20. تشکیل شورای سلطنت
20. تشکیل شورای سلطنت از پانزدهم آبان که شاه بهطور رسمی اعلام کرد، پیام انقلاب ملت ایران را شنیده است، شمارش معکوس برای واژگونی رژیم آغاز شد. در همان دوره بود که شاه اقدام به پیادهکردن قانون اساسی و تشکیل شورای سلطنت کرد. اعضای شورا عبارت بودند از: شاهپو
20. تشكيل شوراي سلطنت
از پانزدهم آبان كه شاه بهطور رسمي اعلام كرد، پيام انقلاب ملت ايران را شنيده است، شمارش معكوس براي واژگوني رژيم آغاز شد. در همان دوره بود كه شاه اقدام به پيادهكردن قانون اساسي و تشكيل شوراي سلطنت كرد. اعضاي شورا عبارت بودند از: شاهپور بختيار، محمد سجادي، جواد سعيد (رؤساي دو مجلس شورا و سنا ) عليقلي اردلان (وزير دربار) علي آبادي (دادستان كل اسبق) محمد وارسته، سيد جلال تهراني، عبدالله انتظام (رئيس شركت نفت) و ارتشبد قرهباغي (رئيس ستاد ارتش). تنها كاري كه شورا توانست انجام دهد انتخاب رئيس و فرستادن او به پاريس، براي بهدست آوردن موافقت رهبر انقلاب اسلامي بود كه در اين كار هم ناكام ماند و رئيس شوراي سلطنت (سيد جلال الدين تهراني) تنها زماني توانست به حضور امام برسد كه قبلا و طي اعلاميهي رسمي، در اوّل بهمن ماه 1357 از عضويت در شورا استعفا داده و آن را غير قانوني اعلام كرده بود.
21. فرار شاه!
انتشار خبر رفتن شاه در جرايد روز 26 دي ماه 1357، با موجي از ناباوري و شادي همراه شد. شاه زماني تصميم به رفتن از كشور گرفت كه بيشتر اعضاي خانوادهاش و مهرههاي اصلي رژيم با فرار از كشور او را تنها گذاشته بودند. بر اساس اسنادي كه كاركنان بانك ملي افشا كردند، فرار مهرههاي رژيم، با خروج سيزده ميليارد تومان ارز از كشور همراه بود. در اين اسناد اسامي 157 نفر از عوامل رژيم، همراه با فهرست مبالغ ارزي كه خارج كرده بودند، اعلام شد.
با رفتن شاه، پرچمهاي اللهاكبر به جاي مجسمههاي خرد شدهي شاه، نصب شد و امام خطاب به ملت ايران اعلام كرد: پيروزي هنوز كامل نيست و گروهها بايد اختلافات حزبي و مذهبي را كنار بگذارند و يكپارچگي ملت را كه ضامن پيروزي نهايي است، حفظ كنند.(297)
ايشان در مصاحبههاي خود اموال شاه را ملي و حكومت آيندهي اسلامي ايران را غيرمتعهد اعلام كرد و خواستار محاكمهي شاه شد.
روزنامههاي تهران، روز رفتن شاه را طلوع و بهار آزادي ناميدند و در گزارش عكسالعمل مردم نوشتند: مردم تهران، با موجي از نور و گل و فرياد، زندگي منهاي شاه را جشن گرفتند.
در همان روز، تظاهرات مردم اهواز به خاك و خون كشيده شد و دهها نفر از مردم شهيد و صدها تن مجروح شدند. بهرغم ادامهي سياست سركوب بهدست دولت بختيار كه بهصورت حملهي تانكها و چماق بهدستها در چند شهر ديگر نيز تكرار شد، مردم به دعوت جامعهي روحانيت مبارز، خود را آمادهي عظيمترين راهپيمايي مذهبي ـ سياسي كردند.