د. انگیزه های سیاسیواخلاقی حامیان انقلاب و اهمیت اندک منفعت طبقاتی

د. انگیزه های سیاسیواخلاقی حامیان انقلاب و اهمیت اندک منفعت طبقاتی انگیزه سیاسی ممکن است به انگیزه حفظ یا بازپس گیری امتیازات سیاسی و نهادیی که تهدید شده اند یا به یغما رفته اند و انگیزه کسب قدرت سیاسی به واسطه عضویت در جامعه سیاسی و نهایتاً، کنترل آن توص

د. انگيزه هاي سياسيواخلاقي حاميان انقلاب و اهميت اندك منفعت طبقاتي

انگيزه سياسي ممكن است به انگيزه حفظ يا بازپس گيري امتيازات سياسي و نهاديي كه تهديد شده اند يا به يغما رفته اند و انگيزه كسب قدرت سياسي به واسطه عضويت در جامعه سياسي و نهايتاً، كنترل آن توصيف شود. در وجه منفي، انگيزهِ اخلاقيِ حمايت از انقلاب، ممكن است از محكوميت و طرد يك رژيم، ريشه گيرد چه آن كه ظالم است، يا سرسپرده قدرت هاي خارجي است و يا به دليل آن كه ابزار بسط فرهنگ بيگانه و تضعيف ارزش هاي فرهنگي و مذهبي اصيل و سنتي است. محكوميت اخلاقي رژيم هم چون ظالم بودن، ممكن است به نوبه خود دليل اين باشد كه به صورت رژيمي استبدادي درك شود، يا ممكن است دليل حس محروميت نسبي باشد. در وجه مثبت، انگيزه اخلاقي حمايت از انقلاب، ممكن است از پذيرش اسطوره مدرن انقلاب به مثابه كنش آزادي بخش جمعي، نتيجه شود. سرانجام، منفعت طبقاتي به مثابه انگيزه اي براي حمايت انقلاب مي تواند عمل كند، چنان كه منافع اقتصادي يك طبقه (كه به گونه اي با فضيلت موقعيت آن ها در شرايط يا نظام توليد، توصيف شده) بدين سان حمايت شده يا افزون مي شود. با اين شِما، انگيزه هايي را كه مي توان به صورتي موجّه و معقول به گروه هاي اجتماعي كه انقلاب را در برابر شاه حمايت كردند، نسبت داد، ارزيابي مي كنيم. انگيزه هاي سياسي و اخلاقي، در منش حاكميت ديني شيعي تنگاتنگ به هم تنيده شده است. منفعت مادي اوليه رهبران روحاني، به دست آوردن مجدد امتيازات و كاركردهايي بود كه آن ها در نتيجه تمركز دهي و نوسازي دولت از دست داده بودند. اين معني حقيقت داشت كه رهبران روحاني مبارز كه از بستر سنتي شهري برخاسته بودند، به هنگام انقلاب در سنين چهل يا پنجاه سالگي خود بودند و آگاهي دقيقي از خلع يدهاي حاكميت ديني شيعي از سوي دولت پهلوي داشتند. روحانيانِ مبارزِ جوان تر كه عمدتاً ازمناطق روستايي و شهرهاي كوچك سر كشيده بودند، همه جاده هاي ارتقاي اجتماعي (UpwardSocialMobility)در حرفه و تخصّصشان را تحت حكومت پهلوي ها بسته ديدند. آنان انتظار داشتند، حكومت اسلامي برايشان ترقّي اجتماعي سريع و الحاق كامل به نظام سياسي را تضمين كند.(110) رهبران روحاني و طلاب مبارز هر دو به لحاظ اخلاقي، نسبت به گسترش فساد، بي بندوباري و فرهنگ بيگانه در رژيم پهلوي بر آشفته بودند. فرزند [ امام ]خميني در عبارتي مهم، اعضاي محافظه كار حاكميت ديني شيعه را كه به حمايت از انقلاب عليه شاه پرداختند، به عنوان افرادي كه انگيزه آنان كاملا اخلاقي بوده، توصيف كرد. انگيزه هاي سياسي و اخلاقي در فعالان اسلامي غير مذهبي كه به شدّت سياسي شده بودند، نيز به هم تنيده بود. اين نسل اول از دانشجويان و فارغ التحصيلان شهرستاني و دون پايه طبقه متوسط، اكثراً در علوم كاربردي و مهندسي، ورود خود را به رتبه هاي بالاي غربي شده جامعه و سِمَت هاي بالاي دولتي، ممنوع يافتند. آن ها هم چنين، با آرزوي رفع اين گونه موانع از ارتقاي اجتماعي، از سر راه خود تحرك مي يافتند. هر گونه منفعت طبقاتي غير از آرزوي كسب قدرت و ورود به نظام سياسي را به اين گروه جوان خرده بورژوا نسبت دهيم، بي معني خواهد بود [بواقع انگيزه آنان] ورود براي صعود بر پلكان اجتماعي و خاتمه دادن به يك آب و هواي فرهنگي بود كه آن را بيگانه يافتند و از آن عميقاً رنجيدند. انگيزه هاي طبقه متوسط جديد علاوه بر سياسي، اخلاقي هم بود. كثيري از اعضاي آن (شامل زنان، طبقه متوسطي كه به تازگي بسيج شده بود و به نحو چشمگيري در تظاهرات ضد شاه رخ نمود) ورود به جامعه سياسي را خواستار شدند. آنان رژيم پهلوي را استبدادي شمردند و اسطوره انقلاب را پذيرا شدند. در عين حال، بايد خاطر نشان كرد قوّت اسطوره سياسي انقلاب، طبقه متوسط جديد بويژه زنان را وادار ساخت تا برغم منافع طبقاتي خويش به جنبش اسلامي انقلابي ملحق شوند. بورژوازي سنتي شامل تجّار بازار، خرده بورژوازي حرفه هاي توزيعي، و صنعت گران اتحاديه هاي صنفي بازار، يك گروه اجتماعي بود كه برايش منفعت طبقاتي انگيزه نخست در براندازي شاه بود. اين گروه ها به واسطه سياست هاي توسعه اقتصادي دولت، احساس تهديد نمودند كه (در ميان ديگر چيزها) آنان را از دسترسي آسان به اعتبار خويش محروم ساخت; آن ها هم چنين از تعدّي بخش مدرن اقتصاد به قلمرو آنان در شكل رقابت كالاهاي ساخت ماشين و شبكه هاي جديد توزيع سوپرماركت ها و فروشگاه هاي زنجيره اي به وحشت افتادند. به اين منفعت طبقاتي برانگيزنده، يك احساس محروميت نسبي، كه ناشي از منافع سرشار حاصله، توسط كارخانه داران مرتبط با دربار بود، افزوده شد، همان گونه كه رنجش قابل ملاحظه اخلاقي برخاسته از ناديده انگاري اسلام و ارزش هاي سنتي، زير نفوذ فرهنگ خارجي مزيد آمد.


| شناسه مطلب: 79126