مقدّمه
مقدّمه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، حادثهی حیرتانگیزی برای مردم جهان بود; انقلابی که با مشکلات گوناگون کشور و معضلات سیاسی منطقه و جهان روبهرو و سرآغاز دگرگونیهای غیرقابل پیشبینی شد. این رویداد بزرگ قرن، از یکسو معادلههای سیاسی استکبار را، در ادامهی سیا
مقدّمه
پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، حادثهي حيرتانگيزي براي مردم جهان بود; انقلابي كه با مشكلات گوناگون كشور و معضلات سياسي منطقه و جهان روبهرو و سرآغاز دگرگونيهاي غيرقابل پيشبيني شد.
اين رويداد بزرگ قرن، از يكسو معادلههاي سياسي استكبار را، در ادامهي سياست تقسيم استعماري جهان، بههم زد و از سوي ديگر، يكي از مقتدرترين رژيمهاي وابسته به قدرتهاي بزرگ را در كشوري كه از نظر استراتژيكي و اقتصادي با اهميت بود، ريشهكن كرد.
مهمتر اينكه انقلاب اسلامي با ايجاد آگاهي عميق در ميان ملتهاي مسلمان جهان، بهويژه كشورهاي اسلامي، زمينهي بينشها، گرايشها، حركتها، سازماندهيها و تحولات سياسي مهمي را فراهم آورد.
ظهور اين جريان سياسي، بار ديگر اسلام را بهعنوان يك قدرت تعيينكننده در سطح جهاني مطرح كرد و چشماندازي اميدبخش از وحدت جهان اسلام، حركت به سوي بازيابي خويشتن خود و ايستادگي در برابر استعمار كهنه و نو، پيش روي مسلمانان قرار داد. اين نهضت به يك ميليارد مسلمان مشتاق ـ ولي نااميد ـ جهان، نويد ايجاد قطب سياسي جديد و فروريزي رژيمهاي تحميلي را داد و در مقابل، موجي از وحشت در دل جهانخواران آفريد.
به اعتراف تحليلگران سياسي، شگفتيهايي كه انقلاب اسلامي در جهان آفريد، بيشتر از موارد اعجابانگيزي است كه دنيا از انقلابهاي ديگر، در طول شصت سال اخير ديده است; شگفتيهايي كه تحليلها، تئوريها و پيشبينيهاي صاحبنظران سياسي را بياعتبار كرد. انقلاب اسلامي، نظام دوقطبي جهان را بههم زد و دو قدرت بزرگ حاكم را ـ با وجود تضاد
[16]عميقي كه داشتند ـ واداشت در برابر اين پديدهي سياسي موضع يكسان بگيرند.
غربيها كه خاطرات تلخي از رويارويي با يكپارچگي اسلام ـ در مواردي چون جنگهاي صليبي و درگيري با امپراتوريهاي اسلامي داشتند، باوقوع انقلاب اسلامي با خطري گسترده و رو به رشد روبهرو شدند.
براي غربيها پديدههاي نوظهوري چون مقاومت در جنوب لبنان كه از انقلاب اسلامي الهام گرفت و جهاد اسلامي در مصر و ديگر كشورهاياسلامي، بيش از آنچه تصوّر ميشد، وحشتناك مينمود درحاليكه ماهيت همهي اين جريانها چيزي جز مقاومت ملي و اسلامي نبود.
امتيازهاي اصولي انقلاب اسلامي نسبت به انقلابهاي ديگر، آن را از نظر فرهنگ، دانش و تئوري انقلاب، در ردهي بالاي پديدههاي سياسي بزرگ جهان جاي داده است. مزايايي چون ماهيّت ايدئولوژيكي، قدرت رهبري و عمق تحوّلات ناشي از انقلاب موجب شده است بسياري از صاحبنظران علوم سياسي، در مورد تئوريهاي انقلاب در كشورهاي اسلامي تجديدنظر و الگوي جديدي را بررسي كنند.
از سوي ديگر متفكران و بنيانگذاران نهضتهاي اسلامي همواره الگوهاي انقلاب را در لابهلاي تاريخ اسلام جستوجو ميكردند و هر كدام سعي داشتند در تبيين مسير حركت و شيوهي خود از رويدادهاي برجستهي تاريخ اسلام الهام بگيرند و حركت خود را دنبالهي آن جريانها قلمداد كنند. انقلاب اسلامي كه مهمترين و ريشهدارترين حادثهي تاريخ اسلام پس از صدر اسلام است، همهي درخشندگي فرازهاي برجستهي تاريخ اسلام را در خود داشت و جايگزين تمام الگوهاي اسلامي گذشته شد.
مطالعهي ماهيّت (چيستي) انقلاب اسلامي و بازتابهاي جهاني و دستآوردهاي آن براي ملل مسلمان، بهويژه ملّت مسلمان ايران، ما را به اين نتيجه ميرساند كه انقلاب اسلامي نه تنها حادثهي بزرگ قرن، بلكه از درخشانترين فرازهاي تاريخ اسلام و معجزه الهي است كه تجلّي قدرت بيپايان خداوند ـ برخلاف خواست قدرتهاي مادي و شرايط به ظاهر تغييرناپذير سياسي و اجتماعي ـ به شمار ميآيد.