مقدمه

مقدمه مطالعه انقلابهای سیاسی و اجتماعی از مهمترین حوزه های پژوهشی در علوم اجتماعی محسوب می شود و از آنجا که انقلابها به ندرت رخ می دهند، وقوع آنها زمینه مناسبی برای انجام تحقیقات علمی، طرح و آزمون فرضیه ها، آزمون تجربی نظریه های موجود و ارایه نظریه های جد

مقدمه

مطالعه انقلابهاي سياسي و اجتماعي از مهمترين حوزه هاي پژوهشي در علوم اجتماعي محسوب مي شود و از آنجا كه انقلابها به ندرت رخ مي دهند، وقوع آنها زمينه مناسبي براي انجام تحقيقات علمي، طرح و آزمون فرضيه ها، آزمون تجربي نظريه هاي موجود و ارايه نظريه هاي جديد به وجود مي آورد. تا چند دهه پيش توجه نظريه پردازان انقلاب معطوف به مطالعه انقلابهاي كبير ـ فرانسه، روسيه و چين ـ بود اما در دهه هاي اخير با وقوع ناآراميها، شورشها و نهايتاً انقلابهايي در جهان سوم، به قولي جبهه هاي پژوهش همراه با تاريخ حركت كردند(263) و مطالعات در مورد شورشها و انقلابها در كشورهاي تازه استقلال يافته و ساير كشورهاي به اصطلاح جهان سوم گسترش يافت. اين مطالعات از اواخر دهه 1970 با وقوع دو انقلاب موفق در ايران و نيكاراگوئه عمق بيشتري پيدا كرد. بي ترديد خيزش گسترده مردمي در سالهاي 57 ـ 1356 (79 ـ 1978) كه به شكل گيري انقلاب اسلامي و نهايتاً پيروزي آن و تشكيل جمهوري اسلامي منجر شد، مهمترين اين وقايع بود و به همين دليل به كانون توجه دانش پژوهان انقلاب تبديل شد. علي رغم وسعت تلاشهاي علمي براي نظريه پردازي در مورد انقلاب كه علي القاعده بايد به پيش بيني پذيري اين پديده منتهي مي شد، كمتر كسي قبل از شروع ناآراميهاي منتهي به انقلاب اسلامي در ايران و حتي تا مدتها پس از آن بركناري شاه، سقوط نظام پادشاهي، و تشكيل نظام جديد جمهوري اسلامي به جاي آن و حتي امكان ايجاد تزلزل در جزيره ثبات خاورميانه را پيش بيني مي كرد. به واقع وقوع انقلاب اسلامي تقريباً همه ناظران، از روزنامه نگاران و سياستمداران تا ايران شناسان، پژوهشگران و نظريه پردازان انقلاب را شگفت زده كرد. تقريباً بلافاصله پس از پيروزي انقلاب اسلامي، ارايه تحليلهاي مختلف از آن آغاز شد و اكنون كه هفده سال از آن زمان مي گذرد، حجم مقالات و كتابهايي كه در مورد علل وقوع انقلاب و ماهيت آن به رشته تحرير در آمده اند، به حد قابل ملاحظه اي رسيده است. هر چند كه هنوز در ميان پژوهشگران در مورد مسايلي چون ماهيت دولت پهلوي، ساختار اجتماعي ايران، و ... اختلاف نظر وجود دارد و نظريه پردازيهاي خاصي (ad hoc) كه براي انقلاب اسلامي ايران مطرح شده اند، تبيين كننده همه ابعاد انقلاب اسلامي نيستند، اما انقلاب اسلامي در تعديل نظريات نظريه پردازان و نيز ارايه تلاشهاي نظري جديد نقش عمده اي داشتهاست. هدف ما در اين نوشتار مروري اجمالي بر چشم اندازهاي مختلفي است كه نويسندگان از آنها به انقلاب اسلامي نظر كرده اند و اميدواريم طرح اين چشم اندازها بتواند رهگشاي مطالعات و پژوهشهاي علمي بيشتر از سوي پژوهشگران ايراني باشد. تحليل انقلاب اسلامي در دو گروه عمده از آثار جاي مي گيرد، از يك سو آثاري هست كه جنبه روزنامه نگاري دارد و به معناي دقيق واژه علمي محسوب نمي شود; و از سوي ديگر آثاري است كه با تعمق بيشتر و اغلب با پشتوانه اي نظري به مطالعه انقلاب اسلامي اختصاص داده شده است. در اينجا پس از اشاره به تحليلهاي غير علمي روزنامه نگارانه، به چشم اندازهاي مختلف نظري نسبت به انقلاب اسلامي خواهيم پرداخت.


| شناسه مطلب: 79159