2. نظریه اقتصاد
2. نظریه اقتصاد پیشینه نظری تأثیر اقتصاد بر دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی، با جامعهشناسی مارکسیستی آغاز شد. به گمان مارکس، انقلابها محصول تعارض طبقاتیاند و از آنجا که منافع پرولتاریا با منافع طبقه بورژوا تعارض دارد، انقلابها در جوامع مدرن، گریزناپذیرند. مار
2. نظريه اقتصاد
پيشينه نظري تأثير اقتصاد بر دگرگونيهاي اجتماعي و سياسي، با جامعهشناسي ماركسيستي آغاز شد. به گمان ماركس، انقلابها محصول تعارض طبقاتياند و از آنجا كه منافع پرولتاريا با منافع طبقه بورژوا تعارض دارد، انقلابها در جوامع مدرن، گريزناپذيرند. ماركس، براساس بينش جبرگرايانه (Deterministic) در فلسفه تاريخ، كليه جوامع را در حال گذار بهسوي نظام اشتراكي ميدانست. در آن نظام، جميع صور بهرهكشي و نظام دولت از ميان خواهد رفت; هر كس به اندازه توانايياش كار ميكند و به اندازه نيازش بهرهمند ميشود.
بهنظر چريكهاي فدايي خلق ، انقلاب زماني آغاز شد كه شهرداري در صدد خرابكردن خانههاي خارج از محدوده و بدون مجوز تهران (در سال 1356) برآمد. از ديدگاه آنها، اينگونه اعمال، بازتاب
ــــــــــــــــــــــــــــ1. براي آشنايي با انتقادات وارد بر اين نظريه، به پاورقي ص 143 همين كتاب رجوع كنيد.
[22]بحران عمومي اردوگاه امپرياليستي بود. حزب توده نيز به وخامت اوضاع اقتصادي ايران و واكنش زحمتكشان در قبال آن، به عنوان معلول بحران سرمايهداري جهاني، اشاره ميكند. حزب كارگران سوسياليست ـ كه گرايشهاي مائوئيستي داشت ـ بحران سرمايهداري را سبب ظهور انقلاب در جوامع روستايي و دهقانان ميدانست. به نظر اين گروه، ركود بينالمللي سرمايهداري، بحران اقتصادي و تورم 30 درصدي و خريد كالاهاي وارداتي را به ايران قبل از انقلاب تحميل كرد. از سوي ديگر، در تحليل پارهاي از نويسندگان غيرماركسيست، مانند ريچارد كاتم و فرد هاليدي ، غفلت از عوامل غيراقتصادي، ديده ميشود.