خلاصه
خلاصه نوگرایی دینی به عنوان یک نیاز اجتماعی با پیدایش منورالفکری احساس می شود. نیروی مذهبی با احساس این نکته که منورالفکران به توجیه دینی شعارهای خود راضی نیستند و توجیه منورالفکرانه ی دین را خواهانند، به دلیل شناخت و ایمان عمیقی که به سنت 
خلاصه
نوگرايي ديني به عنوان يك نياز اجتماعي با پيدايش منورالفكري احساس مي شود.
نيروي مذهبي با احساس اين نكته كه منورالفكران به توجيه ديني شعارهاي خود راضي نيستند و توجيه منورالفكرانه ي دين را خواهانند، به دليل شناخت و ايمان عميقي كه به سنت هاي ديني خود داشتند، با بي اعتمادي به جريان منورالفكري كه فضاي سياسي و اجتماعي طبقه ي حاكمه را شكل مي داد، به انزواي سياسي و فرهنگي تن دادند.
بي توجهي و عناد منورالفكران به مذهب، زمينه ي هرگونه حركت نوگرايانه اي را كه به صورت يك جريان اجتماعي قدرت دوام داشته باشد، از بين برد.
ترويج انديشه هاي غربي از سال 1320 به بعد فرصت تازه اي را براي نيروي مذهبي جهت بهره گيري از سنگرهاي اعتقادي آن فراهم آورد.
علامه طباطبايي در اين فرصت جديد با تدريس حكمت مشاء و حكمت متعاليه و با توان بخشي علمي به شاگردان علوم عقلي، تعليم فلسفه ي مقايسه اي و در نتيجه نقد و بررسي افكار و آموزش هاي غربي را عهده دار مي شود. ره آورد اين درس ها كتاب ارزشمند اصول فلسفه و روش رئاليسم است. اين كتاب با آن كه در مدت پنج دهه، سنگر فكري نيروي مذهبي بود، هرگز در معرض گفتوگوي مبلغين انديشه هاي غربي واقع نشد و آن ها با سكوت در برابر اين كتاب نشان دادند كه بعد از سال هاي بيست هم چنان مانند گذشتگان خود به تقليد مشغولند و اهل تأمل و تفكر نيستند.
هم چنين الميزان يگانه تفسير سده ي اخير است كه با پرداختن به ابعاد الهي وحي و معرفت ديني به پاسداري از حريم سنت هاي الهي برخاسته و در رديف تفسيرهاي نوگرايانه ي ديني قرار نگرفته است.
تلاش هايي كه با توجيه علمي حقايق ديني همراه است و در زمره ي حركت هاي نوگرايانه ي ديني به شمار مي آيد، در بين سال هاي 1320 تا 1342 اولا: به عنوان يك جريان قابل توجه اجتماعي حضور ندارد. ثانياً: اين گونه توجيهات در حد فلسفه ي احكام گفتن مورد قبول نيروي مذهبي واقع مي شود; ولي در سال هاي بعد از 1342 اولا: با رويكرد روشنفكران به مذهب، توجيه روشنفكرانه ي دين به صورت يك نياز اجتماعي درآمد. ثانياً: توجيهات از قالب فلسفه ي احكام گفتن خارج شده و تا مرحله ي بر اساس فلسفه يا علم، حكم گفتن ادامه يافته است.