3ـ3ـ3 حساسیت حرکت سیاسی تشیع در سال های نخست

3ـ3ـ3 حساسیت حرکت سیاسی تشیع در سال های نخست حرکت سیاسی تشیع در هنگام رحلت پیامبر (ص) در حالی شکل می گیرد که اسلام، با آن که تمام شبه جزیره ی عربستان را فرا گرفته است، از درون و بیرون سخت آسیب پذیر است; از طرفی قدرت های جهانی ایران و ر

3ـ3ـ3 حساسيت حركت سياسي تشيع در سال هاي نخست

حركت سياسي تشيع در هنگام رحلت پيامبر (ص) در حالي شكل مي گيرد كه اسلام، با آن كه تمام شبه جزيره ي عربستان را فرا گرفته است، از درون و بيرون سخت آسيب پذير است; از طرفي قدرت هاي جهاني ايران و روم، خطر وجود اسلام را احساس كرده اند و پيامبر (ص) در بستر مرگ همه ي مردم مدينه را براي دومين بار جهت مقابله با امپراتوري روم بسيج كرده است; از طرف ديگر در درون شبه جزيره آن دسته از اعراب كه بعد از فتح مكه و مشاهده ي قدرت اسلام، مجبور به تسليم شده بودند، در گوشه و كنار شبه جزيره سر به عصيان برداشتند و متنبياني چند، داعيه ي نبوت نمودند. هم چنين با رحلت پيامبر، احتمال بازگشت برخي از قبايل تازه مسلمان به كفر هست و در مدينه نيز ـ آن چنان كه از سوره ي توبه بر مي آيد ـ جريان نفاق در گروه هايي چند سازمان مي يابد و يك اختلاف و درگيري داخلي كافي است تا اساس اسلام را در معرض نابودي قرار دهد; شكي نيست كه در چنين شرايطي ايجاد درگيري داخلي اثري مثبت در بقاي اسلام و تشيع ندارد، بلكه به نابودي هر دو مي انجامد.

علي(ع) در خطبه ي شقشقيه پس از تبيين وضعيتي كه با رحلت رسول خدا(ص) پيش آمد، سياست خود را در عباراتي كوتاه و اندوه بار بدين سان بيان مي دارد: فرأيت ان الصبر علي هاتا أحجي فصبرت و في العين قذي و في الحلق شجاً; ديدم صبر بر آنچه پيش آمده سزاوارتر است; پس در حالي كه در ديده خار و در گلو استخوان بود، صبر پيشه كردم.(42)

علي(ع) با گروه اندكي كه بر حق او اصرار داشتند; مانند: سلمان، ابوذر، مقداد و... چه بايد انجام مي داد؟

يك راه دامن زدن به درگيري هاي داخلي بود، كه ابوسفيان به حضرت علي(ع) آن را پيشنهاد كرد; ابوسفيان بعد از حادثه سقيفه ي بني ساعده به حضرت علي(ع) گفت: اغلبكم علي هذا الامر اذلّ بيت من قريش و اقلها، يعني آيا در امر حاكميت كسي كه از پست ترين خانواده قريش و كمترين آنهاست بر شما غلبه كرد.(43) بهترين دليل بر باطل بودن اين راه، پيشنهاد آن از جانب ابوسفيان بود، زيرا او با اين پيشنهاد كه نگاه قبيله اي به سياست در آن موج مي زند، جز توسعه ي فتنه در مدينه و ايجاد زمينه براي بازگشت به كفر را جستوجو نمي كرد و اين همان خطري بود كه خليفه نيز آن را به كساني كه از بيعت با او خودداري مي كردند، گوشزد مي كرد.

راه ديگر سكوت و همكاري مطلق با وضعيت موجود همراه با تأييد و مشروع خواندن آن بود; در اين صورت بدعت هايي كه از اين پس شكل مي گرفت، در قالب سنت براي هميشه استمرار مي يافت و اين امر پذيرفتني نبود.

موقعيت حساس پس از رحلت پيامبر(ص) شيوه اي ظريف و دقيق از همكاري و رويارويي را طلب مي كرد كه ضمن محافظت از اصل اسلام، مانع از مشروعيت بخشيدن به انحرافي شود كه در تاريخ اسلام آغاز شده بود و از آن پس در چهره ي ستم هاي آشكار بني اميه و بني عباس تداوم مي يافت.

شهادت و چگونگي تدفين كسي كه در باور همگان، عزيزترين فرد نزد پيامبر(ص) و هم چنين موضوع آيه ي تطهير بود، در فاصله اي كم تر از صد روز بعد از رحلت پيامبر، سؤالي است كه براي هميشه در خاطره ي تاريخ باقي خواهد ماند.

خودداري ابتدايي علي(ع) از بيعت و چگونگي اخذ بيعت از او و نيز همكاري هاي بيست و پنج ساله ي او در دفاع از حريم اسلام، مبين سياستي است كه علي(ع) براي حفظ كيان اسلام ناگزير در پيش گرفته بود.

حاكميت سياسي جامعه ي اسلامي بعد از رحلت پيامبر، سر انجام به اقتدار عصبيت قومي بني اميه و بني عباس انجاميد و در تمام اين مدت تشيع با توجه به شرايط اجتماعي مختلف، با حفظ اصولي كه از آغاز بر مبارزاتش حاكم بود، در نقطه ي مقابل آن قرار مي گرفت.




| شناسه مطلب: 79206