دفتر دوم : انقلاب بهمن; زمینه های بین المللی و روابط خارجی
دفتر دوم : انقلاب بهمن; زمینههای بینالمللی و روابط خارجی گفتار یکم: شرایط بینالمللی و انقلاباسلامی گفتار دوم: امامخمینی; روابط بینالملل و سیاست خارجی [128] [129] اشاره بررسی شرایط بینالمللی در دهه پنجاه و ارزیابی همسازیها و ناهمسازیهای بینالمللی با تحولات
دفتر دوم : انقلاب بهمن; زمينههاي بينالمللي و روابط خارجي
گفتار يكم: شرايط بينالمللي و انقلاباسلامي
گفتار دوم: امامخميني; روابط بينالملل و سياست خارجي
[128] [129]اشاره
بررسي شرايط بينالمللي در دهه پنجاه و ارزيابي همسازيها و ناهمسازيهاي بينالمللي با تحولات مرتبط با انقلاب اسلامي يكي از رويكردهاي مطالعه انقلاب اسلامي است. اين گفتار با آغاز بحث از وضعيت نظام بينالملل پس از جنگ جهاني دوم، علل افول انگلستان و ظهور امريكا و مسئله دوقطبي شدن نظام جهاني را مورد توجه قرار داده و ديدگاه امريكاييان را درخصوص لزوم گسترش روابط سرمايهداري در جهان و در نتيجه ضرورت مهار روابط توليدي سوسياليستي و كنترل فيزيكي امنيتي شوروي مورد مداقّه قرار ميدهد كه در اين راستا ايران به مثابه منطقهاي استراتژيك، مناسبترين كشور جهت اعمال استراتژي امريكا تلقي ميشود. بهعلاوه، ارائه طرح اقتصادي مارشال و طرح نظامي ناتو به عنوان استراتژيهاي دوربرد و كوتاهبرد در جهت متوقف ساختن كمونيسم و متعاقباً، پيادهسازي دو اصل دكترين كندي در بلوك غرب سرمايهداري دنبال ميشود و ايران كه به عنوان كشوري با جايگاه ويژه در محاسبات جهاني امريكا ظاهر گرديده موضوع طرح اصلاحات كندي و در نتيجه انقلاب سفيد شاه قرار ميگيرد. بدينسان در دهه چهل و پنجاه شمسي، گذشته از تحولاتي كه در نتيجه رقابت ميان دو قطب نظام بينالملل در داخل ايران پديد ميآيد، با آشكار شدن خلل ساختاري نظام دو قطبي منعطف ـ از طريق منتفي شدن جنگ منهدم كننده اتمي، ظهور اروپا و ژاپن به عنوان رقباي جديد امريكا و آغاز مذاكرات دتانت در نتيجه قوت يافتن تسليحاتي شوروي ـ امكان خروج از نظام دو قطبي براي كشورهايي همچون ايران فراهم ميآيد. بدينسان رشد روند اعتراضآميز در كشورهايي مثل ايران و فرانسه در بلوك غرب و يوگسلاوي و چين در بلوك شرق و عدم امكان مداخله دو قطب در روند فزونخواهي، استقلالخواهي، و يا انقلاب در اينگونه كشورها، به دليل وجود عامل خودبازدارنده نظام دوقطبي، شرايط بينالمللي را با شرايط داخلي ايران در دهه پنجاه شمسي همراه مينمايد. در اين رابطه، توسعه روابط سرمايهداري بدون پشتوانه فضاي سياسي از پيش، و خواست امريكاييها مبني بر تغيير وضعيت سياسي در ايران به منظور تضمين منافع بلندمدت آنها در مقابل
[130]خطر كمونيسم و در نهايت، مطرح شدن تز فضاي باز سياسي كارتر كه بويژه ايران و فيليپين را موضوع سياست تعديل قرار داده بود، موجب ظهور بحرانهاي سياسي در ايران ميگردد. و با توجه به زمينه قبليِ امكانِ خروج ايران از سيطره نظام دو قطبي و نيز خطاي تحليل امريكاييان در شناخت عناصر اپوزيسيون ـ امريكاييها خطر را تنها از ناحيه كمونيسم تلقي ميكردند ـ امكان ظهور و بروز انقلاب گسترده اجتماعي در ايران را به دور از انتظار و توقع امريكاييان فراهم ميآورد. گفتار حاضر در ضمن پيگيري مباحث يادشده، به مسائلي همچون بررسي تئوري توطئه نسبت به انقلاب ايران، جايگاه انگلستان در تأثيرگذاري نسبت به تحولات دهه پنجاه در ايران، جناح دموكراتها در امريكا و گرايشهاي راديكال آنها نسبت به كشورهاي وابسته نيز ميپردازد. سرانجام در فراز نهايي، فوريترين بازتابها و تأثيرات انقلاب بهمن 57 در مسائل بينالمللي مورد اشاره واقع ميشود.
[131]