بخش 3
( ز ) زهد و پارسایی زیبا سخن گفتن ( س ) سست ایمانی و تجمل گرایی سپردن کار به کاردان ستایش بدکار ستایش فریب کارانه ستایش های بی جا سحرخیزی و بی نیازی سخنان دل نشین سد معبر سراشیبی سقوط سرعت در خیرات سستی در عبادت سلام سودمندی سوغات سفر سوگند ناصواب ( ش ) شادی چشم ها شایسته سالاری شتاب در توبه شرکت در مجلس ختم شغل مناسب شکار بی دلیل حیوانات شکر نعمت شنیدن سخنان خوب شهادت دروغ ( ص ) صدا زدن به بهترین نام ها صداقت در تجارت صله رحم ( ض ) ضیافت مقبول ( ط ) طلب عافیت برای دیگران ( ع ) عالم به دنیا و جاهل به آخرت عبادت مخفی عذرپذیری عزت نفس عزیزان به ذلت فتاده عفت کلام عفو به هنگام قدرت علاقه به کار عیادت از بیماران ( غ ) غذای دسته جمعی غرور علمی غوغا سالاری ( ف ) فداکاری برای دین فروش مسکن فریب کاران ( ق ) قرض گرفتن قضاوت قناعت ( ک ) کارگشایی کردار نیک کسب حلال کم حوصله بودن کمک به تحصیل فرزندان کمک به نابینایان کمک در ابلاغ پیام کم گویی
« ز »
زهد و پارسايي
زهد به معناي غايب شدن از بين مردم و پناه بردن به غار و بيابان
نيست .
زهد به معناي تسبيح به دست گرفتن و به طور كلي امور دنيا را وانهادن
نيست .
زهد به معناي بي خبري انسان از عالم سياست و ناآگاهي از آنچه در
پيرامونش مي گذرد ، نيست .
زهد به معناي گوشه گيري و گره گشايي نكردن از
امور فردي و اجتماعي ديگران نيست .
اينها همه تفسيرهاي نادرست از زهد
1 . تحف العقول ، ص 37 .
|
101 |
|
و پارسايي است .
در اسلام ، زاهد به كسي گفته مي شود كه از
دنياگرايي شديد و محور قرار دادن امور مادي پرهيز مي كند و اگر هم
اندوخته اي دارد ، بر اساس چارچوبي كه دين آن را تعيين كرده است ، هزينه
مي كند و به ديگران نيز ياري مي رساند .
حقيقت زهد و پارسايي را بايد
در سيره رفتاري و كلام نوراني معصومين ( عليهم السلام )
جستوجو كرد ؛ زاهداني حقيقي كه پارسايان شب و شيران روز بودند .
پيامبراعظم ( صلّي الله عليه وآله ) در ترسيم گوشه اي از حقيقت زهد
مي فرمايد :
اَلزُّهْدُ فِي الدُّنْيا قَصْرُ الاَْمَلِ
وَ شُكْرُ كُلِّ نِعْمَة وَالْوَرْعُ عَنْ كُلِّ مَا حَرَّمَ
اللّهُ . ( 1 )
زهد در دنيا ، كوتاهي آرزو ، به جا آوردن شكر
هر نعمت و پرهيز از هر چيزي است كه خداوند آن را حرام كرده است .
زيبا سخن گفتن
به راستي كه كلام ، معجزه گر است و مي تواند تأثير
فراواني بر مخاطبان خود داشته باشد .
سخن زيبا ، محكم ، مستدل و منطقي ، آدمي را
ارشاد و راهنمايي مي كند و او را به راه راست نزديك مي سازد .
سخن نيكو
در خاندان عصمت و طهارت به روشني ديده مي شود .
آنان هرجا دل هاي مردم
را براي شنيدن آماده مي ديدند ، به سخنراني مي پرداختند .
كوتاه سخن
مي گفتند ؛ زياده گو و تناقض گو نبودند .
شيرين سخن ترين
و شيواگوترين مردمان بودند .
آورده اند حتي بهشتيان نيز به زبان محمد ( صلّي الله عليه وآله ) سخن مي گويند .
آنان
هيچ گاه با نهايت مرتبه عقل و فهم خويش با كسي سخن نمي گفتند .
به
اندازه عقل و فهمشان حرف مي زدند .
حتي دشمنان نيز در رويارويي با سخنان
دل نشين معصومين ( عليهم السلام ) ، لب به اعتراف و
اقرار مي گشودند و بر زيبايي كلامشان صحه
1 . همان ، ص 58 .
|
102 |
|
مي گذاشتند .
آنان نه تنها خود نيكوسخن بودند ، بلكه
پيروانشان را نيز به شيوايي ، ساده گويي و نيكوسخني دعوت
مي كردند .
آنان با رعايت ادب در گفتار ، از ديگران مي خواستند گفتار
خويش را پاس بدارند و آن را به ناسزاگويي و سخنان ناپسند آلوده نسازند .
آنان سخن
زيبا را با ارزش تر و اثرگذارتر از چهره زيبا مي ديدند .
پيامبر گرامي
اسلام ، سرسلسله نيكوسخنان فرموده است :
اَلْجَمَالُ فِي
اللِّسانِ . ( 1 )
زيبايي در زبان است .
« س »
سست ايماني و
تجمل گرايي
بعضي مردم عادت كرده اند زندگي تجملي
داشته باشند .
اينان كه به رفاه طلبي و دنيادوستي روآورده اند ،
ساده زيستان را كه در راهي جز راه آنان گام برمي دارند ، عقب افتاده و
واپس گرا مي نامند .
آنان چنان در تجمل گرايي خويش
فرورفته اند كه به كلي از كاروان انسانيت عقب مانده اند و
ساده زيستي را كه هنر مردان خداست ، به باد تمسخر و استهزا
مي گيرند .
خانه دل و جان تجمل گرايان از معنويت تهي است و هميشه
سزاوار نكوهشند .
ساده زيستي ، روش پسنديده پيامبران و امامان
معصوم ( عليهم السلام ) است و آنان اسوه و الگوي
ديگرانند .
پيامبر اسلام مي فرمايد :
أَخْشي ما خَشيتُ عَلي أُمَّتي كِبَرُ
البَطْنِ وَ مُداوَمَةُ النَّوْمِ وَ الْكَسَلُ وَ ضَعْفُ
الْيَقينِ . ( 2 )
بر امت خويش بيشتر از هر چيز ، از
شكم پرستي و پرخوابي و كسالت و سست ايماني بيم ناكم .
1 . تحف العقول ، ص 37 .
2 . نهج الفصاحه ، ش 109 .
|
103 |
|
سپردن كار به كاردان
تجربه ثابت كرده است هر كاري را بايد به اهلش سپرد تا از عهده
انجام دادن آن برآيد .
بسيار اتفاق افتاده كه براي برخي ملاحظه كاري ها
و به اصطلاح مصلحت سنجي ها ، اين امر ناديده گرفته شده است .
همين امر ،
زيان هاي بسيار سنگين بر بنيان هاي اجتماعي وارد كرده است ؛ زيرا هنگامي
كه كار به ناكاردان سپرده مي شود ، بايد منتظر آثار مخرّب آن نيز باشيم .
دقت
در اين امر همان است كه امروزه به آن « شايسته سالاري » مي گويند .
شايسته سالاري آن است كه هر كس بر اساس لياقت و توانايي خود ، به
كاري گمارده شود ؛ چون در اين صورت ، بازده كارها دوچندان خواهد شد .
پيامبر
اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) در توصيه به اين مهم
مي فرمايد :
اِذا وُسِّدَ اْلاَمرُ اِلي غَيْرِ اَهْلِهِ
فَانْتَظِرْ السَّاعَةَ . ( 1 )
آن گاه كه كار به دست غير اهلش بسپارند ،
منتظر رستاخيز باش .
ستايش بدكار
بي شك ، هر انساني به تشويق و تنبيه نياز دارد تا از كارهاي
نيك و بد خود آگاه شود و در به كار بستن روش درست دقت كند .
آدمي با تشويق ،
انگيزه قوي تري نسبت به انجام دادن كار مي يابد و با تنبيه مي كوشد
از تكرار آن پرهيز كند .
اين اصل مسلّم بايد در جاي خود به كار گرفته شود .
اگر
شخص بدكاري از تشويق و تحسين بهره مند شود ، نه تنها نوعي بي عدالتي نسبت
به نيكوكاران خواهد بود ، بلكه اين كار به زيان بدكاران هم است ؛ زيرا او را به ادامه
دادن و تكرار كار زشتش مصمم تر خواهد كرد .
از آن گذشته ، تحسين
1 . همان ، ش 246 .
|
104 |
|
فرد بدكار در حقيقت نشانه رضايت از كار زشت او خواهد بود كه چنين
تمجيدي خلاف عقل و منطق است .
اين رويه حتي تعادل اخلاقي جامعه را برهم
مي زند و روز به روز بر شمار زشت كاران مي افزايد .
بنابراين ،
تشويق و تنبيه هر چند اهرم هاي كارسازي در انجام عمل و بازدارندگي هستند ،
ولي شيوه استفاده بجا از آنها بسيار مهم است .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) در نهي از ستايش بدكاران
مي فرمايد :
اِذا مُدِحَ الْفاجِرُ اهْتَزَّ الْعَرْشُ وَ
غَضِبَ الرَّبُّ . ( 1 )
هنگامي كه از آدم بدكار ستايش شود ، عرش الهي
به لرزه درمي آيد و خداوند خشمناك مي شود .
ستايش فريب كارانه
هنگامي كه انسان را مي ستايند ، نفس آدمي شادمان مي شود ،
ولي بايد دانست كه بيشتر اين مدح و ثناها با صداقت و خلوص انجام نمي شود ، بلكه
بسياري از ستايشگران ، آن را براي فريب ديگران به كار مي برند .
در طول
تاريخ ، بزرگان و علماي بسياري با همين حيله به زانو درآمده اند .
جاه طلبان
براي جلب نظر اين افراد از آنان تعريف و تمجيد مي كنند تا ايشان را دچار
خودباختگي سازند و در شرايط گوناگون بتوانند از آنان بهره كشي كنند .
انسان
آگاه بايد احتياط كند كه با تعريف و تمجيد ديگران ، تصميم گيري نكند و بداند كه
بيشتر تعريف ها و تشويق ها و ترغيب ها با هدف هاي شناخته يا
ناشناخته سودجويان همراه است .
پيامبر ارجمند اسلام درباره تأثير ناپسند
تعريف هاي نابجا مي فرمايد :
1 . تحف العقول ، ص 46 .
|
105 |
|
حُبُّ الثَّناءِ مِنَ النّاسِ يُعْمي وَ
يُصِّمُ . ( 1 )
علاقه به تعريف از مردم ، چشم را كور و گوش را
كر مي كند .
ستايش هاي بي جا
اگر كسي را به دليل كار با ارزش او ستايش كنيم ، مطلوب و پسنديده
است ، ولي گاهي ، مدح و ستايش نه تنها خوب نيست ، بلكه بسيار ناپسند است .
آن هم
زماني است كه انگيزه آن ، مادي باشد يا براي شاد كردن زورمداران انجام گيرد .
اين
كار ، چاپلوسي است و چه بسا فرد ستايش شده ، مي پندارد انسان والا مقامي
است .
بدين ترتيب ، پرده غرور ، ديدگان او را مي پوشاند ، عيب هاي خود را
نمي بيند و راه نجات را نمي پيمايد .
ازاين رو ، پيامبر درباره
كساني كه فردي را بي جا مي ستايند ، چنين فرموده است :
اُحْثُوا التُّرابَ فِي وُجُوهِ
المَدّاحينَ . ( 2 )
بر چهره ستايش گران ( نابجا ) خاك
بيافشانيد .
سحرخيزي و بي نيازي
سحرخيزي و بي نيازي از ويژگي هاي مردان خداست .
آنان
در سايه سحرخيزي ، روحي سرشار از عشق الهي و صفاي باطن دارند ، به گونه اي كه
انسان ، ناخودآگاه در نگاه نافذ آنان گم مي شود و تحت تأثير عظمت و بزرگواري
آنان قرار مي گيرد .
اينان هرچند از امكانات مادي بي بهره اند ،
ولي چنان عزت نفسي دارند كه هيچ كس نمي تواند از اسرارشان آگاه شود .
آنان
نزد همه كس حتي دشمنان خود ، عزيز و قابل
احترامند .
سخن شان اثرگذار و كارشان
1 . نهج الفصاحه ، ش 1341 .
2 . همان ، ش 91 .
|
106 |
|
مورد تأييد همگان است .
اين
بزرگ مردان هميشه از الطاف الهي برخوردار بوده اند و پيامبر
اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) نيز وجود اين خصلت هاي
نيكو را در آنان مي ستايد :
شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِيامُهُ بِاللَّيْلِ وَ
عِزُّهُ اسْتِغْناؤُهُ عَنِ النّاسِ . ( 1 )
شرف مؤمن در شب زنده داري اوست و عزت
وي در بي نيازي از مردم است .
سخنان دل نشين
بعضي افراد به جاي به كار بردن سخنان ساده و همه فهم ، كلمات سنگين
و مشكل به كار مي برند كه اين مسئله ، شنونده را به زحمت
مي افكند .
بايد با مردم به قدر فهم شان سخن گفت و از چاشني پند و
لطافت نيز بهره برد تا براي آنان قابل درك باشد .
دشوارگويي و اظهار فضل گوينده ،
سبب رنجش خاطر شنوندگان مي شود .
در اين صورت ، شنوندگان خواهند كوشيد از او
دوري كنند ؛ زيرا مي پندارند وي با اين گفته ها مي خواهد دانش خود را
به رخ مردم بكشد و ديگران را پايين تر از خود بداند .
پيامبر اسلام به زبان
مردم سخن مي گفت و به ديگران نيز توصيه مي فرمود :
حَدِّثُوا النّاسَ بِما يَعْرِفُونَ
أَتُريدُونَ أَنْ يُكَذَّبَ اللهُ وَ رَسُولُهُ . ( 2 )
با مردم آن گونه كه مي فهمند ، سخن
بگوييد .
آيا مي خواهيد ( با به كار بردن كلماتي كه نمي فهمند ) ، خدا و
پيامبرش را تكذيب كنند ؟
سد معبر
يكي از عادت هاي ناپسند برخي افراد اين است كه براي پاك نگه
داشتن خانه خود ، سنگ ، كلوخ ، پاره آجر و زباله هايشان را در كوچه و خيابان محل
گذر
1 . نهج الفصاحة ، ش 1815 .
2 . همان ، ش 1353 .
|
107 |
|
مردم رها مي كنند .
اين مسئله سبب مي شود كه آلودگي
در كوچه و خيابان پخش شود و سلامت اجتماعي به خطر افتد .
گروهي از رانندگان
بي مبالات نيز وسيله نقليه خود را جلوي در خانه ها يا كارگاه ها
متوقف مي كنند و ساعت ها از محل غايب مي شوند و راه عبور مردم را
مي بندند .
البته جالب آن است كه اين افراد از خود راضي كه حقوق شهروندان را
رعايت نكرده اند ، با چهره اي حق به جانب حتي با معترضان درگير هم
مي شوند .
پيامبر خدا ، محمد مصطفي ( صلّي الله عليه
وآله ) با توجه به اين مهم مي فرمايد :
مَنْ أَذَي الْمُسْلِمينَ فِي طُرُقِهِمْ
وَجَبَتْ عَلَيْهِ لَعْنَتُهُمْ . ( 1 )
هر كس بر سر راه مسلمانان مزاحمت ايجاد كند ،
استحقاق لعنت آنان را دارد .
سراشيبي سقوط
پيروي از هوا و هوس ، به بخل رو كردن ، به حرص درآويختن ، به خود
باليدن ، خود بزرگ بيني و مانند آن ، آدمي را به ورطه هلاكت و نابودي نزديك
مي سازد و او را به سراشيبي سقوط مي كشاند .
انسان در هر حال به راهبري
قابل اعتماد نياز دارد كه با يادآوري ، او را از پيروي هوا و هوس و گرايش به رذايل
اخلاقي باز دارد و جاده سلامت دنيا و سعادت عقبي را به او نشان دهد .
اين راهنمايان ، پيامبران الهي هستند كه همواره در كنار مردم
مي زيستند .
ايشان با گفتار و رفتار نيكوي خود ، اسوه هاي عملي براي
بشريت به شمار مي روند .
آناني كه پيش از سفارش كاري به ديگران ، خود ، عامل
آن كار بودند .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه
وآله ) دستوري سعادت آفرين و نجات بخش به آدميان هديه كرده است :
1 . همان ، ش 3036 .
|
108 |
|
ثَلاَثٌ مُوبِقاتٌ : هَويً مُتَّبَعٌ وَ شُحٌّ
مُطاعٌ وَ اِعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ . ( 1 )
سه چيز موجب هلاكت است : هوا و هوسي كه پيروي
مي شود ؛ حرص و بخلي كه از آن فرمان برند و خود پسندي كه عايد انسان
شود .
سرعت در خيرات
برخي مردم ، دارايي و اندوخته هاي خود را در راه خدا انفاق
مي كنند و هنگام ديدار خدا ، سبك بارند ؛ زيرا زاد و توشه سفر آخرت را از
پيش فرستاده اند .
گروهي ديگر ، تنها هنگامي به انديشه انفاق مي افتند
كه سلامت جسم را از دست داده و در يك قدمي مرگ قرار
گرفته اند .
در اين حال ، چون از نبود زاد و راحله سفر آخرت ، وحشت
كرده اند ، با شتاب ، به انفاق و بخشش مي پردازند .
هرچند اين عمل نيز از
پاداش برخوردار است ، ولي بخششي كه براي رضاي خداست ، با بخششي كه از ترس مرگ است ،
بسيار فرق دارد .
گروه سوم ، كساني هستند كه حتي هنگام مرگ نيز دست بخشش ندارند و
آشكار نيست كه دارايي شان پس از مرگ ، در چه راهي مصرف خواهد شد .
بر اين
اساس ، پيامبر اسلام مي فرمايد :
لَأَنْ يَتَصَدَّقَ الْمَرْءُ في حَياتِهِ
بِدِرْهَم خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَتَصَدَّقَ بِمِأَئة عِنْدَ
مَوْتِهِ . ( 2 )
اگر انسان در حيات خود ، درهمي صدقه دهد ، بهتر
است از اينكه هنگام مرگش ، صد درهم صدقه بدهد .
سستي در عبادت
سستي در هر كاري ناپسند است و سبب مي شود كه كارها به درستي
انجام نشود و در نتيجه ، اثر مطلوبي در پي نداشته
باشد .
عبادت هم از كارهايي است كه به
1 . تحف العقول ، ص 8 .
2 . نهج الفصاحه ، ش 2210 .
|
109 |
|
اخلاص ، نشاط و سرزندگي نياز دارد .
اگر
يكي از اين عوامل نباشد ، به همان اندازه به عبادت آسيب مي رساند .
در اين
ميان ، سستي و كاهلي و بي ميلي در عبادت به شدت ، از دامنه اثر آن
مي كاهد .
بي ميلي نشانه بي انگيزه بودن است و هنگامي كه شوق و
علاقه در كار نباشد ، عبادت ، اثر روحي و معنوي نخواهد داشت .
نمازي آدمي را از منكر و زشتي باز مي دارد كه با رعايت تمام
شرط ها انجام شود تا اثر گذار و بازدارنده باشد .
در غير اين صورت ، عبادت
زباني كه تنها لقلقه زبان آدمي است ، نمي تواند آدمي را از زشتي ها باز
دارد .
پيامبر گرامي اسلام به نماز اهميت فراوان مي داد .
با شادابي و
نشاط بسيار ، براي برگزاري نماز آماده مي شد و نماز تا عمق جان او
مي نشست ، به گونه اي كه گفته اند پيامبر در حال نماز بود و
آواي گريستن او همچون آواي جوشيدن ديگ بود .
ايشان نماز خواندن را چنان سازنده
مي دانست كه با اشتياق تمام ، وقت نماز را انتظار مي كشيد و آن را با آداب
كامل بجا مي آورد .
ايشان در سفارشي زيبا به علي ( عليه
السلام ) براي آموزش پيروانشان اين گونه سخن مي گويد :
يَا عَلِيُّ آفَةُ الْعِبَادَةِ
الْفَتْرَةُ . ( 1 )
اي علي ! آفت عبادت ، سستي
است .
سلام
سلام ، بهترين هديه اي است كه با كمترين هزينه و بيشترين
فايده به همديگر مي بخشيم .
سلام ، واژه اي معجزه آفرين است كه غبار
كدورت را مي زدايد و رشته هاي محبت را مستحكم مي سازد .
از درود و
سلام فرستادن دريغ نورزيم و اين كلمه زيبا را با تكان دادن سر يا برداشتن كلاه يا
اشاره و
1 . تحف العقول ، ص 6 .
|
110 |
|
رفتارهاي ماشيني عوض نكنيم .
سلام را آشكار كنيم و صداقت و صفا
و احترام به ديگران هديه دهيم .
در سيره پيامبر گرامي اسلام آمده است كه ايشان در
سلام دادن حتي به كودكان ، پيش قدم بود و كسي نتوانست در اين مسابقه ، گوي سبقت
را از ايشان بربايد .
آن پيامبر رحمت مي فرمايد :
اَفشُوا السَّلامَ
تَسْلَموا . ( 1 )
سلام را آشكار سازيد تا سلامت
بمانيد .
سودمندي
كارگشايي و سودمندي در دين اسلام ، جايگاه والايي دارد .
اسلام
از همگان خواسته است تا آنجا كه مي توانند به ديگران سود برسانند .
سودمند
بودن هم به گونه هاي مختلف است .
گاهي رسيدگي مالي است و گاهي هم ممكن است
معنوي باشد .
همان گونه كه يك انسان ثروتمند با تأمين نياز مستمندان يا
تأمين وسايل ضروري ازدواج براي يك زوج جوان ، تأمين مخارج درمان يك بيمار ، احداث يك
مركز آموزشي يا بهداشتي ، براي افراد و جامعه سودمند است ؛ يك نويسنده ، با قلم خود و
دعوت كردن از مردم به بوستان كتاب و يك خطيب با سخنراني و موعظه ، وظيفه
خدمت رساني خويش را به انجام مي رساند .
پيامبر گرامي اسلام ،
خدمت رساني و سودمندي را در كنار ايمان به خداوند از نيكي هاي مهم انساني
مي شمارد و مي فرمايد :
خَصْلَتانِ لَيْسَ فَوقَهُمَا مِنَ البِرّ
شَيءٌ : اَلاِيمَانُ بِاللّهِ وَ النَّفْعُ لِعِبَادِ اللّهِ . ( 2 )
دو صفت است كه در نيكي ، چيزي فراتر از آنها
نيست : ايمان به خدا و سودمند بودن براي بندگان خدا .
1 . نهج الفصاحه ، ش 382 .
2 . تحف العقول ، ص 35 .
|
111 |
|
سوغات سفر
سوغات سفر ، صرف نظر از ارزش مادي ، نشان دهنده محبت و علاقه
افراد به يكديگر است .
در واقع ، مسافر با اين كار مي فهماند كه در سفر نيز
به ياد دوست خود بوده است .
در حقيقت ، اين كار ، يكي از بهترين راه هاي تحكيم
پيمان دوستي و جلب محبت طرف مقابل است .
بنابراين ، بسيار شايسته است انسان هنگام
بازگشت از مسافرت ، در حد توان ، سوغات دوستان و خويشان را تهيه كند .
البته در اين
رهگذر ، نبايد خود را به تكلف و سختي افكند و به ارزش مادي اشيا توجه كند ؛ زيرا راضي
كردن ديگران به بهاي به زحمت انداختن بيش از حد خود ، مطلوب نيست .
پيامبر اسلام
براي احياي اين سنت حسنه مي فرمايد :
اِذا قَدِمَ اَحَدُكُمْ مِنْ سَفَر
فَلْيَقْدَمْ مَعَهُ بِهَدِيَّة وَ لَوْ يُلْقي في مِخْلاتِهِ
حَجَراً . ( 1 )
هرگاه كسي از سفر مي آيد ، بايد با خود
سوغاتي بياورد ، اگر چه سنگي در توبره خود بياندازد .
سوگند ناصواب
بعضي افراد عادت كرده اند براي اثبات گفته هاي خود در
امور كوچك و بزرگ ، قسم مي خورند .
اگر سوگند به دروغ باشد ، حرام و غيرشرعي
است .
اگر راست باشد و براي امور ضروري باشد ، مانند اثبات حق يا برطرف كردن ستم ،
مانعي ندارد .
با اين حال ، اگر فرد در امور جزئي و پيش پا افتاده قسم بخورد ، خدا
را كوچك مي كند و رفته رفته از عظمت و قداست الهي مي كاهد .
البته
انسان براي ترك هر عادتي بايد رنج آن را بر خود هموار كند تا عادت هاي
1 . نهج الفصاحه ، ش 228 .
|
112 |
|
نكوهيده از او دور شوند و خود را به خلق نيكو
بيارايد .
پيشوايان معصوم ، اين عادت ناپسند را برنمي تابند و از پيروان خود
مي خواهند آن را ترك كنند .
پيامبر محبوب اسلام مي فرمايد :
لاَ تَحْلِفْ بَاللّهِ كَاذِباً وَ لاَ
صَادِقاً مِنْ غَيْرِ ضَرُورَة وَ لاَ تَجْعَلِ اللّهَ عُرْضَةً لِيَمِينِكَ
فَاِنَّ اللّهَ لاَ يَرْحَمُ وَ لاَ يَرْعي مَنْ حَلَفَ بِاسْمِهِ
كَاذِباً . ( 1 )
سوگند دروغ به خدا مخور و سوگند راست هم
بدون ضرورت ياد مكن و خداوند را در معرض قسم خود قرارمده ؛ زيرا خدا به كسي كه
به نام او سوگند دروغ مي خورد ، رحم نمي كند و او را مورد ملاطفت خود قرار
نمي دهد .
« ش »
شادي چشم ها
وحشتي بي سابقه ، دهشتي بي مانند ، هولي پريشان زا و
هيبتي بيچاره كننده همه مردم را دربرمي گيرد .
همه دل ها مضطرب و در
تشويش ؛ همه بدن ها لرزان ؛ همه چشم ها گريان و همه در انديشه فرجام كار
خويشند .
جايي براي فرار نيست .
نمي توان به مكر و حيله روي آورد و
به گونه اي از مهلكه خود را رهانيد و نام آن را زرنگي نهاد .
گاهي در
دنياي خاكي ، بعضي افراد از اين راه ها براي گريز و رهايي سود مي جستند ،
ولي اينجا پايان دنياست .
جايي كه انسان ها همه در پيش گاه عدل الهي
قرار مي گيرند و كردارها سنجيده مي شود .
جملگي در اضطراب و هراسند جز
مؤمنان و فرمانبرداران ؛ آنان كه توشه از پيش فرستاده و امنيت را با بندگي خريده و
اينك در سايه سار لطف الهي قرار گرفته اند .
آنان چنين فرجام نيكي را
با شب زنده داري و حركت در دايره
1 . تحف العقول ، ص 14 .
|
113 |
|
شريعت براي خويش مهيا ساخته اند .
همان وعده اي كه
رسول رحمت به ايشان داده بود :
كُلُّ عَيْن بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
اِلاّ ثَلاثَةَ اَعْيُن : عَيْنٌ سَهِرَتْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَ عَيْنٌ غُضَّتْ
عَنْ مَحارِمِ اللّهِ وَ عَيْنٌ فَاضَتْ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ . ( 1 )
هر چشمي در روز قيامت گريان است ، جز سه چشم :
چشمي كه در راه خدا شب بيداري كشيده باشد ؛ چشمي كه به چيزهايي كه خدا حرام كرده
است ، نگاه نكرده باشد ؛ چشمي كه از خوف خدا اشك بسيار
ريخته باشد .
شايسته سالاري
بايد گفت هر كسي اگر در جايگاه خود قرار گيرد ، مي تواند در
كارها پيشرفت كمّي و كيفي ايجاد كند ، ولي اگر در راستاي انگيزه ها ،
توانايي ها و علاقه هاي خود قرار نگيرد ، نه تنها پيشرفتي در كار ايجاد
نمي كند ، بلكه عامل ركود و افت در كارها
مي شود .
بنابراين ، شايسته است در تقسيم كارها بين نيروهاي انساني به اين
مهم توجه شود .
همچنين اگر كسي نابجا در جاي ديگري كه استحقاق آن كار را دارد ،
قرار گيرد ، جلو رشد فردي و اجتماعي خودش گرفته مي شود ؛ زيرا شخصي كه داراي
تخصص ، اطلاعات و توانايي مناسب باشد و در جاي خود قرار داده شود ، عامل پيشرفت و
موفقيت در كارها مي گردد .
بنابراين ، بهتر است براي پيشرفت
1 . تحف العقول ، ص 8 .
|
114 |
|
كيفي در كارها و پيش گيري از
ركود و كم كاري افراد ، كارها به دست اهلش سپرده شود .
پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :
مَنْ عَمِلَ عَلَي غَيْرِ عِلْم كَانَ مَا
يُفْسِدُ اَكْثَرَ مِمّا يُصْلِحُ . ( 1 )
كسي كه از روي ناداني كاري انجام دهد ، افساد
او بيش از اصلاحش خواهد بود .
شتاب در توبه
كاروان مرگ بي خبر به سراغ ما
مي آيد .
هميشه بيماري ، مقدمه مرگ نيست .
چه بسا حوادث گوناگون به انسان
مهلت نمي دهد تا چشمان باز خود را ببندد يا چشمان بسته اش را باز
بگشايد .
پس چرا اكنون كه فرصت باقي است ، از گذشته هاي خود باز نگرديم و ره
به سوي سلامت و سعادت نسپاريم تا رحمت بي منتهاي الهي شامل حالمان
شود .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله )
در هشداري ارزنده مي فرمايد :
تُوبُوا اِلي رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ اَنْ
تَمُوتُوا . . . . ( 2 )
پيش از آنكه مرگتان فرا رسد ، به سوي خداي خود
توبه كنيد . . . .
شركت در مجلس ختم
انسان با از دست دادنِ عزيزان خود به رنج و اندوه فراوان دچار
مي شود .
طبيعي است در چنين شرايطي ، اظهار هم دردي و تسليت گويي ،
تا اندازه زيادي مي تواند از رنج و ناراحتي هاي او بكاهد .
بنابراين ،
ادب و جوان مردي ايجاب مي كند انسان با شركت در مجالس ختم و عرض تسليت ،
روح آزرده صاحب عزا را التيام بخشد .
البته بايد با چهره اي گرفته و
اندوهگين وارد
1 . تحف العقول ، ص 47 .
2 . نهج الفصاحه ، ش 1188 .
|
115 |
|
مجلس شد و از گفتوگوي زياد خودداري كرد .
خواندن قرآن و دعا
براي آمرزش ميت بهترين و مهم ترين كار است .
همچنين توصيه شده است كه حتماً خود را به صاحب عزا نشان دهيد تا دريابد كه در فراز و
نشيب هاي زندگي ، او را تنها نگذاشته ايد .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) درباره پاداش
اين عمل مي فرمايد :
مَنْ عَزّي مُصاباً فَلَهُ مِثْلُ
أَجْرِهِ . ( 1 )
هر كس مصيبت زده اي را تسليت گويد ،
پاداشي همانند او دارد .
شغل مناسب
اسلام ، افرادي را كه سست اراده اند و از كار و تلاش دوري
مي كنند ، بسيار نكوهش مي كند .
با اين حال ، اسلام اجازه نمي دهد
كه انسان ، هر شغلي را انتخاب كند ؛ زيرا شغل بايد براي فرد و جامعه ، مفيد
باشد .
متأسفانه بعضي شغل هاي واسطه اي ، نه تنها سودي براي جامعه
ندارد ، بلكه با دست به دست كردن كالا ، قيمت كالاها را چند برابر افزايش
مي دهند .
در اين بين ، واسطه گران بدون تحمل هيچ رنج و تلاشي ، به مراتب
بيشتر از توليدكننده سود مي برند .
بعضي افراد نيز فقط به شغل هاي كم
تحرك و دفتري علاقه مندند كه اگر وجدان كاري داشته باشند و كار ارباب رجوع را
به فردا محول نكنند ، تا حدودي پذيرفتني است .
در مقابل ، ولي
چنانچه با بي تفاوتي و سستي ، فقط به پشت ميزنشيني و دريافت ماهيانه از
بيت المال بسنده كنند ، بسيار ناپسند است و اسلام ، آن را نكوهش
مي كند .
پيامبر ارجمند اسلام مي فرمايد :
أَطْيَبُ الْكَسْبِ عَمَلُ الرَّجُلِ
بِيَدِهِ . ( 2 )
بهترين كسب ها اين است كه انسان با دست
خود ، كار كند .
1 . همان ، ش 2792 .
2 . همان ، ش 332 .
|
116 |
|
شكار بي دليل حيوانات
هر انسان باعاطفه اي ، در غير موارد ضرورت ، از شكار حيوانات
بيزار است .
بعضي افراد نيز هستند كه اين كار را وسيله تفريح و خوش گذراني
خود قرار مي دهند و از ريختن خون حيوانات لذت مي برند .
چه بسا حيواني
را شكار مي كنند كه بچه هايش در انتظار او لحظه شماري
مي كنند .
كدام وجدانِ بشري مي پذيرد پرنده اي را كه براي
جوجه هايش دانه مي برد ، به خون غرقه كنند ؟ اين كار به تدريج ، سبب قساوت
قلب مي شود و انسان را از مقام انسانيت فرسنگ ها دور
مي سازد .
پيامبر مهربان اسلام مي فرمايد :
مَنْ قَتَلَ عُصْفُوراً بِغَيْرِ حَقٍّ
سَأَلَهُ اللهُ عَنْهُ يَوْمَ القِيامَةِ . ( 1 )
هر كس گنجشكي را به ناحق بكشد ، خداوند در روز
قيامت از او بازخواست مي كند .
شكر نعمت
نعمت هاي الهي بسيار ارزشمند است و انسان زماني به اهميت
آنها پي مي برد كه در حادثه اي ناخوشايند ، عضوي از بدن خود يا نعمتي
از نعمت هاي مادي را به طور موقت يا دايم از دست
بدهد .
اين گونه است كه درمي يابد چه نعمت بزرگي را از دست داده
است .
انسان شاكر و مخلص ، با عمل خود ، ديگران را نيز از حالت غفلت و بي خبري
بيرون مي آورد و به فكر و تأمل در قدرت لايزال الهي
وا مي دارد .
البته بايد دقت شود كه آشكار ساختن شكر ، جنبه ريا و
خودنمايي پيدا نكند .
رسول گرامي اسلام در توصيه به سپاس گزاري آشكار
از نعمت الهي مي فرمايد :
مِنْ شُكْرِ النِّعْمَةِ
إِفْشاؤُها . ( 2 )
از مصداق هاي شكر نعمت ، آشكار كردن آن
است .
1 . نهج الفصاحة ، ش 2918 .
2 . همان ، ش 3045 .
|
117 |
|
شنيدن سخنان خوب
مؤمن ـ همچون عاشقي كه در راه رسيدن به معشوق سر از پا
نمي شناسد ـ نه تنها از آموختن مطالب حكمت آميز و هر آنچه او را به
سوي محبوب هدايت كند ، خسته نمي شود ، بلكه اشتياق او براي شنيدن حكمت ، روز به
روز افزايش مي يابد .
وي چنان در اين راه مصمم است كه هيچ گونه ضعف و
سستي در او ديده نمي شود .
مؤمن حيات معنوي خود را به اين سخنان خوب و
باارزش وابسته مي داند و از هم نشيني با عالمان مهذب و مطالعه
كتاب هاي سودمند لذت مي برد .
هم نشيني با خوبان ، خواه ناخواه
آثارمثبتي در انسان بر جا مي نهد .
پس بكوشيم حقِّ گوش را كه شنيدن نيكوست ،
ادا كنيم .
پيامبر اسلام در تحسين اين رويه پسنديده مي فرمايد :
لَنْ يَشْبَعَ الْمُؤْمِنُ مِنْ خَيْر
يَسْمَعُهُ حَتّي يَكُونَ مُنْتَهاهُ الجَنَّةَ . ( 1 )
مؤمن هرگز از شنيدن سخنان خيري كه
مي شنود ، خسته نخواهد شد تا به بهشت برسد .
شهادت دروغ
دروغ يكي از گناهان بزرگ است و دروغ گو نزد مردم ارزش و
جايگاهي ندارد ، ولي بدترين دروغ آن است كه شخص براي پاي مال كردن حق ديگران ،
شهادت دروغ بدهد .
اين كار ، روح فرد را به ناپاكي مي آلايد و حقوق ديگران را
ضايع مي كند .
شاهد دروغين ، افكار را به راه خطا و ناصواب
مي كشاند .
در نتيجه ، طرف مقابل نيز براي احقاق حق خود ، به ستيزه جويي
روي مي آورد .
پيامبر رحمت در هشداري به شهادت دهندگان دروغين
مي فرمايد :
1 . همان ، ش 2292 .
|
118 |
|
لَنْ تَزُولَ قَدَمُ شاهِدِ الزُّوُّرِ حَتّي
يُوجِبَ اللهُ لَهُ النّارَ . ( 1 )
شاهد دروغين از جاي نمي جنبد ، مگر اينكه
خداوند ، دوزخ را بر او واجب مي كند .
« ص »
صدا زدن به بهترين
نام ها
كساني كه از ادب و اخلاق اسلامي بهره مندند ، مي كوشند
ديگران را به زيباترين نام ها بخوانند و آنان را به نامي كه از آن نفرت دارند ،
صدا نكنند ، ولي با كمال تأسف ، برخي به اين مسئله مهم كه با روح و روان آدمي ارتباط
مستقيم دارد ، توجه ندارند و گاه به عمد و با قصد و غرض ، اشخاص را به نام هايي
صدا مي زنند كه از آن ناراحت مي شوند .
هنگامي كه اينان با برخورد تند
طرف مقابل ، روبه رو مي شوند ، نام كار خود را شوخي مي گذارند ، در
حالي كه اين توجيه ، غلط و نادرست است .
پيامبر محبت و مهرباني مي خواهد
ديگران را با بهترين نام ها بخوانند :
. . . وَ تَدْعُوهُ بِأَحَبِّ
أسْمائِهِ . . . . ( 2 )
. . . و آنان را با نيكوترين
نام هايشان بخوانيد . . . .
صداقت در تجارت
اگر تجارت و معامله ، عادلانه و بر اساس قانون الهي باشد ، بسيار
پسنديده است ، ولي بعضي سودجويان ، از اين رهگذر ، به انواع بي رحمي ها دست
مي يازند .
اين زياده طلبان ، براي غارت اموال مردم ، با انواع و اقسام
حيله و
1 . نهج الفصاحة ، ش 2287 .
2 . همان ، ش 1387 .
|
119 |
|
بازارگرمي ، اجناس خود را به چندين و چند برابر مي فروشند و
همچنان مي پندارند كه سرمايه مفيدي اندوخته اند .
آيا درست است كه
افزون خواهان ،
با پنهان ساختن و انبار كردن اجناس مورد نياز مردم ، آن را به
قيمت گزاف بفروشند و با گستاخي تمام ، خود را مسلمان نيز بدانند ؟ پيامبر خدا در
توصيه به راستي و صداقت در كسب و كار مي فرمايد :
يا مَعْشَرَ التُّجّارِ إِنَّ اللهَ
باعِثُكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فُجّاراً إِلاّ مَنْ صَدَقَ وَ أَدَّي
الاَْمانَةَ . ( 1 )
اي گروه تاجران ! خدا شما را فاجر محشور
مي كند جز آنان كه امين و درست كار هستند .
صله رحم
اسلام بر ديدار و رسيدگي به حال خويشاوندان بسيار تأكيد كرده
است .
اين امر ، محبت و دوستي را بين اقوام و خانواده ها پديد مي آورد و
سبب مي شود آنان در گاه گرفتاري ، با انگيزه بيشتري به ياري يكديگر
بشتابند .
البته بايد كوشيد اين ديدارها ، به محفلي براي بدگويي و غيبت ديگران
تبديل نشود .
اين ديدارها زماني سودمند است كه با بحث هاي مفيد وآگاهي دادن
به يكديگر همراه باشد .
پيامبر گرامي اسلام نيز براي ديدار و رسيدگي به
خويشاوندان ، اهميت بسياري قائل بود .
ايشان مي فرمايد :
لايَدْخُلُ الْجَنَّةَ قاطِعُ
رَحِم . ( 2 )
قطع كننده صله رحم وارد بهشت نخواهد
شد .
1 . همان ، ش 3204 .
2 . همان ، ش 2533 .
|
120 |
|
« ض »
ضيافت مقبول
ترتيب دادن مجلس مهماني كار بسيار خردمندانه و پسنديده اي
است ، اگر :
1 . براي تحكيم رشته هاي محبت باشد .
2 . به شكرانه اعطاي نعمتي از جانب خداوند باشد .
3 . سبب اسراف و هدر رفتن نعمت هاي الهي نگردد .
در اين صورت ، نشست و برخاست ها ، وسايل
رشد مادي و معنوي افراد را فراهم مي آورد .
بنابراين ، بايد تلاش شود تا
افزون بر پذيرايي ، به طور مستقيم يا غيرمستقيم ، ديگران را به وظايف انساني شان
آگاه سازيم .
در اين ميان ، آنچه مورد نكوهش اولياي الهي است ، اين است كه دعوت
شدگان تنها از ميان ثروت مندان و صاحبان قدرت و
شوكت باشند .
به راستي آيا مي توان انسان هايي را كه تنها گناهشان ،
نداشتن مال و قدرت ظاهري است ، از ورود به چنين مجالسي منع كرد ؟ آيا اين
بزرگ ترين توهين به مقام انسانيت نيست ؟ حضرت ختمي مرتبت
مي فرمايد :
بِئْسَ الطَّعامُ طعامُ العُرْسِ يَطْعَمُهُ
الأَغْنِياءُ وَ يُمْنَعُهُ الْمَساكينُ . ( 1 )
چه بد است خوراك عروسي كه ثروت مندان از
آن بخورند و فقيران محروم بمانند .
« ط »
طلب عافيت براي ديگران
برخي انسان ها پيش از دعا براي خود ، در حق ديگران دعا
مي كنند و اين نشان دهنده علاقه و محبتي است كه نسبت به دوستان و نزديكان
خود دارند .
1 . نهج الفصاحة ، ش 1080 .
|
121 |
|
تجربه نشان داده است چنين كساني زودتر از ديگران به حاجت
خود
مي رسند .
شايد اين موفقيت سريع آنان به دليل گذشت و نيت پاك آنان
باشد ؛ زيرا چه بسا دعاي خالصانه آنان بدون اطلاع و تقاضاي طرف مقابل ، صورت
مي گيرد و اين ، نشان دهنده اخلاص و علاقه بسيار آنان به شخص دعا شده
است .
رسول اسلام يكي از رمزهاي اجابت دعا را چنين معرفي مي كند :
اُطْلُبِ الْعافِيَةَ لِغَيْرِكَ تَرْزُقْها
فِي نَفْسِكَ . ( 1 )
براي ديگران عافيت بخواه تا نصيب تو
گردد .
« ع »
عالم به دنيا و جاهل به
آخرت
دانش زماني ارزشمند است كه به مسائل مادي و دنيوي محدود نگردد و
سعادت دنيا و آخرت صاحب دانش را تأمين كند .
امروز بيشتر ويراني ها و
خرابي ها ، به دليل نگاه يك بُعدي به علوم بوده است .
به گونه اي كه
برخي در مسائل مادي اطلاعات بسيار ريز و دقيقي دارند ، ولي متأسفانه در مسائل ديني و
اخروي بسيار كم خبرند .
بنابراين ، چنانچه علوم مادي با علوم مربوط به دين و
آخرت همراه شود ، بشر را به سعادت و سربلندي مي رساند .
هر عالمي بايد باتوجه
به فايده هاي دنيوي و اخروي هر علم ، با بينشي درست و حساب شده ، آن را به كار
برد .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله )
مي فرمايد :
اِنّ اللهَ يُبْغِضُ كُلَّ عالِم بِالدُّنْيا
جاهِل بِالآخِرَةِ . ( 2 )
خداوند هر كسي را كه به كار دنيا ، دانا و در
كار آخرت ، نادان است ، دشمن مي دارد .
1 . همان ، ش 326 .
2 . همان ، ش 796 .
|
122 |
|
عبادت مخفي
برخي عبادت ها در دين اسلام ، جنبه شعاري دارند ؛ يعني براي
تعظيم شعاير ، بايد آنها را آشكارا انجام داد .
عبادت هايي چون اذان ، نماز
جماعت ، حج و جهاد ، روح يگانگي را در همگان تقويت مي كند و مردم را در راه
اجراي آنها مصمم تر مي سازد .
بعضي ديگر از عبادت ها بايد مخفيانه
انجام گيرد .
عبادت هايي مانند نماز شب ، روزه و دستگيري از مستمندان اگر
پنهاني انجام گيرد ، ارزشمندتر و مطلوب تر است ؛ زيرا بيم رياكاري و
وسوسه هاي شيطاني در اين موارد زياد است .
پيامبر گرامي اسلام تأكيد دارد كه
اين گونه كارها پنهاني صورت گيرد تا جنبه خودنمايي به خود نگيرد و پاداش آن از
بين نرود .
بنابراين مي فرمايد :
اَعْظَمُ الْعِبادةِ اَجْرَاً
أَخْفيها . ( 1 )
بالاترين عبادت از نظر پاداش ، مخفي ترين
آنهاست .
عذرپذيري
گاهي انسان در برخوردهاي اجتماعي خويش ، با ديگران اختلاف پيدا
مي كند كه گاه به مشاجره لفظي يا برخورد فيزيكي مي انجامد ، ولي سرانجام
ممكن است خود آن فرد يا با واسطه نزدش بيايد و عذرخواهي كند .
در چنين حالي ،
مروّت و جوان مردي اجازه نمي دهد دست رد به سينه او بزنيم ؛ زيرا وي خودش
را شرمسار مي داند و از عذاب وجدان رنج مي برد .
پسنديده است كه
1 . نهج الفصاحة ، ش 349 .
|
123 |
|
با برخوردي بزرگوارانه ، عذرش را بپذيريم و براي انجام اين كار
نيك ، از او سپاس گزاري كنيم .
رسول گرامي اسلام در اين باره
مي فرمايد :
مَنْ لَمْ يَقْبَلِ الْعُذْرَ مِنْ
مُتَنَصِّل صادِقاً كانَ اوْ كاذِباً لَمْ يَنَلْ شَفاعَتي . ( 1 )
هركس عذر پوزش گري را ـ راست باشد
يا دروغ ـ نپذيرد ، به شفاعت من نمي رسد .
عزت نفس
برخي نيازمندان چون طبع بلند دارند ، همواره مي كوشند خود را
بي نياز نشان دهند و به اصطلاح « با سيلي ، صورت خود را سرخ نگه دارند » .
در
مقابل ، به افرادي برمي خوريم كه با داشتن رفاه و برخورداري از امكانات مالي ،
همچنان دست نياز به سوي اين و آن دراز مي كنند .
اينان ، فرومايگاني
هستند كه به آساني ، عزت نفس خود را از دست مي دهند
و دين و شخصيت خود را مي فروشند .
آيين اسلام به پيروانش دستور مي دهد
كه هيچ گاه شخصيت والاي خود را به بهاي ناچيز نفروشند و براي به دست آوردن
نيازهاي مادي خويش ، به سوي اين و آن دست دراز نكنند .
پيامبر
عظيم الشأن اسلام مي فرمايد :
إِسْتَغْنُوا عَنِ النّاسِ وَ لَوْ بِشَوْصِ
السِّواكِ . ( 2 )
از مردم بي نياز باشيد و از آنان ، يك
قطعه چوب مسواك هم نخواهيد .
عزيزان به ذلت فتاده
اخلاقِ پسنديده اسلامي حكم مي كند از افرادي كه در ميان قوم
و قبيله خود احترامي داشته و اكنون به هر دليل به ذلت و خواري افتاده اند ،
دل جويي كنيم .
1 . همان ، ش 2757 .
2 . همان ، ش 283 .
|
124 |
|
اين افراد به دليل از دست دادنِ مقام و موقعيت خود ، به مهر و محبت
اطرافيان خود بسيار نيازمندند .
ممكن است آنان در از دست دادن موقعيت خود ، تقصير
چنداني نداشته باشند و حادثه اي ناگوار ، ايشان را از سرير اقتدار به حضيض
ناتواني كشانده باشد .
پيامبر رحمت مي فرمايد :
اِرْحَمُوا عَزيزاً
ذُلَّ . . . . ( 1 )
به عزيزي كه خوار گرديده است ، احترام
بگذاريد . . . .
عفت كلام
زبان ، وسيله بدبختي و خوشبختي انسان را فراهم
مي آورد .
اگر زبان در اختيار آدمي قرار گيرد و وي با نيروي تعقل و تدبير ،
آن را به كنترل خويش درآورد ، از بسياري مفاسد و گناهان در امان
مي ماند .
زبان ، تنها عضوي است كه منشأ بسياري از گناهان و انحراف ها
است .
از زبان مي توان براي شهادت حق و ناحق ، حفظ آبرو و بي آبرويي ،
دروغ و صداقت ، غيبت و سكوت ، تهمت و واقعيت استفاده كرد .
انسان بدزبان در نظر
ديگران متنفر است و همگان از نيش زبانش كه چون شمشير برنده و تيز است ، فرار
مي كنند .
با اين وصف ، سعادت انسان در گرو آن است كه از شرّ زبان به خدا
پناه ببرد و آن را به كنترل خود درآورد .
پيامبر گرامي اسلام مي فرمايد :
إِحْفَظْ لِسانَكْ . ( 2 )
زبانت را حفظ كن .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نهج الفصاحة ، ش 262 .
2 . همان ، ش 100 .
|
125 |
|
عفو به هنگام قدرت
هر انساني حق دارد نسبت به آن مقدار حقي كه از او ضايع شده است ،
دادخواهي كند و حق خود را باز پس گيرد .
با اين حال شايسته
است انسان خود را به گونه اي تربيت كند كه عفو و بخشش را اصل قرار دهد و فقط
در مواردي كه ضرورت دارد ، از حق انتقام استفاده كند .
اين خصلت ، ويژه كساني است
كه از كرامت نفس و روحيه والاي گذشت برخوردارند .
چه بسا ممكن است با اين روح
بزرگوارشان ، انسان هاي گناه كار و متجاوز را دگرگون سازند و به پاسداري
از حقوق ديگران ، رهنمون شوند .
پيامبر رحمت در اين باره
مي فرمايد :
اذِا قَدَرْتَ عَلي عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ
الْعَفْوَ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ . ( 1 )
وقتي بر دشمنت چيره شدي ، عفو را شكرانه اين
چيرگي قرار ده .
علاقه به كار
يكي از بزرگ ترين عوامل موفقيت در كارها ، علاقه به كار
است .
كسي كه به كاري علاقه مند باشد ، با تمام توان در انجام دادن آن
مي كوشد .
بر عكس ، يكي از عوامل مهم در شكست انسان ، نداشتن انگيزه است كه نه
تنها انسان را به پيشرفت نمي رساند ، بلكه روز به روز به شكست و ناكامي
نزديك تر مي كند .
بنابراين ، اگر خواهان آسايش جسمي و روحي هستيد ، بايد
كاري را انتخاب كنيد كه به آن علاقه مند باشيد .
پيامبر اسلام در نكوهش
علاقه نداشتن به كار و به اجبار كسي را به كار گماشتن مي فرمايد :
إِذا حاكَ فِي نَفْسِكَ شَيْئٌ
فَدَعْهُ . ( 2 )
وقتي دل تو از كاري چركين است ، از آن چشم
بپوش .
1 . همان ، ش 227 .
2 . همان ، ش 196 .
|
126 |
|
عيادت از بيماران
نشاط روحي و رواني تأثير فراواني در بهبودي بيماري دارد .
بيمار
به دليل درد و رنج ، به غم و اندوه مبتلا مي شود و با فرو رفتن در خود ، خزيدن
در گوشه تنهايي و دوري از اجتماع ، بر عذاب روح خود مي افزايد .
پيامبر عزيز
اسلام به دوستان و خويشان بيمار توصيه مي كند كه به ديدار وي بروند ؛ چون براي
قدم هايي كه در اين راه برمي دارند ، ثواب هاي فراواني در نظر گرفته
شده است .
آن گاه كه كنار بيمار مي نشينيد ، از خوشي ها و اميدها و
سلامتي سخن بگوييد تا حالت نشاط و سرزندگي و اميد در او پديد آيد و با روحيه مناسب
با بيماري مبارزه كند .
ايشان در سخني جاوداني مي فرمايد :
عائِدُ الْمَريضِ يَمْشي في طَريقِ
الْجَنَّةِ حَتّي يَرْجِعَ . ( 1 )
كسي كه بيماري را عيادت مي كند ، تا
هنگامي كه باز مي گردد ، در راه بهشت قدم مي زند .
عيادت بيماران ، آداب و شرايط ويژه اي دارد .
بيمار به
استراحت و آرامش جسمي و روحي نياز دارد .
ازاين رو ، عيادت طولاني نه تنها او
را شادمان نمي كند ، بلكه مايه رنجش خاطر وي نيز خواهد شد .
همچنين شايسته
است عيادت كننده هنگام ديدار ، ارمغاني را كه با ذايقه بيمار سازگار است ، به او هديه
كند .
عيادت كننده نبايد بسيار سخن بگويد ، بلكه بايد براي سلامتي بيمار دعا كند و
وعده بهبودي بدهد تا او را به آينده اميدوار سازد .
پيامبر ارجمند اسلام در ستايش
اين عمل پسنديده و توجه به آداب آن مي فرمايد :
اَفْضَلُ الْعِبادَةِ أَجْراً سُرْعَةُ
الْقِيام مِنْ عِنْدِ الْمَريضِ . ( 2 )
از بهترين عبادت اين است كه از نزد بيمار ،
زودتر برخيزي .
1 . نهج الفصاحة ، ش 1926 .
2 . همان ، ش 412 .
|
127 |
|
« غ »
غذاي دسته جمعي
يكي از آسيب هاي زندگي ماشيني و صنعتي اين است كه به دليل
كثرت مشاغل و نيازهاي مادي ، ميان افراد خانواده ها جدايي انداخته است .
كمتر
اتفاق مي افتد كه همه اعضاي يك خانواده ، بر سر يك سفره مشترك ، غذا
بخورند .
اين وضعيت ، به تدريج ، روح انزواطلبي را در افراد خانواده پديد
مي آورد و از محبت و الفت آنان نسبت به يكديگر مي كاهد .
هم نشيني
و گرد آمدن بر سر سفره مشترك ، صميمت و صفاي خاصي دارد و حتي لذت خوردني ها را
در ذايقه انسان افزايش مي دهد .
چه بسا مشكلات خانوادگي هم پس از خوردن غذا ،
قابل بررسي و نتيجه گيري است .
پيامبر رحمت درباره دل چسب بودن
خوردني ها مي فرمايد :
اَحَبُّ الطَّعامِ اِلَي اللهِ ما كَثُرَتْ
عَلَيْهِ الاَْيدي . ( 1 )
بهترين غذاها آن است كه گروه زيادي بر گرد آن
بنشينند .
غرور علمي
بي شك ، بهره مندي از دانش ، كمال انساني است و همه مردم ،
دوستدار دانش و دانشمندند .
دانشمندان همانند درختان ميوه ، هرچه پربارتر باشند ،
بيشتر فروتن خواهند شد .
گذشته از عالمان واقعي ، عده اي نيز بي دليل ،
ادعاي برخورداري از دانش را دارند .
در حقيقت ، اين مدعيان دروغين كه با تبليغات
نادرست ، براي خويش ، مقام و موقعيتي كسب كرده اند ، از تجربه هاي علمي
1 . همان ، ش 82 .
|
128 |
|
بي بهره اند .
دانشمندان واقعي هيچ گاه در دانش
خود ، تظاهر نكرده اند و از دانش خود ، براي تكامل مادي و معنوي جامعه استفاده
مي كنند .
پيامبر گرامي اسلام به مدعيان دانش هشدار مي دهد :
مَنْ سَمَّعَ النّاسَ بِعِلْمِهِ سَمَّعَ
اللهُ بِهِ مَسامِعَ خَلْقِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ حَقَّرَهُ وَ
صَغَّرَهُ . ( 1 )
هركس ، گوش مردم را از علم خود پر كند
[ و به آن ببالد ] ، خداوند در روز رستاخيز ، گوش مردم را
از رسوايي وي پر و او را حقير و ناچيز مي سازد .
غوغا سالاري
برخي افراد براي اينكه حق و باطل را در هم آميزند ، به جار و جنجال
مي پردازند .
اينان با هياهوگري ، خود را صاحب حق جلوه مي دهند و اشك
تمساح مي ريزند ، به گونه اي كه افراد ساده لوح ، بسيار زود فريب
مي خورند .
در اين صورت ، ساده لوحان به كمك آنان
مي شتابند .
البته پس از مدتي ، به نادرستي ادعاي آنان پي مي برند و خود
را سرزنش مي كنند كه چرا بي تأمل ، زير پرچم غوغاسالاران گرد
آمدند .
بسيار پسنديده خواهد بود كه انسان با شنيدن هر صداي بلندي به آن سو كشيده
نشود و حساب شده و سنجيده رفتار كند .
پيامبر بزرگوار مي فرمايد :
دَعْ قيلَ وَ قالَ وَ كَثْرَةَ السُّؤالِ وَ
إِضاعَةَ الْمالِ . ( 2 )
از جنجال و هياهوگري و سؤال زياد و تلف كردن
مال بپرهيز .
1 . نهج الفصاحه ، ش 2821 .
2 . همان ، ش 1566 .
|
129 |
|
« ف »
فداكاري براي دين
در اسلام ، مال و جان و دين اهميت ويژه اي دارند و انسان
مسلمان بايد در برابر به خطر افتادن هر يك از آنها حساسيت نشان دهد و براي احياي
آنها مبارزه كند .
البته اهميت اينها به يك اندازه
نيست .
درست است كه مال و جان ارزشمندند و به دفاع نياز دارند ، ولي وقتي پاي دين
به ميان مي آيد ، همه چيز را تحت الشعاع قرار مي دهد .
پيشوايان ما نيز
وقتي صحبت دين به ميان مي آمد ، دشوارترين سختي ها و از دست دادن اموال را
به راحتي تحمل مي كردند تا دين پاينده بماند .
اين گذشت ها در زندگي
ائمه معصومين به ويژه پيامبر گرامي اسلام به خوبي ديده مي شود .
ايشان در 23
سال سخت ترين شرايط را در مكه و مدينه تحمل كرد تا نهال اسلام بارور شود
وانسان ها بتوانند در پرتو آموزه هاي ديني راه كمال و سعادت
بپيمايند .
ايشان در پندي گران بها به حضرت علي ( عليه
السلام ) مي فرمايد :
وَ ابْذُلْ مَالَكَ وَ نَفْسَكَ دُونَ
دِيْنِكَ . ( 1 )
مال و جانت را در راه دين خود فدا
كن .
فروش مسكن
تجربه نشان مي دهد كساني كه بي دليل ، خانه مسكوني خويش
را مي فروشند ، پس از مدتي كوتاه ، پشيمان مي شوند .
اين افراد با
همسايگان و راه و چاه محله قديمي خود كاملا آشنا بوده اند و اينك
درمي يابند كه چه نعمت بزرگي را از دست داده اند .
همچنين اگر
سريع تر مسكن جديد تهيه نكنند ، بسيار زودتر از
1 . تحف العقول ، ص 6 .
|
130 |
|
آنچه تصور مي كنند ، پول خانه را از دست مي دهند و تا
مدت هاي مديد بايد در خانه هاي استيجاري به سر ببرند .
همچنين ممكن است
در مدتي كه در جستوجوي مسكن جديد هستند ، ارزش مسكن افزايش
يابد كه در اين صورت ، با پول موجود نمي توانند يك خانه حتي در متراژ قبلي و در
يك نقطه دوردست به دست آورند .
پس شايسته است پيش از فروش خانه ، همه
جنبه هاي كار را بسنجند و بي انديشه به چنين معامله خطيري روي
نياورند .
پيامبر اسلام مي فرمايد :
مَنْ باعَ عَقْرَ دار مِنْ غَيْرِ ضَرورَة
سَلَّطَ اللهُ عَلي ثَمَنِها تالِفاً يَتْلَفُهُ . ( 1 )
هر كس ، بي دليل ، خانه اي را
بفروشد ، خدا تلف كننده اي را مي فرستد كه قيمت آن را تلف
كند .
فريب كاران
مردم سه دسته اند ؛ گروهي راه صواب مي پيمايند و ديگران
را يا از هم نوعان خود يا از هم كيشان خويش
مي شمارند .
ازاين رو ، در برخوردهاي فردي و اجتماعي با صداقت و سلامت
با آنان روبه رو مي شوند .
گروه ديگر ، در پي حيله گري و فريب دادن
ديگران براي به دست آوردن مقام و موقعيت اجتماعي يا زرق و برق دنيايي
برمي آيند و براي به دست آوردن توشه دو روزه دنيا ، از زيان رساندن به ديگران
هيچ گونه پروايي ندارند .
اينان در روابط اجتماعي خود با ديگران از در نيرنگ
وارد مي شوند .
بي شك ، مردم در روياروي با اين افراد سودجو ، آرامش خويش
را از دست مي دهند و تلاش مي كنند از شر نقشه هاي آنان رها
شوند .
اين افراد ، اعتماد اجتماعي را از ميان مي برند و امنيت رواني را
نابود مي سازند .
چگونه است كه بعضي افراد ، از
1 . نهج الفصاحه ، ش 2933 .
|
131 |
|
مسلماني و پيروي از اسوه فضيلت و تقوا ؛ يعني پيامبر گرامي اسلام
دم مي زنند ، ولي در عمل ، هيچ بهره اي از رفتار پيامبر ندارند .
حضرت
رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) اين افراد را از
دايره مسلماني جدا مي سازد و مي فرمايد :
لَيْسَ مِنّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً اَوْ
ضَرَّهُ اَوْ ماكَرَهُ . ( 1 )
كسي كه با مسلماني غل و غش كند يا به او زيان
برساند يا با او از در مكر و خدعه درآيد ، از ما نيست .
« ق »
قرض گرفتن
برخي عادت كرده اند كه به شيوه هاي گوناگون از ديگران ،
پول قرض بگيرند .
اين افراد به دليل فزوني بدهي ها ، آسايش روحي و رواني خود
را از دست مي دهند و هميشه در انديشه بازپرداخت دَين هاي خود هستند و چه
بسا آرزو مي كنند كه كاش به اين كار دست نمي زدند .
اگر اين اشخاص با
چشم پوشي از زياده خواهي ، به آنچه داشتند ، راضي مي شدند و زندگي
اجتماعي خود را متناسب با دارايي خويش تنظيم مي كردند ، به چنين بلايي گرفتار
نمي شدند .
رعايت اعتدال در فراهم آوردن امكانات رفاهي زندگي سبب خواهد شد
افراد ، بي دليل زير بار سنگين قرض هاي متعدد فرو نروند .
پيامبر
اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) ، دَيْن و بدهي را به از دست
دادن آزادي تعبير كرده و فرموده است :
اَقِلَّ مِنَ الدَّيْنِ تَعِشْ
حُرَّاً . ( 2 )
از بدهي خود بكاهد ، تا آزاد زندگي
كند .
1 . تحف العقول ، ص 42 .
2 . نهج الفصاحه ، ش 432 .
|
132 |
|
قضاوت
قضاوت ، يكي از مهم ترين پست هاي اجتماعي است .
قضاوت
درست ، زمينه ساز گسترش عدالت در جامعه اسلاميو بازستاندن حق مظلوم از ظالم
است .
به دليل حساسيت و ظرافت موجود در قضاوت ، اين كار از عهده هر كسي ساخته
نيست ؛ زيرا ممكن است به دليل كوچك ترين بي توجهي در صدور حكم ، بنيان
خانواده ها متزلزل و انسان بي گناهي گرفتار شود .
بر اين اساس ، اسلام
افزون بر لازم دانستن علم و عدالت و صبر و شجاعت براي قاضي ، به صدور زمان حكم نيز
توجه كرده است .
اسلام مي خواهد قاضي در بهترين شرايط ممكن و با فراغت بال ،
به دور از هرگونه حب و بغض ، تصميم بگيرد و حكم صادر كند .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در بياني شيوا درباره اهميت شغل قضاوت
مي فرمايد :
مَنْ جُعِلَ قاضياً فَقَد ذُبِحَ بِغَيْرِ
سِكّين . ( 1 )
هركس را قاضي قرار دهند ، مانند آن است كه با
چيزي جز چاقو ، او را ذبح كرده اند .
قناعت
قناعت پيشگان در برابر حوادثي كه به گونه اي شرف و عزّت
آنان را به خطر مي اندازد ، پايدارند .
قناعت ، فرصت مناسبي را براي آدمي
فراهم مي كند تا جنبه هاي معنوي خويش را تقويت كند و به آسايش و خوشبختي
جاودان برسد .
قناعت از حرص و آزمندي انسان پيش گيري مي كند و به او
اعتدال مي بخشد .
فرد قانع ، وقت گران بهاي خود را صرف خواسته هاي
نابجا نمي كند
1 . نهج الفصاحه ، ش 2808 .
|
133 |
|
و آسان تر مي تواند نردبان تعالي و تكامل را
بپيمايد .
پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) به
پيروان خود توصيه مي كند كه به اين ويژگي پسنديده آراسته شوند :
عَلَيْكُمْ بِالقَناعَةِ فَاِنَّ الْقَناعَةَ
مالٌ لايَنْفَدُ . ( 1 )
به قناعت خو كنيد ؛ كه به راستي ، قناعت مالي
پايان ناپذير است .
« ك »
كارگشايي
بعضي افراد ، كليد خير هستند ؛ يعني گفتار و
رفتارشان به گونه اي است كه انسان احساس مي كند منشأ كارهاي خير و
پسنديده خواهند شد .
اينان همواره مي كوشند از گرفتاري و مشكلات ديگران
بكاهند و در اين راه از هيچ گونه فداكاري ، دريغ نميورزند .
آنان چون خورشيدي
هستند كه با شعاع وسيع و گرمابخش خود ، همه جا را روشنايي مي بخشند و تلاش
مي كنند موجي از شادماني به ديگران ارزاني دارند .
در مقابل ، با
كساني روبه رو مي شويم كه رفتارهاي منفي و قفل كننده دارند ؛ يعني به
جاي گره گشايي ، مشكلات جديد بر آن
مي افزايند .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه
وآله ) در توصيه به كارگشايي مي فرمايد :
اِنَّ مِن النّاسِ ناساً مَفاتيحُ لِلْخَيْرِ
مَغاليقُ لِلشَّرِّ . . . . ( 2 )
بعضي از مردم ، كليد خير و قفل شر
هستند . . . .
كردار نيك
كارهاي نيك بسيار است و راه هاي
خدمت رساني فراوان .
انسان با راهنمايي حجت درون و بيرون كه همانا عقل و
معصومين ( عليهم السلام )
هستند ، راه را از بيراهه و خوب را از
1 . همان ، ش 1980 .
2 . همان ، ش 920 .
|
134 |
|
بد تشخيص مي دهد .
پيروي از عقل و شريعت ، آدمي را از
جمله نيكان و نيكوكاران قرار مي دهد .
نيكان جهان ، نه تنها خود را به زيور
فضايل و كردار نيك مي آراستند ، بلكه به ديگران نيز سفارش مي كردند تا
زينت احسان و نيكي را بر گردن خود بياويزند و محبوب خدا و خلق
شوند .
نيك مرداني كه زير آسماني كبود زيستند و با كردار نيكشان ، نامي
جاودانه براي خويش به يادگار گذاشتند ، فراوانند و سرسلسله آنان ؛ برترين
انسان ها ، يعني پيامبر رحمت و كرامت مي فرمايد :
ثَلاثٌ مِنْ اَبْوابِ الْبِرِّ : سَخاءُ
النَّفْسِ وَ طيبُ الْكَلامِ وَ الصَّبْرُ عَلَي الْأذي . ( 1 )
سه چيز از نيكي هاست : سخاوت و بخشش ، سخن
نيك و شكيبايي در برابر آزار .
كسب حلال
عبادت ، تنها در برپايي نماز خلاصه نمي شود ، بلكه انسان
مسلمان مي تواند در واجبات توصلي نيز قصد قربت كند و بسياري از كارهاي
خداپسندانه را در دايره عبادي قرار دهد .
كسي كه دانش مي آموزد ، به عيادت
بيمار مي رود ، براي به دست آوردن نيازمندي هاي زندگي خود و خانواده ، رنج
و كار و تلاش را براي خويش هموار مي سازد ؛ اگر همه اينها را با قصد قربت و
براي رضاي خدا انجام دهد ، عبادت كرده است .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) با وجود سفارش هاي فراوان به
فعاليت اقتصادي ، هشدار مي داد به گونه اي در جستوجوي دنيا برآييد كه از
آن جهان روي گردان نشويد .
رعايت حلال و حرام در
1 . تحف العقول ، ص 8 .
|
135 |
|
كسب روزي از مهم ترين سفارش هاي آن حضرت به
تمام مسلمانان است .
ايشان در سخني زيبا مي فرمايد :
اَلْعِبَادَةُ سَبْعَةُ اَجْزاء اَفْضَلُهَا
كَسْبُ الْحَلالِ . ( 1 )
عبادت هفت بخش است كه بالاترين آن كسب حلال
است .
كم حوصله بودن
كم حوصله بودن يا نشانه بيماري جسمي است يا
از ضعف روحي حكايت دارد .
انساني كه از روح و جسمي سالم برخوردار است ، توانِ
رويارويي با مشكلات را دارد و هيچ گاه خود را نمي بازد و هياهو به راه
نمي اندازد .
در مقابل ، انسان هاي كم حوصله ، به تدريج محبوبيت
خويش را از دست مي دهند و در مواقع حساس ، از قضاوت و تصميم گيري درست باز
مي مانند .
انسان هاي صبور و مقاوم كه از نعمت صبر و دقت نظر
بهره مندند ، هيچ گاه در كارها و اظهارنظرهاي خود ، شتاب
نمي كنند .
به گفته پيامبر گرامي اسلام ، در امور مربوط به دنيا با حوصله و
تأمل اقدام كنيد ، ولي در كارهاي خير و فراهم ساختن توشه آخرت ، به خود
ترديد راه ندهيد :
التَّوْدَةُ في كُلِّ شَيْئ خَيْرٌ اِلاّ فِي
عَمَلِ الآخرةِ . ( 2 )
حوصله كردن در همه چيز خوب است جز در كار
آخرت .
كمك به تحصيل فرزندان
يكي از مهم ترين حقوق فرزندان اين است كه آنان از دانش
برخوردار باشند .
بنابراين ، هرگونه كوتاهي در اين مورد ،
ستمي نابخشودني است بر فرزندان .
فرزندان ، امانت هايي الهي هستند و
نگه داري و رسيدگي به آنان به والدين سپرده
1 . همان ، ص 37 .
2 . نهج الفصاحه ، ش 1208 .
|
136 |
|
شده است كه اندك كوتاهي در راه كمال آنان ،
مورد بازخواست قرار مي گيرد .
بنابراين ، بايد همواره شعله دانش طلبي را
در نهاد فرزندان مان روشن نگه داريم تا آينده تابناك در انتظارشان
باشد .
انسان بي سواد ، آينده روشني ندارد و نمي تواند در برابر
مشكلات زندگي از خود واكنش هاي مناسبي نشان دهد .
ازاين رو ، با
تنگناهاي بسياري در زندگي صنعتي كنوني روبه رو خواهد شد .
پيامبر
اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) ، تحصيل دانش را از حقوق
مسلّم فرزند مي شمارد و مي فرمايد :
اِنَّ مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلي والِدِهِ
اَنْ يُعَلِّمَهُ الْكِتابَة . . . . ( 1 )
يكي از حقوق فرزند بر پدرش ، اين است كه به او
نوشتن بياموزد . . . .
كمك به نابينايان
هرچند انسان ها از نظر شخصيتي با هم فرقي ندارند ، ولي ممكن
است افرادي به دليل نداشتن قدرت بينايي ، در انجام دادن بعضي كارها ، نيازمند كمك
ديگران باشند .
انسان مسلمان در اين باره ، وظيفه اي دارد و نبايد آسوده
خاطر باشد .
هر انسان با وجدان و آزاده اي ، وظيفه دارد به هم نوعان خود
كمك كند .
شكرانه دست توانا و نعمت هاي فراوان الهي ، گرفتن دست ناتوان
است .
اگر ما بگوييم ديگران به او كمك مي كنند و به كمك من نيازي ندارد ،
ممكن است ديگران نيز چنين تصوري داشته باشند .
در نتيجه ،
انتظارهاي آن نيازمند بي پاسخ مي ماند .
پيامبر گرامي ما درباره كمك و
ياري رساندن به نابينايان مي فرمايد :
مَنْ قادَ اَعَمي أَرْبَعينَ خُطْوَةً
غُفِرَلَهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ . ( 2 )
هركس ، نابينايي را تا چهل قدم بكشد ، گناهاني
كه تاكنون كرده است ، آمرزيده خواهد شد .
1 . نهج الفصاحه ، ش 923 .
2 . همان ، ش 2916 .
|
137 |
|
كمك در ابلاغ پيام
بسياري از اوقات به افرادي برمي خوريم كه از اعلام نياز و
ابلاغ پيام خويش ناتوانند و در جستوجوي كساني هستند تا يار و مددكار آنان
باشند .
انسان ها در برابر نيازهاي يكديگر مسئولند ؛ زيرا ممكن است با رساندن
پيامشان به مسئولان ، گره مشكل ها گشوده شود .
اين كار ، دل مسلمانان را شاد
مي كند و رحمت و گشايش الهي بر آن فرد سايه گستر مي شود .
پيامبر
اسلام در توصيه اي ارزنده مي فرمايد :
أَبْلِغُوا حَاجَةَ مَنْ لا يَسْتَطيعُ
إِبْلاغَ حاجَتِه . . . . ( 1 )
حاجت كسي را كه از ابلاغ آن ناتوان است ، به
مسئولان برسانيد . . . .
كم گويي
زبان ، عضوي از بدن است كه مي تواند منشأ بسياري از گناهان
مانند : تهمت ، غيبت ، دروغ و سخن چيني شود .
هر چه انسان ، زيادتر سخن بگويد ،
گناهانش افزايش مي يابد و هر چه سكوت او طولاني تر باشد ، به سعادت و
سلامت نزديك تر است .
انسان عاقل كسي است كه بيشتر مي انديشد و كمتر
سخن مي گويد .
خاموشي ، عيب هاي احتمالي انسان را پوشش مي دهد و
شخصيت او را نزد ديگران محفوظ مي دارد .
برعكس ، پرگويي به سرعت ، باطن انسان
را نزد ديگران آشكار مي سازد .
انسان هاي پرسخن معمولا براي اثبات
سخنان نابجاي خود به تلاش بيهوده دست مي يازند و در اين راه ، با از دست دادن
سلامت روحي و رواني خويش ، در نگاه ديگران ، منفور جلوه مي كنند .
پيامبر
1 . همان ، ش 21 .
|
138 |
|
راستين اسلام براي حفظ سلامت و شخصيت فرد مسلمان ، در توصيه
ارزنده اي مي فرمايد :
سُكوُتُ اللِّسانِ ، سَلامَةُ
الاِْنْسانِ . ( 1 )
خاموشي مايه سلامت است .
كوچك شمردن ديگران
يكي از بدترين صفاتي كه ممكن است در انسان وجود داشته باشد ، اين
است كه گاهي براي آنكه خود را بزرگ جلوه دهد ، ديگران را كوچك تر از آنچه
هستند ، نشان مي دهد .
در حقيقت ، افراد فرومايه براي پوشاندن ناداني خود
مي كوشند مقام ديگران را پايين بياورند تا احساس خود بزرگ بيني شان
ارضا شود .
البته آنچه به دست مي آورند ، چيزي نيست كه منتظر آن
بوده اند ؛ زيرا مردم ، سره را از ناسره و حقيقت را از دروغ باز
مي شناسند .
در اين حالت ، ماهيت او نزد ديگران آشكار مي شود ، گرچه
ديدگاه او چيز ديگري باشد .
حضرت محمد ( صلّي الله عليه
وآله ) در اين باره چه زيبا مي فرمايد :
اَذَلُّ النّاسِ مَنْ اَهانَ
النّاسَ . ( 2 )
خوارترين مردم كسي است كه مردم را خوار
شمارد .
كوچك شمردن مشكلات
اگر انسان اراده كند ، مي تواند به تدريج ، به نيرويي دست يابد
كه تحمل مشكلات را آسان پندارد .
اين مسئله با قدرت تحمل آدمي ، رابطه مستقيم
دارد .
اگر مشكلات را كوچك شمارد و با آن مبارزه كند ، مي تواند به راحتي بر
1 . نهج الفصاحه ، ش 1769 .
2 . همان ، ش 250 .
|
139 |
|
مشكلات بزرگ نيز چيره شود .
اين همه در سايه پشتكار و ايستادگي
ممكن
است و مهم اين است كه در برابر گرفتاري ها ، خود را نبازد و از ميدان
به در نرود .
گاهي انسان در رويايي با مشكلات ، از آن معضل ، تصوير نادرستي در ذهن
خود ترسيم مي كند ؛ يعني مشكل بسيار بزرگ نمايي مي شود .
در حالي
كه با كوچك شمردن مشكلات بزرگ ، مي توان بر آن چيره شد .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) در اين باره مي فرمايد :
لا سَهْلَ اِلاّ ما جَعَلْتَ
سَهْلا . ( 1 )
هر قدر آسان بگيري ، آسان
مي گذرد .
كيفيت بخشيدن به كار
برخي عادت كرده اند كه با سهل انگاري كارهاي خود را
بدون كيفيت انجام دهند و پيش از انجام درست يك كار ، به كار ديگري
بپردازند .
آشكار است كه در اين صورت ، انسان نمي تواند از كارهاي آنان
بهره برداري كند .
در مقابل ، افراد نيكي هستند كه به دليل تعهد خويش ،
كارهايي كه به آنان سپرده مي شوند ، به بهترين صورت انجام مي دهند و
محبوبيت مردمي و رضايت الهي را از آن خود مي سازند .
رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) در توصيه به اين مهم
مي فرمايد :
يُحِبُّ اللهُ العامِلَ اِذا عَمِلَ اَنْ
يَحْسُنَ . ( 2 )
خداوند دوست دارد كه انسان وقتي كاري انجام
مي دهد ، آن را خوب و كامل كند .
1 . همان ، ش 2498 .
2 . همان ، ش 3217 .
|
140 |
|
« گ »
گذشت
داشتن روحيه گذشت ، نشانه همت بلند و قدرتِ
استقامت فرد است .
كساني كه روحيه گذشت دارند ، افزون بر اينكه مي توانند در
برابر سختي هاي روزگار استقامت كنند ، بر نيروي خشم خود نيز مسلط خواهند
شد .
چنين افرادي اين قدرت را دارند تا در مقابل بي ادبي ، آرامش خويش را حفظ
و حتي در بعضي موارد ، از تقصير ديگران چشم پوشي كنند .
از نظر اسلام ،
انسان هاي با گذشت در اين جهان ، به ناراحتي و ناملايمات گرفتار نمي شوند
و در آخرت نيز از لطف و محبت خاص الهي بهره مند خواهند شد .
در حقيقت ، آنان
بلند همتند و خداوند به دليل عظمت وجودي شان ، آنان را در پناه لطف و عنايت خاص
خود قرار مي دهد .
پيامبر رحمت مي فرمايد :
اِسْمَحْ يُسْمَحْ لَكَ . ( 1 )
آسان گير تا بر تو آسان
گيرند .
ايشان در حديث ديگري مي فرمايد :
خُلْقانِ يُحِبُّهُما اللهُ . . . فَاَمَّا
اللِّذانِ يُحْبُهُما اللهُ فَالسَّخاءُ وَ السَّماحَةُ . ( 2 )
خدا ، دو صفت را دوست دارد . . . ولي آن دو چيزي
كه خدا دوست دارد ، بخشش و گذشت است .
گردش ايام
انسان خردمند ، از گردش روزگار و پيشامدها و حوادث غافل نيست و از
همه آنها درس عبرت و سازندگي مي آموزد .
افراد بسياري از بهترين امكانات
1 . نهج الفصاحه ، ش 293 .
2 . همان ، ش 1454 .
|
141 |
|
مادي برخوردار بودند ، ولي اينك به تكه اي نان محتاج
شده اند يا چه بسا
آدم هايي كه آه دربساط نداشتند ، ولي امروز صاحب مال
و منال فراوانند .
چه افراد توان مندي كه نعمت سلامتي و قدرت جسماني داشتند ،
ولي اينك زمين گير شده اند .
آيا بهتر نيست انسان از آنچه در پيرامونش
مي گذرد ، درس عبرت بگيرد و به قدرت جسماني و مال و دارايي خود مغرور نشود ؟
به ياد آوريم اين سخن ظريف قائم مقام
فراهاني را :
روزگار است اين ، كه گه عزت دهد ، گه خوار دارد * * * چرخ بازيگر از
اين بازيچه ها ، بسيار دارد
پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :
كَفي بِالدَّهْرِ واعِظاً وَ بِالْمَوْتِ
مُفَرِّقاً . ( 1 )
چه آموزگاري است روزگار و چه جماعت پراكني
است مرگ !
گشاده رويي
بسيار اتفاق مي افتد كه انسان حال
مناسبي دارد ، ولي در برخورد با افراد اخم آلود و در خود فرورفته ، حال خوش خود
را از دست مي دهد .
همچنين چه بسا از پيشامدي ، اندوهگين است ، ولي با افرادي
كه چهره اي بشاش و خوش رو دارند ، روبه رو مي شود و غم و
غصه هاي خويش را از ياد مي برد .
در حقيقت ، گشادگي چهره يا درهم كشيدن
آن ، به اختيار انسان است ؛ با خوش رويي ، مي تواند توجه ديگران را به خود
جلب كند و با اخم و ناراحتي ، ديگران را از خود خواهد راند .
پيامبر
گرامي اسلام ، گشاده رويي را نوعي صدقه شمرده است و
مي فرمايد :
مِنَ الصَّدَقَةِ أَنْ تُسَلِّمَ عَلَي
النّاسِ وَ أَنْتَ طَلِقُ الْوَجْهِ . ( 2 )
از جمله صدقات اين است كه با گشاده رويي
به مردم سلام كني .
1 . همان ، ش 2126 .
2 . همان ، ش 3068 .
|
142 |
|
گشايش در زندگي
خداوند به هر كس به اندازه مناسب ، نعمت و روزي مي دهد و دوست
دارد بنده اي به اندازه گشايش در زندگي ، براي خود و اهل و عيالش تسهيلاتي
فراهم آورد .
بعضي از انسان ها فكر مي كنند هرچه آدمي ناچيزتر باشد و
از امكانات مالي بهره نگيرد ، رضايت الهي را بهتر به دست آورده است ، در حالي كه چنين
انديشه اي درست نيست .
استفاده متعادل از زندگي متناسب با شأن آدمي ، مطلوب
خداوند و توصيه ائمه معصومين ( عليهم السلام )
است .
درست است كه آدمي نبايد براي به دست آوردن زندگي بهتر ، از عزت و آبرومندي
خود هزينه كند و دست نياز به سوي اين و آن بگشايد ، ولي وقتي خداوند ، گشايشي در
زندگي او ايجاد كرد و نعمتي را به او ارزاني داشت ، حق استفاده از آن را دارد .
در
اين صورت ، خداوند نيز راضي تر است .
پيامبر اعظم ( صلي
الله عليه وآله ) مي فرمايد :
اِنَّ اللّهَ يُحِبُّ اِذَا اَنْعَمَ عَلَي
عَبْد اَنْ يَري اَثَرَ نِعْمَتِهِ عَلَيهِ وَ يُبْغِضُ الْبُؤْسَ وَ
التَّبَؤُّسَ . ( 1 )
هر وقت خداوند نعمتي به بنده اي داد ،
دوست دارد اثر آن نعمت را بر آن بنده ببيند و از فقر و حالت ناداري به خود گرفتن ،
بدش مي آيد .
گوهرهاي درخشان
دست يابي به اهداف انساني در پرتو داشته هاي كمالي
امكان پذير خواهد بود .
ايمان از عواملي است كه آدمي را در برابر لغزش حفظ
مي كند و همچون سپري است محكم در برابر هجوم افكار شيطاني و حصاري است كه
سعادت و سلامت دنيوي و اخروي را در خود جاي داده است .
در كنار ايمان و
1 . تحف العقول ، ص 56 .
|
143 |
|
پرهيزگاري ، علمي كه بتواند براي او و ديگران ثمربخش باشد و همچنين
تدبري كه وي را به نرم خويي فرا خواند تا با ديگران به مدارا رفتار كند ، بسيار
ارزشمند است .
اگر آدمي ، پرهيزگار باشد ، خود را نيز به زيور دانش بيارايد و وسيله
سنجش اعمالش ، عقل و تدبير باشد ، مي تواند منشأ عمل خير باشد .
رسول گرامي اسلام نيز بر اين سه گوهر ارزشمند تأكيد كرده است و
مي فرمايد :
ثَلاثٌ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ لَمْ يَقُمْ
لَهُ عَمَلٌ : وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِي اللّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ عِلْمٌ
يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ السَّفِيهِ وَ عَقْلٌ يُدارِي بِهِ النّاسَ . ( 1 )
سه چيز است كه اگر در كسي نباشد ، عملي از او
سر نمي زند : پرهيزگاري كه او را از نافرماني هاي خداوند متعال باز دارد ؛
دانشي كه با آن ، ناداني آدم نادان را برطرف سازد ؛ عقلي كه به وسيله آن ، با مردم به
مدارا رفتار كند .
« ل »
لبخند
بعضي چهره اي گرفته و خشن دارند ، به گونه اي كه آدمي با
ديدن آنان به ياد گرفتاري هاي خويش مي افتد .
بعضي نيز چهره اي
تبسم آميز و روحيه اي شاد دارند كه ديگران با ديدن آنان ، رنج و مصيبت خود
را از ياد مي برند و دوست دارند ساعت ها با آنان باشند .
افراد
خنده رو به سرعت در قلب ديگران ، نفوذ و محبت آنان را به خود جلب
مي كنند .
به گونه اي كه انسان ، ناخودآگاه احساس مي كند ساليان
درازي است با آنان آشنايي و صميمت دارد .
باري ، اولياي الهي نيز همواره با
چهره اي گشاده و شاد با مردم روبه رو
1 . همان ، ص 7 .
|
144 |
|
مي شوند كه در اين ميان ، پيامبر رحمت ، زبانزد خاص و عام
است .
آن وجود نازنين مي فرمايد :
تَبَسُّمُكَ فِي وَجْهِ اَخيكَ لَكَ
صَدَقَةٌ . ( 1 )
لبخند تو بر روي برادرت ، براي تو
صدقه اي است .
لجاجت و ستيزه جويي
افراد ستيزه جو ، انسان هاي خودخواه و بي گذشتي
هستند كه مي كوشند با لجاجت و دشمني با ديگران ، رنج و ناراحتي دروني خويش را
كاهش دهند .
اين در حالي است كه هرچه ميزان لجاجت و ستيزه جويي آنان بيشتر
شود ، فشار روحي و جسمي آنان نيز افزايش مي يابد .
برعكس ، آدم هاي معتدل
همواره مي كوشند تحت تأثير احساسات ناشي از خشم و غريزه قرار نگيرند و
بي درنگ به ستيزه جويي و لجاجت نپردازند .
بسيار اتفاق افتاده است كه
كنترل نفس و بردباري ، نتيجه شيرين و خوشايندي چون مودت و دوستي به همراه داشته است
و فردي كه ممكن بود با يك برخورد تند و ناسنجيده ، در شمار مخالفان و دشمنان انسان
درآيد ، به يكي از دوستان و مريدان او تبديل شده است .
نه تنها افراد جامعه به
انسان لجوج ، بي اعتنا مي شوند ، بلكه خداوند نيز او را از عنايت خود محروم
مي كند .
پيامبر عطوفت و مدارا مي فرمايد :
اَبْغَضُ الرِّجالِ اِليَ اللهِ الاَْلَدُّ
الْخَصِمُ . ( 2 )
منفورترين مردان نزد خدا ، مرد لجوج و
ستيزه جوست .
1 . نهج الفصاحه ، ش 1119 .
2 . همان ، ش 18 .
|
145 |
|
« م »
مبارزه با هواي نفس
به هر ميزان كه انسان خواهان اميال نفساني باشد ، به همان اندازه ،
از نيروي عقل و اراده فاصله مي گيرد .
آدمي به دليل افراط در هواپرستي ، سست
اراده و بي اختيار مي شود و همه فضايل انساني را از دست
مي دهد .
از نظر اسلام ، منشأ همه گناهان ، پيروي بي چون و چرا از هواي
نفس است و پرهيزگار كسي است كه از دام هوا و هوس رهيده باشد .
پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) ، هوسْ گريزان را از شجاعان امت
خويش مي شمارد و مي فرمايد :
اَشْجَعُ النّاسِ مَنْ غَلَبَ
هَواهُ . ( 1 )
شجاع ترين مردم كسي است كه بر
خواسته هاي نفساني چيره شود .
مدارا با بدهكاران
چون برخي افراد ، امكانات مالي بسياري
ندارند ، ممكن است در پاره اي موارد ، وام بگيرند ، ولي از بازپرداخت آن در زمان
تعيين شده ، ناتوان باشند .
در اين حال ، برخورد وام دهندگان متفاوت است .
گروهي
با سعه صدر و واقع نگري ، درصدد تمديد بازپرداخت برمي آيند يا حتي در
پاره اي موارد ، آن را مي بخشند كه البته از پاداش فراواني برخوردار
خواهند شد .
گروهي ديگر با سرسختي و لجاجت بسيار تلاش مي كنند كه به هر شكل
ممكن ، حتي با آبروريزي و فشار و سخت گيري بر بدهكار ، طلب خود را باز پس بگيرند
كه كار بسيار نكوهيده اي است .
به يقين ، اگر
1 . همان ، ش 299 .
|
146 |
|
كسي با بزرگواري و درك موقعيت طرف مقابل ، با
بدهكار مدارا كند ، در پيش گاه خداوند روسپيد خواهد بود .
بر اين اساس ، رسول
الله ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :
مَنْ نَفَّسَ عَنْ غَريمِه أَوْ مَحي عَنْهُ
كانَ في ظِلِّ الْعَرْشِ يَوْمَ الْقِيامَةِ . ( 1 )
هر كه به بدهكار خويش مهلت دهد يا قرض او را
ببخشد ، روز قيامت در سايه عرش الهي خواهد بود .
مدارا با مردم
برخي مي پندارند كه خواسته هاي آنان بايد همواره بي كم
و كاست اجرا شود .
ازاين رو ، انتظار دارند تا ديگران به بهترين صورت ممكن ،
به كمك آنان بشتابند و زماني هم كه به مطلوب نمي رسند ، ديگران را مقصر
مي دانند و به ناسازگاري و بداخلاقي با آنان
مي پردازند .
بعضي نيز روح گذشت و بخشش ندارند و كوچك ترين لغزش ديگران
را با شديدترين شيوه ممكن ، مجازات مي كنند .
اينان بسيار خودخواهند و از
مردم ، توقع زيادي دارند .
اينان با چنين روحيه اي ، پايگاه خود را در
ميان مردم از دست مي دهند و به زيان هاي جبران ناپذير دچار
مي شوند .
حضرت رسول در توصيه به مدارا با هم نوعان
مي فرمايد :
اَعْقَلُ الناسِ أَشَدُّهُمْ مُداراةً
لِلنّاسِ . ( 2 )
خردمندترين مردم كسي است كه با مردم بيشتر
مدارا كند .
مداراي مشروط
تا آنجا كه مي توان و شريعت به ما اجازه داده ، نرمش و مدارا
با مردم پسنديده است .
در حقوق شخصي و امور جاري ، بايد از لغزش ديگران چشم پوشيد
و
1 . نهج الفصاحه ، ش 2849 .
2 . همان ، ش 358 .
|
147 |
|
با گذشت ، باآنان روبه رو شد .
البته مدارا با مردم
آن گونه نيست كه در صورت آسيب ديدن دين ، حيثيت و
عزت آدمي با ديگران كنار بياييم ؛ زيرا كوتاه آمدن در اين موارد ، رفته رفته از ارزش
و اهميتشان مي كاهد و آنها را به اموري معمولي و ابتدايي تبديل
مي كند .
اگر قرار باشد آدمي در برابر حق كشي يا حق گريزي ، در
برابر ديگران كنار بيايد ، چگونه مي توان دوام و قوام ارزش ها را انتظار
داشت .
ارزش ها حساسند و واكنش مدافعانه در برابر آنها لازم و ضروري
است ، ولي همان گونه كه گفته شد ، در برابر چيزهاي كم ارزش و غيراصولي
نبايد سخت گيري نشان داد ؛ زيرا با گذشت مي توان ديگران را نسبت به شخصيت
خود و دستورهاي اخلاقي و ظريف پيامبر گرامي اسلام متمايل ساخت .
حضرت محمد ( صلّي الله عليه وآله ) درباره نوع مدارا با مردم
مي فرمايد :
رَأسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الاِْيمانِ بِاللّهِ
مُداراةُ النّاسِ فِي غَيْرِ تَرْكِ حِقٍّ . ( 1 )
عاقلانه ترين كارها پس از ايمان به
خداوند ، مدارا كردن با مردم است ، به گونه اي كه حقي ضايع نشود .
مداومت بر كار خير
هرگاه انسان در حال انجام دادن كار خير از
دنيا برود ، با رضايت الهي روبه رو خواهد شد ؛ چون بنده اي فرمان بردار
بوده است ، ولي اگر كسي در حال انجام دادن معصيت از جهان فاني رخت بربندد ، در جهان
ديگر نيز با خشم و غضب پروردگار روبه رو مي شود ؛ زيرا حق بندگي را به جا
نياورده است .
هرچند ممكن است او نيز در نهايت از رحمت ومغفرت الهي برخوردار شود ،
ولي شرمندگي در پيش گاه او را چگونه تحمل خواهد كرد ؟ آيا بهتر نيست انسان در
محضر خدا گناه نكند و خود را براي
1 . تحف العقول ، ص 42 .
|
148 |
|
روزي آماده سازد كه هيچ چيز حتي مال و فرزند
نمي توانند پشتيبان او باشند ؟ پيامبر ارجمند اسلام در توصيه به انجام كارهاي
پسنديده مي فرمايد :
مَنْ ماتَ عَلي خَيْر عَمِلَهُ فَارْجُوا
لَهُ خَيْراً وَ مَنْ ماتَ عَلي شَرٍّ عَمِلَهُ فَخافُوا عَلَيْهِ وَلا
تَيأَسُوا . ( 1 )
هر كس بر خيري كه انجام داده است ، بميرد ،
برايش اميدوار باشيد و هر كس بر شري كه انجام داده است ، بميرد ، برايش بيم ناك
باشيد ، ولي نااميد نشويد .
مردم آزاري
مردم آزاري در اجتماع نمودهاي گوناگوني
دارد .
براي مثال ، همسايه اي با بي مبالاتي و سر و صداي زياد ، كارمندي
با بي پاسخ گذاشتن خواسته ارباب رجوع ، راننده اي با
بوق هاي زدن هاي ممتد و بي جا و نيز ديگران با صدها كردار خلاف
و دور از نزاكت ، سبب رنجش خاطر اطرافيان مي شوند .
از آن بدتر وقتي است كه
در برابر هرگونه اعتراض ، خود را بي گناه و حتي صاحب حق مي دانند .
آيا
پسنديده است كه آسايش و آرامش ديگران را به هم بريزيم و خود را بي گناه
نيز بدانيم ؟ پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه وآله ) در
نكوهش اين رفتار ناپسند مي فرمايد :
كُلُّ مُوذ فِي النَّار . ( 2 )
هر آزارگري در دوزخ است .
مزد كارگر
بنا بر وظيفه اخلاقي و انساني ، انسان بايد حق كارگر را با احترام
به او بپردازد و حتي اگر پرداخت مزد بدون درخواست كارگر انجام گيرد ،
پسنديده تر است .
1 . نهج الفصاحه ، ش 2831 .
2 . همان ، ش 2171 .
|
149 |
|
بعضي افراد نه تنها پس از انجام كار ، قدرداني نمي كنند ، بلكه
با منّت نهادن ، حقوق كارگر را مي پردازند كه اسلام ، اين كار را بسيار نكوهش
كرده است .
همچنين بسيار شايسته است اگر كارگري بيش از مقدار كارش ، تلاش كرد و
كار را به خوبي به پايان رساند ، مزد بيشتري به او پرداخت شود .
پرداخت مزد نيز
بايد در زودترين وقت ممكن انجام شود .
پيامبر گرامي اسلام ، دست كارگران را
مي بوسيد و به آنان بسيار احترام مي گذاشت .
ايشان مي فرمايد :
. . . اَعْطِ الاَْجيرَ حَقَّهُ قَبْلَ اَنْ
يَجُفَّ عَرَقُهُ . ( 1 )
. . . پيش از اينكه عرق كارگر خشك شود ،
حق او را بپردازيد .
مشاركت در كارِ خانه
برخي مي پندارند خدمت در خانه منحصر به
همسران است و مردان كوچك ترين وظيفه اي در اين زمينه
ندارند .
ازاين رو ، به اصطلاح دست به سياه و سفيد نمي زنند و خانه را
با مهمان خانه اشتباه مي گيرند .
انجام دادن كارهاي خانه ،
وظيفه اي است مشترك ميان زن و مرد و اداره نيكوي خانه به وسيله زن ، وظيفه شرعي
واخلاقي او نيست ، بلكه تلاش خالصانه اي است كه وي براي محبت به همسر و فرزند
انجام مي دهد .
نبايد پنداشت كه زن موظف است همه كارهاي خانه را انجام دهد ؛
زيرا وجود رابطه همسري ، هرگز به معناي خدمت گزاري براي مرد نيست .
بنابراين ،
زن و مرد بايد با مشاركت و هم ياري به كارهاي خانه بپردازند و نظام خانواده را
اصلاح كنند .
حضرت ختمي مرتبت در اين باره مي فرمايد :
خِدْمَتُكَ زَوْجَتَكَ
صَدَقَةٌ . ( 2 )
خدمت تو به همسرت ، صدقه است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . همان ، ش 347 .
2 . همان ، ش 1435 .
|
150 |
|
مشورت
انسان در هر مرتبه از آگاهي و دانش قرار داشته باشد ، هرگز از
مشورت بي نياز نخواهد شد .
تجربه ثابت كرده است كه گاهي انسان در مسائل ساده
نيز دچار اشتباه و غفلت مي شود ، در حالي كه اگر با افراد آگاه و با تجربه
مشورت مي كرد ، به اين اشتباه دچار نمي شد .
هنگامي كه انسان با كسي
مشورت مي كند ، فكر او را با فكر خود شريك مي سازد .
در حقيقت ، نيروي
فكري او قوي تر مي شود و بدين ترتيب ، از اشتباه در امان
مي ماند .
پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) در
توصيه به مشورت مي فرمايد :
لا مُظاهَرَةَ اَوْثَقُ مِنَ
الْمُشاوَرَةِ . ( 1 )
پشتيباني مطمئن تر از مشاوره
نيست .
ملاحظه كاري
اخلاص و خدامحوري در انجام دادن كارها سبب
موفقيت و ذخيره سازي پاداش آن براي جهان آخرت مي شود .
اخلاص ، اكسيري
است كه در برخورد با كار و تلاش ، آن را پربها و مانا مي سازد و در جريده عالم
ثبت مي كند ؛ همان گونه كه ريا و خودنمايي از ارزش كار مي كاهد و آن
را مانند كف روي آب ، زودگذر و بي دوام مي سازد .
بنابراين ، مغز
كارها ، اخلاص و انجام عمل براي خداوند است و بايد به كارها رنگ خدايي زد تا ماندگار
شود .
وقتي كاري مورد رضايت الهي است ، هرگز نمي توان آن را براي ملاحظه يا
خوشامد خلق رها كرد .
چگونه مي توان رضايت مخلوق را بر رضاي خدا ترجيح داد
يا بر اثر شرم و حياي نكوهش شده ، از انجام كاري طفره رفت .
از اين رو اگر كسي در
جمعي است
1 . نهج الفصاحه ، ش 2506 .