5 . ارزیابی نیروهای سیاسی مخالف رژیم

5 . ارزیابی نیروهای سیاسی مخالف رژیم پس از رحلت آیت الله بروجردی، امام خمینی که از جسورترین منتقدان شاه بود، در مقام مرجعیت تقلید قرار گرفت. وی با ارائه دیدگاهی پویا و نیرومند از اسلام، توانست موج جدیدی از مخالفت ها را بر ضد نظام سیاسی رهبری کند. این موج

5 . ارزيابي نيروهاي سياسي مخالف رژيم

پس از رحلت آيت الله بروجردي، امام خميني كه از جسورترين منتقدان شاه بود، در مقام مرجعيت تقليد قرار گرفت. وي با ارائه ديدگاهي پويا و نيرومند از اسلام، توانست موج جديدي از مخالفت ها را بر ضد نظام سياسي رهبري كند. اين موج از ابتداي دهه 40 دولت را در اجراي برنامه هاي رفرميستي خود دچار چالش ساخت. قرار گرفتن مرجعيت شيعه به عنوان رهبران متنفذ مذهبي، در فرآيند مبارزه برضد نظام استبدادي و استيلاي خارجي، فصل جديدي در روابط رژيم سياسي و آنان ايجاد كرد. از اين زمان مناسبات علما با دولت دچار دگرديسي هاي عميقي شد. آنان به دولت به عنوان تشكيلاتي كه اساساً با اسلام مخالف است، مي نگريستند.

در پرتو مبارزات سياسي نيروهاي مذهبي، تأمل در انديشه هاي سياسي شيعه، توسط شخصيت هاي انديشمند و مصلح اجتماعي، مانند استاد مطهري، دكتر شريعتي و ... و تبيين ايدئولوژي انقلابي توسط آنان، ظرفيت انقلابي را افزايش داد. شروع بحث هاي امام خميني درباره حكومت اسلامي در نجف (1348) و ارائه الگوي نظام دينيِ جايگزين نظام شاهنشاهي، پيش درآمدي براي انقلاب اسلامي به شمار مي آيد كه رهبران ديني تا سرنگوني شاه آن را پيش برده و فرآورده آن، يعني نظام جمهوري اسلامي را با اقبال عمومي رو به رو ساختند.

مشاركت وسيع توده مردم به عنوان عنصر اساسي در برپايي اين جنبش، ناشي از توانايي روحانيت در بسيج گسترده آنان بود. مساجد مهم ترين پايگاه آموزش هاي مذهبي بود كه توانسته بود زمينه هاي اعتراضات عمومي را فراهم سازد. با نگاهي به كارنامه مساجد در ميان خيل اسناد ساواك، سهم به سزاي آن در تجهيز نيروهاي مذهبي مخالف رژيم آشكار مي گردد[س ش 235 و 236].

شهرباني كل كشور

از: پليس تهران شماره: 9511/3

به: رياست اداره اطلاعات تاريخ: 30/2/52

موضوع: افتتاح مسجد جاويد پيوست ...............

عطف به شماره3256 ـ 2 ـ 654 ـ 20/2/52 طبق گزارش كلانتري 5 مسجد مزبور ساعت 19 روز 20/2/52 با برگزاري نماز جماعت توسط آقاي مفتح پيشنماز مسجد و سخنراني آقاي شيخ فضل الله محلاتي افتتاح و اضافه شده در مراسم افتتاح آقايان فلسفي و فخرالدين حجازي نيز كه جزء وعاظ ممنوع المنبر مي باشند حضور داشته اند عليهذا مراتب جهت استحضار بدينوسيله اعلام مي گردد.س

رئيس پليس تهران ـ سرهنگ ستاد مولوي

از طرف سرهنگ ساعتساز

(سند شماره 235)

شهرباني كل كشور

(تلفن ..........)

از: كميته مشترك ضدخرابكاري شماره: 3298/95 ـ 524

به: رياست پليس تهران تاريخ: 18/9/51

موضوع: مساجد هدايت و الجواد و حسينيه ارشاد پيوست ...........

همانطوري كه اطلاع دارند از فعاليت مساجد هدايت و الجواد و حسينيه ارشاد كه اقدامات آنها مخالف مصالح كشور بود جلوگيري به عمل آمد تا با مذاكره با مسؤولين مساجد و حسينيه مزبور اقدامات آنها در آينده با مصالح كشور هماهنگي داشته باشد عليهذا نظر به اينكه توافق هايي كه با واقفين و هيأت مؤسس مساجد و حسينيه موصوف به عمل آمده از اين به بعد كليه مسائل مربوط به اين سه مؤسسه مذهبي زيرنظر مستقيم سازمان اوقاف خواهد بود و سركار سرهنگ خديوزاد به نمايندگي از طرف سازمان اوقاف بر فعاليت ها و هرگونه فعل و انفعالات مساجد هدايت و الجواد و حسينيه ارشاد نظارت مستقيم خواهد داشت. خواهشمند است دستور فرمائيد ضمن هرگونه همكاري و ايجاد تسهيلات لازم جهت سركار سرهنگ خديوزاد در زمينه مساجد و حسينيه مورد بحث اقدامات بعدي در مورد فعاليت مجدد مساجد و حسينيه مزبور را به نظر ايشان انجام دهند.

معاون كميته مشترك ضدخرابكاري ـ سرلشكر جعفري

گيرنده: رياست اداره اطلاعات جهت اطلاع

(سند شماره 236)

مبارزات روحانيت به دليل نفوذ زياد اجتماعي و فراگير ساختن مبارزه در ميان توده مردم و خارج ساختن آن از شكل صنفي و سازماني كه در رأس آن رهبري نيرومند امام خميني، قرار داشت جنبش عظيمي به راه انداخت كه به رغم ضربات مستمر از سوي رژيم سياسي، سرانجام نظام شاهنشاهي را ساقط كرد.

تهديد ديگري كه رژيم را دچار نگراني ساخته بود، فعاليت سازمان هاي چريكي و اقدامات مسلحانه آنان بود. جنبش مسلحانه در ايران معاصر از فداييان اسلام آغاز گرديد و پس از سركوب قيام پانزده خرداد در سال 42، توسط هيأت هاي مؤتلفه و حزب ملل اسلامي ادامه يافت، اما به دليل سركوب خشن و جدي رژيم اين سازمان ها عمر كوتاهي داشتند و اعضاي آنها دير زماني در بازداشتگاه ها به سر مي بردند، تا اينكه فعاليت مجدد خود را در اواخر دهه 40 آغاز كردند; اما شكل مبارزات و نحوه برخورد رژيم با آنان، بر شكل گيري جنبش هاي چريكي پايدارتر دهه 50، تأثير به سزايي بر جاي گذاشت.

مبارزات چريكي در اين دوره به شكل وارد ساختن ضرباتي به منابع و تأسيسات نظامي و اقتصادي و همچنين مورد هدف قرار دادن شخصيت هاي سياسي رژيم و عناصر خارجي، ادامه يافت; اما آنچه قابل تأمل است، بي توجهي به نقش مردم و عدم جلب حمايت هاي مردمي در مبارزات آنان بود. از آنجا كه مردم عامل تعيين كننده سرنوشت مبارزه مسلحانه هستند، بدون پشتيباني آنان جنگ چريكي ناكام مي ماند. گروه هاي فوق، هيچ گاه در فراگير ساختن مبارزات در ميان توده هاي مردم موفقيتي كسب نكردند و از اين بابت ضربات جبران ناپذيري را متحمل شدند. مشكل ديگر اين سازمان ها مربوط به ايدئولوژي آنها بود. برخي از آنان ماركسيست بودند و برخي ديگر، مانند مجاهدين خلق اگرچه مذهبي بود، ولي به دليل گرايش هاي ماركسيستي شان كه بعدها آنها را دچار فروپاشي ساخت، در جامعه مذهبي ايران نفوذي نداشتند و در نهايت موجب ناكامي آنان در فرآيند انقلابي شان گرديد.

در كنار نيروهاي سياسي فوق، گروه هايي بودند كه در حقيقت نوعي ائتلاف بودند، تا يك حزب سياسي; كه مبارزات خود را در چهارچوب قانون اساسي شكل داده بودند. اينان اصلاح رژيم را در چهارچوب قانون خواستار بوده و مبارزات مسالمت جويانه و پارلماني را دنبال مي كردند و هيچ گاه براي تغيير نظام سياسي اقدام مؤثري انجام ندادند. فعاليت هاي جبهه ملي در اين راستا قابل ارزيابي است.




| شناسه مطلب: 78959