2ـ2 روشنفکری دینی در ایران و دیگر کشورها

2ـ2 روشنفکری دینی در ایران و دیگر کشورها تحلیل دقیق گرایش های تجددگرایانه ی دینی در ایران و خصوصیات مربوط به آن، در گرو مقایسه ی آن با حرکت های نوگرایانه ی دیگری است که در دیگر کشورهای اسلامی جریان داشته است; زیرا تجددگراییِ دینی،

2ـ2 روشنفكري ديني در ايران و ديگر كشورها

تحليل دقيق گرايش هاي تجددگرايانه ي ديني در ايران و خصوصيات مربوط به آن، در گرو مقايسه ي آن با حركت هاي نوگرايانه ي ديگري است كه در ديگر كشورهاي اسلامي جريان داشته است; زيرا تجددگراييِ ديني، پديده اي است كه بعد از آشنايي با تمدن و فرهنگ غرب زمينه ي پيدايش آن در كشورهاي سنتي ايجاد شد و به تناسب برخوردي كه جامعه ي سنتي با آن دارد، فرصت بروز و ظهور مي يابد.

مقايسه ي نوگرايي و تجددگرايي ديني در ايران با ديگر كشورهاي اسلامي، مي تواند زمينه هاي مختلف فرهنگي و نقش مثبت يا منفي آن ها را در پيدايش و توسعه ي نوگرايي و تجددگرايي ديني مشخص سازد. جريان هاي نوگرايانه ي ديني كه در كشورهاي اسلامي بعد از آشنايي با غرب شكل گرفته است، برخي مربوط به غرب جامعه ي اسلامي و برخي مربوط به شرق آن است. حركت هايي كه در نواحي غربي جامعه ي اسلامي به وقوع پيوسته، بيش تر در مصر است و اشخاصي، نظير محمدعبده، كواكبي، رشيد رضا از پيش تازان اين جريان در مصر و سوريه هستند و تحولاتي كه در نواحي شرق آن حاصل شده است، بيش تر در هندوستان متمركز است و اشخاصي نظير سرسيد احمدخان و اقبال لاهوري از پرچمداران آن در هندوستان مي باشند.

تفاوت هايي كه از مقايسه ي اين جريان ها با حركت هاي مشابه ايراني آن ها به چشم مي خورد، عبارتند از:

الف) تأخير صد ساله;

ب) تقليدي بودن;

ج) رهبري روشنفكرانه;

الف) تأخير صد ساله: اين تفاوت همان تأخير زماني است. زمينه ي پيدايش اين جريان بعد از برخورد اوليه با غرب; يعني بعد از بسط منورالفكري در ايران پيدا مي شود; ولي گام هايي كه در اين جهت برداشته مي شود، تا سال 42 بيش تر گام هاي فردي است و هيچ يك از آن ها قدرت يك جريان اجتماعي را ندارد. ولي بعد از اين زمان، نوگرايي ديني به صورت يك جريان قوي اجتماعي درمي آيد و اين در حالي است كه جريان هاي مشابه آن در ديگر كشورها در صد سال پيش از آن به صورت حركت هاي گسترده ي اجتماعي شكل گرفته اند.

ب) تقليدي بودن: تأخير صد ساله، تقليدي بودن را نيز به دنبال مي آورد; زيرا وقتي كه بعد از گذشت صد سال از حركت هاي اجتماعي ديگران، نياز به اين حركت در جامعه ي ايران احساس مي شود، هر گام جديدي كه برداشته مي شود، در راه و در جاي پاي ديگراني قرار مي گيرد كه پيش از اين، آن را طي كرده اند و چون حركت جديد در راه طي شده آغاز مي شود، با رجوع به آثار ديگران ضمن تأثيرپذيري مستقيم از آن ها شتاب و سرعت بي سابقه اي پيدا مي كند. جريان هاي نوگرايانه ي ايران، به تناسب حركت هاي پيشين كه منشأ اثر در آن ها بوده اند - به شرحي كه خواهد آمد - به بخش هاي مختلفي تقسيم مي شود.

ج) سومين خصلت حركت هاي نوگرايانه ي ديني در ايران، رهبري روشنفكرانه ي آن هاست; به اين معنا كه رهبري اين حركت ها به طور غالب در ايران از ناحيه ي روشنفكراني است كه تحت تأثير جنبشِ ديني، ناگزير از توجه به مذهب شده اند; به همين جهت اين رهبران به همان مقدار كه به انديشه هاي روشنفكرانه آشنا مي باشند، از مبانيِ تفكر ديني بي بهره هستند و حال آن كه رهبران جريان هاي نوگرايانه ي ديني در ديگر كشورهاي اسلامي بيش تر در مراكز علوم ديني و با آموزش هاي مذهبي تربيت شده اند و غالباً در رديف رهبران ديني آن جوامع بوده اند.




| شناسه مطلب: 79303