17. ملک، ملیک و مالک
17. ملک، ملیک و مالک در قرآن واژههایی، چون: مُلک، مَلِک، ملوک، ملیک، ملکوت و مالک، بارها بهکار رفتهاند این واژهها در فارسی معمولا به معنی سلطنت و پادشاهی ترجمه شدهاند که در اصطلاح علوم سیاسی، نوعی اِعمال حاکمیت است. بررسی واژههای هم ریشه با کلمهی ملک در ق
17. ملك، مليك و مالك
در قرآن واژههايي، چون: مُلك، مَلِك، ملوك، مليك، ملكوت و مالك، بارها بهكار رفتهاند اين واژهها در فارسي معمولا به معني سلطنت و پادشاهي ترجمه شدهاند كه در اصطلاح علوم سياسي، نوعي اِعمال حاكميت است.
بررسي واژههاي هم ريشه با كلمهي ملك در قرآن، ما را به اين نتيجه ميرساند كه ملك همان حاكميت بيچون و چرايي است كه از وابستگي تكويني جهانهستي به آفرينندهي آن ناشي ميشود. اين نوع حاكميت در انحصار خداست و او به هر كسي كه بخواهد بخشي از آن را ميدهد.
با اعطاي آزادي به انسان، و آفريدن او بهصورت موجود با شعور و اختيار، ملك، به معناي حاكميت بيچون و چراي خداوند، به نوعي محدود ميشود. البته اين محدوديتِ حاكميت نيز حقّي است كه خداوند داده است و به معني محدود بودن ملك و ملكوت خدا نيست. كاربرد اين بينش در تبيين سياست و حكومت از ديدگاه قرآن، بيشتر در بحث مشروعيّت و سرچشمهي حاكميّت آشكار ميشود.(53)
18. ستيز با دشمنان خدا
شناخت ماهيّت دشمنان خدا كه دشمنان خلق نيز هستند، ستيز هميشگي با آنها، هشياري در برابر توطئههايشان، به دوستينگرفتن آنان و وابستهنشدن به آنها، از جمله مسائل مورد تأكيد است كه قرآن كريم طي دهها آيه و بهگونههاي مختلف مطرح كرده، آگاهي لازم در اين زمينهها را شرط ايمان واقعي شمرده و از آن به عنوان عامل تعيينكننده در زندگي سياسي نام برده است.(54)