هـ . دستگیری امام خمینی و قیام پانزده خرداد 42

هـ . دستگیری امام خمینی و قیام پانزده خرداد 42 حوادث سال گذشته و رفتار خشونت بار رژیم در جریان تهاجم به مدرسه فیضیه، نماد روشنی از شکل گیری قیام همگانی مردم مسلمان ایران، به رهبری روحانیت از یک سو و رویارویی و ستیز نظام پهلوی با آنان از سوی دیگر است. این

هـ . دستگيري امام خميني و قيام پانزده خرداد 42

حوادث سال گذشته و رفتار خشونت بار رژيم در جريان تهاجم به مدرسه فيضيه، نماد روشني از شكل گيري قيام همگاني مردم مسلمان ايران، به رهبري روحانيت از يك سو و رويارويي و ستيز نظام پهلوي با آنان از سوي ديگر است. اين رويارويي، زمينه و رخداد عظيمي را كه سرمنشأ تحولي بزرگ در تاريخ مبارزات مردم مسلمان ايران گرديد، فراهم كرد.

امام خميني با درك اين مطلب كه برخورد خشونت بار رژيم در مدرسه فيضيه، تا حدي نظام سياسي را از تعادل خارج ساخته و زمينه را براي وقوع دگرگوني هاي انقلابي فراهم ساخته است، با استفاده از ايام سوگواري در ماه محرم اقدامات تازه اي را انجام مي دهد. فرا رسيدن ماه محرم، و آتش افروخته شده بر اثر فاجعه مدرسه فيضيه، فرصت مناسبي بود تا امام خميني براي گسترش دامنه قيام و تهييج مردم و هدايت آنان به سوي يك مبارزه بزرگ، دست به يك بسيج عمومي برضد رژيم شاه، بزند[س ش 165].

(سند شماره 165)

مأموران رژيم كاملا نسبت به شرايط جديد آگاه بودند و نگراني خود را از افزايش موج مخالفت ها آشكار ساختند[س ش 166].

(سند شماره 166)

آنان براي مهار بحران و بي اثر ساختن اقدامات روحانيون در اين ماه، ضمن تهديد و ارعاب وعاظ و روحانيون، از آنان مي خواستند در اين ايام از سخنان تحريك آميز پرهيز كنند و سعي كنند به سه مطلب هيچ اشاره اي نكنند: 1 ـ عليه شخص اول مملكت سخني نگويند; 2ـ از اسراييل سخني به ميان نياورند; 3 ـ مرتب نگويند كه اسلام در خطر است.امام خميني با صدور اعلاميه اي نسبت به اين اقدام رژيم واكنش نشان داد[س ش 167].

علي رؤس المسلمين

خطاب به وعاظ و گويندگان ديني و هيأتهاي مذهبي

بسم الله الرحمن الرحيم

به عموم حضرات مبلغين محترم و خطباء معظم كثرالله امثالهم و عموم هيئات محترم عزاداران سيد مظلومان عليه الصلوات و السلام محترماً معروض مي دارد در اين ايام كه دستگاه جبار از خوف آنكه مبادا در منابر و مجامع مسلمين شرح مظالم و اعمال خلاف انساني و ضدديني و وطني آنها داده شود، دست به رسوائي ديگري زده و در صدد گرفتن التزام و تعهد از مبلغين محترم و سران هيئات عزادار است، كه از مظالم دم نزنند و دستگاه جبار را به خودسري واگذارند. لازم است تذكر دهم كه اين التزامات علاوه بر آنكه ارزش قانوني نداشته و مخالفت با آن هيچ اثري ندارد، التزام گيرندگان هم مجرم و قابل تعقيب هستند. عجب است كه دستگاه بي پروا ادعا دارد كه قاطبه ملت با اوست و از پشتيباني اكثريت قاطع برخوردار است، با اين وصف در تمام شهرستانها، قري و قصبات به دست و پا افتاده و با ارعاب و تهديد ملت، خفقان ايجاد مي كند اگر اين ادعا صحيح است، ملت را اين چند روز به حال خود واگذاريد تا از پشتيباني مردم متمتع شده موافقت شش ميليوني به همه ملل جهان ظاهر شود و الا اشاعه اكاذيب براي تشويش افكار عامه بر خلاف مصالح اسلام و مملكت جرم و قابل تعقيب است.

حضرات مبلغين عظام و هيئات محترم و سران دسته هاي عزادار متذكر شوند: كه لازم است فريضه ديني خود را در اين ايام در اجتماعات مسلمين ادا كنند و از سيد مظلومان فداكاري در راه احياء شريعت را فرا گيرند و از توهم چند روز حبس و زجر نترسند (لاتهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مؤمنين). آقايان بدانند كه خطر امروز بر اسلام كمتر از خطر بني اميه نيست، دستگاه جبار با تمام قوي باسرائيل و عمال آنها (فرقه ضاله و مضله) همراهي مي كند، دستگاه تبليغات را به دست آنها سپرده و در دربار دست آنها باز است، در ارتش و فرهنگ و ساير وزارتخانه ها براي آنها جا باز نموده شغلهاي حساس به آنها داده اند.

خطر اسرائيل و عمال آن را به مردم تذكر دهيد، در نوحه هاي سينه زني از مصيبت هاي وارده بر اسلام و مراكز فقه و ديانت و انصار شريعت يادآور شويد، از فرستادن و تجهيز دولت خائن، چند هزار نفر دشمن اسلام و ملت و وطن را به لندن براي شركت در محفل ضداسلامي و ملي اظهار تنفر كنيد، سكوت در اين، تأييد دستگاه جبار و كمك به دشمنان اسلام است. از عواقب اين امر بترسيد، از سخط خداي تعالي بهراسيد اگر بواسطه سكوت شماها به اسلام لطمه اي وارد آيد نزد خداي تعالي و ملت مسلمان مسؤول هستيد (اذا ظهرت البدع فللعالم ان يظهر علمه و الا فعليه لعنة الله) از تساوي حقوق اظهار تنفر كنيد و از دخالت زنها در امور اجتماعي كه مستلزم مفاسد بي شمار است ابراز انزجار، و دين خدا را ياري كنيد و بدانيد (ان تنصرالله ينصركم و يثبت اقدامكم) از اخافه و ارعاب سازمانها و دستگاه شهرباني هراسي به خود راه ندهيد آنها نيز مثل شما ملزم و مجبورند و بسياري از آنها با شما همراه و از دستگاه بيزارند.

والسلام عليكم و علي من التبع الهدي

روح الله الموسوي الخميني

(سند شماره 167)

علي رغم تمام تهديدات و تمهيدات براي جلوگيري از سخنان اعتراض آميز گويندگان، در اغلب مجالس سوگواري سياست هاي رژيم مورد انتقاد قرار گرفت و در اين ارتباط، عده اي از روحانيون نيز دستگير شدند[س ش 168].

(سند شماره 168)

اوج اين اعتراضات و انتقادات زماني بود كه امام خميني در عصر عاشورا (13 خرداد 42) در مدرسه فيضيه حضور يافت. ايشان با بهره گيري از مناسبت ماه محرم و ايام عزاداري، در نطق آتشين خود، حكومت پهلوي را به دستگاه يزيد و بني اميه تشبيه كرد و به شاه درباره همسويي اش با اسرائيل و عمال صهيونيسم هشدار داد.

بدين سان تلاش هاي رژيم براي كنترل روحانيون كه به نمايندگان و سخنگويان نيروهاي مخالف رژيم تبديل شده بودند، به جايي نرسيد. از اين پس امام خميني به عنوان نماد مبارزه با استبداد و سلطه گري استعمار و مبارزه برضد صهيونيسم شناخته مي شد. در عين حال برنامه ريزي و اقدام گسترده روحانيون و افشاگري هاي آنان، به قدري رژيم را غافل گير ساخته بود كه در جلسه هيأت دولت كه براي مقابله با قيام مردم عليه دستگيري امام خميني تشكيل شده بود، از نخست وزير گرفته تا ساير وزرا، دائم به اين نكته اشاره داشتند: اين ها تشكيلات قوي دارند; بسيار متوديك (روشمند) كار مي كنند; ما غافل گير شديم[س ش 169].

پس از سخنراني امام خميني در عصر عاشورا، موج جديدي از اعتراض و انتقاد برضد حكومت آغاز گرديد[س ش 170] و در روز بعد (14 خرداد) دامنه آن در شهر تهران و قم به حدي گسترش يافت كه رژيم مجبور به واكنش شديدي شد و بر اساس گزارش شهرباني تهران، در همان روز در حدود 124 نفر از اقشار مختلف مردم در ميدان توپخانه دستگير و تعداد زيادي نيز شهيد و مجروح شدند.

شكاف ميان نيروهاي اجتماعي و رژيم سياسي روز به روز عميق تر مي شد. و نشانه هاي بحراني كه از پيش آغاز شده بود آشكارتر مي گرديد. حاكمان سياسي براي خروج از اين بحران، چاره را در بازداشت امام خميني و افزايش خشونت ها برضد مخالفان ديدند. بنابراين دستور بازداشت ايشان در نيمه شب پانزده خرداد 42 صادر گرديد[س ش 171].

(سند شماره 169)

(سند شماره 170)

(سند شماره 171)

با انعكاس خبر دستگيري امام خميني، اغلب شهرهاي ايران دستخوش ناآرامي و قيام عمومي در مقابل اين اقدام دولت گرديد. بر اساس گزارش هاي شهرباني، تهران در آتش و خون به سر مي برد و مردم در نقاط مختلف تهران با مأموران به مقابله پرداختند. بر اين اساس، وزارت جنگ مأمور مي شود با اعلام حكومت نظامي، اين قيام باشكوه را سركوب كند[س ش 172 و 173].

(سند شماره 172)

(سند شماره 173)

از جمله اقدامات حكومت نظامي دستگيري گسترده علما و روحانيون بود. دامنه دستگيري ها فراتر از قم و تهران بود و افزون بر روحانيون، اقشار مختلف جامعه در صنف هاي مختلف بازداشت شدند[س ش 174 و 175].

(سند شماره 174)

(سند شماره 175)

مأموران رژيم افزون بر اقدامات خشونت بار بر ضد مخالفان، در يك اقدام تبليغاتي گسترده كوشيدند كه قيام پانزده خرداد را به عوامل خارجي نسبت دهند. پاكروان رئيس ساواك در اظهارات خود كه در رسانه هاي خارجي نيز بازتاب داشت، ادعا كرد: طرح انجام تظاهرات و اغتشاشات امروز به وسيله يك دولت بيگانه تأمين گشته است. وي تأكيد كرد كه از قراين محكم اين طور نتيجه گرفته شده كه جمال عبدالناصر رئيس جمهوري مصر محرك اين اغتشاش است. دادستان فرمانداري نظامي تهران نيز در مصاحبه اي به گرفتن پول توسط تظاهر كنندگان براي ايجاد آشوب اشاره مي كند. اما اين روش مأموران رژيم، نتيجه عكس به بار آورد و در برخي گزارش ها شايعات خودساخته را تكذيب مي كنند[س ش 176 و 177].

(سند شماره 176)

(سند شماره 177)

روزنامه فرانسوي لوموند، در گزارش خبر تظاهرات، ضمن رد ادعاي رژيم در مورد مداخله دولت مصر در ايجاد شورش، در تحليل نتايج قيام پانزده خرداد مي نويسد: شكاف ميان مردم و رژيم عميق است و تنها نيروهاي مسلح قادر به برقراري آرامش مي باشند ... علماي سرشناس كه در زندان به سر مي برند، از حمايت مردم برخوردار مي باشند، جبهه ملي و اپوزيسيون چپ، خود را از حادثه دور نگاه داشته اند و برنامه مشخصي ندارند، دانشجويان كه تقريباً همگي طرفدار جبهه ملي هستند، مي توانند يك جنبش انقلابي برپا كنند، ولي حركت آن ها از محدوده دانشگاه تجاوز نكرده است. كارگران فاقد تشكيلات سازماني هستند.

در اعتراض به اين اقدام دولت و در واكنش نسبت به وجود شايعاتي مبني بر اعدام امام خميني[س ش 178]، عده اي از علما و مراجع از شهرهاي مختلف در يك اقدام غيرمنتظره، ضمن ارسال تلگرام هاي بي شماري به تهران براي استخلاص امام خميني و ساير بازداشت شدگان، در يك حركت دست جمعي به تهران مهاجرت مي كنند تا دولت را در فشار گذارند[س ش 179].

(سند شماره 178)

(سند شماره 179)

اين حوادث زماني رخ مي دهد كه زمان زيادي به برگزاري انتخابات مجلسين باقي نمانده بود و موج تحريم انتخابات شرايط را بحراني تر ساخته بود[س ش 180 و 181].

(سند شماره 180)

(سند شماره 181)

سرانجام رژيم براي خارج شدن از اين بحران كه روز به روز عميق تر مي شد، يك گام به عقب مي نشيند و با ترفندي ضمن آزادسازي عده زيادي از دستگير شدگان، امام خميني و آيات عظام قمي و محلاتي را از زندان آزاد مي كند و در خانه اي تحت الحفظ نگه مي دارد و اطلاعيه اي مبني بر ايجاد تفاهم بين مقامات انتظامي و علماي مذكور، صادر مي نمايد[س ش 182].

(سند شماره 182)

اين اعلاميه مورد اعتراض برخي از علما قرار مي گيرد; ولي بعدها كه امام آزاد مي شود و به قم بازمي گردد آن را تكذيب مي كند و جمله معروف خود را بيان مي كند: خميني را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد كرد. بازتاب اين قيام و تأثيرات ناگوار يورش به علما و پيشوايان دين براي رژيم، در خارج از كشور از ابعاد وسيعي برخوردار بود[س ش 183].

(سند شماره 183)

شالوده قيام پانزده خرداد را بايد در رهيافت مبارزاتي امام خميني برضد نظام سياسي حاكم جستوجو كرد. رهيافتي كه بر اساس آن، به مخالفت با تغيير قانون اساسي در لايحه انجمن هاي ايالتي و ولايتي پرداخت; رفراندوم اصلاحات را زير سؤال برد; به افشاگري نظام استبدادي حاكم كه باعث استيلاي بيگانگان شده بود، پرداخت و توده مردم را در مقابل آن قرار داد و اين هدف را بعد از قيام پانزده خرداد نيز ادامه داده و پانزده سال بعد به ثمر رساند.




| شناسه مطلب: 78948