ب) رهاوردهای انقلاب در مقیاس جهانی
ب) رهاوردهای انقلاب در مقیاس جهانی بررسی بازتابها و دستآوردهای انقلاب اسلامی در سطح بینالملل اسلامی و جهانی، از مهمترین مسائل انقلاب اسلامی و اساسیترین موضوع از دیدگاه رهبر انقلاب است. طرح مسئلهی صدور انقلاب از روزهای آغازین پیروزی توسط امام خمینی(قدس سره
ب) رهاوردهاي انقلاب در مقياس جهاني
بررسي بازتابها و دستآوردهاي انقلاب اسلامي در سطح بينالملل اسلامي و جهاني، از مهمترين مسائل انقلاب اسلامي و اساسيترين موضوع از ديدگاه رهبر انقلاب است.
طرح مسئلهي صدور انقلاب از روزهاي آغازين پيروزي توسط امام خميني(قدس سره) گوياي اين حقيقت بود كه انقلاب اسلامي در ماهيت خود، يك تحول عقيدتي و در ارتباط با مسلمانان و مستضعفان جهان است و آنچه موجب شد انقلاب اسلامي، به ايران نسبت داده شود، نقطهي آغازين حركت و انقلاب و شرايط رهبري آن بود. بههمين دليل، رهاورد انقلاب اسلامي در سطح كشورهاي اسلامي و بينالمللي، در مقايسه با تحولات داخلي از ارزش كمتري برخوردار نيست.
مطالعهي تحولاتي كه در كشورهاي اسلامي و در ميان ملتهاي مسلمان و نيز در سطح بينالمللي بر اثر پيروزي انقلاب اسلامي رخ داده است، اختصاص به ما ندارد و مخالفان انقلاب هم به آن اعتراف دارند و در سطح دانشگاهها، كنفرانسهاي بينالمللي و رسانههاي گروهي، نقش انقلاب ايران را در تحولات بينالمللي مورد بحث قرار داده و صدها مقاله و كتاب در اين زمينه نوشتهاند. ما بهخاطر رعايت اختصار ناگزيريم به ذكر فهرست آنها بسنده كنيم:
1. احياي فريضهي جهاد به مفهوم اسلامي در دو جبههي فرهنگي و رزمي، و در دو عرصهي ميادين فرهنگي و سمينارهاي بينالمللي و جبهههاي دفاع مقدس.
2. طرح مسئلهي اصولي استكبارستيزي در سطح بينالمللي و گسترش آن ميان ملل مستضعف جهان.
3. بيداري ملتهاي مسلمان، گسترش مبارزات جمعي در برابر حاكمان داخلي و استكبار جهاني و همانديشي و همدلي جمعي نسبت به مسائل عمومي اسلام و مسلمانان جهان.
4. مطرحشدن اسلام به عنوان عامل بازدارنده در صحنهي بينالمللي در برابر مطامع ابرقدرتها، عامل بههم زنندهي توازن قدرت در جهان و ايجادكنندهي هراس از تشكل جهاني ملتهاي مسلمان.
5. بيداري و همبستگي مستضعفان جهان، بازشدن افقهاي جديد براي سياهان در آفريقا و امريكا و بهوجود آمدن ابزار جديد فشار سياسي در سطح بينالمللي در برابر آپارتايد و حاميان آن.(303)
6. شكلگيري هستههاي انقلاب اسلامي در كشورهاي اسلامي.(304)
7. بهوجود آمدن هستههاي نظامي براي دفاع و مقاومت در برابر صهيونيسم و استكبار.(305)
8. اوجگرفتن انديشهي ضدصهيونيستي در جهان و ايجاد فشارهاي سياسي، اقتصادي و نظامي به رژيم صهيونيستي و حاميان آن.(306)
9. بيداري مسلمانان مقيم اروپا و امريكا و درخواست جمعي براي احياي حقوق سياسي و اجتماعي مسلمانان، بر اساس اعتقادات مذهبي كه نمونهي آن را در تشكيل پارلمان مسلمانان انگلستان ميتوان ديد.
10. رشد فزاينده جنبش مسلمانان آفريقا براي احياي حقوق سياسي در برابر حاكمان داخلي، استعمار و نژادپرستي، بهويژه در آفريقاي جنوبي.
11. تقويت جنبش غيرمتعهدها و مقاومت بيشتر كشورهاي عضو، در راستاي تحكيم موجوديت و استقلال خود و برونرفت از نفوذ پنهان استكبار.
12. جريان رو به افزايش انقلاب اسلامي در افغانستان ، لبنان، الجزائر و عراق.
13. وحشت غرب از روند انقلاب اسلامي در جهان.
14. تحميل بحرانهاي سياسي و مشكلات ناشي از آن به قدرتهاي سلطهجو، بهويژه امريكا، در سطح منطقهاي و جهاني.
15. تحميل آثار بحرانهاي نظامي و مشكلات ناشي از آن به عاملان استكباري آنها.
16. حركت استقلالطلبانهي مسلمانان در شوروي سابق و اروپاي شرقي و نقشآفريني در فروپاشي ماركسيسم و اتحاد جماهير شوروي سابق.
17. ظهور قدرت جديد در عرصهي بينالمللي كه جهان تكقطبي را سخت به واكنش واداشته است. غرب و در رأس آن امريكا براي رويارويي با ظهور دوبارهي قدرت اسلام به سياستهاي پيشگيرانهاي، چون حقوق بشر و مبارزه با تروريزم متوسل شدهاند كه خود افشاكنندهي سياستهاي تروريستي و ضد حقوق بشري آنهاست.
18. شكستن طلسم شكستناپذيري قدرتهاي سلطهجوي متكي بر قدرت نظامي و اقتصادي و باطلكردن اين اصل استكباري كه زوروزر در روابط بينالمللي تعيينكننده است.
19. تبديل عزم ملي كشورهاي كوچك به پديدهي بينالملليِ اثرگذار در معادلات جهاني.
20. افزايش روزافزون مطالبات ملتها در برابر انحصارطلبي قدرتهاي بزرگ و رويارويي جهان سوم با كشورهاي بزرگ براي بازگيري حقوق به يغمارفتهي خود.
21. گرايش مسلمانان به مردمسالاري ـ به جاي وابستگي به غرب ـ در آن دسته از كشورهاي اسلامي كه رژيمهاي غيرمردمي دارند.
22. شكلگيري هويت اسلامي جديد و همگرايي در جهان اسلام، حتي ميان مسلمانان ساكن در كشورهاي غربي. اين موضوع ميتواند در آينده به عامل راهگشاي بسياري از مشكلات امت اسلام تبديل شود.
23. ارائهي معيار جديدِ نظام اسلاميِ مطلوب، براي ملتها و دولتها.
توضيح اين كه; قبلا در سرزمينهاي اسلامي، اسلاميبودن دولتها با مسلمانبودن مسئولان ارزيابي ميشد، ولي معيار جديد، سه عنصر نو به معيار اسلاميبودن دولتها اضافه كرد.
الف) اسلاميبودن قوانين و مقررات حاكم.
ب) تكيه بر آراي عمومي و مردمسالاري در انتخاب مسئولان.
ج) رهبري بر اساس اصل ولايت فقيه در عصر غيبت.
24. افزايش انگيزهي اسلامي در انتفاضهي فلسطين، براي فراگيركردن مبارزه با صهيونيزم بينالملل و دولت غاصب، و تقويت معنوي جبههي مبارزهي اسلامي با اشغالگران صهيونيست.
25. برانگيختن همسويي و گفتوگو بين اديان بزرگ، بهويژه اسلام و مسيحيت، در زمينهي مسائل مشترك و مربوط به معنويت و عدالتخواهي در سطح بينالمللي.
26. همدردي باكشورهاي جهان سوم، بهويژه كشورهاي اسلامي در دردهاي ناشي از استعمارزدگي و وابستگي به استكبار و همياري در رهايي ملتهاي ستمديده.
27. شكلگيري جنبشهاي ضداستكباري در گوشه و كنار جهان با الهام از شعار مرگ بر امريكا و موج تظاهرات ضدامريكايي همراه با آتشزدن پرچم امريكا و سوزاندن آدمك عموسام.
28. آغاز مرحلهي نخست تشكلهاي اسلامي و سياسي مسلمانان در سراسر امريكا و اروپا و تلاش براي بازگشت به هويت اسلامي و جستوجوي راه بازستاندن حقوق اجتماعي و سياسي.
29. همگرايي غرب و رويكرد به نظام تكقطبي در جهان، به منظور رويارويي با موج رو به افزايش اسلام در سطح بينالمللي.
30. افشاي چهرهي دروغين استكبار در حمايت از اسلامِ دلخواه خود و كشاندن آن به ابراز هدف نهايي، يعني مبارزه با اسلام راستين.
انقلاب اسلامي با اين همه دستآوردها در مصاف با استكبار، دچار پيآمدهاي سخت و شكننده گرديد و رويارويي با حس برتريجويي غرب و وجدان ستيزهجو و تحقيرشدهي استكبار و نيز با قرارگرفتن در محاصرهي همه جانبهي سياسي و اقتصادي، آسيبهاي جبران ناپذيري را به آن تحميل كرد.(307)
انقلاب اسلامي هرچند، بهرغم خصومت، سنگاندازي، طرفند و توطئههاي استكبار جهاني از ادامهي راه باز نماند، امّا زخمهاي بر جاي مانده از اين روياروييها در سطح بينالمللي همچنان بر توان انقلاب در عبور از گذرگاههاي صعبالعبور اثر منفي نهاد.
در پايان لازم به يادآوري است كه نامهي تاريخي حضرت امام به رئيسجمهور وقت اتحاد جماهير شوروي سابق و حوادث پس از آن، در آن كشور و سطح بينالمللي، را بايد در راستاي آثار انقلاب اسلامي در مقياس بينالمللي مورد مطالعه قرار داد.