نقدی بر توسعه صنعتی ایران در دوره ی پهلوی
نقدی بر توسعه صنعتی ایران در دوره ی پهلوی وای بر مرغی که ناروئیده پر***بر پرد بر اوج و افتد در خطر (ملای رومی) برای اینکه ملت عزیز ایران، به حقیقت امر بهتر پی ببرند... میزان پیشرفت های 57 ساله ی ایران را در دوران رژیم سابق با کشور دیگر مورد
نقدي بر توسعه صنعتي ايران در دوره ي پهلوي
واي بر مرغي كه ناروئيده پر***بر پرد بر اوج و افتد در خطر (ملاي رومي) براي اينكه ملت عزيز ايران، به حقيقت امر بهتر پي ببرند... ميزان پيشرفت هاي 57 ساله ي ايران را در دوران رژيم سابق با كشور ديگر مورد مقايسه قرار مي دهيم: وجه مقايسه ي ما ملّت ژاپن، آلمان، و حتي هلند و بلژيك و سوئد نخواهد بود. كشور آسيايي كوچك عقب مانده ي كره ي جنوبي را ملاك مقايسه قرار مي دهيم تا عمق عقب ماندگي گذشته كه به حساب پيشرفت گذاشته مي شد روشن شود. كشور كره مستعمره ي ژاپن بود و در سال 1945 استقلال يافت. امّا به زودي دچار صحنه ي نبرد بين المللي شد تا در سال 1962 به دو قسمت شمالي و جنوبي تقسيم شد و آرامش خود را باز يافت. آمار زير حاصل پيشرفت هاي كره ي جنوبي طي 20 سال از سال 1962 تا سال 1982 است اين آمار را ما با مساعدترين آمار دوران رژيم سابق از سال 1922 تا سال 1979 (مجموعاً 57 سال كه از حيث طول زمان 285% بيش از مدت مورد نظر در كره ي جنوبي است) مورد سنجش قرار مي دهيم. (بايد توجه داشت كه كره ي جنوبي بر عكس ايران از عايدي نفت محروم بود). ـ ذوب آهن: طي 20 سال در كره پنج مجتمع ذوب آهن و فولاد تأسيس شد با توليد 06/9 ميليون تن در سال، آن كشور در رديف دهمين كشور توليد كننده ي فولاد در دنيا قرار داد. طي 57 سال در ايران يك مجتمع ايجاد شد با توليد 2/1 ميليون تن يعني 800% كمتر. ـ ساختمان كشتي: طي 20 سال در كره 14 حوضچه ي ساختمان كشتي تأسيس شد با محصول 000,026,4 تن در آخر سال 1982. طي 57 سال، فعاليت ايران در زمينه ي بالا صفر بود. ـ وسايل الكترونيك: طي 20 سال در كره تلاش فوق العاده براي ساختمان آلات دقيق الكترونيكي (تلويزيون، راديو، ساعت هاي الكترونيكي، كامپيوتر) و صدور آن به كار رفت كه كره را در رديف پنجمين صادر كننده ي وسايل الكترونيكي قرار داد. طي 57 سال فعاليت صادراتي ايران در زمينه بالا صفر بود. ـ شاهراه: طي 20 سال در كره 1100 كيلومتر شاهراه ساخته شد. در طول 57 سال در ايران 140 كيلومتر شاهراه ساخته شد: 786% كمتر ـ خط آهن: در طول 20 سال در كره 3900 كيلومتر راه آهن ساخته شد. در مدت 57 سال در ايران تقريباً معادل همين مقدار راه آهن ساختند. ـ توليد اتوبوس و اتومبيل باري: در سال 1981 در كره به 83000 دستگاه رسيد كه 400% ارقام منتشره در ايران بود. ـ خط آهن زيرزميني: در طول 20 سال در كره 115 كيلومتر مترو ساخته شد. در ايران هيچ. از همه مهم تر مقايسه ي دو كشور از لحاظ تعليم و تربيت است كه بدواً از لحاظ كميّتي مقايسه مي شود: در سال 1945 در تمام كره 165 دبيرستان سه ساله وجود داشت. تعداد آن در سال 1981 به 2000 واحد رسيد كه 1353 واحد آن داراي سيكل دوم بود. در مجموعه ي آن ها 000,100,4 دانش آموز تحصيل مي كردند. علاوه بر اين در آن مدت تعداد 18 دانشگاه در سئول ايجاد شد كه با احتساب شعب آن ها در شهرستان ها مجموعاً 85 دانشكده را با 000,402 نفر دانشجو تشكيل مي داد. كل تعداد دانشجويان و دانش آموزان كره در سال 1981 به رقم 000,502,10 رسيد. مساعدترين رقمي كه شاه مخلوع در كتاب پاسخ به تاريخ از لحاظ تعداد افراد مشغول به تحصيل در ايران ذكر كرده 4/7 ميليون در آخر سال 1978 است كه شامل تمام سازمان هاي تحصيلي اعم از دبستان، دبيرستان، حرفه اي، بزرگسالان شبانه ودوره هاي تخصصي باشد. تعداد كل دانشجويان در همان كتاب در آن سال 000,185 نفر قلمداد شده. بنابراين نسبت تعداد كل محصلين در ايران نسبت به كره 42/1 برابر كمتر و نسبت تعداد كل دانشجويان در ايران نسبت به كره از آنهم عقب تر، يعني 17/2% پايين تر است. آمار بالا به طوري كه اشاره شد عملكرد 20 ساله ي كشور كره ي جنوبي در مقابل 57 سال عملكرد دوران رژيم در ايران است. پس براي اينكه سنجش صورت منصفانه داشته باشد بايد تمام آمارهاي كره ي جنوبي را با ضرب 85/2 كه نسبت بين 20 و 57 است وارد محاسبه كنيم. در اين صورت ميزان عقب ماندگي هاي ايران نسبت به كره در مواردي كه ذكر شد به صورت زير در مي آيد: ـ نسبت عقب ماندگي ايران به كره در توليد آهن و فولاد8/22 بار ـ نسبت عقب ماندگي ايران به كره در ساختمان كشتي(بي نهايت) ـ نسبت عقب ماندگي ايران به كره در صدور وسايل الكترونيك(بي نهايت) ـ نسبت عقب ماندگي ايران به كره در ايجاد خط آهن85/3 بار ـ نسبت عقب ماندگي ايران به كره در ايجاد مترو (بي نهايت) ـ نسبت عقب ماندگي ايران به كره در ايجاد شاهراه80/22 بار ـ نسبت عقب ماندگي ايران به كره در مونتاژ اتوبوس و كاميون 40/11 بار ـ نسبت عقب ماندگي ايران به كره درباره ي مجموعه ي افراد تعليم گيرنده60/4 بار ـ نسبت عقب ماندگي ايران به كره درباره ي تعداد دانشجويان20/6 بار فعاليت هاي كمّي بالا ذهن اولياء امور كُره را از ملاحظات كيفي منحرف نكرد. عقيده ي اساسي در كره به اين قرار گرفت كه توجّه به كميّت نبايد گرايش به معنويات را از محيط تعليم و تربيت دور كند. احترام به معلّم در هر مقام سرلوحه ي مرام تربيتي شمرده شد. روحيه ي تعليمي حاكم بر فضاي مدارس بر اين اصل استوار شد كه روح طلبگي را در محصلين بپروراند. يعني شاگردان را وادار كند كه مداوم در صدد افزايش سطح علم و معرفت باشند و كوشش در رسيدن به حاق مطالب از طريق تحقيق و تفحص دايمي داشته باشند. سطحي گرايي مذموم شناخته شد. به شاگردان تلقين مي شد كه نسبت به ملّت در خود احساس مسئوليت رسالتي كنند. رسالت به منظور احيا ملت و تعالي آن. شاگردان تشويق مي شدند كه روحيّات جامعه را درك كنند و با مردم رويه ي نزاكت آميز داشته باشند و بدانند از مردمند و بايد براي آن ها باشند. معلمين در تمام مراحل دستور داشتند رابطه ي موضوع علمي مورد تدريس را با عالم عَمَل توضيح بدهند. مخصوصاً موظّف بودند اثر علم مورد تدريس را در صنعت بيان كنند تا شاگردان هميشه متوجه باشند علم و تكنيك دو عنصر عليحده و مجزّا از يكديگر نيستند و نتيجتاً تكنولوژي كه موضوعش به كار بردن علم در صنعت است ملكه ي آن ها شود. ارقام هندسي بيرحم هستند. چرا كه حقايق را با تلخي تمام عريان مي كنند. بررسي ارقام به طور واضح روشن مي سازد چگونه ملت ايران در مقايسه ي واقعي با يكي از عقب مانده ترين كشورهاي كوچك آسيايي، در پيشرفت به مفهوم بين المللي، از كليه ي جهات، عقب مانده نگاه داشته شده بود، ولي در عين حال با مقايسه هاي فريبانه آن را پيشرفته قلمداد مي كردند. كشور كره فقط در سال 1945 به استقلال نايل شد! روش پيشنهادي براي دستيابي به تكنولوژي پيشرفته نابرده رنج گنج ميسر نمي شود***مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد (سعدي) شوروي ها و آمريكايي ها با دو عمل چشم گير نشان دادند كه براي دستيابي به تكنولوژي پيشرفته لازم نيست از صفر شروع كرد و تمام راه هاي طولاني و گرانب هايي را كه ملّت پيشرفته ي ديگر طي كرده پيمود، آن ها به طوري كه در پايين توضيح داده خواهد شد، از دو طريق سهل به تكنولوژي پيشرفته دست يافتند: سرقت و خريداري. ـ تكنولوژي پيشرفته ي موشك: موشك از جمله ي مهم ترين اختراعات قرن معاصر است. و چنانكه مي دانيم آلمان ها نخستين ملّتي بودند كه با به كار بردن وقت و حوصله ي خستگي ناپذير، موفق به ساختن صنعتي و به كار بردن آن در جنگ جهانگير دوّم شدند. به علّت پرواز موشك در هوا، پاره اي تصور مي كنند كه موشك چيزي جز ادامه ي تكامل وسيله ي پرواز معمولي (هواپيما) نيست و آن را نوعي هواپيماي تكامل يافته تلّقي مي كنند و حال آنكه در واقع موشك يك وسيله ي انقلابي و داراي ارزشي به مراتب مافوق هواپيما است. اصول پرواز هواپيما مبتني بر استفاده از فشار هوا است. پس هواپيما براي پرواز خود به هوا احتياج دارد. نتيجتاً هواپيما هر قدر تكامل حاصل كند، هرگز قادر به خروج از جوّ زمين نيست. چون خارج از جوّ زمين هوايي وجود ندارد. و حال آنكه حركت موشك به مبناي استفاده از عكس العمل مكانيكي است كه اصلا به هوا ارتباط ندارد. پس بر عكس هواپيما كه محكوم به حركت در جوّ زمين است، موشك قادر است در فضاي لايتناهي خارج از جوّ زمين پرواز كند و اين مزيت فوق العاده را نصيب بشر سازد. در واقع همان طور كه هواپيما به علت پرواز در فضا بشر را از بستگي به سطح زمين و عوارض آن (كوه، دره، دريا يا صحرا) نجات داد، موشك بشر را از وابستگي به جوّ كره ي زمين آزاد كرد و امكان پرواز در فضاي لايتناهي را به روي بشر گسترد. به همين جهت آمريكايي ها و روس ها بلافاصله پس از خاتمه ي جنگ جهانگير با تشنگي بسيار در صدد برآمدند به تكنولوژي ساختن موشك دست يابند. آلمان ها در جزيره ي پِنه مونده واقع در مقابل شهر اشتيتن در درياي بالتيك يكي از مجهّزترين و بزرگ ترين مراكز تجسّس علمي و صنعتي را براي ايجاد موشك تأسيس كرده بودند. آن ها در اين مركز متفكرين و كارشناسان بسياري در رده هاي علمي مختلف در رشته هاي آئروديناميك، مكانيك، فيزيك، موتور و سوخت، مواد منفجره و عوامل وابسته تمركز داده بودند كه با تمام وسايل لازم و بودجه ي هنگفت، شب و روز مشغول كار بودند كه موشك را طراحي كنند، نمونه سازي كنند، آزمايش كنند، و نواقص آن را در عمل مشاهده و مرتفع كنند، تا موشك به صورت صنعتي قابل ساختمان بشود. لابراتورهاي متعدد با مهندس و ابزار و وسايل مكمل، به علاوه كارخانجات فنّي و دقيق در اختيار كارشناسان بود تا هر نوع ادوات و وسايل تكميلي، در اسرع وقت به اختيار آن ها قرار گيرد. با كار شبانه روزي و خستگي ناپذير بالاخره موشك به طور صنعتي قابليت ساخت حاصل كرد. وقتي ارتش شوروي وارد آن جزيره شد، تمام آنچه در مركز تجسّسي پنه مونده وجود داشت، اعمّ از مدارك فنّي، نقشه جات، فرمول ها، كارخانجات و ادوات، به انضمام مهندسين و تكنيسين ها و كارگرها را يك جا از آن محل به روسيه شوروي انتقال داد تا دنباله ي كار را در آنجا بگيرند. به طوري كه همه مي دانند نتيجه ي آن عمل، پرواز شگفت آور اولين اسپوتنيك شوروي در جوّ بود. آمريكايي ها عين همين كار را در مركز دومي تجسّس آلمان در منطقه ي اشغالي خودشان انجام دادند; منتهي از طريق پرداخت پول. در آن موقع آلمان ها دست به گريبان بدبخت هاي ناشي از شكست بودند. دولت آمريكا با پرداخت حقوق قابل ملاحظه، تمام كارشناسان موشكي آن مركز كه در آن اوان در بيكاري به سر مي بردند، به علاوه ي فن برونمعروف به پدر موشك را همراه با نقشه جات و مدارك فني، به آمريكا منتقل كرد كه با استفاده از تسهيلات لازم كار خود را در آمريكا دنبال كنند. موقعي كه اوّلين فضاپيماي آمريكايي براي پرواز دور كره ي زمين پرواز داده شد، يكي از روزنامه هاي فكاهي فرانسه كاريكاتوري نشان داد كه در آن دو فضاپيماي روسي و آمريكايي در برخورد به يكديگر در فضا، به زبان آلماني به هم صبح بخير مي گفتند. ـ تكنولوژي پيشرفته ي شيمي: حيطه ي صنايع شيميايي دومين مثال برجسته ي انتقال تكنولوژي از طريق خريداري را نشان مي دهد. اين يك امر دانسته ي دنيايي بود كه قبل از جنگ جهانگير دوم آلمان ها در صنايع شيميايي، پيشرفته ترين ملّت دنيا بودند. صنايع شيميايي صرف نظر از حوايج جنگي، به علت استفاده ي فوق العاده اي كه از مواد سن ته تيك، در ساختمان مواد و الياف مصنوعي، ابريشمي، نخي، چرمي، پشمي، لاستيكي، چرمي، فلّزي و شيشه اي، به وجود مي آورد، اهميت بسياري در زندگي روزمره ي افراد بشر حايز است. پس از خاتمه ي جنگ جهاني دوّم، آمريكايي ها با پرداخت بها، اغلب متخصصين شيميايي آلمان را همراه با لابراتوارها و فرمول ها و نقشه جات و نتايج آزمايش ها به آمريكا منتقل كردند; در نتيجه، مؤسسات بزرگ شيميايي آمريكا نظير دوپن وارث صنايع پيشرفته ي شيميايي آلمان و بعضاً جانشين آن شدند كه هنوز هم آمريكا را در مقام مقدم تكنولوژي پيشرفته ي شيمايي پلاستيك نگاه داشته اند. سرقت فرمول هاي پيشرفت هاي تكنولوژي از طريق سازمان هاي جاسوسي، رويّه ي شناخته شده اي است كه سابقه ي دراز دارد و بحث در آن مورد ندارد. نتيجه ي بحث اين است كه ملل عقب مانده ي واجد ثروت هاي سرشار (نفت، گاز، معادن غني فلزات و غيره) به علت سرمايه ي قابل توجّهي كه دارا هستند، قادرند تكنولوژي غرب را خريداري كنند يعني به جاي پيشرفت به جلو، به جلو خيز بردارند. نكته ي بسيار مهمّي كه بايد مورد توجه كامل قرار گيرد اين است كه اين خريداري به شرطي ارزش دارد كه كشور خريداري كننده از لحاظ سطح علمي و صنعتي خود را به پايه ي جذب تكنولوژي پيشرفته رسانده باشد. يعني با ادراك برنامه ي حساب شده، خود را به مرحله اي رسانده باشد كه قادر به ادامه ي تجسس علمي و صنعتي از آن پايه بشود. چه در غير آن صورت همان تكنولوژي پيشرفته ي خريداري شده، پس از زمان كوتاهي از تجسّسات جديد عقب مي ماند و عقب ماندگي به صورت مزمن گريبان گير ملّت خواهد ماند. اين تجربه ي تلخ را زمامداران جاهل چندين بار با هدر دادن سرمايه ي وقتي و مالي ملت ايران تحويل مردم دادند. يك نمونه ي آنرا در مورد كارخانه ي شهباز ذيلا ملاحظه مي فرماييد. در سال 1314 رضا شاه درصدد ساختن هواپيما در ايران برآمد. با پرداخت مخارج سنگين و صرف دو سال وقت قالب ها و نقشه جات هواپيماهاي هوكراُداكس و تايگرموث از انگلستان خريداري و در مدوشان تپه نصب شد و پس از دو سال و اندي در 21 اسفند 1316 چند فروند هواپيماي هوكر و تايگرموث از كارخانه خارج و پرواز داده شد. اين هواپيماها به محض خروج از كارخانه، قديمي شمرده شدند. دايره ي تجسسات كارخانه ي فروشنده، به دنبال تفحصات خود طرح هاي كامل تري را به وجود آورد كه پس از فروش قالب ها به ايران، در كارخانه شروع به ساختن آن ها كردند. نتيجتاً وقتي محصول كارخانه ي شهباز به دست آمد، هواپيماها از لحاظ تكنولوژي روز قابل استفاده نبودند. ناگزير كارخانه را تعطيل كردند. كميسيوني كه بعداً براي فروش ماشين هاي غير قابل استفاده كارخانه ي شهباز مأمور بررسي شد، قيمت آن ماشين آلات و قالب ها را به كيلويي 4 ريال كه بهاء روز آهن پاره بود تخمين زد. تفاوت روش صنعتي شدن پايه دار و اصولي، با روش صنعتي شدن سطحي و تبليغاتي، اظهر من الشمس است. پي نوشت ها