ایران پس از کودتای 28 مرداد
ایران پس از کودتای 28 مرداد زاهدی پس از کودتا به نخستوزیری انتخاب شد. وی ابتدا در صدد حل قضیه نفت برآمد، و سرانجام پس از یکسال گفتوگو قرارداد کنسرسیوم به تصویب رسید. بنابر قرارداد جدید، منافع حاصل از فروش نفت به صورت 50 ـ 50 تقسیم میشد. تمام تصمیمات مهم
ايران پس از كودتاي 28 مرداد
زاهدي پس از كودتا به نخستوزيري انتخاب شد. وي ابتدا در صدد حل قضيه نفت برآمد، و سرانجام پس از يكسال گفتوگو قرارداد كنسرسيوم به تصويب رسيد. بنابر قرارداد جديد، منافع حاصل از فروش نفت به صورت 50 ـ 50 تقسيم ميشد. تمام تصميمات مهم مانند تعيين سقف توليد يا قيمت فروش نيز در دست كنسرسيوم قرار گرفت كه متشكل از هشت شركت نفتي اروپايي و امريكايي بود. (1) صداي اعتراضات در هياهوي تبليغاتي رژيم محو شد و دولت امضاي قرارداد را بهعنوان يك پيروزي جشن گرفت. بهتدريج زمينه براي ايجاد دولتي مستبد با اتكا بر درآمد نفت فراهم ميآمد. شاه در سال 1334 هـ . ش با بركناري زاهدي بهبهانه بيماري، تمايل خود را به تمركز قدرت نشان داد و اقبال كه خود را با افتخار غلام خانهزاد اعليحضرت ميناميد (2) به نخستوزيري منصوب شد.
شاه ارتش را با پول نفت و كمكهاي امريكا بازسازي كرد و تعداد نفرات آن را به 200هزار نفر رساند. (3) خريدهاي كلان نظامي انجام گرفت و بدين ترتيب بخش عظيمي از بودجه براي جاهطلبيهاي شاه هزينه شد. همچنين در سال 1336 هـ .ش سازمان مخوف ساواك با كمك سيا و موساد ايجاد شد تا چندي بعد به مؤثرترين ابزار سركوب تبديل شود.
سركوبي مخالفان كه از فرداي كودتا آغاز شده بود همچنان ادامه يافت. مصدق و سران نهضت ملي دستگير و به جز دكتر فاطمي كه به اعدام محكوم شد، بقيه به حبس محكوم گرديدند. حزبتوده سركوب و تعداد زيادي از اعضاي آن اعدام شدند و بقيه نيز به شوروي و اروپاي شرقي فرار كردند. رهبران فدائيان اسلام پس از ترور نافرجام علا به اعدام محكوم شده و به شهادت رسيدند.
بدينترتيب، شاه با تكيه بر ساواك، ارتش، درآمد نفت و درپيشگرفتن سياست سركوب، استبدادِ خشن پدرش را احيا كرد و تجربه ناموفق او را در پيش گرفت.
از لحاظ سياست خارجي، بعد از كودتا، امريكا قدرت برتر خارجي در سياست ايران بود. شاه كه خود را مديون سردمداران امريكا ميديد خواستههاي آنان را اجرا ميكرد. براي جلب نظر آنان دستور داد تا دو تن از درباريان وفادارش بساط حزببازي به راه اندازند. اقبال حزب ملّيّون و عَلَم ـ زميندار پرنفوذ و دوست صميمي شاه ـ حزب مردم را تأسيس كردند. در ميان مردم، ايندو حزب به احزاب بله قربان و چشم قربان معروف شده بودند. (4)
ــــــــــــــــــــــــــــ1. رك: فواد روحاني، تاريخ ملي شدن صنعت نفت ايران ، ص 438.
2. غلامرضا نجاتي، تاريخ سياسي 25 ساله ايران ، ج 1، ص 93.
3. آبراهاميان، پيشين ، ص 516.
4. همان ، ص 516.
[67]عليرغم كمكهاي خارجي و درآمد نفت در سالهاي پاياني دهه 1330 هـ .ش وضعيت اقتصادي روبه وخامت گذاشت. سوءمديريت، فساد حاكم بر سيستم سياسي و رويآوردن به پروژههاي نمايشي و تبليغاتي، ايران را از رشد اقتصادي باز ميداشت و اين درحالي بود كه درآمد ارزي دولت در طول سالهاي 41 ـ 34 بيش از پنج برابر كل دريافتهاي ارزي ايران در طول 20 سال پيش از تاريخ يادشده بوده است; اما ميزان كمي از اين درآمدها در راه توسعه اقتصادي كشور بهكار گرفته ميشد. بهطوري كه كل هزينههاي واقعي برنامه دوم كه از سال 34 تا 41 اجرا ميشد از كمكهاي خارجي صرف نيز كمتر بود، گويي اصلا درآمد نفتي در كار نبوده است. (1)
در اين وضعيت بهجاي آيزنهاور ـ حامي اصلي شاه ـ كندي در امريكا بهقدرت رسيد. كندي خطمشي جديدي را در سياست خارجي آمريكا مطرح كرد كه مهمترين هدف آن حمايت از اصلاحات در نظامهاي طرفدار غرب بود تا بدين طريق مانع از ظهور نهضتهاي آزاديبخش شود و از پيوستن اين كشورها به بلوك شرق جلوگيري كند. شاه كه مهارت زيادي در پيشبيني و تطبيقدادن خود با سياست امريكا داشت بهناچار سياستهاي جديدي را در پيش گرفت. (2) اميني شخصيت محبوب امريكاييها به نخستوزيري انتخاب شد و اصلاحات ارضي در دستور كار قرار گرفت.
ــــــــــــــــــــــــــــ1. كاتوزيان، پيشين ، ص 251.
2. عبدالرضا هوشنگ مهدوي، پيشين ، ص 257.
[68]