د . اقدامات و واکنش های امام در قبال اصلاحات جدید
د . اقدامات و واکنش های امام در قبال اصلاحات جدید هنگامی که تمام تلاش های مراجع و روحانیون برای جلوگیری از تصویب لوایح انقلاب سفید شاه بی نتیجه ماند، آنان به یک مبارزه منفی روی آوردند. اولین اقدام آنان تحریم همه پرسی بود. امام خمینی زمانی این تصمیم را می
د . اقدامات و واكنش هاي امام در قبال اصلاحات جديد
هنگامي كه تمام تلاش هاي مراجع و روحانيون براي جلوگيري از تصويب لوايح انقلاب سفيد شاه بي نتيجه ماند، آنان به يك مبارزه منفي روي آوردند. اولين اقدام آنان تحريم همه پرسي بود. امام خميني زماني اين تصميم را مي گيرد كه در جلسه اي شرايط جديد را براي همه تشريح مي كند و مي گويد: بايد توجه داشت كه اين حادثه را نمي توان با غائله تصويب نامه مقايسه كرد ... آن غائله به حسب ظاهر به دولت مربوط مي شد، طرف حساب ما دولت بود، شكست نيز به پاي دولت محسوب مي گرديد ... لكن در اين جا آن كه روبه روي ما قرار دارد و طرف خطاب و حساب ما مي باشد، شخص شاه است كه در مرز مرگ و زندگي قرار گرفته و چنان كه خود اظهار داشته، عقب نشيني او در اين مورد به قيمت سقوط و نابودي او تمام خواهد شد. تحريم همه پرسي مورد موافقت علما قرار مي گيرد و به مردم نيز اعلام مي شود كه در آن شركت نكنند.
شاه كه تا آن زمان هميشه تظاهر به دينداري مي كرد و مي دانست كه اعتقادات عميق مذهبي مردم، اين امكان را به رهبران ديني مي دهد كه افكار عمومي را برضد برنامه هايش بشورانند، سعي در جلب حمايت آنان مي كند. به همين منظور اعلام مي كند كه به قم خواهد رفت; اما پيش از عزيمت وي به اين شهر، در دوم و سوم بهمن ماه تظاهرات گسترده اي در تهران و قم به راه مي افتد كه با تهاجم و يورش پليس، عده اي مجروح و يا دستگير مي شوند. امام خميني بلافاصله در مقابل اين تهاجم وحشيانه بياناتي ايراد كرد: با يورش وحشيانه ديروز مأمورين دولت به علما و مردم شريف تهران و هتك مقام مقدس روحانيت پايتخت و نيز رفتار غير انساني امروز مأمورين دولت با اهالي محترم قم و جامعه روحانيت اين شهر و تجاوز به حريم اين حوزه مقدسه، ديگر جاي هيچ گونه تفاهم و حسن مراوده با دستگاه باقي نمانده است و هيچ راهي جهت ملاقات با شاه وجود ندارد، مگر آن كه شاه براي جبران اهانت و تجاوزي كه به حريم مقدس روحانيت شده، آقاي علم را به عنوان مجرم اصلي از مقام نخست وزيري عزل نمايد. ورود شاه به شهر قم در چهارم بهمن (دو روز پيش از همه پرسي) در حالي صورت گرفت كه هيچ كس به استقبال او نيامد و بازار و مغازه هاي شهر يكپارچه تعطيل بود. شاه از روي خشم سخنراني تندي برضد روحانيت ايراد كرد و بدون نتيجه از قم بازگشت. بعد از تصويب اصول پيشنهادي انقلاب سفيد شاه، روحانيون و مردم از رفتن به منابر و مساجد در ماه رمضان آن سال خودداري كردند. در سراسر كشور وضع فوق العاده اي پيش آمد و محراب و مسجد تعطيل گرديد. در عيد فطر همان سال امام خميني سخنراني تندي برضد شاه بيان مي كند و در جاي ديگر مي گويد: من مبارزه عليه مقام سلطنت و دربار را ادامه مي دهم و حاضرم در اين راه مرا زندان يا تبعيد كنند.[س ش 160]
(سند شماره 160)
با نزديك شدن نوروز سال 1342، با پيشنهاد امام خميني به علما و موافقت آنان، عيد نوروز، عزاي عمومي اعلام مي شود و با انتشار اعلاميه معروف روحانيت امسال عيد ندارد، نسبت به اعمال شاه اعلام خطر مي كند[س ش 161]. با انتشار اين اعلاميه، ساواك كه احتمال بروز مخالفت و اعتراض هاي عمومي را مي داد، طي دستورالعملي مي خواهد كه جلوي هر گونه عمليات مخالفت آميز گرفته شود و محركين تعقيب شوند[س ش 162].
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
روحانيت امسال عيد ندارد
دستگاه حاكمه ايران باحكام مقدسه اسلام تجاوز كرد و باحكام مسلمه قرآن قصد تجاوز دارد. نواميس مسلمين در شرف هتك است و دستگاه جابره با تصويبنامه هاي خلاف شرع و قانون اساسي مي خواهد زنهاي عفيف را ننگين و ملت ايران را سرافكنده كند.
دستگاه جابره در نظر دارد تساوي حقوق زن و مرد را تصويب و اجرا كند يعني احكام ضرورية اسلام و قرآن كريم را زير پا بگذارد يعني دخترهاي هيجده ساله را به نظام اجبار ببرد و به سربازخانه ها بكشد يعني با زور سرنيزه دخترهاي جوان عفيف مسلمان را به مراكز فحشاء ببرد.
هدف اجانب قرآن و روحانيت است، دست هاي ناپاك اجانب با دست اين قبيل دولت ها قصد دارد قرآن را از ميان بردارد، روحانيت را پاي مال كند ما بايد به نفع يهود آمريكا و فلسطين هتك شويم، به زندان برويم معدوم گرديم، فداي اغراض شوم اجانب شويم.
آنها اسلام و روحانيت را براي اجراي مقاصد خود مضر و مانع مي دانند، اين سد بايد به دست دولتهاي مستبد شكسته شود.
موجوديت دستگاه رهين شكستن اين سد است قرآن و روحانيت بايد سركوب شود. من اين را براي جامعه مسلمين عزا اعلام مي كنم. تا مسلمين را از خطرهايي كه براي قرآن و مملكت قرآن در پيش است آگاه كنم من به دستگاه جابره اعلام خطر مي كنم. من به خداي تعالي از انقلاب سياه و انقلاب از پائين نگران هستم. دستگاهها با سوء تدبير و با سوءنيت گويي مقدمات آن را فراهم مي كنند. من چاره در اين مي بينم كه اين دولت مستبد به جرم تخلف از احكام اسلام و تجاوز به قانون اساسي كنار برود و دولتي كه پاي بند به احكام اسلام و غم خوار ملت ايران باشد بيايد، بار الها من تكليف فعلي خود را اداء كردم اللهم قدبلغت و اگر زنده ماندم تكليف بعدي خود را بخواست خداوند ادا خواهم كرد.
خداوند قرآن كريم و ناموس مسلمين را از شر اجانب نجات بده.
روح الله الموسوي الخميني
(سند شماره 161)
(سند شماره 162)
طبق معمول هر ساله، در ايام نوروز گروه بي شماري از مردم براي زيارت حضرت معصومه(عليها السلام) و ديدن علما به شهر قم آمدند. آن سال جشن عيد به عزا تبديل شد و وسيله اي براي اعتراض مردم برضد دستگاه و آغاز جنبش جديدي در ميان مردم گرديد. اين وضعيت، با ايام شهادت امام صادق(عليه السلام)، مصادف شد و به همين مناسبت در روز دوم فروردين 1342 ش. مجلس سوگواري در مدرسه فيضيه برگزار گرديد. نيروهاي مسلح رژيم كه از پيش خود را آماده ساخته بودند در يك تهاجم گسترده به مدرسه فيضيه، عده اي از طلاب را به شهادت رساندند و اموال آنان را سوزاندند[س ش 163].
متن تلگراف حضرت آية الله العظمي آقاي خميني به آيات عظام تهران
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
بوسيله حضرت حجة الاسلام آقاي حاج سيدعلي اصغر خوئي دامت افاضاته
خدمت ذيشرافت حضرات علماء اعلام و حجج اسلام تهران دامت بركاتهم:
تلگراف محترم براي تسليت در فاجعه عظيمه وارده بر اسلام و مسلمين موجب تشكر گرديد. حمله كماندوها و مأمورين انتظامي دولت با لباس مبدل و معيت و پشتيباني پاسبانها به مركز روحانيت، خاطرات مغول را تجديد كرد، با اين تفاوت كه آنها به مملكت اجنبي حمله كردند، و اينها به ملت مسلمان خود و روحانيين و طلاب بي پناه در روز وفات امام صادق عليه السلام با شعار جاويد شاه به مركز امام صادق و به اولاد جسماني و روحاني آن بزرگوار حمله ناگهاني كردند و در ظرف يك دو ساعت تمام مدرسه فيضيه دانشگاه امام زمان صلوات الله و سلامه عليه را با وضع فجيعي در محضر قريب بيست هزار مسلمان غارت نمودند و درب هاي تمام حجرات و شيشه ها را شكستند. طلاب از ترس جان، خود را از پشت بامها به زمين افكندند، دستها و سرها شكسته شد، عمامه طلاب و سادات ذريه پيغمبر را جمع نموده آتش زدند. بچه هاي شانزده ـ هفده ساله را از پشت بام پرت كردند، كتابها و قرآنها را چنانكه گفته شده پاره پاره كردند.
اكنون روحانيون و طلاب در اين شهر مذهبي تأمين جاني ندارند، اطراف منازل علماء و مراجع محصور به كارآگاه و گاهي كماندو مأمورين شهرباني است مأمورين تهديد مي كنند كه ساير مدارس را نيز به صورت فيضيه در مي آوريم، طلاب محترم از ترس مأمورين لباسهاي روحانيت را تبديل نموده اند، دستور داده اند كه طلاب را به اتوبوس و تاكسي سوار نكنند، در مجامع عمومي مأمورين درجه دار به روحانيين عموماً و به بعضي افراد با اسم ناسزا مي گويند و فحشهاي بسيار ركيك مي دهند شبها پاسبانها ورقه هاي فجيع با امضاء مجهول پخش مي كنند.
اينان با شعار شاه دوستي به مقدسات مذهبي اهانت مي كنند. شاه دوستي يعني غارتگري، هتك اسلام، تجاوز به حقوق مسلمين، تجاوز به مراكز علم و دانش، شاه دوستي يعني ضربه زدن به پيكر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانه هاي اسلام، محو آثار اسلاميت، شاه دوستي يعني تجاوز به احكام اسلام و تبديل احكام قرآن كريم، شاه دوستي يعني كوبيدن روحانيت و اضمحلال آثار رسالت، حضرات آقايان توجه دارند اصول اسلام در معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است با اين احتمال، تقيه حرام است و اظهار حقايق واجب (ولوبلغ مابلغ).
اكنون كه مرجع صلاحيتداري براي شكايت در ايران نيست و اداره اين مملكت به طور جنون آميز در جريان است، من به نام ملت از آقاي علم شاغل نخستوزيري استيضاح مي كنم. با چه مجوز قانوني در دو ماه قبل حمله به بازار تهران گرديد و علماء اعلام و ساير مسلمين را مصدوم و مضروب نموديد؟ با چه مجوز علما و ساير طبقات را به حبس كشيديد كه جمع كثيري اكنون نيز در حبس به سر مي برند؟ با چه مجوز بودجه مملكت را خرج رفراندم معلوم الحال كرديد؟ در صورتي كه رفراندوم از شخص شاه و بحمدالله ايشان از غني ترين افراد بشر هستند. با چه مجوز مأمورين دولت كه از بودجه ملت حقوق مي گيرند براي رفراندم شخصي الزاماً به خدمت وا داشتيد؟ با چه مجوز در دو ماه قبل بازار قم را غارت كرديد و به مدرسه فيضيه تجاوز نموديد و طلاب را كتك زده و آنها به حبس كشيديد؟ با چه مجوز در روز وفات امام صادق سلام الله عليه، كماندوها و مأمورين انتظامي را با لباس مبدل و حال غيرعادي به مدرسه فيضيه فرستاده و اين همه فجايع را انجام داديد؟
من اكنون قلب خود را براي سرنيزه هاي مأمورين شما حاضر كردم ولي براي قبول زورگوئيها و خضوع در مقابل جباريهاي شما حاضر نخواهم كرد.
من بخواست خدا احكام خدا را در هر موقع مناسبي بيان خواهم كرد و تا قلم در دست دارم كارهاي مخالف مصالح مملكت را بر ملاء مي كنم، اكنون يك چشم مسلمين بر دنياي خود و چشم ديگرشان بر دين خود گريان است و حكومت چندماهه شما با جهشهايي كه مي كنيد، اقتصاد، زراعت، صنعت، فرهنگ و ديانت مملكت را به خطر انداخته و مملكت از هر جهت در شرف سقوط است خداوند تعالي اسلام و مسلمين را در پناه خود و قرآن حفظ فرمايد.
روح الله الموسوي الخميني
(سند شماره 163)
رژيم براي انحراف افكار عمومي از اين فاجعه با نشر جعليات، تبليغات گسترده اي را برضد طلاب آغاز كرد. اسدالله علم نخستوزير وقت، در مصاحبه اي ادعا كرد: ميان روحانيون كه با اصلاحات ارضي مخالف اند و دهقاناني كه به قصد زيارت به قم رفته بودند، نزاعي در گرفت و يك دهقان زاير به دست طلاب قم كشته شد. از سوي ديگر، طبق دستور نخستوزير، انصاري كه در آن روز در مدرسه فيضيه سخنراني كرد، دستگير شد و رفتوآمد طلاب تحت مراقبت قرار گرفت و با به كارگيري عده اي كارگر، موجبات وحشت طلاب فراهم شد[س ش 164].
تيمسار رياست ساواك
وضع شهر قم تا [ساعت] 9 روز 3/1/42 عادي و تظاهراتي ديده نمي شود. سرهنگ ستاد مهدي احترامي ساعت 5 روز 3/1/42 براي سرپرستي سربازان به قم وارد و اطلاع دادند.
1ـ طبق دستور جناب آقاي نخستوزير با بكار بردن عده هاي كارگر موجبات وحشت طلاب فراهم شود.
2ـ فعلا به علماي طراز اول اهانت نشود.
3ـ حاج انصاري واعظ كه منبر او در عصر روز 2/1/42 موجب اغتشاش جلسه شده بود دستگير شود.
4ـ رفت و آمد طلاب بخارج از قم و منزل مراجع تقليد و فعاليت آنها تحت مراقبت قرار گيرد.
3/1/42411 رفيعي
(سند شماره 164)