1. قرار گرفتن مرجعیت شیعه در سطح رهبری سیاسی نیروی مذهبی
1. قرار گرفتن مرجعیت شیعه در سطح رهبری سیاسی نیروی مذهبی امام به عنوان یک مرجع دینی در رأس رهبری یک حرکت فعال سیاسی قرار گرفت و دیگر مراجع را نیز همراه خود به میدان آورد و این مسئله ای بود که از صدر مشروطیت تا این مقطع عملی نشده بود. مرجعیت شیعه بعد
1. قرار گرفتن مرجعيت شيعه در سطح رهبري سياسي نيروي مذهبي
امام به عنوان يك مرجع ديني در رأس رهبري يك حركت فعال سياسي قرار گرفت و ديگر مراجع را نيز همراه خود به ميدان آورد و اين مسئله اي بود كه از صدر مشروطيت تا اين مقطع عملي نشده بود.
مرجعيت شيعه بعد از مشاهده ي نتايج حركت فعال خود در مشروطه - به دلايلي كه پيش از اين گذشت ـ يك حركت فعال سياسي را در دستور كار خود قرار نداد و به موضع گيري هاي مقطعي بسنده كرد; ولي در حركت سال 42، مرجعيت شيعه ديگر بار در يك حركت گسترده شركت كرد و رهبري آن را نيز مستقيماً عهده دار شد.
2. فراگيري و پوشش دادن به حركت هاي سياسي موجود
طبيعي است كه حضور مرجعيت شيعه مانع چند قطبي شدن نيروي سياسي مذهبي شده و موجب بسيج مردمي اين نيرو به گونه اي فراگير و همه جانبه مي شود. بسيج مردمي و فراگيري حركت، حركت هاي سياسي ديگر را نيز تحت الشعاع قرار مي دهد و جاذبه ي سياسي هر حركتي را كه هم آهنگ با آن نباشد، كم رنگ و ضعيف مي كند.
اگر قبل از سال هاي 42 حركت هاي سياسي اي كه معارض با استبداد بود، در قالب هاي مختلف روشنفكري و يا ديني سازمان مي يافت و نيروي مذهبي در عرض نيروي روشنفكري قرار مي گرفت، اينك با حضور امام در صحنه ي سياست، نيروي مذهبي با احاطه و گستردگي خود ديگر نيروها را پوشش مي دهد و نيروهاي ديگر نيز ناگزير با پوشش گرفتن از اين حركت دوام و بقا مي يابند. اين ويژگي نيز از خصوصياتي است كه پس از انقلاب مشروطه نيروي مذهبي فاقد آن بود.