ج . روابط خارجی ایران

ج . روابط خارجی ایران از ابتدای دهه 40، با پایان یافتن جنگ سرد و آغاز تنش زدایی در روابط میان امریکا و شوروی، بهبود مناسبات سیاسی میان دو ابر قدرت، تأثیر شگرفی در روابط و سیاست خارجی کشورهای هم پیمان آنها بر جای گذاشت. مداخلات امریکا در ایران که از کودتا

ج . روابط خارجي ايران

از ابتداي دهه 40، با پايان يافتن جنگ سرد و آغاز تنش زدايي در روابط ميان امريكا و شوروي، بهبود مناسبات سياسي ميان دو ابر قدرت، تأثير شگرفي در روابط و سياست خارجي كشورهاي هم پيمان آنها بر جاي گذاشت.

مداخلات امريكا در ايران كه از كودتاي 28 مراد 1332 رو به فزوني گذاشته بود، به گسترش نفوذ سياسي، اجتماعي و اقتصادي انجاميد. در دو دهه 40 و 50 شمسي، روابط ايران و امريكا به صورت سنگ بناي سياست خارجي ايران به شمار مي رفت، به گونه اي كه روابط اين كشور با امريكا اهرم اصلي در اتخاذ سياست هاي غربگرايانه ايران بوده است و اين روابط روز به روز گسترش مي يافت[س ش 237].

[بخشي از سند موجود در اسناد سفارت امريكا در ايران]

[تحت عنوان كتاب تشريح وضع كلي ايران (1334 ـ 1356 ش.)]

2. امور خارجي

در دهه گذشته ايران در صحنه بين المللي بيش از پيش مواضع مستقلي را اتخاذ كرده است. با بازگشت اعتماد به نفس شاه، و بهبود ثبات وضع اقتصادي، وي اتكاء خود را به رهنمودهاي سياسي غرب و بخصوص امريكا روز به روز كاهش داده است. در عوض مواضعي را اتخاذ كرده كه به نظر وي به نفع ايران است و برخلاف گذشته توجهي ندارد كه اين سياست ها با سياست هاي غرب، شرق، و يا كشورهاي جهان سوم انطباق دارد يا خير. معذلك در رابطه با نياز اساسي ايران به تداوم حضور يك قدرت غربي در تأمين بقاء ملي و استقلال كشور او حد و حدود رفتاري خود را حفظ كرده است.

امريكا ـ ايران

روابط اين كشور با امريكا اهرم اصلي در اتخاذ سياست هاي غربگرايانه ايران است و اين روابط روز به روز از تعدد جنبه ها برخوردار مي گردد. اتكاء ايران به امريكا به عنوان تنها قدرت قادر به مقابله با فشار شوروي سبب شده است كه ايران در زمينه تسليحات، تكنولوژي و روش زندگي امريكايي سرمايه گذاريهاي سنگيني نمايد. از نظر ايران، امريكا آن قدر از ايران دور است كه نمي تواند مانند ديگر قدرتهاي منطقه بخصوص بريتانيا كه در گذشته براي خنثي كردن فشارهاي شوروي به ايران آمده بودند، حاكميت ايران را به خطر بياندازند. در اين مسير شاه اجازه داده است كه بعضي از تأسيسات و عمليات حساس اطلاعاتي امريكا در ايران تأسيس شده و از طريق آن از فوايد حاصل از رابطه بسيار نزديك با جامعه اطلاعاتي امريكا نيز برخوردار شده است.

بخشهاي خصوصي و دولتي اقتصادي ايران نيز توجه خاصي به فنون و محصولات امريكايي نشان داده اند. تجارت با امريكا در رابطه با كشورهاي ديگر براي ايران اولويت دارد و دانشجويان براي ادامه تحصيلات خود در رشته هاي فني و امور ديگر بيش از هر كشور ديگري به امريكا روي مي آورند. از طرف ديگر ميزان تجارت اين كشور با اروپا، شوروي، و ديگر نقاط جهان نيز چندان كم نيست و ارزشهاي موجود در ايران برخلاف كشورهاي اروپاي غربي كه داراي فرهنگ هاي مشابه با فرهنگ امريكا مي باشند، چندان امريكايي نشده است. براي ارزيابي وضع روابط ايران و امريكا بايد اين ضرايب را در نظر گرفت.

ايران بعنوان پرجمعيت ترين، نيرومندترين و وسيع ترين كشور خاورميانه، پس از جنگ جهاني دوم در منطقه بيش از پيش نقش رهبري را ايفا كرده است. گرچه يكي از نقائص آن اين است كه مردم آن از تيره غيريهود هستند، ولي ترس ناشي از خطرات تلخ امپراطوري كهنسال ايران، و رقابت ديگر ملل ناسيوناليست منطقه مانند عراق، سبب شده است كه ايران براي ادامه ايفاء نقش رهبري خود به كمك هاي امريكايي بخصوص تكنولوژي آن متكي باشد. نظريه نيكسون براي ايران مفهوم خاصي پيدا كرد كه بر اساس آن امريكا ايران را به عنوان قدرتي كه توان حراست از ثبات منطقه و منافع كلي غرب را دارد به رسميت شناخت و آن را در تجهيز خود ياري داد تا دخالت مستقيم دولت امريكا در آن كشور ضرورتي نداشته باشد. پس از خروج امريكا از ويتنام، شاه با صراحت اعلام داشت روي مداخله مستقيم نظامي امريكا حساب نمي كند و نسبت به تداوم سياست امريكا در حمايت از ايران در مقابل رژيمهاي منطقه از قبيل عراق كه مورد حمايت خاص شوروي قرار دارد ترديد دارد. همين امر توجيه كننده تلاش ايران در مجهز ساختن خود به مؤثرترين و مدرن ترين تسليحات موجود است.

با تغيير دولت امريكا در ذهن شاه و مشاورينش در مورد تغيير احتمالي سياست امريكا كه ممكن است پديدآورنده بحرانهايي نيز باشند سؤالاتي ايجاد شد. يكي از سؤالات مربوط به ادامه تأمين تجهيزات دفاعي و كمك فني ـ مستشاري است. شاه در برابر كنگره كه از تجهيز شدن بيش از حد ايران ابراز نگراني كرده و اينكه تعهد عمومي دولت جديد براي كاهش هزينه هاي دفاعي، تأكيد بيشتر بر خلع سلاح، و بررسي دقيق تر فروش نظامي خارجي مي باشد، بسيار ناراحت است. شاه اميدوار است كه اين نگراني ها سياست امريكا را در تأمين تسليحات مورد نياز ايران تغيير ندهد.

(سند شماره 237)

با تصويب كاپيتولاسيون و اعطاي امتيازات قضايي و امنيتي بيشتر به امريكاييان و حضور رو به گسترش شهروندان اين كشور در ايران، سطح روابط به طور روزافزوني افزايش يافت. تمايل شاه به برقراري پيوندهاي بسيار نزديك با امريكا، ناشي از نيازهاي امنيتي و احساس خطر هميشگي نسبت به همسايه شمالي و كشورهاي راديكال عرب بود. از سوي ديگر، شاه در انديشه تأسيس يك كشور نيرومند بود، كه بتواند نقش رهبري را در منطقه ايفا كند.

اهميت و جايگاه ايران از جنبه هاي سياسي و اقتصادي براي رهبران امريكا كه تعيين كننده اهداف و تنظيم كننده رفتار اين كشور نسبت به ايران بود در موارد زير قابل جستوجو مي باشد: 1) انجام اقدامات ضروري و در حيطه قدرت ايران به منظور خنثي سازي فعاليت هاي پنهان شوروي در ايران و ممانعت از گسترش شوروي به سمت خليج فارس;2) فروش جنگ افزار به ايران و تقويت نيروهاي مسلح كه افزون بر حل بحران هاي اقتصادي امريكا پس از جنگ ويتنام، براي تأمين امنيت منافع امريكا در منطقه، به ويژه خليج فارس كه براي امريكا و غرب جنبه حياتي داشت، مؤثر بود. تقويت بنيه نظامي ايران با خروج انگستان از منطقه خليج فارس (1350) و عقد پيمان دوستي و اتحاد ميان شوروي و عراق (1351) سرعت بيشتري يافت. 3) پذيرش هيأت هاي مستشاري، گروه هاي فني و تخصصي، به ويژه در صنايع نظامي كه افزون بر نفوذ گسترده امريكاييان، ايجاد مشاغل ممتاز براي شهروندان امريكايي را در پي داشت. 4) اهميت نفت در چرخش صنعتي غرب، به ويژه سيادت بر خليج فارس كه 32 ذخاير نفتي جهان را دارا است و تأمين كننده اصلي نفت امريكا و اقمار آن مي باشد. 5) وجود بازارهاي پر رونق منطقه، به ويژه بازار رو به گسترش ايران در پي افزايش درآمدهاي نفتي، در جبران كسري تراز تجاري امريكا، نقش بسزايي داشت.

بنابراين، ايران به عنوان حلقه اي از زنجيره دفاعي امريكا در برابر شوروي و اقمارش به شمار مي رفت. با روي كار آمدن نيكسون، وي و برخي استراتژيست هاي امريكا، براي كنترل بحران هاي منطقه ايـ از جمله بحران نفت در سال 1353 ـ 1352 و حمايت از منافع امريكا در منطقه، سياست همكاري فزاينده امنيتي با ايران و عربستان سعوديـ سياست دو ستونيـ را در پيش گرفتند. بر اساس اين سياست، دفاع منطقه اي به منظور پاسداري از منابع نفت خليج فارس به ايران و عربستان واگذار شد. و ايران به عنوان يك هم پيمان استراتژيك مورد حمايت ايالات متحده قرار گرفت[س ش 238].

[گزارش ساواك از روزنامه اسرائيلي هاآرتص

در باره جايگاه ايران در سياست خارجي امريكا]

خيلي محرمانه

صفحه شماره 1 از صفحه

نسخه شماره از چهار نسخه

1ـ 7ـ

2ـ 8ـ

3ـ 387 9ـ 5/5/52

4ـ 16/5/52 10ـ 5/5/52

5ـ ندارد 11ـ 5/5/52

6ـ اداره كل دوم 12ـ ت

گيرنده اداره كل سوم

موضوع ـ ايران (از هاآرتص 5/5/52)

شاه ايران كه مشغول بازديد از ايالات متحده مي باشد هم پيمان بسيار مطلوبي در اين كشور محسوب مي گردد.

شاه زمامدار محافظه كاري است كه مي كوشد كشور خود را از لحاظ اقتصادي و اجتماعي پيشرفت دهد و رژيم با ثباتي قرار داشته و بر اقتصادي تسلط دارد كه سالي سه ميليارد دلار درآمد نفتي دارد كه به وي اجازه مي دهد نه تنها تأسيسات و كارخانجات عظيمي بنا نمايد بلكه مقادير معتنابهي اسلحه امريكائي را هم به صورت نقدي خريداري نمايد خريد اين اسلحه وضع ايران در منطقه نه چندان باثبات خليج فارس و اقيانوس هند را تقويت ساخته و در مقابل بيلان مالي ايالات متحده را بهبودي مي بخشد. همه موافقند كه ايران يك شريك ايده آلي براي عملي ساختن دكترين نيكسون محسوب مي گردد كه فقط كشورهايي كه روي پاي خود تكيه كرده و با نيروهاي خود پيشرفت نموده و آماده دفاع از استقلال خويش هستند شايسته كمك ايالات متحده مي باشند.

ايران از يك لحاظ ديگر هم براي ايالات متحده ارزنده است: اين كشور در حال حاضر روزي قريب 5/5 ميليون بشكه نفت استخراج نموده و در نظر دارد تا دو سال ديگر اين مقدار را به 8 ميليون بشكه در روز افزايش دهد و بدين ترتيب در صورتي كه عربستان سعودي تهديد خود را عملي ساخته و بر استخراج نفت خويش بيفزايد نفت ايران از آن عربستان سعودي هم جلو افتد.

به عبارت ديگر ايران منبع رزروي و احتياطي نفت ايالات متحده و اروپاي باختري در صورتي كه كشورهاي عربي خواسته باشند از سلاح نفتي خود استفاده نمايند محسوب مي گردد. اعراب از چندي پيش تهديد مي كنند اگر ايالات متحده دست از سياست طرفداري خود از اسرائيل برندارد از صدور نفت به آن كشور جلوگيري خواهند كرد تضمينات مجدد شاه به پرزيدنت نيكسون كه ايران از اخاذي و شانتاژ سياسي كشورهاي نفت خيز اروپايي پشتيباني نخواهد كرد از دو لحاظ به نفع ايالات متحده است: يكي آنكه بدين كشور اجازه مي دهد بدون بيم و هراس از تهديدات اعراب فعاليت نمايد و اعراب را موظف مي سازد خودسرانه و بدون ارزيابي كامل از سلاح نفتي خود سوء استفاده نكنند.

برخلاف كشورهاي عربي كه خريد اسلحه يكي از طرق و اتلاف درآمدهاي نفتي سرشارشان مي باشد در ايران استخراج نفت و خريد اسلحه با يكديگر ارتباط عملي دارند زيرا تنها استخراج نفت كافي نبوده بلكه بايد آن را به بازارهاي فروش عرضه داشت يعني راههاي ارتباطي ايران را كه اغلبشان از جوار كشورهاي عربي مي گذرند محفوظ داشت و از اين حيث تهران و واشنگتن منافع كاملا مشابهي دارند ايران بايد در برابر احتمال هرگونه همدستي كشورهاي همسايه بي ثبات خود قوي تر باشد.

نظريه: همه محافل و جرايد اسرائيل از تقويت روزافزون ايران كه شايد باثبات ترين كشورهاي خاورميانه بوده و در راه نيل به وضع يك كشور معظم جهاني است استقبال مي كنند. كمك ايران در شكستن طلسم خودداري از فروش نفت به جهان آزاد غيرمستقيماً به اسرائيل هم مي رسد زيرا به ايالات متحده اجازه مي دهد بي جهت تسليم تقاضاهاي نامشروع اعراب و تغيير سياست خود در قبال اسرائيل نگردد.

(سند شماره 238)

پايان جنگ سرد و كاهش تنش ميان امريكا و شوروي، تأثير آشكاري بر فروكش كردن بحران در روابط ميان ايران و شوروي، به جاي گذاشت. نگراني اصلي شوروي ها، احتمال واگذاري پايگاه هاي پرتاب موشك در خاك ايران به دولت هاي غربي به ويژه امريكا بود; اما دولت ايران طي يادداشت وزير امور خارجه (شهريور 1341) به شوروي ها اطمينان داد كه به هيچ كشور خارجي حق داشتن پايگاه موشكي نخواهد داد.

اين اقدام ايران، آغازگر يك دوره طولاني همزيستي مسالمت آميز ميان دو كشور بود. مقام هاي شوروي براي نشان دادن حسن نيت خود، از برنامه اصلاحات شاه تمجيد نمودند و همكاري هاي دو كشور در زمينه هاي اقتصادي و فني گسترش يافت. تأسيس كارخانه ذوب آهن در اصفهان با كمك كارشناسان شوروي و انعقاد چند موافقت نامه در زمينه هاي بازرگاني و فني به توسعه روابط دو كشور كمك كرد[س ش 239]. اما آنچه روس ها به آن مي انديشيدند، راه يافتن به آب هاي گرم خليج فارس و اقيانوس هند و علائق سياسيـ ايدئولوژيكي به عنوان رهبر اردوگاه كمونيسم در مقابل جهان سرمايه داري و افزايش توان نظامي و همپايگي استراتژيك با غرب بود.

نخستوزيري

سازمان اطلاعات و امنيت كشور

س.ا.و.ا.ك

گزارش اطلاعات داخلي

موضوع ...روابط سياسي ايران و شوروي... شماره ....................

محل .................... تاريخ حادثه .....................

عطف به شماره .......................

منبع خبر:مأمور ويژه تاريخ وصول خبر .....3/9/41.....

تقويم: ب 2 تاريخ گزارش .....4/9/41.......

محبعلي دبيرسپهري كه با مقامات شوروي ارتباط دارد مي گفت شورويها با اينكه فعلا با ايران روابط حسنه اي دارند ولي مايلند حكومت ديگري كه در نزديك شدن به شورويها فعاليت بيشتري داشته باشد روي كار آيد و بين رجال فعلي كشور مهندس شريف امامي را بهتر از ديگران مي دانند.

بين طبقات مختلف مردم نيز موضوع نخستوزيري مهندس شريف امامي زياد مورد بحث و گفتگو است و عموم طبقات انتظار دارند اكنون كه امريكا به ايران كمك نمي كند و دولت ناچار بايد متوجه شوروي گردد بهتر است دولت شريف امامي كه در زمان نخستوزيري خود مذاكراتي با شورويها در مورد تأسيس كارخانه ذوب آهن و همچنين كمكهاي ديگري از طرف شورويها به ايران آغاز كرده بود مجدداً زمام امور را به دست گيرد.

(سند شماره 239)

در حالي كه ايران از متحدان غرب به شمار مي آمد، همكاري هاي بازرگاني و ترانزيتي بين ايران و شوروي، روابط حسنه اي را برقرار ساخته بود، اما در مسائل سياسي بين دو كشور همچنان تضاد وجود داشت و ايران در سه مورد در برابر اقدامات و فعاليت هاي شوروي مقاومت مي كرد: 1) در برابر فشار شوروي مبني بر قطع وابستگي ايران به جهان غرب; 2) در برابر پافشاري بر قطع رابطه با شركت هاي نفتي غرب; 3) در برابر گسترش نفوذ و قدرت شوروي در خليج فارس.

علي رغم گسترش روابط دو كشور كه از ابتداي دهه 40 ش. روند رو به رشدي داشت، دولت ايران هيچ گاه به درخواست شوروي مبني بر برداشتن محدوديت هاي سياسي بر ضد فعاليت هاي حزب توده، پاسخ مثبتي نداد. به هر حال روابط ايران و شوروي در سال 1351 در پي عهدنامه دوستي شوروي و عراق براي مدت زماني كوتاه به تيرگي گراييد.

مشكل ديگري كه در روابط دو كشور وجود داشت، نگرش ترديدآميز شاه و بيشتر ايرانيان نسبت به اهداف و برنامه هاي شوروي در ايران بود; زيرا شوروي ها، به ايران وابسته به امريكا به عنوان يك تهديد امنيتي در مرزهاي جنوبي خود مي نگريستند. حكومت ايران گاهي از روابط خود با شوروي به عنوان حربه اي در وادار ساختن غرب در پاسخ به درخواست هايش بهره مي جست.

روابط خارجي ايران با ساير كشورها، به ويژه همسايگانش، به روابط اين كشور با ابرقدرت ها بستگي داشت. منطقه خليج فارس مهم ترين عنصر در سياست خارجي ايران بود كه در كانون توجه سياستمداران اين كشور قرار داشت. حفظ وضع موجود در منطقه و مخالفت با مداخلات و تهديدات خارجي، همكاري ميان كشورهاي حاشيه اي و پذيرش مسئوليت اصلي امنيت منطقه توسط ايران به عنوان قوي ترين كشور منطقه، از اهداف اساسي سياست خارجي ايران محسوب مي شد. يكي ديگر از جنبه هاي سياست خارجي ايران، شركت در سركوب جنبش هاي آزاديبخش چپ كه نفوذ شوروي را در منطقه به دنبال داشت، بوده است. حضور نظاميان ايران در عمان عليه چريك هاي ظُفّار در همين راستا قابل تحليل مي باشد[س ش 240].

خيلي محرمانه

صفحه شماره 1 از صفحه

نسخه شماره از چهار نسخه

1ـ 7ـ

2ـ 8ـ

3ـ 17 9ـ 27/12/52

4ـ 2/10/52 10ـ 27/12/52

5ـ ندارد 11ـ 27/12/52

6ـ اداره كل دوم 12ـ ت

گيرنده اداره كل سوم

موضوع ـ ايران (از معريو 27/12/52)

ايران نقش نظامي مهمي در امارات عمان واقع در كناره خليج و جنب مخرج خليج به اقيانوس هند ايفا مي كند مداخله ايران در جنگهاي پارتيزاني استان روفار عمان كه جنگهاي محدود و لاينقطعي محسوب مي گردد تصميم شاه در باره ايفاي نقش شهرباني خليج فارس را به خاطر مي آورد.

بنابه اظهارات شاه ايران وظيفه سابق نيروهاي بريتانيائي در منطقه خليج فارس را پس از خروج آنها در سال 1971 عهده دار شده است.

اگر انقلابيون دست چپي روفار موفقيت يابند به عقيده شاه كشور وي در برابر تهديد موشكهاي دشمن از آن سوي تنگه هرمز كه ايران را از عمان جدا مي كند قرار خواهند گرفت. ديپلماتهاي مقيم مسقط آن قدرها اين ادعا را جدي تلقي نمي كنند. ولي تسلط شورشيان روفار ممكن است سازمان حكومت در منطقه خليج را دگرگون سازد اينان كه خود را جبهه توده اي آزادي عمان و خليج عربي مي نامند با اسلحه تهيه شده از منابع روسي و چيني مسلح مي باشند و از جنوب يمن به روفار رسوخ مي نمايند جبهه ملي و نظامي مسلط بر يمن جنوبي متمايل به برانداختن همه رژيمهاي موجود در سواحل خليج فارس تا عراق مي باشد. جبهه توده اي مزبور هم روابطي با حزب منحله توده در ايران دارد.

شاه ايران از ملاحظه بهبودي پيشرفت ارتشهاي عربي كه با استفاده از اسلحه روسي در جنگ روزكيپور ظاهر گشت از روابط رقيب خود عراق با همسايه خود شوروي نگران است جنگ در عمان به عنوان هشدار قبل از وقت رسوخ شوروي به خليج فارس تلقي مي گردد.

بيلان نظامي نيروهاي سلطان عمان پس از اعزام نيروهاي كمكي از جانب ايران بهبود يافت يك گردان 200 نفري چتربازان ايراني با لباسهاي فورم و هليكوپتر و توپخانه خود يگانه راه به سلاله را از وجود دشمن پاك كرده و محاصره عليه شهر را از بين برد و خود روفار نيز يك گروهان از ارتش ايران با يكدسته هيلكوپترهاي ايراني وجود دارند و به ارتش 12 هزار نفري سلطان كمك مي كنند. طي سالهاي قبل نيروهاي جبهه توه اي از ياري آنها استفاده نموده و با ساز و برگ رساندن به افراد خود بر اهالي محلي مسلط مي شدند.

جرايد ايران پيش بيني مي كنند كه در نتيجه ملاقات شاه و سلطان كاوس كمك ايران به عمان افزايش خواهد يافت. سلطان كاوس ضمن موافقت خود با دريافت كمك از ايران به توصيه اعراب كه نسبت به حضور ارتش ايران در سواحل عربي خليج مشكوكند گوش فرا نداده بوده است. ايراني ها با وجود اينكه مسلمانند عرب نيستند و تقريباً تمايل خود را براي ايفاي نقش اول در اين منطقه استتار نمي كنند استعداد مداخله نظامي ايران كه نيروهايش از امريكائيها تعليم مي گيرند رو به بهبود و ترقي است و اكنون ايران داراي نيروهاي هواپيمابر و قايقهاي پرنده مي باشد عربستان سعودي كه داعيه سيادت بر اين منطقه را دارد از اين موضوع خوشحال نيست ولي از آنجا كه جبهه توده اي ملك فيصل را مورد تهديد قرار داده كارمندان سعودي علناً و با صداي بلند از نقش ايران در خليج فارس شكايت نمي كنند. ولي مبلغين جبهه مزبور از بدبيني و نگرانيهاي اعراب در برابر تمايل توسعه طلبي ايران استفاده مي كنند. يكي از طرفداران و پشتيبانان با نفوذ جبهه توده اي همانا زمامدار ليبي است كه قبلا به سلطان كاوس توصيه كرده بود همه امارات خليج فارس تا كويت را تسخير نمايد تا وضع اعراب در خليج فارس تقويت گردد. قذافي شديداً با سيادت ايران مخالفست و فرداي مداخله ايران در روفار راديو طرابلس اعلام كرد ستاد جبهه توده اي در ليبي افتتاح مي گردد.

(سند شماره 240)

پيوندهاي گسترده ميان ايران و امريكا در اين دوره، دولت ايران را به سمت بهبود روابط با اسرائيل كشاند. روابط ميان ايران و اسرائيل از اواخر دهه 20 به صورت شناسايي دو فاكتور (موقت و غيررسمي) آغاز و بعدها توسط دولت مصدق قطع شد. پس از كودتاي 28 مرداد مجدداً روابط دو كشور در سطحي گسترده و پنهان دنبال شد. با آشكار شدن روابط، مخالفان سياسي رژيم، شاه و دولت را مورد نكوهش قرار دادند. بسياري از ايرانيان با مردم فلسطين در زمينه ضدامپرياليستي و ياپان اسلامي، ابراز همدردي مي كردند; از اين رو، از تمايل شاه به حفظ روابط نزديك با اسرائيل، به شدت منزجر بودند. افزون بر اين، با گسترش روابط امريكا و اسرائيل، بسياري از ايرانيان روابط ايران و اسرائيل را بيش از پيش نشانگر نفوذ امپرياليسم امريكا در ايران به حساب آوردند.

حضور كارشناسان، متخصصان و سرمايه گذاران اسرائيلي از يك سو و وجود عناصري از محافل فراماسونري و بهائيتـ به عنوان ستون پنجم صهيونيسمـ از سوي ديگر سبب نفوذ گسترده آنان در ميان نخبگان سياسي ايران گرديد[س ش 241].

خيلي محرمانه

صفحه شماره 1 از صفحه

نسخه شماره از چهار نسخه

1ـ 7ـ

2ـ 8ـ

3ـ 57 9ـ 9/2/52

4ـ 22/1/52 10ـ 7/1/52

5ـ ندارد 11ـ 22/1/52

6ـ اداره كل دوم 12ـ ت

گيرنده اداره كل سوم

درباره: انتخاب اعضاء محافل مركزي بهائي هاي جهان در اسرائيل

طبق اظهارات آقاي فتح اعظم عضو محفل مركزي جهاني بهائي ها در اسرائيل قرار است در تاريخ 6/2/52 انتخابات نه عضو جهت رهبري كردن بهائي هاي جهان در اسرائيل به مدت پنج سال آينده آغاز شود.

همچنين قرار است نه عضو از هر محفل بهائي از يكصد و سيزده كشور جهان به منظور شركت در انتخابات فوق الذكر به اسرائيل عزيمت نمايند.

نظريه: اسرائيل مذهب بهائي ها را به عنوان يك مذهب رسمي در سال 1973 به رسميت شناخته است. دولت اسرائيل با اجراي برنامه تحبيب اين افراد مزبور مي كوشد از اقليت فوق الذكر در ساير كشورهاي جهان به ويژه ايران بهره برداري سياسي ـ اطلاعاتي و اقتصادي بنمايد.

(سند شماره 241)

ايجاد تأسيسات اطلاعاتي مشترك و تعليم نظاميان ايران در اسرائيل، اين وضعيت را تشديد مي كرد. از وظايف مهم اين تأسيسات مبادله اطلاعات در باره فعاليت هاي سازمانهاي فلسطيني و روابط اعراب با يكديگر بوده و در مسائل داخلي در باره احزاب و گروه هاي سياسي به تبادل نظر مي پرداختند[س ش 242 و 243].

گزارش ســـرّي

در باره: مبادله اطلاعات با سرويس اسرائيل

منظور: استحضار تيمسار مديريت كل براي ملاقات با رابط سرويس اسرائيل در تاريخ 1/12/1351 ساعت 11

ارزيابي اطلاعات مبادله شده با سرويس اسرائيل در سه ماهه اخير به شرح زير از نظر كميت و كيفيت از عرض مي گذرد

كميت ـ گزارشهاي اطلاعاتي صادره به اين منبع 70 فقره، گزارشهاي وارده از اين منبع 117 فقره.

كيفيت ـ از 117 گزارش واصله 16 فقره آن مفيد 97 فقره مفيد براي سابقه و 4 فقره آن بلااستفاده بوده است.

مطالب گزارشهاي واصله بيشتر مربوط به فعاليت سازمانهاي فلسطين و روابط اعراب با يكديگر و همچنين تجزيه و تحليل اوضاع داخلي مصر بوده است.

مخبر مستقل تبادل اطلاعات ـ ايوب غمامي

(سند شماره 242)

7/9/1351

گزارش ســـــرّي

در باره: ملاقات با رابط سرويس اسرائيل

منظور: استحضار تيمسار مديريت كل و صدور اوامر مقتضي

در تاريخ 7/9/51 به منظور تبادل اطلاعات با رابط سرويس اسرائيل ملاقات به عمل آمد. در مورد نيازمنديهاي اطلاعاتي سرويس مزبور در باره خليج فارس به وي گفته شد كه جزئيات نيازمنديهاي اطلاعاتي خود را كتباً تسليم نمايد تا ترتيب تهيه آنها داده شود ولي نامبرده اظهار داشت جزئيات كتبي لازم نيست من فقط تقاضا دارم يك نفر كارشناس امور خليج فارس شفاهاً مرا توجيح نموده و در باره احزابـ گروههاي سياسي و جناحهاي موافق و مخالف يكديگر و همچنين وقايع روز آن منطقه اطلاعاتي در اختيار اينجانب قرار دهد.

مراتب جهت اطلاع و صدور هر گونه اوامر مقتضي از عرض مي گذرد.

بخش تبادل اطلاعات

از طرف باقريان ـ 7/9/51

(سند شماره 243)

مهم ترين علائق اسرائيل در ايران، دسترسي به نفت ايران و حمايت در مقابل كشورهاي راديكال عرب بود. اما عواملي كه روابط دو كشور را تهديد كرده و آن را محدود مي ساخت، عبارت بودند از: 1) تهديد اعراب و فشار اين كشورها مبني بر قطع روابط ايران با اسرائيل[س ش 244]; 2) مخالفت هاي شديد داخلي به ويژه از سوي روحانيون كه از ديرباز مسأله آزادي فلسطين و محو دولت اسرائيل را جزئي از آرمان خود مي دانستند.

[گزارش ساواك از روزنامه اسرائيلي هاآرتص در باره تهديد ايران توسط اعراب]

خيلي محرمانه

صفحه شماره 1 از صفحه

نسخه شماره از چهار نسخه

1ـ 7ـ

2ـ 8ـ

3ـ 816 9ـ 28/9/52

4ـ 2/10/52 10ـ 28/9/52

5ـ ندارد 11ـ 28/9/52

6ـ اداره كل دوم 12ـ ت

گيرنده اداره كل سوم

موضوع ـ ايران (از هاآرتص 28/9/52)

كشورهاي نفت خيز عربي در خليج فارس طي هفته هاي اخير به ايران فشار آورده بوده اند كه در فشار نفتي عليه باختر با آنها همكاري نمايد ولي ايران مرتباً از اين عمل خودداري كرده است.

سابقاً كشورهاي عربستان سعودي و عراق و مصر از روابط محرمانه ايران با اسرائيل انتقاده كرده بوده اند.

اسرائيليها يك هيأت نمايندگي بازرگاني در ايران دارند و به اعطاي كمك فني و برنامه هاي تعليمي و راهنمائي در اين كشور اشغال دارند. ايراني ها نيز هيأت مشابهي در اسرائيل دارند.

اطلاع مي دهند كه فشارهاي فعلي اعراب از زمينه تحريم نفتي تجاوز نموده و از ايران خواسته بوده اند هيأت نمايندگي اسرائيل و همه يهوديان اين كشور را كه تعدادشان بين 50 تا 90 هزار نفر هستند را اخراج نمايد ولي ايران جواب منفي صريح داده بوده است.

نظريه: محافل ملي اسرائيل از امكان مؤثر واقع شدن فشار اعراب بر ايران جهت تغيير سياست دولت شاهنشاهي در مورد اسرائيل بيم و هراس دارند.

تقويم خبر ـ انتشار خبر در روزنامه هاآرتص صحت دارد. 334 بايگاني شود

(سند شماره 244)

در حالي كه منازعات اين دوره، مقدمات بحران بزرگتري را فراهم مي ساخت، نوع رفتار خارجي دولت ايران، دست مايه مخالفان سياسي دولت قرار گرفت كه با انتقاد به شاه، نظام سياسي را به چالش كشاندند.




| شناسه مطلب: 78960