ب. مکتب فکری انقلاب

ب. مکتب فکری انقلاب این مکتب در واقع حاصل نظریه یا تأمل نظری است که پس از طرح شدن در حوزه فلسفه و تفکر به سطح جامعه نازل می شود و به قیاس نظر، برای رفع مشکلات جامعه راه حل 1. رندل و باکلر، پیشین، ص 41. 2. همان، ص 43.[87] عملی ارائه می دهد. بسته به اینکه

ب. مكتب فكري انقلاب

اين مكتب در واقع حاصل نظريه يا تأمل نظري است كه پس از طرح شدن در حوزه فلسفه و تفكر به سطح جامعه نازل مي شود و به قياس نظر، براي رفع مشكلات جامعه راه حل

1. رندل و باكلر، پيشين، ص 41.

2. همان، ص 43.

[87]

عملي ارائه مي دهد. بسته به اينكه اين مكتب فكري در نزد پيروان خود تا چه حد اصالت و حقانيت داشته باشد و داراي چه ميزان از ارزشهاي علمي، اخلاقي و عملي باشد و بتواند ايمان و اعتقاد مردم را جلب كند، مي تواند موجبات پاي بندي، تعصب، تعهد و همگامي و فداكاري مردم را در تحقق آن فراهم كند.

مكتب فكري انقلاب، كتاب راهنمايي است كه يك گروه انقلابي براي ترميم و بازسازي يك جامعه ارائه مي دهد و در آن نقشه ها، برنامه ها و اهداف آن گروه مشخص شده است. در اين كتاب، نظام سياسي موجود بايد كاملا نفي و طرد شود و به مباني نظري و فكري آن خلل و خدشه نظري وارد شود و اثبات گردد كه اوضاع سياسي موجود، نامطلوب و نامنظم است. متقابلا بايد نظام مطلوب آينده نيز ترسيم شود و يك نظام سياسي درست و مرتب و مبتني بر مباني نظري محكم ارائه گردد كه نقطه مقابل بي نظمي در وضع موجود است.(1)

ضرورت وجود يك مكتب فكري براي تحقق و تداوم انقلاب به حدّي است كه تجربه تاريخي دنيا نيز آن را تأييد مي كند; در انقلاب هاي غربي و اروپايي، از سالهاي زياد پيش از انقلاب كه گاهي به چند قرن هم مي رسيده است، ضمن مباحثات، مطالعات و مبارزات، هم ايرادها و انتقادها نسبت به نظام حاكم گفته و نوشته و در افكار تلقين مي شده است و هم مكتب و نظام فكري جديدي تدوين مي شده و روي مدينه هاي نمونه كار مي كرده اند. پس از پيروزي انقلاب نيز كه مملكت را به دست مي گرفتند، كارشان پياده كردن همين مكتب انقلاب به لحاظ عملي بوده است.(2) بدين لحاظ، وجود يك مكتب فكري جديد قبل از انقلاب، امر طبيعي و مسلمي است و اگر در جايي انقلابي را ديديم كه چنين مكتب فكري در پشت آن نباشد، به طور قطع آن انقلاب يك حركت اصيل و ريشه اي نبوده و پس از چندي از استمرار باز خواهد ماند و يا به انحراف كشيده خواهد شد.

به عنوان مثال در مورد انقلابهاي كلاسيك اروپا، برخي پروتستانتيسم را به منزله يك

1. اسپريگن، پيشين، ص 89 .

2. مهدي بازرگان، انقلاب ايران در دو حركت، ص 85 .

[88]

مكتب فكري جديد و ايدئولوژي مهمي مي دانند كه حتي مؤلفه اصلي و اساسي تمدن جديد غربي شد(1) و هنوز هم پس از چند قرن، تحولات مبتني بر آن، تداوم و استمرار دارد. وجود چنين مكتب هاي فكري براي تحقق انقلاب، گرچه كافي نيست، ولي ضروري است و بدون وجود آنها، اعتراضها و نارضايتي هاي عمومي، ممكن است به انحراف كشيده شود و يا حداكثر به تغيير ساده رژيم (نه انقلاب به مفهومي كه تعريف كرديم) بينجامد. بر همين اساس، برخي انقلاب ميجي در ژاپن را به عنوان يك تغيير اجتماعي غيرانقلابي قلمداد مي كنند كه پيش نيازهاي فكري و فرهنگي انقلاب (همانند پروتستانتيسم اروپا) را نداشت.(2)

ماكس وبر كه در واقع نظريه پرداز و شارح پروتستانتيسم اروپاست، رفتار جمعي و بسيج اجتماعي را به طور كلي ناشي از گسترش تعهد به نوعي نظام عقيدتي مي داند كه تعريف جديدي از واقعيت و جهان به پيروان خود عرضه مي كند. به نظر وي، براي فهم چگونگي پيدايش وضعيت هاي انقلابي، بايد نظام هاي عقيدتي را كه موجب جنبش و حركت مي شوند، شناخت.(3) نظام عقيدتي مورد نظر وبر، همان است كه ما مكتب فكري نام نهاديم.

آيت اللّه مصباح با اشاره به نقش باورها در تضمين ثبات و يا بي ثباتي جوامع، تغيير در جهان بيني و نظام ارزشي جامعه و متقابلا ترويج و اشاعه افكار نظري و عملي را مقدمه اصلاح جامعه مي داند(4) و معتقد است كه تعليم و تربيت صحيح مردم و خدشه در عقايد و آراي هستي شناختي و ارزش شناختي نادرست جامعه و سپس آموختن عقايد درست به مردم اولويت دارد تا بر قدرت تفكر و تأملشان افزوده شود(5) و در نتيجه تربيت مبتني بر مكتب فكري انقلاب، جامعه كم كم آماده اصلاح و انقلاب گردد.

,nameerf.

tic.po 13 - 03 .pp ,

.

dibi .73.p ,

3. حسين بشيريه، انقلاب و بسيج سياسي، مقدّمه.

4. مصباح، جامعه و تاريخ از ديدگاه قرآن، ص 247 ـ 246.

5 . همان، صص 319 ـ 318.

[89]

به عبارت ديگر، تغيير نظام ارزشي و افكار عملي يك جامعه، منوط به تغيير نظام جهان بيني و افكار نظري آن است و مصلح اجتماعي براي نيل به مقصود، بايد ابتدا افكار نظري و نظام جهان بيني مردم را متحول كند تا در نتيجه آن، افكار عملي و نظام ارزشي آن نيز تحول يابد.(1)




| شناسه مطلب: 78993