خلاصه

خلاصه امامان شیعه ضمن حراست از مبانی توحیدی اسلام، در تأمین منابع و تعیین مسیر و جهت اندیشه های کلامی، فلسفی و عرفانی جامعه ی اسلامی نقشی تعیین کننده داشته اند. کلام شیعه با حفظ چهره ی برهانی خود با فلسفه ی اسلامی هم آهنگ اس

خلاصه

امامان شيعه ضمن حراست از مباني توحيدي اسلام، در تأمين منابع و تعيين مسير و جهت انديشه هاي كلامي، فلسفي و عرفاني جامعه ي اسلامي نقشي تعيين كننده داشته اند. كلام شيعه با حفظ چهره ي برهاني خود با فلسفه ي اسلامي هم آهنگ است و بين فلسفه و عرفان شيعي هم سويي است.

انزواي عترت، بعد از رحلت پيامبر (ص) نه تنها احكام جزئي بلكه قوانين كلي را متروك ساخت.

رواج شيوه هاي ظني موجب پراكندگي آراي فقهي شد.

اهل سنت در سده ي چهارم باب اجتهاد را مسدود كردند.

شيعه پس از بالغ بر سه سده ارتباط با وحي و عترت حدود چهارصد اثر، مشتمل بر سنت رسول خدا و آثار امامان معصوم تدوين كرد.

بحث امامت يك بحث كلامي است; ولي داراي آثار فقهي فراواني به ويژه در فقه سياسي است. فقه سياسي شيعه هيچ گاه مشروعيت را به حاكميت غيرالهي نمي بخشد.

دلايل كلامي شيعه بر ضرورت الهي بودن حاكميت سياسي، همان دلايلي است كه بر ضرورت اصل نبوت اقامه مي شود.

تبيين الهي حاكميت لازمه ي نگاه ديني بر هستي است و اهل سنت نيز بعد از تن دادن به حاكميت موجود، در صدد توجيه ديني آن برآمدند.

در فقه سياسي شيعه در همه ي ادوار و از جمله در دوران غيبت، حاكميت خاص خداوند است و مردم در عزل و نصب شرعي ـ نه تكويني ـ آن نقش ندارند. در عصر غيبت، نيابت عامه ي فقيه مقيد به برخي از خصوصيات قابل زوال است.

احكام ولايي بر خلاف فتاواي فقهي قابل تعدد نيست.

در فقه قضايي شيعه، شيعيان اذن مراجعه به قاضي هايي را كه از ناحيه ي حاكمان غير الهي نصب شده اند، ندارند.

فقه اقتصادي شيعه، توان مالي تشيع و به ويژه رهبري آن را جهت رفع نيازهاي اقتصادي جامعه ي شيعي در ابعاد فرهنگي و سياسي آن تأمين مي كند.

فقه سياسي، قضايي و اقتصادي شيعه، هويت سياسي شيعه را حتي در قلمرو نظام سلطه ي خلافت تضمين مي كند.

تقيه ناشي از هدفمند بودن مبارزه و هدف نبودن آن است.

حركت سياسي تشيع در سال هاي نخست بسيار حساس است. حركت هاي سياسي تشيع در سده هاي نخست به تدريج در نواحي مرزي جامعه ي اسلامي مستقر شد. در آغاز سده ي چهارم ـ هنگام غيبت كبرا ـ جامعه ي اسلامي و تشيع بر خلاف هنگام رحلت پيامبر، هر دو از ثبات و استقرار سياسي برخوردار بودند.

رشد سريع و دفعي حركت هاي سياسي و پيشي گرفتن آن نسبت به حركت هاي اعتقادي، منطقه ي آسيب پذير اعتقادي و زمينه ي انحراف سياسي را پديد آورد. زمينه هاي انحراف در سده هاي نخستين بيش تر به فرقه سازي مذهبي انجاميد. هر گاه حركت سياسي مستقل از جريان اعتقادي به حيات خود ادامه دهد، مركزيت اعتقادي تشيع به عنوان يك نيروي مستقل در عرض آن به موجوديت خود ادامه مي دهد.




| شناسه مطلب: 79210