نهادهای نو تأسیس گامی در جهت دگرگونی فرهنگی

نهادهای نو تأسیس گامی در جهت دگرگونی فرهنگی حاکمیت استبداد با کمک تجددگرایان، برای رسیدن به اهداف و سیاست های خود ـ که قبلا اشاره شد ـ قدم های نخستِ دگرگونی در ساختار اجتماعی را برداشتند. این دگرگونی که با رشد سریع نهادهای جدید و با هدف از هم پاشیدن نها

نهادهاي نو تأسيس گامي در جهت دگرگوني فرهنگي

حاكميت استبداد با كمك تجددگرايان، براي رسيدن به اهداف و سياست هاي خود ـ كه قبلا اشاره شد ـ قدم هاي نخستِ دگرگوني در ساختار اجتماعي را برداشتند. اين دگرگوني كه با رشد سريع نهادهاي جديد و با هدف از هم پاشيدن نهادهاي سنتي به وسيله دولت همراه بود، در جهت زدودن مظاهر ديني از جامعه اسلامي صورت مي گرفت. از ميان نهادهاي فرهنگي ـ اجتماعيِ بسياري كه در اين دوره تأسيس گرديد، مهم ترين آنها را برمي شماريم:

1. شوراي عالي معارف; در اسفند 1300 ش. قانون شوراي عالي معارف به تصويب مجلس رسيد كه به موجب آن تمام امور اجرايي مدارس، مانند برگزاري امتحانات، تهيه برنامه هاي درسي و آموزشي و تشخيص صلاحيت علمي و اخلاقي معلمان، به شوراي عالي معارف واگذار شد.به سفارش شوراي عالي معارف مقرر شد با بررسي نظام آموزش و پرورش كشورهاي اروپايي، الگويي براي نظام آموزشي كشور انتخاب گردد. سرانجام سيستم آموزشي مدارس فرانسه به عنوان الگوي مدارس ايراني پذيرفته شد. اين نظام آموزشي فاقد كارايي لازم بود و نيازهاي جامعه ايراني را تأمين نمي كرد. دروس ارائه شده بسيار سنگين و تعداد آن زياد بود و دانش آموزان موظف بودند، مطالب متعدد را حفظ كنند.

2 . جمعيت نسوان وطنخواه; اين جمعيت در سال 1302 ش. توسط محترم اسكندري و با كمك محرمانه دولت تشكيل شد. وي دختر شاهزاده محمدعلي ميرزا اسكندري از اعضاي فعال جامع آدميت (از انجمن هاي فراماسونري) بود كه بعدها انجمن حقوق را تشكيل دادند و در نشريه اي به نام مجله حقوق كه متعلق به اين انجمن بود، مطالبي درباره زنان ايراني و موقعيت اجتماعي آنان چاپ مي كردند. انجمن حقوق پس از چندي تعطيل شد و مدتي بعد محترم اسكندري همراه با چند نفر از بانوان، كه در روزنامه هاي آن زمان مقالاتي درباره آزادي زنان مي نگاشتند، بنياد اوليه جمعيت نسوان وطنخواه را بنيان نهادند. اين جمعيت از راه نگارش مقالات در مجله نسوان وطنخواه و سخنراني در مجامع زنان و حتي ميهماني هاي خانوادگي و جشن هاي مدارس و اجراي نمايش ويژه بانوان، به اجراي سياست هاي فرهنگي حكومت رضاخان مي پرداخت. بيشتر بانوان عضو اين جمعيت، از تحصيل كردگان اروپا بودند.

3 . جمعيت تمدن نسوان; در 17 تير 1305 ش. جمعيت تمدن نسوان تلاش نمود تا به بهانه ترويج معارف و بسط افكار و تهذيب اخلاق و ترقي زنان، تئاتري با عنوان تمدن نسوان به نمايش بگذارد. البته در لواي اين شعارها، عادي سازي حضور زنان در مجالس و سست كردن اعتقادات آنان و به خصوص تحريك آنان به بي حجابي مورد نظر بود. به دنبال انتشار اين خبر، علماي سرشناس تهران، از جمله آيت الله سيدحسن مدرس، آيت الله فيروزآبادي، سيدمحمد بهبهاني، ميرزا هاشم آشتياني در نامه اي خطاب به رئيس الوزرا،مستوفي الممالك، خواستار جلوگيري از اجراي اين نمايش شدند.

4 . كانون بانوان; در 22 ارديبهشت 1314 ش. به دستور رضاشاه، علي اصغر حكمت، وزير معارف وقت، عده اي از زنان فرهنگي را به محل دارالمعلمات فرا خواند، تا جمعيتي را تشكيل دهند و اساسنامه آن را به تأييد وزير معارف برسانند و با حمايت دولت، پيشقدم نهضت آزادي زنان ايران باشند. اين جمعيت در جلسات بعد نام كانون بانوان را براي خود اختيار كرد. در اساسنامه اين كانون، رياست عاليه آن را شمس پهلوي بر عهده داشته و وزارت معارف آن را معاضدت و مراقبت مي كرده است.

اين كانون وظيفه داشت در جهت تعميم و توسعه فرهنگ جديد و جنبش تجددخواهان و به عبارت ديگر متجدد كردن بانوان، تلاش كند[س ش 24 ، 25 و 26].

همان طور كه بدرالملوك بامداد اشاره دارد، اعضاي كانون از طريق برپايي مجالس سخنراني و ساير اجتماعات، زنان رابه ترك چادر تشويق و ترغيب مي نمودند. زنان عضو اين جمعيت از نخستين كساني بودند كه پيش از روز كشف حجاب، يعني 17 دي 1314 ش. بدون چادر در معابر عمومي حركت كردند و پليس طبق دستور محرمانه وظيفه حمايت آنها را داشت.

استخراج تلگراف رضائيه

شماره 30

4/10/1314

رياست وزراء عصر دوم دي ماه، مجلس پيش آهنگي دبيرستان با حضور عده كثيري خانم ها و وجوه اهالي افتتاح گرديد. حضور خانم ها با رعايت ترتيب تجدد نسوان، تأثيري عميق در حضار بخشيد. اميدوارم به فاصله كمي اقداماتي كه جريان دارد، جنبش تجددخواهان توسعه و تعميم يابد. كانون بانوان از هفته آينده شروع به كار خواهد نمود. 232

(سند شماره 24)

[بخشنامه هفتگي، 19 دي 1316]

وزارت امور خارجه،اداره اطلاعات، شماره 44725ـ19/10/1316

بخشنامه هفتگي 41، محرمانه.

2 ـ 17 ديماه، به مناسبت آزادي بانوان و نهضت نسوان در ايران روز جمعه هفدهم دي در سرتاسر كشور از طرف دختران پيشاهنگ و بانوان جشنها برپا گرديد. در پايتخت دختران در ورزشگاه شماره يك (امجديه) گردآمده به ورزش هاي مختلف و سرودهاي شادي پرداختند. عصر هم رسدها با حضور آقاي وزير معارف رژه رفتند. عصر همان روز هم ساعت پنج بعدازظهر به مناسبت اين روز تاريخي در كانون بانوان مجلس جشن باشكوهي برگزار گرديد جمعيت كثيري از معاريف و محترمين برحسب دعوت كانون بانوان در آنجا حضور يافتند.

بدواً آقاي وزير معارف نطقي در اطراف عظمت روز تاريخي 17 دي ايراد و سپس سرودهايي از طرف دوشيزگان دبستان الوند خوانده شد. بعد يكي از دوشيزگان اشعاري در اطراف 17 دي خوانده و در خاتمه نمايشي تحت عنوان چرا زن نمي گيريد در سه پرده به اشتراك دختران دانش آموز داده شد و جشن با مسرت كامل خاتمه يافت. در پايان جشن كانون بانوان تلگرافي به كاخ شاهنشاهي عرض و از سعادتي كه [از ]روز پيروز هفده دي نصيب كشور گرديده به نام تمام بانوان ايران مراتب سپاسگزاري چاكرانه خود را به پيشگاه اعليحضرت همايون شاهنشاهي تقديم داشت.

جرايد نيز هر يك به مناسبت اين روز فرخنده مقالات مفصّلي انتشار دادند.

(سند شماره 25)

نمره 33 8/10/1314

استخراج تلگراف والي غربي آذربايجان

رياست وزراء موضوع ترتيب تجدد نسوان به طور رضايت بخش پيشرفت دارد و تاكنون اقدامات ذيل به عمل آمده است. محصلات و معلمات عموماً متادب به آداب تجدد گشته اند. خانواده هاي اعضا بلديه روساي ادارات از قيودات سابقه آزاد شده اند رئيس هر اداره دعوت هايي از اعضاي خود و خانواده هاي آنها نموده و پيوسته بر عده مدعوين افزوده مي شود.كانون بانوان شعبي براي كنفرانس ها و خطابه ها و پذيرايي ها و آموختن فنون خياطي زنانه و آداب معاشرت و ترتيبات كتابخانه تشكيل داده است و مديريت هر شعب به عهده يك معلمه و خانواده يكي از رؤساي ادارات است. اقدامات پيش بعضي از معاريف و تجار شروع شده است و مطابق راپورت هاي شهري، عده اي متنابه مشغول تهيه لباس هستند و خود را براي آداب تجدد حاضر مي نمايند. نمره 234 ـ عامري

رمز نمره 234 واصل و از اقدامات و عملياتي كه در موضوع تجدد نسوان و تشكيل كانون بانوان و شعب مختلفه آن داده ايد، رضايت حاصل، اميد است با مراقبت كاملي كه در اين امر داريد، به زودي نتيجه رضايت بخش به دست آيد. رمز شود

(سند شماره 26)

5 . سازمان پيشاهنگي; در سال 1304 ش. شخصي به نام ميرزا مهدي خان ورزنده، ديپلمه رشته ژيمناستيك از بروكسل با همكاري مستر شِرك امريكايي، اولين تشكيلات پيشاهنگي را در تهران به وجود آورد. اين تشكيلات پس از فراز و نشيب هايي در سال 1312 ش. توسط علي اصغر حكمت(وزير معارف وقت) به سرعت بازسازي شد. سپس دكتر عيسي صديق كه خود فارغ التحصيل دانشگاه كلمبيا بود، از توماس گيبسون امريكايي با حقوق ماهيانه دويست دلار جهت احياي پيشاهنگي دعوت به عمل آورد. اگرچه وزارت معارف در بدو امر از تشكيلات جديد استقبال فراواني كرد، اما مخالفان جدي نيز داشت. يكي از مؤثرترين مخالفان تشكيلات پيشاهنگي، سيدمهدي فرخ بود. وي كه از 24 خرداد 1308 ش. معاونت وزارت معارف را بر عهده داشت، در خاطرات خود صريحاً علت مخالفت خود را، نابساماني هاي اخلاقي در پيشاهنگي ذكر مي كند.

تأسيس پيشاهنگي دختران به رياست عاليه شمس پهلوي يكي از مهم ترين اقداماتي بود كه به دنبال تأسيس كانون بانوان در ارديبهشت 1314 ش. در راستاي اجراي مقدمات فرهنگي كشف حجاب، توسط حكمت صورت گرفت[س ش 24 و 27].

تديّن در اين باره، پس از شهريور 1320 ش. چنين گفته است: وزارت فرهنگ (كه در ابتداي دوره رضاشاه به نام وزارت معارف بود) طوري شده بود كه هدف آن تحصيل نبود. هر روز شاگردان را براي رژه دعوت مي كردند، براي تعليمات نظامي مي بردند، براي جشن ها دعوت مي كردند، براي تظاهرات مي بردند[س ش 27 و 28]. من با پيشاهنگي مخالف نيستم اما با اين پيشاهنگي كه فقط به منظور تظاهر و مسخره بازي درست شده بود مخالف بودم. من حاضر نبودم جوانان را به دست اشخاص ناصالح بسپارم كه آنها را به كوه و بيابان به گردش ببرند. آنها استخر درست كرده و دختران را در حضور مردم لخت مي كردند. ناموس مملكت وقتي خواست در استخر عمومي و در حضور مردم شنا كند، اين ديگر به درد مملكت نمي خورد، اين خلاف عفت و شرافت است.

(سند شماره 27)

(سند شماره 28)

6 . مؤسسه وعظ و خطابه; اين مؤسسه كه وابسته به دانشكده معقول و منقول دانشگاه بود، كار رسمي خود را از مهر سال 1315 ش. آغاز كرد[س ش 29]. و در مهر سال 1317 رسماً به كار خود خاتمه داد. اين مؤسسه كه براي تربيت اكابر بود، از ميان وعاظ و اهل منبر سراسر كشور، كساني را كه داراي شرايط لازم بودند، انتخاب و به استخدام وزارت معارف در آورد.

(سند شماره 29)

اين مؤسسه با دو هدف اساسي، تشكيل شد:

1. ايجاد مركزي براي تربيت روحانيون وابسته به دولت و تضعيف روحانيون مخالف:

دولت پليسي رضاخان كه پايگاه قوي روحانيت و نفوذ آنان در بين مردم و واكنش آنان را نسبت به مسئله كشف حجاب ـ علي رغم كنترل بسيار شديد ـ و از همه مهم تر واقعه مسجد گوهرشاد، ديده بود و به قدرت روحانيت در ايجاد موج مخالفت برضد اصلاحات رضاشاهي آگاه بود; علاوه بر كنترل و نظارت آنان، به ايجاد نهادهاي آموزشي جديدي پرداخت كه از طريق آن بتواند محتواي فكري روحانيت را تغيير دهد و آنان را به دولت وابسته كند.

2. تبليغ سياست هاي رژيم از طريق هدايت افكار و آشنا ساختن عامه به اوضاع عصر جديد:

براي ايجاد اصلاحات و نوسازي در كشور كه بر اساس الگوهاي غربي پايه ريزي شده و در پي زدودن ارزش ها و سنت هاي اجتماعي بود، رژيم بر آن شد تا با تشكيل اين مؤسسه و تربيت آخوندهاي درباري، آنها را به ميان عامه مردم بفرستد، تا خطابه هايي در زمينه مسائل تاريخي، ...، اجتماعي و اصول تجددخواهي و شاه دوستي و آشنا نمودن عموم به ترقيات روزافزون كشور در عصر جديد ايراد كنند[س ش 30، ماده 8].

قسمت دوم ـ تربيت اكابر

1. اساسنامه

مصوب 19 خرداد 1315

براي تربيت اكابر و روشن ساختن اذهان عموم و هدايت افكار طبقه جوان و دانش آموزان كشور و آشنا ساختن عامه به اوضاع عصر جديد ايران، مقررات ذيل را هيأت وزراء در جلسه خرداد 1315 تصويب نمودند:

مجالس وعظ و خطابه

ماده 1. وزارت معارف و اوقاف براي تربيت اكابر، مجالس وعظ و خطابه در تمام نقاط تأسيس مي نمايد.

ماده 2. در مركز و ولايات از ميان وعاظ و اهل منبر كساني كه بر حسب تصديق اداره شهرباني سوء سابقه نداشته باشند و معلومات كافي براي وعظ و خطابه داشته باشند از طرف وزارت معارف تعيين خواهند شد.

ماده 3. وزارت معارف و اوقاف حقوق وعاظ و مخارج مجالس وعظ و خطابه را از محل اوقاف مجهول المصرف، متعذرالمصرف سريات مطلقه تأمين و بر طبق نظامنامه كه براي استخدام وعاظ وضع مي نمايد، پرداخت خواهد نمود.

ماده 4. براي تربيت وعاظ صالح و لايق در دانشكده علوم معقول و منقول مدرسه مخصوص وعظ و خطابه از طرف وزارت معارف تأسيس خواهد شد.

ماده 5. وزارت معارف برنامه تحصيلات آن مدرسه را تهيه كرده، پيش از تصويب شوراي دانشگاه به موقع اجراء خواهد گذارد.

ماده 6. دروس مدرسه وعظ و خطابه براي وعاظي كه از طرف وزارت معارف در ولايات تعيين مي شوند، مرتّباً ارسال خواهد شد و آنها مكلّفند دروس مزبور را حاضر نموده در امتحانات نهايي اين شعبه شركت نمايند.

پس از خاتمه دوره اول مدرسه وعظ و خطابه فقط كساني حق وعظ خواهند داشت كه يا امتحانات مربوط به اين شعبه را گذرانده و يا بر طبق نظامنامه مخصوص جواز وعظ داشته باشند.

كنفرانسهاي عمومي

ماده 7. وزارت معارف در هر يك از شهرها چند محل مناسب براي ايراد خطابه تعيين خواهد نمود.

ماده 8. در اين مجالس خطابه هايي در زمينه مسائل تاريخي ـ اخلاقي ـ صحي ـ ادبي ـ اجتماعي و اصول تجددخواهي و ميهن پرستي و شاه دوستي و آشنا نمودن عموم به ترقّيات روزافزون كشور در عصر جديد ايراد خواهد شد.

ماده 9. حضور در مجالس خطابه براي عموم آزاد است ولي مخصوصاً اولياي دانش آموزان براي استماع خطابه دعوت مي شوند و تذكرات لازم راجع به حاضر كردن اطفال براي مدرسه به آنها داده خواهد شد تا از لحاظ اجراي مقررات تعليم و تربيت با اولياي مدارس توحيد مساعي و همفكري نمايند.

ماده 10. كساني كه براي ايراد خطابه در نظر گرفته مي شوند.

ماده 16. وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه موظف است نظامنامه هاي مربوط به اين اساسنامه را تهيه نموده و به موقع اجرا بگذارد.

تصويب نامه در كابينه رياست وزراء ضبط است.

رئيس الوزراء

(سند شماره 30)

محمدرضا پهلوي كه در آن موقع وليعهد بود، طي ديداري از مؤسسه وعظ و خطابه، به موضوع اصلي آنها كه همانا جنگ و مبارزه بر ضد اوهام و خرافاتـ مراد ارزش ها و سنت هاي ديني حاكم بر جامعه بود ـ است اشاره مي كند.

مهم ترين علت انحلال اين مؤسسه، عدم استقبال وعاظ و روحانيون از اين طرح و عدم شركت در كلاس هاي آن بود. همين امر، دولت را مجبور ساخت تا از راه تهديد و اخطار به وعاظ و اهل منبر، آنان را به شركت در اين طرح وادار سازد[س ش 31 و 32]; با اين حال، برنامه ريزان اين مؤسسه و وزارت معارف در اجبار روحانيون به اين امر موفقيّتي حاصل نكرده و پس از مدتي ناگزير شدند آن را منحل كنند.

(سند شماره 31)

رياست وزراء

تاريخ تحرير 11 آبان ماه 1315

حكومت تهران و توابع

عطف بگزارش 30/7/15 - شماره 4114 در موضوع امتناع 31 نفر از معممين براي معرفي در كلاس وعظ و خطابه، اشعار مي دارد كه از طرف وزارت معارف و اوقاف به 31 نفري كه حاضر نشده اند، ابلاغ شود عمامه خود را بردارند و الا توسط شهرباني اقدام مي شود.

رئيس الوزراء

(سند شماره 32)

7 . سازمان پرورش افكار; از مهم ترين سازمان هاي فرهنگي متمركز در دوره رضاشاه، سازمان پرورش افكار است كه بنيانگذار آن دكتر احمد متين دفتري بود. اساسنامه اين سازمان در جلسه 12 دي 1317 ش. به تصويب هيأت وزيران رسيد. با تصويب اين سازمان، روزنامه هاي وابسته به دربار با استقبال از اين امر، تشكيل سازمان پرورش افكار را به مثابه آغاز نهضتي جديد در كشور قلمداد كردند. اهداف اين سازمان اساساً ادامه همان سياست هاي فرهنگ ستيزي حكومت رضاشاه بود كه بر اساس آنچه در مجموعه اسناد تاريخي ثبت شده است، به برخي از آنها اشاره مي كنيم:

1. آماده سازي اذهان عمومي براي پذيرش اصلاحات سياسي، اجتماعي و همسو شدن با آن و سعي در القاي برخي مفاهيم، مانند شاه پرستي و ميهن دوستي;

2. تلاش در ارائه تحليل هاي توجيه كننده از عملكرد نهادهاي حكومتي;

3. اقدام در جهت ايجاد يكپارچگي فكري در مردم;

4. برخورداري از يك برنامه تعيين شده دولتي.

اين سازمان داراي شش كميسيون بود كه عبارت بودند از: كميسيون سخنراني، كميسيون راديو، كميسيون كتب كلاسيك، كميسيون نمايش، كميسيون موسيقي و كميسيون مطبوعات. موضوع اغلب سخنراني هاي آنها پيرامون مسائل شاهدوستي و وطن پرستي، مليت و باستان گرايي، ترقي كشور و مبارزه با خرافات و ... بود. كميسيون كتب درسي نيز وظيفه داشت با ايجاد اصلاحات سودمند در كتاب هاي درسي دبستان ها و دبيرستان ها، افكار ميهن دوستي و شاه پرستي را در مندرجات آن به وجه مؤثري بپروراند[س ش 33، ماده 12 اساسنامه].

كميسيون نمايش اين سازمان نيز يك هنرستان هنرپيشگي ايجاد كرد. نكته جالب توجه، حضور بانوان در اين هنرستان بود، به طوري كه در اساسنامه قيد شده بود، دوره هنرستان يك سال، و تعداد هنرجويان شصت نفر كه 31 آن از بانوان انتخاب خواهند شد.وزارت فرهنگ

اساسنامه سازمان پرورش افكار

مصوب هيأت وزيران، مورخ 12 دي ماه 1317

1 . براي پرورش و راهنمائي افكار عمومي سازمان مخصوصي به نام (سازمان پرورش افكار) تأسيس مي شود.

2 . سازمان پرورش افكار داراي يك هيأت مركزي در پايتخت و شعب در شهرستان ها خواهد بود.

3 . هيأت مركزي تشكيل مي شود از نمايندگان دانشگاه ـ يك يا دو نفر از مديران دبيرستانها ـ رئيس آموزش سالمندان ـ رئيس اداره پيشاهنگي ـ رئيس اداره راهنماي نامه نگاري.

اسامي اين اشخاص را وزارت فرهنگ معيّن و به تصويب هيأت وزيران مي رساند. لدي الاقتضا ممكن است اشخاص بصير و مطلع ديگر به تصويب دولت به هيأت مركزي ملحق شوند.

4 . رئيس هيأت و رئيس دبيرخانه آن به تصويب دولت معين خواهد شد.

5 . سازمان پرورش افكار براي انجام وظايف خود از وسايل ذيل استفاده خواهد كرد:

روزنامه ها ـ رساله ها ـ كتب كلاسيك و كتب عام المنفعه ـ سخنراني عمومي ـ نمايش و سينما ـ راديو ـ موسيقي و سرودهاي ميهني و امثال آن.

6 . هيأت مركزي داراي كميسيونهاي فرعي براي امور ذيل خواهد بود.

كميسيون مطبوعات ـ كميسيون كتب كلاسيك ـ كميسيون سخنراني ـ كميسيون نمايشهاـ كميسيون راديو ـ كميسيون موسيقي. رؤساي اين كميسيونها به پيشنهاد وزارت فرهنگ از طرف دولت انتخاب مي شوند. اعضاي كميسيونها با جلب نظر رئيس از طرف هيأت مركزي تعيين مي شوند.

7 . وزارت فرهنگ در مركز و شهرستانها آموزشگاهي فوراً تأسيس مي كنند كه كليه آموزگاران و دبيران در آن شركت كرده، ترتيب و اسلوب پرورش افكار دانش آموزان و سالمندان را فرا خواهند گرفت.

8 . در شوراي دانشگاه طرحي تهيه خواهد شد كه مطابق آن هر يك از دانشكده ها مأمور تعليمات لازم در شوراي دانشكده براي پرورش افكار دانشجويان به استادان دانشكده بدهند.

9 . وزارت فرهنگ طرح اساسنامه [را] تهيه و به تصويب دولت خواهد رساند كه مطابق آن براي بهترين نويسنده مطبوعات ـ بهترين مؤلف ـ بهترين سخنران ـ بهترين سرودساز ـ بهترين تأترنويس جوايزي برقرار شود.

همه ساله هيأت مميزه برندگان اين جوايز را تعيين و جوايز با تشريفات مخصوص اعطا مي شود. برندگان جوايز به موجب اساسنامه داراي امتياز خاصي خواهند شد.

10 . رؤساي فرهنگ شهرستانها به مركز احضار مي شوند براي گرفتن تعليمات مخصوص كه هر يك در حوزه اداري خود با مشاركت فرماندار، سازمان پرورش افكار را تشكيل داده و اداره نمايند.

11 . كميسيون راديو مأمور است برنامه جامعي تنظيم و به تصويب دولت برساند كه به ترتيب منظمي اخبار و نطقها و موسيقي و غيره براي پرورش افكار عمومي به وسيله راديو پخش شود. در مراكز كشور بلندگوهايي در امكنه عمومي براي شنيدن راديو نصب خواهد شد. كميسيون راديو بايد فوراً شروع به كار نمايند تا هنگام داير شدن دستگاه راديو در تهران برنامه ششماه آن قبلا آماده باشد.

12 . كميسيون كتب كلاسيك، مأمور است در كتب درسي دبستان ها و دبيرستانها اصلاحات سودمند به عمل آورده، افكار ميهن دوستي و شاهپرستي را در مندرجات آنها به وجه مؤثري بپروراند.

13 . كميسيون مطبوعات، مكلف است در سبك نامه نگاري اصلاحات اساسي به عمل آورده زمينه هاي مفيدي براي نشر مقالات مؤثر تصاوير جالب تهيه كرده و اهتمام نمايد كه عده كافي نويسنده تربيت و آماده شود و وسايل طبع از مرغوبيت كاغذ و چاپ فراهم گردد.

14 . كميسيون سخنراني، دستور مجالس سخنراني كه در مركز شهرستانها برپا مي شود تهيه كرده و مراقبت خواهد نمود كه عده كافي سخنران فراهم شده و خطابه ها در زمينه واحدي براي پرورش افكار عمومي ايراد شود.

15 . كميسيون موسيقي مأمور است در اصلاح موسيقي كشور به وسيله ترويج موسيقي علمي اهتمام نمايد كه با ايجاد آهنگهاي مهيج و سرودهاي ميهني و نوارهاي فرح انگيز، روح نشاط كار و كوشش را در مردم تقويت كند.

16 . براي پرورش افكار خدمتگزاران دولت در هر وزارتخانه رسايل و مجالس سخنراني آموزشگاه هاي مخصوصي تأسيس و داير خواهد شد.

نخست وزير. محمود جم

(سند شماره 33)

به دليل عدم رعايت مسائل اخلاقي در نمايش ها و بروز مشكلاتي به گردانندگان چنين ابلاغ شد: مراقبت كافي بفرمايند كه اولا، نمايشنامه ها مربوط به اصول پرورش افكار و تهذيب اخلاق عمومي بوده و خارج از آن نباشد و مخصوصاً از تشكيل صحنه هاي عشق بازي به كلي خودداري شود[س ش 34].

سازمان پرورش افكار، هيأت مركزي

دبيرخانه، شماره 924، محرمانه و مستقيم، تاريخ 22/4/19[13]

موضوع: دقت در نمايشنامه ها

رياست كميسيون نمايش و هنرستان هنرپيشگي

نمايش دو جلسه اخير باغ فردوس به ويژه نمايش شب جمعه 21 تير با اصول پرورش افكار تناسبي نداشت و به علاوه بازيكنان نيز نقش هاي خود را از عهده برنمي آمدند و در نتيجه انتقاد عمومي را به خود جلب نمود.

خواهشمند است مراقبت كافي بفرمايند كه اولا نمايشنامه ها مربوط به اصول پرورش افكار و تهذيب اخلاق عمومي بوده و خارج از آن نباشد و مخصوصاً از تشكيل صحنه هاي عشق بازي به كلي خودداري شود. و بازيكنان هم قبلا به اندازه كافي تمرين نمايند.

ثانياً دستور فرماييد يك نسخه از نمايشنامه ها را قبلا منتهي تا روز سه شنبه هر هفته ارسال نمايند كه ملاحظات لازم در آن به عمل آيد و فرصت براي تكميل آن باقي باشد. رئيس هيأت مركزي.

رونوشت براي استحضار خاطر محترم جناب آقاي نخستوزير تقديم مي شود.

[حاشيه:] ملاحظه شد. صحيح نوشته اند. [امضاء]: اسماعيل مرآت

(سند شماره 34)

چارچوب فعاليت هاي كميسيون موسيقي نيز چنين اعلام شد: اين كميسيون اهتمام خواهد نمود با ايجاد و انتشار آهنگ ها و سرودهاي شاد و مهيج، موجد روح نشاط و كار در افراد كشور گردد، سستي و خمودگي را از قلوب ريشه كن كرده، شاه پرستي، ميهن پرستي و روح سلحشوري را جايگزين آن نمايد... در نتيجه ما موسيقي اي مي خواهيم كه بتواند مهيج احساسات دروني شده و سپاسگزاري ما را به خداوند بي مانندي برساند كه كشور را به فرِّ وجود چنين شاهنشاهي آراسته.

كميسيون مطبوعات نيز با هدف همسو كردن مطبوعات با اصلاحات جديد و معرفي و توجيه دستاوردهاي عصر پهلوي، به انتشار نشريه اي به نام ايران امروز اقدام مي كند. به رغم هزينه هاي گزافي كه براي انتشار آن پرداخت مي شود، ولي با عدم استقبال عمومي روبه رو مي شود. بنابراين طي بخشنامه اي، اشتراك روزنامه براي كارمنداني كه حقوق آنها به هزار ريال مي رسد، اجباري مي گردد[س ش 35].

نخست وزير

شماره 1051، تاريخ 25/8/1318، بخشنامه

وزارتخانه ها و ادارات مستقل

چنانكه استحضار داريد يكي از وسايل مؤثر براي شناساندن ترقّيات و حيثيات كشور در داخله و خارجه مجلات مصوّر است.

در تمام دول متمدن از اين گونه مجلات داير و براي بسط و تكميل آن اقدامات جدي مي شود. مجله ايران امروز نيز براي اين مقصود ايجاد شده بر افراد روشنفكر واجب است كه براي كمك به تعميم فرهنگ بين اهالي و آشنا كردن آنها و كليه مردم جهان به ترقّيات و حيثيّات روزافزون كشور در حفظ اين مجله كوشيده خودشان مشترك بشوند و ديگران را به اشتراك ترغيب نمايند. البته پس از اين كه كارمندان آنادارهوزارتخانه را به اين نكته آشنا و علاقه مند فرموديد لااقل آنهايي كه هزار ريال در ماه حقوق دارند به رغبت قبول اشتراك مجله ايران امروز را خواهند نمود. لازم است صورت نام و نشاني كليه كارمندان ادارهوزارتخانه را در تمام كشور كه حقوقشان به هزار ريال مي رسد بفرستيد كه مجله برايشان ارسال شود. قيمت اشتراك را مستقيماً به اداره مجله ايران امروز خواهيد فرستاد. [امضاء]: نخست وزير

[حاشيه 1:] مرقومه رونوشت اين بخشنامه نزد آقاي حجازي فرستاده شود. 4/1/19[13]

[حاشيه 2:] فرستاده شد. 5/1/19[13]

(سند شماره 35)

اين سازمان در رسيدن به اهداف خود توفيقي حاصل نكرد و از جمله دلايل ناكامي آن مي توان به پايين بودن سطح سخنراني ها و تملق و گزافه گويي و شخصيت ضعيف سخنرانان، عدم تناسب و تطابق امكانات مادي و نيروهاي انساني با اهداف و برنامه هاي پيش بيني شده، ماهيت تحكم آميز برنامه هاي سازمان كه به دليل عدم استقبال عمومي، مأموران و مستخدمان دولتي و ساير اقشار مردم را به شركت در اين برنامه ها مجبور مي كردند، اشاره نمود.

8 . تأسيس مدارس و آموزشگاههاي نوبنياد; با تأسيس و گسترش اين مدارس و آموزشگاه ها گام ديگري در سرعت بخشيدن به دگرگوني هاي اجتماعي برداشته شد. با تأسيس هنرستان هاي صنعتي و دانشسراهاي مقدماتي و عالي براي پسران و دختران كه توسط معلمان اروپايي آموزش مي ديدند، بنايي نو در نظام آموزشي كشور گذاشته شد. اين نكته اي بود كه مبلغان رژيم شاهنشاهي نيز به آن اعتراف نموده اند: بدعت درس خواندن پسران و دختران را با هم، در مدارس ابتدايي و مدارس عالي، مانند مدارس اروپا و امريكا، او [رضاشاه] نهاد. محصلان را لباس متحدالشكل وطني پوشانيد و درس نظام و فراگرفتن فنون ارتش را هم در مدارس، اجباري ساخت و دختران و پسران را از كودكي به ورزش سپاهي گري واداشت و در رژه سوم اسفند به همراه ارتش به حركت درآورد و پيشاهنگي را رونق داد.

در ادامه اين حركت، گروهي از محصلان كه عمدتاً از طبقه سرمايه دار و اشراف زادگان بودند، به اروپا اعزام شدند. اينان پس از بازگشت، مناصب مهمي را در كشور عهده دار شدند و از اين طريق به روند دگرگوني اجتماعي شتاب بيشتري بخشيدند. زماني كه رضاشاه از علي اصغر حكمت (وزير معارف وقت) خواست، تا طرح خود را مبني بر حل مسأله رفع حجاب ارائه دهد، وي طرحي را ارائه داد كه در ماده دوم آن اجازه داده شده بود كه مدارس ابتدايي تا سال چهارم به صورت مختلط باشد، و دبستان ها از بچه هاي ذكور و اناث كه در سن 12ـ 13 سالگي هستند تشكيل شود و معلمشان هم زن باشد. در قسمتي ديگر از اين برنامه آمده بود كه در مدارس، دخترها در حضور مهمانان مرد، نطق كنند و جشن برپا كنند[س ش 36].

گزارش 17 دي كرمان به افتخار عيد بزرگ تاريخي 17 دي كه عموم زنان ايران از قيد حجاب رهايي يافته، براي سپاسگذاري از عطاي حيات بخش اعليحضرت همايون شاهنشاهي بانوان كرمان ساعت 9 صبح در دبيرستان زرتشتيان و ساعت سه عصر در دانشسراي باشكوه دختران كه جديداً ساخته شده و از ساعت 4 عصر تا پاسي از شب در منزل آقاي حسن ابراهيمي مجالس جشن باشكوهي منعقد و با حضور قريب دو هزار نفر از خانم ها و آقايان خطابه هايي از طرف رئيس معارف و دانش آموزان و خانم ها ايراد. پس از مشاهده عمليات ورزشي دختران در دانشسراي دخترانه مجلس به دعاي بقاي خاندان عظيم الشأن منجي و احيا كننده بانوان ايران خاتمه يافت. شب هم از طرف آموزگار دبيرستان...

[حاشيه:] راجع به جشن ديروز گفته شد به خبرگزاري

(سند شماره 36)

9 . انجمن آثار ملي; يكي ديگر از نهادهايي كه مروّج و مبلغ گرايش هاي ناسيوناليستي در ايران بود، انجمن آثار ملي نام داشت. اين انجمن كه در سال 1312 ش. با فكر تعمير و ترميم آثار باستاني و تاريخي ايجاد شد، با تأسيس اداره باستان شناسي در سراسر ايران، تلاش هايي را در اين زمينه انجام داد. نخستين گام در اين راه، ايجاد بنياد آرامگاه فردوسي شاعر حماسي ايران، تغيير شكل آرامگاه حافظ و ارائه طرح هاي تازه اي براي ساير شعراي ملي ايران بود.

10 . كانون ايران باستان; در راستاي ترويج گرايش هاي ناسيوناليستي و باستان گرايي، شخصي به نام عبدالرحمان سيف آزاد، در سال 1310 ش. به ايران آمد و با ياري چند سرمايه دار زرتشتي و به منظور شناساندن بيشتر فرهنگ و تمدن باستاني ايران، كانون ايران باستان را تشكيل داد و از اول بهمن 1311 ش. نيز هفته نامه رنگي ايران باستان را منتشر كرد. سرلوحه ايران باستان با نام خدا ـ ايران و با پيام انديشه نيك ـ گفتار نيك ـ كردار نيك و تصوير فَرّوهر و دو تصوير كوچك در دو سوي كليشه اي از نقش داريوش بزرگ در تخت جمشيد آراسته شده بود و غالباً يك صفحه بزرگ تاريخي، تمام صفحه اول را پر مي كرد. در هفته نامه ايران باستان، غالباً مطالب مربوط به تاريخ و فرهنگ ايران دوره هخامنشي و ساساني به چاپ مي رسيد[س ش 37].

11 . فرهنگستان ايران; دكتر عيسي صديق يكي از بنيانگذاران فرهنگستان و مخبر كميسيون بررسي اصطلاحات اداري در نخستين فرهنگستان ايران، در خاطرات خود چنين مي گويد: يكي از نتايج برگزاري جشن هزاره فردوسي در سال 1313 ش. برانگيخته شدن حس مليت و غرور ملي در مردم به ويژه جوانان بود و جمعي بر آن شدند كه زبان رايج آن روز را زبان فارسي خالص كنند و كلمات خارجي، به خصوص لغات عربي را خارج سازند و مكنونات خاطر را به فارسي سره(خالص) بنويسند و در اين كار غلو كردند و تعصب نشان دادند. در مقالات و مكاتب، وقتي معادلي براي كلمات عربي نيافتند، كلمات مهجور باستان را با الفاظ اختگي و مجعول به كار بردند.

(سند شماره 37)

سرانجام، فرهنگستان در سال 1314 ش. جهت سامان دادن به اين تغييرات تأسيس

مي شود[س ش 38].

رياست وزرا

شماره 854

18 فروردين 1314

وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه

چنانكه مستحضريد براي بعضي از علاقمندان به زبان فارسي اين فكر پيش آمده است كه براي معاني كه امروزه الفاظ فارسي كلماتي به جهت آنها وجود ندارد يا استعمال نمي شود لغات و اصطلاحات وضع كنند وليكن غالباً ديده مي شود كه كارهائي هم در اين باب مي كنند كه بي رويه است و از روي مبناي صحيح و ذوق سليم نيست و اين فقره مورد توجه ذات مبارك اعليحضرت شهرياري نيز شده و باين جانب امر فرمودند مراقبت كنم كه فكر پخته و معقولي بشود كه اين منظور مهم كه اساساً بسيار خوب و بجاست از رويه صحيح منحرف نشود. و نظر به اين كه اصلا اين مسأله از اموري است كه از صلاحيت وزارت معارف است و ملاحظه كرده ام كه اولياي آن وزارت خود نيز متوجه بوده و علاقمندي خود را باين موضوع نشان داده اند اينك تأكيد اوامر مبارك ملوكانه را هم ابلاغ و تقاضا مي كنم كه هر چه زودتر اقدامي را كه براي حسن انجام اين منظور مقتضي است با مطالعه صحيح بفرمايند خود اين جانب هم براي تبادل نظر و شركت در كار حاضرم و منتظر اعلام نتيجه مي باشم.

رئيس الوزرا ـ محمدعلي فروغي

(سند شماره 38)

اين مسأله دو پيامد به همراه داشت: يكي تهاجم به ميراث غني ايران اسلامي، از طريق جايگزين كردن واژه هاي نو به جاي واژگان عربي كه بيشترين تلاش در جايگزيني واژگان عدليه صورت گرفت; زيرا عدليه تا آن زمان بر مبناي شريعت اسلام اداره مي شد و واژه هاي مورد نظر از مباني فقهي اخذ مي گرديد. با تحولاتي كه در سيستم قضايي عدليه ايران توسط علي اكبر داور (وزير دادگستري وقت) صورت گرفت و به دنبال تأسيس فرهنگستان ايران، وزارت عدليه بيش از هر جاي ديگر نياز به جايگزيني واژگان غير فارسي داشت، در نتيجه فرهنگستان را بر آن داشت تا كميسيوني را به اين امر اختصاص دهد.

نكته ديگر، استفاده از الفاظ باستاني نامأنوس كه ريشه در گرايش ها و تفكرات باستان گرايانه دولتمردان وقت داشت. فرهنگستان در كنار وظيفه اصلي خود كه تغيير لغات بيگانه و ساختن واژه هاي جديد بود و در راستاي سياست هاي فرهنگي رضاشاه، مانند ساير نهادهاي فرهنگي و بر اساس بند نهم ماده دوم اساسنامه فرهنگستان، موظف بود براي هدايت افكار جامعه به ادبيات و فرهنگ ملي، اقدامات لازم را انجام دهد.




| شناسه مطلب: 78924