ب. انقلاب سفید و پیامدهای آن
ب. انقلاب سفید و پیامدهای آن چنانچه بیانشد لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، با مخالفت و مقاومت پیگیر و قاطع امامخمینی(ره) ــــــــــــــــــــــــــــ 1. روحانی، پیشین ، ص 178. 2. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، انقلاب ایران بهروایت رادیو بیبیسی ، ص 115. 3. ص
ب. انقلاب سفيد و پيامدهاي آن
چنانچه بيانشد لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي، با مخالفت و مقاومت پيگير و قاطع امامخميني(ره)
ــــــــــــــــــــــــــــ1. روحاني، پيشين ، ص 178.
2. عبدالرضا هوشنگ مهدوي، انقلاب ايران بهروايت راديو بيبيسي ، ص 115.
3. صحيفه نور ، ج 1، ص 80.
4. همان ، ص 19 و روحاني، پيشين ، ص 200.
[77]و ديگر مراجع روبهرو و سرانجام از سوي هيأت وزيران رسماً ملغي گرديد. سپس شاه تصور كرد كه اگر خود مجري چنين رفرمهايي شود با مخالفت جدي مواجه نشده و اقداماتش با موفقيّت همراه خواهد بود. آنچه شاه را واداشت تا مسؤوليت اينكار را برعهده گيرد، تعهّدي بود كه در قبال تعويض و بركناري علي اميني بهامريكا سپرده بود. در واقع رفرمهاي مذكور كه پيش از اين در قالب لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي با شكست مواجه شده بود، با حذف و اضافاتي مجدداً مورد توجه قرار گرفت. از اينرو شاه در 19 دي ماه 1341 هـ .ش ـ سالروز اصلاحات ارضي ـ بهطور رسمي اعلام كرد قصد دارد اصول ششگانهاي (1) را بهرفراندوم بگذارد. اين اصول كه شاه بهآنها نام انقلاب سفيد داده بود، در حقيقت همان رفرمهايي بود كه امريكا بهكشورهاي توسعه نيافته اعلام كرده بود. (2) اصول فوق، با جملاتي زيبا و سنجيده معرفي شده بود كه مخالفت با آنها، مخالفت با منافع عمومي و مصالح ملي قلمداد ميگرديد.
امامخميني(ره) بار ديگر مراجع قم را بهتشكيل جلسه و اخذ تصميم فراخواند. بدينترتيب جلسهاي برگزار و در نهايت قرار شد نمايندهاي از سوي رژيم دعوت شود تا انگيزه شاه را از طرح اين لوايح توضيح دهد. بههمين منظور آقاي بهبودي روانه قم شد و بيدرنگ با مقامات روحاني و علماي قم بهگفتوگو نشست و چندبار نيز بين تهران و قم رفتوآمد كرد و نظرات و پيشنهادهاي علماي قم را بهرژيم و پاسخهاي شاه را بهآنان رساند. (3)
بينتيجهماندن گفتوگوي علما با نماينده شاه، سبب شد آنها آيتاللّهآقاروحاللّه كمالوند ـكه از علماي بزرگ خرمآباد و داراي شمّ سياسي بودـ را بهنزد شاه روانه كنند. شاه در پاسخ بهپرسشهاي
ــــــــــــــــــــــــــــ1. اين اصول عبارت بود از: 1. الغاي رژيم ارباب و رعيتي; 2. ملي كردن جنگلها در سراسر كشور; 3. فروش سهام كارخانههاي دولتي بهعنوان پشتوانه اصلاحات ارضي; 4. سهيم كردن كارگران در منافع كارگاههاي توليدي و صنعتي; 5. اصلاح قانون انتخابات; 6. ايجاد سپاه دانش بهمنظور اجراي تعليمات عمومي و اجباري.
2. رجبي، پيشين ، ص 181.
3. امام در پاسخ بهاستفتاي جمعي از متدينان تهران ـ كه از تصويب ملي سؤال كرده بودند ـ مينويسد:
بهنظر اينجانب رفراندوم كه بهلحاظ رفع بعضي از اشكالات بهاسم تصويب ملي خوانده شده، مخالف رأي جامعه، روحانيت اسلام و اكثريت قاطع ملّت است. امام در ادامه ايرادات خود بر تصويب ملي يا رفراندوم نوشته بود: بهپارهاي از اشكالات اشاره مينمايم: 1. در قوانين ايران رفراندوم پيشبيني نشده است. 2. معلوم نيست چه مقامي صلاحيت دارد رفراندوم نمايد و اين امري است كه بايد قانون معين كند. 3. لوايح ششگانه مبهماند و فاصله اعلان آنها تا زمان برگزاري رفراندوم اندك است و مردم مهلت انديشيدن درباره آنها را ندارند. 4. اكثريت جامعه ايران قوه تشخيص فهم اين اصول را ندارند. 5. رأيدادن بايد در محيط آزاد باشد و اين در ايران عملي نيست. در آخر نيز تأكيد فرمود كه: بهنظر ميرسد اين رفراندوم اجباري مقدمه براي از بين بردن مواد مربوط بهمذهب است، علماي اسلام از عمل سابق دولت راجع بهانتخابات انجمنهاي ايالتي و ولايتي براي اسلام، قرآن و مملكت احساس خطر كردهاند و بهنظر ميرسد كه همان معاني را دشمنان اسلام ميخواهند بهدست جمعي مردم سادهدل اغفال شده اجرا كنند. (مدني، پيشين ، ج 2، ص 13 و 14) [78]مرحوم كمالوند، بهجاي اينكه توضيح روشني بهوي دهد، ميگويد: اگرآسمان بهزمين بيايد و زمين بهآسمان برود من بايد اين برنامه را اجرا كنم، زيرا اگر نكنم از بين ميروم. (1) در پايان نيز از علمايايران گلايه ميكند كه چرا او را همانند علماي اهلسنت اوليالامر خطاب نميكنند و براي او دعاگو نيستند. (2)
پس از مراجعت آيتاللّه كمالوند، مراجع و علماي قم جلسهاي تشكيل دادند تا نتيجه ملاقات وي با شاه را جويا شوند. پس از شنيدن سخنان وي، روشن شد كه اصول ادعايي شاه مورد حمايت كامل امريكاست تا جايي كه ادامه سلطنتش بهاجراي لوايح بستگي دارد. (3)
امامخميني (ره) در واكنش بهاصرار شاه بر انجام رفراندوم، در روز 2 بهمن 1341 هـ .ش طي اعلاميهاي آن را تحريم كرده و رفراندوم اجباري ناميد كه در مقابل حكماسلام و قانون اساسي بيارزش است. بهدنبال انتشار اين اعلاميه، بازار تهران تعطيل شد و كسبه با سردادن شعارهايي عليه رفراندوم بهتظاهرات پرداختند. گروهي از مردم و دانشجويان مسلمان دانشگاه تهران نيز تظاهراتي برپا كردند كه مورد هجوم پليس قرار گرفته و تعدادي از آنها مجروح و دستگير شدند. در قم نيز تظاهرات مردمي با حمله پليس و مجروح شدن و دستگيري عدهاي مواجه شد.
در اين شرايط شاه براي اينكه پيش از رفراندوم، مراجع و علماي قم را متقاعد كند با اطلاع پيشين بهقم سفر كرد. فرماندار قم تلاش نمود تا علما را بهاستقبال شاه ببرد، اما اين حركت با اقدام بهموقع امامخميني (ره) خنثا شد. ايشان بلافاصله اعلاميهاي منتشر كرد و خروج مردم را از خانههايشان تحريم نمود. شاه در روز 4 بهمن وارد اين شهر شد اما بازارها و مغازهها يكپارچه تعطيل بود و بهجز افراد مزدوري كه از قبل براي اينكار آورده بودند، كسي در خيابانها و معابر ديده نميشد. شاه پس از سخنراني تند و خشمگينانه عليه روحانيت بيهيچ دستاوردي بهتهران بازگشت. با تمام مخالفتهايي كه صورت گرفت سرانجام رفراندوم در ششم بهمنماه 1341 برگزار گرديد و بنا بهاعلان رسانههاي گروهي پنج ميليون و ششصد هزار نفر بهلوايح مذكور رأي مثبت دادند!
پس از رفراندوم كه با نيرنگ، تقلب و تهديدِ گسترده همراه بود، روزنامهها با تبليغات گسترده اين پيروزي را بهشاه و مردم تبريك گفتند. حاميان خارجي دربار نيز پيامهاي تبريك براي شاه فرستادند و رئيسجمهور امريكا اعلام داشت:
مسلم است كه اين پشتيباني ملي اعتماد آن اعليحضرت را بهدرستي راهي كه برگزيدهاند تقويت كرده. (4)
ــــــــــــــــــــــــــــ1. رجبي، پيشين ، ص 181.
2. عبدالوهاب فراتي، از مرجعيت تا تبعيد امامخميني ، ص 40.
3. روحاني، پيشين ، ج 1، صص 227 ـ 225.
4. همان ، ص 271.
[79]ريچارد كاتم ، كارشناس پيشين وزارت خارجه امريكا در ايران، از معدود مخالفان شرايط انجام رفراندوم بود. او در نامهاي بهروزنامه نيويورك تايمز كه از اصول انقلاب سفيد شاه و موفقيت وي در انجام رفراندوم بهشدّت دفاع ميكرد، چنين نوشت:
رفراندوم شاه نه آزاد بود و نه يك پيروزي براي دموكراسي و حكومت مردم بر مردم بهشمار ميآيد. (1)
يك مورخ فرانسوي نيز چنين نوشت:
پوچبودن نتيجه رفراندوم ـ 9/99% آري ـ وقتي آشكار شد كه چندماه بعد، موج تظاهرات در خيابانها بهراه افتاد و اينبار گروهي از روحانيان بر ضد رژيم موضعگيري كردند. آيتاللّهخميني اعتراضات را رهبري ميكند. او از اقامتگاه خود در شهر قم مستقيماً شاه را با لحنتندي مخاطب قرار ميدهد. (2)
با توجه بهشرايط پيشآمده، روحانيان بهپيشنهاد امامخميني (ره) تصميم گرفتند بهعنوان اعتراض در ماه مبارك رمضان آنسال كه از هشتم بهمن ماه آغاز ميشد، از رفتن بهمساجد خودداري كنند و براي جلبنظر عمومي در تمام ماه رمضان، مراسم سخنرانيها و مساجد را تعطيل نمايند. (3)