هـ . مدل آرمانی اندیشه انقلاب اسلامی
هـ . مدل آرمانی اندیشه انقلاب اسلامی همان گونه که گفته شد، هر انقلابی مسبوق به نظامی از اندیشه و تفکر است که مبنای نطری و مکتب فکری آن را تشکیل می دهد. به عبارت دیکر، اندیشه ها و تفکرات، همواره بخشی از وضعیت پیش از انقلاب هستند و بدون آنها، انقلاب وجود نخ
هـ . مدل آرماني انديشه انقلاب اسلامي
همان گونه كه گفته شد، هر انقلابي مسبوق به نظامي از انديشه و تفكر است كه مبناي نطري و مكتب فكري آن را تشكيل مي دهد. به عبارت ديكر، انديشه ها و تفكرات، همواره بخشي از وضعيت پيش از انقلاب هستند و بدون آنها، انقلاب وجود نخواهد داشت.(1) البته اين بدان معني نيست كه انديشه ها موجد انقلابند و يا ممانعت از انديشه بهترين راه جلوگيري از انقلاب است، بلكه تنها بدين معني است كه انديشه ها در تحليل عوامل رفتار جمعي، جزئي از متغيرها را تشكيل مي دهند. برهمين اساس، ما مي خواهيم انديشه ها و تفكراتي را كه سالهاي پيش از انقلاب اسلامي بهوجود آمدند و زمينه ذهني جامعه را براي انقلاب آماده كردند، جستجو كنيم و ببينيم آيا طراحي براي جامعه پس از انقلاب و مهندسي اجتماعي وجود داشت يا نه؟
ما انقلاب اسلامي را به عنوان يك واقعيت پذيرفته ايم و كاري به علل و فرآيند و نتايج آن نداريم; صرفاً مي خواهيم انديشه ها و تفكراتي را كه پشتوانه نظري و فكري انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي بودند، پيدا كنيم و آن را انديشه انقلاب اسلامي نام داده ايم كه به صورت يك منظومه فكري است. در اين مبحث مدل آرماني ( ideal type ) اين انديشه و شاخصهاي آن را مشخص مي كنيم تا اصول تفكرات و انديشه هاي جريانهاي مختلف فكري ايران را براساس اين مدل بسنجيم و ببينيم اصول تفكر كدام يك از آنها با اين مدل آرماني تطبيق مي كند. تفكر هر جريان فكري كه با اين مدل تطابق داشته باشد، تبعاً انديشه و اصول تفكراتش، مبناي فكري انقلاب اسلامي خواهد بود.
با توجه به بحث نظري كه در مورد مباني فكري و نظري انقلاب داشتيم، انديشه انقلاب اسلامي را مي توانيم يك منظومه فكري يا نظامي از انديشه بدانيم كه توسط انديشمندان و متفكران جامعه عرضه شده و نظريه اي منسجم ارائه داده است تا مورد تبعيت مردم و پيروان انقلاب قرار گيرد. اين منظومه فكري بايد ضمن تأمل نظري و تفكر عقلي در مشكل جامعه، صورت مسأله را در عالم ذهن و انديشه (تفكر فلسفي) طرح كند و راه حل ارائه دهد و در سطح جامعه نيز يك مكتب فكري مشخص فراراه مردم قرار
1. ر.ك به: كرين برينتون، كالبد شكافي چهار انقلاب، ترجمه محسن ثلاثي، صص 59 ـ 58.
[95]دهد كه حاوي طرد و نفي اساس نظام سلطنتي و ارزشهاي آن، ايراد خدشه در مباني انديشه ها و ايدئولوژي هاي رقيب، و نيز ترسيم شمايي هرچند كلي از حكومت اسلامي آينده باشد. اين مكتب كه همان مبناي فكري انقلاب اسلامي است، بايد طي يك ايدئولوژي و راه كار مشخص، برنامه اي عملي براي تخريب و تغيير نظام موجود ارائه دهد و در بعد سازندگي نيز چارچوبي مطلوب براي نعويض پايه هاي ارزشي جامعه آينده و شيوه عملي رسيدن به آن را نشان دهد.