3. نهضت آزادی ایران

3. نهضت آزادی ایران جمعی از دانشگاهیان مذهبی که عضو گروههای تشکیلدهندهی جبههی ملی و از پیروان دکتر مصدق بودند، حرکت سیاسی ـ مذهبیِ نوینی را، در راستای حرکت جبههی ملی و ایدههای دکتر مصدق، بهوجود آوردند و با نام نهضت آزادی ایران فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد

3. نهضت آزادي ايران

جمعي از دانشگاهيان مذهبي كه عضو گروههاي تشكيلدهندهي جبههي ملي و از پيروان دكتر مصدق بودند، حركت سياسي ـ مذهبيِ نويني را، در راستاي حركت جبههي ملي و ايدههاي دكتر مصدق، بهوجود آوردند و با نام نهضت آزادي ايران فعاليت سياسي خود را آغاز كردند.

نهضت آزادي در كنار جبههي ملي دوم قرار گرفت و پس از 28 مرداد 1332 عليه دولت اقبال به مبارزهي سياسي پرداخت و خواستار تجديد انتخابات دورهي بيستم شد.

در اساسنامهي نهضت، اين سازمان، وفادار به قانون اساسي مشروطيت و پيرو راه مصدق معرفي شده است. اعضاي آن نيز مسلمان، مصدقي و معتقد به حكومت قانون شناخته شدهاند. طبق اساسنامهي نهضت، دين از سياست جدا نبود، و خدمت به خلق و ادارهي امور ملت، عبادت شمرده ميشد. هيئت مؤسس در اولين گام، به منظور جلب موافقت دكتر مصدق، اهداف سازمان را در احمدآباد به او عرضه كرد و پاسخ مثبت وي را پشتوانهي فعاليت خويش قرار داد.

نهضت آزادي ايران در ارديبهشت سال 1340 موجوديت خود را بهطور رسمي اعلام كرد و به مبارزه عليه دولت اسداللّه علم و مخالفت با هيئت دولت برخاست. در سال 1356 ـ كه سياست حقوق بشر كارتر به ايجاد فضاي باز سياسي در ايران انجاميد ـ نهضت حركت جديدي را در درون جبههي ملي چهارم آغاز كرد و فعاليتهاي دانشجويي و دانشگاهياش را گسترش داد. از آن پس، نهضت مبارزهاي سياسي با رژيم را با شيوهاي محتاطانه دنبال كرد و فعاليت سياسياش كه بهطور معمول در حد بيانيه، تحليل و انتقاد بود، به زندانيشدن تعدادي از سران آن در سال 1344 انجاميد.

تشكيل جمعيت ايراني دفاع از آزادي و حقوق بشر، يكي از ابتكارات نهضت آزادي در دوران پهلوي بود.

از جمله فعاليتهاي سياسي نهضت را ميتوان از دعوت شاه به مباهله ياد كرد كه مهندس بازرگان در 30 ارديبهشت 1357 به دفتر مخصوص شاه فرستاد. در اين نامه آمده بود:

 

اينجانب آمادگي و اشتياق و درخواست خود را براي مصاحبهي تلويزيوني و مباهلهي ملي اعلام ميدارم; و فكر ميكنم شايستهي مقام شاهنشاهي نيز چنين باشد.(194)

 

با اوجگرفتن نهضت اسلامي به رهبري امام خميني(قدس سره)، نهضت آزادي با حفظ مواضع اصلي خود، به نهضت پيوست و از اعلاميههاي امام با عنوان در زمينهي اعلاميههاي اخير علماء و مراجع عظام حمايت كرد.

آيتاللّه طالقاني از آغاز شكلگيري نهضت آزادي، در فعاليتهاي نهضت حضور داشت، ولي شخصيت روحاني و شيوهي مبارزهي سياسي وي هيچگاه در حصار يك سازمان خاص محدود نماند.

در نخستين روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي، مهندس بازرگان كه يكي از بنيانگذاران و رهبران نهضت آزادي بود، طي حكمي از سوي رهبر انقلاب اسلامي، مأمور تشكيل دولت موقت شد. امام در متن حكم از وي خواسته بود بدون گرايش حزبي مسئوليت دولت موقت را بر عهده گيرد.

اين پيشبيني نشان ميداد حضرت امام(قدس سره) نسبت به وارد كردن جريان فكري و سياسي نهضت آزادي به داخل انقلاب اسلامي و نظام جديد اسلامي تمايلي ندارد. البته همين نكته را در زمان اقامت موقت در پاريس، بهطور شفاهي و اشاره دربارهي آيتاللّه طالقاني يادآوري كرده و فرموده بود: شايستهتر است ايشان با شروع نهضت اسلامي، اوجگيري و در آستانهي پيروزي آن، با جامعهي روحانيت تهران همكاري بيشتري داشته باشند.

بهرغم توصيهي امام، مهندس بازرگان و ياران نزديك او ـ كه عضو دولت موقت بودند ـ گرايشها و تمايلات خود به خطوط كلي نهضت آزادي را روز بهروز آشكارتر كردند و به تدريج از خط رهبري فاصله گرفتند، تا آن كه توطئهي امريكا در مورد بهرهگيري از گرايشهاي خاص آنان براي نفوذ، ايجاد انحراف و زمينهسازي براي سلطهي مجدد فاش شد و دولت مهندس بازرگان سقوط كرد.

 




| شناسه مطلب: 79433