تلاش برای تبیین انقلاب اسلامی (پنج چشم انداز)

تلاش برای تبیین انقلاب اسلامی (پنج چشم انداز) طی هفده سال اخیر آثار علمی فراوان و چشمگیری تکیه بر رهیافتهای مختلف نظری برای تبیین انقلاب ایران چاپ و منتشر شده اند. بسیاری از نویسندگان کوشیده اند تا انقلاب اسلامی را بر اساس نظریه های مختلفی که در چهارچوب

تلاش براي تبيين انقلاب اسلامي (پنج چشم انداز)

طي هفده سال اخير آثار علمي فراوان و چشمگيري تكيه بر رهيافتهاي مختلف نظري براي تبيين انقلاب ايران چاپ و منتشر شده اند. بسياري از نويسندگان كوشيده اند تا انقلاب اسلامي را بر اساس نظريه هاي مختلفي كه در چهارچوب رهيافتهاي متفاوت علمي به پديده انقلاب وجود دارد تبيين كنند، گاه تلاش شده انقلاب اسلامي به عنوان موردي براي محك تجربي زدن به نظريه هاي موجود به كار گرفته شود و از اين طريق تعديلهايي در روايات قديمي نظريه ها ايجاد شده است، برخي كوشيده اند از چشم اندازي متفاوت به انقلاب اسلامي بنگرند و برخي ديگربا رهيافتي التقاطي سعي كرده اند با تكيه بر چهارچوبهاي نظري متفاوت و ارايه تركيبي از آنها انقلاب اسلامي را تبيين كنند. با توجه به ناكار آمد بودن مدلهاي جامعه شناسي كلان كلاسيك كمتر تلاش شده از آنها براي تبيين انقلاب اسلامي استفاده شود، هر چند كه تا جايي كه ردپاي آنها به عنوان چشم اندازهاي كلي به پديده انقلاب در آثار متأخر وجود دارد، مفاهيم، مفروضه ها، و گزاره هاي آنها در چهارچوب مدلهاي جديد به كار گرفته شده اند. از ميان آثاري كه جك گلدستون به عنوان نسل اول نظريه هاي انقلاب از آنها ياد مي كند،(271)به نظر مي رسد كه روايت كرين برينتون از پارادايم تاريخ طبيعي(272) در كل با مراحل مختلف در چرخه حيات انقلاب اسلامي ايران هماهنگ است. در حاشيه قرار گرفتن روشنفكران همراه با بحران مرتفع نشدني دولت وضعيتي انقلابي به وجود آورد. پاسخ نامناسب رژيم به اين بحران يعني اعمال اصلاحات ضروري به شكلي نامتناسب و عدم استفاده مؤثر از زور، به ظهور انقلاب منجر شد. به اين مدل در برخي از آثار مربوط به انقلاب اسلامي اشاره شده است،(273) اما توصيف تاريخ طبيعي به ما نمي گويد كه چگونه و چرا بحران دولت رخ داد. به ما نمي گويد كه چگونه سياستهاي توسعه شاه دولتي را به وجود آورد كه نسبت به اختلالات جهاني آسيب پذير بود. هم چنين به تاثير چشمگير فرآيندهاي تاريخي جهاني بر دولتهاي ملي و اين كه چگونه تحولات بعدي در ساختارهاي اجتماعي ـ اقتصادي معمولاً (همانند مورد ايران) موجب تغيير زيادي در آرايش طبقاتي مي شوند، توجهي ندارد. مدل برينتون تركيب پوياي گروههاي رقيب را كه در تعقيب منافع عقلاني خود عمل كردند، نشان نمي دهد. مكتب تاريخ طبيعي با ناديده گرفتن عقلانيت و هدفمندي گروههايي كه منافع تعريف شده و روشن خود را دنبال مي كنند، صرفاً مجموعه اي از ويژگيهاي قابل مشاهده را توصيف مي كند و شكل گيري عوامل علّي انقلاب را نشان نمي دهد. اگرچه انقلاب ايران سلسله مراحلي را شبيه به مراحل ساير انقلابها پشت سرگذاشت، به نظر مي رسد كه چهارچوب برينتون در تبيين ظهور وضعيت انقلابي در ايران چندان راهگشا نيست.(274) از ميان نظريات مختلفي كه تحت عنوان موج سوم يا نسلهاي دوم و سوم در مطالعه انقلابها مطرحند، برخي بيشتر مورد توجه قرار گرفته اند كه از جمله مي توان به نظريات اقتصادي و جامعه شناختي، روانشناسي اجتماعي و سياسي اشاره كرد. به علاوه با توجه به اهميت ويژه اسلام و تشيع در كل فرآيند انقلاب، تبيينهاي فرهنگي از انقلاب نيز مطرح شده اند. گروهي از نويسندگان نيز با توجه به پيچيدگي پديده انقلاب، بر آنند كه نبايد توجه به يك بعد خاص ما را از توجه به ديگر ابعاد باز دارد و لذا رهيافت چند سببي را براي مطالعه انقلاب اتخاذ كرده اند. در كل مي توان به پنج نوع تبيين از انقلاب اسلامي بر اساس تكيه بر عوامل فرهنگي، اجتماعي ـ اقتصادي، روانشناختي اجتماعي، سياسي، و رهيافت چند سببي اشاره كرد.(275)


| شناسه مطلب: 79161