تأثیرات انقلاب اسلامی در زمینه های دیگر

تأثیرات انقلاب اسلامی در زمینه های دیگر انقلاب اسلامی، علاوه بر تأثیراتی که بر تئوری های مربوط به انقلابات در جامعه شناسی سیاسی داشت، بر عرصه های دیگری نیز اثر نهاد و نظریه پردازان را به تأمل واداشت. در این جا تنها نگاهی اجمالی بر این عرصه خواهیم انداخت

تأثيرات انقلاب اسلامي در زمينه هاي ديگر

انقلاب اسلامي، علاوه بر تأثيراتي كه بر تئوري هاي مربوط به انقلابات در جامعه شناسي سياسي داشت، بر عرصه هاي ديگري نيز اثر نهاد و نظريه پردازان را به تأمل واداشت. در اين جا تنها نگاهي اجمالي بر اين عرصه خواهيم انداخت و بحث تفصيلي را به مجالي ديگر وا مي نهيم. 1. عرصه مطالعات تطبيقي در انقلاب ها. در اين زمينه ميان انقلاب اسلامي و ديگر انقلاب ها مقايسه صورت گرفته، وجوه اشتراك يا افتراق آن ها بيان گرديده است. مقايسه ميان انقلاب ايران و انقلاب نيكاراگوئه (كه همزمان بودند); انقلاب ايران و الجزاير; انقلاب ايران و نيجريه از اين قبيل است. 2. بررسي هاي تكنيكي بر روي انقلاب. برخي افراد كه بر روي انقلاب ها پژوهش هاي تكنيكي و ابزاري انجام مي دهند نيز به انقلاب اسلامي توجه كردند. نحوه بسيج توده اي، سازماندهي تظاهرات در شهرها، ارتباط ميان عناصر انقلابي، و همچنين نحوه برخورد رژيم شاه با اين امور، همه از مواردي است كه در اين تحقيقات مورد توجه قرار مي گيرد. هرچند صداقت برخي از اين پژوهشگران مورد ترديد است، چرا كه معلوم نيست اين درس آموزي ها براي سركوب جنبش هاي اجتماعي و رهايي بخش به كار نرود، و چه بسا سازمان هاي امنيتي به منظور مقابله و بالا بردن سطح مهارت هاي خود در فعاليت هاي ضدشورشگري به اين قبيل تحقيقات اهميت دهند. كتابي با نام انقلاب بزرگ و رسانه هاي كوچك، نوشته خانم سربرني محمدي از اين نمونه آثار است. در اين كتاب استفاده نيروهاي انقلاب از امكانات ناچيزي همچون نوار كاست، اعلاميه، شعارهاي ديواري و . . . در مقابله با رژيمي كه تمامي وسايل تبليغاتي و ارتباطي را در دست دارد مورد بحث قرار گرفته است. اخيراً (1996) نيز دو مقاله در ژورنال امريكايي جامعه شناسي (ASR) در مورد نحوه بسيج توده اي در انقلاب ايران به چاپ رسيده است. 3. تأثير انقلاب اسلامي بر روي بحث هايي كه تحت عنوان فاندامنتاليزم مطرح است. بحث در اين كه فاندامنتاليزم شيعي از چه ويژگي هايي برخوردار است; آيا نوستالژيك است يا واقع گرا، آيا سنتي است يا رو به آينده دارد، و اصولا انقلاب ديني چيست و جنبش هاي داراي ايدئولوژي مذهبي از چه ويژگي هايي برخوردارند؟ از جمله اين مباحث است. اخيراً چهار جلد دايره المعارف فاندامنتاليزم از سوي مارتين مارتي در امريكا منتشر شده است كه حاكي از اهميت غرب به اين مقولات است. در اين كتاب علاوه بر بحث پيرامون انقلاب اسلامي، مقالاتي نيز درباره فاندامنتاليزم يهودي ـ صهيوني، فاندامنتاليزم وهابي، مسيحي، و . . . وجود دارد. بعيد نيست كه قصد و غرض حاميان اين فعاليت ها، جلوگيري از نفوذ و گسترش انقلاب اسلامي باشد. به ويژه كه دولت آمريكا سخت اين پروژه را دنبال مي كنند. الهيات آزادي بخش نيز مقوله ديگري است كه مي توان آن را تحت همين مقوله جاي داد. 4. تأثير انقلاب اسلامي بر جامعه شناسي دين. در جامعه شناسي دين، عرصه هاي فراواني از انقلاب اسلامي متأثر شده اند. اما مهمترين اين عرصه ها بحث عرفي شدن است كه دوركيم و وبر قبلا به آن پرداخته اند. از نظر اين دو تن جوامع در سير عقلاني شدن، عناصر اسطواره اي و رمز آلود را به حاشيه مي رانند. و به اين ترتيب تدريجاً باعث حذف آن ها مي شوند تا عقلانيت به جاي آن نشيند. به تعبير ايشان، عنصر قدسي جاي خود را به عقل گرايي (rationalism) مي دهد، و به تعبير وبر پروسه افسون زدايي از جهان، فرآيند ناگزير براي همه جوامع است. با پيدايش انقلاب اسلامي، اين انديشه نيز دستخوش نابهنجاري شد; چرا كه اين انقلاب بازگشتي بود به عنصر قدسي. پس، جوامع تنها در مسير سكولار شدن گام نمي نهند، بلكه حتي آنان كه به تعبيري در ابتدا سكولار بوده اند در وهله اي ديگر به امر قدسي باز مي گردند. هاموند در كتابي به نام قدسي در عصر عرفي از كشوهاي جهان سوم به عنوان كشورهايي يادمي كنندكه پتانسيل بالايي دراين باز قدسي شدن پيدا كرده اند. در ژورنال هاي مربوط به جامعه شناسي دين، فصل جديدي به مقوله سكولاريزيش افزوده شد، و مكرراً از انقلاب اسلامي به عنوان يك شاخص و سمبل حركتي بازگشت به امر قدسي ياد مي شود كه يك دولت ديني، و حتي فقهي را در ايران، در عصر عرفي شدن جهان، پايه ريزي كرده است.


| شناسه مطلب: 79172