخلاقي دهن كجي مي كند .
اين ثمره افراط گري
خانواده هاست .
اگر خانواده ها ، راه اعتدال و ميانه روي را در پيش
بگيرند ، فرزنداني سالم به جامعه تحويل مي دهند ، نه فرزنداني اسرافگر و
بي مبالات يا عقده اي و سهل انگار .
حضرت محمد ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :

اِنَّكَ إِنْ تَتْرُكْ اَوْلادَكَ أَغنِياءَ
خَيْرٌ مِنْ أَنْ تَتْرُكَهُمْ عالَّةً .
( 1 )

اگر پس از تو ، فرزندانت بي نياز باشند ،
بهتر است از اينكه نيازمند رهايشان سازي .

رضايت خلق

اگر آدمي ، علت العلل و سبب الاسباب را فراموش كند ، دچار سردرگمي
مي شود .
علت ها را اشتباه مي گيرد و تصور مي كند كه گره
مشكلات او به دست بندگان گشوده مي شود .
ازاين رو ، دست نياز به سوي
آنان دراز مي كند و براي جلب رضايتشان به هر كاري دست مي زند تا به اهداف
دنيوي خود دست يابد .
چنين تفكري ، جز فروتني در برابر دارندگان مقام و ثروت ، چيزي
به همراه ندارد .
در اين حال ، انسان ارزشمند و اشرف مخلوقات براي به دست آوردن زر
و زيور و مال و مقام ، به خواسته انسان هاي صاحب ثروت و مكنت تن مي دهد و
چه بسا كه درخواست هاي اين افراد ، مخالف دين بوده و غضب و روي گرداني
خداوند را نيز در پي داشته باشد .
انسان مادي گرا و مقام طلب به تنها
چيزي كه توجه ندارد ، رضوان الهي است ؛ چون راه را گم كرده و پناه گاه را اشتباه
گرفته است .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) درباره اين افراد مي فرمايد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج الفصاحة ، ش 875 .


99


مَنْ طَلَبَ رِضَي الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ
الْخالِقِ سَلَّطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَيْهِ ذَلِكَ
الْمَخْلُوقَ .
( 1 )

كسي كه به سبب خشنود ساختن شخصي ، كاري را
انجام دهد كه خدا از آن كار ناراضي و خشمگين باشد ، خداوند ، همان شخص را بر آن كس
مسلط مي گرداند .

رفع نيازمندي ها

بعضي افراد به دليل پاكدلي و خدمت خالصانه به مردم ، از لطف خاص
الهي برخوردار شده اند و همواره شوق خدمت به مردم در قلب
آنان فروزان تر مي شود .
اين توفيق بزرگي است كه تنها نصيب
انسان هاي بلند همت مي شود .
اينان در راه خدمت به مردم ، از
لذت هاي روحاني سرشار مي شوند و در پي رفع نياز حاجت مندان ، سر از
پا نمي شناسند .
به راستي ، چه زيباست كه
انسان هاي
توان مند در پي شادمان ساختن بندگان خدايند .
اينان بندگان خاص خدا هستند كه
پاداشي بي حساب در انتظارشان خواهد بود .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :

إِذا أَرادَ اللهُ بِعَبْد خَيْراً صَيَّرَ
حَوائجَ النّاسِ إِلَيْهِ .
( 2 )

وقتي خدا بخواهد به بنده اي نيكي رساند ،
حاجت هاي مردم را در دست او قرار مي دهد .

روش تبليغ

يكي از عوامل موفقيت در تبليغ ، سخن گفتن به اندازه درك مخاطبان
است .
سخنان پرمغز و پرمعنا براي كساني كه ظرفيت هاي بالايي ندارند ، نامفهوم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تحف العقول ، ص 52 .

2 . نهج الفصاحه ، ش 144 .


100


خواهد بود ، همان گونه كه سخنان سبك و ساده براي افراد زيرك
خسته كننده است .
در صورتي كه مبلّغ به اندازه درك مخاطب سخن نگويد ، آنان از دور
او پراكنده مي شوند و مقصود نهايي به دست نمي آيد .
مبلّغ آن گاه
كه دل هاي مردم را مستعد و آماده مي بيند ، بايد با ظرافت و زيركي ، بذر
دانش را در آن بپاشد تا بهترين محصول كه همانا رسيدن به قرب و كمال است ،
به دست آيد .
پيامبران الهي كاملا به اين مهم توجه داشتند و آن را در برخورد
با مخاطبان خويش به كار مي بستند .
پيامبر گرامي اسلام نيز با هر كسي به
اندازه عقلش سخن مي گفت .
انسان هاي مختلف ، خوشه چين كرامت انساني حضرت
بودند و همه از سخن گفتن با رسول الله ( صلّي الله عليه
وآله )
توشه برمي گرفتند و از محضر مبارك ايشان راضي
برمي خاستند .
پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه
وآله )
مي فرمايد :

اِنّا مَعاشِرَ الاَْنْبِياءِ اُمِرْنَا اَنْ
نُكَلِّمَ النّاسَ عَلَي قَدْرِ عُقُولِهِم
. ( 1 )

ما جماعت پيغمبران مأموريم كه با مردم ، به
اندازه عقل آنان سخن بگوييم .


| شناسه مطلب: 78857