سازگاری اسلامیت و جمهوریت نظام
سازگاری اسلامیت و جمهوریت نظام در مطالعهی تطبیقی انقلاب اسلامی و نظام حاکم، نخستین مسئله، سازگاری بعد اسلامی و مردمی انقلاب است. به تصور بسیاری، گاه بُعد دینی چنان غلظتی مییابد که نه تنها با مردمسالاری سازگار نمیشود، بلکه جمهوریت با روح توحید و حاکمیت اله
سازگاري اسلاميت و جمهوريت نظام
در مطالعهي تطبيقي انقلاب اسلامي و نظام حاكم، نخستين مسئله، سازگاري بعد اسلامي و مردمي انقلاب است.
به تصور بسياري، گاه بُعد ديني چنان غلظتي مييابد كه نه تنها با مردمسالاري سازگار نميشود، بلكه جمهوريت با روح توحيد و حاكميت الهيِ برخواستهي از آن تعارض مييابد.
چنانكه به پندار برخي ديگر، بُعد مردمسالاري در پرتو تفسير تنگ، چنان تعريف ميشود كه با الحاد همسو دانسته ميشود و در تضاد كامل با اسلام قرار ميگيرد.
انقلاب اسلامي در تفسيري شفاف از اسلام ناب ـ با تمام اهداف، مباني، انديشهي سياسي و آرمان حكومتي ـ و نگرشي روشن بر مردمسالاري شايسته ـ تعيين سرنوشت به دست مردم ـ، نه تنها امكان سازگاري بين اين دو عنصر اصلي را تبيين ميكند، بلكه ضرورت تركيب آن دو را اجتنابناپذير ميداند و اين پيوستگي و سازگاري را در قالب يك سلسله نهادهاي اساسي و سياسي در جمهوري اسلامي به نمايش ميگذارد، بهگونهاي كه جمهوريت آن اسلامي و اسلاميت آن جمهوري ميشود. ما فن حقوقي اين وفاق و نهادهاي مربوط به آن را در دو مرحله بررسي ميكنيم:
الف) مظاهر مردمسالاري ديني و جمهوريت و نهادهاي آن.
ب) نهادهاي اسلاميت نظام.