ب. روند حوادث

ب. روند حوادث در سالهای پایانی حکومت ناصرالدینشاه اوضاع ایران بهتدریج رو به وخامت نهاد و با مرگ شاه اوضاع آشفتهتر شد. مظفرالدین شاه که پس از کشتهشدن پدر به سلطنت رسید، فردی بیمار و ملایم بود و دست کم مدتی برای پذیرش افکار اصلاحطلبانه آمادگی داشت. وی امین

ب. روند حوادث

در سالهاي پاياني حكومت ناصرالدينشاه اوضاع ايران بهتدريج رو به وخامت نهاد و با مرگ شاه اوضاع آشفتهتر شد. مظفرالدين شاه كه پس از كشتهشدن پدر به سلطنت رسيد، فردي بيمار و ملايم بود و دست كم مدتي براي پذيرش افكار اصلاحطلبانه آمادگي داشت. وي امينالسلطان را كه مورد تنفر عامه بود، بركنار و امينالدوله را بهجاي او منصوب كرد. او براي پرداخت حقوق حرمسراي پدر، برآوردن خواستهاي مالي مكرر درباريان تازه وارد كه سالها منتظر چنين فرصتي بودند و سفر درماني به چشمههاي آب معدني اروپا به پول فراوان نياز داشت; ولي صدراعظم نتوانست وام جديدي از انگليس دريافت كند. بدين سبب، شاه امينالدوله را بركنار و بار ديگر امينالسطان را به صدراعظمي انتخاب كرد.

امينالسطان، دو وام بزرگ از روسها گرفت. در وام نخست، ايران تعهد كرد تمام بدهي خود را به انگلستان بپردازد و از اين پس، بدون جلب رضايت روسها، از كسي وام نگيرد. در برابر وام دوم، امينالسطان روسها را از امتيازات اقتصادي عمدهاي بهرهمند ساخت. افزون بر اين، روسها بر امضاي يك معاهده گمركي پاي ميفشردند. بر اساس اين معاهده كه سرانجام در 1902 م. به امضا رسيد، بر اقلام اصلي وارداتي روس تعرفهاي كمتر از 5 % ارزش كالا كه مرسوم زمان بود، گمرك بسته ميشد. روسها براي تضمين وامها، فردي بلژيكي به نام نوز را كه به آنهاتمايل داشت بهعنوان رييس گمرك ايران تحميل كرده بودند. با تسلط بلژيكيها بر گمرك ايران، به دليل تبعيضي كه آنها در مورد بازرگانان ايراني در مقابل تجاوز روس روا ميداشتند، شكايات فراواني از بازرگانان ايراني ميرسيد. اين

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. رك: دكتر احمد سيف، اقتصاد ايران در قرن 19 ، صص 271 ـ 243.

2. محمدعلي (همايون) كاتوزيان، اقتصاد سياسي ايران ، ترجمه محمدرضا نفيسي و كامبيز عزيزي، ص 76.

3. رك: اعتماد السلطنه، خاطرات اعتمادالسلطنه ، به كوشش ايرج افشار، ص 68.

[37]

دو وام و درآمد ناشي از گمرك، بيشتر در سه سفر شاه به اروپا در سالهاي 1907 ـ 1900 م. هزينه گرديد و شرايط اقتصادي بيش از پيش رو به وخامت نهاد. (1)

در اين موقعيت ناخشنودي از سلطه بيگانگان بر گمرك، افزايش نفوذ روسها، بيعدالتي و فقر و ناامني و وجود مشكل نان در كشور، دولت را زير فشار قرار داد. اولين مرحله از اعتراضها به بهانه نان شروع شد. عصيانها در هر شهر، از سوي چند روحاني بانفوذ رهبري و پشتيباني ميشد. حمايت روحانيان بزرگ شهرها از اين اعتراضها، حمايت علماي نجف را نيز جلب كرد. بهتدريج فشار مخالفان فزوني يافت و سرانجام در سال 1903 م. به استعفاي امينالسلطان كه اكنون به بالاترين لقب يعني اتابك دست يافته بود، انجاميد.

شاه عينالدوله را بهعنوان صدراعظم انتخاب كرد، اما نارضايتيها پايان نيافت. هم زمان با تشكيل انجمنهاي مخفي مخالفان، (2) پخش شبنامهها و جزوههاي تحريكآميز ضددولتي و انتشار نوشتههاي انتقادي كه در مورد ايران و به زبان فارسي در خارج از كشور بهچاپ ميرسيد، گسترش يافت. در اين زمان، شكست روسيه از ژاپن و وقوع تحولات انقلابي در روسيه به مردم جسارت و روحيه بخشيد. ايرانيان ميدانستند كه روسها، براي حفظ منافعشان، از حكومت قاجار حمايت ميكنند; ولي مشاهده پيروزي يك كشور كوچك آسيايي داراي قانون اساسي بر يك قدرت غولپيكر اروپايي بدون قانون اساسي و وقوع تحولات انقلابي در روسيه ترس آنها را از مقابله با روسها فروريخت.

در گيرودار اين حوادث، دو واقعه در برافروختن آتش خشم مردم مؤثر بود; نخست كردار توهينآميز نوز در پوشيدن لباس روحاني كه سبب بسته شدن بازار و تجمع مردم در حضور روحانيان شد، (3) و دوم چوب و فلك كردن دو بازرگان بهجرم گرانفروختن شكر. البته آن دو بازرگان اصرار داشتند كه افزايش بهاي شكر وارداتي (به دليل جنگ روسيه ـ ژاپن) سبب بالارفتن قيمت شكر شده است.

مردم، به رهبري علما، در برابر اين حوادث لب به اعتراض گشودند. لجاجت عينالدوله در مقابل اعتراضها، به مهاجرت علما به حرم حضرت عبدالعظيم انجاميد. در آنجا، براي اولين بار حكومت آشكارا مورد انتقاد قرار گرفت و سخنرانان درباره ستم كارگزاران حكومت و تيرهروزي مردم سخن گفتند.

مردم، دولت را براي بازگرداندن سريع علما زير فشار قرار دادند. روحانيان تأسيس عدالتخانه،

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. كدي، پيشين ، ص 115 و 116.

2. ظهور اوليه گروههاي شبهمخفي به دوره پاياني سلطنت ناصرالدينشاه برميگردد. اين اجتماعات به انجمنهاي ملي مشهور بودند و در قرن 20 اهميتي بيشتر يافتند; بهويژه در تبريز و تهران انجمنهاي چندي پديد آمدند.

3. محمدجواد صاحبي، انديشه اصلاحي در نهضتهاي اسلامي ، ص 204.

[38]

بركناري نوز بلژيكي و عينالدوله را شرط بازگشت خويش شمردند. با پافشاري مردم، دولت ناگزير خواستِ علما را پذيرفت; بهدنبال آن خشونت كارگزاران دولتي عليه مردم و عدم پايبندي حكومت به تعهداتش سبب گسترش اعتراضهاي مردم و روحانيان شد.

بدين ترتيب، تجمع اعتراضآميز مردم تهران در مسجد جامع، با حمله سربازان به خاك و خون كشيده شد. (1) علما، در واكنش به اين مسأله، به قم مهاجرت كردند. گروهي از مردم نيز كه بر جان خويش بيمناك بودند، به سفارت انگليس پناه بردند. اين تحصن يكماهه در سفارت بيگانه از نقاط مذموم و تاريك انقلاب مشروطه است. متحصنان، نخست از شرع احمدي و سنت محمدي(صلي الله عليه وآله) سخن ميراندند; ولي بهتدريج اين خواستهها دگرگون شد و مضامين فرهنگ غربي در درخواستها وارد شد. (2) تحصن در سفارت انگليس فرصت مناسبي براي هدايت نهضت توسط انگليسيها فراهم نمود. لفظ مشروطه در همين سفارت ورد زبانها شد. (3) قبل از آن، خواستهها محدود به عدالتخانه بود. در اين زمان تعداد بسيار اندكي معناي مشروطه و تبعات آنرا ميدانستند به قول مجدالاسلام از ميان 10 هزار نفري كه به سفارت انگليس رفتند فقط 10 نفر بودند كه واقعاً مشروطهخواه بودند و ميدانستند چه ميخواهند. (4)

با ادامه اعتراض مردم كه اكنون افزون بر عزل عينالدوله، انديشه تأسيس مجلس شوراي ملي را نيز در سر ميپروراندند، شاه عينالدوله را بر كنار و با تأسيس مجلس موافقت كرد.

پس از تهيه نظامنامه انتخابات و امضاي آن بهوسيله شاه، انتخابات مجلس در شهريور 1285 هـ . ش برگزار شد و نخستين مجلس مشروطه در مهرماه همان سال گشايش يافت. اين مجلس، نوشتن قانون اساسي را به كميتهاي منتخب واگذار كرد. اين كميته، بهسرعت با بهرهگيري از قوانين اساسي بلژيك و فرانسه، قانوني فراهم آورد و به امضاي شاه رساند. شاه بيمار، اندكي بعد از امضاي قانون اساسي درگذشت و محمدعلي شاه به سلطنت رسيد.

در اين زمان، اهداف و ماهيت جناحهاي مختلف آشكار ميشد. بعضي از روزنامههاي نوظهور، مقدسات مذهبي مردم را مورد حمله قرار ميدادند. گروهي از روحانيان تهران بهرهبري شيخفضلاللّه ، بهمنظور رويارويي با اين تحركات، مشروطهخواهان را بهباد انتقاد گرفتند و با تجمع در حرم حضرت عبدالعظيم خواستار مشروطه مشروعه شدند.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. كرماني، پيشين ، ص 487.

2. رسول جعفريان، بررسي و تحقيق در نهضت مشروطيت ايران ، ص 207.

3. حاج سياح، خاطرات حاج سياح ، به كوشش حميد سياح، ص 560.

4. مجدالاسلام، پيشين ، ص 24.

[39]

در زمان محمدعلي شاه، متمم قانون اساسي تدوين شد و بهامضاي شاه رسيد. اين متمم، كه در آن، حق نظارت پنج مجتهد بر قوانين در نظر گرفته شده بود، به اصرار روحانياني مانند شيخ فضلاللّه شكل گرفت.

محمدعلي شاه براي رويارويي با مشروطهخواهان در پي بهانه بود و دولت روسيه نيز بهعنوان حامي، در كنار او قرار داشت. حمله به كالسكه شاه كه برخي از مورخان آن را نقشه دربار شمردهاند، بهانهاي مناسب در اختيار شاه نهاد. او در دوم تيرماه 1287 هـ . ش به پيشنهاد لياخوف، فرمانده روسي قزاقها، فرمان حمله به مجلس را صادر كرد، هرچند در ظاهر همهچيز به سود شاه تمام شد; ولي سرانجام مقاومت عالمان نجف كه در فتواي خود به دفاع از نهضت و سرزنش محمدعلي شاه پرداختند. (1) تلاش ستارخان و باقرخان ، به فتح تهران، بركناري محمدعلي شاه و بهقدرترسيدن فرزند دوازده سالهاش احمد انجاميد.

پس از آن، افول مشروطه آغاز شد. حضور روسها در شمال و انگليسيها در جنوب كشور و مداخلات بياندازه آنها كه موجب ضعف قدرت مركزي ميشد (2) اعتماد به مخالفان مشروطه مانند عينالدوله، (3) قدرت يافتن مجدد فرصتطلبان، خانها و اشراف قديمي، آغاز جنگ جهاني اول، قحطيهاي وسيع، عدم موفقيت دولت در تأمين امنيت و معيشت مردم و ناخشنودي فراگير ملت، زمينه را براي ظهور دوباره استبداد فراهم ساخت.




| شناسه مطلب: 79552