1. دور از دسترس بودن اهداف اصلی انقلاب و نظام

1. دور از دسترس بودن اهداف اصلی انقلاب و نظام اگر اهداف اصلی انقلاب و نظام، مانند تمامیت ارضی، استقلال، آزادی، وحدت ملی، امنیت ملی، فقرزدایی، ستمگریزی، ستمستیزی و نظایر آن که در اصول قانون اساسی نیز به عنوان اهداف نظام یا دولت اسلامی از آنها یادشده است، ق

1. دور از دسترس بودن اهداف اصلي انقلاب و نظام

اگر اهداف اصلي انقلاب و نظام، مانند تماميت ارضي، استقلال، آزادي، وحدت ملي، امنيت ملي، فقرزدايي، ستمگريزي، ستمستيزي و نظاير آن كه در اصول قانون اساسي نيز به عنوان اهداف نظام يا دولت اسلامي از آنها يادشده است، قابل دسترسي نباشند يا عواملي آنها را تهديد كنند، آسيبهاي جدي به انقلاب اسلامي، در بقا و دوام، وارد ميشود. در چنين شرايطي، اگر نظام اسلامي در راستاي اهداف خود فعال باشد، امكان برونرفت از بنبستهاي آسيبرسان را خواهد داشت.

 

2. ناتواني نظام در پيمودن خط مشيهاي كلي

به خطر افتادن عمليات راهبردي نظام، مانند ناتواني در اجراي صحيح انتخابات يا اعمال حاكميت از طريق سه قوه و يا ضعف بنيههاي اقتصادي، نظامي و فرهنگي، نه تنها اساس نظام، بلكه انقلاب اسلامي را دچار آسيب جدي خواهد كرد.

 

3. توجيهناپذيري مباني انقلاب و نظام در شرايط متحول

عملكرد انقلاب و نظام بايد در تمام شرايط ـ بهرغم تحولات سريع جامعه ـ توجيهپذير باشد و اگر مباني انقلاب و نظام، مانند جمهوريت، اسلاميت، عدالت، مصلحت، شورا، رهبري و نظاير آن به دليل شرايط ويژهي اجرايي، توجيه منطقي خود را از دست بدهد، بيترديد نه تنها انقلاب از حركت باز خواهد ايستاد، بلكه در بقا نيز دچار آسيب خواهد شد.

 




| شناسه مطلب: 79499