1ـ2 روشنفکری و تجدد طلبی در دین
1ـ2 روشنفکری و تجدد طلبی در دین روشنفکران مادام که از نگاه به مذهب گریزان هستند، از مذهب با عبارات و تعبیرات مجملی که ناظر به ارتجاعی، یا بی معنا بودن مفاهیم و واژه های دینی و یادآور دوران توحش و روزگار پیش از تمدن است، یاد می کنند; ولی پس
1ـ2 روشنفكري و تجدد طلبي در دين
روشنفكران مادام كه از نگاه به مذهب گريزان هستند، از مذهب با عبارات و تعبيرات مجملي كه ناظر به ارتجاعي، يا بي معنا بودن مفاهيم و واژه هاي ديني و يادآور دوران توحش و روزگار پيش از تمدن است، ياد مي كنند; ولي پس از آن كه قدرت عظيم اجتماعي مذهب را مشاهده كردند و تحت تأثير جاذبه هاي آن قرار گرفتند، به تحليل و بررسي آن مي پردازند و ره آورد اين تحليل و بررسي كه حاصل نگاه روشنفكرانه ي آن هاست، دين و مذهبي روشنفكرانه است; زيرا روشنفكر وقتي خوش بينانه به مذهب مي نگرد، به بازسازي و تهذيب مذهب به گونه اي موافق با معرفت و آگاهي خود مي پردازد و چون افق معرفت روشنفكر در چهارچوب حس گرايي و يا عقل گرايي غربي است، در نگاه به مذهب به انكار يا توجيه تمام رازها و رمزهايي مي پردازد كه تنها از طريق معرفتي برتر قابل دريافت و تحصيل است.
انكار حقايقي كه روح و باطن اديان سنتي را تشكيل مي دهند، لزوم تجديد بناي معرفت ديني را به عنوان يك رسالت و ضرورت اجتماعي بر عهده ي روشنفكر قرار مي دهد و حاصل اين رسالت جريان هاي ديني جديدي است كه امروزه از آن ها به عنوان تجددگرايي ديني ياد مي شود. مراد از نوگرايي و تجدد گرايي ديني، بازسازي ديني در چهارچوب يك تفكرعقلي محض و يا علمي تجربي است; به عبارت ديگر مراد از آن بازنگري مذهب بدون توجه و عنايت به ابعاد ملكوتي و غيبي آن است.
ضرورت بازسازي دين، هم زمان با پيدايش انديشه هاي منورالفكرانه توسط منورالفكراني; نظير ملكم خان و يا حتي آخوندزاده احساس شد; ولي فقدان جاذبه هاي منورالفكرانه، در حركت ها و جريان هاي مذهبي صدر مشروطه و قوت ابعاد سنتي معرفتِ ديني مانع از انجام اين امر شد.
حركت هاي تجددگرايانه اي كه پس از آن در ابعاد مختلف، به صورت هاي گوناگون انجام مي شد، بيش تر كارهاي فردي و يا امور محدود اجتماعي بود و هرگز توانِ تغذيه و تأمين يك جريان عظيم اجتماعي را نداشت; اما سال هاي بعد از 42، شاهد اوج و گسترش نوگرايي ديني به صورت يك جريان بي سابقه ي اجتماعي است. بدون شك بسط و اوج تجدد گرايي و نوگرايي ديني در اين سال ها، ناشي از جاذبه هاي جديد حركت سياسي 42، براي گروه هاي روشنفكر بود.