1. اهداف و منافع انگلستان در ایران

1. اهداف و منافع انگلستان در ایران 1. 1. تأمین امنیت هندوستان; یکی از اساسی ترین اهداف منطقه ای انگلستان، تأمین امنیت هندوستان بود که در سیطره کمپانی هند شرقی قرار داشت. این منطقه که توسط رژیم بلشویکی مورد تهدید قرار گرفته بود، انگلستان را در اندیشه ایجا

1. اهداف و منافع انگلستان در ايران

1. 1. تأمين امنيت هندوستان; يكي از اساسي ترين اهداف منطقه اي انگلستان، تأمين امنيت هندوستان بود كه در سيطره كمپاني هند شرقي قرار داشت. اين منطقه كه توسط رژيم بلشويكي مورد تهديد قرار گرفته بود، انگلستان را در انديشه ايجاد خط حائلي در مقابل نفوذ شوروي به اين منطقه فرو برد. ژنرال ديكسون يكي از فرماندهان نيروهاي انگليسي كه مسئول تأمين ارتباط اين نيروها در شرق ايران بوده است، چنين مي گويد: من يقين دارم كه دولت انگلستان براي رفع خطر متصوره از هندوستان نهايت اشتياق را دارد كه دولت ايران، يك دولت مستقل، داراي قواي نظامي و تامينيه بشود تا بتواند از تخطي ديگران به بي طرفي خودش دفاع نموده، ضمناً دولت انگلستان در حفظ و نگهداري هندوستان آسايش خاطر داشته باشد.

بنابراين، رهبران كودتا نويددهندگان يك حكومت حائل واقعي بودند كه دست دشمنان بالقوه خود را از مرزهاي هندوستان كوتاه مي كرد.

2 . 1. حفظ موقعيت انگلستان در خليج فارس; از سال 1280 ش. با اكتشاف و توليد نفت، همه جنبه هاي حيات سياسي، اقتصادي و اجتماعي ايران تحت تأثير اين ماده پرارزش قرار گرفت. تا پيش از اين خليج فارس و به ويژه ايران به عنوان دروازه ورود به هندوستان تلقي مي شد، اما با اكتشاف نفت در ايران و پيش از آن در برخي كشورهاي حاشيه خليج فارس، اين منطقه براي انگلستان موقعيت ويژه اي يافت. نفت ايران از همان ابتدا توسط قرارداد دارسي در سيطره انگلستان درآمد، اما انگلستان از دو سو مورد تهديد بود: يكي از سوي شوروي و ديگر از سوي طوايف خود مختار محلي و نهضت هاي ضدانگليسي، به ويژه در جنوب كه آنان را مورد تهديد قرار داده بودند. حفظ و بهره برداري از اين ثروت سرشار، انگلستان را بر آن داشت تا شرايط جديدي در ايران ايجاد كند. بر اين اساس برخي، كودتاي حوت 1299 را كودتاي نفت ناميده اند، زيرا اين كودتا به ابتكار و تمهيد شركت نفتي بريتيش پتروليوم و درياداري امپراطوري انجام گرفت.

3 . 1. حل مشكلات ناشي از حضور مستقيم سربازان انگليسي در ايران; حضور سربازان انگليسي در ايران، افزون بر هزينه هاي سنگين نگهداري و تأمين آنان، تنفر عمومي و بدبيني مردم را نيز به دنبال داشت، در نتيجه آنها گاهي از سوي مردم مورد تعرض واقع مي شدند. نورمن (وزير مختار انگلستان در ايران) در تلگرافي به لرد كرزن وزير امور خارجه انگليس، به وضعيت ناگوار منافع انگلستان در اين دوران بحراني اشاره و درخواست اقدام فوري مي كند[س ش 1].

شماره 468 ـ تلگراف نورمن سفير انگليس در تهران

به لرد كرزن وزير امورخارجه انگليس

(تاريخ وصول 19 ژوئن ساعت 20/1 بعد از ظهر)

شماره 392 تلگرافي (34/150/204772)

تهران ـ 18 ژوئن 1920 ساعت 11 بامداد)

بسيار فوري

وضع سياست انگلستان در ايران كه مدت چند ماه بعد از امضاء قرارداد مساعد به نظر مي رسيد اكنون بسيار وخيم است.

دولتي كه قرارداد را امضاء كرد محبوبيتش را بكلّي از دست داد و نظر مردم نسبت به انگلستان نيز به طور كلي تغيير كرده است زيرا مي گويد اگر ما از اين دولت پشتيباني نمي كرديم مدت ها پيش سقوط مي كرد.

اكنون ما را طرفدار مستبدترين عوامل مملكت معرفي مي كنند و حتي دموكرات هاي ملي نيز كه دوستان ما بوده اند و مشروطيت را مديون ما هستند از ما روي گردان شده اند.

كار به جايي رسيده است كه در نظر مردم ايران ما جانشين روسهاي تزاري شده ايم.

عقب نشيني ما از بحر خزر و آذربايجان و گيلان تأثير بدي در افكار عمومي ايران داشته است و مردم تصور مي كنند ما مي خواهيم منطقه شمالي ايران را در اختيار اشغالگران اجنبي بگذاريم. ايرانيان مي گويند كه ما قادر نيستيم حتي از پايتخت دفاع كنيم و حقيقت هم همين است زيرا با نيروهايي كه در اختيار داريم اگر قواي دشمن تعدادشان زياد باشد و از هر جهتي حتي از تبريز و رشت بخواهند حمله كنند ما نخواهيم توانست در مقابل آنها ايستادگي كنيم.

به اين ترتيب مردم ايران حتي آن احترامي را كه نسبت به قدرت و نيروي روسهاي تزاري منفور احساس مي كردند نسبت به ما ندارند. و هنگامي كه معلوم شود قصد داريم نيروهاي خويش را از مشهد هم عقب بكشيم اعتماد مردم ايران نسبت به قدرت ما و حسن نيت ما بكلي متزلزل خواهد شد. ايرانيان كاملا اشتياق دارند اقدامات لازم را براي دفاع از مملكت به عمل بياورند ولي اگر ما پول، اسلحه، مهمات جنگي و تجهيزات در اختيار مردم ايران نگذاريم به هيچ وجه قادر به اين كار نخواهند شد. يك ماه پيش دولت ايران از ما تقاضاي كمك كرد و چون تاكنون جوابي داده نشده است يك نوع احساس نگراني و يأس در ايران ايجاد شده است. اگر اين كمك داده نشود پس از سقوط دولت كنوني سياستمدار ديگري حاضر نخواهد شد كابينه جديد را تشكيل دهد در نتيجه هرج و مرج و بلوا و آشوب سراسر مملكت را فرا خواهد گرفت و محتملا بلشويكها وضع را مساعد خواهند ديد و به كشور رسوخ خواهند كرد و خلائي را كه در نتيجه تخليه ايران از نيروهاي انگلستان ايجاد مي شود پر خواهند كرد. دولت اعليحضرت پادشاه انگلستان با وضع ناگواري روبرو خواهد شد. تمام پولي كه در ايران تاكنون خرج شده به هدر خواهد رفت. تجارت ما از بين خواهد رفت. منافع و علائق ما در اين كشور معدوم خواهد شد. قرارداد ايران و انگليس لغو خواهد گرديد. بين النهرين مورد تهديد قرار خواهد گرفت و وضع ما در هند به مخاطره خواهد افتاد. در غير اينصورت دولت انگلستان مجبور خواهد شد براي جلوگيري از تمام اين وقايع متحمل هزينه هاي سرسام آور و تلفات جاني افراد انگليسي بشود تا وضع را به حال اوليه برگرداند در صورتي كه اگر اكنون كمي پول خرج شود و اقدامات عاجل به عمل آيد چنين وضع ناگواري هرگز پيش نخواهد آمد...

اگرچه من اطلاع دارم كه دولت اعليحضرت پادشاه انگلستان در سراسر جهان با مشكلات و مسائل زيادي روبرو مي باشد و نمي تواند تمام وقت و هم خود را صرف مسائل ايران نمايد. معهذا نظر به فوريت امر و وخامت اوضاع استدعا دارد هرچه زودتر به اين تقاضا جواب مساعد داده شود.

علاوه بر اين اگرچه طبق قرارداد ما موظف نيستيم از خاك ايران دفاع كنيم از لحاظ اخلاقي و وظيفه وجداني لازم است منتهاي كوشش خود را در اين امر مبذول داريم و اگر اين كار را نكنيم بر حيثيت ما در سراسر شرق لطمه وارد خواهد آمد.

(سند شماره 1)

افزون بر اين، فشار افكار عمومي مردم انگلستان كه با پرداخت ماليات سرانه، هزينه اقامت نيروهاي نظامي خود را در كشورهاي بيگانه مي پرداختند، دولت انگلستان را وادار كرد تا از نيروهاي خود بخواهد كه خاك ايران را ترك كنند. بنابراين انگلستان براي حل اين وضعيت ناگوار و در انديشه يك نيروي جايگزين مقتدر كه حفاظت از منافع اين كشور را به عهده بگيرد، تمهيدات كودتا را در ايران فراهم ساخت.




| شناسه مطلب: 78918