19. گرایش رژیم به مخالفان گذشته
19. گرایش رژیم به مخالفان گذشته شاه که دولت ازهاری را خلع سلاح میدید، برای خروج از بنبست، دست به دامن ملیگراها زد و پس از بررسی مهرهها، شاهپور بختیار را که زمانی از اعضای جبههی ملی بود، برای اجرای سیاست عقبنشینی تاکتیکی در برابر انقلاب اسلامی برگزید. بیت
19. گرايش رژيم به مخالفان گذشته
شاه كه دولت ازهاري را خلع سلاح ميديد، براي خروج از بنبست، دست به دامن مليگراها زد و پس از بررسي مهرهها، شاهپور بختيار را كه زماني از اعضاي جبههي ملي بود، براي اجراي سياست عقبنشيني تاكتيكي در برابر انقلاب اسلامي برگزيد.
بيترديد براي اينكه عقبنشيني تاكتيكي به سقوط رژيم منتهي نشود، ادامهي سياست سركوب اجتنابناپذير بود. اين اجبار فرصتي به شاه داد تا با يك مانور سياسي، سياست مذكور را به دست يك دولت ملي اجرا كند. در تحليل شاه، مليگراها رقيب رژيم بودند و امريكاييها اميدوار بودند در آينده روابط خود را با اين گروه به اصطلاح مُحلّل، بهبود بخشند يا آنها را به آساني كنار بگذارند. شاه با اعتقاد به وجود چنين جايگاهي، سياست سركوب را به آنان سپرد تا ضمن لكهدار كردن مليگراها به ملت وانمود كند هر گروهي روي كار بيايد ناگزير از ادامهي سياست سركوب است.
اين مانور ميتوانست موجب ايجاد نااميدي ميان مبارزان مسلمان شود، ولي شاه در مورد ارزيابي قدرت رهبري در پيشبيني واقعبينانهي رويدادهاي سياسي و برخورد قاطع با آنها دچار اشتباه شده بود. اين خطا نيز از اين تفكر اصولي رژيم كه تنها عامل تعيينكننده، تصميم قدرتهاي استكباري است سرچشمه ميگرفت.
مذاكرهي سران چهار كشور استعماري ـ امريكا، انگليس، فرانسه و آلمان ـ براي حل بحران ايران، منجر به حفظ سنگر شاه توسط بختيار و تلاش براي ايجاد رابطه بين بختيار و رهبر انقلاب شد،(295) ولي امام با طرد هر دولتي كه با رژيم همكاري كند، همهي توطئهي آنها را نيز نقش بر آب كرد.
بنا به تقاضاي بختيار در سيزدهم ديماه، نخست مجلس به وي رأي اعتماد داد. سپس شاه فرمان نخست وزيري را به نام وي صادر كرد. شاهپور بختيار كه دولتي شبيه دولت دكتر مصدق را در ذهن خود ميپروراند، فكر ميكرد با چنين مانوري ميتواند لباس قانوني و مليبودن را بر تن كند و به رويارويي با انقلابي كه در حال پيروزي بود، بپردازد.
بختيار با پيوستن به صف مهرههاي سرسپردهي امريكا، از سوي جبههي ملي هم طرد و در نهم ديماه از عضويت در شوراي مركزي آن اخراج شد.
فشار امريكا بر ارتش ايران براي حمايت مطلق از دولت بختيار ـ كه توسط سخنگوي وزارت امور خارجهي امريكا اظهار شد و نيز هدايت ارتش ايران از سوي ژنرال هايزر(296) ـ موجب شد بختيار نه تنها شريك جرم رژيم در كشتار مردم شمرده شود، بلكه روي شاه را نيز در سركوب سفيد كند.
روي كار آمدن بختيار، همزمان با كشتار فجيع مردم مشهد و حملهي تانكها و زرهپوشها به اجتماعات مردمي و به مسلسل بستن بارگاه مقدس حضرت علي بن موسي الرضا(عليه السلام) و فتواي صريح امام مبني بر وجوب قيام براي ساقطكردن دستگاه جبار، شكست دولت بختيار را از همان ابتدا نشان داد و جناياتي كه در دوران كوتاه زمامداري غير قانوني بختيار رخ داد، او را از سطح يك شخصيت سياسي ورشكسته به يك مهرهي جنايتپيشه رژيم تنزّل داد.