ب. ماروین زونیس

ب. ماروین زونیس ماروین زونیس (Marvin Zonis) در کتاب شکست شاهانه (1) با توجه به محوربودن شخص شاه در حکومت و نقش تعیینکننده تصمیمات فردی او، به بررسی روانشناسی شخصیت شاه پرداخته است. به نظر وی محمدرضا بهدلیل نحوه تربیت دوران کودکی و نوجوانی ناشی از تربیت ا

ب. ماروين زونيس

ماروين زونيس (Marvin Zonis) در كتاب شكست شاهانه (1) با توجه به محوربودن شخص شاه در حكومت و نقش تعيينكننده تصميمات فردي او، به بررسي روانشناسي شخصيت شاه پرداخته است. به نظر وي محمدرضا بهدليل نحوه تربيت دوران كودكي و نوجواني ناشي از تربيت او در يك محيط زنانه و سپس قرارداشتن در كنار پدري مستبد، فردي مردد و فاقد اعتماد به نفس بار آمده بود، بههميندليل نتوانست در جريان انقلاب ايستادگي كرده و انقلاب را سركوب نمايد. البته بهنظر زونيس تا زماني كه تعدادي از عوامل وجود داشتند كه بهوي قدرت رواني لازم را براي كسب اعتماد به نفس ارائه ميدادند، مشكلي پديد نيامد، اما در زمان وقوع انقلاب اسلامي همه آن عوامل از دست رفته بودند. اين عوامل عبارت بودند از:

1. ارنست پرون; وي دوست دوران كودكي شاه و فرزند باغبان دبيرستان روزه در سويس بود كه همراه شاه بهايران آمده بود. او همواره يكي از مشاوران نزديك شاه بود و شاه مأموريتهاي خصوصي و يا حساس را بهاو واگذار ميكرد. آندو پيوندي بسيار صميمي داشتند. برخي پرون را جاسوس انگليس ميپنداشتند. وي بيش از 20 سال در تهران با محمدرضا شاه بود و سرانجام شايعات درباره فساد اخلاقي آندو باعث شد از ايران برود. وي قبل از وقوع انقلاب اسلامي درگذشت.

2. اسداله علم; وي دوست مادامالعمر شاه بود و محمدرضا به هيچكس بهاندازه او اعتماد نداشت. او مردي سرسخت و مصمم بود و در جريان سركوبي قيام 15 خرداد 1342 مهمترين خدمت خود رابه شاه كرد. وي فرماندههان نظامي را فراخوانده و گفته بود من ميخواهم خيابانها پاك شود. او به شاه جرأت ميداد. سرانجام علم نيز مبتلا به بيماري سرطان شد و دو ماه قبل از آغاز انقلاب درگذشت.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. براي مطالعه نظر ماروين زونيس ر.ك: ماروين زونيس، شكست شاهانه ، ترجمه عباس مخبر.

[147]

3. اشرف; خواهر دوقلوي شاه عامل ديگر براي تعادل رواني او بود. رضاشاه به اشرف ميگفت از تو ميخواهم كه در كنار محمدرضا باشي. وي به يكي از بازيگران اصلي صحنه سياسي ايران تبديل شده بود و حاميان خود را در مقامهاي كليدي قرار ميداد. به او لقب پلنگ سياه داده بودند. زماني كه انقلاب آغاز شد به دليل بيزاري شديد مردم از اشرف، شاه او را وادار كرد به سازمان ملل برود. بنابراين از اين منبع نيز محروم گشت.

4. اعتماد شاه به حمايت الهي; (1) اين اعتماد براي حفظ قاطعيت وي لازم بود. اين امر با مشخصشدن بيماري سرطان وي از دست رفت. از سال 1353 پزشكان او را از بيماري آگاه كرده بودند، ولي به وي ميگفتند كه بيماري والدنستروم دارد كه نوعي سرطان خفيف شبكه لنفاوي است. بعدها او همهچيز را فهميده بود. وي بيماري خود را يك راز شخصي ميدانست، حتي همسر او فرح تا سال 1356 از آن آگاه نبود. بيماري شاه در سال 1357 تشديد شد و پزشكان قرصهاي قويتري تجويز كردند كه از قدرت تصميمگيري او ميكاست.

5. تصور شاه از پشتيباني جدي امريكا; اين عامل كه در دوره رؤساي جمهور پيشين باعث اعتماد به نفس او ميشد بارويكارآمدن جيمي كارتر و سياست حقوق بشر وي دستخوش تزلزل شد. هرچند كارتر در آغاز سال 1987 و 9 روز پيش از تظاهرات 19 دي 1356 در شهر قم، در كنار شاه، ايران را جزيره ثبات و وي را دوست نزديك خود خوانده و رضايت خود را از او ابراز داشت و گفت در جهان هيچ كشوري وجود ندارد كه در برنامهريزي امنيت نظامي متقابل و مسائل منطقهاي مشترك بهاندازه شما به ما نزديك باشد و ما تا اين حد با هم مشاوره داشته باشيم.

شاه خود را عامل امريكا ميپنداشت و رؤساي جمهور امريكا براي وي چهرههاي پدر مانندي بودند كه بهلحاظ رواني جايگزين پدر او شده بودند.

بنابراين به نظر زونيس منابعي كه شاه از آنها نيروي رواني ميگرفت از ميان رفتند و بدين ترتيب ويژگيهاي اصلي شخصيتي او برجسته شده، انفعال بر او غالب گرديد و نتوانست دست بهعمل قاطع بزند.

همانطوركه ملاحظه شد زونيس روانشناسي شخص شاه را محور تحليل خود از وقوع انقلاب قرار داده است، در حالي كه در تحليل جامع انقلاب، هم بايد به خصوصيات و ويژگي و اقدامات انقلابيان توجه نمود هم به ويژگيها و اقدامات مختلف رژيم سياسي. در تاريخ بسياري از جوامع، افراد داراي خصوصيات شخصيتي مانند شاه وجود داشتهاند اما آنها با انقلاب مواجه نشدهاند.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. ماروين زونيس ادعاهاي شاه مبني بر حمايت الهي از او را واقعيت پنداشته است. اگر او به اقدامات ضدمذهبي شاه نيز توجه ميكرد چنين قضاوتي نداشت.

[148]


| شناسه مطلب: 79617