مارکسیست ها
مارکسیست ها مارکسیت ها در ارتباط با نظریه انقلاب از ساختارگرایان صُلب به شمار می روند و بیش از دیگران به ساخت اقتصادی و اجتماعی بها داده و تحولات زیر ساخت را بر رو ساخت مؤثر دانسته و برای انقلاب ها بنیادهای اقتصادی و طبقاتی قائلند. آن ها نیز دریافتند که
ماركسيست ها
ماركسيت ها در ارتباط با نظريه انقلاب از ساختارگرايان صُلب به شمار مي روند و بيش از ديگران به ساخت اقتصادي و اجتماعي بها داده و تحولات زير ساخت را بر رو ساخت مؤثر دانسته و براي انقلاب ها بنيادهاي اقتصادي و طبقاتي قائلند. آن ها نيز دريافتند كه انقلاب اسلامي ايران، خارج از جنگ طبقات بوده است. از سوي ديگر، مذهب كه همواره در نظر ايشان عنصري روبنايي بوده، در اين انقلاب نقش زير بنايي را ايفا مي كند. هر چند كه بسياري از ايشان از تئوري خود در تحليل انقلاب ها دست شستند ـ خصوصاً تئوريسين هاي شوروي سابق كه به جاي تشكيك در تئوري هاي خود، در انقلاب بودن اين پديده شك كردند ـ اما بالاخره آن دسته از اين پژوهندگان كه از اندكي انصاف علمي برخوردار بودند به تأمل نشستند. گروهي از آنان، انقلاب اسلامي را انقلابي سياسي نام نهادند كه به تحولاتي در ساخت سياسي منجر شد، بي آن كه ساخت طبقات و ساخت اجتماعي را دگرگون كرده باشد. برخي ديگر، آن را تنها جابه جايي اشخاص دانسته و انقلابي سقط شده ناميدند; و از همين رو بود كه طرفداران وطني ايشان از همان فرداي انقلاب شعار انقلاب مرد، زنده باد انقلاب! را سر دادند. به هرحال، برخلاف ديگر ساختار گرايان كه از انصاف علمي برخوردار بودند و با برخورد با اين رخداد بزرگ قرن به تجديد نظر و ترميم آراء خويش پرداختند، اينها بعضاً اصل واقعه را ناديده گرفته و به جاي حل مسأله، به پاك كردن صورت آن مشغول شدند.